جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای کیفیت زندگی

آرزو فلاحی، حیدر ندریان، سهیلا محمدی، محمد حسین باقیانی مقدم،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: در بیماری اولسر پپتیک (PUD) که به زخم معده یا دوازدهه اطلاق می‌شود و در بیشتر موارد مزمن و عود کننده است، خطر پایین آمدن کیفیت زندگی افزایش می‌یابد. مشخص نمودن عوامل مرتبط با کیفیت زندگی بیماران PUD  می‌تواند بعنوان راهنمایی برای طرح ریزی برنامه‌های آموزشی برای این بیماران و انجام مداخله‌های صحیح و مناسب جهت ارتقاء کیفیت زندگی آنها عمل کند. لذا این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اولسر پپتیک بر اساس مدل پرسید در شهر سنندج طراحی و اجرا گردید.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی- مقطعی بر روی 120 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان بعثت شهر سنندج که طی نمونه گیری تصادفی ساده بدست آمدند انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای بود که بر اساس سازه‌های مدل پرسید تدوین گردیده و مشتمل بر سازه های کیفیت زندگی، وضعیت سلامت، عوامل مستعد کننده (آگاهی و نگرش)، قادرکننده و تقویت کننده همراه با رفتارهای خود مدیریتی بیماری اولسر پپتیک بود و بصورت مصاحبه تکمیل گردید. پایایی و روایی پرسشنامه‌ها تأیید گردید. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با بکار گیری آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، ANOVA  ، t-test  و همچنین تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: همبستگی مثبت و معنی داری بین کیفیت زندگی و متغیرهای وضعیت سلامت (01/0> P)، آگاهی(05/0>P) و عوامل قادر کننده (05/0> P) و تقویت کننده (01/0> P) وجود داشت. رفتارهای خود مدیریتی نیز با متغیرهای وضعیت سلامت (05/0> P) و عوامل تقویت کننده (01/0> P) همبستگی معنی دار داشت. در مجموع متغیرهای مدل پرسید 9/68% از واریانس کیفیت زندگی را پیش بینی نمودند و از میان این عوامل، وضعیت سلامت قویترین پیش بینی کننده (649/0=β) بود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به توان بالاتر وضعیت سلامت در پیش بینی کیفیت زندگی و توانایی پیش بینی وضعیت سلامت توسط رفتارهای خود مدیریتی، ارائه یک برنامه آموزشی خود مدیریتی برای بیماران مبتلا به PUD و خانواده‌های آنها که تأکید بیشتری روی حمایت اجتماعی بعنوان عوامل تقویت کننده داشته باشد، توصیه می‌شود. با توجه به اینکه الگوی پرسید در اصل یک مدل جهت برنامه‌ریزی است، می‌توان این الگو را در ایران به عنوان چارچوبی جهت برنامه‌ریزی مداخلات در جهت بهبود و ارتقاء رفتارهای خود مدیریتی و نهایتاً کیفیت زندگی بیماران مبتلا به PUD به کار گرفت.


سیما اسماعیلی شهمیرزادی، داود شجاعی زاده، کمال اعظم، لیلی صالحی، آذر طل، منور مرادیان سرخکلایی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش امید به زندگی با روند رو به رشد بیماری‌های غیرواگیر همراه می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف  بررسی تاثیر بیماری‌های مزمن بر کیفیت زندگی سالمندان عضو کانون‌های سالمندی مناطق شرق شهر تهران در سال 1390 انجام شد.

روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی است که 424 نفر از سالمندان 60 سال و بالاتر عضو کانون‌های سالمندی، مناطق شرق شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی(SF36) و چک لیست سابقه ابتلا به بیماری‌های مزمن به روش مصاحبه چهره به چهره جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده‌ها از آزمون‌های T-Test، ANOVA و ضریب همبستگی  Pearsonاستفاده گردید.

یافته‌ها: میانگین سنی سالمندان مورد مطالعه 16/7±34/67 بود. 2/92% از سالمندان حداقل از یک بیماری مزمن رنج می‌بردند و بین میانگین امتیازهای تمام ابعاد کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به بیماری مزمن و سالمندان غیرمبتلا اختلاف آماری معنی داری مشاهده گردید(001/0>p). کیفیت زندگی سالمندان با جنس، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی، تحصیلات در بیشتر ابعاد ارتباط آماری معنی دار داشت(05/0>p).

نتیجهگیری: یافته‌های فوق نشان داد که با افزایش تعداد بیماری‌های مزمن، سطح کیفیت زندگی کاهش می‌یابد. بنابراین با رویکردهای مداخله‌ای و آموزشی مناسب می‌توان با ترغیب سالمندان به اتخاذ رفتارهای سالم در راستای ارتقاء سلامت آنان گام‌های اساسی برداشت.


سیده محبوبه حسینی زارع، بتول احمدی، علی اکبری ساری، محمد عرب، مهشید سادات حسینی زارع،
دوره 10، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی و ارتقای کیفیت زندگی کاری کارکنان یکی از وظایف مهم مدیران در هر سازمان است. هدف این مطالعه طراحی و تدوین پرسشنامه ای به منظور ارزیابی کیفیت زندگی کاری دستیاران رشته های تخصصی پزشکی و تعیین روایی و پایایی آن می باشد. 
روش بررسی: با استفاده از جستجوی کتابخانه ای و اینترنتی پرسشنامه هایی که برای اندازه گیری کیفیت زندگی کاری کارکنان استفاده شده بود، جمع آوری گردید و با روش دلفی پرسشنامه ای جامع جهت اندازه گیری کیفیت زندگی کاری دستیاران تدوین شد. این پرسشنامه بین 14 دستیار دانشگاه علوم پزشکی تهران در دو مقطع متفاوت با فاصله ی یک هفته توزیع و تکمیل گردید. سپس پایایی آن به وسیله آزمون α کرونباخ سنجیده شد. برای تعیین روایی(Validity) پرسشنامه کیفیت زندگی کاری از نظر 5 متخصص در زمینه ی مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، آموزش پزشکی و اقتصاد بهداشت استفاده شد.  
یافته ها: دسته بندی α کرونباخ برای سنجش پایایی به این ترتیب بود: خیلی خوب 1-0/9، خوب 0/89-0/8، متوسط 0/79-0/7،  ضعیف 0/69-0/6، خیلی ضعیف زیر 0/59.
نتیجه گیری: نتایج آزمون آلفا کرونباخ برای پایایی کل سوالات و برای هر طبقه از سوالات نشانگر پایایی نسبتاً بالا بود، لذا پرسشنامه مورد استفاده قابل استفاده در مطالعات بعدی می‌باشد. 


سعید علیتاجر، پریسا مستقیمی،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران مبتلا به سرطان دچار مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی زیادی می شوند که این مشکلات باعث اختلال در روند طبیعی زندگی و کیفیت آن می گردد. به همین منظور مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین محیط فیزیکی بیمارستان و کیفیت زندگی در بیماران سرطانی صورت گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه از نوع ترکیبی(کیفی، کمی) می باشد، که در آن کیفیت زندگی، در نتیجه وجود تصاویر گیاهان داخلی و وجود عناصر گیاهی در خارج، مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری شامل بیماران سرطانی مراجعه کننده به بخش های بستری بیمارستان های امام خمینی اردبیل و شهید بهشتی همدان در سال 1392 بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه کیفیت زندگی SL-36 و پرسشنامه پژوهشگر ساخته بوده است که در محل با مشاهده و مصاحبه تکمیل گردیده است. داده ها با استفاده ازآمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه(Anova)، در نرم افزار SPSSتجزیه وتحلیل شدند، سوالات کیفی نیز دسته بندی شده، مورد تحلیل قرارگرفتند.

یافته ها: تحلیل ها تأیید کردند که تصاویر صحنه های طبیعی و گیاهان مصنوعی در اتاق های بستری بیمارستان و مشاهده عناصر گیاهی حتی در خارج از اتاق های بستری باعث افزایش کیفیت زندگی بیماران سرطانی می شود.

نتیجه گیری: این مطالعه خواص عناصر طبیعی بر افزایش کیفیت زندگی در محیط های مراقبت بهداشتی ساخته شده را تأیید می کند.


ماریتا محمدشاهی، ابوالقاسم پوررضا، ابوعلی ودادهیر، پروانه حیدری ارجلو، محمود محمودی، فیض الله اکبری،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: طی دو دهه گذشته عمل جراحی زیبایی بینی افزایش یافته­ و به یک فرایند پزشکی‌شده(Medicalized)، تبدیل شده ­است. مطالعه با هدف تعیین پیامد­های جراحی زیبایی بینی بر روی کیفیت زندگی و هزینه رسیدن به چنین نتایجی انجام شد.

روش بررسی: پژوهش حاضر، مطالعه­ای توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی می­باشد، که در میان 110 نفر از مراجعه­ کنندگان به 25 مطب­ جراحی پلاستیک در تهران در سال 91-90 انجام شده­ است. شرکت­ کنند­گان به روش نمونه­ گیری چند مرحله­ ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ ها دو پرسشنامه(کیفیت زندگی و تخمین هزینه) بوده است و داده­ ها با استفاده از نرم­ افزار SPSS تحلیل شدند.

یافته ­ها: میانگین نمره کیفیت زندگی قبل و بعد از عمل دارای اختلاف معنی ­داری بود. در ابعاد کیفیت زندگی میانگین بعد "خودآگاهی کلی­" بعد از عمل افزایش پیدا کرده بود اما دو بعد "­حمایت اجتماعی­" و "­سلامت جسمانی­" کاهش یافته بودند. مهمترین عامل انگیزشی محرک­ های خارجی بود. بین کیفیت زندگی بعد از عمل و مدت زمان بعد از عمل، همبستگی مثبت مشاهده گردید. همچنین، متوسط هزینه کل عمل افزایش یافته بود.

نتیجه­ گیری: کیفیت زندگی بعد از عمل زیبایی بینی کاهش پیدا کرده بود، که می­تواند به علت شیوع عمل­ های غیر­ضروری، خطاهای پزشکی و غیره باشد. کاهش میانگین نمره حمایت اجتماعی بعد از عمل، می­تواند به علت عدم تطابق انتظار افراد با واقعیت باشد، به علاوه کاهش نمره سلامت جسمانی بعد از عمل، ممکن است ناشی از بی توجهی به وضعیت دستگاه تنفسی توسط جراحان باشد و می­توان گفت این عمل­ ها پیامد­های با تأخیر دارند.


معصومه عرفانی خانقاهی، فربد عبادی فرد آذر،
دوره 11، شماره 5 - ( 10-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش تعداد جمعیت سالمندان، موضوع کیفیت زندگی این افراد اهمیت خاصی  پیدا می کند. از این رو هدف مطالعه ی حاضر، مرور نظام مند و متاآنالیز کیفیت زندگی در سالمندان ایرانی با استفاده از پرسشنامه ی لیپاد می باشد.
روش بررسی: اطلاعات مورد نیاز در بانک های اطلاعاتی خارجی با استفاده از کلیدواژه های Older people ،aging ،Older Age، LEIPAD ،elderly و quality of life در پایگاه های اطلاعاتی Scopus ،Elsevier ،Google Scholar ،Pubmed و معادلهای فارسی آنها در پایگاه های اطلاعاتی فارسی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ جستجو شده است. معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: مقالات انتشار یافته به زبان فارسی و انگلیسی و اشاره حداقل به نمره کل کیفیت زندگی. جهت انجام فراتحلیل از نرم افزار CMA2 استفاده گردید.
یافته ها: از ۳۴۸ مقاله ی پیدا شده، در نهایت ۸ مقاله وارد مطالعه شد. در کل، کیفیت زندگی ۱۰۹۳ سالمند ارزیابی شده بود. در کل، نتایج مطالعه نشان داد که میانگین کلی کیفیت زندگی سالمندان(CI ۹۵% و ۶۴/۷-۵۲/۲) ۱۰/۱±۵۸/۵ می باشد. میانگین کلی کیفیت زندگی سالمندان در سطح جامعه ۱۵/۵±۵۷/۶ و میانگین کلی کیفیت زندگی سالمندان در خانه های سالمندان ۲۹/۷±۶۰/۱ می باشد. ابعاد خود مراقبتی و دمانس یا زوال عقل میانگین نمره ی بالاتری داشتند؛ در مقابل ابعاد عملکرد جنسی و اضطراب و افسردگی میانگین نمره ی پایین تری داشتند.
نتیجه گیری: نتایج بررسی مطالعات نشان داد که سالمندان ایرانی کیفیت زندگی متوسطی دارند و نیاز به برنامه ریزی ها و مداخلات اثربخش در زمینه ی ارتقای کیفیت سالمندان حس می شود. توجه بیشتر به ابعاد عملکرد جنسی و اضطراب و افسردگی در برنامه ریزی ها و مداخلات امری ضروری است.

الهه بهمنی، رستگار حسینی، احسان امیری،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری پیش‌رونده‌ی سیستم اعصاب مرکزی است که علایم و مشکلات ناشی از این بیماری باعث کاهش کیفیت زندگی می‌شود. پژوهش‌های اخیر، تمرینات ورزشی را به عنوان بخش برجسته‌ی سبک زندگی سالم در کاهش علایم بیماری MS  معرفی کرده‌اند؛ اما با این حال هنوز اثرگذارترین نوع تمرین به روشنی مشخص نشده است. هدف از پژوهش حاضر فراهم نمودن آگاهی درمورد اثرات مفید ورزش در بیماران MS و دستورالعمل‌هایی در مورد تجویز برنامه ورزشی برای این افراد است.
روش بررسی: این مقاله، مروری بر نحوه‌ی تأثیر فعالیت‌های مختلف ورزشی بر بیماری MS می‌باشد. جهت دسترسی به مقالات‌علمی از بانک‌های اطلاعاتی Google Scholar ،Magiran ،SID ،PubMed و کلیدواژه‌های بیماری مالتیپل‌اسکروزیس (MS)، تمرینات هوازی، تمرینات مقاومتی و تمرینات ترکیبی استفاده شد. 
یافته‌ها: گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد که فعالیت ورزشی منجر به افزایش معناداری در بهبود علایم بیماری MS می‌شوند، هر چند که در تجویز برنامه‌های مختلف ورزشی(تنوع پروتکل تمرینی، مدت و شدت تمرینات) بین محققان تناقض‌های زیادی وجود دارد. اما براساس نتایج مطالعات، تمرینات ورزشی منظم با شدت متوسط از طریق مکانیزم‌های فیزیولوژیک مختلف منجر به بهبود و کنترل روند بیماری بدون تشدید التهاب و مزایای عملکردی می‌شوند و برخلاف تصورات قبلی، تمرینات ورزشی تعدیل شده می‌تواند منجر به اثرات مفیدی در این افراد گردد.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های مطالعه‌ی حاضر، تمرینات ورزشی منظم(هوازی، مقاومتی و ترکیبی) با شدت و مدت مناسب، بر بیماری MS باعث بهبود علایم این بیماری و افزایش کیفیت زندگی می‌شود.


امین جلیلی سرقلعه، محمد عزیزی، کیانوش خاموشیان،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS: Multiple Sclerosis) یک بیماری مزمن تخریب غلاف میلین است که سبب کاهش کیفیت زندگی در بیماران می‌شود. مطالعات اخیر به تأثیر تمرینات ورزشی و مکمل‌های طبیعی بر روند بهبود علایم بیماری و کیفیت زندگی تاکید می‌کنند. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی در خانه همراه با مکمل‌دهی آب انگور قرمز بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش بررسی: در این مطالعه ۴۸ زن مبتلا به MS با دامنه سنی ۴۰-۲۰ سال به‌صورت داوطلبانه انتخاب شده و در ۴ گروه تمرین(۱۲=n)، مکمل(۱۲=n)، تمرین+مکمل(۱۲=n) و کنترل(۱۲=n) قرار گرفتند. آزمودنی‌ها تمرینات ترکیبی را به مدت ۸ هفته و ۳ جلسه در هفته انجام دادند. هر جلسه تمرین شامل ۶۰ دقیقه تمرین استقامتی و مقاومتی با شدت ۱۲-۱۰ میزان درک فشار بود. مکمل‌دهی آب انگور قرمز نیز به مدت ۸ هفته و ۳ بار در هفته بود، هر آزمودنی ۲۵۰ سی‌سی مکمل آب انگور را با غلظت ۶۸ درصد مصرف می‌کرد. گروه کنترل نیز به فعالیت‌های روزمره‌ی خود پرداختند. کیفیت زندگی توسط پرسش‌نامه‌ی استاندارد (WHOQOL-BREF) ۴۸ ساعت قبل از شروع و ۴۸ ساعت پس از پایان پژوهش صورت گرفت.
یافته‌ها: هشت هفته مداخله تغییر معناداری در کیفیت زندگی ایجاد کرد. بر اساس نتایج t همبسته گروه‌های تمرین(۰/۰۰۱=P) (۷/۱%)،  مکمل(۰/۰۰۱=P) (۱۰/۵%) و تمرین+مکمل(۰/۰۰۰=P) در پیش‌آزمون تا پس‌آزمون اختلاف معناداری داشتند(۰/۰۵≥P). اما تغییرات در گروه تمرین+مکمل نسبت به سایر گروه‌ها تغییرات بیشتری داشت(۰/۰۰۰=P)(۱۳/۳%).  همچنین براساس نتایج تحلیل واریانس یک‌راهه میزان تغییرات بین گروه‌ها نیز معنی‌دار بود(۰/۰۵≥P). گروه تمرین با گروه کنترل، گروه مکمل و گروه مکمل+تمرین اختلاف معناداری داشت(۰/۰۵≥P). همچنین گروه مکمل با گروه تمرین و گروه کنترل اختلاف معناداری داشت، اما با گروه مکمل+تمرین اختلاف معناداری وجود نداشت(۰۵ /۰≤P). در گروه مکمل+تمرین نیز با همه گروه‌ها به‌جز گروه مکمل اختلاف معناداری مشاهده شد(۰/۰۵≥P).
نتیجه‌گیری: باتوجه به نتایج مطالعه‌ی حاضر، زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می‌توانند از تمرینات ترکیبی در خانه به همراه مکمل آب انگور قرمز برای بهبود کیفیت زندگی خود استفاده کنند.

نیلوفر مرادی، محمد عزیزی، الهام نیرومند، وریا طهماسبی،
دوره 16، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یک بیماری چندعاملی است که با قند خون بالای مزمن و مقاومت به انسولین مشخص می‌شود. به‌طورکلی افزایش جهانی شیوع دیابت نوع ۲ در اثر تغذیه ضعیف و عدم فعالیت‌بدنی ایجاد می‌شود. لذا هدف از مطالعه‌ی حاضر، تأثیر ۸  هفته تمرین ترکیبی همراه با مکمل دانه‌ی کینوا بر قندخون ناشتا، اشتها و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ است.
روش بررسی: در این مطالعه ۳۶ زن مبتلا به دیابت نوع ۲ به‌صورت داوطلبانه انتخاب و به ۳ گروه: تمرین+مکمل(۱۲=n)، مکمل(۱۲=n) و کنترل(۱۲=n) تقسیم شدند. گروه تمرین+مکمل و گروه مکمل ۸ هفته به مقدار ۲۵ گرم دانه‌ی کینوای پخته را  به‌مدت ۳ روز در هفته مصرف کردند. گروه تمرین+مکمل نیز تمرین ترکیبی را به‌مدت ۸ هفته و ۳ بار در هفته انجام دادند. تمرین با شدت ۱۲-۱۰ میزان درک فشار انجام شد. جهت اندازه‌گیری شاخص کیفیت زندگی از نسخه‌ی فارسی‌شده‌ی پرسش‌نامه‌ی کیفیت زندگی و جهت ارزیابی اشتها نیز از پرسش‌نامه‌ی اشتها استفاده شد. ۴۸ ساعت قبل و بعد از مداخلات، نمونه‌گیری خون، اندازه‌گیری‌ها و تکمیل پرسش‌نامه‌ها انجام شد. از آزمون‌های (One Way ANOVA)، تعقیبی LSD و t همبسته در سطح معناداری ۰/۰۵≥P استفاده شد.
یافته‌ها: طبق نتایج ۸ هفته مداخله در گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۱=P)(%۲/۵۹) و گروه مکمل(۰/۰۴=P)(۱/۵۴%) نسبت به گروه کنترل(۰/۳۲=P)(%۱/۵۴) باعث کاهش معنی‌دار قندخون ناشتا شد. همچنین کاهش معنی‌داری نیز در شاخص اشتهای گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۱>P)(%۵۴/۲۰) و گروه مکمل(۰/۰۰۱=P)(%۶۰/۳۱) نسبت به گروه کنترل(۰/۱۱=P)(%۷/۹۱) صورت گرفت. داده‌های کیفیت زندگی نیز حاکی از افزایش معنی‌دار این شاخص در گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۸=P)(%۵/۹۵) و گروه مکمل(۰/۰۰۲=P)(%۳/۸۰) نسبت به گروه کنترل(۰/۱۰=P)(%۰/۹۹) بود.
نتیجه‌گیری: ۸ هفته تمرین ترکیبی به‌همراه مصرف دانه‌ی کینوا تاثیر مثبت و بسزایی بر روی شاخص قند خون ناشتا، کیفیت زندگی و اشتها در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ دارد.

اکرم همتی پور، علی حاتمی، اعظم جهانگیری مهر، فروزان جلوداری، زهرا مهری،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بین بیماری و کیفیت زندگی مبتلایان به بیماری‌های مزمن، ارتباط متقابل وجود دارد و اختلالات جسمانی اثری مستقیم بر روی تمام جنبه‌های کیفیت زندگی می‌گذارد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده‌محور به روش آموزش چندرسانه‌ای(مالتی مدیا) بر کیفیت زندگی کودکان مبتلا به تالاسمی ماژور انجام شد. 
روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی است. ۱۲۰ بیمار به‌همراه والدین، که در مرکز تالاسمی بیمارستان خاتم‌الانبیا شوشتر پرونده پزشکی داشتند، باتوجه به معیارهای ورود، انتخاب و با روش تخصیص تصادفی بلوک چهارتایی به دو گروه ۶۰ نفر مداخله و کنترل تقسیم شدند. از نظر سن و جنس نیز همسان‌سازی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه‌ی کیفیت زندگی کودکان (Ped-SQL) و پرسش‌نامه‌های محقق‌ساخته آگاهی و خودکارآمدی در زمینه‌ی بیماری تالاسمی بود. اطلاعات جمع‌آوری شده با نرم‌افزار SPSS و با آزمون‌های آماری من ویتنی و یلکاکسون و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. 
یافته‌ها: از ۱۲۰ کودکی که وارد مطالعه شدند، ۸۷ نفر دختر(۷۲/۵ درصد) و میانگین سن این کودکان(۲/۲۵±۹/۷۴) و مدت زمان ابتلا به بیماری(۴/۴۷±۵/۳۵) سال بود. در این مطالعه سطح کیفیت زندگی کودکان و ابعاد آن، بعد از اجرای الگوی آموزشی تنها در گروه مداخله افزایش چشمگیری نسبت به قبل از آموزش دیده شد(۰/۰۰۱>P). بعد از اجرای این الگو نیز میزان آگاهی(۰/۰۰۱>P) و خودکارآمدی والدین( ۰/۰۰۳=P) نیز افزایش معناداری همراه بود و این معناداری نیز نسبت به گروه کنترل مشاهده شد(۰/۰۰۱>P). متغیرهای سن، جنسیت و طول مدت ابتلا و سطح تحصیلات والدین بر آگاهی، خودکارآمدی والدین و کیفیت زندگی کودک اثری نداشتند(۰/۰۵ نتیجه‌گیری: براساس نتایج مطالعه‌ی حاضر، اجرای برنامه‌های توانمندسازی مبتنی برخانواده برپایه آموزش چندرسانه‌ای به والدین کودکان مبتلا به تالاسمی با افزایش آگاهی و خودکارآمدی والدین آن‌ها باعث ارتقا و بهبود کیفیت زندگی این کودکان شده است. پیشنهاد می‌شود که این برنامه در سطح وسیع تری با امکانات بهتر برای والدین و اعضای خانواده آن‌ها اجرا شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb