جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای مدیران

علی آهنگر، سمانه صفارانی، احمد فیاض بخش،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف :  مدیران امروزی، درمحیطی پویا، پرابهام ومتحول کار می‌کنند. نقش مدیران در ایجاد کیفیت بسیار اساسی است. امروزه پرداختن به کیفیت کالاها وخدمات در کلیه زمینه‌ها در زمره اولویتهای اساسی هر سازمان پیشرو می‌باشد. در بخش بهداشت ودرمان، به لحاظ اهمیت نوع خدمات و سر و کار داشتن با سلامت وجان انسانها، اعتلای کیفیت وتضمین آن برای نظام بهداشت ودرمان ومردم بطور فزاینده و مداوم مورد توجه قرار گرفته است. مدیریت کیفیت فراگیر ( Total Quality Management) یکی از مهمترین تحولاتی است که وارد عرصه مدیریتی مراقبتهای بهداشتی شده است. هدف از این پژوهش بررسی آگاهی و نگرش مدیران ارشد و میانی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به امکان اجرای مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) در بیمارستانهای مربوطه می‌باشد.
روش پژوهش: این مقاله به شکل  توصیفی تحلیلی و میدانی بوده است، جامعه شامل مدیران میانی و ارشد دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران بودند و مطالعه در سال 1387 انجام گرفت. حجم جامعه 50 نفر بوده و نمونه‌گیری صورت نگرفته است. ابزار گردآوری داده های آن پرسشنامه می‌باشد که شامل 46 سئوال است و روایی آن با استفاده از تیم متخصص و پایایی آن با روش زیرنمونه با اطمینان 95% اثبات شده است. روش به اینگونه بود که داده‌ها از طریق پرسشنامه‌ها جمع آوری شدند، سپس داده‌ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردیدند و در دو شکل آمار توصیفی ( شامل میانگین، میانه، نما، انحراف معیار، واریانس، دامنه تغییرات، حدپایین و حد بالا) و آمار استنباطی ( شامل آزمون Bivariate  و ضریب همبستگی Pearson ( ارائه شدند.
یافته ها: به طور کلی متوسط میزان دانش مدیران ارشد و میانی در مورد مدیریت کیفیت فراگیر* برابر با 73.24  درصد است و با توجه به نحوه‌ی امتیازدهی در گروه خوب  قرار می‌گیرد و نیز متوسط میزان نگرش مدیران ارشد و میانی در مورد مدیریت کیفیت فراگیر برابر با 79.76  درصد است و با توجه به نحوه‌ی امتیازدهی در گروه خوب و نزدیک به عالی قرار می‌گیرد. بررسی رابطه بین میزان آگاهی و نگرش مدیران ارشد و میانی نشان می‌دهد که ارتباط معنادار مثبتی بین این دو وجود دارد .

بحث و نتیجه گیری: مدیریت کیفیت جامع یک دیدگاه جدیدی است که برای ادامه بقای سازمان کاملاً حیاتی است بخصوص در محیطهای حساسی چون بیمارستانها که با جان انسانها سروکار دارند و کیفیت یک فرآیند مستمر است و با توجه به یافته‌ها نشان می‌دهند مدیران حداکثر دانش و نگرش را نداشتند اما با آموزش مداوم می‌توان زمینه این امر حیاتی را در آینده مهیا نمود تا سطح سلامت آحاد جامعه بهبود یابد.


حسین درگاهی، مهناز اسکندری، گلسا شهام،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از مهمترین عوامل در نظام اداره بیمارستانها برخورداری از مدیریت توانمند و مسلط به فرهنگ سازمانی است. مدیران اجرایی بیمارستانها نقش ارزشمندی در توسعه، حفظ و نگه‌داری فرهنگ سازمانی دارند. این مقاله با هدف مقایسه فرهنگ سازمانی موجود و مطلوب از دیدگاه مدیران اجرایی در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران تدوین شده است.

روش بررسی : این مطالعه بصورت مقطعی و از نوع توصیفی- تحلیلی در طول سالهای 88-1387 انجام شد. نمونه پژوهش را تعداد 15 نفر مدیران اجرایی کلیه بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل می‌دادند که با روش سرشماری تعیین شدند. جهت گردآوری داده‌ها از یک پرسشنامه حاوی اطلاعات دموگرافیک و تعداد30 سوال در رابطه با ده مولفه فرهنگ سازمانی الگوهای ارتباطی در قالب الگوی «استیفن رابینز» پس از انجام پایایی و روایی استفاده شد. از مدیران اجرایی خواسته شد تا دیدگاه خود را در ارتباط با وضعیت موجود و مطلوب فرهنگ سازمانی با توجه به مولفه‌های بالا در بیمارستان‌های مورد مطالعه بیان نمایند. داده‌های بدست آمده در نرم افزار SPSS V-15 جمع آوری و برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های «کای دو»، «پیرسون» و «تی» استفاده شد.

یافته ها : بیشترین مقدار میانگین در وضعیت موجود فرهنگ سازمانی مربوط به امکان ارتباط مستقیم کارکنان با سرپرستان و در وضعیت مطلوب نیز بیشترین میزان میانگین مربوط به اعطای پاداش بر اساس شایستگی است. بیشترین اختلاف میانگین میان وضعیت موجود و مطلوب عناصر فرهنگ سازمانی مربوط به احساس مباهات کارکنان از عضویت در بیمارستان است.

بحث و نتیجه گیری : نتایج بدست آمده نشان داد از دیدگاه مدیران اجرایی به جز مؤلفه نظارت یا کنترل و الگوهای ارتباطی به دلیل تبادل موثر اطلاعات و وجود الگوهای ارتباطی، بقیه مولفه‌های فرهنگ سازمانی در بیمارستان‌های مورد مطالعه در وضعیت موجود پایین‌تر از وضعیت مطلوب قرار دارند.  از دیدگاه مدیران اجرایی، بین مولفه‌های فرهنگ سازمانی در وضعیت موجود با وضعیت مطلوب در بیمارستانهای دانشگاه‌ علوم پزشکی تهران اختلاف معنی‌داری وجود دارد که این امر می‌تواند در نظام اداره بیمارستانها اختلال ایجاد کند. لذا، پیشنهاد می‌شود مدیران اجرایی مطلوب سازی فرهنگ سازمانی را در بیمارستانهای مورد مطالعه در اولویت راهبردی خود قرار دهند.


رضا صفدری، حسین درگاهی، محمدرضا اشراقیان، حسین برزه کار،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین دلایل تمایز سازمانها از یکدیگر، درجه بکارگیری فناوری اطلاعات توسط آنها در فعالیت‌های سازمانی است. از مهمترین عواملی که در بکارگیری فناوری اطلاعات نقش داشته، عوامل فردی می‌باشد. عوامل فردی مانند برداشت‌ها و نگرش‌های کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات و ویژگیهای جمعیت شناختی آنها، از جمله عواملی هستند که بر میزان پذیرش و استفاده افراد از این فناوری تأثیر می‌گذارند.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بوده که در سال 89 انجام شد. جامعه پژوهش در این مطالعه شامل110 نفر از مدیران میانی بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران می‌باشد. ابزار پژوهش در این مطالعه پرسشنامه بوده که روایی و پایایی آن قبل از انجام مطالعه در یک نمونه 30 نفری تایید گردید.

یافته‌ها: از افراد شرکت کننده در مطالعه 9/62% مرد و 1/37% زن بود. یافته‌های پژوهش نشان داد که بین ادراک و تصمیم‌گیری با بکار گیری فناوری اطلاعات رابطه معنی‌داری، اما بین سابقه خدمت، سطح تحصیلات و آموزش با بکارگیری فناوری اطلاعات ارتباط معنی داری وجود نداشت.

نتیجه گیری: نتایج  این مطالعه نشان می‌دهند که عوامل انسانی( ادراک و تصمیم گیری) از مهمترین عوامل در بکارگیری فناوری اطلاعات می‌باشد که مدیران ارشد سازمان‌ها و کارشناسان امر باید به جنبه‌های مهم عوامل انسانی و عوامل تاثیرگذار بر روی آن  توجه داشته و در صدد مرتفع کردن آنها باشند.


علی کشتکاران، علیرضا حیدری، پیوند باستانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجا که کارآمدی مدیر به داشتن مهارتهای ارتباطی مناسب با کارمندان بستگی دارد، مطالعه حاضر به منظور تعیین مهارتهای ارتباطی مدیران حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد.

روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی بود و جامعه پژوهش آن 298 نفر از کارکنان معاونتهای پشتیبانی، پژوهشی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی، دانشجویی و درمان دانشگاه علوم پزشکی شیراز را شامل می‌شد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده‌ها پرسشنامه 21 سئوالی بود که در سه حیطه مهارت کلامی، گوش دادن مؤثر و بازخورد طراحی شد. نرم افزار مورد استفاده  spss بود .

یافته‌ها: میانگین سنی پاسخگویان 7 ± 7/32 سال بود. اکثر پاسخگویان زن، لیسانس و شاغل در معاونت پشتیبانی بودند. اغلب پاسخگویان مهارت کلامی مدیر بلافصل خود را خوب و مهارتهای گوش دادن مؤثر و بازخوردش را متوسط ارزیابی کردند. بالاترین نمره مهارتهای ارتباطی در حوزه معاونت دانشجویی و پایین‌ترین نمره در حوزه معاونت پژوهشی گزارش شد. با بالا رفتن سن(001/0p=)  و سابقه کاری کارمندان(001/0p=)، مهارت بازخورد مدیر پایین‌تر ارزیابی شد. مهارت بازخورد مدیران در سطوح مختلف تحصیلی اختلاف آماری معنی داری داشت(001/0p=).

نتیجه‌گیری: سطح متوسط مهارتهای ارتباطی گوش دادن مؤثر و بازخورد می‌تواند ناشی از عدم توجه کافی علمی و عملی مدیران بر مسئله ارتباطات باشد. پیشنهاد می‌شود نوآموزی و بازآموزی مدیران به منظور آشنایی با اهمیت ارتباطات مؤثر و کاهش موانع ارتباطی در قالب کارگاههای آموزشی انجام شود.


فرشته فرزیان پور، سید مصطفی حسینی، سید شهاب حسینی، الهام موحدکر، محمد عامرزاده،
دوره 6، شماره 5 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: خودباوری یک پندار روانشناختی است که در طول دوران رشد در وجود هرکس شکل می‌گیرد و به سادگی و سرعت قابل تغییر نیست. هدف از این مطالعه ارزشیابی خودباوری مدیران پرستاری در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران و رابطه آن با رضایتمندی بیماران بود.

روش بررسی:  بر طبق یک مطالعه مقطعی، 400 نفر(شامل 200 مدیر پرستاری و 200 بیمار) از بخشهای مختلف بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد مصاحبه قرار گرفتند. با استفاده از پرسشنامه‌های استاندارد، میزان خودباوری مدیران پرستاری و رضایت عمومی بیماران مورد بررسی قرار گرفت. داده‌ها پس از ورود به نرم افزار آماری Stata با استفاده از آزمونهای ناپارامتری آنالیز واریانس و ضریب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 05/0>P بعنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: از میان 200 مدیر پرستاری مورد مطالعه،‌ 58 نفر(29%) مرد و 142 نفر(71%) زن بودند. میانگین و انحراف معیار امتیاز خودبـاوری مدیران پرستاری 8/19±9/134 بدست آمد همچنین از 200 بیمار مورد مطالعه،‌ 81(5/40%) مـرد و 118(5/59) زن بـودند. میـانگیـن و انحـراف معـیار امتیاز رضـایـت بیـماران بـرابـر 2/18± 57 بدسـت آمـد کـه سطـح تحصیـلات(005/0=P) و وضعیـت بیـمه(0001/0 

نتیجهگیری: یافته‌های این مطالعه نشان داد که مدیران پرستاری زن، نسبت به همکاران مرد خود،‌ خودباوری کمتری دارند. خودباوری مدیران پرستاری باعث کاهش رضایتمندی بیماران می‌گردد.


حسین برزه کار، رضا صفدری، محمدرضا اشراقیان، حسین درگاهی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از مهمترین دلایل تمایز سازمانها از یکدیگر، درجه بکارگیری فناوری اطلاعات توسط آنها در فعالیت‌های سازمانی است. از مهمترین عواملی که در بکارگیری فناوری اطلاعات نقش دا رد ، عوامل سازمانی است مانند منابع سازمانی، دانش سازمانی ، فرایندها، ساختار مدیریتی، ارزش‌ها و اهداف که همگی بر میزان پذیرش و کاربرد سازمانها از این فناوری تأثیر می‌گذارند. لذا هدف این پژوهش، تعیین میزان تاثیر عوامل ذکرشده در بکارگیری فناوری اطلاعات توسط مدیران میانی دانشگاه علوم پزشکی تهران می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه بصورت توصیفی-تحلیلی و از نوع مقطعی است که در سال 1389 انجام شد. جامعه پژوهش را در این مطالعه تعداد 110 نفر از مدیران میانی بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل می‌دادند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن قبل از انجام مطالعه تایید گردید. تعداد 89 نفر پرسشنامه را تکمیل کردند و عودت دادند که در نتیجه ضریب پاسخ دهی برابر 80 درصد بود.

یافته‌ها : افراد شرکت کننده در مطالعه 9/62 % مرد و 1/37 % زن بودند. یافته‌های پژوهش نشان داد که بین منابع سازمانی، دانش سازمانی، فرایندها، ساختار مدیریتی، ارزش‌ها و اهداف با بکارگیری فناوری اطلاعات رابطه معنی‌داری وجود دارد(01/0 p< ).

نتیجه‌گیری: عوامل سازمانی از مهمترین عوامل در بکارگیری فناوری اطلاعات می‌باشد که مدیران میانی سازمان‌ها و کارشناسان امر باید به جنبه‌های مهم و تأثیرگذار آن توجه داشته باشند و در صدد برطرف کردن آنها برآیند.


محمدتقی امینی، لطفعلی بختیاری، حسین درگاهی ، اوژن کریمی، هاجر معمایی ، محمد جانبزرگی، الهام حق شناس،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : تفکر استراتژیک نقش بسیار مهمی را در حفظ بقای سازمانی و پیشرفت روزافزون در محیط متغیر و پویای امروزی ایفا می‌کند. تفکر سیستمی یکی از مولفه‏های تفکر استراتژیک است که چارچوب مفهومی حل مسایل موجود در سازمان را تشکیل می‏دهد و از طریق نگرش سیستمی و همچنین تمرکز بر مشکلات در حین اجرا به حل آن‌ها می‏پردازد. هدف اصلی این تحقیق، تعیین میزان پایبندی مدیران ارشد ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به تفکر سیستمی براساس مدل فردریک گلدمن می‌باشد.

روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1389 بر روی تعداد 100 نفر از مدیران ارشد ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران بعنوان نمونه پژوهش انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه استاندارد تفکر سیستمی بود. تعداد 97 نفر پرسشنامه مزبور را تکمیل و عودت دادند. روایی و پایائی پرسشنامه قبل از توزیع به تأیید رسید. جهت ثبت و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و با کمک آزمون T تک نمونه و فریدمن انجام شد.

یافته‌ها : یافته‌های بدست آمده مشخص کرد وضعیت عامل تفکر سیستمی در میان اکثریت مدیران ستادی دانشگاه در حد مطلوب قرار دارد.

نتیجه‌گیری: در این تحقیق مشخص شد مدیران ارشد ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران درحد مطلوب به تفکر سیستمی پای بند هستند. ارتقاء بیشتر و تقویت این نوع تفکر در بین مدیران ستادی دانشگاه بویژه در ارتباط با دیدگاه کل نگر و چند پایانی پیشنهاد می‌شود.


محمود بیگلر، یگانه حیاطی، حجت رحمانی، زینب رجب نژاد، حسین درگاهی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده

 

زمینه و هدف: یکی از مؤلفه‌های مهم هر مدیر موفق، سلامت عمومی اوست. مدیرانی که از وضعیت جسمانی و روانی مطلوب برخوردار نباشند در اداره سازمان خود دچار مشکل خواهند شد. لذا این پژوهش با هدف تعیین وضعیت سلامت عمومی در میان مدیران اجرایی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران تدوین شده است.

 

روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی در سال 1391 انجام شد. جامعه پژوهش شامل 25 مدیر اجرایی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه سلامت عمومی شامل 28 سوال در چهار بخش سلامت جسمانی، اضطراب، افسردگی و کارکردهای اجتماعی بود. داده‌های حاصل در نرم افزارSPSS 17  جمع آوری شد و توسط آزمون‌های همبستگی Independent one sample T، Spearman و Mann-Whitney و واریانس یکطرفه مورد تحلیل قرار گرفت.

 

یافته‌ها: نتایج نشان داد مدیران اجرایی بیمارستان‌های مورد مطالعه از نظر روانی و جسمی سالم هستند و در نهایت از نظر عمومی سلامت می‌باشند. هم چنین، مشخص شد بین متغیرهای اضطراب با اختلالات جسمانی، افسردگی با سلامت جسمانی، اضطراب و اختلال کارکرد اجتماعی همبستگی مستقیم دارد.

 

نتیجه‌گیری: میزان سلامت عمومی در میان مدیران بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران در مقایسه با نتایج سایر مطالعات مشابه در ایران و در سایر کشورها بالاتر است. لذا پیشنهاد می‌شود به منظور حفظ و ارتقا هرچه بیشتر سلامت عمومی مدیران، بر روی استفاده از معاینات دوره‌ای، ارائه آموزش‌های مورد لزوم و خدمات مشاوره‌ای بطور خاص تأکید شود.

 
محمد علی کریمی اقدم، ابوالقاسم پوررضا، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

 

زمینه و هدف: دانش فنی مدیران عرصه سلامت در زمینه‌ی بودجه‌ریزی، در افزایش کارایی سازمان‌ها و موسسات این بخش نقش اساسی دارد، زیرا مبنای هر تصمیم و اقدام صحیح، آگاهی و تحلیل صحیح است. بنابراین، هدف این مطالعه، سنجش دانش فنی مدیران بهداشت و درمان در زمینه‌ی بودجه می­باشد. 

 

روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه‌ی توصیفی، تحلیلی به روش مقطعی است. از 80 نفر مدیر دانشگاه علوم پزشکی تبریز، 63 نفر در این بررسی شرکت کردند. ابزار جمع‌آوری، اطلاعات پرسش‌نامه‌ای با محورهای کلیدی شناخته شده در عرصه بودجه‌ریزی بود. داده‌ها پس از جمع‌آوری با نرم‌افزار spss16 و با استفاده از آزمون‌های همبستگی پیرسون، T-test و ANOVA  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

 

یافته‌ها: میانگین نمرات کل 6/4±9/16 از 30 بود. نمرات کل در رشته‌های تحصیلی(276/0=P)، و سمت‌های مختلف(431/0=P) اختلاف معنی‌داری نداشت. میانگین نمرات کل زنان و مردان(782/0=P) یکسان بود. دانش فنی مدیران با سن(392/0=P و 1/0=r)، سابقه کار(299/0=P و 1/0=r) و سابقه مدیریت(121/0=P و 2/0=r) رابطه معنی‌داری نداشت.

 

نتیجه‌گیری: باتوجه به مشکلات ناشی از پایین بودن آگاهی مدیران در زمینه اصول بودجه ریزی، ارتقای دانش فنی آنان ضرورت دارد. عدم ارتباط دانش فنی با سابقه کار و سابقه مدیریت شاید ناشی از جدی نگرفتن این امور توسط مدیران و بی‌ثباتی مدیریت باشد که می‌تواند آسیب‌های جدی سازمانی در پی داشته باشد. بازنگری در برنامه‌های آموزشی موجود، افزایش کمی دوره‌ها به موازات ارتقای کیفی آنها و آموزش مداوم به منظور بهبود عملکرد مدیران، ضروری به نظر می‌رسد.

 


کیومرث پوررستمی، ماریتا محمدشاهی، لیدا شمس، محمدعلی کریمی اقدم، طه نصیری، پروانه حیدری ارجلو،
دوره 11، شماره 1 - ( 2-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: موضوع تناسب میان افراد و سازمان به عنوان عاملی تاثیرگذار برای جذب افراد خاص به درون سازمان و حفظ وفاداری و ایجاد تعهد در آنها به شمار می رود. لذا در این مطالعه، هدف، ارزیابی و تعیین میزان تناسب فرد – سازمان و تعهد سازمانی در مدیران و ارتباط آن ها با یکدیگر در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی البرز می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، مطالعه ی مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه ی پژوهش مدیران شاغل در دانشگاه علوم پزشکی البرز بودند. داده های مطالعه به صورت سرشماری از ۱۸۰ نفر جمع آوری شد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه، تناسب فرد– سازمان و تعهد سازمانی استفاده شد. برای تأیید پایایی پرسش نامه از آلفای کرونباخ و برای تأیید روایی از نظر خبرگان استفاده شد. از آزمون های ناپارامتریک Mann-Whitney و Kruskal-Wallis برای تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: میانگین نمره ی تناسب فرد– سازمان ۵/۱۶ با انحراف معیار ۰/۲۸ و میانگین نمره ی تعهد سازمانی ۴/۹۱ با انحراف معیار ۰/۴۴ بود. به علاوه بین تناسب فرد– سازمان و تعهد سازمانی رابطه آماری معنی داری مشاهده شد(۰/۶۳=r و۰/۰۰=p).
نتیجه گیری: مدیران دانشگاه علوم پزشکی البرز تناسبی در سطح متوسط با سازمان خود داشتند؛ اگرچه از تعهد سازمانی بالایی برخوردار بودند. لذا پیشنهاد می گردد مدیران در مورد ارزش ها و اهداف سازمان آگاه شوند، و از سوی دیگر ارزش ها و ویژگی های فردی آنها نیز شناسایی گردد. علاوه بر این، باید در خط مشی های مربوط به جذب و استخدام مدیران به مقوله ی تناسب آن ها با سازمان توجه بیشتری شود.


مصطفی ربیعیان، ایروان مسعودی اصل، حامد نظری، صمد آذری،
دوره 11، شماره 3 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت کیفیت فراگیر، برنامه ای است برای ایجاد اطمینان از ارایه خدماتی با کیفیت هرچه مطلوبتر و با هزینه ای مناسب. در این میان بیمارستان ها به سبب نقش خدماتی خود در تاثیرات برونی اقتصادی حایز اهمیت می باشند. پژوهش حاضر با هدف سنجش وجود زمینه های اجرایی مدیریت کیفیت فراگیر(TQM) در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۹۱ انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی بود که داده ها طبق متغیرهای موثر بر تحقق مدیریت کیفیت جامع به وسیله ی پرسش نامه ای روا و پایا سنجش شد و با استفاده از آماره های توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که به ترتیب حیطه‌های اعتماد محوری(۰/۸۸±۳/۲۵)، و زیبایی محیط(۰/۸۷±۳/۰۶) بالاترین امتیاز و سرعت ارایه خدمات(۱/۰۴±۲/۴۰) پایین ترین امتیاز را به خود اختصاص دادند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که در کل زمینه های اجرایی تحقق مدیریت کیفیت جامع در مراکز مورد مطالعه با میانگین و انحراف معیار(۰/۷۴±۲/۸۸) در حد بالنسبه مطلوب قرار دارد.
نتیجه گیری: در بیمارستان های مورد مطالعه، میزان رعایت مولفه های مدیریت کیفیت فراگیر در وضعیت بالنسبه مطلوب قرار دارد. اگرچه نگرش مدیران برای تحقق این سیستم در بیمارستان ها شرایط نسبتاً مطلوبی دارد، لیکن لازم است با فرهنگ سازی، آموزش های مرتبط با بهبود کیفیت، افزایش تعهد مدیران، جلب مشارکت کارکنان، ترویج نوآوری و خلاقیت و ارزیابی کیفیت خدمات، عملکردها و فرایندها را بهبود بخشید.

زینب رجب نژاد، حسین درگاهی، حمیده رشادت جو،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایستگی های محوری مدیران که موجب موفقیت سازمان می شود، هوش معنوی است. مدیران جهت اثرگذاری بر تعهد سازمانی کارکنان، نیاز به هوش معنوی بالا دارند. لذا این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین هوش معنوی مدیران با تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران تدوین شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر به صورت توصیفی–تحلیلی و مقطعی در سال ۹۴-۱۳۹۳ انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران و کارکنان ستادی معاونت های مختلف دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. تعداد ۸۰ نفر از مدیران به صورت سرشماری و تعداد ۲۲۵ نفر از کارکنان از طریق فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های تعهد سازمانی و هوش معنوی بود که پس از انجام روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار SPSS، برای ارایه آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار، و از آزمون های تی دو جمله ای، آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون به منظور ارایه آمار تحلیلی استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که مدیران از هوش معنوی بالایی برخوردار بودند، اگرچه میانگین تعهد سازمانی کارکنان در حد متوسط قرار داشت. بین هوش معنوی مدیران با تعهد سازمانی کارکنان ارتباط معنی داری مشاهده شد(۰/۰۳۴=P).
نتیجه گیری: مدیران ستادی دانشگاه باید تلاش کنند تا با توسعه ی هوش معنوی، کارکنان و زیردستان خود را به افزایش تعهد سازمانی، ترغیب و تشویق کنند. در این خصوص استفاده از روان شناسان سازمانی توصیه می شود.

ابوالفضل درست، احمد فیاض بخش، مصطفی حسینی، حمزه محمدی،
دوره 11، شماره 4 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: فرسودگی شغلی یکی از جنبه های مخاطرات روانی کار است. از مهم ترین عواملی که می تواند آن را پیش بینی کند، عامل هوش هیجانی است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر هوش هیجانی بر فرسودگی شغلی مدیران بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی در سال ۱۳۹۳ انجام گردید. جامعه ی پژوهش، مدیران ارشد، میانی و اجرایی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. در این پژوهش از سرشماری استفاده شد، مطابق حجم جامعه تعداد ۹۰ پرسش نامه توزیع گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی فرسودگی شغلی مازلاک(پایایی و ضریب بازازمایی به ترتیب ۰/۷۱ تا ۰/۹ و ۰/۶ تا ۰/۸) پرسش نامه ی هوش هیجانی برادبری و گریوز(پایایی و روایی به ترتیب ۰/۸۳ و ۰/۶۷) و پرسش نامه‌ی مشخصات دموگرافیک استفاده گردید. تجزیه و تحلیلهای آماری با استفاده از نرم افزار Spss انجام گرفت.
یافته ها: فرسودگی شغلی با متغیرهای سن، سابقه کار، سابقه مدیریت، تحصیلات، جنسیت، وضیت تاهل و موقعیت شغلی ارتباط معناداری نداشت. هوش هیجانی کلی مدیران و زیر مقیاس های آن در سطح بالایی قرار داشتند. بالاترین و پایین ترین نمره هوش هیجانی به ترتیب به مدیریت رابطه و آگاهی اجتماعی اختصاص داشت. هوش هیجانی و فرسودگی شغلی در سطح خطای ۵ درصد با ۰/۶۳ = P-value ارتباط معناداری با یکدیگر نداشتند.  
نتیجه گیری: از آنجایی که آگاهی اجتماعی مدیران در سطح پایینی قرار داشت، می توان با بهبود آن به افزایش هوش هیجانی مدیران و هم چنین با شناسایی عوامل تاثیر گذار بر فرسودگی شغلی مدیران بیمارستان به کاهش فرسودگی کمک کرد. 

جلال سعیدپور، نیلوفر فریدفر، مهسا قاضی عسگر،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه کوچک سازی سازمانها را می­توان استراتژی مناسبی برای بخشهای مختلف بیمارستانی در کشور در بستر موجود قلمداد نمود. لذا به­ کارگیری هر مکانیزم جدید درنظام سلامت نیازمند بررسی و تطبیق با شرایط محلی می­باشد. مطالعه‌­ی حاضر نیز با هدف بررسی عوامل موثر بر اجرای برون سپاری در بیمارستان از دیدگاه مدیران بیمارستان­های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است.
روش‌ بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه­ی توصیفی-­­­ همبستگی و کاربردی است. نمونه­‌گیری در این مطالعه با توجه به حجم جامعه پژوهش(مدیران بیمارستان، مالی و امور قراردادهای بیمارستان­های دانشگاه علوم پزشکی تهران مشتمل بر 15 بیمارستان) به روش سرشماری انجام شد. ابزار مطالعه، پرسش­نامه­‌ی محقق ساخته ای بر 2 بخش شامل اطلاعات دموگرفیک و عوامل مؤثر بر استقرار برون سپاری در بیمارستان­ها که بین حجم نمونه توزیع شد و در مرحله بعد جهت تحلیل داده­ها، از آزمون­های آماری توصیفی در نرم افزار  SPSSاستفاده شد.
یافته‌ها: 58% شرکت کنندگان سابقه­‌ی خدمتی بالا و 80% تحصیلات ارشد و دکتری داشتند. برای اجرای موفق برون سپاری در بیمارستان­ها، باید موارد تشکیل تیم راهبردی برون سپاری، بررسی کیفیت خدمات برون سپاری شده، نظارت دقیق و تسلط مدیران به اصول برون سپاری مدنظر قرارگیرد.
نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه برون سپاری خدمات می­تواند به نتایج مثبتی در خصوص افزایش کیفیت خدمت، رضایت ذینفعان، کاهش هزینه، ایجاد درآمد و ... دست یابد، بهره­گیری از دیدگاه­های مدیران صف که سابقه­‌ی خدمتی بالایی دارند در اجرای تصمیمات موفق موثر می باشد.

حسین درگاهی، فاروق نعمانی، محمدرحیم قهستانی،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آگاهی کافی مدیران در زمینه‌‌ی قوانین و مقررات و موازین حقوقی مرتبط با نظام سلامت موجب عملکرد مطلوب آنها در سازمان ها می‌شود. لذا این پژوهش با هدف تعیین میزان آگاهی مدیران ارشد از موازین، قوانین و مقررات‌ حقوقی مرتبط با نظام سلامت در دانشگاه‌علوم‌ پزشکی تهران انجام‌شده‌است.
روش‌ بررسی: مطالعه‌‌ی حاضر به‌‌صورت توصیفی-تحلیلی و از نوع مقطعی در سال 1396 انجام شد. نمونه‌‌ی پژوهش شامل مدیران ارشد دانشگاه بود که با روش سرشماری به تعداد 75 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش‌‌نامه‌‌ی محقق‌ساخته بود که روایی‌صوری آن با استفاده از نظرات تعداد 7 نفر از متخصصان و صاحب‌‌نظران رشته‌‌های حقوق پزشکی، و مدیریت خدمات بهداشتی درمانی و پزشکی به تایید رسید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برابر %89 و روش آزمون-بازآزمون برابر %79 به‌دست آمد. تحلیل داده‌‌ها با بهره برداری از روش‌‌های آمار توصیفی شامل فراوانی مطلق و نسبی و آمار استنباطی شامل آزمون‌‌های همبستگی پیرسون و کا اسکوئر با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته‌ها: سطح آگاهی مدیران مورد مطالعه در اکثر حیطه‌‌های قانونی و موازین حقوقی مرتبط به نظام سلامت زیرمتوسط بود. بین سطح آگاهی از حیطه‌‌های تشکیلاتی، مالی و معاملاتی، و اداری و استخدامی مدیران با گذراندن دوره‌‌های آموزشی مرتبط ارتباط معکوس و معنی‌‌داری وجود داشت(0/01=P و 0/04=P). 
نتیجه‌گیری: سطح آگاهی مدیران ارشد دانشگاه علوم پزشکی تهران در حیطه‌‌های سه‌‌گانه‌‌ی قوانین و مقررات و موازین حقوقی، مالی، تشکیلاتی و اداری در سطح متوسط و متوسط روبه پایین قرار دارد. انجام تمهیدات لازم همچون برگزاری دوره‌‌‌های آموزشی با روش‌‌های جدید مانند شبیه‌سازی، سناریونویسی، موردنگاری و تجربه‌نگاری و استفاده از فناوری‌های جدید مانند مدیریت دانش هیبریدی و یکپارچه‌سازی فناوری‌ به منظور ارتقای آگاهی مدیران پیشنهاد می شود. هم‌‌چنین ایجاد نظام شایستگی راهبردی مدیران در سطوح مهارت‌‌های عمومی و اختصاصی همراه با آموزش های مستمر و نظارت بر پاسخ‌‌گویی و بازخوردهای ارایه شده در فرایندهای مدیریتی، انجام اصلاحات آتی را تضمین خواهد کرد. 

رضا عباسی، فاطمه رنگرز جدی، شیما انوری، رضا خواجویی،
دوره 16، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیران بیمارستان‌ها یکی از کلیدی‌ترین تصمیم‌گیران در پیاده‌سازی سیستم‌های اطلاعات سلامت برای سازمان هستند؛ ازاین‌رو مطالعه‌ی حاضر با هدف تعیین و اولویت‌بندی موانع پیاده‌سازی سیستم‌های اطلاعات سلامت در بیمارستان‌های جنوب شرق ایران از دیدگاه مدیران بیمارستان‌ها انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه‌ی توصیفی-تحلیلی بر روی 21 مدیر بیمارستانی شاغل در سه استان کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان انجام شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته‌ای استفاده شد که روایی صوری آن توسط متخصصان انفورماتیک سلامت و مدیریت اطلاعات سلامت تایید و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد(96/7=α). تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS انجام شد. جهت بررسی ارتباط بین میانگین هریک از موانع با متغیرهای دموگرافیک کمی و کیفی، از آزمون‌های Pearson، Independent T-test و ANOVA استفاده شد. 
یافته‌ها: در این مطالعه، عوامل مربوط به نادیده‌گرفتن نیازهای مدیریتی بیمارستان در انتخاب سیستم(با نمره 1/333 از 2)، هزینه‌ی خرید سخت‌افزار، عدم آموزش کافی کاربران برای کار با سیستم(1/238)، کمبود نیروی انسانی مناسب، تعداد کم متخصصان انفورماتیک سلامت(1/19)، هزینه‌ی خرید نرم افزار، کمبود منابع مالی لازم(1/142)، هزینه‌ی بالای راه اندازی سیستم، عدم امکان یکپارچگی و تعامل با سیستم‌های اطلاعاتی مختلف، عدم حمایت متخصصان مراقبت سلامت(1/047) و عدم‌تجربه مدیریت در انتخاب بهترین سیستم( با نمره یک از 2)، بالاترین نمرات را به‌خود اختصاص دادند. همچنین هزینه‌های آموزش پرسنل برای کار با سیستم(با نمره 0/092-) و عدم‌ایجاد بهبود در انجام فرایندهای انجام کار(0/047-) نیز کمترین نمرات را کسب کردند. تحلیل داده‌ها نشان داد که مدیران با زمینه تحصیلی بالینی، نسبت به مدیران غیربالینی، موانع مالی و انسانی را مهم‌تر بیان کردند(0/031>P).
نتیجه‌گیری: در این مطالعه، مدیران بیمارستانی معتقد بودند که به‌ترتیب عوامل مالی، انسانی، فنی، مدیریتی و سازمانی به‌عنوان مهم‌ترین موانع در پیاده‌سازی سیستم‌های اطلاعات سلامت در بیمارستان‌های ایران هستند. سیاست‌گذاران و مدیران حوزه‌ی سلامت در سطح کلان و خرد می‌توانند با تمرکز بر اولویت‌های شناسایی‌شده، نسبت به رفع بسیاری از موانع پیش از پیاده‌سازی سیستم‌های اطلاعات سلامت، اقدام نمایند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb