34 نتیجه برای آموزش
حسین درگاهی، مرجان قاضی سعیدی، مقصود قاسمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
گسترش روز افزون دسترسی به سخت افزارها و نرم افزارهای مناسب برای آموزش الکترونیکی، به خصوص توسعه شبکه جهان گستر وب، افق جدیدی را پیش روی موسسات آموزشی نهاده است. اهمیت این مسئله در حوزه علوم پزشکی که با جان انسانها سر و کار دارد دو چندان است، زیرا علاوه بر مسائل آموزشی، پژوهشی، و تولید اطلاعات، درمان صحیح و اصولی بیماران نیز در سایه آشنایی با اطلاعات روز آمد و روشهای جدید امکان پذیر است. بدین لحاظ علم پزشکی از دستاوردهای فناوری اطلاعات به سرعت و با همه امکانات بهره می گیرد تا اطلاعات مورد نیاز را سریعاً در دسترس پزشکان قرار دهد. این مقاله به بررسی جایگاه آموزش الکترونیکی در علوم پزشکی می پردازد.
این مقاله از نوع مروری بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از مستندات چاپی و الکترونیکی مرتبط با موضوع صورت گرفته است. برای پیاده سازی آموزش الکترونیکی در حوزه علوم پزشکی به یک سری از زیر ساختها و استانداردها و مهارتهایی نیاز است که قبل از پرداختن به آموزش الکترونیکی باید مورد توجه دانشگاههای علوم پزشکی قرار گیرد . این زیر ساختها و استانداردها نقش ویژه ای در موفقیت اجرای آموزش الکترونیکی ایفا می کنند.
با عنایت به مزایایی که آموزش الکترونیکی ذاتاً آن را داراست در لزوم توسعه آموزش الکترونیکی علوم پزشکی تردیدی وجود ندارد ولی آنچه که مهم است نحوه دسترسی موثر به این نوع از آموزش است . لذا پیشنهاد می گردد با تطبیق فرایندهای موجود در دنیا و با استفاده از تجارب کشورهای سرآمد در این زمینه مناسب ترین روش آموزش الکترونیکی انتخاب و نسبت به پیاده سازی آن اقدام شود.
علی اکبر عبداللهی، عین الله ملایی، قنبر روحی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان شیوع ایدز در کشورهای مختلف از جمله ایران رو به پیشرفت است، برای پیشگیری از این بیماری اکثر دانشمندان معتقد به آموزش همگانی هستند. به نظر می رسد کیفیت یادگیری به میزان وسیعی به کیفیت آموزش بستگی دارد و یکی از عوامل مهم و موثر در کیفیت آموزش، روش تدریس است. لذا ما بر آن شدیم که سه روش سخنرانی، استفاده از دفترچه آموزشی و سخنرانی توأم با دفترچه آموزشی را در میزان آگاهی دختران دبیرستانی شهرگرگان نسبت به بیماری ایدز بسنجیم.
روش بررسی: این پژوهش به صورت نیمه تجربی چهار گروهی انجام گرفت. جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان دبیرستانی منطقه یک شهرگرگان بود که به صورت تصادفی تعداد 88 دانش آموز از چهار دبیرستان و در هر دبیرستان یکی از مجموعه کلاسهای سوم دبیرستان انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه بوده است که طبق برنامه از قبل تعیین شده در دو مرحله میزان آگاهی مورد سنجش قرار گرفت. مرحله اول قبل از مداخله و مرحله دوم دو هفته بعد از مداخله و در گروه شاهد هیچ مداخله ای صورت نگرفت، نتایج داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری تی زوج و تست توکی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها : میزان آگاهی قبل و بعد از آموزش درگروه اول (شاهد) و گروه دوم (دفترچه آموزشی) تفاوت معنی داری نداشته است. در گروه سوم (روش سخنرانی) بین میزان آگاهی دانش آموزان در قبل و بعد از آموزش اختلاف معنی داری وجود داشت. در گروه چهارم (سخنرانی و دفترچه آموزشی) نیز بین میزان آگاهی قبل و بعد از آموزش اختلاف معنی داری وجود داشت. با توجه به آزمون آماری تست توکی بین گروه اول و سوم و همچنین بین گروه اول و چهارم در میزان آگاهی اختلاف معنی داری وجود داشت، اما بین بقیه گروه ها تفاوت معنادار نبود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، روش سخنرانی توأم با استفاده از دفترچه آموزشی یکی از بهترین روشها در افزایش آگاهی دانش آموزان نسبت به بیماری ایدز است. هر چند که روش استفاده از سخنرانی به تنهایی نیز با عث افزایش آگاهی می شود.
جواد شجاع فرد، حیدر ندریان، محمد حسین باقیانی مقدم، سید سعید مظلومی محمود آباد، حمید رضا صنعتی، محسن عسگرشاهی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی عروقی اولین عامل مرگ ومیر در ایران شناخته شده که میتواند بار بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی عظیمی را بر جامعه تحمیل کند. خودمراقبتی، یکی از جنبه های مهم درمان دربیماران مبتلا به نارسایی قلبی است. لازم است که آموزش خودمراقبتی غیر دارویی، قسمتی از برنامه درمانی روزانه این بیماران در بیمارستانها و مراکز بهداشتی درمانی باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی بر رفتار خود مراقبتی و موانع و منافع انجام آن در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در شهر تهران انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مداخله ای، تعداد 180 نمونه از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان قلب شهید رجایی شهر تهران انتخاب شد که در دو گروه آزمون(90n=)و شاهد(90n=) قرار گرفتند. بیماران مورد بررسی به مدت 1 ماه توسط یک گروه آموزشی تحت آموزش قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه و طی مصاحبه با بیماران قبل و بعد از مداخله جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با بکار گیری آمار توصیفی و آزمونهای کای اسکوئر، تی مستقل و زوج شده، آنالیز واریانس و توکی تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: پس از مداخله میزان انجام رفتارهای خودمراقبتی (5/74%) و منافع درک شده انجام این رفتارها(35/19%) در گروه مداخله بطور معنی داری افزایش(001/0P<) و موانع درک شده انجام این رفتارها(76/27%) نیز بطور معنی دار کاهش(001/0P<) یافت. هیچ تغییر قابل توجهی در این متغیرها در گروه شاهد مشاهده نشد.
بحث و نتیجه گیری: مداخله برای ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی ضروری است. برنامه آموزشی اجرا شده در مطالعه حاضر در بهبود رفتارهای خودمراقبتی این بیماران و مثبت نمودن درک آنها از منافع و موانع انجام این رفتارها مؤثر واقع شده است. ارائه دهندگان مراقبتهای بهداشتی و پرستاران می توانند با بکارگیری چنین برنامههای آموزشی نقش بسیار مؤثرتری در بهبود رفتارهای خودمراقبتی و نهایتاً کیفیت زندگی این بیماران داشته باشند.
فاطمه استبصاری،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : در گزارش (2010) Health People افزایش فعالیت فیزیکی در جوانان، در صدر اولویتهای بهداشتی قرارگرفته است. یک نوجوان تمایل دا رد تا سطح فعالیت فیزیکی خود را تا بزرگسالی حفظ کند و شیوه زندگی اساسا در این دوران شکل میگیرد. فعالیت فیزیکی یکی از اجزای سبک زندگی میباشد. بی تحرکی و فعالیت فیزیکی ناکافی در کنار تغذیه نامناسب منجر به افزایش بیماریهای مزمن بخصوص بیماری های قلبی وعروقی، دیابت، پوکی استخوان میشود.
روش بررسی: این مطالعه یک برنامه آموزشی از نوع مداخله ای است که بر روی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 86 در دو گروه مداخله و کنترل (هرگروه 300 نفر) انجام شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک، سوالات سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد بود. در ابتدا میزان آگاهی نگرش و عملکرد کلیه دانش آموزان ارزیابی شد. برنامه آموزشی مداخله ای شامل 8 ساعت آموزش به صورت جلسات هفتگی، هرجلسه 1 ساعت، در طول یک دوره 2 ماهه و بصورت جلسات سخنرانی، پرسش و پاسخ، توزیع جزوه و پمفلتهای آموزشی و نمایش فیلم در زمینه اهمیت و مزایای فعالیت فیزیکی، مشکلات ومسایل ناشی از عدم فعالیت فیزیکی مناسب، لزوم تداوم فعالیت فیزیکی مطلوب و اثرات آن در آینده اجرا شد. پس از گذشت 2 ماه از مداخله، دو گروه مقایسه شدند.دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش STATA تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: این مطالعه نشان داد که قبل از آموزش، اختلاف آماری معنی دار بین گروه های مورد مطالعه از نظر آگاهی نگرش و عملکرد وجود نداشت. اما پس از مداخله آموزشی، افزایش معنی داری در میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد گروه مداخله ملاحظه گردید( 001/0p< ). مداخله آموزشی به اندازه 15 امتیاز در ارتقاء آگاهی، 5 امتیاز در ارتقاء نگرش و 6/1 امتیاز در بهبود عملکرد تاثیر داشت.از بین عوامل موثر، متغیرهای تحصیلات مادر وشغل پدر بر آگاهی، پایه تحصیلی بر نگرش و تحصیلات مادر بر عملکرد دانش آموزان موثر است.
بحث و نتیجه گیری: فعالیت فیزیکی یکی از اجزای سبک زندگی و به عنوان یک اولویت بهداشتی جوانان می باشد. مداخله آموزشی سبب ارتقاء آگاهی- نگرش و عملکرد جوانان در زمینه فعالیت فیزیکی میشود.
حسین درگاهی، مرجان قاضی سعیدی، مقصود قاسمی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : آموزش الکترونیکی یک فرآیند جدید در آموزش است که براساس فناوریهای رایانهای، چند رسانهای و پردازشگرها، شکل گرفته است. با پیشرفت آموزش الکترونیکی، آموزش علوم پزشکی نیز از ظرفیت های آن در زمینههای مختلف بهره جسته است.برای توفیق در پیاده سازی آموزش الکترونیکی و بهره مندی از ظرفیتها و گریز از تهدیدهای احتمالی در کشور، پرداختن به
مطالعات تطبیقی و بهره برداری از تجارب دانشگاهی موفق در کشورهای پیشرو در زمینه آموزش الکترونیکی لازم و ضروری است.
