جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای التهاب

الهه جزایری قره باغ، منیر عباس زاده قنواتی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده

زمنیه و هدف: شیوع عوارضی مانند سردرد، سوزش گلو، آبریزش چشم و بینی، التهابات پوستی و حساسیتهای مختلف به تناوب توسط افراد شاغل در محیط‌های کاری بیمارستانی و بخصوص بخش رادیولوژی گزارش گردیده است. این عوارض که به سندرم بیماری ساختمان (SBS) معروف هستند می‌توانند در اثر استفاده از مواد شیمیایی و ضد عفونی کننده مانند گلوترآلدئید، فرم‌آلدئید در محیط بیمارستانی ایجاد شوند. هدف از این مطالعه بررسی رابطه ایجاد این عوارض  در محیط کاری بیمارستانی و غیر بیمارستانی می باشد.‌
روش بررسی: در این مطالعه 438 نفر از گروههای شغلی مختلف شاغل در بیمارستان شامل، کارکنان بخش رادیولوژی، فیزیوتراپها و کارکنان بخش اداری به تعداد مساوی از هر گروه (73نفر) به عنوان گروه مواجهه و به همین تعداد از افراد گروههای شغلی مشابه در محیطهای درمانی خارج از بیمارستان به عنوان گروه کنترل انتخاب گردیدند. تعداد 73 پرسشنامه به هر یک از گروههای مورد مطالعه تحویل گردید که با تجزیه و تحلیل آماری آنها رابطه شیوع عوارض مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: این مطالعه نشان داد که در 6 مورد از عوارض مورد مطالعه (سوزش گلو، التهابات پوستی، سوزش چشم، سردرد، آبریزش بینی و سینوزیت) اختلاف معنی‌داری( 05/0 < P) بین محیط‌های بیمارستانی و غیر بیمارستانی وجود دارد. عارضه زکام نیز در میان فیزیوتراپهای داخل و خارج از بیمارستان با اختلاف معنی داری مشاهده شده است. همچنین این بررسی بروز عارضه التهابات پوستی را با داشتن سابقه حساسیت پوستی در محیط بیمارستانی مرتبط دانسته است ( 05/0 < P).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر با این نظریه که مواد شیمیایی مورد استفاده در بیمارستان می‌توانند سبب بروز عوارض سندرم بیماری ساختمان(SBS)  شده باشند همسویی دارد.


رضا غلام نژاد، محمد رضا خرمی زاده، علیرضا رضوی، علیرضا صالحی نوده، محمد مهدی امیری، وحید ملاکاظمی ها، سید عباس میر شفیعی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه بسیاری از بیماریهای التهابی نظیر آرتریت روماتوئید(RA) و مالتیپل اسکلروزیس((MS و خیلی از بیماریهای التهابی خود ایمن دیگر گریبان گیر افراد جوامع مختلف شده است و تا کنون درمان قطعی برای آنها ارائه نشده است. بسیاری از ضایعات جبران ناپذیر در این گونه بیماریهای التهابی در اثر فعالیت بیش از حد و مزمن سلولهای التهابی و اثر تخریبی آنزیمهای پروتئولایتکی مانند ماتریکس متالوپروتئینازها(MMPs) است. از این رو در این مطالعه به بررسی اثرداروی4- آمینو پیریدین(4-AP) برروند پیشرفت التهاب دریک واکنش التهابی در مدل تجربی پرداخته شد.
