جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای دیابت

محمدرضا میگون پوری، پدرام یزدانی، حمیدرضا رضائیان زاده،
دوره 5، شماره 5 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی فرصت‌های کارآفرینانه در زمینه خدمات مشاوره تغذیه، یک موضوع محوری جهت اشتغال کارشناسان تغذیه و پاسخگویی بهتر به نیازهای مبتلایان به بیماری‌های مزمن می‌باشد. در همین راستا، این پژوهش با هدف تحلیل روند عرضه و تقاضای خدمات مشاوره تغذیه در دیابت، به عنوان یک گام اساسی در جهت شناسایی فرصت‌های کارآفرینانه برای مشاوران تغذیه در شهر تهران، صورت پذیرفت. 

روش بررسی: جهت اجرای این پژوهش توصیفی- پیمایشی، پرسشنامه‌ای مبتنی بر طیف لیکرت برای 80 نفر از فعالان صاحب تخصص در عرصه خدمات مشاوره تغذیه در شهر تهران، از طریق ایمیل ارسال گردید که 48 نفر از آنان به پاسخگویی به پرسشنامه اقدام نمودند. نهایتاً محاسبه مقادیر میانگین پاسخ‌های مشارکت کنندگان و مقایسه آنها با یکدیگر، با استفاده از برنامه 5/11SPSS ، انجام شد.

یافته‌ها: یافته‌های مبتنی بر پاسخ‌های مشارکت کنندگان، مشخص نمود که بیشترین تقاضای برآورده نشده گروه‌های مختلف سنی، تحصیلی و درآمدی بیماران دیابتی، مربوط به شیوه مشاوره تغذیه در قالب تیم درمانی می‌باشد.

نتیجه گیری : مشاوره تغذیه در قالب تیم درمانی را می‌توان به عنوان زمینه مناسب برای فعالیت‌های کارآفرینانه در نظر گرفت.    


مهرانگیز کاویانی، بهناز قره گزلو، مژگان عشاقی، مریم شریف زاده، معصومه عربشاهی،
دوره 10، شماره 4 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت نوع یک به علت نقص کمی و یا کیفی انسولین و بالا رفتن قند و لیپیدهای خون به وجود می آید. پروژه­ی حاضر با هدف تعیین تاثیر برخی عناصر کمیاب در کاهش قند و چربی های خون موش های دیابتی انجام گرفت.

روش­ بررسی: مطالعه­ ی بنیادی حاضر، در سال 1392 در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت. 48 موش­ صحرایی نر نژاد ویستار در 8 گروه 6 تایی شامل گروه­ های کنترل و 5 گروه دیابتی دریافت­ کننده عناصر روی، کروم، منیزیم، منگنز و مس، تقسیم‌بندی شدند. گروه­ های دیابتی با تزریق استرپتوزوتوسین دیابتی گردیدند و پس از یک هفته میزان قند و چربی سرم همه­ ی گروه ها اندازه­ گیری و پس از تیمار روزانه با دوز مناسب عناصر( mg/kg0/4)، در هفته­ ی چهارم مجدداً قند و چربی­های سرم آنها بررسی و نتایج با نرم افزار SPSS آنالیز گردید.

یافته ها: نتایج نشان داد که اختلاف میزان گلوکز(0/0009P=) و کلسترول(0/019P=) در حیوانات دیابتی و گروه کنترل معنی­ دار است. پس از تیمار حیوانات با عناصر نامبرده، میزان گلوکز در همه­ ی گروه­ها کاهش یافت و به سطح کنترل رسید(به جز گروه مصرف­ کننده­ ی منیزیم) و کلسترول و تری گلیسرید نیز به سطح کنترل غیردیابتی رسید.

نتیجه گیری: تجویز خوراکی عناصر کمیاب به مدت یک ماه در موش ­های صحرایی دیابتی شده موجب طبیعی شدن میزان قند خون(به جز پس از خوراندن منیزیم) می­شود. از بین پنج عنصر مورد مطالعه، مصرف کروم به علت تاثیر بیشتر در پایین آوردن غلظت گلوکز و کلسترول و نیز طبیعی نگه داشتن میزان تری­ گلیسرید توصیه می­گردد.


رضا صفدری، انسیه نسلی اصفهانی، شراره رستم نیاکان کلهری، مهسا مصدقی نیک،
دوره 12، شماره 4 - ( 8-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: زخم پای دیابتی یکی از عوارض دردناک بیماری دیابت است که برجنبه‌های گوناگون زندگی فرد تاثیر می‌گذارد. مشارکت دادن بیمار در مراقبت از خود، این عوارض را به حداقل می رساند. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی مولفه‌های موثر در خودمدیریتی پای دیابتی جهت طراحی برنامه­ ی کاربردی مراقبت مدیریت شده برای افراد مبتلا و در خطر می‌باشد.
روش بررسی: در این پژوهشِ مقطعی، از تمامی پزشکان و پرستاران مرکز تحقیقات دیابت و بیماری‌های متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران که سابقه‌ی کار با بیماران دیابتی در سطوح مختلف دیابت و زخم پا را داشتند، نظرسنجی شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسش‌نامه‌ی پژوهشگر ساختی بود که بر مبنای مقیاس پنج تایی لیکرت ایجاد شد و دارای بخش‌های اطلاعات هویتی و بالینی بیمار، آموزش و مدیریت سبک زندگی و مداخلات برنامه بود و جهت تحلیل نتایج به‌دست آمده از نرم‌افزار SPSS استفاده شد.
یافته‌ها: پس از بررسی درصد موافقت متخصصان، تمامی مولفه‌ها که بیش از 51 درصد نظرات موافق را جلب کرده بودند به عنوان مولفه‌های مورد نیاز شناسایی شدند. از نظر پزشکان به ترتیب بخش‌های مداخلات، آموزش و مدیریت سبک زندگی و سپس اطلاعات بیمار، مهم شناخته شدند؛ اما بر اساس نظر پرستاران از نظر اهمیت، به ترتیب بخش آموزش و مدیریت سبک زندگی، اطلاعات بیمار و مداخلات برنامه در اولویت قرار داشتند.
نتیجه‌ گیری: راهبردهای خودمدیریتی می‌توانند در کنار درمان مناسب بیماری اثربخش و سودمند باشند و کارامد کردن بیمار در امر مراقبت از خود با کسب مهارت‌های لازم و دخیل شدن در امر مراقبت از خود محقق می‌شود.  

مرجان قاضی سعیدی، غلامرضا اسماعیلی جاوید، نیلوفر محمد زاده، حمیده اسداله خان والی،
دوره 14، شماره 5 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک جهان است که از جمله عوارض شایع و دردناک آن زخم پای دیابتی است. صحت و جامعیت محتویات پرونده‌ی الکترونیک پزشکی در ارتقای کیفیت درمان و مراقبت بیماران موثر است. هدف این مطالعه تعیین مجموعه‌ی حداقل داده‌های ضروری برای پرونده الکترونیک پزشکی زخم پای دیابتی است. 
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، جهت جمع‌آوری عناصر اطلاعاتی زخم پای دیابتی منابع معتبر اینترنتی و کتابخانه‌ای مطالعه شد. ۱۴ نفر از پزشکان و پرستاران شاغل و همکار با مرکز ترمیم زخم وابسته به جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران جهت نظرسنجی بالینی و ۵ نفر از متخصصان فناوری اطلاعات سلامت دانشگاه علوم پزشکی تهران جهت نظرسنجی اطلاعات دموگرافیک انتخاب شدند. ابزار مطالعه، پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته، روش اعتبارمحتوا (CVR: Content Validity Ratio) و سنجش پایایی با روش retest بود.
یافته‌ها: از بین ۲۳ عنصر اطلاعاتی مورد نظرسنجی بخش دموگرافیک موارد بالای ۹۹ درصد موافقت، انتخاب شد. همچنین از ۸۶ عنصر اطلاعاتی بخش بالینی موارد بالای ۵۱ درصد موافقت انتخاب شد. خبرگان بالینی شامل ۶ متخصص مرتبط با حوزه‌ی زخم، ۴ پزشک عمومی و ۶ پرستار بودند. در بخش اطلاعات دموگرافیک کمترین موافقت مربوط به عنصر معرف و سطح تحصیلات با ۲۰ درصد موافقت بود. در بخش اطلاعات بالینی کمترین موافقت مربوط به جراحی، زالو درمانی و MRI پا با صفر درصد و PRP ،G-CSF و سونو داپلرکبد با %۱۴ بود.
نتیجه‌گیری: حداقل عناصر اطلاعاتی پرونده الکترونیک پزشکی زخم پای دیابتی در بخش بالینی به شرح حال، اطلاعات زخم، اطلاعات اندام تحتانی، نتایج پاراکلینیک، مدیریت زخم، پیگیری و در بخش اطلاعات دموگرافیک به هویتی، پذیرش، مالی، گزارش‌گیری و قابلیت سیستم تقسیم شد. الگوی پیشنهادی برای سیستم دستی و الکترونیک قابل ارایه است. 

عاطفه حلمی سیاسی، ناهید بیژه، الهام حکاک دخت، غلام رسول محمدرحیمی،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات اخیر نشان می‌دهد که افزایش ذخایر آهن بدن با افزایش شیوع عدم تحمل گلوکز و دیابت نوع ۲ همراه است. فریتین مهمترین پروتئین ذخیره‌کننده‌ی آهن در بدن است که برای ارزیابی اختلالات متابولیسم آهن مورد استفاده قرار می‌گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطح فریتین سرمی، شاخص‌های گلیسمی و لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ بود.
روش بررسی: تعداد ۲۰ نفر از زنان دیابتی با دامنه سنی ۵۵-۴۵ سال به‌طور داوطلبانه انتخاب و به دو گروه تجربی(۱۰ نفر) و کنترل(۱۰ نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در برنامه‌ی هشت هفته‌ای تمرین هوازی، با تواتر سه جلسه در هفته، هر جلسه به مدت ۶۰ دقیقه و با شدت ۶۵-۵۵ درصد ضربان قلب ذخیره شرکت کردند. گروه کنترل در مدت مداخله در هیچ فعالیت ورزشی شرکت نکردند. فریتین سرمی، شاخص‌های گلیسمی و لیپیدی قبل و بعد از هشت هفته، بررسی و سپس داده‌ها با نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته‌ها: در گروه تجربی فریتین(۰/۰۱۲=P)، انسولین(۰/۰۰۴=P)، گلوکز ناشتا(۰/۰۴۱=P)، شاخص مقاومت به انسولین(۰/۰۱۲=P)، کلسترول کل(۰/۰۴۱=P) و تری‌گلیسرید(۰/۰۰۵=P) به‌طور معناداری کاهش یافتند؛ از طرفی لیپوپروتئین پُرچگال به‌طور معناداری افزایش یافت(۰/۰۱۲=P). همچنین نتایج نشان داد که تغییرات فریتین(۰/۰۰۲=P)، انسولین ناشتا(۰/۰۱۴=P)، شاخص مقاومت به انسولین(۰/۰۰۱=P) و تری‌گلیسرید(۰/۰۱۰=P) بین دو گروه تجربی و کنترل از نظر آماری معنادار بود.
نتیجه‌گیری: زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ می‌توانند از برنامه‌ی تمرینات هوازی با شدت متوسط برای بهبود پروفایل لیپیدی و وضعیت گلایسمی و همچنین اختلالات متابولیسم آهن سود ببرند.

سمیرا گوهری نژاد، شراره رستم نیاکان کلهری، راحله سالاری، مهدی ابراهیمی،
دوره 15، شماره 5 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت نوع دو نوعی اختلال متابولیک مزمن است که شیوع آن در سراسر جهان به طور مداوم در حال افزایش است؛ خودمراقبتی مهم‌ترین راهکار مدیریت بیماری دیابت است. پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی ابزار سنجش سطح خودمراقبتی بیماران دیابت نوع دو انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه‌ی مقطعی بود که برای انجام این مطالعه، ابتدا بر اساس مرور متون و بررسی پرسش‌نامه‌های موجود آیتم‌های پیشنهادی تهیه و با حذف و ادغام موارد مشابه به یک پرسش‌نامه در ۴ حیطه‌ی مرتبط با رژیم غذایی، پایش قندخون، فعالیت بدنی، مصرف دارو با ۱۵ سوال طراحی گردید. ۳۰ بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه‌کننده به درمانگاه غدد پرسش‌نامه را تکمیل کردند. پایایی پرسش‌نامه با استفاده از آلفای کرونباخ انجام شد و روایی پرسش‌نامه به شیوه روایی محتوا (CVR) بررسی گردید. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS  تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین و انحراف معیار سن واحدهای مورد پژوهش ۱۲/۵۱±۵۲/۴ سال بود که ۵۰ درصد آنها زن و ۵۰ درصد دیگر مرد بودند. ۵۶ درصد آنها کمتر از ۵ سال به دیابت نوع دو مبتلا بودند. همچنین افرادی که دارای تحصیلات بالاتر هستند کنترل متابولیکی نسبتا بهتری در مدیریت دیابت داشتند و پاسخ بیماران به سوال ۶ دارای بیشترین میانگین بود که توجه بیماران به کنترل قند خون را نشان می‌دهد. برای تعیین پایایی پرسش‌نامه ضریب آلفای‌کرونباخ برای کل سوالات ۰/۷۷۳ بود، با حذف سوال ۹ به ۰/۷۹۶ افزایش یافت جهت تعیین روایی پرسش‌نامه با استفاده از دیدگاه صاحب‌نظران ضریب روایی برای تمام سوالات بالای ۰/۹۹ بود و فقط دو سوال روایی آنها ۰/۶۶ و ۰/۱۶ شد که از آزمون حذف شدند، ضریب همبستگی پیرسون برای هر سوال  محاسبه گردید.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که پرسش‌نامه‌ی مورد بررسی از روایی و پایایی لازم برخوردار است. با این ابزار می‌توان توصیه‌های مناسب به بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در زمینه لازم برای خودمراقبتی اعم از رژیم غذایی، مصرف دارو، فعالیت‌های فیزیکی و کنترل قند خون برای جلوگیری از پیشرفت بیماری و عوارض ناشی از آن ارایه کرد.  

نیلوفر مرادی، محمد عزیزی، الهام نیرومند، وریا طهماسبی،
دوره 16، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یک بیماری چندعاملی است که با قند خون بالای مزمن و مقاومت به انسولین مشخص می‌شود. به‌طورکلی افزایش جهانی شیوع دیابت نوع ۲ در اثر تغذیه ضعیف و عدم فعالیت‌بدنی ایجاد می‌شود. لذا هدف از مطالعه‌ی حاضر، تأثیر ۸  هفته تمرین ترکیبی همراه با مکمل دانه‌ی کینوا بر قندخون ناشتا، اشتها و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ است.
روش بررسی: در این مطالعه ۳۶ زن مبتلا به دیابت نوع ۲ به‌صورت داوطلبانه انتخاب و به ۳ گروه: تمرین+مکمل(۱۲=n)، مکمل(۱۲=n) و کنترل(۱۲=n) تقسیم شدند. گروه تمرین+مکمل و گروه مکمل ۸ هفته به مقدار ۲۵ گرم دانه‌ی کینوای پخته را  به‌مدت ۳ روز در هفته مصرف کردند. گروه تمرین+مکمل نیز تمرین ترکیبی را به‌مدت ۸ هفته و ۳ بار در هفته انجام دادند. تمرین با شدت ۱۲-۱۰ میزان درک فشار انجام شد. جهت اندازه‌گیری شاخص کیفیت زندگی از نسخه‌ی فارسی‌شده‌ی پرسش‌نامه‌ی کیفیت زندگی و جهت ارزیابی اشتها نیز از پرسش‌نامه‌ی اشتها استفاده شد. ۴۸ ساعت قبل و بعد از مداخلات، نمونه‌گیری خون، اندازه‌گیری‌ها و تکمیل پرسش‌نامه‌ها انجام شد. از آزمون‌های (One Way ANOVA)، تعقیبی LSD و t همبسته در سطح معناداری ۰/۰۵≥P استفاده شد.
یافته‌ها: طبق نتایج ۸ هفته مداخله در گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۱=P)(%۲/۵۹) و گروه مکمل(۰/۰۴=P)(۱/۵۴%) نسبت به گروه کنترل(۰/۳۲=P)(%۱/۵۴) باعث کاهش معنی‌دار قندخون ناشتا شد. همچنین کاهش معنی‌داری نیز در شاخص اشتهای گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۱>P)(%۵۴/۲۰) و گروه مکمل(۰/۰۰۱=P)(%۶۰/۳۱) نسبت به گروه کنترل(۰/۱۱=P)(%۷/۹۱) صورت گرفت. داده‌های کیفیت زندگی نیز حاکی از افزایش معنی‌دار این شاخص در گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۸=P)(%۵/۹۵) و گروه مکمل(۰/۰۰۲=P)(%۳/۸۰) نسبت به گروه کنترل(۰/۱۰=P)(%۰/۹۹) بود.
نتیجه‌گیری: ۸ هفته تمرین ترکیبی به‌همراه مصرف دانه‌ی کینوا تاثیر مثبت و بسزایی بر روی شاخص قند خون ناشتا، کیفیت زندگی و اشتها در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ دارد.

فاطمه بهادر، اعظم صباحی، سمانه جلالی، فاطمه عامری،
دوره 16، شماره 6 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک در ایران و پنجمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان محسوب می‌شود. شیوع دیابت در سراسر جهان، باعث ایجاد روش‌های جدید در تحقیقات زیست پزشکی شده‌است. از آن جمله می‌توان به هوش‌مصنوعی اشاره نمود. این مطالعه با هدف بررسی انواع مطالعات انجام شده در زمینه‌ی هوش‌مصنوعی و دیابت در ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به روش مرور نظام‌مند انجام شد. پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر داخلی شامل Irandoc، Magiran، SID و موتور جستجوگر Google Scholar با استفاده از کلیدواژه‌های هوش‌مصنوعی و دیابت به‌صورت فارسی، جداگانه و ترکیبی بدون محدودیت زمانی تا ۲۰ ژوئن ۲۰۲۱ بررسی گردیدند. تعداد ۷۴۹۵ مقاله بازیابی شد که در مراحل مختلف(حذف مقالات تکراری(۱۸۲۴)، عنوان و خلاصه مقاله(۵۸۸۴) و متن کامل(۳۰)) غربالگری شد و در نهایت ۲۰ مقاله که معیارهای موردنظر پژوهشگران را داشت مورد بررسی دقیق قرارگرفت.
یافته‌ها: از میان مقالات بازیابی‌شده، ۲۰ مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند که از این تعداد ۱۶ مقاله به روش‌های مبتنی بر هوش‌مصنوعی و ۴ مقاله به طراحی سیستم‌های جدید مبتنی بر هوش‌مصنوعی پرداخته‌بودند. ۱۰ مقاله به بررسی نقش هوش‌مصنوعی در پیش‌بینی، ۸ مقاله در تشخیص و ۲ مقاله به کنترل و مدیریت بیماری دیابت پرداخته‌بودند. بیشترین حجم مقالات به استفاده از روش‌های داده‌کاوی مانند شبکه‌عصبی‌مصنوعی، درخت تصمیم و غیره(۱۶ مقاله) اختصاص داشتند و برخی از مطالعات به ارزیابی و مقایسه‌ی روش‌های هوش‌مصنوعی بر روی کاربرد، صحت و حساسیت هوش‌مصنوعی در تشخیص و پیش‌بینی دیابت پرداخته بودند(۱۰ مطالعه). 
نتیجه‌گیری: بررسی نظام‌مند مقالات نشان داد که استفاده از روش‌های داده‌کاوی جهت مدیریت دیابت در ایران با پیشرفت خوبی همراه بوده اما نیاز است تا در زمینه طراحی سیستم‌ها و الگوریتم‌های هوش‌مصنوعی و در زمینه کنترل و مدیریت دیابت اقدامات بیشتری انجام پذیرد.

 

علی مولی کوام المیاح، حمید جدوع عباس، رضا افریشم، ناهید عین الهی،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یک اختلال متابولیک است که با افزایش سطح گلوکز خون، ناشی از اختلال در عملکرد انسولین، ترشح انسولین یا هر دو مشخص می‌شود که باعث اختلال در متابولیسم کربوهیدرات‌ها، پروتئین‌ها و لیپیدها می‌شود. هیپرگلیسمی مزمن با آسیب طولانی مدت، اختلال عملکرد و نارسایی اندام‌های مختلف همراه است. آدروپین و آیریسین پروتئین‌هایی هستند که به تازگی توصیف شده‌اند و ممکن است جزء ضروری در مسیرهای پاتوفیزیولوژیک دیابت باشند. مطالعه‌ی حاضر به منظور بررسی نشانگرهای بیوشیمیایی آیریسین و آدروپین در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ و ارتباط آن‌ها با عوامل خطر طراحی شد.
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر یک مطالعه‌ی مورد شاهدی بود که شامل ۹۰ بیمار دیابتی نوع ۲ و ۹۰ فرد سالم بود که از نظر سن و جنس با هم همسان بودند. قند خون ناشتا(FBS)، HbA۱c، انسولین سرم، کلسترول تام(TC)، کلسترول لیپوپروتئین با چگالی کم(LDL-C)، کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا( HDL-C)، تری گلیسرید(TG)، آیریسین و آدروپین در آزمایشگاه بیوشیمی بیمارستان آموزشی AL-Faihaa با روش‌های استاندارد اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: سطح سرمی آیریسین(ng/ml ۸/۱۵۲±۱/۶۴۲ در مقابل ۳/۹۱۶±۱۴/۰۶) و آدروپین(pg/ml ۲۵/۳۹±۸/۸۹۷ در مقابل ۸/۷۶۸±۵۹/۴۳) به ترتیب در گروه بیمار به‌طور معنی‌داری کمتر از گروه کنترل بود(۰/۰۰۱>P). در گروه بیماران، سطح آدروپین سرم با سن همبستگی مثبت(۰/۰۲۵=P , ۰/۲۶۳=r) و با BMI همبستگی منفی(۰/۰۴۸=P , ۰/۲۰۹-=r) و معنی‌دار داشت. در حالی که سطح سرمی آیریسین با TG همبستگی معنی‌دار و منفی داشت(۰/۰۱۸=P , ۰/۲۴۸-=r). میزان سطح زیر منحنی(AUC) برای آیریسین(۰/۹۶۹-۰/۹۰۶=CI ۹۵%) ۰/۹۳۷ بود که در کات آف ۹/۷۱۵ دارای حساسیت ۹۱/۱% و اختصاصیت ۰/۸۰% نشان داد(۰/۰۰۰۱>P). علاوه بر این، میزان AUC برای آدروپین(۱/۰۰-۰/۹۸۰=CI ۹۵%) ۰/۹۹۱ بود که این بیومارکر در کات آف ۳۷/۹۴۵ حساسیت ۱۰۰/۰% و اختصاصیت ۹۱/۱% نشان داد(۰/۰۰۰۱>P).
نتیجه‌گیری: یافته‌های ما نشان داد که سطح سرمی آیریسین و آدروپین در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل کمتر بود. احتمالا، کاهش آدروپین و آیریسین ممکن است به عنوان یک نشانگر زیستی برای پیش‌بینی خطر T۲DM استفاده گردد که نیاز به مطالعات بیشتری در این خصوص دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb