جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای عفونت

حمید چوبینه، شعبان علیزاده، محمد کاظم شریفی یزدی، فرهاد واعظ زاده، حسین درگاهی، علی اکبر پورفتح الله،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری تالاسمی یکی از شایعترین بیماریهای ژنتیکی انسان است. ژن های تالاسمی در تمام نقاط دنیا, بخصوص در کشورهای روی کمربند تالاسمی از جمله ایران شایع است. با توجه به شایع بودن این بیماری ژنتیکی در ایران و نیاز مبرم این بیماران جهت دریافت خون در نتیجه با هدف بررسی سرولوژیکی بیماران تالاسمی ماژور با دریافت خون مکرر از لحاظ عفونت فعال سیتومگالوویروس این مطالعه انجام گرفت.
روش بررسی: دراین مطالعه که به روش مقطعی انجام شد 309 نفر از بیماران تالاسمی زیر 15 سال که به صورت مکرر از مراکز درمانی مختلف خون دریافت می کردند انتخاب شد. برای تعیین عفونت فعال (حضور آنتی بادی IgM) سیتو مگالوویروس از روش الایزا (ELISA) استفاده گردید. همچنین از تعداد 275 نفر فرد غیر تالاسمی زیر 15 سال به عنوان گروه شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند و پس از انجام ازمایش و ثبت نتایج، از طریق آزمون  x2 و بااستفاده از نرم افزار SPSS نتایج مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمایشات و تحلیلهای آماری نشان داد که 9/12% بیماران تالاسمی مورد مطالعه از لحاظ عفونت فعال مثبت بوده و 1/87% موارد نیز منفی میباشد، در حالیکه در گروه کنترل تنها 9/4% موارد مثبت بوده و 1/95% موارد نیز منفی بودند. جداسازی بیماران بر اساس منطقه نشان داد که بیماران ساکن تهران آلودگی بیشتری به این ویروس نسبت به بیماران تالاسمی ساکن شهرستانها دارند.
نتیجه گیری: باتوجه به اینکه دریافت خون آلوده به ویروس و یا تضعیف سیستم ایمنی در این بیماران می تواند عامل ایجاد عفونتCMV  باشد لذا مراقبت ایمنی از این بیماران و دریافت خون با سرولوژی منفی از نظر سیتومگالوویروس و همچنین بحث والدین خونی می تواند با اهمیت باشد.


منیره رحیم خانی، ناهید عین اللهی، رویا شریفیان،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: چنانچه پروکلسیتونین(PCT) بعنوان پیش‌هورمون کلسیتونین از میزان طیفی بالاتر رود، نشان دهنده عفونت می باشد. این پلی پپتید بعنوان مارکر اولیه برای تشخیص عفونتها مطرح می باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان پروکلسیتونین سرم در بیماران مبتلا به سیروز کبد و مقایسه آن با افراد سالم می‌باشد. 

روش بررسی: میزان پروکلسیتونین در تعداد 32 بیمار مبتلا به سیروز کبد و بستری در بخش گوارش و اندوسکوپی بیمارستان امام خمینی و 16 فرد سالم که از نظر سن و جنس با گروه بیمار همخوانی داشتند مورد بررسی قرار گرفتند. روش اندازه گیری به صورت کمی با استفاده از کیت‌های تجاری ساخت شرکت آلمانی Braham انجام گرفت. اساس روش بر مبنای رنگ سنجی و مقایسه آن با مقادیر استاندارد بوده است.

یافته ها: از تعداد شامل 23 مرد و 9 زن با میانگین سنی 45 سال بعنوان گروه بیمار و تعداد 11 مرد و 5 زن با میانگین سنی46 سال و انحراف معیار 15.5 سال بعنوان گروه کنترل استفاده شد. و از نظر موارد مثبت و منفی  PCT بین گروه بیمار و شاهد اختلاف معنی داری وجود دارد(p<0.05).