روش بررسی: این پژوهش بصورت تطبیقی و توصیفی - مقطعی در طول سالهای 2007 و 2008 میلادی با استفاده از سایت تعداد هشت دانشگاه در کشورهای پیشرو و منتخب در زمینه آموزش الکترونیک علوم پزشکی در پنج قاره دنیا و بهره برداری از تعداد شصت و دو منبع و کلید واژههای آموزش الکترونیکی، رشته های علوم پزشکی، فناوری ارتباطات، بررسی تطبیقی، دانشگاه انجام شده است. در نهایت، فعالیتهای انجام شده در دانشگاههای مزبور با وضعیت موجود آموزش الکترونیکی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور که در این خصوص عملکرد بهتری داشته اند، مورد مقایسه قرار گرفته است.
یافتهها: یافتههای بدست آمده نشان میدهد دانشگاه منچستر در انگلستان و دانشگاه دکین در استرالیا در زمینه راه اندازی و ایجاد دورههای آموزش الکترونیکی در رشته های علوم پزشکی از قدمت و تجربه بیشتری برخوردار هستند. در کلیه دانشگاههای پیشرو ارزیابی دانشجویان بصورت حضوری، آنلاین و ترکیبی است. در دانشگاههای کشور افریقای جنوبی کلیه آموزشهای الکترونیکی بصورت رشتههای منجر به مدرک ارائه میشود، در حالیکه در سایر دانشگاهها بصورت دورههای تک درس، کوتاه مدت و رشتههای منجر به مدرک در اختیار علاقمندان قرار میگیرد. ارائه رشتهها و دورههای علوم بهداشتی بصورت الکترونیکی نسبت به سایر رشتهها و دورهها در دانشگاههای مورد مطالعه بیشتر است.
بحث و نتیجه گیری: بنظر میرسد دانشگاههای مورد مطالعه در کشورهای منتخب درخصوص تاریخچه، واحد متولی، ملزومات ورود، نوع ارزیابی، نحوه ارائه تکالیف، روش ثبت نام و نوع آموزش الکترونیکی بکار رفته بصورت متفاوت با یکدیگر عمل میکنند. نتایج این بررسی نشان داد که سیستم آموزش الکترونیکی در دانشگاه علوم پزشکی کشور در مقایسه با کشورهای پیشرو، کاستیهایی دارد. لازمه موفقیت در بکارگیری موفق این سیستم برقراری زیر ساختهای فناوری و فرهنگی و ارتقاء مهارت مورد نیاز کاربران است.
فریبا نان بخش، حمیده محدثی، افسانه امیرابی، معصومه حاجی شفعیها، فرزانه برومند، فاطمه بهادری، سریه گل محمدلو،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سالمندی فرآیندی است که تغییرات ناشی از آن غیر قابل اجتناب است ولی می توان با رعایت نکات بهداشتی از بروز مشکلات این دوران تا حدود زیادی پیشگیری کرد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بهداشت برآگاهی، نگرش و عملکرد زنان سالمند در ارومیه طراحی شد.
روش بررسی: پژوهشی نیمه تجربی با استفاده از پرسشنامه قبل و بعد از آموزش طراحی شد. اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوا و پایایی آن از آزمون مجددtest retest)) استفاده شد. 200 خانم سالمند 80-54 ساله معرفی شده از طریق کارشناسان بهداشت پرسشنامه پیش آزمون را تکمیل نمودند. بعد از آنالیز اطلاعات، برنامه آموزشی طراحی و در 3 روز آموزش اجرا شد. آزمون ثانویه 6 ماه بعد در قالب پرسشنامه پس از آزمون بعمل آمد. اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون های آماری t زوج، مک نمار و آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: امتیاز دریافتی افراد در مرحله قبل و بعد از آموزش به ترتیب 86/5 ± 16/29 و 3/ 6± 26/34 بود که آزمون T-test (P < 0/001) تاثیر آموزش بهداشت بر افزایش میانگین آگاهی، نگرش و عملکرد افراد مورد مطالعه را تایید میکند. امتیاز افراد بازنشسته نسبت به خانه دار در مرحله قبل و بعد از آزمون بیشتر بود و همچنین با افزایش سطح سواد بر میانگین امتیاز افزوده شده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای طرح میتوان نتیجه گرفت که در همه گروهها سطح آگاهی، نگرش و عملکرد بهبود یافته بود.
حامد رضا خانی مقدم، داوود شجاعی زاده، عبدالاحد نبی اللهی، سهیلا معز،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: پایان نامه به عنوان یکی از منابع اطلاعاتی در زمره فعالیتهای پژوهشی است .هدف این پژوهش تعیین گرایشهای موضوعی در سالهای 89-1349 و بررسی میزان انجام فرآیند مداخله آموزشی و نوع مداخله در پایان نامهها میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا انجام گردید. مبنای تعیین موضوع، مقولههای برگرفته از سرعنوانهای موضوعی پزشکی کتابخانه ملی پزشکی آمریکا میباشند. جامعه مورد بررسی کل 336 پایان نامه موجود در رشته آموزش بهداشت است. برای تجزیه تحلیل دادهها نرم افزار15 spss مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: دراین دوره مورد بررسی بیشترین پایان نامههای دفاع شده به ترتیب به دانشگاههای علوم پزشکی تهران با 210 پایان نامه(5/62 درصد)، تربیت مدرس با 85 پایان نامه(3/25 درصد) و علوم پزشکی ایران با 41 پایان نامه(2/12 درصد) اختصاص دارد. عمده گرایش موضوعی پایان نامهها در مقطع ارشد مقوله بیماریها(8/23 درصد) و در مقطع دکترای تخصصی موضوع پیشگیری از بیماریها (2/26 درصد) بود.
نتیجه گیری: گرچه در دهه اخیر استفاده از موضوعات جدید و غیر تکراری بیشتر شده است و همچنین استفاده از مداخله آموزشی در اجرای پایان نامهها به شدت روند رو به رشدی به خود گرفته است، اما هنوز به برخی از موضوعات مهمی همچون آموزش به بیمار توجه چندانی نشده است. به نظر میرسد راهکارهایی همچون تهیه بانک اطلاعاتی مناسب از پایان نامههای رشته آموزش بهداشت بتواند راهنمای مناسبی جهت انتخاب موضوعات جدید و غیرتکراری پایان نامههای دانشجویان باشد.
سید جمال الدین طبیبی، محمدرضا ملکی، مهسا قاضی عسگر،
دوره 5، شماره 5 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش باقیمانده غذایی بخصوص در بیمارستان میتواند منجر به کاهش دریافت غذا و رضایت مشتری و نیز افزایش هزینه درمان شود. هدف این مطالعه تعیین تاثیر آموزش اصول خدمات غذایی به کارکنان بخش غذا بر میزان باقیمانده غذایی جهت ارتقای کترینگ بیمارستان میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی از نوع کاربردی است. جامعه آن، کارکنان و بیماران بخشهای ارتوپدی، شیمی درمانی و جراحی و همراهان آنها است(130n=) و نمونه گیری به صورت سرشماری میباشد. ابزار مطالعه پرسشنامه رضایت سنجی و چک لیست مشاهدهای باقیمانده غذایی است. پرسشنامه، توسط افراد مورد مطالعه و چک لیست مشاهدهای توسط خود پژوهشگران، تکمیل گردید. روایی و پایایی ابزار بوسیله روایی سازه و ضریب آلفا کرونباخ، تعیین شد. جهت بررسی تاثیر آموزش مذکور از آزمون t-testو آزمونهای توصیفی استفاده شد.
یافتهها: بین میزان باقیمانده غذایی قبل و بعد از آموزش پرسنل تفاوت معنی داری مشاهده شد(001/0p=،36/5- =t). میانگین باقیمانده غذا در وعده صبحانه در بعد از آموزش از 8/1 به 7/0، وعده نهار از 09/2 به 89/1 و در وعده شام از 2/2 به 6/1 تنزل نمود.
نتیجه گیری: به نظر میرسد برنامههای آموزشی برای کارکنان بتواند سطح دانش آنها را نسبت به وظایف خود افزوده و نقاط ضعف و قوت آنها را در راستای بهبود کیفیت عملکرد، به نحوی که منجر به رضایت مشتری و سودآوری بیمارستان شود، نشان دهد.
علی کشتکاران، زهرا کاوسی، آرین قلی پور، ساناز سهرابی زاده، زهرا شرفی،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دلبستگی شغلی حالت ذهنی مثبت و مرتبط با شغل است که با انرژی، فداکاری و جذابیت شغل، مشخص میشود. از آنجا که ماهیت و کیفیت خدمت رسانی به بیماران با عملکرد پرستاران، وابستگی زیادی دارد، این مطالعه به بررسی دلبستگی شغلی پرستاران و عوامل تاثیرگذار بر آن پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی بصورت مقطعی بین 273 نفر از پرستاران شاغل در بخشهای بستری بیمارستانهای نمازی و فقیهی شیراز، با نمونه گیری دو مرحله ای در سال 1389، انجام گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوا و پایایی آن بترتیب از طریق نظرات کارشناسان متخصص و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ(86%) تایید شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS از طریق آمار توصیفی و آزمون همبستگی انجام گردید.
یافتهها: میانگین دلبستگی شغلی برابر با 51/10±95/58 بوده و ارتباط آماری مثبت و معنی دار بین دلبستگی شغلی پرستاران با رفتار شهروندی سازمانی، رضایت شغلی، تمایل به ترک سازمان، تعهد سازمانی، شناخت و پاداش، عدالت سازمانی، حمایت سازمان - سرپرست و ویژگیهای شغلی مشاهده گردید(001/0p<). قویترین ارتباط بین دلبستگی شغلی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی(512/0=r) بود.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش بیانگر اهمیت دلبستگی شغلی و فاکتورهای مرتبط با آن میباشد. پرستاران بخش بزرگی از سیستم سلامت را به خود اختصاص میدهند و عدم دلبستگی شغلی آنان، آسیبهای بسیاری به بیمارستانها و نهایتاً اجتماع وارد مینماید. بنابراین دلبستگی شغلی را میبایست در سیاستگذاریهای مرتبط با پرستاران مورد توجه قرار داد.
محمودرضا گوهری، سید جمال الدین طبیبی، امیر اشکان نصیری پور، محمد محبوبی،
دوره 6، شماره 4 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پاسخگویی فرایندی است که تمام سازمانهای خدماتی اعم از بیمارستانها نیازمند اجرای آن به منظور مشروعیت بخشیدن به فعالیتهای خود میباشند، به همین منظور این پژوهش به مطالعه هفت بعد پاسخگویی در بیمارستان های آموزشی کشور پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی، در نیمه دوم سال 1390 در 5 بیمارستان بزرگ آموزشی درمانی در 5 نقطه از کشور انجام شده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با هفت بعد(اخلاقی، فرهنگی، مالی، عملکردی، قانونی، اطلاع رسانی و ساختاری) و 24 گویه جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها: تعداد کل افراد مورد مطالعه 454 نفر بود. بیشترین(1/40 درصد) و کمترین(8/6) سن افراد مورد مطالعه در گروه سنی 29-21 سال و بالاتر از 50 سال بود.
یافته های پژوهش میانگین بعد ساختاری را با بیشترین(97/0 ±54/3) و بعد اطلاع رسانی را با کمترین میانگین(96/0±45/3) نشان داد. امتیاز میانگین پاسخگویی بیمارستان شهر رشت با بیشترین(61/0±99/3) و بیمارستان شهر تهران با کمترین میانگین(67/0 ±02/3) بود. همبستگی بین تمام ابعاد مورد مطالعه تایید و میانگین کلی پاسخگویی در بیمارستان های آموزشی کشور متوسط به بالا ارزیابی گردید.
نتیجهگیری: نگرش بیماران نسبت به پاسخگویی بیمارستان های آموزشی کشور متوسط به بالا بوده است. لذا به نظر میرسد دفتر یا واحدی به نام پاسخگویی و اعتبار بخشی و ممیزی مستمر ابعاد آن به منظور پیشبرد اهداف عالی بیمارستان، امری ضروری است.
محمود بیگلر، پیوند باستانی، سودابه وطن خواه،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در نقشه نظام سلامت جمهوری اسلامی ایران در افق 1404، تولیت و ارائه خدمات سلامت بعنوان مهمترین حوزهها مطرح شدهاند، این پژوهش به بررسی مهمترین چالشهای تولیتی نظام آموزش پزشکی کشور از دیدگاه صاحبان فرایند آموزش پرداخته است.
روش بررسی: پژوهش کیفی حاضر به روش تحلیل ساختار و تحلیل درون مایه به گردآوری دیدگاه جمعی اعضای هیات علمی دانشگاههای علوم پزشکی کشور پرداخته است. دادهها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند جمع آوری شد و بمنظور افزایش مقبولیت آن از 4 معیار روش لینکن و گوبا استفاده گردید. در نهایت درون مایهها توسط افراد با تجربه در زمینه تحقیقات کیفی که دارای تضاد منافع با موضوع نبودند، استخراج شد.
یافتهها : از میان 24 عضو هیات علمی مورد مصاحبه، 7 نفر زن و 17 نفر مرد و از نظر مرتبه علمی، 5 نفر استاد، 8 نفر دانشیار، 9 نفر استادیار و 2 نفر مربی بودند. یافتههای حاصل از مصاحبهها در قالب سه محور اصلی تولیت در نظام سلامت به صورت درون مایههای اصلی و فرعی طبقه بندی گردیده به طوریکه در هر محور به ترتیب دو، دو و پنج درون مایه اصلی شناسایی شدند.
نتیجهگیری: از آنجا که چالشهای استخراج شده از مصاحبههای حاضر در زمره مداخلات ضروری هستند که برای دستیابی به کارکردهای تولیتی نظام سلامت و به تبع آن آموزش پزشکی، ضروری شمرده شدهاند، لازم است ضمن توجه دقیقتر به آنها، نسبت به طراحی راهکارهای عملی و اجرایی اقدام گردد.
مصطفی لنگری زاده، الهه گوزلی، فرحناز صدوقی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: توسعه فنآوری اطلاعات و ارتباطات موجب تحولات عظیمی در حوزههای مختلف شده است.
مدارک پزشکی الکترونیکی سیستمی با ارزش جهت دسترسی به اطلاعات بیمار در بیمارستان ها میباشد. هدف پژوهش، بررسی و مقایسه وضعیت بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از نظر فنی، سازمانی و قانونی جهت استقرار سیستم مذکور بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی بوده و جامعه پژوهش 98 نفر از مدیران ارشد و میانی بود. در این مطالعه از روش سرشماری استفاده و جامعه پژوهش به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه دو قسمتی آگاهی و استانداردهای مورد نیاز جهت اجرای سیستم بود. روایی و پایایی پرسشنامه ارزیابی و دادهها از طریق SPSS تحلیل گردید.
یافتهها : از بین پنج بیمارستان مورد مطالعه، آگاهی افراد جامعه پژوهش در حد متوسط بود. از لحاظ وجود الزامات، تفاوت معنیداری بین میانگین امتیازات استقرار مدارک پزشکی الکترونیکی از نظر مجموع سه متغیر بین بیمارستان "د" با بقیه بیمارستانها میباشد و سایر بیمارستانها با هم اختلاف معنی داری ندارند.
نتیجهگیری: از بین پنج بیمارستان مورد مطالعه، سه بیمارستان "الف"، "ج" و "ب" دارای آمادگی مناسب برای استقرار مدارک پزشکی الکترونیکی میباشند و دو بیمارستان دیگر آمادگی لازم را نداشتند. این در حالی است که پیاده سازی مدارک پزشکی الکترونیکی کیفیت خدمات سلامت، ایمنی بیمار و سرعت رسیدگی به بیماران را افزایش داده و منجر به کاهش هزینههای سلامت میشود، از این رو پیشنهاد میگردد بیمارستانها جهت استقرار سیستم، اقدامات لازم را انجام دهند.
زهره سهرابی، زهرا مجیدی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اولین گام اساسی در تدوین برنامههای ارتقای کیفیت، شناخت ادراکات و انتظارات مشتریان خدمت از کیفیت خدمات، تعیین شکاف و اتخاذ راهکارهایی برای رفع این شکاف است. پژوهش حاضر با هدف تعیین شکاف کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه مدیران آموزشی، اعضای هیأت علمی و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی مقطعی در میان دانشجویان، اعضای هیأت علمی و مدیران آموزشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. 384 نفر دانشجو، 384 نفر استاد و 83 مدیر با روش نمونه گیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه پنج بعدی SERVQUAL بود. با استفاده از این پرسشنامه ادراک پاسخگویان از وضع موجود و انتظارات آنها از وضع مطلوب کیفیت خدمات آموزشی تعیین شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS18 و آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه صورت گرفت.
یافتهها : در هر پنج بعد خدمت و ابعاد، شکاف کیفیت وجود دارد. در میان هر سه گروه دانشجویان، استادان و مدیران بیشترین میانگین شکاف کیفیت مربوط به بعد پاسخگویی بترتیب(1/42-، 1/17-، 1/09-) و کمترین میانگین شکاف مربوط به بعد اطمینان بترتیب(1/07-، 0/87-، 0/77-) بود.
نتیجهگیری: انتظارات دانشجویان ، استادان و مدیران فراتر از ادراک آنها از وضعیت موجود است و در هیچکدام از ابعاد خدمت، انتظارات آنها برآورده نشده است . برنامه ریزی بهتر در خدمترسانی و افزایش مهارتها، بعنوان راهکارهایی برای کاهش شکاف کیفیت خدمات آموزشی پیشنهاد میشود.
فاطمه کشمیری، عاطفه مصیبی،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در راستای رشد توانمندیهای تدریس و آماده سازی دانشجویان دکترای تخصصی برای ایفای نقش بعنوان اعضای هیئت علمی آینده دانشگاههای علوم پزشکی، مطالعهی حاضر با هدف تعیین میزان توانمندی دانشجویان دکترای تخصصی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران در رابطه با فنون تدریس و نیازسنجی از آنان انجام شده است.
روش بررسی : پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است که بصورت مقطعی در سال1390 انجام شد. جامعه مورد مطالعه دانشجویان دکترای تخصصی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که بصورت سرشماری در مطالعه وارد شدند . ابزار مورد استفاده پرسش نامه سنجش توانمندی تدریس بود که شامل مشخصات فردی و 16 گویه در دو بخش توانمندی و نیاز آموزشی است که روایی آن به تایید رسید و جهت تعیین پایایی، میزان آلفای کرونباخ نیاز آموزشی برابر 94/0 و توانمندی آموزشی به میزان 87/0، تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافتهها : دانشجویان دکترای تخصصی توانمندی تدریس خود را در سطح "آشنایی بدون تسلط اجرایی" اعلام کردند و کمترین میزان توانمندی دانشجویان در رابطه با حیطهی ارزشیابی فراگیران تعیین شد. دانشجویان با کسب میانگین 85/3 از 5 ، نیاز به آموزش و کسب تجربه در کلیهی حیطههای مورد بررسی را ابراز کردند. بیشترین نیازهای آموزشی در موضوعات مرتبط با نحوهی ارائهی سخنرانی(میانگین 1/4)، چگونگی ارائهی مطالب درسی(میانگین 02/4) و روشهای ایجاد انگیزه(میانگین 01/4) تعیین شد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه، موید لزوم برنامه ریزی مستمر جهت رشد توانمندیهای تدریس دانشجویان تحصیلات تکمیلی و آماده سازی آنان جهت ایفای نقش مدرس در آینده است .
فرحناز صدوقی، ملیحه صادقی، مصطفی لنگری زاده، الهه گوزلی،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دورا آسیب شناسی ، از زیرشاخههای دورا پزشکی است که افق جدید ی را در آسیب شناسی به خصوص سامان دادن به مشاورهها گشوده است. این پژوهش، با هدف تعیین امکان اجرای دورا آسیب شناسی در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران تدوین شده است.
روش بررسی : پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی است. جامعهی پژوهش 36 نفر و شامل: 8 نفر از مدیران و سرپرستان، 20 نفر آسیب شناس و 8 نفر از کارکنان انفورماتیک در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. ابزار گردآوری دادهها، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن ارزیابی شد و برای تعیین پایایی از شیوه آزمون – باز آزمون استفاده گردید. دادههای گردآوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی شامل: فراوانی، میانگین و درصد، در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شد.
یافتهها : بر اساس نتایج پژوهش حاضر، 62/65 درصد بیمارستانهای مورد مطالعه امکانات سخت افزاری داشتن د. الزامات قانونی که در برگیرندهی مسائل امنیتی و محرمانگی اطلاعات است 71/95 درصد بود و هیچ دستورالعمل و قانون مدونی در مورد اجرای سلامت از راه دور و همچنین دورا آسیب شناسی در این مراکز وجود نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت فراوان دورا آسیب شناسی، لازم است زیرساختهای نرم افزاری و سخت افزاری مورد نیاز فراهم و امکانات موجود تقویت گردد و همچنین برای حمایت از حقوق بیماران و کارکنان سلامت و جهت اجرای هرچه بهتر این فناوری نوین قوانین و دستورالعملهای خاص تدوین شود.
ابراهیم شفیعی، فضل اله موسوی، مهدی غرسی منشادی ، نایب فدایی دهچشمه، علیرضا بیباک، محمد ازمل،
دوره 8، شماره 6 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : درک پرستاران از معنویت، میتواند در نحوهی رفتار و تعامل آنان با بیماران در راستای ارایه مراقبتهای معنوی موثر باشد. هدف این مطالعه تعیین ادراک، توانمندی و کفایت آموزش پرستاران دربارهی معنویت و مراقبت معنوی در بیمارستانهای شهر گناوه میباشد.
روش بررسی : مطالعهی حاضر مطالعهای توصیفی است که به صورت مقطعی در سال 1392 در میان 111 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر گناوه وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بوشهر انجام گردید . از پرسش نامه مقیاس معنویت و مراقبت معنوی برای جمع آوری دادهها استفاده گردید. برای تحلیل دادهها نیز از آمار توصیفی استفاده ش د .
یافتهها: میانگین کلی معنویت و مراقبت معنوی 3/86 از 5 بود. از میان جنبههای نه گانه نیاز، ارتباط معنویت با باور و ایمان به خدا و تعالی، بیشترین و عقاید و ارزشها، کمترین میانگین را به خود اختصاص دادند. 78/7 درصد از شرکت کنندگان با نیازهای معنوی بیماران مواجه شده و 74/6 درصد آموزشهای موجود دربارهی مسائل مرتبط با مراقبت معنوی را کافی ندانستند.
نتیجهگیری: اگرچه اکثر شرکت کنندگان قادر به برآورده کردن نیازهای معنوی بیماران بودند، اما بیشتر پرستاران آموزشهای موجود دربارهی مسائل مرتبط با مراقبت معنوی را کافی ندانستند. بنابراین وارد کردن مراقبت معنوی در کریکولوم آموزشی رشتههای پرستاری و نیز برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی در این زمینه میتواند سودمند واقع گردد.
سعید آصف زاده ، ساناز تقی زاده ، علی حیرانی، رفعت محبی فر ، جلال عربلو،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: به منظور بهبود استقرار حاکمیت بالینی در بیمارستان های کشور، آگاهی از ابعاد مختلف مربوط به اجر ا و ارزیابی آن حائز اهمیت است. مطالعه ی حاضر با هدف درک و تعیین موانع و چالش های استقرار و ارزیابی حاکمیت بالینی در بیمارستان های آموزشی قزوین از دیدگاه گروهی از ذینفعان، انجام شد. روش بررسی: پژوهش کیفی حاضر با استفاده از مصاحب ههای نیمه ساختار یافته با 17 نفر از مدیران ارشد و میانی بیمارستانی، کارشناسان حاکمیت بالینی در شش بیمارستان آموزشی و کارشناسان حاکمیت بالینی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام شد. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل چارچوبی استفاده شد. یافته ها: موانع و چالش های استقرار و ارزیابی حاکمیت بالینی در بیمارستان های آموزشی قزوین، در سه موضوع اصلی: پیشرفت محورهای هفت گانه حاکمیت بالینی و علل عدم پیشرفت، چال شهای استقرار حاکمیت بالینی، و چال شهای نظام ارزیابی حاکمیت بالینی تبیین گردید. تغییر » ،« ارتقای سطح آگاهی کارکنان بالینی درباره ی حاکمیت بالینی » نتیجه گیری: مطالعه ی حاضر، پرداختن به سه مقوله ایجاد سطوح مشارکت بیشتر بین » و ،« فرهنگ سازمانی به گونه ای که آن را هر چه بیشتر پذیرای حاکمیت بالینی نماید را به عنوان نیازهای استقرار حاکمیت بالینی نشان میدهد. « پزشکان و مدیران، بیماران و متخصصان و گروه های حرفه ای بدیهی است نقش و حمایت مدیران ارشد در پرداختن به موضوعات فوق و فراهم آوردن منابع و سایر زیرساخت ها بسیار حیاتی است
دکتر محمود نکویی مقدم، سجاد دلاوری، دکتر محمدحسین قربانی، سمیه دلاوری، مژگان فردید،
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مشارکت کارکنان و سازگاری سازمانی دو متغیر اساسی و اثرگذار بر عملکرد سازمانها هستند. مدیران باید ضمن توجه ویژه به این دو متغیر، سعی کنند همواره آنها را بهبود بخشند. در این راستا، پژوهش حاضر به تعیین ارتباط بین مشارکت سازمانی و سازگاری سازمانی در بیمارستانهای عمومی آموزشی کرمان پرداخته است.
روش بررسی: جامعهی پژوهش حاضر، شامل کلیهی کارکنان سه بیمارستان عمومی آموزشی کرمان بود که به تعداد 1370 نفر برآورد گردیدند. جهت انتخاب نمونه به تعداد 302 نفر، از روش نمونهگیری نظاممند استفاده گردید. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد دنیسون گرداوری شد و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس و آزمونهای پس تجربه، تحلیل گردیدند.
یافتهها: بر اساس یافتههای به دست آمده، دو متغیر مشارکت و سازگاری و شاخصهای مربوط به هر کدام در سطح قابل قبولی قرار داشتند. بین دو متغیر اصلی شاخصهای مربوط به آنها رابطهی مثبت و معناداری مشاهده شد. علاوه بر این، متغیرهای مزبور در بیمارستانهای مورد مطالعه با هم اختلاف معناداری داشتند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر میتواند به عنوان مکملی برای ارزیابی و پیشبینی اولویتهای تغییر در بیمارستانهای مذکور و تدوین بهتر راهبردها برای اجرای موفقیتآمیز فنون و فرایندهای مدیریت به کار گرفته شود.
مینا سادات هاشمی پرست، رویا صادقی، محمدرضا قانع پور، کمال اعظم، آذر طل،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: به رغم ظهور شیوه های نوین آموزشی، دغدغه ارزیابی اثربخشی این روشها همچنان پابرجاست. مطالعه حاضر با هدف"تعیین و مقایسه تاثیر دو شیوه آموزش الکترونیک و سخنرانی بر میزان آگاهی کارکنان اداری بخش های بالینی بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در زمینه کنترل عفونت های بیمارستانی" انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعهی نیمه تجربی، 98 نفر از کارکنان اداری بخش های بالینی بیمارستان، در دو گروه "آموزش به روش سخنرانی و الکترونیک" وارد شده که گروه اول به شیوهی سنتی و گروه دوم به شیوهی الکترونیک آموزش داده شدند. به منظور سنجش آگاهی دو گروه در زمینه کنترل عفونت های بیمارستانی و نگرش نسبت به آموزش الکترونیک، از پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی و ویلکاکسون تحلیل شد.
یافته ها: بین میانگین نمره های آگاهی فراگیران قبل و بعد از آموزش، در داخل هر یک از گروه های آموزش سخنرانی(0/01p=) و الکترونیکی(0/01p=) اختلاف معناداری وجود داشت. هم چنین اختلاف میانگین نمره های بین دو گروه بعد از مداخله آموزشی معنی دار بود(0/02p=)؛ به طوری که میانگین نمره آگاهی فراگیران در گروه سخنرانی بیش از روش الکترونیک بود.
نتیجه گیری: با وجود اثربخشی آموزش الکترونیک در یادگیری و ارتقاء آگاهی فراگیران، بکارگیری آن در دوره های بازآموزی کارکنان اداری سازمان های مرتبط با سلامت، مستلزم توانمندسازی آنان، حذف موانع و ایجاد بستری مناسب می باشد.
بدری رازقی، هائیده صابری،
دوره 11، شماره 1 - ( 2-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: یادگیری الکترونیکی یکی از روش هایی است که می تواند در خودنظم دهی دانشجویان موثر بوده و انگیزه و پویایی آنها را بیفزاید. در این طرح، خود نظم دهی و پیشرفت تحصیلی دو گروه دانشجویان کارشناسی ارشد در دو سیستم یادگیری الکترونیکی و حضوری بررسی و مقایسه شده است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع علمی-مقایسه ای است و در بین ۴۹ دانشجوی حضوری و مجازی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی تهران با روش سرشماری در سال ۱۳۹۴ انجام شده است. برای سنجش خودنظم دهی تحصیلی از پرسشنامه O Nil & Hong که قبلاً در ایران روا و پایا شده و برای سنجش پیشرفت تحصیلی از معدل استفاده شده است. در نهایت اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تجزیه و تحلیل شده است.
یافته ها: ۴۷ دانشجو در مطالعه شرکت کردند. سن، جنس و معدل بین دو گروه دانشجویان سیستم های یادگیری الکترونیکی و حضوری تفاوت معنی دار نداشت. بین دو گروه دانشجویان فوق در عوامل برنامه ریزی، تلاش و خودکارآمدی، اختلاف معنی داری مشاهده نشد ولی در عامل خودارزیابی، این تفاوت معنی دار بود(۰/۰۵۰=P-Value).
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که آموزش مجازی می تواند به اندازه آموزش حضوری در پیشرفت تحصیلی دانشجویان موثر باشد. از طرفی در مواردی تاثیر بیشتری بر بعضی مولفه های خود نظم دهی تحصیلی دارد. لذا با توجه به مزایای آموزش مجازی می توان از این نوع آموزش به عنوان جایگزین قابل قبولی استفاده کرد.