27 نتیجه برای کارکنان
حسین درگاهی، فردین امیری، مهسا اکبری ، رضا دهقان،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامه نظام پیشنهادات کارکنان برنامهای است که جهت تشویق ایدهها و پیشنهادات ارائه شده توسط کارکنان طراحی شده است. استقرار این نظام نیاز به آمادگی سازمانی قبلی دارد. لذا هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان آمادگی سازمانی جهت استقرار نظام پیشنهادات کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی تهران میباشد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکی تهران اجرا شد. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان ستادی تشکیل میدادند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 165 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته در حیطههای فرهنگی، ساختاری و فردی بود. این پرسشنامه از نظر پایایی و روایی به تأیید رسید. ضریب پاسخ دهی برابر 92 درصد بدست آمد. از نرم افزار SPSS برای بیان نتایج توصیفی و از آزمونهای Freidman و Anova برای بیان نتایج تحلیلی استفاده شد.
یافتهها : اکثریت کارکنان اعتقاد دارند که برای استقرار نظام پیشنهادات در دانشگاه، آمادگی فردی و فرهنگی وجود دارد. در صورتی که این آمادگی از نظر ساختاری دیده نمیشود.
نتیجهگیری: آمادگی مطلوب فرهنگی و فردی جهت استقرار نظام پیشنهادات در دانشگاه علوم پزشکی تهران وجود دارد. اگر چه، آمادگی از نظر ساختاری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. لذا پیشنهاد میشود اصلاحات لازم در ساختار سازمانی دانشگاه در خصوص استقرار مؤثر نظام پیشنهادات به عمل آید.
سودابه وطنخواه، سمیه یگانه، طه نصیری، لیدا شمس، گلرخ عتیقهچیان، حبیبه وزیری نسب،
دوره 7، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه
و هدف: از آنجا که رضایت کارکنان تاثیر بسزایی در تحقق اهداف سازمانی دارد و از طرفی
عدالت سازمانی یکی از فاکتورهای موثر در رضایت کارکنان است، هدف از این مطالعه
تعیین رابطهی بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در بیمارستانهای
دانشگاه علوم پزشکی تهران میباشد.
روش
بررسی: این تحقیق مقطعی و توصیفی بر روی 312 نفر از کارکنان بیمارستانهای منتخب
دانشگاه علوم پزشکی تهـران با استفـاده از نمـونهگیری تصادفی طبقهای انجام شد.
دادهها با استفاده از دو پرسش نامهی عـدالت سازمانی Niehoff & Moorman و پرسش نامهی رفتار شهروندی سازمانی
یعقوبی جمعآوری شد. پایایی پرسش نامهها به کمک آلفای کرونباخ به دست آمد که به
ترتیب برای عدالت سازمانی 94% و رفتار شهروندی سازمانی 93% بود، روایی پرسش نامهها
مورد تایید صاحبنظران مدیریت قرار گرفته است. تحلیل دادهها در سطح توصیفی و
تحلیلی توسط نرمافزار 18 SPSS صورت گرفت.
یافتهها: فضیلت
شهروندی از میان ابعاد رفتارشهروندی سازمانی بیشترین امتیاز(41/3) و احترام و
تکریم کمترین امتیاز(91/2) را کسب نموده است. از میان ابعاد عدالت سازمانی، عدالت
تعاملی بیشترین امتیاز(47/3) و عدالت توزیعی کمترین امتیاز(23/2) را کسب نموده
است. به طور کلی بین عدالت سازمانی و ابعاد پنجگانه رفتار شهروندی سازمانی(وظیفهشناسی،
احترام و تکریم، نوع دوستی، جوانمردی و فضیلت شهروندی) ارتباط معناداری(0001/0=P) وجود دارد.
نتیجهگیری: با توجه به مشخص شدن رابطه
عدالت سازمانی و رفتار شهروندی و نیز با توجه به وجود روابط مثبت بین درگیر کردن
کارکنان در فعالیت سازمانی با تسهیل دستیابی به اهداف سازمانی ارتقای عملکرد
بیمارستان، باید استراتژیهایی در راستای عدالت سازمانی جهت افزایش رفتار شهروندی
اتخاذ شود.
زهرا بتولی، مریم نظری،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت خدمات شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری جهت کارهای تیمی تحقیقاتی و توانا ساختن پژوهشگران جهت اشتراک گذاری نتایج و تجارب، آشکار شده است. هدف این مطالعه، شناسایی قابلیتهای شبکه های اجتماعی تحقیقاتی جهت تسهیل فعالیت های پژوهشی از منظر محققان علوم پزشکی و تعیین دلایل استفادهی آنها از این شبکه ها است.
روش بررسی : این پژوهش، یک مطالعهی کیفی است که به شیوهی تحلیل محتوا انجام شد. شرکت کنندگان پژوهش10 محقق علوم پزشکی فعال در شبکه اجتماعی ResearchGATE بودند که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. معیار انتخاب، امتیاز آنها در این شبکه بود. این امتیاز بر اساس چهار معیار انتشارات، سوال و جواب های مطرح شده و تعداد دنبال کنندگان به محققان داده میشود. دادهها از طریق مصاحبه ی نیم ساخت یافته جمع آوری، مقوله بندی و در قالب سیاهه ای از مهمترین قابلیتهای شبکه های اجتماعی تحقیقاتی ارائه گردید.
یافتهها : از تحلیل متن مصاحبه ها، قابلیتهای شبکه های اجتماعی تحقیقاتی در هشت گروه مقوله بندی شدند که عبارتند از: معرفی محقق و شناسایی محققان، برقراری ارتباط و همکاری با محققان، اشتراک اطلاعات، یافتن اطلاعات، مدیریت منابع و استنادات، روزآمد نگهداشتن محقق، رتبه دهی و تنظیمات شبکه.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت و نقش شبکه های اجتماعی تحقیقاتی در معرفی، برقراری ارتباط و همکاری بین پژوهشگران و همچنین مدیریت تولیدات علمی آنها، معرفی قابلیتهای شناسایی شده در این مطالعه میتواند به افزایش روی آوری و بهره وری مؤثر از این شبکه ها یاری رساند. همچنین متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی میتوانند از یافته های این پژوهش، جهت طراحی کارگاههای آموزشی «آشنایی با قابلیتهای شبکه های اجتماعی برای محققان» استفاده نمایند.
محمد علی نادی، نیلوفر مقتدری،
دوره 8، شماره 5 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سه متغیر از بین متغیرهای مختلفی که براساس نظریات و پژوهشهای انجام شده برای افزایش رفتار شهروندی سازمانی موثر هستند، موازین اخلاقی، توانمندی روان شناختی و رضایت شغلی میباشند. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین موازین اخلاقی، توانمندی روان شناختی و رضایت شغلی با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان بیمارستانهای خصوصی شهر شیراز اجرا شد.
روش بررسی : این پژوهش بصورت یک مطالعهی مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی اجرا گردید. از جامعهی آماری کارکنان زن و مرد بیمارستانهای خصوصی شهر شیراز 330 نفر(147 مرد و 183 زن) به شیوهی نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل 6 پرسش نامه استاندارد بود که پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (بترتیب 85/0، 93/0، 70/0، 89/0، 90/0و 70/0) و روایی صوری و محتوایی آنها نیز تأیید گردید. برای تحلیل دادهها در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و تحلیل مدل معادلهی ساختاری استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که بین موازین اخلاقی(جو اخلاقی، رهبری اخلاقی و ارزشهای اخلاقی)، توانمندی روان شناختی، رضایت شغلی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطهی مثبت و معنادار برقرار است(001/0 ≥ P ). تحلیل رگرسیون بهترین پیش بینی کننده رفتار شهروندی سازمانی را جو اخلاقی نشان داد. همچنین مدل معادلهی ساختاری با حذف جو اخلاقی از برازش مناسبی برخوردار بود.
نتیجهگیری: تلاش برای افزایش رفتار شهروندی سازمانی کارکنان بیمارستانهای خصوصی بیشترین نقش را برحسب معادلهی ساختاری از توانمندسازی روان شناختی میپذیرد .
مهدی کاهویی، فاطمه مظفری راد، فاطمه اسکندری عرب، شهربانو پهلوانی نژاد، محترم فامیلی،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: علی رغم مزایای سیستمهای رایانهای، ارایه دهندگان مراقبت سلامت در استفاده از این سیستم تعلل میورزند و بخشهایی از پروندههای رایانهای و گزارشهای آن ناقص میماند که باعث به وجود آمدن شکافهای اطلاعاتی میشود. هدف از این مطالعه، تعیین میزان تکمیل شدن گزارشهای الکترونیک و دلایل آن از دیدگاه کارکنان در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی سمنان میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، 2499998 گزارش الکترونیک توسط چک لیستی که براساس مطالعه متون علمی انواع اطلاعات هویتی و بالینی را بررسی میکرد، مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین نگرش کارکنان بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی سمنان توسط پرسش نامهای پژوهشگر ساخته که روایی آن بر اساس تایید صاحب نظران و پایایی آن بر اساس آزمون و بازآزمون تایید شده بود، ارزیابی شد.
یافتهها: 100% برخی از اطلاعات بالینی و هویتی ثبت نمیشدند. 58/7% کارکنان نبود مقررات مشخص و 54/7% نامناسب بودن فرمهای الکترونیک را از دلایل آن گزارش کردند. 24/1% تدوین دستورالعمل شفاف، و 15/6% ایجاد برنامههای نظارتی را به عنوان راهکارهایی جهت تکمیل گزارشهای الکترونیک ارایه کردند.
نتیجهگیری: کارکنان، عوامل انسانی و سازمانی را از مهمترین عوامل تاثیرگذار روی کیفیت گزارشهای الکترونیک گزارش کردند. به نظر میرسد، سرمایه گذاری در زمینه آموزش کادر بالینی، حمایت مدیریت جهت تدوین خط مشیهای مربوط، مشارکت متخصصان فناوری اطلاعات سلامت در طراحی فرمهای الکترونیکی، و استفاده از فناوریهای پیشرفته جهت ثبت اطلاعات برای کارکنان پرمشغله، از جمله راهکارهایی هستند که میتوانند بسیاری از نواقص گزارشهای الکترونیکی را برطرف کنند.
ادریس کاکه مم، عفیفه ایرانی، مبین سخنور، امین اکبری، دکتر حسین درگاهی،
دوره 9، شماره 5 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پیشرفتهای علمی و فناورانه، جایگاه یادگیری سازمانی را به عنوان یکی از راهکارهای رویارویی منطقی با شرایط متغیر کنونی ارتقا داده است. توسعهی یادگیری در سازمان، عملکرد کارکنان را بهبود بخشیده و موجب رضایتمندی آنان میشود. هدف از انجام این پژوهش تعیین ارتباط بین قابلیتهای یادگیری سازمانی و رضایت شغلی است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی در سال 1393 در میان تعداد 290 نفر از کارکنان بیمارستانهای شهر تهران انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامهای سه قسمتی(شامل اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی گومز، و پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا) از 290 نفر از کارکنان جمعآوری شد. دادهها به وسیله نرمافزار SPSS-20 و با استفاده از آزمون اسپیرمن تحلیل گردید.
یافتهها: میانگین قابلیت یادگیری سازمانی(0/61±3/03)، و میانگین رضایت شغلی(0/61±2/8) بود. در میان ابعاد قابلیت یادگیری سازمانی، بیشترین میانگین مربوط به بعد دید نظاممند(0/78±3/29) بود و در میان ابعاد رضایت شغلی، بعد جو سازمانی بیشترین میانگین(1±3/23) را داشت. نتایج نشان داد که بین ابعاد قابلیت یادگیری سازمانی و رضایت شغلی رابطه معنیدار وجود دارد؛ همچنین بین قابلیت یادگیری سازمانی و رضایت شغلی رابطه معنیدار مشاهده شد(0/57= . ( p= 0/047 , r
نتیجهگیری: یادگیری سازمانی عملکرد کارکنان را ارتقا میدهد و با رضایتمندی آنان رابطهی مثبت دارد. رضایت کارکنان نیز یکی از عوامل موثر بر عملکرد آنان است. لذا مدیران میتوانند از طریق بهبود قابلیت یادگیری سازمانی موجب رضایت کارکنان و در نهایت رشد و توسعه سازمان گردند.
سیدمحسن طباطبائی، معصومه حبیبی باغی، سیده بهاره کاشیان، دکتر محمود بیگلر،
دوره 9، شماره 5 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کارکنان بزرگترین سرمایههای سازمان هستند و عملکرد سازمان به عملکرد آنها وابسته است. وجود کارکنان ناکارامد میتواند موجب کاهش بهرهوری سایر کارکنان شود. برای تغییر کارکنان ناکارامد باید ابتدا وضعیت آن ها تحلیل شود. این مطالعه با هدف شناسایی و تعیین ابعاد ناکارامدی و خوشهبندی کارکنان ناکارامد در معاونت توسعه مدیریت و برنامه ریزی منابع دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش بررسی: این تحقیق از نوع تحلیلی-توصیفی بود. برای جمعآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته و برای تحلیل اطلاعات از روشهای آماری چند متغیره شامل تحلیل مولفه ی اصلی و تحلیل خوشه در نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: بر اساس تحلیل مؤلفه اصلی شش بعد: مشکلات رفتاری، نتایج عملکردی پایین، فقدان خود کارامدی و خلاقیت، خرابکاری، به تأخیر انداختن کارها و فرد محوری برای مفهوم ناکارامدی شناسایی شد. تحلیل خوشه نشان داد کارکنان ناکارامد در پنج گروه: بدرفتار، تنبل، سودجو، ناتوان و لب مرز خوشه بندی شدند. بر اساس نگرش مدیران، ریشهی ناکارامدی در کارکنان سودجو، ناتوان و تنبل بیشتر درونی، و ریشه ی ناکارامدی کارکنان بدرفتار و لب مرز بیشتر بیرونی اسناد میگردد.
نتیجهگیری: پیش از هر اقدامی باید نوع ناکارامدی و ابعاد آن شناسایی شود تا بتوان تصمیمات مناسبی برای هر یک از کارکنان ناکارامد اتخاذ نمود. خوشهبندی کارکنان در این تحقیق با نگرشی متفاوت نسبت به گروهبندیهای موجود در مطالعات پیشین انجام شده است که انتظار می رود در عمل کاربردیتر باشد.
شیما خسروی، فاطمه غضنفری،
دوره 9، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: گردش شغلی از جمله تدابیر مدیریتی در حوزه مدیریت منابع انسانی است. این تدبیر اگر با برنامهریزی صحیح انجام شود، میتواند بر رضایت شغلی و فرسودگی شغلی کارکنان موثر واقع شود. هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه میان گردش شغلی با رضایت شغلی و فرسودگی شغلی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی– تحلیلی بود که در مقطعی از سال 1392 انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دارای گردش شغلی معاونت توسعه مدیریت و برنامهریزی منابع دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل میدادند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. دادهها از طریق نرمافزار آماری SPSS تحلیل شد.
یافتهها: میانگین گردش شغلی و فرسودگی شغلی بین مردان در نمونه مورد پژوهش، بیش از زنان است، و میان متغیرهای گردش شغلی و رضایت شغلی رابطهی معنیدار مستقیم و میان گردش شغلی و فرسودگی شغلی رابطهی معنیدار و معکوس وجود داشت.
نتیجهگیری: گردش شغلی باعث افزایش رضایتمندی و انگیزهی کارکنان و کاهش فرسودگی شغلی میگردد. بر این اساس، مدیران باید محیطی را فراهم کنند که منجر به تبادل دانش در چارچوب سازمانی و بالابردن روحیهی کارکنان و طراحی سیستم انگیزشی مناسب برای انجام فعالیت گروهی از طریق جا به جایی کارکنان در مشاغل مختلف شود.
سید محمد هادی موسوی، حسین درگاهی، مژگان عسگری، رویا شریفیان، گلسا شهام، زهرا مختاری،
دوره 10، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بهره وری هر سازمان بستگی به میزان رضایت شغلی کارکنان آن دارد. بیمارستانها بدون مشارکت نیروی انسانی خود نمی توانند در ارتقای سطح سلامت جامعه ایفای نقش کنند. این مطالعه به منظور تعیین میزان رضایتمندی شغلی کارکنان در یک بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بصورت مقطعی و توصیفی-تحلیلی برروی 172 نفر از کارکنان بیمارستان که به روش نمونه گیری طبقه بندی شده و به طور تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامهای محقق ساخته بود که روایی آن به تایید اعضای گروه حاکمیت بالینی بیمارستان رسید و پایایی آن با روش الفای کرونباخ برابر 88% محاسبه شد.
یافته ها: کارکنان بخشهای پاراکلینیکی، خدمات و پشتیبابی به ترتیب با کسب میانگین امتیاز 72/55 و 70/71 دارای رضایت شغلی مطلوب، و کارکنان گروه پرستاری و اداری و مالی با کسب میانگین امتیاز 60/04 و 53/52 دارای رضامندی نسبتاً مطلوب بودند و اختلاف معنی داری بین گروههای شغلی ازنظر رضایت شغلی مشاهده شد(0/02=p) بیشترین رضایت شغلی در حیطه ی موفقیت شغلی و کمترین آن مربوط به ماهیت کار بود. در این مطالعه، بین رضایت شغلی با جنسیت، وضعیت تاهل و نوع استخدام رابطه ی معنی داری دیده شد.
نتیجه گیری: میزان رضایت شغلی کارکنان به دلیل استقرار طرح تحول نظام سلامت درمقایسه با پژوهشهای پیشین در کشور افزایش داشت، اما کارکنان گروه پرستاری در مقایسه با سایر گروههای شغلی از میران رضامندی پایین تری برخوردار بودند. لذا افزایش و پرداخت به موقع کارانه برمبنای عملکرد و مزایای سختی کار و الگوبرداری از بیمارستانهای موفق در ایران و سایر کشورها پیشنهاد میشود.
محمود نکوئی مقدم، ملیکه بهشتی فر،
دوره 10، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سکوت کارکنان امری شایع در بین کارکنان سازمان هاست که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. کارکنان نسبت به کار، سرپرستان، کیفیت کار وسازمان خود بی تفاوتند. عدالت سازمانی عاملی برای کاهش سکوت کارکنان است. از این رو، هدف این پژوهش تعیین رابطه بین عدالت سازمانی و سکوت کارکنان واحدهای ستادی دانشگاه علوم پزشکی کرمان می باشد.
روش بررسی: این تحقیق، به صورت توصیفی- همبستگی و به صورت مقطعی انجام شد. جامعه آماری کلیه کارکنان واحدهای ستادی دانشگاه علوم پزشکی کرمان به تعداد 400 نفر، و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، به تعداد 147 نفر تعیین شد. در این پژوهش از دو پرسش نامه عدالت سازمانی با پایایی 0/91، و سکوت کارکنان با پایایی 0/72 استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون از طریق نرم افزار spss استفاده شد.
یافته ها: بین عدالت سازمانی و عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت مراوده ای با سکوت کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمان رابطه معکوس وجود داشت. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد متغیر عدالت توزیعی بیشترین تأثیر معکوس را بر سکوت کارکنان داشت.
نتیجه گیری: با تشویق کارکنان به ارائه ایده های مثبت و تشخیص مشکلات موجود و حذف رفتارهای نامطلوب، مانند سکوت کارکنان می توان سبب شد که کارکنان کارآمدتر عمل کنند. این معضل می تواند با تمرکز بر عدالت سازمانی تا حدی رفع گردد. عدالت سازمانی مبتنی بر رفتار منصفانه است و تعیین کننده ی واکنش کارکنان به تصمیمات سازمان می باشد.
اسفندیار آزاد مرزآبادی، سعید نیک نفس،
دوره 10، شماره 4 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: افراد برای مقابله با استرس ها، از راه های مقابله ای مختلف استفاده میکنند. انتخاب راه مقابله ای مناسب، میتواند از تأثیر استرس ها بر سلامت روانی فرد بکاهد و به سازگاری هرچه بیشتر منجر شود. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی شیوه های مقابله با استرس شغلی در کارکنان نظامی است.
روش بررسی: روش تحقیق از نوع توصیفی– تحلیلی، و روش اجرای آن به صورت مقطعی و پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بود. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های مقابله با موقعیت های استرس زا و پرسشنامه استرس شغلی بود، که 959 نفر از کارکنان نظامی به عنوان نمونه به آنها پاسخ داده اند. از آمار توصیفی برای محاسبه درصد، فراوانی، میانگین ها و انحراف استانداردها و در زمینه ی آمار استنباطی، روش های آماری T بین دو نمونه در مرحله تحلیل اولیه و از مدل رگرسیون چندمتغیره همزمان استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 18 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که استرس شغلی درمیان گروه نمونه بهترین وضعیت را در خرده مؤلفه نقش با میانگین 3/79 و انحراف استاندارد 0/86 و ضعیفترین وضعیت را در خرده مؤلفه ارتباط با میانگین 2/77 و انحراف استاندارد 0/84 دارند. کارکنان نظامی برای مقابله با موقعیت های استرس زا بیشتر از سبک مسئله مدار(با میانگین 51/49 و انحراف استاندارد 8/74) استفاده کرده اند. همچنین ضرایب رگرسیون استاندارد شده نشان داد که تنها سبک هیجان مدار می تواند استرس شغلی را پیش بینی کند.
نتیجه گیری: سبک مسئله مدار بیشترین سبک مورد استفاده در کارکنان نظامی در مقابله با موقعیت های استرس زای شغلی است.
نرجس میرابوطالبی، مریم احمدی، محمد دهقانی، شهرام خانی، محسن آزاد،
دوره 10، شماره 5 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: نظام مدارک پزشکی الکترونیک موجب جمع آوری و ذخیره داده های آزمایشگاهی، تصاویر دیجیتالی و نسخه های الکترونیک می شود. در این پژوهش دیدگاه پزشکان و مدیران دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان نسبت به نظام مدارک پزشکی الکترونیک بررسی گردیده است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران بیمارستانهای کل استان هرمزگان به تعداد 61 نفر و پزشکان عضو هیأت علمی و دستیاران تخصصی به تعداد 121 نفر بودند. ابزار جمع آوری داده، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. روایی ابزار براساس روش اعتبار محتوایی و دریافت نظرات صاحب نظران تعیین و تایید شد. برای پایایی ابزار براساس ضریب آلفای کرونباخ برابر با 83 درصد برآورد گردید. داده ها با نرم افزار SPSS و به وسیله ی روش های آمار توصیفی و آمار تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: آیتم مدیریت داده با 146 نفر(77/5 درصد)، اهداف و فرآیند شغلی با 160 نفر(87/9 درصد)، ارتباطات با 163 نفر(89/6 درصد)، محرمانگی و امنیت داده با 152 نفر(83/1 درصد) مهم ترین نقش را در نظام سلامت داشتند.
نتیجه گیری: به طور کلی نگرش مدیران و پزشکان در مورد نقش نظام مدارک پزشکی الکترونیک در نظام سلامت در حد مطلوبی ارزیابی شد که با توجه به مزایای استفاده از نظام و حذف موانع اساسی در پیاده سازی آن، گامی نوین در جهت ارتقای سطح سلامت برداشته خواهد شد.
احمد فیاض بخش، محمدرضا توکلی، سهیلا حسین زاده، محمدعلی عباسی مقدم،
دوره 10، شماره 6 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: فرسودگی شغلی سندرمی مشتمل بر خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کاهش کفایت شخصی بوده و پرسنل سیستم بهداشتی درمانی به دلیل مواجهه با استرس های فیزیکی، روانی و هیجانی به شدت در معرض فرسودگی شغلی اند. این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین فرسودگی شغلی و سلامت عمومی کارکنان اداری مالی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گردید.
روش بررسی: در این مطالعه ی توصیفی تحلیلی، حجم نمونه پژوهش شامل ۱۵۰ نفر از پرسنل اداری مالی شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه سلامت عمومی و پرسش نامه ی فرسودگی شغلی مازلاک بود که روایی و پایایی آن قبلاً تعیین و تایید شده بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که ارتباط معنا داری(۰/۰۰۱>p) بین فرسودگی شغلی و سلامت عمومی وجود دارد؛ به این ترتیب که با افزایش فرسودگی شغلی سلامت عمومی کاهش پیدا می کند. همچنین فرسودگی شغلی با متغیرهای میزان رضایت از کار و میزان رضایت از ارتباط با همکاران رابطه ی معناداری(۰/۰۵>p) داشت ولی با متغیرهای سن، جنس، سابقه کار، کار هفتگی، وضعیت تاهل و درآمد ارتباط معنا داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معنی دار فرسودگی شغلی و سلامت عمومی در این پژوهش، به کارگیری روش های اصلاح شرایط محیط کار و ارتقای بهداشت روانی کارکنان دانشگاه توصیه می گردد.
عباسعلی ابراهیمیان، نادر خالصی، مائده تورده، حسین درگاهی،
دوره 11، شماره 3 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: دقت کارکنان فوریتهای پزشکی ممکن است بر شرایط مختلف کاری تأثیر گذارد. بنابراین، مطالعه، حاضر با هدف مقایسه و تعیین میزان دقت ابتدا و انتهای شیفت در کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی استان سمنان با شهرستان تهران انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود که به صورت مقطعی انجام شد. در این مطالعه ۱۹۲ نفر از کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی شهرستان تهران و استان سمنان شرکت کردند. ابزار مورد استفاده آزمون سنجش دقت بوناردل بود. دقت مشارکت کنندگان در ساعت ۱۰ صبح و ۵ بامداد سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری کای-اسکوئر و آزمون تی مستقل تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین دقت کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی تهران در ساعت ۱۰ صبح(دقت ورودی) ۰/۲۵±۰/۴۹۰ و در استان سمنان ۰/۲۳±۰/۵۱ بود. بین میزان دقت در دو گروه مورد مطالعه در این زمان تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت(۰/۵۸=P). علاوه بر این، میانگین میزان دقت ۵ بامداد(دقت خروجی) در کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی تهران ۰/۲۵±۰/۴۵ و در استان سمنان ۰/۲۰±۰/۵۵ بود. بین میزان دقت در دو گروه مورد مطالعه در این زمان تفاوت معنی دار آماری مشاهده شد(۰/۰۴۴=P).
نتیجه گیری: میانگین دقت ورودی و خروجی کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی در حد متوسط بود. دو گروه از نظر میزان دقت ورودی تفاوت معنی داری نداشتند. لذا پیشنهاد می شود به منظور افزایش میزان دقت در هر دو گروه مورد مطالعه، کاهش فشار کاری و طول شیفت های کاری در کارکنان اورژانس های پیش بیمارستانی و به ویژه در مرکز اورژانس شهر تهران کاهش داده شود.
زینب رجب نژاد، حسین درگاهی، حمیده رشادت جو،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایستگی های محوری مدیران که موجب موفقیت سازمان می شود، هوش معنوی است. مدیران جهت اثرگذاری بر تعهد سازمانی کارکنان، نیاز به هوش معنوی بالا دارند. لذا این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین هوش معنوی مدیران با تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران تدوین شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر به صورت توصیفی–تحلیلی و مقطعی در سال ۹۴-۱۳۹۳ انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران و کارکنان ستادی معاونت های مختلف دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. تعداد ۸۰ نفر از مدیران به صورت سرشماری و تعداد ۲۲۵ نفر از کارکنان از طریق فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های تعهد سازمانی و هوش معنوی بود که پس از انجام روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار SPSS، برای ارایه آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار، و از آزمون های تی دو جمله ای، آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون به منظور ارایه آمار تحلیلی استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که مدیران از هوش معنوی بالایی برخوردار بودند، اگرچه میانگین تعهد سازمانی کارکنان در حد متوسط قرار داشت. بین هوش معنوی مدیران با تعهد سازمانی کارکنان ارتباط معنی داری مشاهده شد(۰/۰۳۴=P).
نتیجه گیری: مدیران ستادی دانشگاه باید تلاش کنند تا با توسعه ی هوش معنوی، کارکنان و زیردستان خود را به افزایش تعهد سازمانی، ترغیب و تشویق کنند. در این خصوص استفاده از روان شناسان سازمانی توصیه می شود.
صدیقه اسدی، حسین درگاهی، اسماعیل فلاح مهرآبادی، ناهید حیدری دستجردی،
دوره 11، شماره 5 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: خلاقیت و نوآوری از عوامل مهم بقای سازمان ها به شمار می رود، لذا ضروری است تا وضعیت آن در سازمان های بهداشتی درمانی همچون بیمارستان ها مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین مطالعه ی حاضر با هدف تعیین رابطه ی بین خلاقیت و نوآوری سازمانی در کارکنان بیمارستان های عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که بر روی تعداد ۲۸۵ نفر از کارکنان بیمارستان های عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۹۴ انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات از فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه خلاقیت سازمانی محقق ساخته مصباحی جهرمی و ادیب زاده و پرسشنامه نوآوری سازمانی Patechen استفاده گردید. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و با استفاده از آمار توصیفی، و همچنین آزمون تی تست، آنالیز واریانس و همبستگی پیرسون در سطح معناداری کمتر از ۰/۰۵ تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین خلاقیت سازمانی کارکنان در بیمارستان های مورد مطالعه برابر ۰/۸۰±۲/۹۹ بود که در سطح متوسط و متوسط رو به پایین ارزیابی شد و میزان نوآوری سازمانی نیز دارای میانگین ۳/۷۱±۱۹/۳۷ بود که در سطح متوسط و متوسط روبه بالا قرار گرفت. بین خلاقیت سازمانی و نوآوری سازمانی از نظر آماری ارتباط معنی داری وجود داشت(۰/۲۰=P=۰/۰۲ ،r).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد با افزایش خلاقیت، نوآوری نیز افزایش می یابد. بنابراین لازم است مدیران بیمارستان ها برای بقا و پیشی گرفتن از رقبا در ارایه خدمات درمانی مطلوب تر و با کیفیت بالا، بیشترین انرژی و هزینه خود را در جهت رشد خلاقیت و افراد خلاق به کار گیرند تا بدین وسیله نوآوری را در سازمان خود بهبود دهند.
سعید غفاری، شعله زکیانی، زهره رضایی،
دوره 11، شماره 6 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه در هر سازمانی بحث به کارگیری فناوری اطلاعات مطرح است. نیروی انسانی یکی از عوامل تاثیرگذار بر کارایی و موفقیت هر سازمان می باشد. پژوهش حاضر به بررسی تاثیرات فناوری اطلاعات بر توانمندسازی کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف، کاربردی بود. ۲۷۴ تن از کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران از طریق نمونه گیری بر اساس جدول Krejcie - Morgan از میان ۹۵۰ کارمند مورد پژوهش قرار گرفتهاند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه پایان نامه اردلان در دو بخش فناوری اطلاعات مشتمل بر ۱۰ سوال و پرسشنامه توانمندسازی کارکنان مشتمل بر ۲۳ سوال بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS ۱۳ و آزمون کولموگروف اسمیرونف و آزمون T تک نمونه ای تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که به کارگیری فناوری اطلاعات بر پنج بعد توانمند سازی شغلی شامل: احساس شایستگی، بهبود کیفیت عملکرد، افزایش توان تصمیم گیری، افزایش خودکنترلی و کاهش استرس شغلی تاثیر بسزایی دارد.
نتیجه گیری: مهمترین وظیفه ی مدیران و روسای دانشگاه ها جهت ارتقای توانمندی و رضایت شغلی کارکنان، برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت در زمینه ی رایانه و اینترنت و تشویق کارکنان به استفاده ی بیشتر از رایانه در انجام فعالیت های مرتبط با آنان است.
نیره السادات روح اللهی، ایروان مسعودی اصل، سمیه حسام، محمود محمودی،
دوره 12، شماره 6 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توانمندسازی کارکنان، سازمانها می توانند گامهای بسیار بلندی در مسیر توسعه و رشد بردارند که این مهم از طریق بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی کارکنان امکان پذیر است. این مطالعه با هدف"تعیین توانمندی روانشناختی و عوامل موثر بر آن در کارکنان دانشگاههای علوم پزشکی منتخب شهر تهران" انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه، توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی میباشد که در سال 1397 در بین پرسنل دانشگاههای علوم پزشکی منتخب شهر تهران(تهران، ایران و آزاد اسلامی) انجام شد. تعداد نمونه ها 410 نفر بودند . دانشگاه ها به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و نمونه ها در هر دانشگاه به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه پژوهشگر ساخته توانمندی روانشناختی بود. روایی و پایایی(0/89=α) پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. داده ها با نرم افزار spss.v22 و آزمون آماری کای دو و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. 0/05P<به عنوان سطح معنیدار در نظر گرفته شد.
یافته ها: از 410 نفر مورد مطالعه، 290 نفر(70/7%) زن بودند. بیشترین درصد(51/4%) کارکنان هر سه دانشگاه (تهران، ایران، آزاد) دارای توانمندی متوسط بودند. ضریب همبسستگی پیرسون ارتباط آماری مستقیم و معنیداری بین توانمندی کارکنان با عوامل موثر بر آن نظیر احساس شایستگی، احساس معنیداری و احساس حق انتخاب را نشان داد(0/001p<). بیشترین همبستگی(0/654r=) بین عامل احساس معنی داری با توانمندی کارکنان وجود داشت(0/001p<).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که توانمندی روانشناختی در کارکنان دانشگاه های علوم پزشکی منتخب در سطح متوسط قرار دارد. همچنین عوامل زیادی نظیر احساس معنیداری، احساس موثر بودن، احساس حق انتخاب و احساس شایستگی در توانمندی روانشناختی این کارکنان تاثیر دارد.
طاهره ابوالقاسم مسلمان، مریم ناخدا، سپیده فهیمی فر، محمد خندان،
دوره 15، شماره 6 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت دانش و تعلقخاطر کارکنان از جمله عوامل اثرگذاری هستند که سازمان را به سوی کسب مزیت رقابتی، افزایش بهرهوری و بهبود عملکرد سوق میدهند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه عوامل اثرگذار بر تعلقخاطر کارکنان و مدیریت دانش سلامت است.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی و از منظر نوع، مرور نظاممند بوده و با روش فراتحلیل-کمّی انجام شده است. جامعهی آماری شامل کلیه پژوهشهای مرتبط خارجی است. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی محقق ساخته و ابزار حیاتی Glynn است. دادههای گردآوری شده با نرمافزار جامع فراتحلیل نسخه ۲.۰ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که در سطح اطمینان ۹۵ درصد تعلقخاطر کارکنان با مدیریت دانش سلامت رابطهی معناداری دارد و توانسته ۳۷ درصد از تغییرات مدیریت دانش را تبیین نماید. رهبری(۰/۳۷۵)، پاداش(۰/۶۱۶)، فرهنگ سازمانی(۰/۶۵۵)، رضایت شغلی(۰/۶۷۴)، نوآوری(۰/۴۹۳)، خلاقیت(۰/۶۳۹)، عملکرد سازمانی(۰/۷۷۵) و یادگیری سازمانی(۰/۵۴۸) عوامل مؤثر بر تعلقخاطر کارکنان و مدیریت دانش سلامت هستند. نتایج آزمونهای ناهمگونی نشان داد، پژوهشهای مورد بررسی ناهمگن بوده و از اینرو، از اندازه اثر تصادفی استفاده شده است. نمودار قیفی بیانگر خطای استاندارد بالا و سوگیری زیاد است. به عبارت دیگر، توزیع پژوهشها نرمال و تصادفی نیست.
نتیجهگیری: مدیران بیمارستانها میتوانند با تمرکز بر عوامل شناسایی شده و اجرای آن در سازمان سطح تعلقخاطر و مدیریت دانش سلامت را ارتقا داده و میزان تمایل و مشارکت کارکنان در فرایندهای مدیریت دانش را افزایش دهند.
زهرا خواجه، کامران یزدانی، ابراهیم عبداللهپور، محسن محمدی، سحرناز نجات،
دوره 17، شماره 5 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آلزایمر یک بیماری مزمن است که باعث ناتوانیهای شناختی، تفکر، تغییرات شخصیتی و اختلال در فعالیتهای روزمره میشود. به دلیل این اختلالات، بیماران نیاز به مراقبت طولانی مدت دارند. مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر، بیشتر در منزل توسط اعضای خانواده انجام میشود و همین امر باعث میشود مراقبان خانگی از نظر روحی، جسمی، عاطفی، اجتماعی و مالی دچار مشکل شوند. پرسنل بهداشتی نقش کلیدی در زمینهی ارایه اطلاعات و راهنمایی و کمک به خانواده در کنترل این شرایط دارند. هدف از اجرای این مطالعه بررسی سطح آگاهی و نگرش در مورد بیماری آلزایمر در پرسنل سلامت(بهورزان) و تعیین عوامل مرتبط با آن است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعهی مقطعی جهت بررسی سطح آگاهی و نگرش بهورزان در مورد بیماری آلزایمر و عوامل مرتبط با آن است. تمام ۲۶۰ نفر از بهورزان دو شهرستان گرگان و کردکوی به روش سرشماری جهت بررسی سطح آگاهی و نگرش در مورد بیماری آلزایمر و عوامل مرتبط با آن وارد مطالعه شدند. برای تعیین ارتباط بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته (نمرهی کلی آگاهی و نگرش) از آزمونهای T- test و آنالیز واریانس ANOVA در آنالیز bivariate استفاده شد. متغیرهایی که سطح معناداری ارتباط آنها با متغیر پاسخ در آنالیز bivariate کمتر از۰/۲ بود وارد مدل خطی شدند و در نهایت از مدل خطی چندگانه (multivariable) برای تعیین عوامل مرتبط با سطح آگاهی و نگرش استفاده شد.
یافتهها: میانگین سطح آگاهی ۴۶/۷۳% (۴۸/۱۶–۴۶/۴۵ :CI ۹۵ درصد) و میانگین سطح نگرش ۵۵/۶۱% (۵۶/۷۴-۵۴/۶۳ :CI ۹۵ درصد) به دست آمد. نتایج نشان میدهد، که آنهایی که سابقهی آموزش قبلی، سابقهی مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر، سابقهی کار طولانیتری در سیستم بهداشتی داشتند و دارای جنسیت مؤنث و متأهل بودند از سطح آگاهی بالاتر و افرادی که سابقهی آموزش قبلی داشتند و دارای قومیت سیستانی بودند از نگرش بالاتری برخوردار بودند.
نتیجهگیری: به طور کلی سطح آگاهی بهورزان ۴۶/۷۳ از ۱۰۰-۰ و سطح نگرش ۵۵/۶۱ از ۱۰۰-۰ است. عواملی از جمله جنسیت، سابقهی کار در سیستم بهداشتی، سابقهی شرکت در کارگاه آموزشی، سابقهی مراقبت از بیمار مبتلا و وضعیت تأهل با سطح آگاهی بهورزان و عواملی از جمله قومیت و سابقهی شرکت در کارگاه آموزشی با سطح نگرش بهورزان مرتبط بود.