جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای دلفی

محمدحسین رونقی، فروغ السادات حسینی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: رایانش مه بستری مجازی است که موجبات ذخیره­ سازی، محاسبه و خدمات شبکه­ ای بین مراکز داده ابری و ابزارهای نهایی را فراهم می‌کند. رایانش مه با سیستم‌های نظارت فوری حوزه ­ی پزشکی منطبق است در چنین سیستم‌هایی حجم انبوه داده از حسگرهای محیطی و زیستی متعددی به ­دست می‌آید. از سوی دیگر ساختار باز و توزیع شده ­ی رایانش مه در برابر تهدیدات امنیتی، آسیب پذیر و ضعیف است. از همین رو هدف این پژوهش شناسایی چالش‌های امنیتی رایانش مه در حوزه­ ی سلامت است.
روش‌ بررسی: این پژوهش از نوع آمیخته و کاربردی است که در سه مرحله در بهار ۹۸ انجام گردید. در مرحله ­ی اول با استفاده از روش تحلیل محتوا، کدهای امنیتی فناوری رایانش مه از بین منابع کتابخانه ­ای شناسایی گردید. در مرحله ­ی دوم نظر متخصصان فناوری اطلاعات متشکل از ۱۲ نفر شاغل در حوزه­ ی سلامت با استفاده از روش دلفی ارزیابی گردید. در نهایت با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی، کدهای امنیت رتبه بندی گردید.
یافته‌ها: با توجه به نتایج حاصل از تحلیل سلسله مراتب فازی حملات شبکه(۰/۳۱)، ارتباطات امن(۰/۲۳)، تشخیص هویت و کنترل دسترسی(۰/۱۹)، اعتماد(۰/۱۵) و حریم خصوصی(۰/۱۲) در عوامل امنیتی رایانش مه دارای بیشترین اهمیت بودند.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج پژوهش می­‌توان اذعان داشت که حملات شبکه و ارتباطات امن، مهمترین چالش­های به­ کارگیری رایانش مه در حوزه­ ی پزشکی محسوب می ­شوند؛ به­ دلیل اینکه گره ­های شبکه مه معمولاً در نقاط مختلفی با محافظت ضعیف‌تر مستقر می‌شوند؛ از همین رو ممکن است با حمله­ ی بدافزارهای مختلفی روبه­ رو شوند. در نتیجه سیاستگذاران باید به نقش این چالش­ها در پیاده ­سازی رایانش مه آگاه باشند.

محمدرضا مهرگان، شاهرخ یوسف زاده، علیرضا حاتم سیاهکل محله،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف کلی بخش درمان تدوین و مدیریت یک زنجیره تامین کارا و اثربخش می‌‌باشد. بی‌‌ثباتی ذاتی و غیرقابل پیش‌بینی بودن نیازها در حوزه‌‌ی درمان، مستلزم زنجیره‌‌ی تامین انعطاف‌‌پذیر است. چابکی نشان‌‌دهنده‌‌ی پاسخ‌‌گویی بیمارستان در هنگام مواجهه با تغییرات محیطی است و بیمارستان‌های چابک توانایی ارایه خدمات مناسب به بیماران را دارند. چابکی مدیریت زنجیره‌‌ی تأمین بیمارستانی نیازمند یافتن ابعاد اصلی و تأثیرگذار در این رابطه و برقراری ارتباط بین آنها و تحلیل این ابعاد نسبت به هم می‌‌باشد. هدف از اجرای این پژوهش مدل‌‌سازی تفسیری-ساختاری و تحلیل ابعاد مدیریت زنجیره‌‌ی تامین چابک بیمارستانی می‌‌باشد.
روش بررسی: طرح پژوهش از نوع آمیخته توصیفی-پیمایشی با رویکرد اکتشافی نسبت به آینده است. جامعه آماری این پژوهش، پزشکان، پرستاران و کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی گیلان تشکیل هستند. برای تعیین ابعاد چابکی از تکنیک دلفی و برای تحلیل و مدل‌‌سازی از رویکرد مدل‌‌سازی تفسیری-ساختاری استفاده گردید. 
یافته‌‌ها: مدل نهایی مدیریت زنجیره‌‌ی تامین چابک بیمارستانی با ۱۶ بُعد، دارای ۸ سطح بود که در بالاترین سطح کاهش هزینه و در پایین‌‌ترین سطح تعهد رهبری سازمان قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر این است که تعهد رهبری زیربنای چابکی زنجیره‌‌ی تامین در بیمارستان می‌‌باشد. متغیر مدیریت دانش، دارای تاثیرگذاری و تاثیرپذیری پایین بوده و به‌‌عنوان متغیر اهرمی ثانویه شناخته شد. نتایج بیانگر این است ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ابعاد و عوامل اصلی مدیریت زنجیره‌ی تامین چابک ارﺗﺒﺎﻃﺎت پیچیده و متقابل دارند و این اهمیت توجه به ابعاد چابکی در بیمارستان را نشان می‌‌دهد.
نتیجه‌‌گیری: تحلیل و تفسیر کارکردی از لحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ابعاد چابکی در محیط بیمارستانی نشان داد که ابعاد برنامه‌ریزی استراتژیک، توسعه منابع انسانی و آموزش مهارتهای کارکنان، مدیریت منابع انسانی و رضایت کارکنان، مدیریت فرایندها، ادغام فرایندها و تحول سازمانی، انعطاف پذیری، توسعه ارتباطات سازمانی و یکپارچکی مدیریت اطلاعات، مدیریت کیفیت خدمات و بهبود مستمر، پذیرش تکنولوژی نوین و ارایه ایده‌های جدید، سرعت در ارایه خدمات، رضایت و درک بیمار، پایش، پاسخ‌‌گویی تقاضا و حساسیت بازار، در ناحیه راهبردی قرار دارند و باعث ناپایداری مدل می‌گردند و با اثرگذاری بالا و اثرپذیری بالا نقش مهم در چابکی مدیریت زنجیره‌‌ی تامین بیمارستانی دارند.

هاله محمدی‌ها، غلامرضا معمارزاده، پرهام عظیمی،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: نظام‌های سلامت نقش مهمی در بهبود و افزایش امید به زندگی داشته اند .با وجود این، شکاف بزرگی بین توان بالقوه نظام‌های سلامت و عملکرد کنونی آن وجود دارد که بسیاری از آن‌ها به مسایل مربوط به حکمرانی برمی گردد. هدف از انجام این تحقیق، ارایه الگوی ارتقای حکمرانی نظام سلامت کشور است. 
روش بررسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی-توسعه ای است. پس از بررسی مبانی نظری و تحقیقات پیشین، راهبردهای حکمرانی نظام سلامت شناسایی شدند. سپس با بهره‌گیری از روش دلفی فازی و نظرخواهی از ۱۳ نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مدل تحقیق طراحی شد. نهایتا، به منظور اعتبارسنجی مدل، از ۱۶۹ نفر از مدیران و متخصصان بخش های نظام سلامت در شهرستان تهران با ابزار پرسش‌نامه نظرخواهی شد و داده‌های حاصل با روش مدل‌سازی معادلات ساختاری و نرم‌افزار SmartPLS تجزیه و تحلیل گردید. در این مرحله، حجم نمونه با روش کوکران محاسبه شد و روش نمونه‌گیری از نوع نمونه دردسترس بود. 
یافته‌ها: براساس یافته‌های تحقیق، به منظور ارتقای حکمرانی سلامت، ۱۰ راهبرد اصلی و ۵۸ راهبرد فرعی باید مدنظر قرار گیرد. راهبردهای شناسایی شده شامل جهت‌گیری استراتژیک، مدیریت بهینه منابع مالی، توسعه مشارکت ذینفعان، توسعه منابع دانشی، ارتقای سلامت اداری، توسعه‌ی دانش فنی، ارزش‌مداری و اخلاقی‌گرایی، توسعه‌ی بستر اجرایی و عملیاتی، مدیریت ظرفیت ارایه خدمات و تولیت متوازن و یکپارچه است. همچنین، ضریب تعیین برای متغیر پیامدها ۰/۵۴۹ و شدت اثر عوامل مداخله‌گر/تسهیل‌کننده و زمینه‌ای بر راهبردهای حکمرانی به‌ترتیب برابر با ۰/۶۱۰ و ۰/۵۳۳ است. 
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که حکمرانی نظام سلامت پدیده‌ای چندوجهی و پیچیده است و به منظور ارتقای آن باید ‏مجموعه‌ای از راهبردها اجرا شوند. ضمنا، پیشنهاد می‌گردد که با توجه به مسایل و تهدیدهای پیش‌روی نظام سلامت، به منظور حرکت به سمت الگوی حکمرانی پیشنهادی در تحقیق حاضر، نقشه‌ی راه و برنامه‌ی بلندمدت تدوین گردد.

کسری دولت خواهی، عادل آذر، تورج کریمی، محمد هادیزاده،
دوره 15، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان و به‌طور جزیی سرطان پستان در زمره بیماری‌هایی به‌شمار می‌روند که در ایران پس از بیماری‌های قلبی بیش‌ترین آمار مرگ ومیر را به خود اختصاص داده است. پیش‌بینی صحیح سرطان پستان دارای اهمیت است و وجود علایم و ویژگی‌های مختلف این بیماری، تشخیص را برای پزشکان دشوار می‌کند. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر سرطان پستان و تشخیص احتمال ابتلا به سرطان پستان است.
روش بررسی: در مطالعه‌ی حاضر، ابتدا به روش تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانه‌ای، عوامل تاثیرگذار در ابتلا به سرطان پستان شناسایی شده سپس با همراهی تیم خبرگان مشتمل بر پزشکان متخصص و یا دارای فوق‌تخصص سرطان‌شناسی و جراحی پستان با کمک روش دلفی، تعدیل گردیده و ۲۶ عامل نهایی که به‌صورت عددی صحیح و رشته‌ای بودند براساس شرایط بومی و اقلیمی تایید شدند. در ادامه و با توجه به عوامل نهایی و براساس پرونده پزشکی ۵۲۰۸ بیمار در مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید‌بهشتی به منظور تشخیص ابتلا به سرطان از روش‌های درخت تصمیم (Decision Tree)، جنگل تصادفی (Random Forest) و ماشین‌بردار پشتیبان (Support Vector Machine) به‌عنوان روش‌های یادگیری ماشین بهره گرفته شد.
یافته‌ها: در گام نخست و با روش تحلیل محتوا، ۲۹ عامل تاثیرگذار در ابتلا به سرطان پستان شناسایی شد. در ادامه و با در نظر گرفتن شرایط بومی و اقلیمی و با استفاده از روش دلفی و با بهره‌گیری از نظرات ۱۸ خبره در طی سه دوره، ۲۶ عامل تعدیل و نهایی شد. در گام نهایی و با استفاده از پرونده پزشکی مراجعه‌کنندگان که در طی ۳ سال گردآوری شده و معیارهای استخراج‌شده از سه روش ذکر شده، جنگل تصادفی، بیشترین دقت به میزان ۹۴/۷۵% و صحت ۹۷/۲۶% را در تشخیص ابتلا به سرطان پستان به خود اختصاص داد، که این میزان در قیاس با سایر پژوهش‌های مشابه که از پایگاه‌‌های داده بومی بهره گرفته‌اند، دقت‌های به‌دست آمده بسیار نزدیک به کارهای پیشین بوده و در بعضی موارد نیز دقت بهتری داشته است.
نتیجه‌گیری: با استفاده از روش جنگل تصادفی و با بهره‌گیری از عوامل تاثیرگذار بر سرطان پستان، قابلیت تشخیص ابتلا به سرطان با بیشترین دقت فراهم شده است.

حمزه امین طهماسبی، کیمیا ملک زاده شفارودی،
دوره 16، شماره 4 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه درمان، از اهداف مهم گردشگری است و گردشگری در سلامت و مراقبت‌های بهداشتی رشد سریعی را در دنیا طی می‌کند. با وجوداین‌که استان گیلان، به‌عنوان ‌یکی از استان‌های مهم و گردشگر‌پذیر کشور، سالانه میزبان حدود ۵۰۰ هزار گردشگر خارجی است و می‌تواند قطب گردشگری سلامت ایران باشد، اما متأسفانه این استان نتوانسته سهم مناسبی از درآمدهای این حوزه داشته باشد و به موازات ظرفیت‌های درمانی که از آن برخوردار است، بیمار خارجی جذب کند.
روش بررسی: این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری سلامت انجام‌ شد. در این راستا ابتدا با استفاده از مرور ادبیات و نظرات ده نفر از خبرگان این حوزه شاغل در پنج بیمارستان شهر رشت اعم از بیمارستان‌های ولایت، پورسینا، آریا، پارس و قائم و با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند، ۲۵ عامل مؤثر شناسایی و سپس با کمک روش دلفی، ۱۴ عامل نهایی برگزیده شدند. آن‌گاه از روش بهترین-بدترین، میزان اهمیت هر عامل مشخص گردید و در انتها با استفاده از روش DEMATEL میزان اثرگذاری این عوامل بر یکدیگر تعیین شد.
یافته‌ها: پس از اجرای دو مرحله دلفی، ۱۱ عامل که میانگینی کمتر از میانگین کل آرای خبرگان داشتند و اختلاف‌نظر بیشتری نسبت به آن‌ها وجود داشت، حذف شدند. سپس با اجرای روش بهترین-بدترین، کیفیت خدمات پزشکی به‌عنوان مهم‌ترین عامل و سهولت تعیین وقت قبلی برای پذیرش و وضعیت سیستم بانکی به‌عنوان کم‌اهمیت‌ترین عوامل از میان عوامل نهایی مشخص گردیدند. همچنین براساس نتایج روش DEMATEL، کیفیت خدمات پزشکی، بیشترین اثرگذاری و سهولت تعیین وقت قبلی برای پذیرش، کمترین اثرگذاری را بر روی سایر عوامل دارد. در نهایت، کیفیت خدمات پزشکی تاثیرپذیرترین و تبلیغات مناسب در مورد گردشگری سلامت در اتاق‌های بازرگانی داخل و خارج از کشور دارای کمترین میزان اثرپذیری است.
نتیجه‌گیری: گردشگری سلامت در ایران با وجود کیفیت نسبی و قیمت ارزان، به‌علت نبود تبلیغات مناسب، هنوز جایگاه خود را در بازار نیافته است و همچنان گام‌های نخست را طی می‌کند. با توجه به شرایط محیطی و وجود جاذبه‌های گردشگری در شهر رشت، انجام اقداماتی همچون ارتقای کیفیت خدمات پزشکی، بازاریابی مناسب و ارتقای زیرساخت‌ها، موجب توسعه و بهبود گردشگری سلامت و در نتیجه افزایش رضایت‌مندی و جذب بیشتر مشتریان می‌شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb