55 نتیجه برای رام
علی اکبر خاصه، شعله زکیانی، فرامرز سهیلی،
دوره 12، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات علم سنجی یکی از کارامدترین روش های ارزشیابی علمی در پایگاه های اطلاعاتی معتبر است. هدف از این پژوهش بررسی پژوهش های سرطان پستان در ایران طی سال های 2000 تا 2016 است.
روش بررسی: این تحقیق دارای رویکرد کاربردی بوده و با استفاده از شاخص های علم سنجی انجام شد. جامعه ی آماری، مقالات نمایه شده مرتبط با سرطان پستان بین سال های 2000 تا 2016 توسط پژوهشگران ایران در وبگاه علوم بود.
یافتهها: پژوهشگران ایران در بازه ی زمانی 2000 تا 2016 تعداد 2198 مقاله در حوزه ی سرطان پستان منتشر کرده اند که حاکی از سیر صعودی و مستمر مطالعات انجام شده در این حوزه است. نتایج تحقیق نشان داد که قادری پرتولیدترین پژوهشگر حوزه سرطان پستان از نظر تعداد مقالات در ایران به شمار می رود، ابراهیمی و منتظری در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. بالاترین شاخص اچ نیز به ترتیب به منتظری، قادری و ابراهیمی تعلق دارد. پژوهشگران ایران در حوزه ی سرطان پستان با پژوهشگران 65 کشور جهان و بیشتر با آمریکا و کانادا مشارکت علمی داشته اند. بیشترین همکاری داخلی بین پژوهشگران تهران و تبریز رُخ داده است. تحلیل کلیدواژه های به کار رفته در پژوهش های سرطان پستان در قالب ابرکلمه نشان داد که کلیدواژه های Apoptosis ،Iran و Polymorphism بیشترین فراوانی را در کلیدواژه های آثار مورد مطالعه داشته اند.
نتیجهگیری: سیر صعودی پژوهش های سرطان پستان نشانگر اهمیت روزافزون این حوزه در ایران می باشد. با توجه به رشد جهانی پژوهش های سرطان پستان و اهمیت مشارکت تحقیقاتی بین المللی، پژوهشگران ایرانی باید بیش از پیش به همکاری علمی با همتایان خود در خارج از کشور اقدام نمایند.
رضا صفدری، هاجر حسن نژاد اصل، شراره رستم نیاکان کلهری، بهرام نیک منش،
دوره 12، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در عصر جدید، بیماری سل علت عمدهی ناخوشی و مرگ و میرهایی است که از بیماری های عفونی ناشی می شود. در حقیقت، یکی از دلایل افزایش نرخ موارد ابتلا به سل این است که در اغلب موارد با عفونت HIV همراه است. پژوهش حاضر به منظور طراحی و ایجاد سامانهی خود مراقبتی مبتنی بر موبایل برای کنترل بیماری سل انجام شده است.
روش بررسی: نیازسنجی عناصر اطلاعاتی در دو مرحله صورت گرفت: ابتدا داده های مورد نیاز در این پژوهش جهت نیاز سنجی اطلاعاتی و طراحی برنامه کاربردی با جستجو در منابع کتابخانه ای گردآوری شد و سپس به منظور اعتبارسنجی و تعیین میزان اهمیت این عناصر، پرسشنامه نیازسنجی اطلاعاتی در اختیار پزشکان قرار گرفت. سپس براساس عناصر اطلاعاتی استخراج شده و اپلیکیشن خودمراقبتی در محیط اندروید استودیو طراحی شد.
یافتهها: عناصر اطلاعاتی و قابلیت های عملکردی مورد نیاز برنامه تعیین و مشخص گردید. سرویس های مبتنی بر وب به عنوان واسط سامانه، علاوه بر برقراری ارتباط میان بیمار و ارایه دهندهی مراقبت، امکان پایش بیمار و کنترل روند بیماری را نیز فراهم نمودند. سپس ارزیابی کارایی و عملکرد برنامه توسط پزشکان و خبرگان نرم افزار صورت گرفت. یافته ها، حاکی از رضایت کاربران از اپلیکیشن بود.
نتیجه گیری: نظارت بر درمان به صورت الکترونیکی امکان پایش بیمار را با هزینهی کمتر فراهم می نماید. در این پژوهش به ارایه نمونه اولیه از برقراری ارتباط میان اپلیکیشن خود مراقبتی و پورتال و مزایای بالقوهی آن پرداخته شده که امکان استفاده در مطالعات آتی، بهبود و اضافه کردن قابلیت های جدید را فراهم می نماید.
فاطمه بهرامی بنان، محمدحسن شیخها، نسرین قاسمی، محمد مجدیزاده، بی بی فاطمه حقیرالسادات،
دوره 12، شماره 4 - ( مهر و آبان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از استراتژیهای موثر جهت هدفمند کردن شیمی درمانی در درمان سرطان، استفاده از نانوحاملهای لیپیدی است. در این مطالعه فرمولاسیون بهینهی نیوزومی دارای دوکسوروبیسین جهت مبارزهی بهتر با سلولهای سرطانی تهیه شده و مورد ارزیابیهای فیزیکوشیمیایی و سلولی قرار گرفته است.
روش بررسی: وزیکولهای نیوزومی با استفاده از فسفاتیدیل کولین(%20)، کلسترول(%22/5)، (Span60 (%52/5 و (DSPE-PEG2000 (%5 و با روش فیلم نازک تهیه شدند. دوکسوروبیسین به روش غیرفعال درون نیوزومها بارگذاری شد. بررسی شاخصه های فیزیکوشیمیایی آنها با استفاده از دستگاههای زتا سایزر، FTIR، SEM انجام و میزان رهایش دارو در دمای oC 37 و oC 44 محاسبه گردید. در پایان میزان سمیت نانوسامانه ی حامل دارو بروی رده ی سلولی KG-1 سرطان مغز استخوان بروش MTT سنجیده شد.
یافته ها: نیوزومهای حاوی دارو با اندازه nm 65/2±160/37، د94/18 درصد میزان راندمان انکپسولاسیون، پتانسیل زتا 1/24±mV -58/11 و شاخص پراکندگی 0/02±0/234 میباشد. رهایش دارو در این نانوسامانه کنترل شده است و بررسی FTIR و SEM، نشان داد که دارو و نانوسامانه برهمکنشی نداشته و ذرات آن ساختاری کروی داشتهاند. همچنین بررسی های سلولی نشان داد که میزان سمیت دارو در شرایط کپسوله شده نسبت به شرایط غیرکپسوله بیشتر است.
نتیجه گیری: نتایج این بررسی ضمن تایید ویژگیهای فیزیکوشیمیایی مناسب و آهسته رهش بودن سامانه، نشان میدهد که این نانوسامانه آنیونی باعث افزایش سمیت دارو برای ردهی سلولی KG-1 سرطان مغز استخوان میشود، بدین ترتیب این نانو حامل نیوزومی میتواند، حاملی مناسب جهت رسانش دارو به سلولهای سرطانی باشد.
رضا صفدری، سمیه مهدوی، لیلا شاهمرادی، خدیجه ادبی، شهرام طهماسبیان، مهناز نظری،
دوره 12، شماره 5 - ( آذر و دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبان بهداشتی به اطلاعات به موقع و مناسب نیاز دارند. پروندهی الکترونیک به مدیریت آسان داده ها کمک میکند. هدف این پژوهش ایجاد پروندهی الکترونیک و بررسی میزان تکمیل اطلاعات پرونده های کاغذی بیماران مول هیداتیفرم می باشد.
روش بررسی: پژوهش به روش توسعه ای و توصیفی-تحلیلی در سال 1396 انجام گرفت. پس از گردآوری و تأیید مجموعهی حداقل داده های سیستم، داده های پروندهی بیماران با چک لیست، استخراج و جهت طراحی پرونده الکترونیک در نرم افزار SQL وارد گردید. طراحی سیستم، با نرم افزار SQL Server 2012 و Visual Studio 2013 و تحلیل داده ها، با نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام شد. میزان تکمیل داده ها در 94 پرونده نیز اندازه گیری گردید.
یافته ها: در یافته های تکمیل پرونده های کاغذی، آیتم آدرس در 100 درصد موارد تکمیل شده بود. کمترین دادهی تکمیل شده، آیتم کمبود کاروتن، با 1/1 درصد بود. 8 دادهی مهم شامل: سن اولین قاعدگی و حاملگی، فاصلهی بین حاملگی ها، تعداد شرکای جنسی، وضعیت قاعدگی بین بارداری ها، روش پیشگیری، عادات اجتماعی و رادیوتراپی بیمار در هیچ یک از پرونده ها تکمیل نشده بود.
نتیجه گیری: در بررسی پرونده های کاغذی، داده های مهم در پرونده بیماران گردآوری نشده و یا به صورت محدود تکمیل
شده اند که این امر ضرورت به کارگیری پرونده الکترونیک را روشن می سازد. پرونده الکترونیک این بیماری با گردآوری اطلاعات ضروری به پیش گیری و درمان بهتر، پیگیری منظم و صرفه جویی در وقت و هزینهی بیماران کمک خواهد کرد.
مریم امامی، نصرت ریاحی نیا، فرامرز سهیلی،
دوره 12، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل هم رخدادی واژگان پروانه های ثبت اختراع حوزه تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی طی سالهای 1984 تا 2014 میلادی در پایگاه اداره ثبت اختراع و علایم تجاری آمریکا انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی و با تکنیک علم سنجی و تحلیل هم واژگانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه پروانه های ثبت اختراع حوزه تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی است که در پایگاه اداره ثبت اختراع و علایم تجاری آمریکا در بازه زمانی 1984 تا 2014 میلادی ثبت شده بود. در نتیجه ی این جستجو، 13424 پروانه ثبت اختراع بازیابی شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از نظر فراوانی، کلیدواژه ی"مایع قاعدگی" و از نظر هم رخدادی دو کلیدواژه ی"مایع قاعدگی- تجهیزات تصویر رزونانس مغناطیسی" بیشترین فراوانی را در پژوهشهای حوزه تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی داشته اند. یافته های مربوط به خوشه بندی سلسله مراتبی به روش"وارد" منجر به شکل گیری هشت خوشه در این حوزه شد که این خوشه ها بدین شرح بودند: تجهیزات عمومی، تجهیزات توانبخشی، تجهیزات دندانپزشکی، تجهیزات درمانی، تجهیزات اورژانس، تجهیزات آزمایشگاهی، تجهیزات تشخیصی، لوازم مصرفی پزشکی.
نتیجه گیری: تحلیل هم رخدادی واژگان به خوبی ساختار علمی حوزه تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی را نشان داده است و بر این اساس موضوعات علمی استخراج و ارتباط میان آنها کشف شد. نقشه های همواژگانی، تغییرات و پایداریها در مفاهیم و واژه های مرتبط با این حوزه ی علمی را نشان داده است.
سیروس پناهی، شهرام صدقی، سکینه شکارچی،
دوره 12، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: خانههای سلامت وابسته به شهرداری تهران چندین سال است که مشغول ارایه خدمات آموزشی در حوزهی سلامت به شهروندان در سرای محلات میباشند. این مطالعه بر آن است تا با مقایسه سطح سواد سلامت زنان عضو وغیرعضو خانه سلامت به اثربخشی برنامههای ارایه شده در این مراکز بپردازد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه ی مشاهده ای-مقطعی بود که بر روی 202 نفر از زنان عضو و غیرعضو خانه سلامت منطقه چهار تهران و با استفاده از نمونهگیری تصادفی انجام شد. ابزار پژوهش پرسش نامه سنجش سواد سلامت بزرگسالان 65-18 سال بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آمار توصیفی و آزمون یومن–ویتنی جهت مقایسهی سطح سواد سلامت زنان عضو و غیرعضو استفاده شد.
یافتهها: سطح سواد سلامت در زنان عضو و غیرعضو به ترتیب بر اساس حیطه ی"دسترسی" با میانگین 3/68 و 3/71، بر اساس حیطه ی"خواندن" با میانگین 3/75 و 3/61، بر اساس حیطه ی"فهم" با میانگین 3/93 و 3/79، بر اساس حیطه ی"ارزیابی" با میانگین 3/54 و 3/59 و بر اساس حیطه ی"بهکارگیری" با میانگین 3/86 و 3/68 بود. همچنین نتایج نشان داد که بین سطح سواد سلامت زنان عضو و غیرعضو خانه سلامت در تمامی حیطهها تفاوت معنادار وجود ندارد.
نتیجهگیری: مداخلات آموزشی و برگزاری کارگاهها در خانه های سلامت تاثیر معناداری در سطح سواد سلامت زنان عضو نداشته است. برگزاری کارگاههای متناسب با نیاز و ویژگیهای سنی، شغلی و تحصیلات مراجعهکنندگان میتواند اثربخشی کارگاههای برگزار شده را افزایش داده و منجر به بهبود سطح سواد سلامت شهروندان شود.
