کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
107 نتیجه برای موضوع مقاله:
سیروس پناهی، شهرام صدقی، سکینه شکارچی،
دوره 12، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: خانههای سلامت وابسته به شهرداری تهران چندین سال است که مشغول ارایه خدمات آموزشی در حوزهی سلامت به شهروندان در سرای محلات میباشند. این مطالعه بر آن است تا با مقایسه سطح سواد سلامت زنان عضو وغیرعضو خانه سلامت به اثربخشی برنامههای ارایه شده در این مراکز بپردازد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه ی مشاهده ای-مقطعی بود که بر روی 202 نفر از زنان عضو و غیرعضو خانه سلامت منطقه چهار تهران و با استفاده از نمونهگیری تصادفی انجام شد. ابزار پژوهش پرسش نامه سنجش سواد سلامت بزرگسالان 65-18 سال بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آمار توصیفی و آزمون یومن–ویتنی جهت مقایسهی سطح سواد سلامت زنان عضو و غیرعضو استفاده شد.
یافتهها: سطح سواد سلامت در زنان عضو و غیرعضو به ترتیب بر اساس حیطه ی"دسترسی" با میانگین 3/68 و 3/71، بر اساس حیطه ی"خواندن" با میانگین 3/75 و 3/61، بر اساس حیطه ی"فهم" با میانگین 3/93 و 3/79، بر اساس حیطه ی"ارزیابی" با میانگین 3/54 و 3/59 و بر اساس حیطه ی"بهکارگیری" با میانگین 3/86 و 3/68 بود. همچنین نتایج نشان داد که بین سطح سواد سلامت زنان عضو و غیرعضو خانه سلامت در تمامی حیطهها تفاوت معنادار وجود ندارد.
نتیجهگیری: مداخلات آموزشی و برگزاری کارگاهها در خانه های سلامت تاثیر معناداری در سطح سواد سلامت زنان عضو نداشته است. برگزاری کارگاههای متناسب با نیاز و ویژگیهای سنی، شغلی و تحصیلات مراجعهکنندگان میتواند اثربخشی کارگاههای برگزار شده را افزایش داده و منجر به بهبود سطح سواد سلامت شهروندان شود.
نیره السادات روح اللهی، ایروان مسعودی اصل، سمیه حسام، محمود محمودی،
دوره 12، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توانمندسازی کارکنان، سازمانها می توانند گامهای بسیار بلندی در مسیر توسعه و رشد بردارند که این مهم از طریق بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی کارکنان امکان پذیر است. این مطالعه با هدف"تعیین توانمندی روانشناختی و عوامل موثر بر آن در کارکنان دانشگاههای علوم پزشکی منتخب شهر تهران" انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه، توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی میباشد که در سال 1397 در بین پرسنل دانشگاههای علوم پزشکی منتخب شهر تهران(تهران، ایران و آزاد اسلامی) انجام شد. تعداد نمونه ها 410 نفر بودند . دانشگاه ها به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و نمونه ها در هر دانشگاه به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه پژوهشگر ساخته توانمندی روانشناختی بود. روایی و پایایی(0/89=α) پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. داده ها با نرم افزار spss.v22 و آزمون آماری کای دو و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. 0/05P<به عنوان سطح معنیدار در نظر گرفته شد.
یافته ها: از 410 نفر مورد مطالعه، 290 نفر(70/7%) زن بودند. بیشترین درصد(51/4%) کارکنان هر سه دانشگاه (تهران، ایران، آزاد) دارای توانمندی متوسط بودند. ضریب همبسستگی پیرسون ارتباط آماری مستقیم و معنیداری بین توانمندی کارکنان با عوامل موثر بر آن نظیر احساس شایستگی، احساس معنیداری و احساس حق انتخاب را نشان داد(0/001p<). بیشترین همبستگی(0/654r=) بین عامل احساس معنی داری با توانمندی کارکنان وجود داشت(0/001p<).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که توانمندی روانشناختی در کارکنان دانشگاه های علوم پزشکی منتخب در سطح متوسط قرار دارد. همچنین عوامل زیادی نظیر احساس معنیداری، احساس موثر بودن، احساس حق انتخاب و احساس شایستگی در توانمندی روانشناختی این کارکنان تاثیر دارد.
سیروس پناهی، آلاء آبتین، شهرام صدقی،
دوره 13، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: فناوری وب 2/0 کاربردهای متعددی در کتابخانههای جهان دارد، با وجود این طبق بررسیها به نظر میرسد که از این فناوری در کتابخانههای دانشگاهی ایران بسیار کم استفاده میشود. در این راستا پژوهش حاضر به تعیین میزان آشنایی و استفاده کتابداران کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی ایران، تهران و شهید بهشتی از ابزارهای فناوری وب 2/0 میپردازد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع پیمایشی بود و جامعهی آماری آن 91 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی ایران، تهران و شهیدبهشتی بودند. دادهها از طریق پرسشنامهای جمعآوری گردید که نحوهی نمره گذاری آن به صورت طیف لیکرت 5 گزینهای(بسیار کم تا بسیار زیاد) بود و تجزیهوتحلیل آنها از طریق شاخصهای آمار توصیفی و آنالیز واریانس یک طرفه با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها: سطح آگاهی کتابداران شاغل در کتابخانههای مورد مطالعه از ابزارهای وب 2/0 با میانگین 3/13 نسبتاً مطلوب است؛ اما سطح استفاده شخصی و حرفهای آنان از ابزارهای فناوری وب 2/0 در خدمات کتابخانهای به ترتیب با میانگین 2/89 در امور شخصی و 2/78 در امور حرفهای در خدمات کتابخانهای نسبتاً پایین است.
نتیجهگیری: با توجه به نامطلوب بودن میزان آشنایی و استفادهی کتابداران سه دانشگاه مذکور از ابزارهای فناوری وب 2/0 در امور کتابخانهای، برگزاری دورههای بازآموزی و ضمن خدمت با موضوع وب 2/0 و ترغیب کتابداران حوزهی علوم پزشکی نسبت به شناخت و بهکارگیری آن در خدمات کتابخانهای از مواردی است که لازم است به آنها پرداخته شود.
آزیتا یزدانی، علی اصغر صفایی، رضا صفدری، مریم زحمت کشان،
دوره 13، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین سرطان و اصلیترین علت مرگ ناشی از سرطان در زنان سراسر جهان بهشمار میرود. تکنولوژیهایی مثل داده کاوی، به متخصصان این حوزه، امکان بهبود تصمیمگیری را در زمینهی تشخیص زودهنگام فراهم آوردهاند. هدف از این پژوهش توسعهی مدل تشخیص خودکار سرطان پستان با بهکارگیری روشهای داده کاوی و انتخاب مدل بومی ویژه بیماران استان فارس با بالاترین دقت تشخیص میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه، تعداد 654 پرونده در دسترس از بیماران کلینیک تخصصی سرطان پستان مطهری شیراز بهعنوان نمونه مورد استفاده قرار گرفت که بعد از عملیات پیش پردازش این تعداد به 621 پرونده کاهش یافت. برای هر کدام از نمونهها دارای 22 ویژگی در پرونده پزشکی ثبت شده بود که در نهایت 10 ویژگی تاثیرگذار در ساخت مدل استفاده شد. از سه روش درخت تصمیم، بیز ساده و شبکه عصبی مصنوعی بهمنظور تشخیص ابتلا به سرطان پستان و روش 10-fold cross-validation برای ساخت و ارزیابی مدل بر روی مجموعه دادهی جمعآوری شده بهره گرفته شد.
یافتهها: نتایج بهدست آمده از سه تکنیک ذکر شده نشان داد که هر سه مدل، نتایج امیدبخشی در تشخیص این سرطان دارند. در نهایت، شبکه عصبی مصنوعی، بالاترین دقت 94/49%(حساسیت 96/19%، ویژگی 86/36%)، در تشخیص ابتلا به سرطان پستان به خود اختصاص داد.
نتیجه گیری: بر طبق نتایج حاصل از درخت تصمیم ایجاد شده، ریسک فاکتورهایی چون سن، وزن، سن شروع قاعدگی، یائسگی، مدت زمان مصرف OCP و سن اولین بارداری از جمله عوامل موثر در ابتلای زنان به سرطان پستان در استان فارس شناخته شدند.
رضا عباسی، لیلا احمدیان، سیده راضیه فرهی،
دوره 13، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: شبکه های اجتماعی آنلاین بهعنوان منبع جدید و گسترده ای از اطلاعات توانسته اند دسترسی افراد به اطلاعات سلامت را تسهیل نمایند. مطالعهی حاضر با هدف تعیین میزان استفادهی زنان باردار از شبکه های اجتماعی آنلاین و نقش این شبکه ها در اشتراک گذاری و استفاده از اطلاعات انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه ی توصیفی_تحلیلی در زمستان سال 1396 در شهر کرمان انجام شد. زنان باردار مراجعه کننده به 21 مطب خصوصی پزشکان زنان و زایمان در سطح شهر کرمان در این مطالعه، مشارکت نمودند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه پژوهشگر ساخته انجام شد. روایی این پرسش نامه، توسط دو متخصص انفورماتیک پزشکی و دو متخصص مدیریت اطلاعات سلامت بررسی و تایید شد. ضریب پایایی آلفای کرونباخ آن نیز 71% محاسبه گردید. تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای تحلیلی و از طریق نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: در این مطالعه 89% از زنان باردار از شبکه های اجتماعی آنلاین استفاده میکردند که استفاده ی بیش از 80% آنها به صورت روزانه بود. بیش از 57% آنها از اطلاعات مرتبط با سلامت و مراقبتهای دوران بارداری به اشتراک گذاشته شده در این شبکه ها استفاده نموده و تقریبا 68% زنان باردار استفاده از این شبکه ها را مفید دانستند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، میزان نفوذ شبکه های اجتماعی آنلاین در میان زنان باردار شهر کرمان زیاد است. در صورتی که اطلاعات صحیح، مناسب و قابل اعتماد در شبکه های اجتماعی آنلاین به اشتراک گذاشته شود، این شبکه ها میتوانند بستر مناسبی برای بهبود سطح آگاهی، دانش و سواد سلامت زنان باردار و تبادل اطلاعات و تجربیات میان آنها را فراهم آورند.
آزیتا یزدانی، رضا صفدری، رکسانا شریفیان، مریم زحمتکشان، مرجان قاضی سعیدی،
دوره 14، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: زمانیکه سیستمهای تصمیمیار بالینی ایجاد شوند، بهکارگیری راه حلهایی که بتواند استفاده از این سیستمها در مقیاس بزرگ را فراهم کند، منجر به کاهش تولید هزینههای ناشی از ایجاد، نگهداری و اشتراک گذاری آنها از تولید سیستمهای متعدد جلوگیری میشود. در سالهای اخیر یکی از رویکردهایی که با این هدف به صورت ترکیبی با سیستمهای تصمیمیار استفاده میشود، رویکرد معماری سرویسگراست. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش و اهمیت معماری سرویسگرا در ارایه معماریهای مقیاس پذیر سیستمهای تصمیمیار بالینی با تمرکز بر رویکردهای مختلف این معماری میباشد.
روش بررسی: مقاله ی حاضر از نوع مقاله ی مروری ساده است. پایگاههای الکترونیکی کتابشناختی IEEE Explore، Science Direct، Springer، Web of Science و Scopus بررسی گردید. کلمات کلیدی«معماری سرویسگرا» و «سیستم تصمیمیار بالینی» به عنوان کلمات کلیدی اصلی همراه با اصطلاحات مرتبط برای جستجو در این پایگاهها استفاده شد.
یافتهها: رویکرد سیستمهای تصمیمیار بالینی مبتنی بر معماری سرویسگرا مزایایی همچون تسهیل نگهداری دانش، کاهش هزینه و بهبود چابکی را به ارمغان میآورد. ارتباطات نقطه به نقطه، خط خدمات سازمانی، رجیستری خدمات، موتور راهنمای بالینی و موتور مبتنی بر قانون و service choreography and orchestration طرحهای کلی معماری میباشند که در استفاده از سیستمهای تصمیمیار بالینی مبتنی بر رویکرد معماری سرویسگرا مشهود هستند.
نتیجهگیری: معماری سرویسگرا به عنوان یک راه حل بالقوه برای ارایه پلتفرمهای مقیاسپذیر سیستمهای تصمیمیار بالینی است.
مرسا غلامزاده، سید محمد ایوب زاده، هدا زاهدی، شراره رستم نیاکان کلهری،
دوره 15، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت بالای تصاویر رادیولوژی برای شناسایی بیماران کووید ۱۹، ایجاد مدلی مبتنی بر یادگیری عمیق از اهداف اصلی این پژوهش است.
روش بررسی: از ۱۵۱۵۳ تصویر موجود از تصاویر قفسه سینه مربوط به افراد سالم، مبتلا به کووید ۱۹ و مبتلا به پنومونی در مخزن دادههای سایت Kaggle بهعنوان دادههای این پژوهش استفاده شد. پیش پردازش دادهها شامل نرمالسازی تصاویر و تجمیع برچسب تصاویر و دستهبندی آنها به سه دستهی آموزش، اعتبارسنجی و تست میشد. سپس با استفاده از زبان پایتون در کتابخانهی fastAI مبتنی بر تکنیک کانولوشن (CNN) و براساس چهار معماری (ResNet ,VGG MobileNet ,AlexNet)، ۹ مدل از طریق روش یادگیری انتقالی برای تشخیص افراد سالم از افراد بیمار، آموزش داده شد. در نهایت، میزان عملکرد این مدلها با شاخصهایی چون صحت، حساسیت و ویژگی، و F-Measure ارزیابی شد.
یافتهها: از بین ۹ مدل ایجاد شده، مدل ResNet۱۰۱ دارای بیشترین توان تشخیص موارد مبتلا به کرونا از سایر موارد با شاخص حساسیت ۰/۹۵/۲۹ بود. دیگر مدلهای به کار گرفته شده، صحتی بیش از ۹۶% در تشخیص درست موارد مختلف تصاویر تست از خود نشان دادند. مدل ResNet۱۰۱ توانست صحتی معادل ۷۴/۹۸/۰ در تشخیص بین موارد سالم و مبتلا از خود نشان دهد.
نتیجه گیری: میزان صحت به دست آمده، نشاندهندهی عملکرد دقیق مدل پیش بینی در تشخیص کووید ۱۹ میباشد. بنابراین با پیادهسازی یک برنامه کاربردی براساس مدل توسعهیافته میتوان به پزشکان در تشخیص دقیق و زودهنگام موارد مبتلا یاری رساند.
سیروس پناهی، لیلا نعمتی انارکی، ناهید روستایی،
دوره 15، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه کتابداران درباره بازاریابی خدمات کتابخانه با استفاده از رسانههای اجتماعی و همچنین کاربردها، مزایا و چالشهای بهکارگیری آنها در دانشگاههای علومپزشکی تهران، ایران، شهید بهشتی پرداخته است.
روش بررسی: روش پژوهش، پیمایشی توصیفی و از نوع کاربردی است و در سال ۱۳۹۸ انجام گردید. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی محققساختهی تهیه شده بر اساس متون بود. روایی محتوای پرسشنامه توسط ۹ نفر از استادان رشته کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای ۰/۹۵ تایید گردید. جامعه پژوهش شامل کل کتابداران شاغل در کتابخانههای مذکور به تعداد ۱۱۵ نفر بود. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعهی حاضر حاکی از این است که سطح آگاهی کتابداران نسبت به رسانههای اجتماعی با میانگین ۳/۴۹ در سطح نسبتا مطلوب و در میزان استفاده در امور کتابخانه با میانگین ۱/۸۱ نامطلوب گزارش شده است. بیشترین بسامد استفاده از ابزارهای رسانههای اجتماعی بهترتیب مربوط به تلگرام، واتساپ و وبلاگها بودند. چالشهای بررسی شده فیلترشدن رسانههای اجتماعی در ایران در بازاریابی خدمات کتابخانه با میانگین ۳/۶ و مسایل امنیتی در استفاده از رسانههای اجتماعی با میانگین ۲/۸ با کمترین چالشها در میان عوامل سازمانی از دیدگاه کتابداران، نبودن قوانین مشخص جهت استفاده از رسانه اجتماعی در بازاریابی خدمات کتابخانه با میانگین ۳/۲۵ بیشترین و چالش مسایل حقوقی و مالی کتابخانه بهعنوان سازمان وابسته با میانگین ۲/۹۱ از کمترین چالشها در استفاده از رسانههای اجتماعی در بازاریابی خدمات کتابخانه از دیدگاه کتابداران بود.
نتیجه گیری: آشنایی و اهمیت استفاده از شبکههای اجتماعی برای بازاریابی در کتابخانهها از دیدگاه کتابداران در وضعیتی نسبتاً مطلوب قرار داشت. هزینهی پایین استفاده، مهمترین مزیت و عدم علاقه و مقاومت نسبت به استفاده، مهمترین چالش به کارگیری شبکههای اجتماعی در بازاریابی کتابخانه بودهاند.
لیلا نعمتی انارکی، فاطمه خزائی، حسن اشرفی ریزی،
دوره 15، شماره 5 - ( آذر و دی 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین نیازهای سالمندان نیاز به اطلاعات است. کتابخانههای عمومی از جمله مراکزی هستند که میتوانند نقش موثری در ارایه خدمات اطلاعاتی به سالمندان داشته باشند. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ارایه اطلاعات سلامت به سالمندان استان تهران در سال ۱۳۹۹ بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و با نتایج کاربردی بود. در این پژوهش بهدلیل جامعیت کار، نمونهگیری به کار برده نشد و بهعبارتی نمونه پژوهش برابر با جامعه پژوهش بود. جامعه پژوهش کلیه سرپرستان کتابخانههای عمومی استان تهران وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود(۸۷ نفر). روایی این پرسشنامه بر اساس نظر هفت نفر از متخصصان حوزه کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی تایید گردید؛ و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ ۰/۹ محاسبه شد. ابزار پژوهش، پرسشنامهی محقق ساخته بود. دادهها به وسیله نرمافزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t تک نمونه تحلیل شدند.
یافتهها: وضعیت منابع، ابزار و فناوری و همچنین خدمات کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ارایه اطلاعات سلامت به سالمندان، نامطلوب و پایینتر از حد متوسط گزارش شد(۰/۰۵ نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده، وضعیت کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ارایه اطلاعات سلامت به سالمندان استان تهران نامطلوب بود. با توجه به تغییرات جمعیتی در سالهای آینده، لازم است کتابخانههای عمومی کشور خود را برای ارایه خدمات مناسب به سالمندان طی سالهای پیش رو آماده کنند.
سیروس پناهی، سعیده فخارپور، شهرام صدقی،
دوره 15، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: فرایند داوری تخصصی باز یکی از روشهای داوری همتا در مجلات بوده و در مجامع علمی پذیرفته شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین دیدگاه اعضای هیئتعلمی دانشگاهها در مورد فرایند داوری تخصصی باز بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی-کاربردی بود که بهروش پیمایشی انجام شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۱۵۰ نفر از مجموع ۲۴۶ نفر اعضای هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی البرز محاسبه شد. ابزار پژوهش، پرسشنامهی خوداظهاری براساس متون بود. پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات بهوسیلهی نرمافزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t زوجی تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که دیدگاه شرکتکنندگان در خصوص«رویکردها و فرایندهای داوری باز مجلات» با میانگین ۳/۴۸ و «مزایای داوری باز مجلات» با میانگین ۳/۷۰ نسبتاً مطلوب بود. شرکتکنندگان از میان سبکهای داوری باز بهترتیب سبکهای«گزارش باز» و «داوری داده» را بیشتر ترجیح میدادند. دیدگاه شرکتکنندگان در خصوص«مزایا و معایب داوری باز مجلات» نشاندهندهی موافقت شرکتکنندگان با اغلب مولفههای ارایه شده در این زمینه بود. همچنین بین میانگین نمره دیدگاه شرکتکنندگان نسبت به فرایند داوری سنتی و داوری باز مجلات اختلاف معنیدار آماری وجود داشت(۰/۰۵ نتیجهگیری: داوری باز در میان اعضای هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی البرز مورد پذیرش است. نظر به اینکه مقبولیت این نوع داوری در میان مجامع علمی بیشتر میشود، توجه به نگرشها و دیدگاههای مربوط به فرایند داوری باز میتواند سبب بهبود کیفیت مقالات و پژوهشهایی شود که در مجلات علمی منتشر میشوند.
مصطفی شنبه زاده، هادی کاظمی آرپناهی، رئوف نوپور،
دوره 16، شماره 2 - ( خرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از رایجترین و تهاجمیترین بدخیمیها در خانمها میباشد. تشخیص بهموقع سرطان پستان نقش مهمی در جلوگیری از پیشرفت این بیماری، اقدامات درمانی بهموقع و در نتیجه کاهش میزان مرگومیر این بیماران دارد. یادگیری ماشین، قابلیت بالایی در تشخیص سریع و هزینه اثربخش بیماریها دارد. هدف این مطالعه، طراحی سیستم تصمیمیار بالین (CDSS) Clinical Decision Support System بر اساس قوانین استخراجشده از الگوریتم منتخب درخت تصمیم با بهترین عملکرد بهمنظور تشخیص بهموقع و مؤثر سرطان پستان است.
روش بررسی: دادههای ۵۹۷ فرد مشکوک به سرطان پستان(۲۵۵ بیمار مبتلا و ۳۴۲ فرد سالم) بهصورت گذشتهنگر از پایگاه داده الکترونیکی بیمارستان آیتالله طالقانی شهر آبادان در قالب ۲۴ ویژگی عمدتاً سبک زندگی و سوابق پزشکی استخراج شد. پس از انتخاب مهمترین متغیرها از طریق کای دو پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه(۰/۰۵>P)، عملکرد الگوریتمهای منتخب دادهکاوی شامل (Random Forest (RF)، J-۴۸، Decision Stump (DS)، Rep-Tree (RT و XG-Boost برای تشخیص سرطان پستان در بستر نرمافزار ۳.۴ Weka تحلیل شد. در نهایت سیستم تشخیصی سرطان پستان بر اساس بهترین مدل و از طریق زبان برنامهنویسی سی شارپ و چارچوب ۳.۵.۴ Dot Net Framework طراحی گردید.
یافتهها: ۱۴ متغیر شامل سابقهی فردی سرطان پستان، سابقهی نمونهبرداری از سینه، سابقهی رادیوگرافی از قفسهی سینه، سابقهی فشارخون، افزایش کلسترول خون LDL (low-density lipoprotein)، وجود توده در ربع فوقانی داخلی سینه، هورموندرمانی با استروژن، هورموندرمانی با استروژن-پروژسترون، سابقهی خانوادگی سرطان پستان، سن، سابقهی سرطانهای دیگر، نسبت اندازهی دور کمر به دور باسن و مصرف میوه و سبزی ارتباط معناداری را باکلاس خروجی در سطح ۰۵/۰>P نشان دادند. بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد الگوریتمهای منتخب، مدل RF با میزان حساسیت، ویژگی، صحت و اندازه F بهترتیب برابر با ۰/۹۷، ۰/۹۹، ۰/۹۸ و ۰/۹۷۴ و ۰/۹۳۶ =(Area Under the Receiver Operator Characteristics (ROC) Curve (AUC عملکرد بالاتری نسبت به سایر الگوریتمهای منتخب داشته است و بهعنوان مدل برتر برای تشخیص سرطان پستان پیشنهاد شد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که استفاده از متغیرهای تعدیلپذیر مانند سبک زندگی و ویژگیهای هورمونی-تولیدمثلی بهعنوان ورودی الگوریتم RF برای طراحی CDSS بتواند با صحت بهینه موارد سرطان پستان را تشخیص دهد. بهعلاوه سیستم پیشنهادی بهطور مؤثر در محیطهای واقعی بالینی برای تشخیص سریع و مؤثر بیماری قابل اقتباس باشد.
سامان محمدپور، رضا ربیعی، الهام شاه بهرامی، کامیار فتحی سالاری، مریم خاکزاد، مصطفی لنگری زاده،
دوره 16، شماره 2 - ( خرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان دومین عامل مرگومیر در جهان است که سالانه منجر به مرگ بیش از ۱۰ میلیون نفر در دنیا میشود. تشخیص زودرس، مدیریت و درمان صحیح این بیماری نقش مهمی در کاهش عوارض و مرگومیر دارد. یکی از ابزارهای حمایتی در تشخیص زودرس، مدیریت و درمان این بیماری، سیستمهای تصمیمیار بالینی هستند که به دو دسته قاعدهمحور و غیرقاعدهمحور تقسیمبندی میشوند. سیستمهای تصمیمیار قاعدهمحور برپایه راهنماهای بالینی ایجاد میشوند، درحالیکه سیستمهای تصمیمیار غیرقاعدهمحور از یادگیری ماشین بهره میگیرند. در این پژوهش اثرات سیستمهای تصمیمیار به تفکیک قاعدهمحور و غیرقاعدهمحور، بر تشخیص، درمان و مدیریت سرطان سنجیده شد.
روش بررسی: مطالعهی حاضر بهروش مروری نظامیافته انجام شد که با جستجو در پایگاههای داده Web of Science، Scopus، IEEE Xplore و PubMED تا تاریخ ۲۰۲۱.۱۲.۳۱ صورت گرفت. پس از حذف موارد تکراری و ارزیابی یافتهها براساس معیار ورود و خروج، مطالعات مرتبط با هدف پژوهش انتخاب شدند. نحوهی انتخاب مقالات براساس عنوان، چکیده و متن کامل بود. ابزار گرداوری داده فرم استخراج داده شامل سال انجام مطالعه، نوع مطالعه، سیستم درگیر در بدن، اندام درگیر در بدن، خدمت ارایه شده توسط سیستم تصمیمیار، نوع سیستم تصمیمیار، اثر مورد بررسی، شاخص مورد ارزیابی اثر و نمره حاصل از ارزیابی اثر بود. برای تحلیل دادهها از روش سنتز روایتی (Narrative synthesis) استفاده شد.
یافتهها: از مجموع ۷۶۸ مقاله، ۱۶ مقاله مرتبط با اهداف مطالعه شناسایی شد. اثرات مورد ارزیابی در دسته سیستمهای تصمیمیار بالینی قاعدهمحور بر تنظیم دوز، شدت علایم سرطان، پیروی از راهنمایدرمانی، زمان مراقبت، میزان کشیدنسیگار، میزان نیاز به شیمیدرمانی و مدیریتدرد بودند که این اثرات به جز مدیریت درد، در همه موارد معنیدار و مثبت گزارش شده بودند. اثرات مورد ارزیابی در دسته سیستمهای تصمیمیار بالینی غیرقاعدهمحور بر تصمیمات تشخیصیودرمانی، غربالگری، کنترل نوتروپنیتبدار (Neutropenic Fever) بودند که این اثرات به جز کنترل نوتروپنیتبدار، در همهی موارد معنیدار و مثبت گزارش شده بودند.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده برای اثربخشی هر دونوع سیستمهای تصمیمیار قاعدهمحور و غیرقاعدهمحور حاکی از اثرات مثبت و متفاوت این دو دسته بود. بنابراین استفاده از ترکیب آنها در حیطهی سرطان میتواند نتایج بسیار مفیدی بهبار بیاورد.
زهرا اطرج، فیروزه زارع فراشبندی، فاطمه رستگاری،
دوره 16، شماره 2 - ( خرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار جستجوی اطلاعات سلامت از عوامل و متغیرهای متعددی چون صفات شخصیتی، باورها، ارزشها، گرایشها، عوامل زمینهای و هیجانات فردی تأثیر میپذیرد و ازآنجاییکه اطلاعات سلامت، ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی افراد جامعه دارد، میتواند در تصمیمگیریهای مرتبط با سلامت فردی و اجتماعی تأثیرگذار باشد و باعث بهبود عملکرد افراد در این زمینه شود. هدف از این پژوهش تعیین رابطهی تیپهای شخصیتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با رفتار اطلاعیابی سلامت آنان بر اساس مدل میلر است.
روش بررسی: نوع مطالعه، کاربردی و روش آن پیمایشی است. جامعهی پژوهش کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هستند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان ۲۹۷ نفر تعیین شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای استاندارد پنج عاملی شخصیتی نئو و پرسشنامهی رفتار اطلاعاتی میلر است. دادهها توسط نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین تیپ شخصیتی«رواننژندی» و مؤلفهی«جستجوی فعالانه اطلاعات سلامت» رابطهی معکوسی وجود دارد. همچنین بین«اشتیاق به تجربیات جدید»، «وظیفهشناسی» و مولفهی«جستجوی فعالانه اطلاعات سلامت» رابطهی مستقیمی وجود دارد. این در حالی است که آمارههای بهدست آمده نشان دادند که بین تیپ شخصیتی«برونگرایی» و«توافقپذیری»، با مؤلفههای رفتار اطلاعیابی سلامت رابطهی معناداری وجود ندارد. دانشجویان مورد بررسی از نظر تیپ شخصیتی مسئولیتپذیر و وظیفهشناس نبوده، اغلب تنهایی را ترجیح داده و درونگرا و محافظهکار هستند. اما بیش از نیمی از آنان در بعد«توافقپذیری»، متعادل عمل میکنند.
نتیجهگیری: نتیجهی این پژوهش نشان داد که افراد مشتاق به تجربیات جدید و وظیفهشناس فعالانه به جستجوی اطلاعات سلامت میپردازند، اما افراد رواننژند تمایلی به جستجوی فعالانهی اطلاعات سلامت ندارند. این بدانمعنی است که هرچه افراد مسئولیتپذیرتر و وظیفهشناستر باشند یا اشتیاق بیشتری به تجربههای جدید داشته باشند، فعالانهتر به جستجوی اطلاعات سلامت میپردازند. بنابراین بهتر است سیاستگذاران سلامت به نحوی برنامهریزی کنند که اطلاعات سلامت موردنیاز بر اساس شخصیت افراد به صورت تعاملی در اختیار آنها قرار گیرد.
رضا عباسی، فاطمه رنگرز جدی، شیما انوری، رضا خواجویی،
دوره 16، شماره 3 - ( مرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیران بیمارستانها یکی از کلیدیترین تصمیمگیران در پیادهسازی سیستمهای اطلاعات سلامت برای سازمان هستند؛ ازاینرو مطالعهی حاضر با هدف تعیین و اولویتبندی موانع پیادهسازی سیستمهای اطلاعات سلامت در بیمارستانهای جنوب شرق ایران از دیدگاه مدیران بیمارستانها انجام شد.
روش بررسی: این مطالعهی توصیفی-تحلیلی بر روی 21 مدیر بیمارستانی شاغل در سه استان کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان انجام شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی محققساختهای استفاده شد که روایی صوری آن توسط متخصصان انفورماتیک سلامت و مدیریت اطلاعات سلامت تایید و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد(96/7=α). تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. جهت بررسی ارتباط بین میانگین هریک از موانع با متغیرهای دموگرافیک کمی و کیفی، از آزمونهای Pearson، Independent T-test و ANOVA استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه، عوامل مربوط به نادیدهگرفتن نیازهای مدیریتی بیمارستان در انتخاب سیستم(با نمره 1/333 از 2)، هزینهی خرید سختافزار، عدم آموزش کافی کاربران برای کار با سیستم(1/238)، کمبود نیروی انسانی مناسب، تعداد کم متخصصان انفورماتیک سلامت(1/19)، هزینهی خرید نرم افزار، کمبود منابع مالی لازم(1/142)، هزینهی بالای راه اندازی سیستم، عدم امکان یکپارچگی و تعامل با سیستمهای اطلاعاتی مختلف، عدم حمایت متخصصان مراقبت سلامت(1/047) و عدمتجربه مدیریت در انتخاب بهترین سیستم( با نمره یک از 2)، بالاترین نمرات را بهخود اختصاص دادند. همچنین هزینههای آموزش پرسنل برای کار با سیستم(با نمره 0/092-) و عدمایجاد بهبود در انجام فرایندهای انجام کار(0/047-) نیز کمترین نمرات را کسب کردند. تحلیل دادهها نشان داد که مدیران با زمینه تحصیلی بالینی، نسبت به مدیران غیربالینی، موانع مالی و انسانی را مهمتر بیان کردند(0/031>P).
نتیجهگیری: در این مطالعه، مدیران بیمارستانی معتقد بودند که بهترتیب عوامل مالی، انسانی، فنی، مدیریتی و سازمانی بهعنوان مهمترین موانع در پیادهسازی سیستمهای اطلاعات سلامت در بیمارستانهای ایران هستند. سیاستگذاران و مدیران حوزهی سلامت در سطح کلان و خرد میتوانند با تمرکز بر اولویتهای شناساییشده، نسبت به رفع بسیاری از موانع پیش از پیادهسازی سیستمهای اطلاعات سلامت، اقدام نمایند.
سعید ناطقی، علی گنجعلیخان حاکمی، سهیلا دمیری، سمیرا رئوفی، الهام حقشناس، سارا اخوانرضایت، شمسی اختیار، سارا صالحی، مریم رادینمنش،
دوره 16، شماره 5 - ( آذر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پایش و ارزشیابی اثربخش نیروی انسانی در کشورها مستلزم یک مجموعهی موردتوافق از نشانگرها و ابزار اندازهگیری آنهاست و باتوجه به وجود ساز و کارهای مختلف پرداخت، این مطالعه با هدف شناسایی شاخصهای ارزشیابی عملکرد در بیمارستانهای زیرمجموعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت کیفی پدیدارشناختی در سال ۱۴۰۰ انجام شد. دادهها با استفاده از مصاحبهی نیمهساختاریافته، نمونهگیری هدفمند و مشارکت ۲۳ نفر از تیم ریاست، مدیریت و درآمد بیمارستانهای زیرمجموعه دانشگاه علوم پزشکی تهران، جمعآوری و به روش تحلیلمحتوا و با استفاده از نرمافزار ۱۰-MAXQDA تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: در این پژوهش ۲۳ نفر از متخصصان شرکت کردند که ۷۸/۲ درصد مرد و ۲۱/۷ درصد زن بودند و در مجموع ۵۲۶ کدنهایی شناسایی شده و طبق ابزار مدیریتی کارت امتیازی متوازن در ۴ مضمون اصلی مالی، مشتریان، فرایندهای داخلی و رشد و توسعه و ۸ مضمون فرعی بهرهوری منابع با ۸۶ درصد، گردشگری پزشکی با ۵۲ درصد، اخلاق حرفهای با ۶۵ درصد، رضایتمندی با ۷۸ درصد، اعتباربخشی با ۴۸ درصد، تشخیص و درمان با ۷۸ درصد، آموزش با ۵۶ درصد و پژوهش با ۷۸ درصد دستهبندی شدند.
نتیجهگیری: ارایه خدمات درمانی مطلوب مستلزم آگاهی مدیران از عملکرد پرسنل زیرمجموعه میباشد که انتخاب معیارهای مناسب این امر را امکانپذیر میسازد، فراهمسازی زمینههای لازم برای تدوین سامانههای ارزیابی عملکرد و انجام ارزشیابی صحیح، اطلاعرسانی به پزشکان در خصوص شاخصهای در نظر گرفته شده جهت ارزشیابی دقیقتر از جمله پیشنهادهایی است که میتوانند در راستای مشکلات موجود راهگشا باشند. از دیگر نکات حایز اهمیت با توجه به محدودیت منابع موجود، نقش پزشکان در حوزهی گردشگری سلامت است که توجه به آن منجر به افزایش منابع مالی خواهد شد.
سید مرتضی مجتبائیان، فاطمه منفرد،
دوره 16، شماره 5 - ( آذر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مشارکت پزشکان و رهبری بالینی در استراتژیهای سازمانی برای بهبود عملکرد کیفی، یک پیش شرط ضروری برای ارایه مراقبت های ایمن و باکیفیت بالاست و ازآنجاکه بهبود کیفیت خدمات بهداشتی درمانی و افزایش مشارکت پزشکان در اعتباربخشی بسیار ضروری می باشد، مطالعهی حاضر باهدف تبیین موانع مشارکت پزشکان در برنامههای اعتباربخشی بیمارستانهای ایران با رویکرد کیفی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی با ۱۱ مدیر و ۹ پزشک و ۸ نفر از مسئولان و کارشناسان حوزهی مدیریت کیفیت(در کل با ۲۸ نفر) در زمینه ی اعتباربخشی بیمارستان مصاحبه انجام شد. مصاحبه شوندگان از طریق نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، مصاحبههای عمیق بدون ساختار و نیمه ساختاریافته انجام شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش چارچوب مفهومی در ATLAS.ti تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش سه موضوع اصلی شامل عوامل فرهنگی، سازمانی و رفتاری را استخراج کرد. همچنین، این پژوهش ۱۲ موضوع فرعی و ۵۷ گویه را شناسایی کرد. موضوعات فرعی در حوزه ی فرهنگی انگیزه، تقاضای بیمار، اعتماد متقابل و سیستم ارزیابی بود. حوزه ی سازمانی با هفت موضوع فرعی شامل حجم کار بالا، درک نقش واحد مدیریت کیفیت، اعتباربخشی غیرواقعی، ماهیت اعتباربخشی، توانمندسازی پزشکان در زمینه کیفیت، ارتباط اثربخش، محدودیت منابع بود. موضوعات فرعی در بُعد رفتاری ابهام در نقش و عدم اطمینان در مورد نحوه مشارکت در برنامه اعتباربخشی بود. پرتکرارترین چالش در مصاحبه ها، در حوزه ی ارتباط اثربخش و کمترین آن در حوزه ی ابهام در نقش، بودند.
نتیجهگیری: مشارکت پزشکان در برنامههای اعتباربخشی را میتوان از طریق فرهنگسازی و آموزش صحیح فعالیتهای اعتباربخشی در جامعه پزشکی افزایش داد. با بازنگری در دسته بندی فعالیتهای انجام شده در بیمارستان از سوی پزشکان و گنجاندن زمانی مشخص برای انجام فعالیتهای مرتبط با بهبود کیفیت و اعتباربخشی و ایجاد تعادل بین کمیت و کیفیت خدمات ارایه شده در بیمارستان، می توان مشارکت پزشکان در برنامه اعتباربخشی را افزایش داد.
مجید بابائی، شیلا حسنزاده، صادق رضایی، داود علیرضازاده صدقیانی، محمدرضا شیخی چمان،
دوره 17، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تأثیر همهگیری کووید-۱۹ بر اقتصاد جهانی و به تبع آن اقتصاد ایران، از جهات گوناگون قابل توجه بوده است. بهنظر میرسد که بخش مالیات، واکنش نسبتاً سریعی به این همهگیری از خود نشان داده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر همهگیری کووید-۱۹ بر درآمدهای مالیاتی استان آذربایجان غربی انجام پذیرفت.
روش بررسی: مطالعهی توصیفی-تحلیلی حاضر از نوع مقطعی بود و در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ انجام گرفت. دادههای اولیه برای ۱۷ شهرستان استان آذربایجان غربی، از اداره کل امور مالیاتی این استان در قالب ۹ متغیر و به شکل فایل Excel دریافت شد. دادهها مربوط به سالهای ۱۳۹۸(قبل از همهگیری کووید-۱۹) و ۱۳۹۹(بعد از همهگیری کووید-۱۹) بودند. تجزیه و تحلیلهای آماری در محیط نرمافزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانه، دامنه میان چارکی) و آمار تحلیلی(آزمون ویلکاکسون رتبه علامتدار) در سطح معنیداری ۵ درصد انجام شد.
یافتهها: بر اساس یافتههای توصیفی، همهگیری کووید-۱۹ باعث افزایش درآمدهای مالیاتی استان آذربایجان غربی در زمینههای مالیات حقوق کارکنان دولتی، مالیات نقلو انتقال سهام، مالیات بر ارث و مالیات بر حق تمبر و کاهش این درآمدها در زمینههای مالیات حقوق کارکنان خصوصی، مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی، مالیات بر درآمد مشاغل، مالیات نقلو انتقال املاک و مالیات بر ارزش افزوده شده است. بر اساس یافتههای تحلیلی، تأثیر این همهگیری بر روی مالیات حقوق کارکنان خصوصی(۰/۰۰۳=P)، مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی(۰/۰۱۹=P)، مالیات بر درآمد مشاغل(۰/۰۱۳=P)، مالیات نقلو انتقال املاک(۰/۰۱۵=P) و مالیات بر ارزش افزوده(۰/۰۰۱=P) منفی و معنیدار دیده شد. همچنین، تأثیر مذکور بر روی مالیات نقلو انتقال سهام(۰/۰۳۰=P) و مالیات بر ارث(۰/۰۰۱=P) مثبت و معنیدار بهدست آمد. از طرفی دیگر، تأثیر این همهگیری بر روی مالیات حقوق کارکنان دولتی(۰/۲۸۷=P) و مالیات بر حق تمبر(۰/۳۵۶=P) به لحاظ آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: همهگیری کووید-۱۹ در بیشتر بخشهای درآمدی حوزهی مالیات تأثیر منفی داشته است. ضروری است که دولت برای جبران درآمدهای کاهش یافته در بخشهای آسیبپذیر، ضمن ایجاد ردیفهای مالیاتی جدید، تجارت بینالملل را با حمایت همه جانبه از بخش غیردولتی توسعه دهد. همچنین، پایدارسازی چرخهی تامین مالی و طراحی سازوکارهایی برای جلوگیری از فرار مالیاتی بهخصوص در مشاغل پردرآمد میتواند در این راستا مثمرثمر واقع شود.
امید علی غلامی، جمیل صادقی فر، بهاره کبیری، شبنم قاسمیانی، صادق سرحدی، رضا جوروند،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سواد سلامت به عنوان یک تعیینکنندهی سلامت یکی از راهبردهای کلیدی سیاست سلامت همگانی به شمار میرود. پژوهش حاضر به منظور بررسی تعیین سطح سواد سلامت و عوامل موثر بر آن در بین مراجعان به مراکز خدمات جامع سلامت شهرستان ایلام انجام شده است.
روش بررسی: در سال ۱۴۰۱ و در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، تعداد ۴۲۹ نفر از مراجعان ۱۸ تا ۶۵ ساله به مراکز خدمات جامع سلامت منتخب سطح شهرستان ایلام بررسی گردیدند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامهی سواد سلامت بزرگسالان با نام هلیا بود؛ نمونهگیری به صورت خوشهای و در قالب نه خوشه انجام شد؛ که هر خوشه شامل ۵۰ نمونه بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون وآنالیز واریانس یکطرفه با سطح معناداری ۰۵/۰ تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج میانگین نمره کلی سواد سلامت۱۶/۵۰±۸۰/۱۶ بود. در سطح بندی سواد سلامت۱۸/۹۷ درصد افراد، سواد سلامت ناکافی ونه چندان کافی و ۴۴/۳۹ درصد شرکتکنندگان، سواد سلامت عالی داشتند. میانگین نمرهی سوادسلامت به تفکیک ابعاد سلامت شامل دسترسی به اطلاعات سلامت۷۴/۶۵، فهم و درک اطلاعات ۸۱/۸۱، مهارت خواندن اطلاعات ۷۴/۱۲، ارزیابی اطلاعات ۷۵/۰۵ و تصمیمگیری و رفتار اطلاعات ۹۲/۶۱ میباشد. بین متغیرهای شغل، تحصیلات و درآمد با سواد سلامت کلی ارتباط معنیداری مشاهده شد(۰۰۱/۰≥P)؛ در حالیکه بین سواد سلامت کلی با سن، جنسیت و محل سکونت ارتباط معناداری مشاهده نشد(۰/۰۵≤P).
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که اقشار آسیبپذیر به مراتب از سطح سواد پایینتری برخوردار هستند؛ همچنین باتوجه به تأثیر تحصیلات در بالارفتن سطح سواد سلامت افراد، بهتر است با استفاده از ظرفیت رسانههای جمعی، شبکههای اجتماعی، آموزش از طریق مراکز به گیرندگان خدمت در بهبود سطح سواد به عنوان یک تعیینکنندهی بالقوهی سلامت جامعه گام برداشت.
مریم عندلیب کندری، احمدرضا ورناصری، مریم قنبری خشنود، سید عابدین حسینی آهنگری، محمدکریم صابری، حمید بورقی،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش نهاد کتابخانههای عمومی کشور در ارایه خدمات اطلاعات سلامت در کتابخانههای عمومی شهر تهران، براساس دیدگاه کتابداران شاغل در این کتابخانهها انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ نحوهی گردآوری دادهها از نوع توصیفی است که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری ۱۵۰ کتابدار کتابخانههای عمومی شهر تهران است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامهی محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام شد.
یافتهها: وضعیت منابع اطلاعات سلامت موجود در کتابخانههای عمومی شهر تهران در اکثر منابع کم و بسیار کم است. میزان آشنایی کتابداران به موضوعهای حوزهی بهداشت و سلامت عمومی ۲۰ درصد است. میزان آشنایی کتابداران با خدمات اشاعهی گزینشی اطلاعات سلامت، با ۷۷/۴ درصد کم و بسیار کم است. میزان شرکت کتابداران در کارگاههای اطلاعرسانی پزشکی، با عدمشرکت ۷۰ درصدی کتابداران روبروست. آشنایی کتابداران با خدمات اشاعهی گزینشی اطلاعات سلامت کم و بسیار کم است. ۶۰ درصد از کتابداران با سامانههای اطلاعاتی پزشکی آشنایی ندارند. درصد آشنایی کتابداران با وبسایتهای داخلی حوزه پزشکی با ضعف ۶۰ تا ۷۸ درصدی روبرو است. درصد آشنایی کتابداران با وبسایت خارجی بینالمللی حوزهی سلامت متوسط است. کتابداران دلیل اصلی برای ارایهی خدمات گزینشی اطلاعات سلامت را ارتقای سطح سواد سلامت در جامعه میدانند. تقریباً۴۰ درصد از مراجعهکنندگان نسبت به بیماریهای واگیردار و غیرواگیردار در یک ماه تا سه بار درخواست دارند. همچنین مانع اصلی جهت ارایه خدمات اشاعهی گزینشی اطلاعات سلامت، نداشتن فرصت کافی توسط کتابدار برای ارایهی خدمات است.
نتیجهگیری: کتابخانههای عمومی کشور باید تدابیری بیندیشد که کتابداران را با حوزهی اطلاعات سلامت آشنا کرده و سیاستهایی را در این زمینه اعمال نمایند. میتوان با توجه به امکانات فنی مناسب کتابخانههای عمومی شهر تهران به ایجاد و دسترسی سامانهها و وبسایتهای حوزه بهداشت و سلامت داخلی و خارجی اقدام کرد و منابع و مدارک اطلاعات سلامت کتابداران را گسترش داد.
سارا هاشمی، شهلا فرامرزی، لعیا رحمانی پیروزی، آزیتا یزدانی،
دوره 18، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: سوختگی یکی از شایعترین آسیبها در سراسر جهان و ششمین عامل مرگو میر در ایران است. چالشهای مربوط به میزان بقای بیماران دچار سوختگی و همچنین مرگو میر ناشی از آن، منجر به پیشرفت در شناسایی عوامل خطر شده است. تشخیص زودهنگام و شناخت عوامل خطر ضروری است و ارایه مدلهای پیشبینیکننده میتواند مفید باشد. بر این اساس، این پژوهش با هدف مرور عملکرد هوش مصنوعی در پیشبینی بقا در بیماران سوختگی انجام گردید.
روشبررسی: این مطالعه از نوع مرور نظاممند است. جستجوی جامع پایگاههای Scopus، PubMed، (Institute of Electrical and Electronics Engineers (IEEE و Web of Science بدون محدودیت زمانی شروع تا ژانویه ۲۰۲۳ انجام شد. این مطالعه مرور نظاممند بر اساس موارد ترجیحی گزارش برای بررسیهای سیستماتیک و متاآنالیز انجام گردید. کلمات کلیدی و اصطلاحات مش مرتبط با سوختگی، هوش مصنوعی، بقا و پیشبینی در استراتژی سرچ بهکار رفتند.
یافتهها: از ۳۵۹۹ مطالعهی شناسایی شده، نه مطالعه در تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس گزارش مقالات، عوامل مؤثر شناخته شده در پیشبینی بقا در بیماران سوختگی، به چهار دستهی اطلاعات دموگرافیک، بالینی، آزمایشگاهی و بیماریهای همراه طبقهبندی شدند. از عوامل مؤثر شناخته شده در بقای بیماران که در بیش از ۴۰ درصد از مطالعات مورد بررسی قرار گرفته عبارتند از: سن، جنسیت، محاسبه سطح کلی سوختگی در بدن، آسیب ناشی از استنشاق و نوع سوختگی. نتایج نشان داد که در مطالعات مورد بررسی، حجم کمترین مجموعه داده مورد استفاده در تحلیلها ۹۲ نمونه بوده است. در مقابل، حجم بیشترین مجموعه داده مورد استفاده ۶۶۶۱۱ نمونه گزارش شده است. در ۳۳ درصد مطالعات، الگوریتمهای شبکه عصبی مصنوعی و جنگل تصادفی بهترین عملکرد را داشتند. معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی مدلها در مطالعات بازیابی شده متفاوت است.
نتیجهگیری: به کارگیری الگوریتمهای یادگیری ماشین در پیشبینی بقای بیماران سوختگی و تعیین عوامل مؤثر امیدوارکننده و مفید هستند. نتایج حاصل از عوامل مؤثر شناخته شده میتواند به پژوهشگران حوزهی علم داده در مرحله درک داده کمککننده باشد و در جمعآوری مجموعه دادهی اولیه به عنوان یک نقشهی راه عمل کند.