زمینه و هدف: مفاهیم و اصطلاحات پزشکی را در دو حوزهی زبان و ادبیات می توان بررسی نمود. هدف از این مطالعه، بررسی واژه ی پزشک و اصطلاحات پزشکی در ایران باستان و در زبان و ادبیات پارسی و اشاره به اصطلاحات پزشکی در شعر حکیم مشرقی شیرازی(زمان صفویان)، جهت آگاهی دانشجویان رشته های پزشکی و پیراپزشکی است به هدف گنجانیدن پیشینهیپزشکی ایران از دوران باستان در مطالعات پزشکی و پیراپزشکی.
روش بررسی: این پژوهش به روش کتابخانه ای و با مرور و مطالعهی چندمقاله و پایگاه داده و حدود پانزده کتاب انجام شده و از آنجاکه موضوع بررسی، پزشکی در ایران و زبان و ادبیات پارسی است، پزشکانغیرایرانی(عرب) یا ایرانیانی که آثارشان به زبانعربی است، از پژوهش خارج شده و یا به ذکر نامی از آنها بسنده شده است. این موضوع در دو حوزه ی زبان و ادبیات بررسی گردید.
یافته ها: تاریخ پزشکی در ایران به قدمت تاریخ ایران است؛ در زبان و ادبیات پارسی نیز نفوذ آن به خوبی قابل مشاهده است. ریشهیواژهیپزشک، بئشهزه(اوستایی) است که در زبان پهلوی(پارسی میانه) بئشهزَک و در پارسینو به صورت های بجشک و پزشک درآمده است و امروزه نیز به کار می رود. نام بسیاری از درمانگران باستانی ایران امروزه با اصطلاحات پرکاربرد پزشکی عجین شده است: تریتا از نخستیندرمانگران آریایی است و تریت(treat) در انگلیسی یعنی درمان. نام برخی ایرانیانباستان به عنوان نخستینها در جهان پزشکی مطرح است: مهرداد دوم اشکانی نخستین ایمنی شناس. نیز در این مطالعه، نفوذ پزشکی در ادبیات در شعر حکیم ابوالعلامشرقی شیرازی، شاعر عارف شیعه که اندکی پیش از سال ۹۷۰ هجری قمری به جهان آمده است و تا سال ۱۰۳۸ ه ق نیز زنده بوده است، ثابت گردید.
نتیجه گیری: پزشکی دانشی وارداتی نیست و قدمت پزشکی در ایران، به گواهی تاریخ، به دیرینگی تاریخ ایران است. این دیرینگی را در خودِواژهی پزشک و نام نخستین پزشکان آریایی و ایرانی و مکاتب پزشکی ایران باستان میتوان دید. نام جهانیِ دانش پزشکی از نخستین سلسله ی تاریخی ایران(ماد یا همان Medi به زبان یونانی) و نیز سینا(cine) مغانی که از نخستین درمانگران ماد بوده است، گرفته شده است: Medicine. در حوزهی ادبی با غور در شعر مشرقی، آشکار شد که وی از پزشکی آگاهی هایی دارد تا جاییکه بدو حکیم گفته اند. آگاهی هایی چون: عناصر تشکیل دهندهی جسم، طبایع و اخلاط چهارگانه؛ نام برخی بیماریها؛ درمان و نام برخی داروها.