نتیجه گیری: میزان موارد PCT مثبت در گروه بیماران بسیار بیشتر از گروه کنترل بوده و اختلاف معنی داری وجود داشت. با آنجام آزمایش PCT نشان داده شد که 78.1%از بیماران سیروزی PCT مثبت بوده در حالیکه در گروه کنترل 25% است . قریب به 80% بیماران سیروزی تحت بررسی، احتمالا مبتلا به عفونت نهفته بوده و باید اقدامات درمانی در مورد آنها صورت گیرد.


محمد کاظم شریفی یزدی، روناک بختیاری، گلناز مبصری، محمد مهدی سلطان دلال، محمد باقر خلیلی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

مقدمه: استرپتوکوک گروه B لانسفیلد از مهمترین عوامل ایجاد بیماری و مرگ و میر نوزادان و تب‌های بعد از زایمان مادران محسوب می‌شود. عفونت می‌تواند از مادر آلوده در حین زایمان به نوزاد منتقل شود. بنایراین یک روش سریع برای شناسایی ارگانیسم در زنان باردار در هنگام زایمان مورد نیاز است. هدف از این مطالعه بررسی مولکولار اپیدمیولوژی استرپتوکوک بتا همولیتیک گروه B کلونیزه شده در فلور واژن زنان باردار می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی بوده که از 250 خانم باردار در هفته 37- 35 بارداری بوسیله سواپهای استریل از ترشحات مخاط واژن و رکتوم نمونه برداری شد. نمونه‌ها از نظر وجود استرپتوکوک گروه B بوسیله کشت استاندارد در محیط بلاد آگار و Tood Hewitt Broth و آزمون PCR ژن CFb مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها : در 21 زن از250 نفر(4/8%) نتایج کشت از واژن و رکتوم مثبت بود. در آزمون PCR کلونیزاسیون استرپتوکوک گروه B در 24 نفر از250(6/9%) مورد خانم باردار از واژن و رکتوم مثبت بود. در مقایسه نتایج کشت حساسیت آزمون PCR و ارزش اخباری منفی آنها100% و100% بود. ویژگی و ارزش اخباری مثبت در آزمون PCR  97% و 82% بود. مدت زمان لازم برای حصول نتیجه در آزمون PCR حدوداً 2 ساعت و در مورد کشت 36 ساعت بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به داده‌های این مطالعه اینگونه می‌توان استنباط کرد که روش PCR دارای حساسیت و ویژگی بالایی هست و در نتیجه کلونیزاسیون استرپتوکوک گروه B را با اطمینان و به سرعت می‌توان تشخیص داد.


محمد حسن نمایی، سیما سورگی، هدی خوشبخت، ناهید عسگری، سید علیرضا جوادی نیا،
دوره 5، شماره 5 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف کلی این تحقیق بررسی آلودگی باکتریایی و کاندیدیایی صفحه کلید کامپیوترهای مستقر در بخش‌های مختلف بیمارستان آموزشی ولی عصر(عج) بیرجند می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه از صفحه کلید تمامی کامپیوترهای بخش‌های مختلف بیمارستان ولی عصر(عج) به تعداد 24 عدد نمونه‌گیری شده و به آزمایشگاه تحقیقات میکروبشناسی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند منتقل گردید. در آزمایشگاه نمونه‌ها برروی محیط کشت بلادآگار، مانیتول سالت آگار وEMB کشت داده شدند. سپس بر اساس خصوصیات ظاهری کلونی و ویژگیهای بیوشیمیایی باکتریها تشخیص صورت گرفت.

یافته‌ها: در مجموع 26 نمونه از 24 صفحه کلید کامپیوترهای مختلف موجود در 16 بخش بستری مختلف بیمارستان تهیه گردید. تنها صفحه کلیدهای دو بخش عفونی و اعصاب به صورت روتین گندزدایی شدند. در تمامی نمونه‌های تهیه شده(100%) آلودگی میکروبی وجود داشت. از مجموع نمونه‌های اخذ شده بیشترین آلودگی در صفحه کلید کامپیوتر بخش داخلی زنان مشاهده گردید. در مجموع 13 گونه باکتری مختلف از نمونه‌های مورد آزمایش جدا سازی گردید که در بین باکتری‌های مختلف انترو باکتریاسه با شیوع 5/61% و در درجه بعد باسیل گرم مثبت اسپوردار با شیوع 7/30% بیشترین فراوانی را داشته‌اند.

