جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای مراقبت سلامت

رضا صفدری، مهتاب کرمی، محبوبه میرزایی، آذین رحیمی،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : سیستم‌های پشتیبان از تصمیم یکی از کاربردهای تکنولوژی اطلاعات است که می‌تواند درمانگران را در تصمیم­گیری صحیح و به موقع درباره بیماران یاری رسانند. هدف از این مطالعه، شناخت سیستم‌های پشتیبان از تصمیم و کاربردها و تأثیرات آن‌ها در حوزه مراقبت سلامت می­باشد.

روش بررسی: در این مرور نظام‌مند، مقالات بین سال‌های 2000 تا 2012 که متن کامل آن‌ها از طریق پایگاه­های داده و موتورهای جستجو از قبیل PubMED ، EBSCO host research ، Google scholar و Yahoo قابل دسترس و از نوع کارآزمایی بالینی بود مورد بررسی قرار گرفت و همچنین از کتاب‌هایی در این زمینه به عنوان منابع اولیه استفاده گردید.

نتیجه گیری : این پژوهش نشان داد که سیستم‌های پشتیبان از تصمیم در حوزه مراقبت سلامت در پنج حوزه کاربری مـدیریت جریان بیـماری(15/15%)، مـراقبـت و درمـان(27/27%)، تجـویز دارو(27/27%)، ارزیـابی(27/27%) و پیشـگیری (12/12%) بکار گرفته و بر بهبود فرایند مراقبت و ارتقاء عملکرد درمانگران تأثیر بسزایی داشته است. به طور کلی می‌توان تأثیرات آن‌را در سه گروه ارتقاء کیفیت مراقبت و افزایش ایمنی بیمار، افزایش هزینه- اثربخشی و ارتقاء سطح دانش درمانگران بیان نمود.


مرجان قاضی سعیدی، رضا صفدری، عبدالجلیل کلانتر هرمزی ، لیلا شاهمرادی، فاطمه صادقی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده

 

زمینه و هدف: کاربردی بودن هر فناوری جهت ورود به یک حوزه‌ی خاص با بررسی میزان مزایا و معایب سیستم در آن حوزه، بیان می‌شود. هدف از پژوهش حاضر بیان مزایا و محدودیت‌های به کارگیری سیستم تبدیل گفتار به متن در حوزه مراقبت سلامت و ارایه‌ی راهکارهای عملی جهت افزایش قابلیت پذیرش سیستم در این حوزه است.

 

روش بررسی: پژوهش حاضر به روش مروری و با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای و پایگاه‌های اطلاعاتی Proquest, Pub med, Science Direct, Ovid و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی با استفـاده از کلید واژه‌های نرم‌افزار تبدیل گفتار به متن، مراقبت سلامت، مزایا، محدودیت و راهکار انجام گردید.

 

یافته‌ها: سامانه تبدیل گفتار به متن دارای مزایایی از قبیل افزایش دقت مستندات پزشکی، کاهش زمان ایجاد مستندات، ابزاری برای ورود داده داخل پرونده الکترونیک سلامت می‌باشد. البته چندین محدودیت در به کارگیری سیستم در کشور، مانند عدم تعریف دادگان سیستم در حوزه‌ی پزشکی و هزینه‌ی بالای سخت‌افزار و نرم‌افزار آن وجود دارد.

 

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های حاصل از پژوهش در ارتباط با مزایا و محدودیت‌های سیستم در حوزه‌ی سلامت، راهکارهایی مانند تولید دادگان یکپارچه کشوری برای تبادل اطلاعات سلامت، بهبود دادگان برای افزایش دقت تشخیص کلمات و آموزش به کاربران سیستم می‌توان تا حدودی محدودیت‌های سیستم را کاهش داد. همچنین در حرکت کشور به سوی پیاده‌سازی پرونده الکترونیک سلامت و نیاز کاربران به ورود داده‌ی کامپیوتری، این نرم­افزار جایگزین مناسبی با صفحه کلید و موس برای ورود داده در این بخش خواهد بود. 

 


محمود کیوان آرا، سعید کریمی، الهه خراسانی، مرضیه جعفریان جزی،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده

 زمینه و هدف: فرضیه‌ی تقاضای القایی عرضه کننده، توجه زیادی را در طول سه دهه‌ی گذشته به خود جلب کرده است. بیشتر مطالعات در این زمینه توافق دارند که عرضه کنندگان خدمات پزشکی توانایی نفوذ در تقاضا برای محصولات خود را دارند. هدف این مقاله شناسایی نقش موسسات در پدیده‌ی تقاضای القایی است که با استفاده از تجربیات صاحبنظران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است.

 روش بررسی: روش تحقیق به شیوه کیفی می‌باشد که از مصاحبه‌ی نیمه ساختاریافته استفاده شد. شرکت کنندگان در این پژوهش باید در این زمینه مطلع بوده و به عنوان صاحبنظر شناخته شده باشند. نمونه‌گیری به روش هدفمند از 17 نفر انجام شد. معیارهایی مانند «موثق بودن اطلاعات»، «قابل اعتماد بودن» و «قابل تثبیت بودن» داده‌ها در نظر گرفته شد . به مصاحبه شوندگان اطمینان داده شد که نامی از آنها برده نمی‌شود و تمامی اطلاعات آنها محرمانه باقی خواهد ماند. از روش تجزیه و تحلیل موضوعی برای تحلیل داده‌ها استفاده گردید.

 یافته‌ها: دو موضوع اصلی سازمان‌های بیمه‌گر و سایر موسسات ارائه دهنده‌ی مراقبت سلامت به دست آمد. هر کدام از این موضوعات نیز دارای زیر – موضوعاتی بودند ؛ برای مثال، شامل: نقش بیمه‌های تکمیلی، نبود نظارت دقیق بر بیمه‌ها ، افزایش سود ، شرکت‌های تجهیزاتی، موسسات تشخیصی، شرکت‌های دارویی و بازاریابی .

 نتیجه‌گیری: این یافته‌ها به سیاستگذاران بخش مراقبت سلامت کمک می‌کند تا تصویر بهتری از نقش این نوع موسسات در پدیده تقاضای القایی داشته باشند.


مرتضی عرب زوزنی، سعید باقری فرادنبه، دکتر ابراهیم جعفری پویان،
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به رشد روزافزون فناوری‌های جدید در عرصه‌ی مراقبت سلامت و هزینه‌ی بالای آنها، لزوم توجه به ارزیابی فناوری‌های جدید و نقش بالقوه‌ی آنها در بهبود کیفیت خدمات مراقبت سلامت بیش از پیش احساس می‌شود. هدف اصلی این مطالعه، تعیین نقش ارزیابی فناوری سلامت در بهبود کیفیت خدمات و ارایه بهترین شواهد برای تصمیم‌گیرندگان اصلی در این زمینه می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه مروری با روش نظام‌مند به جستجوی مطالعات و مقاله‌ها در حوزه‌ی ارزیابی فناوری سلامت از طریق جستجو در بانک های اطلاعاتی Pubmed وCochrane  و سایر پایگاه‌های مرتبط با ارزیابی فناوری سلامت تا پایان سال 2013 پرداخته است. مطالعات انتخاب‌شده از طریق روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: بررسی مطالعات مرتبط، نقش بالقوه ارزیابی فناوری سلامت در بهبود کیفیت خدمات و مراقبت سلامت را نشان می‌دهد. ارزیابی فناوری سلامت تسریع در تصمیم‌گیری بالینی در مورد بیماران، افزایش رقابت بین تولیدکننده‌های فناوری‌های پزشکی و ارتقای کیفیت فناوری‌های سلامت و کمک به ایجاد راهنما‌های بالینی، افزایش کیفیت مراقبت سلامت و رضایت کلیه ذینفعان را به همراه خواهد داشت.

نتیجه‌گیری: اجرای ارزیابی فناوری سلامت می‌تواند با تسهیل حرکت به سمت تصمیم‌گیری مبتنی بر شواهد و کمک به ارایه‌ی مراقبت‌های ایمن از طریق کاهش آسیب‌ها در ارایه‌ی مراقبت سلامت و افزایش میزان اعتماد و رضایت بیماران و خانواده‌های آنها به رویه‌ها و تیم درمانی منجر به بهبود کیفیت خدمات مراقبت سلامت گردد.


محمدهیوا عبدخدا، مریم احمدی، محمودرضا گوهری، علیرضا نوروزی،
دوره 10، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پذیرش پرونده الکترونیک مراقبت سلامت از سوی پزشکان، جدی‌ترین مانع پیش‌روی پیاده‌سازی فراگیر آن بشمار می‌آید. بنابراین، شناسایی عواملی که بر پذیرش این سیستم موثرند، از اهمیت خاصی برخوردارست. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیر ویژگی‌های سازمانی بر پذیرش پرونده الکترونیک مراقبت سلامت ازسوی پزشکان برمبنای مدل پذیرش فناوری، در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1392(زمان ادغام دو دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران) بود.
روش بررسی: این پژوهش بصورت پیمایشی و از نوع توصیفی تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل پزشکان شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. براساس فرمول نمونه‌گیری در مدل‌سازی معادلات ساختاری، 270 نفر از آنان بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده‌ها پرسشنامه محقق‌ساخته بود که روایی و پایایی آن به تایید رسید. داده‌ها بعد از گردآوری و ورود به نرم افزار SPSS، توسط روش تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS تحلیل شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که مدل ارائه شده توانایی تببین 56 درصد از تغییرات تاثیر ویژگی‌های سازمانی بر پذیرش پرونده الکترونیک سلامت ازسوی پزشکان را دارد. ویژگی‌های سازمانی شامل: حمایت مدیریتی، مشارکت‌دادن پزشکان، خودمختاری پزشکان و ارتباط پزشک بیمار با استفاده پزشکان از پرونده الکترونیک مراقبت سلامت، همبستگی مستقیم و معنی‌داری داشت. همچنین آموزش پزشکان با هیچ‌کدام از متغیرهای مدل پذیرش فناوری و استفاده از پرونده الکترونیک مراقبت سلامت، همبستگی معنی‌داری را نشان نداد.
نتیجه‌گیری: ویژگی‌های سازمانی نقش قابل توجهی در پذیرش پرونده الکترونیک مراقبت سلامت ازسوی پزشکان دارند. لذا ضروریست تا سیاست‌گذاری‌های انجام شده به سمت پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز پرونده الکترونیک مراقبت سلامت معطوف شود.


عزیز رضاپور، علی سرابی آسیابر، امیرعلی عبادی فردآذر، سعید باقری، نگار یوسف زاده، علیرضا مزدکی، صدیقه اسدی، محمد حسین غفوری،
دوره 11، شماره 1 - ( 2-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: با این فرض که سلامت یک کالای لوکس باشد، آن گاه تلاش ها برای کاهش مخارج سلامت و کاهش تورم در این بخش بیهوده خواهد بود؛ اما اگر سلامت یک کالای ضروری باشد آنگاه در سطح کشور نیازمند به باز توزیع بهتر منابع خواهیم بود. هدف از مطالعه ی حاضر تعیین میزان اثر کشش درآمدی مخارج سلامت در شهر تهران در سال ۹۲ بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک پژوهش مبتنی بر جمعیت بود. ابزار گردآوری پرسش نامه سازمان جهانی بهداشت بود که با استفاده از مصاحبه در ۷۹۲ خانوار ساکن شهر تهران تکمیل شد. جهت تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات معمولی و آزمون های علیت گرنجر، ناهمسانی واریانس بروش- پاگان- گادفری و آزمون وایت بهره گرفته شده است. برای تحلیل آزمون ها نیز از نرم افزار Eviews ۸ استفاده گردید. 
یافته ها: سلامت علتی برای افزایش درآمد می باشد اما عکس این قضیه صادق نیست. همچنین سلامت با کششی برابر ۰/۲۵ یک کالای ضروری است نه یک کالای لوکس. همچنین یافته ها حاکی از آن است که درآمد، متغیر مناسبی جهت توجیه تغییرات در مخارج سلامت نمی باشد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که سلامت یک کالای ضروری بوده و تغییرات درآمدی اگرچه مخارج مراقبت سلامت را متاثر می سازد ولی از حساسیت بالایی برخوردار نیست. پیشنهاد می شود که سیاست گذاران سلامت در اتخاذ سیاست هایی مانند افزایش تعرفه ی خدمات بررسی همه جانبه انجام دهند چراکه افزایش قیمت، بر دوش مصرف کننده است.


مهدی هادی، علی جهان، لیلا نجفی، محمد علی شریعت،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: به موازات پیشرفت خدمات سطح پیچیدگی سازمانیِ مراکز بهداشتی درمانی نیز افزایش یافته است؛ عوامل متعددی از جمله تنوع خدمات، یکسان نبودن شرایط اداره مراکز و بالارفتن توقع از نظام سلامت در این زمینه نقش دارند. بنابراین با توجه به عوامل متعدد تاثیرگذار و تاثیرپذیر، ارتقای خدمات سلامت نیازمند توسعه‌ی رویکردی سیستماتیک برای ارزیابی کارایی و سیستم مدیریت آن‌ها می‌باشد. مطالعه‌ی حاضر با هدف توسعه‌ی مدل کارت امتیازی متوازن متناسب با مراکز مراقبت سلامت با رویکرد تلفیقی دلفی فازی و تکنیک دنپ انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ترکیبی کیفی-کمی است که به منظور توسعه‌ی مدل کارت امتیازی متوازن متناسب با مراکز مراقبت سلامت انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل ۱۵ نفر از خبرگان حوزه بهداشت و درمان بودند که بر اساس نمونه‌گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها در دو مرحله از پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته و پرسش‌نامه‌ی ماتریسی ۲۰*۲۰ استفاده شد؛ که روایی آن با نظر خبرگان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ و نرخ سازگاری محاسبه شد. تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار Excel، و متلب انجام شد و برای بررسی تعیین رابطه علت-معلولی و میزان تاثیرپذیری و تاثیرگذاری اهداف از تکنیک دنپ استفاده شد.
یافته‌ها: با توجه به نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی در پنل خبرگان، ۵ دیدگاه با ۲۰ هدف کارت امتیازی متوازن متناسب با مراکز مراقبت سلامت شناسایی و جایگزین دیدگاه‌های سنتی کارت امتیازی متوازن شدند. به‌علاوه این نتایج نشان داد که دیدگاه‌های رشد و توسعه، فرایندهای درون سازمانی و مسئولیت اجتماعی به‌دلیل مثبت بودن مقادیر D-R به‌عنوان عوامل اثرگذار و دیدگاه‌های بیماران و جامعه، وضعیت مالی و عملکرد با کسب مقدار منفی D-R، به‌عنوان عامل اثرپذیر می‌باشد.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش بیانگر این بود که برای ارزیابی عملکرد مراکز مراقبت سلامت باید از دیدگاه‌های متناسب با اهداف این مراکز در کارت امتیازی متوازن استفاده شود. همچنین اولویت‌بندی و تعیین رابطه‌ی علی-معلولی و لحاظ کردن سهم هریک از دیدگاه‌ها در دستیابی به اهداف مراکز مراقبت سلامت سبب تقویت عملکرد می‌شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb