30 نتیجه برای عملکرد
فاطمه استبصاری،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : در گزارش (2010) Health People افزایش فعالیت فیزیکی در جوانان، در صدر اولویتهای بهداشتی قرارگرفته است. یک نوجوان تمایل دا رد تا سطح فعالیت فیزیکی خود را تا بزرگسالی حفظ کند و شیوه زندگی اساسا در این دوران شکل میگیرد. فعالیت فیزیکی یکی از اجزای سبک زندگی میباشد. بی تحرکی و فعالیت فیزیکی ناکافی در کنار تغذیه نامناسب منجر به افزایش بیماریهای مزمن بخصوص بیماری های قلبی وعروقی، دیابت، پوکی استخوان میشود.
روش بررسی: این مطالعه یک برنامه آموزشی از نوع مداخله ای است که بر روی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 86 در دو گروه مداخله و کنترل (هرگروه 300 نفر) انجام شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک، سوالات سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد بود. در ابتدا میزان آگاهی نگرش و عملکرد کلیه دانش آموزان ارزیابی شد. برنامه آموزشی مداخله ای شامل 8 ساعت آموزش به صورت جلسات هفتگی، هرجلسه 1 ساعت، در طول یک دوره 2 ماهه و بصورت جلسات سخنرانی، پرسش و پاسخ، توزیع جزوه و پمفلتهای آموزشی و نمایش فیلم در زمینه اهمیت و مزایای فعالیت فیزیکی، مشکلات ومسایل ناشی از عدم فعالیت فیزیکی مناسب، لزوم تداوم فعالیت فیزیکی مطلوب و اثرات آن در آینده اجرا شد. پس از گذشت 2 ماه از مداخله، دو گروه مقایسه شدند.دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش STATA تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: این مطالعه نشان داد که قبل از آموزش، اختلاف آماری معنی دار بین گروه های مورد مطالعه از نظر آگاهی نگرش و عملکرد وجود نداشت. اما پس از مداخله آموزشی، افزایش معنی داری در میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد گروه مداخله ملاحظه گردید( 001/0p< ). مداخله آموزشی به اندازه 15 امتیاز در ارتقاء آگاهی، 5 امتیاز در ارتقاء نگرش و 6/1 امتیاز در بهبود عملکرد تاثیر داشت.از بین عوامل موثر، متغیرهای تحصیلات مادر وشغل پدر بر آگاهی، پایه تحصیلی بر نگرش و تحصیلات مادر بر عملکرد دانش آموزان موثر است.
بحث و نتیجه گیری: فعالیت فیزیکی یکی از اجزای سبک زندگی و به عنوان یک اولویت بهداشتی جوانان می باشد. مداخله آموزشی سبب ارتقاء آگاهی- نگرش و عملکرد جوانان در زمینه فعالیت فیزیکی میشود.
فریبا نان بخش، حمیده محدثی، افسانه امیرابی، معصومه حاجی شفعیها، فرزانه برومند، فاطمه بهادری، سریه گل محمدلو،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سالمندی فرآیندی است که تغییرات ناشی از آن غیر قابل اجتناب است ولی می توان با رعایت نکات بهداشتی از بروز مشکلات این دوران تا حدود زیادی پیشگیری کرد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بهداشت برآگاهی، نگرش و عملکرد زنان سالمند در ارومیه طراحی شد.
روش بررسی: پژوهشی نیمه تجربی با استفاده از پرسشنامه قبل و بعد از آموزش طراحی شد. اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوا و پایایی آن از آزمون مجددtest retest)) استفاده شد. 200 خانم سالمند 80-54 ساله معرفی شده از طریق کارشناسان بهداشت پرسشنامه پیش آزمون را تکمیل نمودند. بعد از آنالیز اطلاعات، برنامه آموزشی طراحی و در 3 روز آموزش اجرا شد. آزمون ثانویه 6 ماه بعد در قالب پرسشنامه پس از آزمون بعمل آمد. اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون های آماری t زوج، مک نمار و آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: امتیاز دریافتی افراد در مرحله قبل و بعد از آموزش به ترتیب 86/5 ± 16/29 و 3/ 6± 26/34 بود که آزمون T-test (P < 0/001) تاثیر آموزش بهداشت بر افزایش میانگین آگاهی، نگرش و عملکرد افراد مورد مطالعه را تایید میکند. امتیاز افراد بازنشسته نسبت به خانه دار در مرحله قبل و بعد از آزمون بیشتر بود و همچنین با افزایش سطح سواد بر میانگین امتیاز افزوده شده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای طرح میتوان نتیجه گرفت که در همه گروهها سطح آگاهی، نگرش و عملکرد بهبود یافته بود.
نیلوفر ماسوری، فاطمه صادقی، الهام خیام دار،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه اطلاعات عامل موفقیت سازمانها شده و تمامی سازمانها در تلاشند تا با بکارگیری و مدیریت این عنصر، در فضای رقابتی کنونی امکان بقا و پیشرفت داشته باشند. در هر سازمانی، واحدهایی قرار گرفتهاند که از نظر ارزش اطلاعاتی، جایگاه ویژهای دارند. در بیمارستانها و مراکز درمانی، این جایگاه متعلق به واحد مدارک پزشکی است که کلیه اطلاعات بهداشتی درمانی بیماران را سازماندهی مینماید. بالطبع توجه به کیفیت عملکرد این واحد در چنین مراکزی حائز اهمیت است. از آنجا که برای ارزیابی عملکرد سازمان، مدل تعالی سازمانی از طرف وزارت بهداشت به عنوان مدل سرآمدی بیمارستانها انتخاب شده، در این پژوهش سعی شده به اهمیت نقش واحد مدارک پزشکی در پیاده سازی عناصر و معیارهای این مدل برای تعیین کیفیت عملکرد بیمارستانها پرداخته شود.
روش بررسی: برای انجام این پژوهش، ابتدا به جستجوی پایگاههای اطلاعاتی مناسب در این زمینه پرداخته و سپس با در نظر گرفتن اهداف تحقیق، کلیدواژههای مناسب انتخاب و براساس سرعنوانهای موضوعی علوم پزشکی مستند شدند. در انتها با استفاده از این کلیدواژهها، مقالات مرتبط پزشکی از مجلات معتبر، به زبان فارسی و لاتین مورد استفاده قرار گرفتند.
نتیجه گیری: باتوجه به بررسی مفاهیم و معیارهای مدل تعالی سازمانی و تطبیق هر یک از آنها با وظایف، اهداف و عملکردهای واحد مدارک پزشکی، امکان سنجی پیاده سازی این مدل در بخش مدارک پزشکی تایید شد. همچنین با این مقایسه، اهمیت نقش واحد مدارک پزشکی در تعیین امتیازهایی که در بررسی کیفیت عملکرد بیمارستانها دارد، مشخص میشود.
سکینه ولی قزوینی، الهام شاه بهرامی، یاسر نظری، فردین مرادی، روح اله کلهر،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سازمانها برای حرکت به سمت تعالی، ناگزیر از استقرار سیستمهای نوین مدیریتی هستند. از جمله فنونی که در دو دهه اخیر از اروپا آغاز شده و در عرصه مدیریت کشور موضوعیت یافته، مدل تعالی سازمانی EFQM است. هدف این پژوهش ارزیابی عملکرد بیمارستان شهید رجایی قزوین بر اساس الگوی تعالی سازمانی EFQM بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی در سال 1389 در بیمارستان شهید رجایی قزوین انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد الگوی تعالی سازمانی EFQM بود که توسط کلیه مدیران مرکز تکمیل شد. روایی پرسشنامه بر اساس نظر خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ آزمون شده که 97/0 به دست آمد. یافتهها با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بیمارستان مورد مطالعه در توانمندسازها در مجموع 99/183 امتیاز از 500(88/36 درصد از امتیاز مطلوب) را کسب کرد. در نتایج در مجموع 71/183 امتیاز از 500(75/36 درصد از امتیاز مطلوب) را کسب کرده و در کل، 7/366 امتیاز از 1000 امتیاز موجود در الگو را برای ارزیابی عملکرد، در سال 1389 کسب نموده است.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که این بیمارستان از نظر معیارهای الگوی سرآمدی در وضعیت متوسطی قرار دارد. داشتن دیدگاه سیستماتیک قوی، توجه به مدیریت مبتنی بر فرآیندهای سازمانی و نتیجه گرایی، استفاده از این مدل، برای بیمارستانهای ایرانی که معمولاً در این حوزهها با مشکلات جدی روبرو هستند بسیار آموزنده و اجرایی است.
فرزاد ناظم، بهزاد کشاورز،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : یافتههای اپیدمیولوژیک، سطح لپتین، آدیپونکتین پلاسمایی و شاخص HOMA وابسته به چاقی را به عنوان بیومارکرهای پیش گو کننـده بیمـاری آسـم آشکـار کـرده اسـت. لـذا تعیـین ارتبـاط بالیـنی نسبـت لپتین/ آدیپونکتین پلاسما در دگرگونی مقاومت انسولین HOMA) ) و ظرفیتهای دینامیک ریه تحت شرایط آسم مزمن با ترکیب بدنی چاق هدف این مقاله را تشکیل میدهد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی 39 مرد بیمار آسم با دامنه سنی 30 تا 58 سال و میانگین نمایه جرم بدن 06/1 ± 4/31 کیلوگرم بر مترمربع از سه مرکز درمانی شهرستان ساوه داوطلبانه شرکت کردند. سطح ضایعه به روش ATS و نشانگان تنگی نفس ( DSI ) مطابق پیشنهاد NYHA تعیین گردید. غلظتهای پایه لپتین، آدیپو نکتین و انسولین پلاسمایی ناشتا با روشهای الیزا و آنزیماتیک اندازه گیری شدند. متغیرهای تنفسی FEV1/FVC ، PEF و FEF 25% -75% مطابق شاخص KNUDSON سنجیده شد.
یافتهها : شاخص HOMA با لپتین/ آدیپونکتین و سطح لپتین پایه پلاسمایی بترتیب همبستگی مثبت و منفی بدست آمـد(05/0 p < ). بیـن نسبت آدیپوکاینی با غلظت لپتین ناشتا نیز رابطه معکوس معنا دار مشاهده گردید(05/0 p < ). بین پارامترهای FVC% و FEV1/FVC بترتیب با سطوح لپتین و آدیپونکتین پلاسمایی، همبستگی معنادار بدست آمد(05/0 p < ).
نتیجهگیری : لپتین/ آدیپونکتین پایه پلاسمایی در کنار شاخص HOMA ، یک نشانگر مناسب برای اهداف تشخیـصی نشانگـان اولیه بیماران آسمی چاق پیکر به نظر میرسد. با این حال، یافتهها نشان دادند که FEV1/FVC و Adipo/lep ، مداخله گری موثر در ارزیابی رابطه بین سندرم چاقی و کارایی تنفسی بیماران آسم میباشند.
مهدی یوسفی، مریم احمدی، سمیه فضایلی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه
و هدف: مدیران سازمانها همواره به دنبال روشهای مناسبی هستند که بتوانند از طریق
آنها بهره وری مهمترین سرمایه سازمان، یعنی نیروی انسانی شاغل در سازمانها را
ارتقا دهند. این مطالعه با هدف ارائهی یک مدل زمان سنجی و کارسنجی برای مدیریت
مبتنی بر عملکرد کارکنان بیمارستان تهیه و تدوین شده است.
روش
بررسی: این مطالعه از گروه مطالعات توصیفی است. محیط انجام پژوهش یک بیمارستان عمومی بود که در آن یک
کارشناس اسناد پزشکی به عنوان نمونهی مورد پژوهش انتخاب شد. این مطالعه در ده مرحله انجام شد. در طی این مراحل فعالیتهای عمده کارمند مورد نظر از طریق مشاهدهی مستقیم فعالیت و مصاحبه با وی جمع آوری گردید. سپس مواردی مانند زمان مورد انتظار فعالیتها، بیکاریهای مجاز، ضریب نهایی و زمان
تعدیل شده محاسبه شد. در نهایت کل حجم کار کارمند بر اساس واحدهای کاری تعیین
گردید.
یافتهها: پیاده سازی روش معرفی شده در این پژوهش برای کارشناس اسناد پزشکی نشان داد که
کل واحدهای کاری فرد مورد نظر، حدود 1160 واحد است که از این مقدار، تعداد 918
واحد کاری را به صورت موظفی و مابقی را به صورت اضافه کاری انجام میدهد.
نتیجهگیری: استفاده از مدلهای مناسب مدیریت
عملکرد کارکنان برای تعیین حجم کاری آنها، میتواند به بهبود بهره وری سازمان و
رضایت کارکنان کمک فراوانی بنماید.
نادیا صنیعی، سید جواد قاضی میرسعید،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از شاخصهای ترمودینامیکی در مطالعات علمسنجی با هدف بررسی عملکرد تحقیقاتی، چند سالی است که در مراکز خارج از کشور و در بین صاحب نظران این حرفه مطرح شده است. یکی از این شاخصها اکسرژی است. بنابراین، هدف از این مطالعه معرفی و مروری بر تاریخچه، تعاریف، کاربرد و اهمیت شاخص مورد نظر میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه به کمک منابع کتابخانهای و جستجو در پایگاههای اطلاعاتی و بررسی انواع مقالات، منابع مرتبط با شاخصهای ترمودینامیکی شناسایی گردید. در طی این بررسی تعداد سی مقاله انگلیسی بازیابی شد که 24 مورد آن به زبان انگلیسی و مرتبط با موضوع مطالعه بودند. در میان منابع فارسی مقالهای یافت نشد که ارتباط موضوعی دقیق با مفهوم مورد نظر داشته باشد، لیکن تنها در دو مقاله به زبان فارسی امکان استفاده از برخی قسمتها مشاهده که به آنها ارجاع داده شد. در مجموع 26 مقاله بازیابی و مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: بررسی متون نشان داد که اکسرژی، شاخصی ترمودینامیکی است که نشاندهنده حداکثر کار مفیدی میباشد که یک سیستم بمنظور ایجاد تعادل انجام میدهد. این شاخص در ارزیابی کتاب شناختی و استنادات در هر مقاله معادل با سرعت یا کیفیت و هم چنین در ارزیابی عملکرد تحقیقاتی در رتبهبندی موسسات تحقیقاتی مورد استفاده قرار میگیرد.
نتیجهگیری: با توجه به نقش اکسرژی در ارزیابی عملکرد تحقیقاتی افراد و سازمانها و برتری آن نسبت به شاخص H ، به دلیل در نظر گرفتن تمامی مقالات و تمامی استنادات، این شاخص میتواند نمود جدیدی از رتبهبندیها را ارائه دهد.
دکتر سیدجمال الدین طبیبی، دکتر محمودرضا گوهری، الهام غلامی،
دوره 9، شماره 5 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعهی تاثیر انعطافپذیری منابع انسانی بر شاخصهای عملکردی بیمارستانها میتواند در بهبود عملکرد بیمارستان به نحو شایستهای مؤثر واقع شود. هدف اصلی این پژوهش، تعیین رابطهی انعطافپذیری منابع انسانی و شاخصهای عملکردی در بیمارستان های دانشگاه آزاد اسلامی میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال 1392 انجام شد. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای-تخصیصی، تعداد 108 نفر از کارکنان پرستاری، اداری و مالی پنج بیمارستان دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، فرم شاخصهای عملکردی بیمارستانها و پرسشنامهی انعطافپذیری منابع انسانی Snell و Wright بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و به کمک شاخصهای آمار توصیفی و آزمون های همبستگی انجام گرفت.
یافتهها: کارکنان بیمارستانهای مورد مطالعه از انعطافپذیری کمی برخوردار بودند. کلیه بیمارستانهای مورد مطالعه از نظر درصد اشغال تخت و نسبت چرخش تخت در شرایط نامطلوبی قرار داشتند. میان انعطافپذیری منابع انسانی و شاخصهای عملکردی بیمارستانهای مورد مطالعه ارتباط معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به انعطافپذیری کم منابع انسانی بیمارستان های دانشگاه آزاد اسلامی، اتخاذ خطمشیهایی به منظور هماهنگی فرآیندهای مدیریت منابع انسانی با راهبردهای انعطافپذیری و بهبود عملکرد کارکنان بیمارستانهای تابعه دانشگاه آزاد اسلامی، میتواند در اعتلای وضعیت این بیمارستانها به نحو بارزی مؤثر واقع شود.
محمد زکریا کیایی، محمد ازمل، فرامرز کلهر، الهام شاه بهرامی، دکتر روح اله کلهر،
دوره 9، شماره 5 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ارائه خدمات مراقبتی در بالاترین حد استانداردهای کمی و کیفی و مبتنی بر یافتهها و تحقیقات علمی از وظایف اصلی پرستاران است. هدف این مطالعه شناسایی و تعیین موانع اجرای نظام مبتنی بر شواهد در میان پرستاران بیمارستان های شهر قزوین در سال 1392 می باشد.
روش بررسی: مطالعهی مقطعی حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که در میان 260 نفر از پرستاران شاغل در شش بیمارستان شهر قزوین به صورت مقطعی در سال 1392 انجام گردید. از پرسش نامه موانع استفاده از تحقیقات در پرستاران Funk و همکاران به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. این ابزار چهار مانع عملکرد مبتنی بر شواهد شامل: ویژگیهای گیرنده، سازمان، نوآوری و ارتباطات را می سنجد. از آمار توصیفی و تحلیلی برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافتهها: میانگین کلی موانع عملکرد مبتنی بر شواهد در میان پرستاران 3/07 بود. در این میان، بعد سازمان و گیرنده به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میانگین بودند. میان موانع عملکرد مبتنی بر شواهد و جنسیت رابطه آماری معنیداری وجود نداشت، اما میان بعد سازمان با سن، نوع استخدام و سابقه کار پرستاران رابطه آماری معنی داری مشاهده گردید.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه "سازمان" به عنوان مهمترین مانع استفاده از تحقیق در عملکرد پرستاری شناخته شد، سیاست گذاران و مدیران باید به استفاده از تحقیق در عملکرد، استقرار فرهنگ تحقیق در سازمان، ایجاد زیر ساختهای مناسب و اختصاص زمان کافی برای دسترسی به شواهد برای کارکنان پرستاری توجه نمایند.
رضا صفدری، فاطمه صادقی، مریم محمدی آذر،
دوره 10، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سالمندی جمعیت با ایجاد تغییر در ساختار جمعیت، موجب پیدایش نیازهای جدید به خدمات سلامت می شود. خدمات سلامت سالمندان یکی از نیازهای اساسی کشورهایی است که از نظر شاخص های بهداشتی در سطح مطلوبی قرار دارند. در این مقاله سعی شده است که با بررسی وضعیت ارائه خدمات به سالمندان در سایرکشورها، چالش های ارائه ی برنامه ها و خدمات سالمندی درایران به تصویر کشیده شود.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش مروری، با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و پایگاههای اطلاعاتی Ovid،Science Direct ،Pub Med ، Proquest و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و با استفاده از کلیدواژههای خدمات و مراقبت های سالمندی، عملکرد سازمان های متولی و ایران انجام گردید.
یافتهها: طبقه بندی های مختلفی در خصوص دسته بندی خدمات ارائه شده به سالمندان وجود دارد. با توجه به مفهوم، سطح، و نوع خدمات ارائه شده می توان این خدمات را در سه گروه کلی: زیرساختها، خدمات اجتماعی و خدمات پیشگیری و مراقبتی جای داد.
نتیجهگیری: در ایران دستگاه های اجرایی و نهادهای مسئول و مرتبط با سالمندان در حد وظایف جاری خود و اعتبارات تخصیص یافته، اقداماتی را در زمینه ی حمایت از سالمندان انجام می دهند. اما این اقدامات کافی به نظر نمی رسد؛ زیرا حل مسأله ی سالمندی به عنوان مسأله ای که هم اکنون آثار آن مشهود است و در آینده شدت بیشتری خواهد یافت، نیازمند مسئولیت پذیری و همکاری تعداد بیشتری از دستگاه های اجرایی و نهادهای عمومی است.