سیروس پناهی، آلاء آبتین، شهرام صدقی،
دوره 13، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: فناوری وب 2/0 کاربردهای متعددی در کتابخانههای جهان دارد، با وجود این طبق بررسیها به نظر میرسد که از این فناوری در کتابخانههای دانشگاهی ایران بسیار کم استفاده میشود. در این راستا پژوهش حاضر به تعیین میزان آشنایی و استفاده کتابداران کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی ایران، تهران و شهید بهشتی از ابزارهای فناوری وب 2/0 میپردازد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع پیمایشی بود و جامعهی آماری آن 91 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی ایران، تهران و شهیدبهشتی بودند. دادهها از طریق پرسشنامهای جمعآوری گردید که نحوهی نمره گذاری آن به صورت طیف لیکرت 5 گزینهای(بسیار کم تا بسیار زیاد) بود و تجزیهوتحلیل آنها از طریق شاخصهای آمار توصیفی و آنالیز واریانس یک طرفه با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها: سطح آگاهی کتابداران شاغل در کتابخانههای مورد مطالعه از ابزارهای وب 2/0 با میانگین 3/13 نسبتاً مطلوب است؛ اما سطح استفاده شخصی و حرفهای آنان از ابزارهای فناوری وب 2/0 در خدمات کتابخانهای به ترتیب با میانگین 2/89 در امور شخصی و 2/78 در امور حرفهای در خدمات کتابخانهای نسبتاً پایین است.
نتیجهگیری: با توجه به نامطلوب بودن میزان آشنایی و استفادهی کتابداران سه دانشگاه مذکور از ابزارهای فناوری وب 2/0 در امور کتابخانهای، برگزاری دورههای بازآموزی و ضمن خدمت با موضوع وب 2/0 و ترغیب کتابداران حوزهی علوم پزشکی نسبت به شناخت و بهکارگیری آن در خدمات کتابخانهای از مواردی است که لازم است به آنها پرداخته شود.
پیمان یوسفی، شهربانو رستمی، نسرین علیزاده قندفروش، سعید محمدی، محسن نیکبخت، لعیا قدیانی نژاد، بهرام چهاردولی،
دوره 13، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری لوسمی میلوئیدی مزمن نوعی بیماری میلوپرولیفراتیو کلونال است که با وجود ژن ادغامی BCR/ABL تشخیص داده میشود. با استفاده از مهارکنندههای تیروزین کیناز مانند Imatinib، درمان این بیماری پیشرفت قابل توجهی داشته است. مقاومت دارویی علیه Imatinib همچنان به عنوان مانعی در روند درمان میباشد.STAT3 فاکتور رونویسی مهم مرتبط با تکثیر و بقای چندین سرطان متمایز میباشد. هدف این مطالعه، تعیین میزان بیان STAT3 در بیماران مبتلا به CML و تحت درمان با ایماتینیب و شناسایی نقش احتمالی این ژن در مقاومت دارویی بیماران مبتلا به CML تحت درمان با ایماتینیب بود.
روش بررسی: 71 نمونه خون محیطی از بیماران CML در فازهای مختلف بیماری و 10 فرد نرمال جمعآوری شد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA بیان ژنهای STAT3 با تکنیک Real-time PCR اندازهگیری شد. بیان STAT3 نسبت به ژن کنترل ABL نرمالیزه شد. بیان STAT3 در بیماران نسبت به گروه کنترل مقایسه شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیان STAT3 در مرحلهی تشخیص افزایش معناداری نسبت به افراد نرمال داشت(0/0001p=). میزان بیان STAT3 در بیماران فاز (Major Molecular Response) MMR تفاوت معناداری با گروه کنترل نداشت. بیماران مقاوم بدون موتاسیون و دارای موتاسیون در دومن کینازی ABL تفاوت معناداری نسبت به بیماران مرحله MMR داشتند(به ترتیب 0/0014p= و 0/003p=). این تفاوت بین دو گروه مقاوم معنادار نبود. همینطور بیماران در فاز بلاستیک تفاوت معناداری از نظر میزان بیان STAT3 با گروه کنترل نداشتند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه و نقش STAT3 در تکثیر و بقای سلولی، هدفگیری STAT3 در درمان بیماران مقاوم میتواند مطرح باشد.
محمود مرادی، سارا بهرامی نیا،
دوره 13، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سواد ﺳﻼﻣﺖ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻰ ﺩﺭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺁﮔﺎﻫﻰ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎﻯ ﺍﻣﺮﻭﺯﻯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺭﺍﺑﻄﻪی ﺗﻨﮕﺎتنگی ﺑﺎ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﻰ، ﺳﻼﻣت و نیز درمان بیماریهای آنها دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین وضعیت سواد سلامت مراجعهکنندگان به مطب پزشکان متخصص شهر کرمانشاه است.
روش بررسی: روش این مطالعه توصیفی-پیمایشی از نوع مقطعی است. جامعهی پژوهش مراجعهکنندگان(بیماران و همراهان وی) به مطبهای پزشکان متخصص شهر کرمانشاه بود. تعداد 380 نفر بهروش نمونهگیری تصادفی ساده در سال 1396 و در طی سه ماه بررسی گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی سنجش سواد سلامت بزرگسالان ساکن شهرهای ایران (HELIA) بود. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 0/89 بهدست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری(یومان-ویتنی و کروسکال-والیس) در نرمافزار SPSS و اکسل انجام شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که سواد سلامت مراجعهکنندگان به مطبهای پزشکان شهر کرمانشاه در سطح مطلوب(کافی) است. سه منبع«اینترنت»، «پرسش از پزشک و کارکنان درمانی» و «رادیو و تلویزیون» اولویتهای کسب اطلاعات یا سواد سلامت هستند. همچنین نتایج نشان داد، سواد سلامت افراد از نظر ویژگیهای سن، جنسیت، تحصیلات و شغل تفاوت دارد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که اغلب افرادی که از سواد سلامت پایین و محدود برخوردارند جزو گروههای آسیبپذیر جامعه(سنین بالا، سطح تحصیلات پایین و کم درآمد) بودند. از این رو، توجه به نیازهای اطلاعاتی بهداشتی و سواد سلامت گروههای آسیبپذیر و طراحی آموزش ساده و هدفمند آنها با بهرهگیری از رسانههای مطلوب توصیه میشود.
محمد مهدی سلطان دلال، رضا زندیه مرادی، رامین مظاهری نژاد فرد، زهرا رجبی،
دوره 13، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: انتقال باکتریهای بیماریزا از حیوان به انسان به صورت مستقیم و یا از طریق مصرف گوشت و شیر و یا فراورده های آنها امکانپذیر است. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی و تشخیص اشریشیاکلی انتروهموراژیک در شیر گاوهای شهرستان بروجرد با روش مولکولی بوده است.
روش بررسی: در یک مطالعه ی توصیفی و مقطعی، تعداد ۱۵۰ نمونه شیر در مدت ۴ ماه از ابتدای آبان ماه ۱۳۹۵ تا پایان بهمن ماه همان سال از گاوداریهای موجود در شهرستان بروجرد و حومه نمونه برداری شد. نمونه های شیر پس از انجام مراحل غنی سازی، کشت و آزمونهای بیوشیمیایی بر روی EMBآگار و تستهای افتراقی IMVIC، و کشت خطی بر روی محیط سوربیتول مک کانکی آگار، جهت شناسایی جدایه های سوربیتول منفی، و تاییدشان توسط تست سرولوژی و شناسایی ژن eaeA به وسیله تست PCR بررسی گردیدند.
یافته ها: از مجموع ۳۱ ایزوله اشریشیاکلی جداشده، تعداد ۶ ایزوله بهعنوان سوربیتول منفی جداسازی شد(۱۹/۴%). از مجموع ۶ ایزوله، تعداد ۵ ایزوله(۱۶/۱%) بر روی محیط کروم آگار از نظر فعالیت بتاگالاکتوزیدازی منفی (MUG-) شناخته شدند. هر ۵ ایزوله در تست سرولوژیک با آنتی سرم O۱۵۷:H۷ تایید گردید و در بررسی مولکولی صورت گرفته دارای ژن eaeA بودند.
نتیجه گیری: شیوع ۱۶/۱% اشریشیاکلی انتروهموراژیک در شیرخام به عنوان یکی از عوامل ایجاد اسهال در جامعه می تواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. لذا طغیانهای ناشی از مصرف این ماده غذایی در مناطقی از کشور که به لحاظ سنتی هنوز مصرف شیرخام را در سبدغذایی قرار میدهند، میتواند نتایج باارزشی در جهت پیشگیری از موارد بیماریهای اسهالی به دست آورد.
فرامرز سهیلی، سحر جسری، علی اکبر خاصه، فرشید دانش،
دوره 15، شماره 1 - ( فرودین و اردیبهشت 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روشهای مهم ارزیابی وب سایتهای موبایلی کتابخانه های دانشگاهی، روش های ارزیابی کاربردپذیری است؛ کاربردپذیری وبسایتها، یعنی سهولت و سادگی استفاده از آنها. هدف این پژوهش ارزیابی کاربردپذیری وب سایت موبایلی کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی برتر ایران است.
روش بررسی: این مقاله به روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش، وب سایت های موبایلی کتابخانه های پنجاه دانشگاه علوم پزشکی برتر ایران است که در رتبه بندی webometrics دانشگاهها در ژانویه سال ۲۰۱۹ بالاترین رتبه را کسب کرده اند. ابزار مورد استفاده در این مقاله سیاهه ی وارسی است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش های آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید.
یافته ها: بررسی داده ها حاکی از آن است که از لحاظ میزان کاربردپذیری وب سایت موبایلی کتابخانه های دانشگاه، دانشگاه های علوم پزشکی کرمان، بیرجند و تهران به ترتیب با ۸۹/۲۳، ۸۴/۶۲ و ۸۱/۵۴ درصد در رده های نخست تا سوم و دانشگاه های نیشابور، گناباد و سمنان به ترتیب با ۴۰، ۴۳/۰۸ و ۴۴/۶۲ درصد در رده های آخر قرار دارند. ارزیابی مؤلفه های پژوهش نشان داد که«وضعیت رؤیت سیستم»، «کمک به کاربر در شناسایی، تشخیص و جبران خطاها» و «راهنمایی و مستندسازی» به ترتیب در وضعیت ایدهال و مؤلفه های«پیشگیری از خطا»، «انعطاف پذیری و کارایی سیستم» و «کنترل و آزادی کاربر» به ترتیب در وضعیت نامناسبی قرار داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به نفوذ و رواج روزافزون تلفن های همراه هوشمند در زندگی حرفهای دانشگاهیان، ضروری است مدیران و طراحان وب سایتهای موبایلی کتابخانه های دانشگاهی با درنظر گرفتن یافته های کاربردی پژوهش حاضر کاربردپذیری و اثربخشی وبسایتهای موبایلی جامعه پژوهش را به عنوان یکی از مهم ترین بسترهای اطلاع رسانی سلامت ارتقا دهند.
ملیحه دلیلی صالح، مریم سلامی، فرامرز سهیلی، ثریا ضیائی،
دوره 15، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کتابخانههای دانشگاهی برای ورود به کتابخانههای نسل چهارم، باید معیارهایی را کسب کنند، یکی از آن معیارها استفاده از فناوریهای نوین است. هدف پژوهش حاضر شناسایی نگرش کاربران کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی به مؤلفههای فناوری واقعیتافزوده است.
روش بررسی: روش پژوهش، پیمایشی و نوع مطالعه کاربردی بود. رویکرد پژوهش کمّی و ابزار پژوهش پرسشنامهی محققساخته بود. روایی داخلی پرسشنامه از طریق CVI و پایایی با استفاده از ICC انجام شد. روایی صوری پرسشنامه با استفاده از نظرات ۱۰ نفر از متخصصان علم اطلاعات و حوزه فناوری واقعیتافزوده به تأیید رسید و پایایی آن با ضریب همبستگی آلفای کرونباخ ۰/۹۶ و به روش آزمون-بازآزمون بهدست آمد. از طریق پرسشنامه آنلاین، دادههای دیدگاه کاربران نسبت به مؤلفههای آشنایی، امکانات، کاربرد، مزایا، فرصت و محدودیت با سؤالات ۵ گزینهای لیکرت گردآوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمون تی مستقل، آنوا و توکی برای بررسی وضعیت مؤلفههای فناوری واقعیتافزوده انجام شد.
یافتهها: میزان آشنایی کاربران با فناوری واقعیتافزوده ۵۰/۵۵ درصد بود. کاربران مشارکتکننده در پژوهش ۷۸/۲۳% با فناوری واقعیتافزوده در کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی موافق بودند. بهطور کل میانگین ۳/۹۱ و انحرافمعیار ۰/۶۳± محاسبه شد. امکان توسعهی فعالیتهای پژوهشی، کاربرد فناوری در تقویت یادگیری، مزیت جذابیت، فرصت توسعه برنامه علمی آموزشی مهمترین گویه از میان دیگر عوامل فناوری واقعیتافزوده یاد گردید و از جمله محدودیتهای راهاندازی آن در کتابخانههای دانشگاه، نبود اینترنت پرسرعت دانسته شد. نگرش کلی کاربران نسبت به فناوری واقعیتافزوده در سطح مطلوب است.
نتیجهگیری: کاربران کتابخانههای دانشگاههای علومپزشکی بهترتیب با امکانات فناوری واقعیتافزوده، فرصتی که واقعیتافزوده فراهم میکند و کاربرد واقعیتافزوده موافق بودند. نتایج، نشان داد که فناوری واقعیتافزوده از دیدگاه کاربران در کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی ایران کاربردی و مفید است. فناوری واقعیتافزوده با حمایت کاربر، بهبود فعالیت کاربر، ایجاد جذابیت، جذب مخاطب، محتواسازی با توجه به انواع منابع کتابخانهای، بازیوارسازی محتوا، اشتراک دانش، استغنای محتوای منابع، بر اساس فراهم بودن امکانات فنی(سختافزاری-نرمافزاری)، فرصتی را برای توسعهی کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی ایجاد میکند.
سیروس پناهی، سعیده فخارپور، شهرام صدقی،
دوره 15، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: فرایند داوری تخصصی باز یکی از روشهای داوری همتا در مجلات بوده و در مجامع علمی پذیرفته شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین دیدگاه اعضای هیئتعلمی دانشگاهها در مورد فرایند داوری تخصصی باز بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی-کاربردی بود که بهروش پیمایشی انجام شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۱۵۰ نفر از مجموع ۲۴۶ نفر اعضای هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی البرز محاسبه شد. ابزار پژوهش، پرسشنامهی خوداظهاری براساس متون بود. پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات بهوسیلهی نرمافزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t زوجی تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که دیدگاه شرکتکنندگان در خصوص«رویکردها و فرایندهای داوری باز مجلات» با میانگین ۳/۴۸ و «مزایای داوری باز مجلات» با میانگین ۳/۷۰ نسبتاً مطلوب بود. شرکتکنندگان از میان سبکهای داوری باز بهترتیب سبکهای«گزارش باز» و «داوری داده» را بیشتر ترجیح میدادند. دیدگاه شرکتکنندگان در خصوص«مزایا و معایب داوری باز مجلات» نشاندهندهی موافقت شرکتکنندگان با اغلب مولفههای ارایه شده در این زمینه بود. همچنین بین میانگین نمره دیدگاه شرکتکنندگان نسبت به فرایند داوری سنتی و داوری باز مجلات اختلاف معنیدار آماری وجود داشت(۰/۰۵ نتیجهگیری: داوری باز در میان اعضای هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی البرز مورد پذیرش است. نظر به اینکه مقبولیت این نوع داوری در میان مجامع علمی بیشتر میشود، توجه به نگرشها و دیدگاههای مربوط به فرایند داوری باز میتواند سبب بهبود کیفیت مقالات و پژوهشهایی شود که در مجلات علمی منتشر میشوند.
سامان محمدپور، رضا ربیعی، الهام شاه بهرامی، کامیار فتحی سالاری، مریم خاکزاد، مصطفی لنگری زاده،
دوره 16، شماره 2 - ( خرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان دومین عامل مرگومیر در جهان است که سالانه منجر به مرگ بیش از ۱۰ میلیون نفر در دنیا میشود. تشخیص زودرس، مدیریت و درمان صحیح این بیماری نقش مهمی در کاهش عوارض و مرگومیر دارد. یکی از ابزارهای حمایتی در تشخیص زودرس، مدیریت و درمان این بیماری، سیستمهای تصمیمیار بالینی هستند که به دو دسته قاعدهمحور و غیرقاعدهمحور تقسیمبندی میشوند. سیستمهای تصمیمیار قاعدهمحور برپایه راهنماهای بالینی ایجاد میشوند، درحالیکه سیستمهای تصمیمیار غیرقاعدهمحور از یادگیری ماشین بهره میگیرند. در این پژوهش اثرات سیستمهای تصمیمیار به تفکیک قاعدهمحور و غیرقاعدهمحور، بر تشخیص، درمان و مدیریت سرطان سنجیده شد.
روش بررسی: مطالعهی حاضر بهروش مروری نظامیافته انجام شد که با جستجو در پایگاههای داده Web of Science، Scopus، IEEE Xplore و PubMED تا تاریخ ۲۰۲۱.۱۲.۳۱ صورت گرفت. پس از حذف موارد تکراری و ارزیابی یافتهها براساس معیار ورود و خروج، مطالعات مرتبط با هدف پژوهش انتخاب شدند. نحوهی انتخاب مقالات براساس عنوان، چکیده و متن کامل بود. ابزار گرداوری داده فرم استخراج داده شامل سال انجام مطالعه، نوع مطالعه، سیستم درگیر در بدن، اندام درگیر در بدن، خدمت ارایه شده توسط سیستم تصمیمیار، نوع سیستم تصمیمیار، اثر مورد بررسی، شاخص مورد ارزیابی اثر و نمره حاصل از ارزیابی اثر بود. برای تحلیل دادهها از روش سنتز روایتی (Narrative synthesis) استفاده شد.
یافتهها: از مجموع ۷۶۸ مقاله، ۱۶ مقاله مرتبط با اهداف مطالعه شناسایی شد. اثرات مورد ارزیابی در دسته سیستمهای تصمیمیار بالینی قاعدهمحور بر تنظیم دوز، شدت علایم سرطان، پیروی از راهنمایدرمانی، زمان مراقبت، میزان کشیدنسیگار، میزان نیاز به شیمیدرمانی و مدیریتدرد بودند که این اثرات به جز مدیریت درد، در همه موارد معنیدار و مثبت گزارش شده بودند. اثرات مورد ارزیابی در دسته سیستمهای تصمیمیار بالینی غیرقاعدهمحور بر تصمیمات تشخیصیودرمانی، غربالگری، کنترل نوتروپنیتبدار (Neutropenic Fever) بودند که این اثرات به جز کنترل نوتروپنیتبدار، در همهی موارد معنیدار و مثبت گزارش شده بودند.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده برای اثربخشی هر دونوع سیستمهای تصمیمیار قاعدهمحور و غیرقاعدهمحور حاکی از اثرات مثبت و متفاوت این دو دسته بود. بنابراین استفاده از ترکیب آنها در حیطهی سرطان میتواند نتایج بسیار مفیدی بهبار بیاورد.
فاطمه محبتی، مریم تاجور، بهرام محقق، سیدپوریا هدایتی، محمد عرب،
دوره 16، شماره 4 - ( مهر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: اصلاح ساختار و تشکیلات ستاد دانشگاهها/دانشکدههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی و انطباق مستمر آن با رسالت و اهداف سازمان و نقشها و کارکردهای جدید، ضرورتی غیرقابلانکار است. هدف از این مقاله، بررسی و تحلیل عوامل و زمینههای دستور کارگذاری برنامهی اصلاح ساختار ستاد دانشگاههای علوم پزشکی کشور است.
روش بررسی: مطالعهی کیفی حاضر در سال ۱۳۹۹ بهصورت گذشتهنگر و بر مبنای مدل جریانهای چندگانه کینگدان انجام شد. جمعآوری دادهها با استفاده از دو روش مصاحبههای فردی و بررسی اسناد انجام گردید. نمونهگیری از مدیران و کارشناسان مراکز توسعه و تحول اداری وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی و همچنین معاونتهای دانشگاهها(۱۲ دانشگاه/دانشکده علوم پزشکی) بهصورت هدفمند و بهروش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع دادهها از طریق انجام ۱۹ مصاحبهی فردی انجام شد. تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای عمیق و تحلیل اسناد بهترتیب با روشهای تحلیل چارچوب و تحلیل محتوا و با استفاده از نرمافزار MAXQDA ۲۰۲۰ صورت گرفت.
یافتهها: یافتههای این مطالعه دربرگیرندهی سه جریان مشکل، سیاست و جریان سیاسی میباشد. جریان مشکلات ساختاری شامل تغییر کمی و کیفی وظایف و فرایندهای جدید در واحدهای محیطی دانشگاهها، تداخل و موازیکاری در وظایف برخی واحدهای ستادی دانشگاهها و چانهزنیهای موردی برای تغییر ساختار و اخذ تشکیلات توسط دانشگاههای علوم پزشکی بود. جریان سیاست شامل الزام به ایجاد تغییرات ساختاری در قوانین و اسناد بالادستی از جمله برنامه پنجم توسعه، احکام دایمی و همکاری صاحبان فرایند و ذینفعان بود. جریان سیاسی شامل اجرای طرح تحول سلامت و طرح پزشک خانواده و لزوم حمایت ساختاری از این برنامهها و حمایت سیاستگذاران ذیربط، تصویب قانون هیئتامنایی شدن دانشگاهها در قانون برنامه پنجم توسعهی اقتصادی و جلب حمایت همهجانبه ذینفعان جهت اصلاح ساختار ستاد دانشگاهها بود.
نتیجهگیری: دانشگاههای علوم پزشکی کشور بهعنوان بازوی ستادی وزارت بهداشت در سطح استانها، نیازمند داشتن ساختاری پویا و همسو با نیازهای واحدهای محیطی خود میباشند. عواملزمینهای تاثیرگذار در سیاستگذاری اصلاح ساختار و تشکیلات ستاد دانشگاهها/دانشکدهها بهعلاوه جریان مشکلات ساختاری که عمدهترین آن تغییر در وظایف واحدها بود، بههمراه عزم سیاسی در وزارت بهداشت منجر به حادث شدن همزمان سه جریان مشکل، سیاست و سیاسی و در نهایت بازشدن پنجرهی فرصت و تغییر ساختار و تشکیلات ستاد دانشگاههای علوم پزشکی گردید.
رضا سعادت مهر، آرام کریمیان، کامل عبدی، فرشته بخشیان، مهران ضرغامی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران مبتلا به سوختگی در هنگام تعویض پانسمان، سطوح بالایی از اضطراب پیشبینی شده را تجربه میکنند. یکی از روشهای کنترل این اضطراب، استفاده از روشهای طب مکمل است. مطالعهی حاضر با هدف مقایسهی اثربخشی آرامسازی پیشرونده و تکنیک تنفس شکمی بر اضطراب درد پانسمان سوختگی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی با گروه کنترل بود. تعداد ۴۵ بیمار مراجعهکننده به بیمارستان سوختگی زارع ساری به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در سه گروه تقسیم شدند. گروه اول مداخلهی آرامسازی را دریافت کردند، گروه دوم مداخلهی تکنیک تنفسی را دریافت کردند و گروه شاهد، درمان استاندارد را دریافت کرد. جهت سنجش میزان اضطراب درد پانسمان سوختگی از ابزار اضطراب ناشی از درد پانسمان سوختگی (BSPAS: Burn Specific Pain Anxiety Scale) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد. از روشهای آماری توصیفی و تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی توکی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.
یافتهها: براساس نتایج، ۲۸ درصد افراد شرکتکننده در مطالعه مجرد و ۷۲ درصد متاهل بودند. از لحاظ سنی بیشتر افراد شرکتکننده بین ۳۱ تا ۴۰ سال قرار داشتند. یافتهها نشان داد که میانگین سطح اضطراب درد در سه گروه آماری قبل از مداخله اختلاف معنیداری نداشت. اما میانگین اضطراب درد پانسمان سوختگی بعد از مداخله بین گروه آرامسازی و گروه شاهد(۰/۰۰۱>P) و گروه تکنیکهای تنفسی و گروه شاهد(۰/۰۰۱>P) اختلاف معناداری داشته است؛ بهگونهایکه میانگین اضطراب درد پانسمان سوختگی در گروه آرامسازی ۸/۶۰ واحد نسبت به گروه شاهد و در گروه تکنیکهای تنفسی ۱۱/۶۰ واحد نسبت به گروه شاهد کاهش یافته بود.
نتیجهگیری: استفاده از روشهای آرامسازی پیشرونده و تکنیک تنفسی که جزو روشهای غیردارویی بوده جهت کاهش اضطراب درد پانسمان در بیماران سوختگی پیشنهاد میشود. این روشها ساده و کم هزینه بوده و میتواند از پیامدهای اضطراب درد پانسمان بکاهد.
مریم آقاجری نژاد، یحیی سلیمی، شهاب رضاییان، قباد مرادی، مهدی مرادی نظر، فاطمه خسروی شادمانی، رویا صفری فرامانی، میترا دربندی، فرید نجفی،
دوره 17، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: همه افراد یک جامعه به یک تناسب، در معرض ابتلا و بستری بهعلت بیماری کووید-۱۹ نیستند. هدف از مطالعهی حاضر، تعیین عوامل مرتبط با ابتلا و بستری بهعلت کووید-۱۹ در شرکتکنندگان مطالعه کوهورت RaNCD (Ravansar Non-Communicable Disease) بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر در بازه زمانی ۱۳۹۸/۱۲/۰۹ تا ۱۴۰۰/۰۹/۰۶ انجام شد. برای این مطالعه از دادههای مطالعه کوهورت RaNCD استفاده شد. موارد ابتلا و بستری کووید-۱۹ نیز از سامانههای پایش مراقبتهای درمانی، سامانه سما و لیست خطی معاونت بهداشت و نتایج سرمی مثبت استخراج و از دادههای آنها استفاده شد. در مطالعه مورد-همگروهی در گروه مورد ۶۲۶ مورد ابتلای قطعی و/ یا محتمل وارد شد و در ادامه ۲۱۰۷ نفر بهصورت تصادفی ساده بهعنوان تحت همگروه انتخاب شدند. در مطالعه مورد-شاهدی، ۱۸۸ فرد بستریشده بهعلت کووید-۱۹ در گروه مورد و ۶۳۲ مثبت سرپایی در گروه شاهد، بودند. در این مطالعه از روش رگرسیون کاکس تعمیمیافته و لجستیک استفاده شد.
یافتهها: در مطالعه مورد-همگروهی نسبت مخاطره ابتلا به کووید-۱۹ در روستاییان، سیگاریها و طبقه اقتصادی-اجتماعی متوسط بهترتیب(۰/۹۱، ۰/۵۷)۰/۷۲، (۰/۵۸، ۰/۲۴)۰/۳۷، (۲/۱۱، ۱/۰۷)۱/۵۰، نسبت به گروه مرجع بود. در حالیکه نسبت مخاطره در سنین ۶۴-۴۶ و ۶۵ ساله و بالاتر، در سال اول بهترتیب(۶/۸۶، ۱/۷۶)۳/۴۷ و (۱۴/۸۵، ۲/۸۰)۶/۴۵ نسبت به گروه مرجع بود، بعد از یکسال، بهترتیب این مقادیر به(۴/۴۰، ۱/۱۳)۲/۲۳ و (۸/۱۰، ۱/۵۳)۳/۵۲ رسید. نسبت مخاطره در مبتلایان به حداقل یک بیماری زمینهای در سال اول(۳/۹۲، ۱/۵۳)۲/۴۵ بود که بعد از یکسال، به(۲/۹۲، ۱/۱۴)۱/۸۲ کاهش یافت. همچنین در مدل تطبیقیافته فعالیت فیزیکی متوسط و شدید با کاهش نسبت مخاطره همراه بود. در مطالعه مورد-شاهدی، نسبت شانس بستریشدن بهعلت کووید-۱۹ با هر سال افزایش سن، ۰/۰۳% بیشتر(۱/۰۵، ۰/۰۱)۱/۰۳ و در مبتلایان با حداقل سه بیماری زمینهای(۴/۷۳، ۱/۲۴)۲/۴۳ برابر بدون بیماری زمینهای بود.
نتیجهگیری: بهطورکلی کاهش نسبت مخاطره با گذشت یکسال از شروع مطالعه قابل توجه بود. افزایش سن و ابتلا به بیماریهای زمینهای از جمله مواردی است که نسبت شانس بستری در بیمارستان را نیز افزایش داده است. چنین افرادی میتوانند برای موجهای بعدی بیماری در اولویت مراقبتهای بهداشتی و دوزهای یادآور واکسیناسیون قرار گیرند.
مریم بهرامی، سمیه محمدی، مصطفی روشن زاده، سمانه دهقان ابنوی، علی تاج، فاطمه مرکی،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: دانشجویان اتاق عمل به دلایل مختلف اضطراب را تجربه میکنند که بر روند آموزشی آنها مانند بخیهزدن تاثیر میگذارد. باتوجه به نقش مؤثر شبیهسازی در ارتقای آموزش دانشجویان، این مطالعه با هدف تاثیر شبیهسازی بخیهزدن پوست حیوان بر میزان مهارت و سطح اضطراب دانشجویان اتاق عمل انجام شد.
روش بررسی: مطالعهی نیمهتجربی حاضر با طرح دو گروهی قبل و بعد با ۴۰ دانشجوی اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(شهرکرد و بروجن) سال ۱۳۹۹ انجام شد. نمونهها بهروش مبتنی بر هدف انتخاب و تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل اختصاص یافتند. دادهها قبل و بعد از مداخله توسط ابزار اضطراب اشپیلبرگر و پرسشنامهی مهارت بخیهزدن جمعآوری و توسط نرمافزار SPSS و آزمونهای آمار توصیفی و تحلیلی(کای دو، تی تست، تی زوجی) آنالیز گردید.
یافتهها: در این مطالعه ۳۰ نفر(۷۵٪) از نمونهها در سنین ۲۵-۱۸ و ۱۰نفر(۲۵٪) از آنها ۳۵-۲۶ سن داشتند. ۱۰ نفر(۲۵٪) مرد و۳۰نفر(۷۵٪ زن) بودند. همچنین از نظر تاهل، ۷نفر(۵/۱۷٪) متاهل و ۳۳نفر(۵/۸۲٪) مجرد بودند. آزمون تیتست نشان داد که میانگین اضطراب آشکار در گروه مداخله۲۲۳۵±۳۶/۱۰) و کنترل(۱۵/۹۲±۴۱/۷) بعد از مداخله معنیدار نبود(۰/۳۴۶=P). همچنین میانگین اضطراب پنهان در گروه مداخله(۶۵/۴۷±۳۶/۱۰) و کنترل(۶۵/۱۳±۳۸/۶) تفاوت معنیداری نداشت(۰/۰۸۹= P). آزمون تیتست نشان داد که مهارت بخیهزدن بعد از مداخله در دو گروه مداخله(۲/۲۲±۲۸/۵۸) و کنترل(۳/۱۲±۲۳/۴۲) تفاوت معنیداری داشت(۰/۰۴=P).
نتیجهگیری: بافت مانکنهای بخیه نسبت به پوست انسان از نظر قوام بسیار متفاوت است و حس مشابه بخیه روی پوست طبیعی را به دانشجویان منتقل نمیکند. از طرفی ورود و خروج و حرکت سوزن و نخ در پوست گوسفند راحتتر بوده و این خود امکان انجام راحتتر بخیهزدن را برای دانشجویان فراهم میکند. از اینرو پیشنهاد میشود که برای آموزش دانشجویان اقدام به خرید و آمادهسازی پوست گوسفند نموده و آموزش بخیه را روی آن انجام دهند.
شهناز خادمی زاده، بهرام پیمان نیا، فاطمه رفیعی نسب،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار اطلاعاتی با تأکید بر سلامت و بهداشت به معنای رفتار هدفمند برای ارضای نیازهای اطلاعاتی سلامت است. هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه رفتار اطلاعاتی با تأکید بر اطلاعات بهداشتی و سلامت میباشد.
روشبررسی: این مطالعه یک پژوهش کمی بوده که با رویکرد طراحی ابزار انجام شده است. در ابتدا به کمک شیوههای ابزارسازی، پرسشنامهای برای اندازهگیری این رفتار تهیه گردید. مبنای استخراج عوامل پرسشنامهی حاضر، استدلال و منطق تکرار بوده است؛ به این معنی که پژوهشگر منطبق بر پیشینهی این عوامل و تکرار آن در منابع، از آن به عنوان عامل تأثیرگذار در ساخت پرسشنامه استفاده کرده است. پس از تأیید روایی محتوایی و صوری به منظور تعیین روایی سازه، پرسشنامهی اصلاح شده بین ۲۳۸ نفر از بیماران مبتلا به اِم اِس توزیع شد. انتخاب نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انجام شد. سپس دادهها با استفاده از تحلیل عوامل اکتشافی و تأییدی تحلیل گردید. همسانی درونی دادهها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: روایی محتوایی پرسشنامه با نظر ۲۰ نفر از خبرگان رفتار اطلاعاتی مناسب ارزیابی شد. پایایی پرسشنامه رفتار اطلاعاتی سلامت با ضریب آلفای کرونباخ کلی ۰/۷۸ و ضریب آلفای کرونباخ مؤلفهها بین ۰/۷۱ تا ۰/۹۴ مناسب و رضایتبخش بود. بهمنظور تحلیل عاملی شاخص کفایت نمونهگیری و مقدار آزمون کرولیت بارتلت محاسبه شد که تمام ۲۹ گویه به لحاظ آماری معنادار بود؛ که عاملی شدن ماتریس همبستگی را تأیید میکند. در تحلیل عامل اکتشافی به روش مؤلفههای اصلی پنج عامل (اجتناب از اطلاعات)، عامل دوم (نیاز اطلاعاتی)، عامل سوم (مواجهه با اطلاعات)، عامل چهارم (اطلاعجویی)، عامل پنجم (استفاده از اطلاعات) به دست آمد. شاخصهای تحلیل عامل تأییدی بیانگر اعتبار سازهی پیشنهادی بود. نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری نشان داد شاخصهای برازش مطلوب هستند و نیز حاکی از برازش مدل ارایه شده در جامعهی بیماران اِم اِس بود.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده نشان داد که رفتار اطلاعاتی سلامت در این پرسشنامه شامل پنج عامل نیاز اطلاعاتی، رفتار اطلاعجویی، اجتناب از اطلاعات، استفاده از اطلاعات و مواجهه با اطلاعات تأیید گردید. مقیاس طراحی شده به منظور بررسی رفتار اطلاعاتی سلامت جامعه ایرانی مناسب ارزیابی شده و استفاده از آن برای سنجش رفتار اطلاعاتی سلامت توصیه میگردد.
سارا هاشمی، شهلا فرامرزی، لعیا رحمانی پیروزی، آزیتا یزدانی،
دوره 18، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: سوختگی یکی از شایعترین آسیبها در سراسر جهان و ششمین عامل مرگو میر در ایران است. چالشهای مربوط به میزان بقای بیماران دچار سوختگی و همچنین مرگو میر ناشی از آن، منجر به پیشرفت در شناسایی عوامل خطر شده است. تشخیص زودهنگام و شناخت عوامل خطر ضروری است و ارایه مدلهای پیشبینیکننده میتواند مفید باشد. بر این اساس، این پژوهش با هدف مرور عملکرد هوش مصنوعی در پیشبینی بقا در بیماران سوختگی انجام گردید.
روشبررسی: این مطالعه از نوع مرور نظاممند است. جستجوی جامع پایگاههای Scopus، PubMed، (Institute of Electrical and Electronics Engineers (IEEE و Web of Science بدون محدودیت زمانی شروع تا ژانویه ۲۰۲۳ انجام شد. این مطالعه مرور نظاممند بر اساس موارد ترجیحی گزارش برای بررسیهای سیستماتیک و متاآنالیز انجام گردید. کلمات کلیدی و اصطلاحات مش مرتبط با سوختگی، هوش مصنوعی، بقا و پیشبینی در استراتژی سرچ بهکار رفتند.
یافتهها: از ۳۵۹۹ مطالعهی شناسایی شده، نه مطالعه در تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس گزارش مقالات، عوامل مؤثر شناخته شده در پیشبینی بقا در بیماران سوختگی، به چهار دستهی اطلاعات دموگرافیک، بالینی، آزمایشگاهی و بیماریهای همراه طبقهبندی شدند. از عوامل مؤثر شناخته شده در بقای بیماران که در بیش از ۴۰ درصد از مطالعات مورد بررسی قرار گرفته عبارتند از: سن، جنسیت، محاسبه سطح کلی سوختگی در بدن، آسیب ناشی از استنشاق و نوع سوختگی. نتایج نشان داد که در مطالعات مورد بررسی، حجم کمترین مجموعه داده مورد استفاده در تحلیلها ۹۲ نمونه بوده است. در مقابل، حجم بیشترین مجموعه داده مورد استفاده ۶۶۶۱۱ نمونه گزارش شده است. در ۳۳ درصد مطالعات، الگوریتمهای شبکه عصبی مصنوعی و جنگل تصادفی بهترین عملکرد را داشتند. معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی مدلها در مطالعات بازیابی شده متفاوت است.
نتیجهگیری: به کارگیری الگوریتمهای یادگیری ماشین در پیشبینی بقای بیماران سوختگی و تعیین عوامل مؤثر امیدوارکننده و مفید هستند. نتایج حاصل از عوامل مؤثر شناخته شده میتواند به پژوهشگران حوزهی علم داده در مرحله درک داده کمککننده باشد و در جمعآوری مجموعه دادهی اولیه به عنوان یک نقشهی راه عمل کند.