79 نتیجه برای علوم پزشکی
حسین درگاهی، مرجان قاضی سعیدی، مقصود قاسمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
گسترش روز افزون دسترسی به سخت افزارها و نرم افزارهای مناسب برای آموزش الکترونیکی، به خصوص توسعه شبکه جهان گستر وب، افق جدیدی را پیش روی موسسات آموزشی نهاده است. اهمیت این مسئله در حوزه علوم پزشکی که با جان انسانها سر و کار دارد دو چندان است، زیرا علاوه بر مسائل آموزشی، پژوهشی، و تولید اطلاعات، درمان صحیح و اصولی بیماران نیز در سایه آشنایی با اطلاعات روز آمد و روشهای جدید امکان پذیر است. بدین لحاظ علم پزشکی از دستاوردهای فناوری اطلاعات به سرعت و با همه امکانات بهره می گیرد تا اطلاعات مورد نیاز را سریعاً در دسترس پزشکان قرار دهد. این مقاله به بررسی جایگاه آموزش الکترونیکی در علوم پزشکی می پردازد.
این مقاله از نوع مروری بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از مستندات چاپی و الکترونیکی مرتبط با موضوع صورت گرفته است. برای پیاده سازی آموزش الکترونیکی در حوزه علوم پزشکی به یک سری از زیر ساختها و استانداردها و مهارتهایی نیاز است که قبل از پرداختن به آموزش الکترونیکی باید مورد توجه دانشگاههای علوم پزشکی قرار گیرد . این زیر ساختها و استانداردها نقش ویژه ای در موفقیت اجرای آموزش الکترونیکی ایفا می کنند.
با عنایت به مزایایی که آموزش الکترونیکی ذاتاً آن را داراست در لزوم توسعه آموزش الکترونیکی علوم پزشکی تردیدی وجود ندارد ولی آنچه که مهم است نحوه دسترسی موثر به این نوع از آموزش است . لذا پیشنهاد می گردد با تطبیق فرایندهای موجود در دنیا و با استفاده از تجارب کشورهای سرآمد در این زمینه مناسب ترین روش آموزش الکترونیکی انتخاب و نسبت به پیاده سازی آن اقدام شود.
فریدون آزاده، ریحانه واعظ، میترا قریب،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : استناد را میتوان یکی از پایه های اصلی تدوین کارهای علمی و پژوهشی مکتوب به شمار آورد، که هر محققی در مدلل کردن یافتههای علمی خود، ناگزیر بدین شیوه روی میآورد. حفظ و تداوم پیوند اطلاعاتی از طریق استناد، به شرط صحت آن ضروری به نظر میرسد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت صحت مقالات استنادی و میزان مطابقت آنها با شیوه نامه ونکوور در پایان نامه های سال 1386 دوره های دکترای تخصصی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است.
روش بررسی : روش مطالعه در این بررسی تحلیل استنادی است. با استفاده از جدول مورگان و نمونه برداری سیستماتیک، از کل 4293 مقاله استنادی ، 357 مقاله استنادی برای بررسی صحت استنادی و میزان مطابقت با شیوه نامه ونکوور برگزیده شدند. شش عنصر مورد بررسی مشتمل است بر: نام نویسندگان، عنوان مقاله، عنوان مجله، سال انتشار، شماره جلد، شماره صفحات . خطاهای استنادی به دو گروه 1- خطاهای کوچک 2- خطاهای بزرگ تقسیم شدند. روش جمع آوری اطلاعات، مشاهده مستقیم است، دادهها در چک لیستی تهیه شده، وارد شد.نرم افزار مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل دادههاSPSS(11.0) بود.یافتهها : از کل 357 مقاله استنادی بررسی شده، 398 مورد (4/111% )انواع خطاهای استنادی در عناصر ششگانه ثبت شده است. از 357 استناد مورد مطالعه فقط 136 (90/38%)استناد فاقد هر نوع خطای استنادی گزارش شده است و 221(62%) استناد دارای انواع خطاهای استنادی ثبت شده است. 35 استناد (8/9%) از مجموع استنادهای بررسی شده پیروی کامل از شیوه نامه ونکوور کردهاند .
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج نامطلوب هم در خطاهای استنادی و هم میزان مطابقت با نظام ونکوور، دلایلی چندرا میتوان در بروز چنین وضعیتی دخیل شمرد از جمله : عدم آگاهی دانشجویان نسبت به اهمیت جایگاه و یکدستی استنادها در آثار علمی، بی دقتی دانشجویان در تهیه استنادها، عدم دسترسی به اصل منابع و کپی برداری از سایر منابع، عدم تاکید استادان بر صحت استنادها، کم توجهی موسسات آموزشی نسبت به استنادهای ارائه شده در پایان نامهها، عدم استفاده از مشاوره کتابداران متخصص و ناآشنایی با نرم افزارهای مدیریت منابع.
حسین درگاهی، مرجان قاضی سعیدی، مقصود قاسمی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : آموزش الکترونیکی یک فرآیند جدید در آموزش است که براساس فناوریهای رایانهای، چند رسانهای و پردازشگرها، شکل گرفته است. با پیشرفت آموزش الکترونیکی، آموزش علوم پزشکی نیز از ظرفیت های آن در زمینههای مختلف بهره جسته است.برای توفیق در پیاده سازی آموزش الکترونیکی و بهره مندی از ظرفیتها و گریز از تهدیدهای احتمالی در کشور، پرداختن به
مطالعات تطبیقی و بهره برداری از تجارب دانشگاهی موفق در کشورهای پیشرو در زمینه آموزش الکترونیکی لازم و ضروری است.
روش بررسی: این پژوهش بصورت تطبیقی و توصیفی - مقطعی در طول سالهای 2007 و 2008 میلادی با استفاده از سایت تعداد هشت دانشگاه در کشورهای پیشرو و منتخب در زمینه آموزش الکترونیک علوم پزشکی در پنج قاره دنیا و بهره برداری از تعداد شصت و دو منبع و کلید واژههای آموزش الکترونیکی، رشته های علوم پزشکی، فناوری ارتباطات، بررسی تطبیقی، دانشگاه انجام شده است. در نهایت، فعالیتهای انجام شده در دانشگاههای مزبور با وضعیت موجود آموزش الکترونیکی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور که در این خصوص عملکرد بهتری داشته اند، مورد مقایسه قرار گرفته است.
یافتهها: یافتههای بدست آمده نشان میدهد دانشگاه منچستر در انگلستان و دانشگاه دکین در استرالیا در زمینه راه اندازی و ایجاد دورههای آموزش الکترونیکی در رشته های علوم پزشکی از قدمت و تجربه بیشتری برخوردار هستند. در کلیه دانشگاههای پیشرو ارزیابی دانشجویان بصورت حضوری، آنلاین و ترکیبی است. در دانشگاههای کشور افریقای جنوبی کلیه آموزشهای الکترونیکی بصورت رشتههای منجر به مدرک ارائه میشود، در حالیکه در سایر دانشگاهها بصورت دورههای تک درس، کوتاه مدت و رشتههای منجر به مدرک در اختیار علاقمندان قرار میگیرد. ارائه رشتهها و دورههای علوم بهداشتی بصورت الکترونیکی نسبت به سایر رشتهها و دورهها در دانشگاههای مورد مطالعه بیشتر است.
بحث و نتیجه گیری: بنظر میرسد دانشگاههای مورد مطالعه در کشورهای منتخب درخصوص تاریخچه، واحد متولی، ملزومات ورود، نوع ارزیابی، نحوه ارائه تکالیف، روش ثبت نام و نوع آموزش الکترونیکی بکار رفته بصورت متفاوت با یکدیگر عمل میکنند. نتایج این بررسی نشان داد که سیستم آموزش الکترونیکی در دانشگاه علوم پزشکی کشور در مقایسه با کشورهای پیشرو، کاستیهایی دارد. لازمه موفقیت در بکارگیری موفق این سیستم برقراری زیر ساختهای فناوری و فرهنگی و ارتقاء مهارت مورد نیاز کاربران است.
هیوا عبدخدا، لیلا عبداللهی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه وهدف : یکدستی و همسونگری ویژگی چکیده نویسی اصولی است. این مهم، بدون تبعیت از دستورالعملها و استانداردهای جهانی محقق نخواهد شد. هدف از این پژوهش بررسی میزان انطباق چکیده مقالههای مجلات فارسی زبان دانشگاه علوم پزشکی تهران با استانداردهای ایزو214 و دستورالعمل گروه ونکوور درسال 1388 است.
روش بررسی : روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مجلات تمام متن فارسی زبان دارای چکیده انگلیسی دانشگاه علوم پزشکی تهران است که تا تاریخ انجام این پژوهش (30/11/1388) در وب سایت مجلات دانشگاه قابل ملاحظه بودند. تعداد 100 چکیده از مقاله های آخرین شماره این مجلات به عنوان نمونه، به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات دو لیست کنترل جداگانه، منعکس از استانداردهای ایزو214و دستورالعمل گروه ونکوور در بخش چکیده نویسی است که برای نمونه مورد نظر تکمیل شد.دادههای بدست آمده بعد از ورود به رایانه و استفاده از نرم افزار Excel ,SPSS و روش های آماری مناسب تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین میزان انطباق کلی چکیدهها با استانداردهای ایزو، 37/85 درصد(انحراف معیار93/24 درصد)، و با دستورالعمل های گروه ونکوور 44/84 درصد(انحراف معیار 36/24) است. چکیدهها در بخش "بیان یافتهها" بیشترین و در بخش"ارائه نتایج فرعی" کمترین میزان انطباق را با استانداردهای ایزو؛ و در بخش"وجود کلیدواژه" و " ذکر یافتهها" بیشترین و در بخش " برگرفته شدن کلیدواژهها از سرعنوانهای موضوعی پزشکی" کمترین میزان انطباق را با دستورالعملهای گروه ونکوور دارند.
بحث و نتیجه گیری : میزان انطباق چکیدههای مورد بررسی، با استاندارد ایزو214 و دستورالعملهای گروه ونکوور در حد مطلوبی بوده و اختلاف زیادی با هم نداشتند. تبعیت بیشتر از استاندارد ایزو در بخش"ارائه نتایج فرعی" و دستورالعمل گروه ونکوور در بخش " برگرفته شدن کلیدواژهها از سرعنوان های موضوعی پزشکی" لازم به نظر می رسد.
کامبیز طالبی، رضا دهقان، ابوالقاسم عربیون،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
مقدمه: امروزه تغییر دیوانسالاری در اداره امور سازمانهای دولتی و تبدیل آن به مدیریت انعطافپذیر و مشتریمدار، مؤید ظهور یک حوزه جدید علمی در مدیریت در بخش دولتی است که از آن به عنوان مدیریت کارآفرینانه نام برده میشود. درواقع مدیریت کارآفرینانه مجموعهای از فعالیتهای مدیریتی فرصتمحور برای بقا و ماندگاری سازمانهاست تا آنها را در ارزش آفرینی اجتماعی به مشارکت بطلبد.
روش بررسی: در این پژوهش میدانی که با هدف بررسی عملکرد نظام اداری دانشگاههای علوم پزشکی بر اساس الگوی مدیریت کارآفرینانه استیونسون انجام شده است. پرسشنامه ساختیافتهای(با طیف لیکرت) طراحی شد که روایی آن توسط خبرگان و پایایی آن از طریق پیشآزمون و تعیین آلفای کرونباخ 94% مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. پرسشنامه نهایی بین 379 نفر از کارکنان دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران توزیع شد. دادههای پژوهش نشان از مشارکت 85% (325 نفر) جامعه مورد مطالعه داشت. این دادهها در نرم افزار SPSS 18 ثبت و تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشاندهنده متوسط بودن وضعیت دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران از منظر مدیریت کارآفرینانه است. این مطالعه و پژوهشهای مرتبط تأکید میکنند که این وضعیت در اغلب سازمانهای عمومی مصداق دارد.
نتیجه گیری: نتایج مهم پژوهش مبیّن آن است که نظام اداری در دانشگاههای علوم پزشکی در حال گذر از انقلاب کارآفرینانه است. فرهنگسازی، آموزش و توانمندسازی مدیران برای اصلاح ساختار، تمرکززدایی و بهبود مستمر فرآیندها، نقطه عطف تحول در نظام اداری سازمانهاست.
کوروش بنی هاشمیان، فاطمه گلستان جهرمی، نیکزاد قنبری پیر کاشانی، محمود شرفی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسیها نشان دادهاند که سلامت عمومی با سبک رفتاری و روابط بین فردی ارتباط دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سلامت عمومی و سبک رهبری مدیران دانشگاه علوم پزشکی شیراز و اثر آن بر رضایت شغلی کارکنان این دانشگاه تدوین گردید.
روش بررسی: 33 نفر از مدیران دانشگاه علوم پزشکی شیراز و 132 نفر از کارکنان تحت سرپرستی آنان به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها پرسشنامههای سبک رهبری پوربنه، سلامت عمومی گلدبرگ و رضایت شغلی هرزبرگ را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t گروههای مستقل و خی دو استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که بین سلامت عمومی مدیران و سبک رهبری آنها و نیز بین سبک رهبری مدیران و رضایت شغلی کارکنان آنها رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین تعداد مدیران در چهار نوع سبک رهبری تفاوت معنادار وجود نداشت.
نتیجهگیری: همدلی، خودآگاهی، انگیزش بالا و اعتماد بنفس ویژگیهایی هستند که باعث رابطه مثبت بین سلامت عمومی و سبک رهبری مشارکتی میشود. همچنین همین ویژگیها در مدیران، باعث بالا رفتن عزت نفس، انگیزش و در نتیجه بالا رفتن سطح رضایت شغلی کارکنان خواهد شد.
محمود رضا گوهری، مسعود صالحی، نسیم وهابی، اعظم بذرافشان،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در این مقاله کیفیت مقالات منتشر شده در چهار مجله وابسته به یکی از دانشگاههای علوم پزشکی کشور بر پایه بررسی و تحلیل روش تحقیق و روشهای آماری مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی انجام شده در سال 1389، از بین کلیه مقالات منتشر شده طی سالهای 1381 تا 1387 در چهار مجله از مجلات وابسته به یکی از دانشگاههای علوم پزشکی کشور که برابر با 1568 مقاله بوده است، تعداد 162 مقاله به روش طبقهای چند مرحلهای انتخاب گردیدند. برای گردآوری دادهها، فرم ثبت اطلاعی برگرفته از پرسشنامههای استاندارد به کار گرفته شد. آزمون t یک نمونهای و آزمون کروسکال والیس برای مقایسه امتیاز بخشهای مختلف مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: مطالعات مقطعی با 7/61 درصد(100 مقاله)، بیشترین نوع مطالعه را تشکیل میدهند. بخش مواد و روشهای مقالات بیشترین امتیاز را کسب نموده و دارای کیفیت مطلوبی بود و بحث و نتیجهگیری کمترین امتیاز را به خود اختصاص داد. مقدار احتمال در 102مقاله(6/81 درصد) به طور صحیح ارائه شده است. در 6/58 درصد(95 مقاله) یافتههای مقاله با پژوهشهای داخلی مشابه مقایسه نشده بود، در حالی که فقط در 13 درصد(21 مقاله) از مقالات، مقایسه با پژوهشهای خارجی مشابه صورت نگرفته بود.
نتیجهگیری: مطالعهی حاضر نشان داد که کیفیت کلی بخشهای مختلف مقالات مطلوب نیست، از این رو به کارگیری متخصصین روش تحقیق و آمار در مطالعات مختلف پزشکی میتواند باعث ارتقاء کیفیت مقالات این شاخه از علم گردد.
رضا دهقان، کامبیز طالبی، ابوالقاسم عربیون،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به شناسایی عوامل موثر بر نوآوری و کارآفرینی سازمانی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور با استفاده از الگوی سه شاخگی توسعه کارآفرینی پرداخته است. تنوع شدید محصولات و خدمات در دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی و چالشهای متعدد در رویکرد و نظام مدیریتی حاکم بر آنها دلایل اصلی انجام این پژوهش است.
روش بررسی: در این پژوهش از مدل سه شاخگی توسعه کارآفرینی استفاده شده است. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه ساختیافته شامل 58 سوال اصلی است که بر اساس طیف لیکرت طراحی و بین کارکنان دانشگاههای علوم پزشکی توزیع شده است. روایی پرسشنامه توسط نخبگان تأیید و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ(94%) تعیین گردیده است. حجم نمونه 379 نفر از کارکنان است که به روش هدفمند غیراحتمالی تعیین شده است. نهایتاً تعداد 325 پرسشنامه جمعآوری شده و دادههای مربوطه در نرمافزار SPSS 18 ثبت و تحلیل گردیده است.
یافتهها: این پژوهش نشان میدهد که سه دسته عوامل ساختاری، رفتاری و زمینهای بر نوآوری و کارآفرینی سازمانی در دانشگاههای علوم پزشکی موثر هستند که وضعیت کلی آنها، متوسط است.
نتیجهگیری: بنابر نتایج این پژوهش، توصیه می شود نسبت تغییر نگرش مدیریتی به نظام اداری، اصلاح ساختار مبتنی بر راهبردهای جدید، تمرکززدایی و اصلاح سیستمها و روشهای کاری به منظور بهبود وضعیت نوآوری و کارآفرینی سازمانی در اولویت نظام اداری دانشگاه های علوم پزشکی قرار گیرد.
نسرین دشتی، ناهید عین الهی، میترا زارع بوانی، سکینه عباسی،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی درونی نوعی خودارزیابی است که برای پی بردن به کمیت و کیفیت وضعیت آموزشی و پژوهشی گروه توسط واحد آموزشی انجام می شود. بهبود کیفیت آموزش هر دانشگاه وابسته به بهبود کیفیت گروههای آموزشی آن است. در این مطالعه ارزیابی درونی گروه علوم آزمایشگاهی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سه حوزه اعضای هیات علمی، دانشجویان و دانش آموختگان انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود که طی ده گام شامل: آشنا کردن اعضای هیئت علمی با فرایند ارزیابی درونی، تشکیل کمیته ارزیابی درونی، توجیه اعضای هیات علمی این گروه، تدوین اهداف، عوامل و ملاکهای ارزشیابی و نشانگرهای مناسب برای قضاوت درخصوص هر کدام از عوامل تدوین ابزارهای مورد نیاز برای گرد آوری و تجزیه و تحلیل دادهها، بحث و نتیجه گیری و تدوین گزارش و ارائه پیشنهاد انجام شد. یافتهها با استفاده از نرم افزار SPSS آنالیز گردید.
یافتهها: نتایج مطالعه بیانگر آن بود که بیشترین میزان مطلوبیت کل در عامل دانشجویان90 درصد و کمترین میزان مطلوبیت کل در عامل دانش آموختگان با میزان 25/75 درصد میباشد.
نتیجهگیری: عوامل مورد بررسی نشان میدهد گروه علوم آزمایشگاهی دانشکده پیراپزشکی در وضعیت مطلوبی از نظر ارزیابی قرار دارد. پیشنهاد میشود یک بار دیگر ارزیابی درون بعد از ادغام دو دانشگاه نیز انجام تا نقاط ضعف و قوت آن مشخص شود.
فرشته فرزیان پور، سید مصطفی حسینی، سید شهاب حسینی، الهام موحدکر، محمد عامرزاده،
دوره 6، شماره 5 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: خودباوری یک پندار روانشناختی است که در طول دوران رشد در وجود هرکس شکل میگیرد و به سادگی و سرعت قابل تغییر نیست. هدف از این مطالعه ارزشیابی خودباوری مدیران پرستاری در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران و رابطه آن با رضایتمندی بیماران بود.
روش بررسی: بر طبق یک مطالعه مقطعی، 400 نفر(شامل 200 مدیر پرستاری و 200 بیمار) از بخشهای مختلف بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد مصاحبه قرار گرفتند. با استفاده از پرسشنامههای استاندارد، میزان خودباوری مدیران پرستاری و رضایت عمومی بیماران مورد بررسی قرار گرفت. دادهها پس از ورود به نرم افزار آماری Stata با استفاده از آزمونهای ناپارامتری آنالیز واریانس و ضریب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 05/0>P بعنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافتهها: از میان 200 مدیر پرستاری مورد مطالعه، 58 نفر(29%) مرد و 142 نفر(71%) زن بودند. میانگین و انحراف معیار امتیاز خودبـاوری مدیران پرستاری 8/19±9/134 بدست آمد همچنین از 200 بیمار مورد مطالعه، 81(5/40%) مـرد و 118(5/59) زن بـودند. میـانگیـن و انحـراف معـیار امتیاز رضـایـت بیـماران بـرابـر 2/18± 57 بدسـت آمـد کـه سطـح تحصیـلات(005/0=P) و وضعیـت بیـمه(0001/0
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که مدیران پرستاری زن، نسبت به همکاران مرد خود، خودباوری کمتری دارند. خودباوری مدیران پرستاری باعث کاهش رضایتمندی بیماران میگردد.
سودابه وطن خواه، لیدا شمس، بهمن احدی نژاد، الهام عاملی، طه نصیری، نرگس روستایی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : تحلیل کارکردها، سازمانها را قادر میسازد تا به دقت شایستگیهای ویژه و نقاط ضعف خود را شناسایی کنند و از طریق این تحلیلها بتوانند شایستگیها را تقویت و اثرات موانع و تهدیدها را بکاهند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی وضعیت شش متغیر مدل وایزبورد به عنوان ابعاد کارکردی مدیریت در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران میباشد.
روش بررسی: این مطالعه بصورت توصیفی- تحلیلی انجام شد. کارکنان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران جامعه پژوهش بودند. از 384 نفر از کارکنان بعنوان نمونه استفاده شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد شناخت سازمان استفاده شده است. از آمار توصیفی(توزیع فراوانی، درصد فراوانی) و استنباطی(آزمون ضریب همبستگی پیرسون و سطح معنی داری) برای تحلیل دادهها به کمک نرمافزار SPSS استفاده شده است.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که بین بیمارستانها از نظر وضعیت داخلی، تفاوت معناداری وجود دارد(0001/0= p ). وضعیت داخلی کلیه بیمارستان های مورد مطالعه با کسب امتیاز 5/94 از 125 در حد مساعد ارزیابی شده است . از بین بیمارستانها، بیمارستان هاشمینژاد با بیشترین امتیاز(113) وضعیت بهتر و بیمارستان رسول با پایینترین امتیاز(87) وضعیت پایینتری نسبت به سایر بیمارستان های مورد مطالعه داشته است.
نتیجهگیری: ضرورت نگاه سیستماتیک در طراحی و تدوین مکانیسم پاداش عادلانه با حضور نمایندگان کارکنان از اقداماتی است که میتواند در بهبود وضعیت فعلی بیمارستانهای مورد مطالعه تاثیر بسزایی داشته و دستیابی سازمان به اهداف از پیش تعیین شده را تسهیل نماید.
محمدتقی امینی، لطفعلی بختیاری، حسین درگاهی ، اوژن کریمی، هاجر معمایی ، محمد جانبزرگی، الهام حق شناس،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : تفکر استراتژیک نقش بسیار مهمی را در حفظ بقای سازمانی و پیشرفت روزافزون در محیط متغیر و پویای امروزی ایفا میکند. تفکر سیستمی یکی از مولفههای تفکر استراتژیک است که چارچوب مفهومی حل مسایل موجود در سازمان را تشکیل میدهد و از طریق نگرش سیستمی و همچنین تمرکز بر مشکلات در حین اجرا به حل آنها میپردازد. هدف اصلی این تحقیق، تعیین میزان پایبندی مدیران ارشد ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به تفکر سیستمی براساس مدل فردریک گلدمن میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1389 بر روی تعداد 100 نفر از مدیران ارشد ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران بعنوان نمونه پژوهش انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد تفکر سیستمی بود. تعداد 97 نفر پرسشنامه مزبور را تکمیل و عودت دادند. روایی و پایائی پرسشنامه قبل از توزیع به تأیید رسید. جهت ثبت و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و با کمک آزمون T تک نمونه و فریدمن انجام شد.
یافتهها : یافتههای بدست آمده مشخص کرد وضعیت عامل تفکر سیستمی در میان اکثریت مدیران ستادی دانشگاه در حد مطلوب قرار دارد.
نتیجهگیری: در این تحقیق مشخص شد مدیران ارشد ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران درحد مطلوب به تفکر سیستمی پای بند هستند. ارتقاء بیشتر و تقویت این نوع تفکر در بین مدیران ستادی دانشگاه بویژه در ارتباط با دیدگاه کل نگر و چند پایانی پیشنهاد میشود.
حسین درگاهی، فردین امیری، مهسا اکبری ، رضا دهقان،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامه نظام پیشنهادات کارکنان برنامهای است که جهت تشویق ایدهها و پیشنهادات ارائه شده توسط کارکنان طراحی شده است. استقرار این نظام نیاز به آمادگی سازمانی قبلی دارد. لذا هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان آمادگی سازمانی جهت استقرار نظام پیشنهادات کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی تهران میباشد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکی تهران اجرا شد. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان ستادی تشکیل میدادند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 165 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته در حیطههای فرهنگی، ساختاری و فردی بود. این پرسشنامه از نظر پایایی و روایی به تأیید رسید. ضریب پاسخ دهی برابر 92 درصد بدست آمد. از نرم افزار SPSS برای بیان نتایج توصیفی و از آزمونهای Freidman و Anova برای بیان نتایج تحلیلی استفاده شد.
یافتهها : اکثریت کارکنان اعتقاد دارند که برای استقرار نظام پیشنهادات در دانشگاه، آمادگی فردی و فرهنگی وجود دارد. در صورتی که این آمادگی از نظر ساختاری دیده نمیشود.
نتیجهگیری: آمادگی مطلوب فرهنگی و فردی جهت استقرار نظام پیشنهادات در دانشگاه علوم پزشکی تهران وجود دارد. اگر چه، آمادگی از نظر ساختاری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. لذا پیشنهاد میشود اصلاحات لازم در ساختار سازمانی دانشگاه در خصوص استقرار مؤثر نظام پیشنهادات به عمل آید.
محمدهیوا عبدخدا، مریم احمدی، آغافاطمه حسینی، اسماعیل پریخانی، اکرم فرهادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بهرغم تمام مزیتهای ذاتی فناوری اطلاعات در بخش سلامت، هنوز بکارگیری آن با مقاومت کارکنان در برابر پذیرش فناوری اطلاعات همراه است. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر پذیرش فناوری اطلاعات توسط کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران بر اساس مدل پذیرش فناوری در سال 1390 بود.
روش بررسی: پیمایشی از نوع توصیفی – تحلیلی بود. جامعه پژوهش 363 نفر کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که 123 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن به تایید رسید. دادهها پس از گردآوری و ورود به کامپیوتر توسط نرم افزار آماری SPSS و روشهای توصیفی و استنباطی و آزمون رو- اسپیرمن تحلیل شدند.
یافتهها: ارتباط مستقیم و مثبتی بین برداشت ذهنی از سهولت استفاده ( PEOU ) با نگرش کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات و میزان استفاده واقعی از آن وجود دارد(14/0 = R و05/0 = P ؛ 36/0 = R و05/0 = P ). همچنین برداشت ذهنی از مفیدبودن فناوری اطلاعات ( PU ) بر متغیرهای نگرش کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات و میزان استفاده واقعی آنها از فناوری اطلاعات تاثیر مستقیم و معنیداری دارد(22/0 = R و05/0 = P ؛ 37/0 = R و05/0 = P ) .
نتیجهگیری: برداشت ذهنی از سودمندی استفاده و برداشت ذهنی از سهولت استفاده از فناوری اطلاعات، فاکتورهای تعیین کننده در پذیرش فناوری اطلاعات از سوی کارکنان بخش مدارک پزشکی هستند . لذا پیشنهاد می شود در پیادهسازی سیستمهای فناوری اطلاعات در این بخش دو اصل بالا مدنظر تیم های برنامهریزی و پیادهسازی قرار گیرند.
آزاده احمدزاده قصاب، مجید حیدری، محمدعلی عباسی مقدم،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: انگیزش و رضایت نیروی انسانی از مهمترین متغیرها در حیطه رفتار سازمانی به حساب میآید و به سبب ارتباط نیرومندی که بین این دو متغیر با میزان بهرهوری سازمان وجود دارد، لازم است هنگام طراحی مجدد مشاغل با نگاه تازهای به ویژگیهای شغلی به عنوان عامل افزاینده خشنودی و عملکرد کارکنان نگریست. هدف این مطالعه تعیین توان بالقوه انگیزشی مشاغل و بررسی ارتباط آن با رضایت شغلی در کارکنان ستادی معاونتهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
روش بررسی: نوع مطالعه مقطعی و به روش توصیفی- تحلیلی بود. جامعه مورد مطالعه کارکنان حوزهی ستادی معاونتهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند و نمونهای 70 نفری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامهای سه قسمتی بود که با انجام مطالعه پایلوت و با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. آزمونهای مورد استفاده T-test و آزمون همبستگی پیرسون بود .
یافتهها : نتایج مطالعه نشان داد که مشاغل جامعه مورد مطالعه از تنوع مهارت، ماهیت شغلی، اهمیت شغلی و توان بالقوه انگیزشی برخوردار است و از ابعاد استقلال شغلی و بازخورد برخوردار نمیباشند. همچنین بین توان بالقوه انگیزشی و ابعاد آن با رضایت شغلی ارتباط معنی دار وجود داشت( 05/0 P < ).
نتیجهگیری: از آنجایی که ویژگیهای شغلی نقش زیادی بر رضایت شغلی دارند میتوان در طراحی مجدد مشاغل جهت افزایش رضایت شغلی این مدل را به کار گرفت.
محمدهیوا عبدخدا، محمدرضا علی بیگ، آغافاطمه حسینی ، سامان راوند، مسعود محمدی، جواد زارعی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: جنبش دسترسی آزاد نهضت نوظهوری در ارتباطات علمی است که نیازمندان اطلاعاتی برای دسترسی به یافتههای علمی محدودیتی ندارند و هزینهای پرداخت نمیکنند . پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آشنایی و نگرش اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به جنبش دسترسی آزاد به اطلاعات علمی انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی بود. جامعه مورد پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که 163 نفر از آنها با روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن سنجیده شد. دادهها پس از گردآوری و تحلیل به وسیله روشهای آماری توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد در مجموع 50 درصد(83 نفر) از جامعه با جنبش دسترسی آزاد به اطلاعات علمی آشنایی متوسط و متوسط به بالا دارند. میزان آشنایی جامعه با روشهای دسترسی آزاد به اطلاعات علمی نیز در حد متوسط است. بیش از 70 درصد(114 نفر) از جامعه نسبت به جنبش دسترسی آزاد به اطلاعات علمی نگرش مثبت دارند.
نتیجهگیری: میزان آشنایی اعضای هیات علمی با جنبش دسترسی آزاد نسبتاً پایین است، اما یافتهها نشان میدهد بعد از آگاهیرسانی کلی در این خصوص به آنها، نگرش اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به جنبش دسترسی آزاد به اطلاعات علمی مثبت است. بنابراین جنبش دسترسی آزاد به اطلاعات علمی میتواند جایگزین مناسبی در روشهای ارتباط علمی باشد.
مهرداد فرزندی پور، زهرا میدانی، حمیدرضا گیلاسی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش وب سایتها در
ارائهی خدمات الکترونیک این مطالعه قصد دارد تا خدمات بهداشتی
درمانی وب سایت دانشگاههای علوم پزشکی کشور را در راستای مراحل چهارگانه مدل بلوغ
دولت الکترونیک چندلر و امانوئل ارزیابی و با یکدیگر مقایسه
نماید.
روش بررسی: این
پژوهش به شیوهی توصیفی– مقطعی و از طریق تحلیل محتوی و بهینه کاوی وب سایتهای
دانشگاههای علوم پزشکی کشور جهت ارزیابی و مقایسهی نحوه ارائهی خدمات بهداشتی
درمانی آنها با یکدیگر در مراحل دولت الکترونیک شامل اطلاع رسانی، تعاملی، تراکنشی
و یکپارچه سازی در سال 1390 انجام شد.
یافتهها: وب سایت دانشگاههای
علوم پزشکی تیپ 1 از لحاظ اطلاع رسانی خدمات درمانی در سطح متوسط(79/0±8/1 امتیاز)
و دانشگاههای
تیپ 2 و 3 در سطح ضعیف هستند. وب سایت دانشگاههای علوم پزشکی
تیپ 1، 2 و 3 از لحاظ تعاملی بودن خدمات درمانی با کسب امتیاز(73/0±4/1)، (75/0±3/1) و
(61/0±2/1)
در سطح
ضعیف و کلیهی دانشگاهها در مراحل تراکنشی و یکپارچه سازی خدمات،
عملکرد ضعیف(امتیاز0±1) داشتهاند.
نتیجهگیری: ارائهی خدمات الکترونیک در وب سایت دانشگاههای علوم پزشکی
کشور با تاخیر مواجه است. به دلیل وجود چالشهای مربوط به اطلاعات و خدمات سلامت،
تحقق دولت الکترونیک در این حوزه، ملاحظات ویژهای را میطلبد. لذا توصیه میشود با اجرای خدمات دولت
الکترونیک در سایر سازمانها، شناسایی موانع و تدوین قوانین و سیاستهای مرتبط
زمینهی مناسب جهت تحقق دولت الکترونیک در حوزهی سلامت فراهم گردد.
شهرام صدقی، مسعود رودباری، نیدا عبدالهی، لیلا عبداللهی ، مریم حاصلی، مریم زرقانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت اطلاعات شخصی(PIM یا Personal Information Management)، فرایندی است نوین که دربرگیرندهی سه بخش منابع اطلاعات، ابعاد و ابزارها میباشد. هدف این پژوهش تعیین میزان آشنایی دانشجویان دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی تهران با فرایند PIM بود.
روش بررسی: در این پژوهش کیفی، جامعهی آن شامل دانشجویان دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1391 با حجم نمونهای برابر با 145 نفر بود. افراد با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در نهایت دادهها با انجام مصاحبههای نیمه ساختمند از 73 نفر بوسیلهی 10 سوال طبقه بندی شده بر اساس چهارچوب مفهومی در خصوص نحوهی گرداوری، سازماندهی، نگهداری و بازیابی اطلاعات انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار تحلیل دادههای کیفی(Nvivo 8) استفاده شد.
یافتهها: بر اساس یافتهها،37 نفر(51%) از افراد مصاحبه شونده از ابزارها و روشهایی برای سازماندهی و نگهداری اطلاعات استفاده میکردند و روشهای منحصر به فردی برای بازیابی اطلاعات داشتند. بیشترین دغدغه 35 نفر(49%) در زمینه ی نگهداری اطلاعات و 21 نفر(29%) در مورد گردآوری اطلاعات دیده شد.
نتیجهگیری: فرایندPIM در بین دانشجویان چندان شناخته شده نیست و بسیاری از این افراد علیرغم نیاز به آن، اطلاعات شخصی خود را به صورت ناقص جمع آوری، نگهداری و سازماندهی نموده و در بازیابی اطلاعات نیز مشکل دارند. بنابراین، آموزش و ارتقای عملکرد دانشجویان در این زمینه میتواند راهگشا باشد.
فرشته فرزیان پور ، محمدرضا اشراقیان، امیرحسین امامی، شایان حسینی،
دوره 8، شماره 5 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هر نظام آموزشی مستلزم آن است که پژوهش و ارزشیابی آموزشی درباره دورههای آموزشی آن انجام پذیرد. هدف از این مطالعه ارزشیابی دورههای کارآموزی و کارورزی در علوم پایه و بالینی در بیمارستانها براساس نظرسنجی از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
روش بررسی: این یک مطالعهی مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی بود. ابزار گردآوری دادهها را پرسش نامه شامل 14 گویه و 5 گزینه تشکیل میداد. در این مطالعه، مرکز مطالعات و توسعه آموزش دانشگاه علوم پزشکی تهران با هدف انطباق آموزش با نیازهای جامعه و ارتقای کیفیت با استفاده از پرسش نامهی نظرسنجی خودایفا، با امتیاز آلفا کرونباخ 81/0 از کل دانشجویان دورههای کارآموزی در رشتههای تحصیلی مدیریت خدمات بهداشتی، کاردرمانی، شنوایی سنجی، گفتار درمانی، فیزیوتراپی و کارورزی در علوم بالینی(جراحی داخلی، پوست، چشم و کودکان) که در مجموع 185 نفر بودند، در سال 1390 نظرسنجی نمود.
یافتهها: میانگین کل نتایج ارزشیابی از برنامه دورههای کارآموزی و کارورزی به ترتیب در کلاس نظری و در ارتباط با آموزش کاربردی برابر 32/3%، مهارتهای ذهنی 98/2%، مهارتهای ارتباطی 38/3% و مهارتهای عملی 29/3% بود. میزان رضایتمندی دانشجویان از کیفیت برنامههای آموزشی در دورههای کارآموزی و کارورزی نیز برابر 2/50% بدست آمد.
نتیجهگیری: مدیران و سیاست گذاران آموزشی دانشگاه در برنامهریزی و اجرای برنامههای آموزشی و همچنین در استفاده از منابع بالقوه برای تحقق هدفها و دستیابی به کیفیت آموزشی، بسیار کوشش نمودند، اما تلاش بیشتری نیاز است.
فاطمه معتمدی، پروین باقری، ابراهیم امامی،
دوره 8، شماره 6 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تفکر انتقادی با به کارگیری فرآیندهای ذهنی مثل تحلیل، استنباط و استدلال به افزایش سطح آگاهی و رشد دانش کمک می نماید و زمینهای مناسب برای فعالیتهای حل مسأله و تصمیمگیریهای مبتنی بر اطلاعات روشن و دقیق در عرصههای اجتماعی و مدیریتی فراهم میآورد. هدف تحقیق، تعیین سطح مهارت تفکر انتقادی و مقایسهی آن در کتابداران دانشگاهی بود.
روش بررسی : با روش مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی و به شیوهی سرشماری بر روی کتابداران شاغل در دو دانشگاه علوم و علوم پزشکی شیراز انجام شد. جمع آوری دادهها با استفاده از پرسشنامهی "آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب"، انجام که روایی محتوایی نسخهی فارسی آن 81% و پایایی آن، آلفای کرونباخ 83% محاسبه گردید. از 95 پرسشنامهی توزیع شده، 68 عدد تکمیل و برگردانده شد. تحلیل توصیفی با استفاده از آمار توصیفی، جداول توزیع درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و تحلیل استنباطی با نرم افزار SPSS و آزمونهای تیتست، آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن انجام شد.
یافتهها: تفاوت معنیداری بین کتابداران دو دانشگاه در بخشهای پنجگانهی تفکر انتقادی وجود نداشت. همچنین بین سن و سابقه کار با تفکر انتقادی رابطه معنی داری نبود، اما بین جنسیت و مدرک تحصیلی با تفکر انتقادی کتابداران، تفاوت معنیدار بود.
نتیجهگیری: این تحقیق با فراهم آوری اطلاعات لازم جهت تقویت مهارتهای تفکر انتقادی در کتابداران دانشگاهی، به برنامه ریزیهای هدفمند و ارائه راهکارهای مؤثر در اعتلای علمی دانشگاههای کشور کمک خواهد نمود.