حسین درگاهی، شیوا طلوعی رخشان، جمیل صادقی فر،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه وهدف: نمودار پابن لاسو، شاخصهای درصد اشغال تخت، میزان گردش تخت و متوسط مدت اقامت را به روشی با هم ترکیب میکند که اجازه میدهد تفسیر بهتری از مفهوم آنها ارائه شود. هدف از این مطالعه، ارزیابی عملکرد کلیه بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 با استفاده از این مدل می باشد.
روش بررسی: مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر به صورت مقطعی و گذشته نگر انجام گرفت. کلیه بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 نمونه آماری را تشکیل دادند و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری Excel تحلیل شد.
یافته ها: از مجموع 16 بیمارستان، 18/75% در ناحیه اول، 25% در ناحیه دوم، 25% در ناحیه سوم و نهایتاً 31/25% در ناحیه چهارم نمودار قرار داشتند. بر اساس نتایج، به طور کلی در بیمارستان های مورد مطالعه میانگین متوسط اقامت 6/55 روز، درصد اشغال تخت 74/151 % و میزان گردش تخت 70/24 بار در سال تعیین شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل 75% بیمارستان ها غیر کارا شناخته شده و با به کار گیری مدل پابن لاسو می توان عملکرد مراکز درمانی را مقایسه نمود و به این ترتیب با استفاده از یکی از روشهای فعال شناسایی مسئله در بیمارستان ها و با درک ارتباط میان شاخصهای عملکردی، بستری برای سیاست گذاری ها و بازنگری در سیاست های جاری را جهت استفاده از حداکثر ظرفیت عملکردی فراهم آورد.
امیر اشکان نصیری پور، شیرین جعفری،
دوره 10، شماره 4 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتلای کیفیت خدمات و تضمین آن، برای نظام بهداشت و درمان و مردم به طور فزاینده مورد توجه می باشد. لذا هدف این پژوهش تعیین ارتباط «بهبود کیفیت و ایمنی بیمار» با شاخص های عملکردی بیمارستان بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی جامعه پژوهش را مدیران، مدیران پرستاری، یک نفر از اعضای کمیته بهبود کیفیت و یک نفر از اعضای دفتر حاکمیت بالینی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در شهر تهران(44=N) تشکیل داده اند. ابزار گردآوری داده ها جهت سنجیدن «نمره بهبود کیفیت و ایمنی بیمار» پرسشنامه استانداردهای(QPS) بود و جهت جمع آوری داده های مربوط به شاخص های عملکردی بیمارستان ها از روش های مشاهده و مصاحبه استفاده شد. آزمون t برای نمونه های مستقل به منظور تعیین ارتباط «نمره بهبود کیفیت و ایمنی بیمار» با شاخص های عملکردی بیمارستان مورد استفاده قرارگرفت.
یافته ها: هر یک از 5 حیطه ی استاندارهای بهبود کیفیت و ایمنی بیمار(QPS) شامل: استانداردهای رهبری و برنامه ریزی، طراحی فرآیندهای مدیریتی و کلینیکی، جمع آوری داده ها جهت پایش کیفیت، تحلیل داده های پایش و بهبود در «بهبود کیفیت و ایمنی بیمار» بیمارستان های مورد مطالعه موثر بودند. در هریک از بیمارستان های مورد مطالعه بین «بهبود کیفیت و ایمنی بیمار» با شاخص های ضریب اشغال تخت، میانگین طول اقامت بیمار، فاصله ی چرخش تخت، نسبت عملکرد تخت و میزان مرگ و میرخالص ارتباط معناداری(05/p<0) وجود داشت.
نتیجه گیری: تمرکز بر ابعاد استانداردهای «بهبود کیفیت و ایمنی بیمار» در بیمارستان های مورد مطالعه می تواند سطح
شاخص های عملکردی بیمارستان را ارتقا دهد.
اسداله خواهنده کارنما، عامر دهقان نجم آبادی، مهدی تاج پور،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه ی ارتباط گرایش کارآفرینانه با عملکرد شغلی کارکنان در مرکز بهداشت و درمان دانشگاه تهران، منجربه بهبود عملکرد رقابتی سازمان ها می گردد. هدف پژوهش حاضر، تبیین و تعیین ارتباط گرایش کارآفرینانه با عملکرد شغلی کارکنان مرکز بهداشت و درمان دانشجویان دانشگاه تهران است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-تحلیلی کاربردی است. همچنین داده های جمع آوری شده از نوع روش تحقیق کمی که از پرسشنامه ی استاندارد گرایش کارآفرینانه ی لامپکین و دس و پرسشنامه ی استاندارد عملکرد شغلی بایرن و کن وای استفاده شده است. کارکنان مرکز بهداشت و درمان دانشگاه تهران، جامعه ی آماری پژوهش را تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، تعداد ۱۰۸ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS وSMART PLS در دو بخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش، حاکی از ارتباط مثبت و معنادار گرایش کارآفرینانه و ابعاد آن شامل نوآوری، ریسک پذیری و پیشگامی بر عملکرد شغلی کارکنان است. همچنین ابعاد گرایش کارآفرینانه، هرچند از همبستگی بالایی با یکدیگر برخوردارند، لیکن تاثیر یکسانی بر عملکرد شغلی ندارند. پیشنهاد می شود مدیران مرکز باتوجه به اهمیت هرکدام از ابعاد گرایش کارآفرینانه، فعالیت هایی را تعریف نمایند که باعث افزایش عملکرد شغلی کارکنان مرکز گردد.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه، اندیشیدن تدابیری جهت افزایش فعالیت های کارآفرینانه ی کارکنان در مراکز بهداشت و درمان، می تواند منجربه افزایش عملکرد شغلی کارکنان در این مراکز شود.
عبدالله خوان زاده، محمد اسماعیل مطلق، عبدالرضا میرشکاک، مریم نیاکان، ندا اکبری نساجی، سیدداود نصرالله پور شیروانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بهینه کاوی(الگوبرداری) فرایند جستجوی بهترین هاست که در آن سازمان های با انگیزه رشد و تعالی تلاش می نمایند تا تجارب و دستاوردهای موفق دیگران را شناسایی و برای بهبود شاخص های عملکردی مورد استفاده قرار دهند. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی بهینه کاوی مدیران و کارشناسان دانشکده علوم پزشکی آبادان انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در شهریور ۱۳۹۳ انجام گرفت. جامعه پژوهش مدیران و کارشناسان دانشکده علوم پزشکی آبادان بودند که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل متغیرهای فردی با ۸ سوال و جدول ثبت موارد الگوبرداری شده با ۴ سوال باز و بسته بوده که روایی و پایایی آن تایید گردید. داده ها با مراجعه ی حضوری بعد از توجیه مبانی پژوهش و نحوه ی تکمیل پرسشنامه، به صورت خود ایفاد جمع آوری و در SPSS۱۸ در سطح معنی داری ۰/۰۵>P تحلیل شد.
یافته ها: از بین ۱۳۹ نفر مورد مطالعه، ۵۶ نفر(۴۰/۳ درصد) جهت بهبود و توسعه عملکرد سازمانی، ۱۰۶ مورد از دستاوردهای موفق دیگر سازمان ها(با سرانه ۰/۴ مورد در سال) را استفاده نمودند که ۶۷ مورد(۶۳/۳ درصد) در حیطه ی مدیریتی و سازمانی، ۹۶ مورد(۹۰/۶ درصد) از سازمان های دولتی، ۱۰۳ مورد(۹۰/۶ درصد) از داخل کشور، ۴۴ مورد(۴۱/۵ درصد) با مراجعه به سایت های اینترنتی بوده است. از بین عوامل فردی و سازمانی هیچ کدام با میزان یا سابقه ی بهینه کاوی رابطه ی معنی دار نداشت(۰/۰۵).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که سرانه ی بهینه کاوی در دانشکده علوم پزشکی آبادان پایین می باشد. لذا طراحی و اجرای برنامه های مداخله ای به منظور ترویج و توسعه ی بهینه کاوی پیشنهاد می گردد.
داود فیض، امین کهیاری حقیقت، کوروش کهیاری حقیقت،
دوره 11، شماره 3 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالیان اخیر، اهمیت روزافزون بخش خدمات درمانی در راستای ارتقای مدیریت سلامت منجر به تمرکز بر بهبود کیفیت خدمات شده است و مراکز خدمات درمانی آن را به عنوان یک مزیت رقابتی استراتژیک مورد توجه قرار دادهاند. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش بهبود کیفیت خدمات در ارتقای عملکرد برند در صنعت خدمات درمانی است.
روش بررسی: جهت انجام پژوهش، نمونه ی ۳۹۲ نفری از بیماران بیمارستانهای شهر تهران با روش نمونهگیری خوشهای و در دسترس، بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. همچنین جهت مقایسه ی بیمارستانهای دولتی و خصوصی از آزمون t دو نمونهای مستقل استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که کیفیت مطلوب خدمات بر ارزش ویژه ی برند؛ ارزش ویژه ی برند بر ترجیح برند، قصد تکرار خرید و عملکرد برند تأثیر معنادار دارد. همچنین ترجیح برند بر قصد تکرار خرید خدمات و عملکرد برند تأثیر معناداری دارد. در نهایت، تأثیر معنیدار قصد تکرار خرید بر عملکرد برند در صنعت خدمات درمانی تأیید شد.
نتیجهگیری: براساس یافتهها میتوان اظهار نمود که بیمارستانها با توجه به برنامههای بهبود کیفیت خدمات میتوانند برند خود را در بین انبوه مراکز خدمات درمانی ارتقا دهند که هم ارتقای سلامت جامعه و هم افزایش سودآوری را در پی خواهد داشت.
زینب قادرآبادی، علیرضا امیرکبیری، محمدرضا ربیعی مندجین،
دوره 11، شماره 4 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مهارت های هوش هیجانی در موفقیت شغلی و ایفای مسئولیتهای حساس، بسیار مهم تلقی می شوند. روانشناسان معتقدند ۲۰% از موفقیت های شخص به بهره هوشی(IQ) و ۸۰% به هوش هیجانی(EQ) بستگی دارد. هدف از این پژوهش رابطه ی هوش هیجانی و عملکرد شغلی کارکنان در بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۹۵ می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی، جامعه آماری ۱۰۳۰ نفر از کارکنان بیمارستان شریعتی بود. با استفاده از فرمول کوکران ۲۸۰ نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و جهت اندازه گیری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه ی هوش هیجانی (Schering Siberia(۱۹۹۰ و پرسشنامه ی عملکرد شغلی (Patterson(۱۹۷۵ استفاده شد. هر دو پرسشنامه از نظر روایی(نظر خبرگان و متخصصان) و پایایی(مقدار آلفای کرونباخ هوش هیجانی ۰/۷۳۴ و عملکرد شغلی ۰/۷۶۸) تأیید گردید و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون تحلیل و با آزمون فریدمن به رتبه بندی مولفه ها پرداخته شد.
یافته ها: کارکنان مورد بررسی از لحاظ هوش هیجانی میانگین ۱۸۲ و انحراف معیار ۳۴ و از لحاظ عملکرد شغلی میانگین ۱۰۹ و انحراف معیار ۲۲ را کسب نمودند. پاسخ دهندگان ۷۳% زن، ۶۲% متاهل و ۶۷% دارای تحصیلات دانشگاهی بوده اند. یافته ها نشان داد بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن با عملکرد شغلی کارکنان مورد مطالعه همبستگی معنی دار(۰/۰۳۰=p) وجود داشته، ازطریق آزمون فریدمن فرضیه ی برابر بودن رتبه ی مولفه های هوش هیجانی رد، خودآگاهی رتبه اول و مهارت اجتماعی رتبه چهارم شد.
نتیجه گیری: با آموزش و ارتقای مهارت های هوش هیجانی، می توان روند انتخاب و گزینش کارکنان را بهبود بخشید و سطح عملکرد آنان را ارتقا داد.
جیران زبردست، نیکزاد عیسی زاده، خورشید وسکویی اشکوری، ابوالفتح غفاری، فاطمه میربازغ،
دوره 11، شماره 5 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: نقش آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران شاغل در مراکز درمانی نسبت به اصول اخلاق اسلامی در مراقبت های پرستاری قابل توجه می باشد، لذا در این مطالعه سطح آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران در مورد اصول اخلاق اسلامی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش بررسی: در این بررسی مقطعی، آگاهی و نگرش ۵۵۱ پرستار برحسب متغیرهای سن، جنس، تحصیلات و نوع استخدام در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۹۴ به وسیله پرسشنامه ارزیابی گردید. پرسشنامه این مطالعه از طریق Focus group discussion (بحث گروهی و بارش افکار) تهیه شد، همچنین از استادان و صاحبنظران این رشته بهره گرفته شد و در نهایت میزان روایی سنجیده شد. پایایی پرسشنامه از طریق ارزیابی تست آلفا کرونباخ سنجیده شد. اطلاعات در SPSS آنالیز و مورد تحلیل آماری شد.
یافته ها: مطالعه ما نشان داده است که جنس زن، داشتن سابقه کاری ۲۰-۱۵ سال، نوع استخدام رسمی و داشتن سطح تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر، با آگاهی، نگرش و عملکرد مرتبط می باشد. همچنین بر اساس نتایج این مطالعه ارتباط معنی داری بین سن و سطح آگاهی، نگرش و عملکرد را در مورد اصول اخلاق اسلامی به ویژه در دهه سنی ۵۰-۴۰ سال گزارش کرده است(۰/۰۵
نتیجه گیری: نگرش نسبت به اصول اخلاق اسلامی قوی ترین پیشگویی کننده در التزام به اخلاق در مراقبت می باشد، از اینرو آموزش این اصول به پرستاران می تواند نقش به سزایی در رعایت اخلاق در مراقبت از بیماران داشته باشد.
لیلا اسلامی اشلقی، عباس خمسه،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعهی حاضر در راستای تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری در صنایع دارویی که منجر به ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار میگردد، تحقق یافته است. هدف پژوهش، تعیین تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری در هلدینگ سرمایه گذاری دارویی سلامت است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از لحاظ نحوهی گردآوری دادهها از نوع توصیفی-پیمایشی کاربردی و جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه کارشناسان و مدیران واحدهای تحقیق و توسعهی هلدینگ سلامت واقع در تهران در نیم سال اول 1397 میباشد. دادههای جمع آوری شده از طریق سرشماری و ابزار مورد استفاده، پرسشنامههای استاندارد عملکرد نوآوری، مدیریت دانش، قابلیتهای پویای مدیریت دانش است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SMART PLS و SPSS به روش حداقل مربعات جزیی انجام پذیرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش، حاکی از اثر معناداری تحقیق و توسعه، نوآوری محصول، نوآوری فرایند و اندازهی سازمان بر عملکرد نوآوری است که با 0/98=R2 توانسته اند رفتار متغیر عملکرد نوآوری را پیش بینی کنند. تحقیق و توسعه با 0/466=ß بیشترین تاثیر مثبت را بر روی عملکرد نوآوری دارد. اما معنادار بودن رابطهی مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری و بالطبع اثر تعدیلگر توانمندیهای پویای مدیریت دانش بر رابطهی مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری تأیید نشدند.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه، اندیشیدن تدابیری در جهت تغییر روشهای کسب و کار سنتی به اشکال نوین و فراهم نمودن زمینهی رفتاری و فرهنگی در پیاده سازی مدیریت دانش حایز اهمیت میباشد.
محمد یحیایی، سیدعلی اکبر احمدی، پیرحسین کولیوند، مجتبی رجب بیگی،
دوره 13، شماره 5 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: محیط کاری پیچیده و آشفته امروزی، سازمانها نیازمند پیوند قوی بین استراتژی واجرای موثر راهبرد میباشند. هدف این پژوهش ادغام مدل کارت امتیازی متوازن با مدیریت کایزنی برای رفع این نیاز و افزایش راندمان و نوآوری در سازمان و ایجاد مزیت رقابتی پایدار است.
روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوهی گردآوری اطلاعات، تحقیقی توصیفی است و طی سه مرحله انجام شد. برای اجرا در بیمارستانهای شاهرود از دودسته پرسشنامهی محققساخته(با روایی و پایایی ۰/۸۵۲) استفاده شد. اولی جهت شناسایی عوامل با بهرهگیری از روش دلفی توسط ۱۶ نفر خبره و دومی جهت تایید شاخصها که توسط ۸۲۹ نفر از ذینفعان بیمارستانها بهصورت تصادفی تکمیل و با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی تحلیل شد. برای تعیین میزان تاثیرگذاری شاخصها بر یکدیگر از مدل ساختاری-تفسیری و بهمنظور تعیین روابط علت و معلولی اهداف و تلفیق دو مدل، ماتریس گسترش عملکرد کیفیت با استفاده از نظر کارشناسان خبره بهکارگرفته شد.
یافتهها: این تحقیق نشان داد که برای دستیابی به اهداف منظر رشد و یادگیری در مدل BSC، باید از بعد«بهبود» (mura) در مدل کایزنی استفاده گردد. همچنین برای دستیابی به اهداف فرایندهای داخلی، باید بعد«ادغام» (muri)، برای رسیدن به اهداف منظرمالی بعد«حذف» (muda)، و برای اهداف منظر مشتریان، باید بعد«بهبود» (mura) بهکارگرفته شود.
نتیجهگیری: تلفیق مدلهای BSC و مدیریت کایزنی، میتواند چارچوب مناسبی را برای بهبود مستمر عملکرد سازمان فراهم نماید؛ زیرا به طور موفقیتآمیزی دربیمارستانهای شاهرود اجرا گردیده و این تحقیق نشان داد که بهبود مستمر و افزایش بهرهوری در بیمارستان را بهدنبال دارد.
امید زادی آخوله، احسان معمارباشی، آیسان جودی، محمدحسین رفیعی، ابراهیم نصیری،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تکنیک استریل، پایه و اساس جراحی مدرن محسوب میشود. بنابراین رعایت دقیق تکنیکهای استریل توسط تیم جراحی، جهت حفظ ایمنی بیمار و جلوگیری از عفونت محل عمل ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین دانش، نگرش و عملکرد تکنولوژیستهای اتاق عمل در خصوص رعایت اصول تکنیکهای استریل جراحی انجام شده است.
روش بررسی: مطالعهی حاضر از نوع توصیفی مقطعی بود که در سال ۱۳۹۸ بر روی ۱۹۸ نفر از تکنولوژیستهای جراحی شاغل در بخشهای اتاق عمل بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی مازندران و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انجام شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامهی محققساختهی سنجش دانش، نگرش و عملکرد در خصوص تکنیکهای استریل جراحی استفاده شد. دادهها پس از گردآوری در نرمافزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون تی مستقل و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین±انحراف معیار نمرهی دانش، نگرش و عملکرد تکنولوژیستهای جراحی در خصوص رعایت تکنیکهای استریل جراحی بهترتیب برابر با ۵/۸±۳۵/۷، ۳/۷±۲۸/۳ و ۶/۵±۳۸/۷ بود که نمرهی دانش و عملکرد در سطح متوسط و نمرهی نگرش در سطح مطلوب بود. یافتهها نشان داد که بین نمرهی دانش و عملکرد با سطح تحصیلات تفاوت معنیداری وجود داشت و میانگین نمرهی دانش و عملکرد کارشناسان اتاق عمل بهطور معنیداری بیشتر از کاردانها بود(۰/۰۵>p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، برگزاری دورههای آموزش مداوم، تشویق کارکنان به ارتقای سطح تحصیلات و استمرار در ارزیابی دانش و عملکرد اعضای تیم جراحی، جهت تقویت و ارتقای دانش و عملکرد آنها در زمینهی رعایت اصول تکنیکهای استریل ضروری به نظر میرسد.