سید هادی موسوی، یوسف مرتضوی، حسین درگاهی، نیلوفر شایان، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، مسعود ایروانی، سید اسد الله موسوی، سید حمید الله غفاری،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی میلوئیدی مزمن(CML) یک اختلال کلونال سلولهای بنیادی خونساز می باشد، که جزء اختلالات میلوپرولیفراتیو تقسیم بندی می شود و حدود 15 درصد از کل لوسمی ها را تشکیل می دهد. دو پروتئین تنظیم کننده چرخه سلولی که به عنوان سرکوب کننده تومور عمل می کنند، P16INK4A و P14ARF می باشند. منشأ این دو پروتئین لکوس ژن INK4A/ARF انسانی می باشد،که بر روی کروموزوم 21q9 قرار دارد. P16INK4A و P14ARF به ترتیب کنترل مسیرهای رتینوبلاستوما (Rb) و P53 را بعهده دارند. هدف از این مطالعه بررسی نقش این دو ژن به عنوان فاکتوری جهت پیش آگهی و پیشروی بیماری می باشد.
روش بررسی: مطالعه انجام شده از نوع بررسی مقطعی (Cross sectional) بود. بیان ژنهای P16INK4A و P14ARF در 73 نمونه خون محیطی که از 45 بیمار CML گرفته شده بود با روش RT-PCR مورد مقایسه قرار گرفتند. 26 نمونه در فاز قبل از درمان، 26 نمونه 3 ماه بعد از درمان با ایماتینیب، 9 بیمار در فاز تسریع شده و 12 بیمار در فاز بلاستیک بودند.
یافته ها: از 45 بیمار ، 33 نفر مذکر(73%) و12 نفر مؤنث(27%) بودند. از نظر RT-PCR، بیماران مورد مطالعه ، تعداد 26 نفر(35%) ژن P16INK4A مثبت و تعداد 55 نفر (75%) ژن P14ARF مثبت بودند. بیان این دو ژن بین فازهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان نداد(p>0.05).
بحث و نتیجه گیری: درصد نسبتاً بالایی از بیماران CML، ژنهای P16INK4A و P14AR را بیان می کردند؛ با اینکه تفاوت معنی داری در مراحل مختلف بیماری (فازهای تشخیص، تسریع شده و بلاستیک) مشخص نشد، ولی تعداد بیماران مثبت پس از درمان افزایش نشان می داد؛، به نظر می رسد که دلیل این افزایش بیان، افزایش رونویس ژنهای P16INK4A و P14ARF توسط ایماتینیب باشد.
الهه درخشانفر، شعبان علیزاده، حسن رفیعی مهر، فاطمه نادعلی، علی قاسمی، مسعود کریمی، نوشین شباب،
دوره 10، شماره 6 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی میلوئیدی مزمن، یک بیماری میلوپرولیفراتیو مزمن است که با افزایش رده میلوئیدی، پلاکت و اریتروئیدی در خون محیطی و مغز استخوان همراه است. (SFRP یا Secreted Frizzled-Related Protein)، مهار کننده ی مهم مسیر پیام رسانی Wnt است که باعث مهار این مسیر در افراد سالم میشود. تنظیم نابجای مسیر پیام رسانی Wnt، یکی از دلایل شایع در بیولوژی سرطان و متیلاسیون در پروموتور ژن SFRP دلیل تکثیر کنترلنشدهی سلولی در سرطان است. لوسمی میلوئیدی مزمن اولین بیماریی بود که نقش مسیر پیام رسانی Wnt در آن شرح داده شد. در مطالعه ی حاضر، وضعیت متیلاسیون ژنهای SFRP۱ و SFRP۲ در بیماران لوسمی میلوئیدی مزمن تازه تشخیص داده شده و افراد سالم تعیین گردید.
روش بررسی: نمونه خون محیطی ۳۳ بیمار CML در زمان تشخیص و ۲۵ فرد سالم به عنوان شاهد، جهت بررسی وضعیت متیلاسیون دو ژن SFRP۱ وSFRP۲ بررسی گردید. برای بررسی وضعیت متیلاسیون ژنهای SFRP۱ و SFRP۲ از تکنیک(Methylation Specific- Polymerase Chain Reaction, Methylation Specific- PCR) استفاده شد. از آزمون منویتنی برای بررسی ارتباط بین هیپرمتیلاسیون ژنهای SFRP۱ و SFRP۲ با شاخص های بالینی بیماران استفاده شد.
یافتهها: در مطالعهی حاضر نتایج نشان داد که هیپرمتیلاسیون پروموتور ژنهای SFRP۱ و SFRP۲ بهترتیب ۱۶/۱ درصد و ۲۷/۲ درصد بود. هیچ یک از نمونههای کنترل متیلاسیون را نشان ندادند.
نتیجهگیری: متیلاسیون ژنهای SFRP۱ و SFRP۲، همانند لوسمی ها و نئوپلازیهای بافتهای توپر در بیماران مبتلا به لوسمی میلوئیدی مزمن نیز دیده میشود. از این رو احتمال دارد که متیلاسیون این ژنها در شروع این بیماری نقش داشته باشد.