جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای فیبرینوژن

رقیه شاد، ناهید بیژه، مهرداد فتحی،
دوره 12، شماره 6 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: به رغم پیشرفت چشمگیری که در زمینه­‌ی بهداشت صورت گرفته است، هنوز بیماری­های قلبی عروقی علت اصلی مرگ و میر در میان افراد می‌­باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح لیپوپروتئین a، فاکتورهای انعقادی و فیبرینولیز خون زنان دارای اضافه ­وزن انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه­‌ی نیمه­ تجربی با طرح پیش ­آزمون ـ پس ­آزمون، 21 آزمودنی زن دارای اضافه­ وزن با دامنه سنی 30-20 سال به صورت آزمودنی­‌های در دسترس ‌انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تجربی(10 نفر) و کنترل(11 نفر) قرار گرفتند. برنامه­‌ی تمرین هوازی شامل هشت هفته با تواتر پنج جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه با شدت 55 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره‌­ای بود. نمونه­‌های خونی آزمودنی­‌ها برای اندازه ­گیری مقادیر لیپوپروتئین a، فیبرینوژن، PT، PTT، تعداد پلاکت­ها و هموگلوبین در دو مرحله گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده­‌ها از آزمون آنالیز واریانس اندازه‌­های تکراری در سطح معنی­ داری 0/05 به وسیله نرم ­افزارSPSS  استفاده گردید.
یافته­ ها: میانگین مقادیر لیپوپروتئین a، فیبرینوژن، PT و تعداد پلاکت­ها در گروه کنترل بعد از هشت هفته تمرین تغییر معنی ­داری نشان نداد(
0/05<P) در حالی‌­که تغییرات PTT در مرحله‌­ی بعد از تمرین نسبت به قبل از تمرین در هر دو گروه معنی ­دار بود(0/006=P). در مقایسه‌­ی میانگین­‌های بین­ گروهی، در هیچ­کدام از متغیرها بین دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معنی­ داری مشاهده نشد(0/05<P).
نتیجه­ گیری: هشت هفته تمرین هوازی بر لیپوپروتئین a و فاکتورهای انعقادی و فیبرینولیز خون اثری نداشت، با این­‌حال احتمالاً بتوان با استفاده از این برنامه­‌ی تمرینی، گام­های موثری در بهبود ارتقای سلامتی زنان دارای اضافه­ وزن برداشت.

ملیحه شمسی زاده، سیدمحمود حجازی، شیما مینایی، هدی حقیر، لعیا رجایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های قلبی عروقی بخصوص آترواسکلروز از علل اصلی کاهش سن مرگ‌ومیر در کشورهای درحال ‌توسعه آسیایی و غرب آسیا می‌باشد، هدف از این پژوهش بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر نیمرخ لیپیدی و فیبرینوژن سرم مردان میانسال مبتلا به نارسایی قلبی بود.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه­‌تجربی، ۲۰ آزمودنی مرد با دامنه سنی۵۰ تا۶۰ سال که دارای نارسایی قلبی کلاس ۱ تا ۳ و همچنین توان قلبی کمتر از ۴۵ درصد بودند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی شامل هشت هفته با تواتر سه جلسه در هفته و با شدت ۴۰ تا ۷۰ درصد حداکثر ضربان قلب انجام دادند. نمونه های خونی در حالت ناشتا، قبل و بعد از هشت هفته از همه آزمودنی‌ها گرفته شد. داده­ها با استفاده از Paired Sample t-test و Independent Sample t-test تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد بعد از هشت هفته مداخله تغییرات میانگین های HDL، نسبت TC/HDL و فیبرینوژن از لحاظ آماری معنی دار بود، از طرفی تغییرات میانگین های LDL، TG، TC وLDL/HDL  تفاوت معنی داری نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد انجام دادن تمرینات هوازی می تواند در کنار درمان دارویی به عنوان شیوه مناسب در عدم پیشرفت عوامل ایجادکننده بیماری های قلبی ـ عروقی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی مفید باشد.

شهلا علیخانی، ظاهر اعتماد، کمال عزیزبیگی،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سبک زندگی بی‌تحرک، خطر بیماریهای قلبی-عروقی را افزایش می‌دهد. فعالیت‌های فیزیکی و مکمل چای سبز می‌توانند با بهبود در التهاب و ترکیب بدنی، عوامل خطرزای قلبی-عروقی را کاهش دهند. هدف این پژوهش تعیین فواید ۸ هفته تمرینات اسپنینگ و مکمل‌دهی چای سبز بر عوامل خطرزای قلبی-عروقی و ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن بود.
روش بررسی: در کل ۳۲ زن دارای اضافه وزن بر اساس شاخص توده بدنی(۱/۶±۲۷/۱) کیلوگرم بر مترمربع و (میانگین سنی ۳/۶±۲۴/۹ سال) به‌طور تصادفی به سه گروه اسپنینگ+چای سبز(۱۱=n) اسپنینگ+دارونما(۱۱=n) و کنترل(دارونما بدون تمرین)(۱۰=n) تقسیم شدند. گروه‌های تمرینی، به مدت هشت هفته تمرینات اسپنینگ را با شدت ۱۷-۱۱ میزان درک فشار انجام دادند. نمونه‌گیری خونی ۴۸ ساعت قبل از شروع مداخلات و سپس ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه‌ی تمرینی انجام شد. غلظت سرمی hs-CRP (high sensitive C-reactive protein) و سطح خونی فیبرینوژن اندازه‌گیری شد. به‌علاوه شاخص توده‌ی بدنی و درصد چربی بدن به روش تجزیه و تحلیل بیوالکتریکال ایمپدانس انجام شد.
یافته‌ها: پس از هشت هفته مداخلات، hs-CRP فقط در گروه اسپنینگ+چای سبز کاهش معنادار داشت(۰/۰۰۵=P). به‌علاوه فیبرینوژن(۰/۰۰۱=P)، درصد چربی بدن(۰/۰۰۱=P) و شاخص توده‌ی بدن(۰/۰۰۱=P) در هر دو گروه تمرینی کاهش معنادار داشتند. همچنین تفاوت معنادار hs-CRP بین گروه‌های تمرینی وجود داشت(۰/۰۲۸=P) اما بین گروه اسپنینگ+مکمل با کنترل تفاوت معنادار شد(۰/۰۰۱=P). هر چند تفاوت غیرمعنادار فیبرینوژن و درصد چربی بدن بین گروه‌های تمرینی دیده نشد. در مورد فیبرینوژن در گروه‌های اسپنینگ+مکمل و اسپنینگ+دارونما با گروه کنترل تفاوت معنادار که به‌ترتیب(۰/۰۰۴=P) و (۰/۰۱۴=P) داشت. درصد چربی بدن و BMI تنها بین گروه اسپنینگ+مکمل و کنترل معنادار بود که به‌ترتیب (۰/۰۰۶=P) و (۰/۰۰۷=P). 
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که تمرینات اسپنینگ موجب بهبود عوامل خطرزای قلبی-عروقی و ترکیب بدنی شده است. در واقع مکمل‌دهی چای سبز اثربخشی تمرینات اسپنینگ را افزایش داده است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb