آرش رشیدیان، عفت محمدی، ترانه یوسفی نژاد، الهام دادگر، صدیقه صلواتی، زهرابیگم سیدآقامیری،
دوره 12، شماره 5 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: نقطهی آغاز هر پژوهشی مسئله یابی است و تا زمانی که مسئلهی اساسی شناسایی نشود، صرف زمان و هزینه جهت انجام پژوهش اتلاف منابع خواهد بود. لازمهی شناسایی مسایل اساسی، نیازسنجی پژوهشی است. این مطالعه با هدف تعیین اولویت های پژوهشی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر، مطالعه ای کاربردی است که در پنج مرحله طراحی و اجرا شد: 1. برگزاری کارگاه آموزشی روش گروه اسمی، 2. انجام مصاحبههای کیفی و استخراج اولیه اولویتهای پژوهشی، 3. برگزاری دور اول جلسات گروه اسمی، 4. برگزاری دور دوم جلسات گروه اسمی، 5. نهایی نمودن عناوین اولویتدار پژوهشی. دادههای بهدستآمده در هر مرحله با استفاده از نرمافزارهای Excel و spss 19 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: این مطالعه با مشارکت 38 نفر انجام شد. در مرحله اول، 258 عنوان پژوهشی اولیه استخراج شد. عناوین پژوهشی اولیه طی برگزاری 4 جلسه گروه اسمی، امتیازدهی شدند. در انتها %75 شرکتکنندگان به معیار ضرورت 21 عنوان پژوهشی نمره 9-7 دادند که بهعنوان عناوین پژوهشی معاونت در نظر گرفته شدند. عنوان"بررسی علل ریشهای مرگ مادر" بالاترین اهمیت و "بررسی میزان اثربخشی اجرای غربالگری کمکاری تیروئید" کمترین اهمیت را به خود اختصاص داد.
نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بین ذینفعان در خصوص اولویتهای پژوهشی که نیاز به سرمایهگذاری برای تولید اطلاعات و دانش مربوط به اهداف و سیاستهای سلامت دارند، اجماع وجود دارد. هدایت منابع پژوهشی سازمان به سمت اجرای این اولویتها، منجر به تخصیص عقلایی و شفاف اعتبارات برای تولید دانش و در نهایت ارتقای سلامت جمعیت خواهد شد.
طالب خداویسی، حمید بورقی، طوبی محرابی، جواد فردمال، مهدیه شجاعی باغینی، علی محمدپور،
دوره 18، شماره 5 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: پیش از اجرای هرگونه برنامه آموزشی مداوم برای پرسنل فناوری اطلاعات سلامت، شناسایی دقیق نیازهای آموزشی جامعه هدف امری ضروری است. بدینمنظور، پژوهش حاضر با رویکردی جامع و با در نظر گرفتن ابعاد عمومی و تخصصی حوزهی فناوری اطلاعات سلامت، به بررسی نیازهای آموزشی پرسنل شاغل در بیمارستانهای استان همدان پرداخته است.
روشبررسی: این پژوهش توصیفی- مقطعی در ۱۱ بیمارستان زیرپوشش دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان واحدهای پذیرش، بایگانی پزشکی، آمار و کدگذاری بوده است. دادهها با استفاده از پرسشنامهای استاندارد شده که روایی و پایایی آن تأیید شده بود، جمعآوری گردید. روش جمعآوری دادهها بهصورت ترکیبی حضوری و غیرحضوری بوده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد و نتایج با بهرهگیری از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون کروسکال-والیس) گزارش گردید.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که در بین نیازهای عمومی مقبول، مواردی چون فناوری اطلاعات(۹۶/۷ درصد)، جنبههای قانونی پروندههای پزشکی(۸۷/۶ درصد) و مهارتهای ارتباطی(۷۶/۷ درصد) از بالاترین درصد برخوردار بودهاند. همچنین، نیازهای آموزشی اختصاصی در واحدهای مختلف، متفاوت بود بهگونهای که کارکنان واحد کدگذاری به اصول تشخیص نویسی(۹۲/۹ درصد)، آشنایی با دستورالعملهای کدگذاری علل مرگو میر(۸۵/۷ درصد) و آشنایی با دستورالعملهای کدگذاری اقدامات(۸۵/۷ درصد)، کارکنان واحد آمار به نرمافزارهای آماری و کارکنان واحدهای پذیرش و بایگانی پزشکی به قوانین مربوط نیاز بیشتری داشتند. علاوه بر این، بین نیازهای آموزشی و برخی ویژگیهای فردی کارکنان مانند سابقهکار، تحصیلات، جنسیت و رشته تحصیلی ارتباط معنادار وجود داشت.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش، حاکی از آن است که برای طراحی برنامههای آموزشی مؤثر برای پرسنل فناوری اطلاعات سلامت، لازم است بهویژگیهای فردی فراگیران از جمله جنسیت، سابقهکار و تحصیلات توجه شود و همچنین، آموزشها باتوجه به نیازهای متفاوت هر گروه، بهصورت مستمر و در مقاطع زمانی مناسب ارایه گردد.