نتیجهگیری: براساس یافته‌های این پژوهش تمامی صفحه کلیدهای مورد آزمایش حداقل به یک گونه باکتری آلودگی داشته‌اند. با توجه به این یافته به نظر می‌رسد لازم است توجه بیشتری به گندزدایی صفحه کلیدهای کامپیوترها در بیمارستان صورت پذیرد.


محمد مهدی سلطان دلال، سید اصغر میرعمادی، محمد کاظم شریفی یزدی، عبدالعزیز رستگار لاری، زهرا رجبی، سوان آودایس یانس،
دوره 6، شماره 4 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: بخش عمده ای از نمونه‌های بالینی توسط گونه‌های کلبسیلا آلوده می‌شود. مقاومت دارویی کلبسیلا روز به روز افزوده می­شود و بنابراین انجام تست­های مقاومت دارویی، قبل از تجویز آنتی بیوتیک، ضروری به نظر می­رسد. هدف این مطالعه تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی گونه‌های کلبسیلا از نمونه‌های بالینی بیماران با استفاده از روش کربی بوئر بوده است.

روش بررسی:  مطالعه حاضر بر روی 300 کلبسیلای جدا شده از 1200 بیمار بستری در بیمارستان امام خمینی(ره) انجام شد. بعد از تشخیص و تعیین هویت باکتری­ها، مقاومت دارویی آنها  طبق دستور العمل CLSI بررسی شد. تست‌های حساسیت دارویی با استفاده از روش­ استاندارد انتشاراز دیسک(کربی بائر) برای 12 آنتی بیوتیک انجام شد.

یافته‌ها: توزیع گونه‌های مختلف کلبسیلا بر حسب فراوانی عبارتند از: پنومونیه(94%)، اکسی توکا(4%)، اوزنه(1%) و رینواسکلروماتیس(1%). همچنین از نظر منبع عفونت، نمونه­های جمع­آوری شده به ترتیب فراوانی عبارتند از: ادرار، خلط، واژن، زخم، مدفوع و خون. بطور کلی درصد مقاومت تمام گونه­های کلبسیلا نسبت به، آموکسی سیلین 97%، سفالوتین 39%، جنتامایسین30%، کلیستین55%، نالیدیکسیک اسید2%، کلرامفنیکل26%، کانامایسین17%، تتراسایکلین 28%، نیتروفورانتوئین 44%، ایمی پنم و سفتازیدیم 2% و آمیکاسین بدون مقاومت تعیین گردید.

نتیجهگیری: نتایج به دست آمده نشان می‌دهد آمیکاسین با کمترین درصد مقاومت در مقابل تمام گونه­های کلبسیلا، موثرترین آنتی بیوتیک بوده است.


مینا سادات هاشمی پرست، رویا صادقی، محمدرضا قانع پور، کمال اعظم، آذر طل،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: به رغم ظهور شیوه های نوین آموزشی، دغدغه ارزیابی اثربخشی این روش‏ها همچنان پابرجاست. مطالعه حاضر با هدف"تعیین و مقایسه تاثیر دو شیوه آموزش الکترونیک و سخنرانی بر میزان آگاهی کارکنان اداری بخش های بالینی بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در زمینه کنترل عفونت های بیمارستانی" انجام شده است.

روش بررسی: در این مطالعه‏ی نیمه تجربی، 98 نفر از کارکنان اداری بخش های بالینی بیمارستان، در دو گروه "آموزش به روش سخنرانی و الکترونیک" وارد شده که گروه اول به شیوه‏ی سنتی و گروه دوم به شیوه‏ی الکترونیک آموزش داده شدند. به منظور سنجش آگاهی دو گروه در زمینه کنترل عفونت های بیمارستانی و نگرش نسبت به آموزش الکترونیک، از پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی و ویلکاکسون تحلیل شد.

یافته ها: بین میانگین نمره های آگاهی فراگیران قبل و بعد از آموزش، در داخل هر یک از گروه های آموزش سخنرانی(0/01p=) و الکترونیکی(0/01p=) اختلاف معناداری وجود داشت. هم چنین اختلاف میانگین نمره های بین دو گروه بعد از مداخله آموزشی معنی دار بود(0/02p=)؛ به طوری که میانگین نمره آگاهی فراگیران در گروه سخنرانی بیش از روش الکترونیک بود.

نتیجه گیری: با وجود اثربخشی آموزش الکترونیک در یادگیری و ارتقاء آگاهی فراگیران، بکارگیری آن در دوره های بازآموزی کارکنان اداری سازمان های مرتبط با سلامت، مستلزم توانمندسازی آنان، حذف موانع و ایجاد بستری مناسب می باشد.


امید زادی آخوله، احسان معمارباشی، آیسان جودی، محمدحسین رفیعی، ابراهیم نصیری،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تکنیک استریل، پایه و اساس جراحی مدرن محسوب می‌شود. بنابراین رعایت دقیق تکنیک‌های استریل توسط تیم جراحی، جهت حفظ ایمنی بیمار و جلوگیری از عفونت محل عمل ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین دانش، نگرش و عملکرد تکنولوژیست‌های اتاق عمل در خصوص رعایت اصول تکنیک‌های استریل جراحی انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر از نوع توصیفی مقطعی بود که در سال ۱۳۹۸ بر روی ۱۹۸ نفر از تکنولوژیست‌های جراحی شاغل در بخش‌های اتاق عمل بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی مازندران و به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انجام شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته‌ی‌ سنجش دانش، نگرش و عملکرد در خصوص تکنیک‌های استریل جراحی استفاده شد. داده‌ها پس از گردآوری در نرم‌افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون تی مستقل و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: میانگین±انحراف معیار نمره‌ی دانش، نگرش و عملکرد تکنولوژیست‌های جراحی در خصوص رعایت تکنیک‌های استریل جراحی به‌ترتیب برابر با ۵/۸±۳۵/۷، ۳/۷±۲۸/۳ و ۶/۵±۳۸/۷ بود که نمره‌ی دانش و عملکرد در سطح متوسط و نمره‌ی نگرش در سطح مطلوب بود. یافته‌ها نشان داد که بین نمره‌ی دانش و عملکرد با سطح تحصیلات تفاوت معنی‌داری وجود داشت و میانگین نمره‌ی دانش و عملکرد کارشناسان اتاق عمل به‌طور معنی‌داری بیشتر از کاردان‌ها بود(۰/۰۵>p).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج، برگزاری دوره‌های آموزش مداوم، تشویق کارکنان به ارتقای سطح تحصیلات و استمرار در ارزیابی دانش و عملکرد اعضای تیم جراحی، جهت تقویت و ارتقای دانش و عملکرد آن‌ها در زمینه‌ی رعایت اصول تکنیک‌های استریل ضروری به نظر می‌رسد.

نیلوفر محمدزاده، زیبا مسیبی، حمید بیگی، محمد شجاعی نیا،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سپسیس، مهمترین بیماری ۲۸ روز اول زندگی و از دلایل اصلی مرگ‌و‌میر نوزادان در بخش مراقبت‌های ویژه می‌باشد. سپسیس نوزادی می‌تواند از علایم بالینی عفونت‌های بیمارستانی باشد. از‌این‌رو هدف از این پژوهش، ایجاد و ارزیابی مدل پیش‌بینی سپسیس بیمارستانی و ارایه نتایج آن به ارایه‌دهندگان خدمات مراقبت سلامت است. 
روش بررسی: در این مطالعه‌ی توصیفی کاربردی، جامعه‌ی پژوهش شامل نوزادان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان ولیعصر(عج) تهران و نمونه پژوهش، داده‌های ثبت شده‌ی ۴۱۹۶ نوزاد بستری شده در این بخش از سال ۹۵ تا شهریور‌ماه ۹۹ می‌باشد. ویژگی‌های اولیه جهت ایجاد مدل پیش‌بینی بیماری سپسیس با بررسی منابع اطلاعاتی مرتبط و مطابق با نظر استادان و مسئولان مرکز تحقیقات مادر و جنین بیمارستان ولیعصر تهیه گردید و روایی آن توسط ۵ نفر از استادان فوق‌تخصص نوزادان این بیمارستان تایید شد. در این پژوهش از الگوریتم‌های یادگیری ماشین جهت ایجاد مدل پیش‌بینی سپسیس استفاده شده است. 
یافته‌ها: برای ارزیابی مدل‌های ایجاد شده، از پارامترهای Accuracy و AUROC (سطح زیرمنحنیROC) استفاده شد. بیشترین مقدار Accuracy و AUROC به‌ترتیب مربوط به الگوریتم‌های Adaptive Boosting و جنگل تصادفی می‌باشد.
نتیجه‌گیری: منحنی‌های یادگیری نشان می‌دهد که با استفاده از نمونه‌های آموزشی مختلف و انتخاب پیچیده‌تر ویژگیهای ترکیبی، عملکرد مدل‌ها بهبود می‌یابد. تحقیقات بیشتر برای ارزیابی اثربخشی بالینی مدل‌های یادگیری ماشین در یک کارآزمایی ضروری است. 

فردین امیری، آرش خواجه‌وند، صدیقه حنانی، نمامعلی آزادی،
دوره 16، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت محل جراحی از شایعترین عفونت‌های مرتبط با مراقبت درمانی است. یکی از راه‌های کاهش آن، استفاده از آنتی‌سپتیک مناسب جهت آماده‌سازی پوست محل جراحی(پرپ پوست) می‌باشد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر آماده‌سازی پوست با آنتی‌سپتیک‌های پوویدون آیوداین و کلرهگزیدین گلوکونات بر میزان عفونت محل عمل جراحی بیماران جراحی شکم انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی بر روی ۷۰ نفر از بیماران جراحی شکمی مراجعه ­کننده به مرکز آموزشی درمانی فیروزگر تهران در بازه زمانی اردیبهشت ماه تا شهریورماه سال ۱۴۰۰ انجام شد. بیماران به ­روش تصادفی ساده به دو گروه آماده‌سازی پوست با آنتی‌سپتیک‌های پوویدون آیوداین(بتادین) و آنتی‌سپتیک کلرهگزیدین گلوکونات تقسیم شدند. پرپ پوست بیماران در هر گروه به روش دو مرحله­ای و با روش استاندارد چرخشی، با استفاده از آنتی‌سپتیک‌های مذکور توسط پژوهشگر انجام شد. بررسی عفونت محل جراحی با کمک چک­لیست محقق­ساخته و همچنین پیگیری وضعیت بیماران با معاینه‌های حضوری توسط پزشک مربوط صورت گرفت. آنالیز داده‌ها توسط آزمونهای Fischer’s Exact و t-test و Chi-Square و Cochrane’s Q صورت گرفت.
یافتهها: عفونت محل جراحی در پنج بیمار(۱۴/۲۹ درصد) از گروه بتادین و یک بیمار(۲/۸۶ درصد) از گروه کلرهگزیدین رخ داد. میزان بروز عفونت محل جراحی در گروه بتادین نسبت به گروه کلرهگزیدین، ۵/۵۴ برابر بیشتر بود ولی از لحاظ آماری اختلاف معنی­داری مشاهده نشد(۰/۱۹۸=P). مقایسه­ی عفونت محل جراحی در مدت ۲۴ ساعت پس از جراحی(۰ درصد) و مدت ۳۰ روز پس از جراحی(۸/۵۷ درصد) نشان داد که هر دو آنتی‌سپتیک در کاهش بروز عفونت محل جراحی موثر بودند(۰/۰۰۱>P). همچنین بروز عفونت محل جراحی با مدت زمان بستری بیماران به ­مدت ۲ روز، مرتبط بود(۰/۰۰۱=P).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان بروز عفونت محل جراحی در گروه بتادین ۵/۵۴ برابر بیشتر از گروه کلرهگزیدین بوده، اما باوجود این از نظر آماری اختلاف معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نشد. بنابراین می‌توان هرکدام از این دو آنتی‌سپتیک را جهت آماده‌سازی پوست محل عمل جراحی شکم به کار برد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb