جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای خودکارآمدی

آرزو فلاحی، محمد علی مروتی شریف آباد،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماریهای دهان و دندان  اثرات زیانباری را در دوران کودکی و سنین بالا دارند و10-5 درصد از کل هزینه‌های مراقبت بهداشتی را شامل می‌شود. الگوی فرانظریه ای چگونگی و زمان مراحل تغییر رفتار را پیش بینی می‌کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین مراحل رفتار تمیزکردن بین دندانها  بر اساس الگوی فرانظریه ای  در دانش آموزان دختر و پسر مقطع پیش دانشگاهی شهر یزد انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای مقطعی است که بر روی 361  نفر از دانش آموزان مقطع  پیش دانشگاهی  شهر یزد که طی نمونه گیری خوشه ای از8 مدرسه انتخاب شدند، انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه‌ای بود که روایی و پایایی آن تأییدشده و شامل مشخصات دموگرافیک، سوالات خودکارآمدی، موازنه تصمیم گیری (فواید درک شده و موانع درک شده) و مراحل تغییر رفتار تمیزکردن بین دندان بودکه به صورت خودگزارشی تکمیل و اطلاعات از طریق نرم افزارآماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: 8/54% دختر و2/45% پسر با میانگین سنی آنها 55/.±53/17سال در این مطالعه شرکت کردند.86/49 %( 179 نفر) درمرحله پیش تفکر،3/5% (19 نفر) در تفکر، 1/24% (87نفر) آمادگی، 8/6 % (31 نفر) عمل  و 5/12%(5 نفر ) در مرحله نگهداری رفتارتمیزکردن بین دندان بودند. مراحل تغییر با خودکارآمدی(33/.r=) و فواید درک شده(19/.r=) ارتباط مثبت و معنادار و با موانع درک شده همبستگی معکوس و معناداری (19/.r= -) داشت. سازه های خودکارآمدی، موانع و فواید درک شده رویهم رفته15% درصد از واریانس مراحل تغییر رفتار را پیش بینی کردند که در این میان خودکارآمدی (212/0=β) قویترین پیش بینی کننده بود.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که اکثر دانش آموزان در مرحله پیش تفکر بودند و احتمالاً در آینده در معرض پوسیدگی دندان بیشتری قرار دارند. می‌توان از الگوی فرانظریه ای جهت تعیین استراتژیهای مربوط به هر یک از مراحل تغییر رفتارخود مراقبتی دهان و دندان به منظور پیشرفت و نگهداری رفتار درمداخلات و برنامه های آموزشی استفاده کرد


محمد اسحاق افکاری، مرضیه لطیفی، محمد حسین تقدیسی، کمال اعظم، فاطمه استبصاری،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : خشونت علیه زنان در تمام دنیا به عنوان پدیده‌ای شناخته شده است و سابقه‌ای به قدمت تاریخ خانواده دارد. هدف از این پژوهش تعیین میزان شاخص‌های توانمندی در زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) گرگان در پیشگیری از خشونت می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است. ابزار جمع اوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته آگاهی و نگرش که روایی و پایایی آن با روش آلفا کرونباخ(81/0) و آزمون مجدد ضریب همبستگی 88/0 سنجیده شده و پرسشنامه‌های استاندارد عزت نفس روزنبرگ و خودکارآمدی عمومی می‌باشد. تعداد 91 نفر از زنان همسردار تحت پوشش کمیته امداد شهر گرگان با حداقل یک فرزند، در مطالعه شرکت کردند. اطلاعات با استفاده از نسخه 16 نرم افزار آماری spss و آزمونهای توصیفی و استنباطی(کااسکوئر) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.

یافته‌ها : میانگین و انحراف معیار نمرات متغیرهای آگاهی، نگرش، عزت نفس و خودکارآمدی زنان به ترتیب برابر با 49/2 ± 5/6 و 22/2 ± 16/4 و 92/1 ± 25/5 و 67/1 ± 26/5 بود. میانگین نمره هر 4 سازه در مورد خشونت، متوسط و ضعیف بود و زنان بر مهارت‌های کنترل خشم و خشونت آگاهی نداشتند.

نتیجه گیری: با توجه به یافته‌های بدست آمده بنظر می‌رسد، زنان باید خود را علیه خشونت توانمند کنند و برای این مهم نیاز به انجام مداخله آموزشی جهت ارتقاء آگاهی و نگرش و عزت نفس و خودکارآمدی در این گروه از زنان برای افزایش میزان توانمندی آنان لازم به نظر می‌رسد.


رحمت اله مرزوقی، الهام حیدری،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: نظام سلامت برای تحقق ماموریت خود نیازمند اصلاح و تحول در بخش های مختلف از جمله حوزه های نظارتی است. چراکه کیفیت نظارت می تواند پیامدهای گوناگونی مانند افزایش یا کاهش خودکارآمدی نوآورانه به واسطه تاثیر عوامل مختلف داشته باشد. لذا هدف کلی پژوهش تبیین نقش واسطه گری ادراک از عدالت سازمانی در روابط بین تعدّی نظارتی و خودکارآمدی نوآورانه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است. 
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی است. نمونه ی تحقیق شامل ۲۲۵ نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های تعدّی نظارتی، رفتارهای نوآورانه ی کارکنان و ادراک از عدالت سازمانی بود که پس از محاسبه ی روایی و پایایی آن‌ها، بین نمونه توزیع گردید. 
یافته ها: یافته ها نشان داد که تعدّی نظارتی تاثیر منفی و معناداری بر ادراک از عدالت سازمانی و خودکارآمدی نوآورانه ی کارکنان دارد. به علاوه ادراک از عدالت توزیعی بر خودکارآمدی نوآورانه ی کارکنان تاثیر مثبت و معنادار دارد، و سهم واسطه گری در روابط بین تعدّی نظارتی و خودکارآمدی نوآورانه ی کارکنان ندارد. 
نتیجه گیری: سازمان های سلامت- محور به منظور برخورداری از مزایای نوآوری در سازمان خود باید تعدّی های نظارتی را در رفتار مدیران و ناظران خود کاهش دهند، تا بتوانند با افزایش احساس خودکارآمدی نوآورانه ی کارکنان منجر به تحقق ماموریت این سازمان ها گردند. 


اکرم همتی پور، علی حاتمی، اعظم جهانگیری مهر، فروزان جلوداری، زهرا مهری،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بین بیماری و کیفیت زندگی مبتلایان به بیماری‌های مزمن، ارتباط متقابل وجود دارد و اختلالات جسمانی اثری مستقیم بر روی تمام جنبه‌های کیفیت زندگی می‌گذارد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده‌محور به روش آموزش چندرسانه‌ای(مالتی مدیا) بر کیفیت زندگی کودکان مبتلا به تالاسمی ماژور انجام شد. 
روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی است. ۱۲۰ بیمار به‌همراه والدین، که در مرکز تالاسمی بیمارستان خاتم‌الانبیا شوشتر پرونده پزشکی داشتند، باتوجه به معیارهای ورود، انتخاب و با روش تخصیص تصادفی بلوک چهارتایی به دو گروه ۶۰ نفر مداخله و کنترل تقسیم شدند. از نظر سن و جنس نیز همسان‌سازی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه‌ی کیفیت زندگی کودکان (Ped-SQL) و پرسش‌نامه‌های محقق‌ساخته آگاهی و خودکارآمدی در زمینه‌ی بیماری تالاسمی بود. اطلاعات جمع‌آوری شده با نرم‌افزار SPSS و با آزمون‌های آماری من ویتنی و یلکاکسون و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. 
یافته‌ها: از ۱۲۰ کودکی که وارد مطالعه شدند، ۸۷ نفر دختر(۷۲/۵ درصد) و میانگین سن این کودکان(۲/۲۵±۹/۷۴) و مدت زمان ابتلا به بیماری(۴/۴۷±۵/۳۵) سال بود. در این مطالعه سطح کیفیت زندگی کودکان و ابعاد آن، بعد از اجرای الگوی آموزشی تنها در گروه مداخله افزایش چشمگیری نسبت به قبل از آموزش دیده شد(۰/۰۰۱>P). بعد از اجرای این الگو نیز میزان آگاهی(۰/۰۰۱>P) و خودکارآمدی والدین( ۰/۰۰۳=P) نیز افزایش معناداری همراه بود و این معناداری نیز نسبت به گروه کنترل مشاهده شد(۰/۰۰۱>P). متغیرهای سن، جنسیت و طول مدت ابتلا و سطح تحصیلات والدین بر آگاهی، خودکارآمدی والدین و کیفیت زندگی کودک اثری نداشتند(۰/۰۵ نتیجه‌گیری: براساس نتایج مطالعه‌ی حاضر، اجرای برنامه‌های توانمندسازی مبتنی برخانواده برپایه آموزش چندرسانه‌ای به والدین کودکان مبتلا به تالاسمی با افزایش آگاهی و خودکارآمدی والدین آن‌ها باعث ارتقا و بهبود کیفیت زندگی این کودکان شده است. پیشنهاد می‌شود که این برنامه در سطح وسیع تری با امکانات بهتر برای والدین و اعضای خانواده آن‌ها اجرا شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb