کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
21 نتیجه برای موضوع مقاله:
سید امیر حسین امامی، شاهین محمدی، سعید کاویانی، مسعود سلیمانی، شعبان علیزاده، احترام دژبخش، فاطمه کوهکن، مجید مصاحبی، حسین درگاهی،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1390 )
چکیده
زمینه وهدف: microRNA ها دستهای ازRNAهای کوچک غیر کدکنندهای هستند که در فرآیندهای متعدد سلولی از قبیل تکثیر، تمایز، آپوپتوز و سرطان نقش دارند. مطالعات اخیر افزایشmiR-210 را در طی تمایز پیش سازهای خونی به رده اریتروئیدی نشان دادهاند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر افزایشی MiR-210 بر تغییر بیان هموگلوبین گاما در رده سلولی k562 میباشد.
روش بررسی: ابتدا رده سلولی k562 در محیط RPMI1640 کشت داده شد. pre-miR-210توسط لیپوفکتامین به سلول K562 انتقال داده شد. افزایش بیان pre-miR-210 با miRNA real time-PCR تایید شد سپس تغییر الگوی بیان هموگلوبین گاما در روز 7 و 14 با RT-PCRو real time pcr بررسی گردید.
یافتهها: نتایج نشان دادند که افزایش miR-210 در رده سلولی K562 باعث 25برابر افزایش بیان هموگلوبین گاما نسبت به نمونه کنترل میشود. آنالیز دادهها معنی دار بودن الگوی تغیرات بیان هموگلوبین گاما نسبت به سلول کنترل را نشان داد(0002/0≥p).
نتیجه گیری: بر اساس یافتهها افزایش miR-210 میتواند بیان زنجیره گاما را به طور چشمگیری افزایش دهد. از این رو پس از مطالعات تکمیلی، افزایش miR-210 میتواند هدف مناسبی در بهبود آنمی داسی و تالاسمی بتا باشد.
یاسر جویانی، مهدی رعدآبادی، زهرا کاووسی، جمیل صادقی فر، خلیل مومنی،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: تطبیق شرایط کار با مقتضیات جسمی و روانی کارکنان یک عامل ضروری برای انجام کار به طور موثر است. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین حوادث شغلی و غیبت از کار کارکنان در بیمارستان نمازی شیراز به انجام رسید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی و بصورت مقطعی میباشد که در بیمارستان شهید نمازی شیراز در سال 1388 انجام گرفت. تعداد 160 نفر از کارکنان بخشهای مختلف این بیمارستان بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. جمع آوری دادهها با استفاده از یک چک لیست محقق ساخته به انجام رسید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک آمار توصیفی و آزمون های آماری Chi-Square و t انجام گرفت.
یافتهها: از مجموع 160 فرد شرکت کننده در پژوهش، 159 نفر چک لیست را تکمیل و برگشت دادند. حادثه بریدگی با اشیاء تیز و نوکدار کمترین عدم مواجهه 35 نفر(22%) و حادثه مسمومیت ناشی از کارکردن با حلال ها بیشترین عدم مواجهه 131 نفر(82%) را به خود اختصاص دادند. بین جنسیت، نوبت کاری، پست سازمانی و سابقه خدمت با وقوع برخی از حوادث شغلی رابطه آماری معناداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، بین فراوانی غیبت از کار و فراوانی هر یک از حوادث شغلی رابطه مشخصی وجود نداشت. توصیه میشود ضمن در نظر گرفتن دفاتری برای ثبت دقیق آسیبهای شغلی در بیمارستان ها، اقدامات لازم از جمله برگزاری دورههای آموزشی مورد نیاز برای کارکنان در اولویت قرار داده شود.
علی کشتکاران، علیرضا حیدری، پیوند باستانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که کارآمدی مدیر به داشتن مهارتهای ارتباطی مناسب با کارمندان بستگی دارد، مطالعه حاضر به منظور تعیین مهارتهای ارتباطی مدیران حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد.
روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی بود و جامعه پژوهش آن 298 نفر از کارکنان معاونتهای پشتیبانی، پژوهشی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی، دانشجویی و درمان دانشگاه علوم پزشکی شیراز را شامل میشد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه 21 سئوالی بود که در سه حیطه مهارت کلامی، گوش دادن مؤثر و بازخورد طراحی شد. نرم افزار مورد استفاده spss بود .
یافتهها: میانگین سنی پاسخگویان 7 ± 7/32 سال بود. اکثر پاسخگویان زن، لیسانس و شاغل در معاونت پشتیبانی بودند. اغلب پاسخگویان مهارت کلامی مدیر بلافصل خود را خوب و مهارتهای گوش دادن مؤثر و بازخوردش را متوسط ارزیابی کردند. بالاترین نمره مهارتهای ارتباطی در حوزه معاونت دانشجویی و پایینترین نمره در حوزه معاونت پژوهشی گزارش شد. با بالا رفتن سن(001/0p=) و سابقه کاری کارمندان(001/0p=)، مهارت بازخورد مدیر پایینتر ارزیابی شد. مهارت بازخورد مدیران در سطوح مختلف تحصیلی اختلاف آماری معنی داری داشت(001/0p=).
نتیجهگیری: سطح متوسط مهارتهای ارتباطی گوش دادن مؤثر و بازخورد میتواند ناشی از عدم توجه کافی علمی و عملی مدیران بر مسئله ارتباطات باشد. پیشنهاد میشود نوآموزی و بازآموزی مدیران به منظور آشنایی با اهمیت ارتباطات مؤثر و کاهش موانع ارتباطی در قالب کارگاههای آموزشی انجام شود.
محمد امین نوروزی، مهدی جهانگیری، پروین احمدی نژاد، فروغ زارع دریسی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: بیمارستان از مهمترین نهادهای ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی است که به دلیل وجود مخاطرات خاص، رعایت اصول ایمنی در آن، دارای اهمیت زیادی است. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت ایمنی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی که به روش مقطعی در کلیه بیمارستانهای آموزشی شهر شیراز انجام گرفت، وضعیت ایمنی بیمارستانها به روش ممیزی ایمنی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور چک لیستهای ممیزی تهیه و اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده، مصاحبه با مدیران و مسئولین بخشهای مختلف و نیز بررسی مستندات گردآوری گردید. در نهایت وضعیت ایمنی بیمارستانها بر حسب میزان تحقق الزامات ایمنی در سه سطح ضعیف(کمتر از 50 درصد)، متوسط(75-50 درصد) و مطلوب(100-75 درصد)، طبقه بندی شد.
یافتهها: میانگین درصد تحقق الزامات ایمنی در کل بیمارستانهای مورد بررسی 58 درصد بود. بیشترین و کمترین میزان تحقق الزامات ایمنی به ترتیب مربوط به ایمنی پرتوها و مدیریت ایمنی بود. وضعیت ایمنی 25 درصد از بیمارستانهای مورد مطالعه ضعیف و 75 درصد مابقی متوسط ارزیابی شد.
نتیجهگیری: وضعیت ایمنی بیمارستانهای مورد بررسی به ویژه در موضوعات مدیریت ایمنی، برنامه واکنش در شرایط اضطراری و ایمنی حریق در سطح نسبتاً ضعیفی بود. مهمترین دلیل این موضوع مشخص نبودن مسئولیتها و نبود ساختار سازمانی در زمینه مسائل ایمنی و بهداشت حرفهای بود که جهت ارتقاء آن لازم است بیمارستانها نسبت به استقرار سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای(OHSAS 18001) اقدام نمایند.
علی کشتکاران، زهرا کاوسی، آرین قلی پور، ساناز سهرابی زاده، زهرا شرفی،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دلبستگی شغلی حالت ذهنی مثبت و مرتبط با شغل است که با انرژی، فداکاری و جذابیت شغل، مشخص میشود. از آنجا که ماهیت و کیفیت خدمت رسانی به بیماران با عملکرد پرستاران، وابستگی زیادی دارد، این مطالعه به بررسی دلبستگی شغلی پرستاران و عوامل تاثیرگذار بر آن پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی بصورت مقطعی بین 273 نفر از پرستاران شاغل در بخشهای بستری بیمارستانهای نمازی و فقیهی شیراز، با نمونه گیری دو مرحله ای در سال 1389، انجام گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوا و پایایی آن بترتیب از طریق نظرات کارشناسان متخصص و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ(86%) تایید شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS از طریق آمار توصیفی و آزمون همبستگی انجام گردید.
یافتهها: میانگین دلبستگی شغلی برابر با 51/10±95/58 بوده و ارتباط آماری مثبت و معنی دار بین دلبستگی شغلی پرستاران با رفتار شهروندی سازمانی، رضایت شغلی، تمایل به ترک سازمان، تعهد سازمانی، شناخت و پاداش، عدالت سازمانی، حمایت سازمان - سرپرست و ویژگیهای شغلی مشاهده گردید(001/0p<). قویترین ارتباط بین دلبستگی شغلی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی(512/0=r) بود.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش بیانگر اهمیت دلبستگی شغلی و فاکتورهای مرتبط با آن میباشد. پرستاران بخش بزرگی از سیستم سلامت را به خود اختصاص میدهند و عدم دلبستگی شغلی آنان، آسیبهای بسیاری به بیمارستانها و نهایتاً اجتماع وارد مینماید. بنابراین دلبستگی شغلی را میبایست در سیاستگذاریهای مرتبط با پرستاران مورد توجه قرار داد.
حمید آسایش، مصطفی قربانی، افسانه برقعی، عزیز رضا پور، یونس محمدی، مرتضی منصوریان، فریدون جهانگیر، مهدی نوروزی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از برنامههای ترجمه دانش اظهارات خود پژوهشگران مبنای سنجش فعالیتشان میباشد. این مطالعه با هدف بررسی اعتبار خودارزیابی محققین دانشگاه علوم پزشکی گلستان از عملکردشان در زمینه ترجمه دانش و عوامل موثر بر "امتیاز خودارزیابی محققین" انجام شد.
روش بررسی: در این تحقیق پرسشنامه معتبر و پایا در زمینه ترجمان دانش توسط 40 محقق دانشگاه علوم پزشکی گلستان تکمیل گردید. در این پرسشنامه، از محققان خواسته میشد تا به فعالیت ترجمه دانش خود در مورد یک طرح مشخص اتمام یافته امتیازی از صفر تا 10 بدهند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی زوجی و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی صورت پذیرفت.
یافتهها: میانگین امتیاز فعالیت ترجمه محققین و میانگین امتیاز خودارزیابی آنان بترتیب 3/52 و 5/47 بود که این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار بود( 0/001>P). همبستگی پیرسون بین فعالیت ذکر شده و امتیاز خودارزیابی 0/73 بود. متغیرهای موثر و معنی دار بر امتیاز خودارزیابی در مدل رگرسیونی جنسیت مرد، داشتن مسئولیت اجرایی و درصد زمان اختصاص داده به پژوهش بود و متغیرهای موثر برامتیاز میزان فعالیت جنسیت مرد، نوع پژوهش(پژوهشهای علوم بالینی در مقایسه با علوم پایه) و زمان اختصاص داده به پژوهش بود.
نتیجهگیری: مطالعه فعلی نشان داد، پژوهشگران میزان فعالیتهای ترجمه دانش خود را بیشتر برآورد مینمایند، لذا به نظر میرسد در نظر گرفتن راهکارهایی نظیر آموزش در مورد مفاهیم و فعالیتهای ترجمه دانش میتواند خلاء بین پژوهش و تولید دانش را پر نماید.
طاهره شفقت، محمدکاظم رحیمی زارچی، دکتر زهرا کاوسی،
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف اصلی تمام سازمان ها، ارتقای کارایی و اثربخشی است. یکی از موانع ارتقای اثربخشی، فرسودگی شغلی است که به عنوان پیامد نهایی استرس شغلی در بسیاری از مشاغل از جمله پرستاری مشاهده می شود. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی و تعیین فرسودگی شغلی با اثربخشی پرستاران در بیمارستان نمازی شهر شیراز انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعه کاربردی حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی و مقطعی انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل تمام پرستاران شاغل در بخش های مختلف بیمارستان نمازی شیراز می باشد که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 245 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسش نامه ی فرسودگی شغلی ماسلاچ و اثربخشی سرجیووانی و همکاران بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد و جهت ارائه آمار توصیفی از تعداد، درصد و میانگین و به منظور ارائه آمار تحلیلی از آزمون پیرسون بهره برداری لازم به عمل آمد.
یافتهها: پرستاران مورد مطالعه از نظر متغیرهای فرسودگی شغلی و اثربخشی فردی در سطح متوسط قرار داشتند. بین اثربخشی کل(0/005=P) و مولفه های آن شامل کسب هدف(0/004=p) و حفظ الگوی فرهنگی(0/000=p) با موفقیت فردی همبستگی مثبت مشاهده گردید. همچنین بین فرسودگی شغلی در پرستاران و اثربخشی آنان همبستگی منفی دیده شد(0/004=p).
نتیجهگیری: به نظر می رسد فرسودگی شغلی بر عملکرد اثربخش پرستاران تاثیرگذار باشد؛ لذا مدیران با ارایه برنامههایی در جهت کاهش فرسودگی شغلی و ابعاد آن، می توانند باعث افزایش اثربخشی و عملکرد کارکنان شوند.
محمد خمر نیا، زهرا کاوسی، محدثه قنبری جهرمی، اسرا مرادی،
دوره 10، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی نظاممند شکایات یکی از اجزای حاکمیت بالینی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اجرای برنامه حاکمیت بالینی بر روند شکایات بیماران در بیمارستانهای دولتی شیراز انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع پژوهشهای کاربردی بود که به صورت توصیفی- تحلیلی در شیراز انجام شد. جامعه آماری شامل بیمارستانهای دولتی شیراز بود که تعداد 10 بیمارستان جهت مطالعه انتخاب شدند. در این مطالعه پروندههای شکایت بیماران از بیمارستانهای شهر شیراز در طی 5 سال مورد بررسی قرار گرفت. از چک لیست معاونت درمان وزارت بهداشت به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. مستندات جمعآوریشده وارد نرمافزار SPSS نسخه 21 شد و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون Chi- square مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: تعداد شکایات ثبتشده در یک دوره 5 ساله روند افزایشی داشت و در طول اجرای این برنامه تعداد 1905 شکایت ثبت گردید. 60/5 درصد از شکایات توسط خانواده افراد صورت گرفته است. رابطه معنیداری بین شکایات ثبتشده با بخشهای بیمارستان(000/0= P) و جنسیت(000/0=P) وجود دارد. در هر دو گروه جنسی و در تمام بخشهای بیمارستان، تعداد شکایت از کیفیت پایین خدمات و برخورد نامناسب کارکنان بالاتر از دیگر شکایتها بود.
نتیجه گیری: با توجه به افزایش تعداد شکایات در یک دوره 5 ساله پیشنهاد میشود تا جهت کاهش تعداد شکایتها به مواردی همچون بهبود ارتباط بین پزشک و بیمار، رعایت اخلاق پزشکی، کاهش روابط مالی بین پزشک و بیمار و افزایش دانش و مهارتهای علمی و فنی پزشکان توجه شود.
طاهره شفقت، محمدکاظم رحیمی زارچی، زهرا کاوسی، علی ایوبیان،
دوره 11، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تعداد بیمارانی که بیمارستان را با میل شخصی ترک می نمایند، می تواند نشانگر نارضایتی بیماران و یک مشکل قابل توجه باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل ترخیص با رضایت شخصی بیماران در یکی از بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه کیفی به روش گراندد تئوری بود. داده ها از طریق مصاحبه تلفنی با بیماران یا همراهان آنان جمع آوری گردید. تمام مصاحبه ها توسط پژوهشگر ثبت شد و داده های حاصل به روش تماتیک تحلیل شد و علل ترخیص با رضایت شخصی و راهکارهای مرتبط با آن استخراج گردید.
یافته ها: علل ترخیص با رضایت شخصی در قالب ۳ مفهوم کلی«علل مربوط به وضعیت بیمارستان»، «علل مربوط به کارکنان بیمارستان» و «علل مربوط به خود بیمار» دسته بندی شد که هر یک از این مفاهیم خود شامل زیرمفاهیمی بودند. از بین زیر مفاهیم، علل مربوط به کارکنان درمانی و علل اقتصادی- شغلی مرتبط با فرد بیمار، بیشترین و کمترین علل را به خود اختصاص دادند.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، این امکان را برای مدیران بیمارستان فراهم می کند تا با اتخاذ تدابیری از میزان ترخیص های با میل شخصی، ایجاد عوارض جانبی برای بیماران در نتیجه ی ترخیص زودتر از موعد، و بازگشت دوباره ی بیماران به بیمارستان و تحمیل هزینه های اضافی به آنان، جلوگیری نمایند. از این تدابیر می توان به توجه کافی مسئولان، مهیا کردن امکانات رفاهی برای بیماران، برگزاری جلسات توجیهی جهت کارکنان درمانی و دانشجویان، و مهندسی مجدد فرایندها اشاره نمود.
علی کشتکاران، وحید تفت، ویدا کشتکاران، علیرضا حیدری، جواد شاهمحمدی، مریم ده بزرگی، منصوره لطفی،
دوره 11، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بیمار، مشتری اصلی خدمات و محور بیمارستان می باشد و رضایت او می تواند نشان دهنده ی انجام صحیح ارایه ی خدمات باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین ارتباط میزان اجرای تکریم ارباب رجوع با رضایت بیماران بستری و سرپایی در بیمارستان های شیراز بود.
روش بررسی: مطالعه ی کاربردی حاضر به صورت توصیفی تحلیلی و مقطعی انجام گرفت. ۲۱۱ بیمار بستری و ۱۱۷۵ بیمار سرپایی از ۸ بیمارستان آموزشی در مطالعه شرکت نمودند. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه اجرای تکریم ارباب رجوع و رضایت بیماران و روش جمع آوری داده ها مصاحبه با بیماران و مدیران و مشاهده ی مستندات بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. جهت ارائه آمار توصیفی از تعداد، درصد و میانگین و به منظور ارائه آمار تحلیلی از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده گردید.
یافته ها: ۴۵/۴ درصد بیماران بستری و ۴۴/۱ درصد بیماران سرپایی میزان رضایت از خدمات بیمارستانی را ضعیف دانستند. میانگین نمره ی رضایت بیماران بستری و سرپایی به ترتیب ۸/۹±۶۰/۵۳ و ۱۲/۶±۵۴/۲۲ بود که اختلاف از نظر آماری معنی دار بود(۰/۰۰۱=p). میانگین نمره ی میزان اجرای طرح تکریم ارباب رجوع ۶/۳±۱۸۵/۸۷ بود که در سطح قابل قبول قرار داشت. میزان اجرای تکریم ارباب رجوع با سطح رضایت بیماران از نظر آماری ارتباط معنی داری نداشت(۰/۷۳۶=p).
نتیجه گیری: علیرغم سطح قابل قبول اجرای طرح تکریم ارباب رجوع، سطح رضایت بیماران پایین بود. بازنگری محتوای طرح تکریم ارباب رجوع در محیطهای درمانی و منطبق سازی مفاد آن با نیازهای بیماران پیشنهاد می گردد.
صفیه یعقوبی، رضا گودرزی، مصطفی بنی اسدی، مریم اسلامیان، نورالهدی فخرزاد، محسن بارونی،
دوره 11، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بیمارستان به عنوان یک بنگاه اقتصادی، جهت استفاده ی بهینه از منابع و امکانات تولید خود باید از تجزیه و تحلیلهای اقتصادی استفاده کند. هدف این مطالعه تخمین تابع تولید بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز طی دوره زمانی ۱۳۹۲-۱۳۸۴ بود.
روش بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شد. دادهها طی دوره زمانی ۹ ساله در سطح ۷ بیمارستان جمعآوری شده، متغیر وابسته در این پژوهش، تعداد پذیرش بستری به عنوان میزان تولید و متغیرهای توضیحی شامل تعداد پرستاران، پزشکان، و سایر کارکنان، تعداد تخت ها و پذیرش سرپایی بود. همچنین برای تعیین و تصریح مدل از فرم تبعی Cobb-Douglas برای تابع تولید استفاده شده، تجزیه و تحلیل اطلاعات و تخمین مدل با استفاده از نرمافزار اقتصادسنجی ۱۲ STATA انجام شده است.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد که کشش مربوط به نیروی پزشک ۰/۲۸، نیروی پرستار ۰/۱۰، تعداد تخت ۰/۹۵، سایر کارکنان ۰/۱۱- و پذیرش سرپایی ۰/۳۰ بود. به عبارت دیگر تولید در بیمارستان های مذکور بیشترین وابستگی را به تعداد تخت داشته و یک فعالیت اقتصادی سرمایه بر بود. مجموع ضرایب تابع تولید برابر با ۰/۸۸ و بازدهی نسبت به مقیاس نزولی بود.
نتیجهگیری: یافته های مطالعه، اهمیت بالای تخت بیمارستانی در افزایش تولید را نشان داد. بنابراین میزان بهره وری تخت فعال در این بیمارستان ها بالاست و بیشترین نقش را در تولید بیمارستان یا تعداد ترخیص شدگان به خود اختصاص داده است.
آزیتا یزدانی، رضا صفدری، رکسانا شریفیان، مریم زحمتکشان، مرجان قاضی سعیدی،
دوره 14، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: زمانیکه سیستمهای تصمیمیار بالینی ایجاد شوند، بهکارگیری راه حلهایی که بتواند استفاده از این سیستمها در مقیاس بزرگ را فراهم کند، منجر به کاهش تولید هزینههای ناشی از ایجاد، نگهداری و اشتراک گذاری آنها از تولید سیستمهای متعدد جلوگیری میشود. در سالهای اخیر یکی از رویکردهایی که با این هدف به صورت ترکیبی با سیستمهای تصمیمیار استفاده میشود، رویکرد معماری سرویسگراست. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش و اهمیت معماری سرویسگرا در ارایه معماریهای مقیاس پذیر سیستمهای تصمیمیار بالینی با تمرکز بر رویکردهای مختلف این معماری میباشد.
روش بررسی: مقاله ی حاضر از نوع مقاله ی مروری ساده است. پایگاههای الکترونیکی کتابشناختی IEEE Explore، Science Direct، Springer، Web of Science و Scopus بررسی گردید. کلمات کلیدی«معماری سرویسگرا» و «سیستم تصمیمیار بالینی» به عنوان کلمات کلیدی اصلی همراه با اصطلاحات مرتبط برای جستجو در این پایگاهها استفاده شد.
یافتهها: رویکرد سیستمهای تصمیمیار بالینی مبتنی بر معماری سرویسگرا مزایایی همچون تسهیل نگهداری دانش، کاهش هزینه و بهبود چابکی را به ارمغان میآورد. ارتباطات نقطه به نقطه، خط خدمات سازمانی، رجیستری خدمات، موتور راهنمای بالینی و موتور مبتنی بر قانون و service choreography and orchestration طرحهای کلی معماری میباشند که در استفاده از سیستمهای تصمیمیار بالینی مبتنی بر رویکرد معماری سرویسگرا مشهود هستند.
نتیجهگیری: معماری سرویسگرا به عنوان یک راه حل بالقوه برای ارایه پلتفرمهای مقیاسپذیر سیستمهای تصمیمیار بالینی است.
سمیرا گوهری نژاد، شراره رستم نیاکان کلهری، راحله سالاری، مهدی ابراهیمی،
دوره 15، شماره 5 - ( آذر و دی 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع دو نوعی اختلال متابولیک مزمن است که شیوع آن در سراسر جهان به طور مداوم در حال افزایش است؛ خودمراقبتی مهمترین راهکار مدیریت بیماری دیابت است. پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی ابزار سنجش سطح خودمراقبتی بیماران دیابت نوع دو انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعهی مقطعی بود که برای انجام این مطالعه، ابتدا بر اساس مرور متون و بررسی پرسشنامههای موجود آیتمهای پیشنهادی تهیه و با حذف و ادغام موارد مشابه به یک پرسشنامه در ۴ حیطهی مرتبط با رژیم غذایی، پایش قندخون، فعالیت بدنی، مصرف دارو با ۱۵ سوال طراحی گردید. ۳۰ بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده به درمانگاه غدد پرسشنامه را تکمیل کردند. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ انجام شد و روایی پرسشنامه به شیوه روایی محتوا (CVR) بررسی گردید. دادهها با نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین و انحراف معیار سن واحدهای مورد پژوهش ۱۲/۵۱±۵۲/۴ سال بود که ۵۰ درصد آنها زن و ۵۰ درصد دیگر مرد بودند. ۵۶ درصد آنها کمتر از ۵ سال به دیابت نوع دو مبتلا بودند. همچنین افرادی که دارای تحصیلات بالاتر هستند کنترل متابولیکی نسبتا بهتری در مدیریت دیابت داشتند و پاسخ بیماران به سوال ۶ دارای بیشترین میانگین بود که توجه بیماران به کنترل قند خون را نشان میدهد. برای تعیین پایایی پرسشنامه ضریب آلفایکرونباخ برای کل سوالات ۰/۷۷۳ بود، با حذف سوال ۹ به ۰/۷۹۶ افزایش یافت جهت تعیین روایی پرسشنامه با استفاده از دیدگاه صاحبنظران ضریب روایی برای تمام سوالات بالای ۰/۹۹ بود و فقط دو سوال روایی آنها ۰/۶۶ و ۰/۱۶ شد که از آزمون حذف شدند، ضریب همبستگی پیرسون برای هر سوال محاسبه گردید.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که پرسشنامهی مورد بررسی از روایی و پایایی لازم برخوردار است. با این ابزار میتوان توصیههای مناسب به بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در زمینه لازم برای خودمراقبتی اعم از رژیم غذایی، مصرف دارو، فعالیتهای فیزیکی و کنترل قند خون برای جلوگیری از پیشرفت بیماری و عوارض ناشی از آن ارایه کرد.
احسان زارعی، خیرالله چاووش ثانی، محمد سعادتی، سهیلا خداکریم،
دوره 16، شماره 4 - ( مهر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر، اعتماد عمومی به نظامسلامت بهعنوان یکی از شاخصهای ارزیابی عملکرد نظامسلامت موردتوجه قرار گرفته است. با اینحال، اکثر تحقیقات دربارهی اعتماد عمومی به نظامسلامت مربوط به کشورهای توسعهیافته است و تحقیق در اینباره در ایران محدود است. درک بهتر اعتماد به نظامسلامت و برخی عوامل مؤثر بر آن به طراحی مداخلات هدفمند برای افزایش اعتماد کمک میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اعتماد عمومی به نظامسلامت در شهرستان رشت انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی، ۶۸۰ خانوار(۵۱۰ خانوار شهری و ۱۷۰ خانوار روستایی) وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی سنجش اعتماد عمومی به نظامسلامت با ۳۰ آیتم و در شش بُعد بود که روایی و پایایی آن تأیید شد. از آزمونهای منویتنی و کروسکالوالیس برای مقایسه و تحلیل تفاوت نمره اعتماد عمومی به نظامسلامت بین گروهها استفاده شد.
یافتهها: نمرهی کلی اعتماد مردم به نظامسلامت در شهرستان رشت ۶۶/۷ از ۱۱۲ بود. بیشترین نمره برای بُعد کیفیت مراقبتها با ۱۶/۳۸ از ۲۸ و کمترین آن برای بعد کیفیت همکاری بین ارایهکنندگان با نمرهی ۷/۴۷ از ۱۲ بود. در بین ارایهکنندگان خدمات، بالاترین اعتماد به پرستاران و پزشکان متخصص و کمترین اعتماد به درمانگران طب سنتی بود. زنان، کارکنان دولت، افراد فاقد بیمه درمان، افراد با وضعیت سلامت عالی و خوب، آنهاییکه از خدمات بیمارستانی استفاده کرده بودند و افرادی که از آخرین خدمت دریافتی خود رضایت داشتند، اعتماد بیشتری به نظامسلامت داشتند(۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که علیرغم اعتماد مردم به تخصص و دانش پزشکان و سایر ارایهکنندگان، میزان اعتماد عمومی به نظامسلامت در سطح نسبتاً متوسط بود که نشاندهندهی کاستی در عملکرد نظامسلامت است. تمرکز بر ارتباط پزشکبیمار و بهبود مهارتهای ارتباطی، استقرار پرونده الکترونیک و به اشتراکگذاشتن اطلاعات بیماران بین ارایهکنندگان مختلف و سرانجام رعایت حقوق بیمار میتواند اعتماد بیشتری به نظامسلامت ایجاد کند.
محمد جلالی، احسان زارعی، علی ماهر، سهیلا خداکریم،
دوره 16، شماره 5 - ( آذر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بروز پاندمی کووید ۱۹ بر عملکرد بیمارستانها تأثیر گذاشت و تغییراتی در استفاده از خدمات بیمارستانی ایجاد شد. تجزیه وتحلیل دادههای عملکرد بیمارستانها در پاندمی کووید ۱۹ میتواند بینشهایی را در مورد الگوهای بهرهمندی از خدمات و پیامدهای مراقبت برای مدیران و سیاستگذاران ارایه دهد. این مطالعه باهدف بررسی تأثیر پاندمی کووید ۱۹ بر شاخصهای پیامدی منتخب در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و از نوع تحلیلهای سری زمانی بود. دادههای مربوط به شش شاخص پیامد شامل میزان بستری، ضریب اشغال تخت، متوسط طول اقامت، تعداد مراجعان اورژانس، تعداد تستهای آزمایشگاهی و تعداد درخواستهای تصویربرداری از ۱۲ بیمارستان وابسته در فاصله سالهای ۹۵ تا ۹۸(قبل از پاندمی) و ۹۹(بعد از پاندمی) از سامانه مدیریت هوشمند بیمارستانی گرفته شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل سری زمانی منقطع در نرمافزار R تحلیل شدند.
یافتهها: بر اساس یافتههای این مطالعه، شاخصهای میزان بستری(p=۰/۰۱۵)، ضریب اشغال تخت(p=۰/۰۴) و میزان تستهای آزمایشگاهی(p=۰/۰۰۳) بلافاصله پس از بروز پاندمی با افزایش معنیدار همراه بوده، درحالیکه شاخص تعداد مراجعان اورژانس(p=۰/۰۳۴) با کاهش معنیدار مواجه شده است. شاخصهای ضریب اشغال تخت و تعداد درخواست تصویربرداری تغییر معنیداری را نشان ندادند. کاهش در تعداد مراجعان اورژانس طی یک سال بعد از شیوع پاندمی معنیدار بوده اما تغییرات در سایر شاخصهای پیامد معنیدار نبود(P>۰/۰۵).
نتیجهگیری: درک تغییرات و تاثیر بروز یک رخداد بزرگ بر شاخصهای پیامدی بیمارستانها برای تصمیمگیرندگان لازم است تا بتوانند بهطور موثر برای تخصیص منابع و یک پاسخ موثر به پاندمی برنامهریزی کنند. شیوع کووید ۱۹ با تأثیر بر عرضه و تقاضای خدمات، باعث تغییر در عملکرد و پیامدهای بیمارستانها شده است. در یک سال بعد از آغاز پاندمی، بهجز شاخص مراجعان اورژانس، بقیه شاخصها تغییر معنیداری را تجربه نکردهاند. حفظ خدمات ضروری مثل ویزیتهای اورژانس در استراتژی واکنش سریع به شیوع یک اپیدمی و پویشهای عمومی برای ترغیب مردم به جستجوی مراقبتهای پزشکی در صورت نیاز در موجهای آینده پاندمی پیشنهاد میشود.
سعید نظری، سیمین تاج شریفی فر، میلاد احمدی مرزاله، ساناز زرگر بالای جمع، سمیه آزرمی، یوسف اکبری شهرستانکی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: حوزهی تیمهای واکنش سریع پیشبیمارستانی با چالشهای عمدهای در زمینهی حوادث شیمیایی، زیستی، پرتوی و هستهای مواجه است. با توجه به اینکه کشور ایران در معرض وقوع این حوادث قرار دارد، احتمال خطر این حوادث و تهدیدها را نمیتوان نادیده گرفت. این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر در تشکیل تیمهای واکنش سریع پیشبیمارستانی حوزهی سلامت در پاسخ به حوادث شیمیایی، زیستی، پرتوی و هستهای انجام شد.
روش بررسی: مطالعهی حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا است؛ که با استفاده از مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته با ۱۸ نفر از متخصصان و کارشناسان که از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انجام شد. نمونهگیری تا اشباع دادهها انجام شد. برای آنالیز دادهها از روش تحلیل موضوعی استفاده شد. مطالعه با هدف استخراج عوامل موثر در تشکیل تیمهای واکنش سریع پیشبیمارستانی حوزه سلامت در پاسخ به حوادث شیمیایی، زیستی، پرتوی و هستهای در ایران در سال ۱۴۰۱ صورت گرفت.
یافتهها: عوامل موثر بر تشکیل تیم به ۵ طبقه اصلی و ۱۳ زیرطبقه شامل؛ ارتقای توانمندی(آموزش، تمرین)، ضروریات عملیات(اطلاعات و ارتباطات، فرماندهی و کنترل، برنامه عملیاتی پاسخ اضطراری، هماهنگی درون و برون سازمانی)، منابع مورد نیاز(تجهیزات، تأمین مالی)، الزامات تشکیل تیم(الزامات آلودگیزدایی، الزامات ساختاری) و ساختار تشکیل تیم(ترکیب عمومی تیم، ترکیب تخصصی تیم) تقسیمبندی شدند. بیشترین تعداد کدها با ۳۹ درصد به زیرطبقه برنامه عملیاتی پاسخ اضطراری و کمترین تعداد کدها با ۸ درصد مربوط به زیرطبقه تجهیزات بود.
نتیجهگیری: این مطالعه طراحی تیم بومی واکنش سریع پیشبیمارستانی حوزهی سلامت در حوادث شیمیایی، زیستی، پرتوی و هستهای در ایران را ارایه کرد. این طرح برای پاسخ سریع پیشبیمارستانی جهت حضور و مداخله در مرحلهی حاد حوادث میباشد. بهمنظور افزایش ظرفیت پاسخگویی و توانمندی این تیمها، علاوه بر ترکیب عمومی تیم جهت ارتقای آمادگی تخصصی برای مقابله با اثرات سلامت این حوادث، ترکیب تخصصی نیز ارایه شده است. پیشنهاد میگردد؛ برای هر حوزه شیمیایی، زیستی، پرتوی و هستهای براساس ارزیابی خطر مناطق متخلف کشور تیم مجزا تشکیل گردد.
لیلا عرفان نیا، دکتر آزیتا یزدانی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با شیوع پاندمی کرونا، آمار تعداد برنامههای کاربردی سلامت همراه، رشد چشمگیری داشته است. این پژوهش با هدف ارزیابی محتوای برنامههای کاربردی فارسیزبان در مدیریت کووید ۱۹ انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش مروری، جستجوی نظاممند برنامههای فارسی زبان حوزهی بیماری کووید ۱۹ در چهار بازار برنامههای کاربردی همراه شامل App Store، Google Play، Bazzar و Myket انجام شد. محتوای برنامهها بر اساس یک چکلیست محققساخته که به تایید سه متخصص رسیده بود، در پنج محور سهولت استفاده، آموزش، پایش، حریمخصوصی و تسهیم داده ارزیابی گردید. برنامههایی که بیش از ۵۰ درصد نمره ارزیابی را دریافت کردند بهعنوان برنامهی منتخب معرفی شدند. با حذف برنامههای تکراری، ۱۱۹ برنامه استخراج شد که از این میان براساس معیارهای ورود و خروج و بعد از بررسی کامل محتوا و قابلیتها، ۲۱ برنامه وارد مرحله نهایی ارزیابی کییاففی شدند.
یافتهها: بر اساس مجموع امتیازات برنامه Safiran Salamat بیشترین امتیاز(۳۱) را دریافت نمود و Ac۱۹ و Mask با امتیاز ۲۷ و ۲۲ بهترتیب در ردههای بعدی قرار گرفتند. این سه برنامه بههمراه برنامهی Corona Amar Tashkhis که در رتبهی چهارم بود، بیش از ۵۰ درصد امتیاز بررسی محتوا را دریافت کردند و ۱۷ برنامهی دیگر کمتر از ۵۰ درصد نمره کل امتیاز را به خود اختصاص دادند. دولت نقش مهمی در معرفی و راهاندازی برنامهها داشت(سه برنامه با حمایت دولت و یک برنامه بهصورت خصوصی راهاندازی شده بودند). هر چهار برنامهی منتخب، نمرهی قابلقبولی را از جهت سهولت استفاده کسب نمودند. ردیابی کاربران و پایش قرنطینه در برنامههای مذکور مغفول مانده بود. بعد از تعیین نمره نهایی برنامهها، میزان دانلود بر اساس آمار دانلود بازارهای برنامههای کاربردی استخراج شد. از آزمون همبستگی پیرسون جهت آزمون رابطهی بین نمرهی کل برنامههای کاربردی و میزان دانلود استفاده گردید و همبستگی معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که برنامههای کاربردی همراه در حیطههای آموزش و اطلاعرسانی، عملکرد قابلقبولی دارند؛ اما محبوبیت پایین می دستیابی به این اهداف را دور از انتظار مینماید. راهبردهای بازاریابی میتواند بهعنوان یکی از استراتژیهای مفید در افزایش استفاده از برنامههای سلامت همراه موثر باشد. همچنین گنجاندن قابلیتهایی نظیر ثبت محل جغرافیایی کاربر و ردیابی تماسها و مشاورههای آنلاین میتواند در راستای اهداف پیشگیرانه مثمر ثمر باشند.
فریبا معلم برازجانی، آزیتا یزدانی، رضا صفدری، سید منصور گتمیری،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: نارسایی کلیه از مشکلات شایع و رو به افزایش در ایران و جهان به شمار میرود. پیوند کلیه به عنوان روشدرمانی ارجح برای بیماران مبتلا به ESRD شناخته شده است. یادگیری ماشین به عنوان یکی از ارزشمندترین شاخههای هوش مصنوعی در زمینهی پیشبینی بقای بیماران یا پیشبینی بروز حـالات مختلف در بیماران کاربرد بسزایی دارد. هدف از انجام این پژوهش پیشبینی پیامدهای پیوند کلیه در بیماران، با استفاده از یادگیری ماشین است.
روش بررسی: از آنجایی که یکی از قویترین روششناسیها در زمینهی اجرا و پیادهسازی پروژههای داده کاوی CRISP است، این روششناسی به عنوان روش کار انتخاب شد. به منظور شناسایی عوامل مؤثر در پیشبینی پیامدهای پیوند کلیه، پس از مرور متون مرتبط، چکلیستی محقق ساخته جهت مشخص کردن میزان ضرورت هرکدام از عوامل مؤثر بر نتیجهی پیوند برای تعدادی از نفرولوژیستهای سراسر کشور ارسال شده و نتایج تحلیل و بررسی شد. سپس با استفاده از زبان پایتون و الگوریتمهای مختلف یادگیری ماشین از جمله ماشینبردار پشتیبان، جنگلهای تصادفی، K نزدیکترین همسایه، گرادیان افزایشی و یادگیری عمیق، به مدلسازی بر روی دادهها پرداخته شد.
یافتهها: مدل نهایی از نوع چند برچسبی و بر اساس الگویتم جنگل تصادفی بود که بتواند پیامدهای مختلف پیوند کلیه که در این مطالعه شامل احتمال پسزدگی، واکنشهای دیابتیک، واکنشهای بدخیمی و بستری مجدد بیمار بود را به صورت یک جا پیشبینی کند. پس از انجام مراحل پیش پردازش بر روی داده ها و مدلسازی بر روی ویژگیهای دادهی ورودی به وسیله الگوریتمهای مختلف، مدل نهایی قادر بود با خطایی کمتر از ۰/۰۱ به پیشبینی چهار مورد پیامد پیوند کلیه یعنی پسزدگی، ابتلا به دیابت، واکنشهای بدخیمی و بستری مجدد بیمار بپردازد.
نتیجهگیری: میزان بالای درستی و دقت مدل جنگل تصادفی نشان از قدرت بالای این مدل برای پیشبینی پیامدهای پیوند کلیه دارد. در این مطالعه، مؤثرترین عوامل در ابتلای بیمار به پیامدهای ذکر شده شناسایی شد. برای نمونههای جدید با استفاده از این سیستم مبتنی بر یادگیری ماشین میتوان به پیشبینی احتمال بروز این پیامدها برای بیماران پرداخت.
سارا هاشمی، شهلا فرامرزی، لعیا رحمانی پیروزی، آزیتا یزدانی،
دوره 18، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: سوختگی یکی از شایعترین آسیبها در سراسر جهان و ششمین عامل مرگو میر در ایران است. چالشهای مربوط به میزان بقای بیماران دچار سوختگی و همچنین مرگو میر ناشی از آن، منجر به پیشرفت در شناسایی عوامل خطر شده است. تشخیص زودهنگام و شناخت عوامل خطر ضروری است و ارایه مدلهای پیشبینیکننده میتواند مفید باشد. بر این اساس، این پژوهش با هدف مرور عملکرد هوش مصنوعی در پیشبینی بقا در بیماران سوختگی انجام گردید.
روشبررسی: این مطالعه از نوع مرور نظاممند است. جستجوی جامع پایگاههای Scopus، PubMed، (Institute of Electrical and Electronics Engineers (IEEE و Web of Science بدون محدودیت زمانی شروع تا ژانویه ۲۰۲۳ انجام شد. این مطالعه مرور نظاممند بر اساس موارد ترجیحی گزارش برای بررسیهای سیستماتیک و متاآنالیز انجام گردید. کلمات کلیدی و اصطلاحات مش مرتبط با سوختگی، هوش مصنوعی، بقا و پیشبینی در استراتژی سرچ بهکار رفتند.
یافتهها: از ۳۵۹۹ مطالعهی شناسایی شده، نه مطالعه در تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس گزارش مقالات، عوامل مؤثر شناخته شده در پیشبینی بقا در بیماران سوختگی، به چهار دستهی اطلاعات دموگرافیک، بالینی، آزمایشگاهی و بیماریهای همراه طبقهبندی شدند. از عوامل مؤثر شناخته شده در بقای بیماران که در بیش از ۴۰ درصد از مطالعات مورد بررسی قرار گرفته عبارتند از: سن، جنسیت، محاسبه سطح کلی سوختگی در بدن، آسیب ناشی از استنشاق و نوع سوختگی. نتایج نشان داد که در مطالعات مورد بررسی، حجم کمترین مجموعه داده مورد استفاده در تحلیلها ۹۲ نمونه بوده است. در مقابل، حجم بیشترین مجموعه داده مورد استفاده ۶۶۶۱۱ نمونه گزارش شده است. در ۳۳ درصد مطالعات، الگوریتمهای شبکه عصبی مصنوعی و جنگل تصادفی بهترین عملکرد را داشتند. معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی مدلها در مطالعات بازیابی شده متفاوت است.
نتیجهگیری: به کارگیری الگوریتمهای یادگیری ماشین در پیشبینی بقای بیماران سوختگی و تعیین عوامل مؤثر امیدوارکننده و مفید هستند. نتایج حاصل از عوامل مؤثر شناخته شده میتواند به پژوهشگران حوزهی علم داده در مرحله درک داده کمککننده باشد و در جمعآوری مجموعه دادهی اولیه به عنوان یک نقشهی راه عمل کند.
سمیه ذاکرعباسعلی، فرناز صالحیان،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه داشبوردهای اطلاعاتی، ابزار اصلی برای درک و استخراج دانش از مجموعه دادههای بزرگ هستند و میتوانند در اشکال گوناگون توسط ارایهدهندگان خدمات مراقبت سلامت، استفاده شوند. همزمان با اپیدمی کووید ۱۹، داشبوردهای اطلاعاتی متعددی طراحی و توسعه یافتند؛ اما بهدلیل سرعت انتشار این ویروس فرصت ارزیابی آنها وجود نداشت. این پژوهش با هدف ارزیابی کاربردپذیری داشبورد مدیریت کووید ۱۹ انجام شد.
روشبررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی بوده و بر روی داشبورد مدیریتی کووید ۱۹ دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. داشبورد به روش ارزیابی اکتشافی و با مشارکت سه نفر از متخصصان انفورماتیک پزشکی ارزیابی گردید. هریک از ارزیابان بهصورت مستقل و با استفاده از چکلیست اصول سیزدهگانه، سامانه را ارزیابی و مشکلات سامانه را شناسایی نمودند. سپس با حضور کلیه ارزیابان، لیست مشکلات شناسایی شده ترکیب و مشکلات تکراری از لیست حذف و یک لیست واحد تهیه گردید. در این جلسه مشترک هرگونه اختلاف نظر در مورد مشکلات یافت شده توسط ارزیابان بحث و بررسی گردید و به یک نظر مشترک رسیدند. در نهایت، ارزیابان درجهی شدت مشکلات را تعیین و گزارش نمودند.
یافتهها: در این ارزیابی، در مجموع ۷۹ مشکل کاربردپذیری شناسایی شد. بیشترین تعداد مشکلات مربوط به ویژگی«راهنما و مستندسازی»(۱۲ مشکل) و کمترین تعداد مشکلات مربوط به ویژگیهای«جنبههای زیبا شناختی و طراحی ساده »(۲ مشکل) و«حریم خصوصی»(۱ مشکل) بود. ۴۵/۵۸% مشکلات شناسایی شده در رده مشکلات بزرگ بودند. میانگین درجهی شدت مشکلات از ۲/۰۵(مسئله کوچک) مربوط به ویژگی«تعامل و احترام به کاربر» تا ۲/۹۹(مشکل بزرگ) مربوط به ویژگی«آزادی عمل کاربر و تسلط بر سیستم» بود. همچنین میانگین شدت مشکلات در مجموع ۲/۵ محاسبه شد که در محدودهی مشکلات کوچک دستهبندی گردید.
نتیجهگیری: روش ارزیابی اکتشافی، مشکلات رابط کاربری سیستمهای اطلاعاتی و داشبوردها را با استفاده از استانداردهای از پیش تعیینشده شناسایی میکند. درصورتیکه این مشکلات برطرف نشوند، موجب هدر رفتن زمان کاربران، افزایش خطا، کاهش کیفیت اطلاعات، نارضایتی و سردرگمی کاربران میشوند.