روش بررسی: Out bred از نژادSprague Dawely همگی ماده با وزن حدود 200-150 گرم و سنین 6 تا 8 هفتگی و سالم برای القای یک واکنش التهابی تجربی [ توسط آلبومین سرم گاوی(BSA) +ادجوانت کامل فروند(CFA)] مورد استفاده قرار گرفتند. رات ها در6 گروه 8 تائی شامل:گروه نرمال،گروه بیمار،گروههای  و Treatment-2 وگروههای و Prevention-2 قرارگرفتند.داروی 4-AP در غلظتهای مختلف(400و800 میکروگرم) به گروههای  و Prevention-1,2 به میزان( 1/0 میکرولیتر) تزریق گردید و 48تا72 ساعت بعد از تزریق دوز یادآور(فقطBSA) شدت التهاب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: از 48 راتی که مورد مطالعه قرار گرفتند،  هیچ گونه علائم التهابی، هیستوپاتولوژی و یا تولید آنتی بادی ضد BSA را نشان ندادند و این همان گروه نرمال ما بودند. 8 رات(66/16%) علائم شدید و واضح التهاب را نشان دادند که گروه بیمار ما بودند. تعداد 32 رات(66/66%) علائم خفیفتری از التهاب را نسبت به گروه بیمار ما نشان دادند که همان گروههای Treatment-1,2 و Prevention-1,2 بودند که غلظتهای مختلفی از4-AP را دریافت کرده بودند.
بحث و نتیجه گیری: تفاوت شدت التهاب و انفیلتراسیون سلولهای التهابی دربررسی‌های کلینیکی، رادیولوژی، هیستوپاتولوژی وتولید آنتی بادی ضد BSA نشان می‌دهد که داروی4-AP باعث کاهش شدت التهاب در گروههای دریافت کننده دارونسبت به گروههای نرمال و بیمار شده بود که این اختلاف از نظر آماری معنی داربود(p<0.05).اگرچه آنالیزهای آماری، نشان ازعدم تاثیرداروی4-AP برمیزان تولید MMPs درسل لاین فیبروسارکوماWhi-164  داشت و اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.


علی اصغر شریعتی آقامحلی، معصومه حبیبیان،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: التهاب سیستمیک درجه پایین، شیوه‌­ی زندگی غیرفعال و کمبود ویتامین D، از عوامل خطرزای کمردرد مزمن غیراختصاصی محسوب می­‌شوند. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر تمرینات منتخب ثبات­‌دهنده‌­ی کمری و مصرف ویتامین D بر سطح پروتئین واکنشی C با حساسیت زیاد (high-sensitivity C-reactive protein :hs-CRP) و وضعیت ویتامین D در زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی بود.
روش بررسی: در این مطالعه­‌ی نیمه تجربی با طرح پیش و پس آزمون، ۴۸ زن دارای کمردرد مزمن در ابتدا به روش نمونه­‌گیری در دسترس انتخاب و سپس به‌­طور تصادفی به گروه­‌های کنترل، تمرین، ویتامین D و ترکیبی تقسیم شدند. تمرینات ثبات­‌دهنده­‌ی مرکزی در سطوح مختلف برای ۸ هفته انجام شد. گروه‌های ویتامین D و ترکیبی، ۵۰۰۰۰ واحد ویتامین D هفتگی دریافت نمودند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های t زوجی، آنوا یک طرفه و کروسکال والیس در سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ انجام شد.
یافته­‌ها: ۲۵/۶۴% و ۷۴/۲۶% از آزمودنی­‌ها به‌­ترتیب دارای سطوح ناکافی(۲۹-۲۰ نانوگرم/میلی لیتر) و کمبود ویتامین D (کمتر از ۲۰ نانوگرم/میلی لیتر) بودند. ۸ هفته تمرینات ثبات­‌دهنده‌­ی کمری، مصرف ویتامین D و مداخله­‌ی ترکیبی به کاهش hs-CRP و افزایش ۲۵-هیدروکسی ویتامین D منجر شد. به‌­علاوه مداخله­‌ی ترکیبی تاثیر قوی‌تری در کاهش سطوح hs-CRP در مقایسه با دو مداخله­‌ی دیگر داشت. تاثیر مصرف ویتامین D و مداخله­‌ی ترکیبی بر بهبود وضعیت ویتامین D در مقایسه با تمرینات ثبات‌­دهنده کمری بیشتر بود.
نتیجه­‌گیری: روش‌های درمانی تمرینات ثبات­‌دهنده­‌ی کمری، مصرف ویتامین  Dو مداخله­‌ی ترکیبی می‌توانند منجر به بهبود التهاب سیستمیک درجه پایین در افراد مبتلا به کمردرد با سطوح پایین ویتامینD ، به‌­واسطه کاهش hs-CRP و تنظیم مثبت ۲۵-هیدروکسی ویتامین D شوند، اما مداخله­‌ی ترکیبی با اثربخشی بیشتری بر کاهش hs-CRP همراه می­‌باشد.


علیرضا منادی سفیدان، زیبا مجیدی،
دوره 16، شماره 4 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: درک این‌که چگونه التهاب ناشی از کووید-19 بر بیماران تأثیر می‌گذارد و منجر به عوارض و بیماری‌های بیشتر می‌شود، بسیار مهم است. با توجه به اهمیت کنترل عوارض مرتبط با کووید-19، مطالعه‌ی فعلی برای ارزیابی التهاب ناشی از کووید-19 و عوارض مربوط به آن طراحی شده است. 
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر یک مطالعه‌ی مروری است. مطالعات از پایگاه ‌داده‌های علمی PubMed، Web of Science، Scopus و Google Scholar بازیابی شده‌اند. در نهایت، منابع مرتبط با توجه به هدف مطالعه توسط محققان انتخاب و خلاصه‌ای از نتایج آن‌ها در این مطالعه ارایه شد. 
یافته‌ها: مطالعه‌ی مروری حاضر نشان داد که ویروس‌های 2-SARS-CoV پس از ورود به سلول توسط پروتئین اسپایک (S) و گیرنده‌ی مهم کروناویروس‌ها یعنی آنزیم مبدل آنژیوتانسین 2 (2-ACE)، ژنوم خود را به داخل سلول میزبان وارد می‌کنند و موجب آغاز توفان سایتوکاینی و در نتیجه افزایش سایتوکاین‌های اولیه درگیر در التهاب می‌شوند. سایتوکاین‌های IL-6 ،IL-8 ،TNF-α و 1-IL از فاکتورهای کلیدی هستند؛ که این عوامل به نوبه‌ی خود ماکروفاژها، سلول‌های دندریتیک (DC) و سایر سلول‌های ایمنی را فعال می‌کنند. مطالعات نشان داد التهاب ناشی از 2-SARS-CoV در کبد با القای 6-IL، مسیر JAKs/STAT3 را فعال می‌کند که گیرنده‌ی آن فقط در کبد و سلول‌های ایمنی وجود دارد و باعث ایجاد سندرم آزادسازی سایتوکاین‌ها می‌شود. سایتوکاین‌ها نیز باعث آزاد شدن گونه‌های فعال اکسیژن (ROS)، آنیون سوپراکسید و اکسید نیتریک می‌شوند به‌طوری‌که همه آن‌ها می‌توانند به سلول‌های میوکارد آسیب برسانند و موجب مقاومت به انسولین و ایجاد دیابت شوند. علاوه بر این افزایش سایتوکاین‌های التهابی نظیر IL4، IL10 و IL6 و سلول‌های ایمنی منجر به اختلالات قلبی مانند آریتمی می‌شوند. ورود ویروس به سیستم گوارش، باکتری‌های ترشح کننده بوتیرات(دارای اثرات ضدالتهابی) را کاهش می‌دهد و منجر به القای التهاب شدید می‌شود. همچنین ویروس کرونا با افزایش سایتوکاین‌های پیش التهابی و افزایش فعالیت ایندول‌آمین 2 و 3 دی‌اکسیژناز (IDO)  اختلال وسواس فکری عملی، افسردگی و سایراختلالات عصبی را موجب می‌شود.  
نتیجه‌گیری: مطالعات نشان داده‌اند که التهاب ناشی از کووید-19 نقش مهمی در پیشرفت عوارض مرتبط مانند اختلال در سیستم گوارش، کبدی، قلبی، عصبی-روانی، پانکراس و سایر اندام‌ها دارد. بنابراین، هدف قراردادن سایتوکاین‌ها احتمالاً می‌تواند بقا را بهبود بخشد و مرگ و میر را کاهش دهد.

شیما درخشان، نگار یاوری طهرانی فرد، ناهید ابوطالب، مریم ناصرالاسلامی،
دوره 17، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه می‌توان از ترکیبات طبیعی مانند پپتیدها و پروبیوتیک‌ها به‌عنوان مکمل درمان بیماری‌هایی چون سرطان نام برد. این ترکیبات با اثر بر برخی مسیرهای مولکولی از جمله التهاب، ممکن است در جلوگیری از پیشرفت و یا درمان سرطان موثر باشند. هدف از این مطالعه بررسی اثر دیپپتید-B و لایزت پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم بیفیدوم بر بیان ژن‌های TNF-α و ۱-IL در سلول‌های سرطانی معده رده‌ی سلولی AGS بود.
روش بررسی: در این مطالعه، سلول‌های AGS و HEK در محیط کشت DMEM با ۱۰ درصد سرم جنین گاوی کشت داده شدند. سلول‌ها با غلظت‌های مختلف دیپپتید-B و لایزت باکتری بیفیدوباکتریوم بیفیدوم تیمار شدند و برای مدت ۲۴ساعت انکوبه گردیدند. درصد زنده‌مانی سلولی با روش رنگ‌سنجی MTT بررسی شد. به‌منظور بررسی‌های مولکولی پس از استخراج RNA و سنتز cDNA با استفاده از واکنش تشخیص مولکولی PCR (Real time PCR) بیان نسبی ژن‌های TNF-α و ۱-IL ارزیابی گردید و داده‌ها با استفاده از روش آماری آزمون واریانس یک‌طرفه بین گروه‌ها مقایسه شدند.
یافته‌ها: نتایج MTT نشان داد که تیمار سلول‌ها با دیپپتید-B و لایزت باکتری بیفیدوباکتریوم بیفیدوم سبب کاهش زنده‌مانی سلول‌های سرطانی AGS نسبت به سلول کنترل HEK گردید(IC۵۰) و سطح بیان نسبی ژن‌های TNF-α و ۱-IL در سلول‌های سرطانی معده که با دیپپتید-B، لایزت باکتری و همچنین هردو ماده به‌طور هم‌زمان تیمار شده‌اند نسبت به نمونه کنترل دارای افزایش معنادار بود(۰/۰۵≥P). میزان افزایش بیان معنادار در ژن ۱-IL به‌ترتیب برای پپتید ۳۰۰%(۴ برابر)، باکتری ۱۰۰%(۲ برابر)، پپتید همراه باکتری ۶۵۰%(۷ و نیم برابر) و در ژن TNF-α به‌ترتیب برای پپتید ۳۵۰%(۴ و نیم برابر)، باکتری۱۰۰%(۲ برابر)، پپتید همراه باکتری۵۲۰%(۶/۲ برابر) بود. بنابراین احتمالاً این ترکیبات با تاثیر بر دیگر مسیرهای مولکولی موجب مرگ سلول‌های سرطانی شده‌اند.
نتیجه‌گیری: باتوجه به این‌که دیپپتید-B و لایزت باکتری روی سلول‌های رده‌ی سلولی سالم HEK سمیت معنی‌داری نداشتند و سبب کاهش زنده‌مانی سلول‌های سرطانی AGS به‌صورت معناداری شدند که این سمیت وابسته به دوز بود، در نظر گرفتن این ترکیبات طبیعی در درمان سرطان معده ممکن است حائز اهمیت باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb