98 نتیجه برای Rt
رویا شریفیان، مرجان قاضی سعیدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر اقدامات بسیاری جهت مکانیزاسیون بیمارستانها به عمل آمده است که این اقدامات پراکنده باعث شده تا ضمن استفاده از نرم افزار های مختلف در بیمارستانها اطلاعات متفاوتی وارد سیستم و نگهداری شود که در بعضی از مواقع از ارزش اطلاعاتی چندانی بر خوردار نیستند .هر گاه فرایند تهیه و تولید اطلاعات نتواند جامعه استفاده کننده را در امر پژوهش های علمی تغذیه کند نظام دچار ناتوانی خواهد شد در نتیجه پیش نیاز اساسی برای دگرگونی در تصمیم گیریها لازم فراهم نخواهد شد در این راستا وضعیت بهره گیری از نرم افزار های بخش مدارک پزشکی خصوصا در واحد های پر تراکم پذیرش و بایگانی می تواند در ارائه راهکارهای اصولی در جهت کاهش نواقص ثبت و نگهداری اطلاعات پزشکی مهم و موثر می باشد.
روش بررسی:این بررسی به صورت مقطعی در بخش بایگانی و پذیرش واحد مدارک پزشکی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده و با استفاده از چک لیست و با مراجعه مستقیم به بیمارستانها نسبت به جمع آوری داده ها اقدام و با استفاده از روشهای آمار توصیفی تحلیلهای لازم انجام گردید.
یافته ها: به طور کلی بیمارستان تخصصی با میزان بهره گیری 06/49 % نسبت به بیمارستان های عمومی با 73/40 % از وضعیت بهتری بر خوردار می باشند و در 7/66% ایمنی داده ها و ارتباط داده های ورودی و بازیابی شده در نظر گرفته شده است . بخش بایگانی بعضی از بیمارستانهای تحت مطالعه فاقد سیستم مکانیزه بوده اند.
نتیجه گیری: استفاده از سیستم مکانیزه درواحد های پذیرش و بایگانی بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران کم بوده و حتی سیستم موجود کارایی لازم را در ثبت اطلاعات بیمارستانی مربوط به بیمار را ندارد . بعضی از بیمارستانها در بخش بایگانی خود فاقد این سیستم می باشند و عدم وجود سیستم باعث اتلاف بسیار زیاد زمان جهت بازیابی اطلاعات پزشکی می شود.
حسین درگاهی، رضا صفدری، محمود محمودی، نیلوفر محمدزاده،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: سنجش نگرش صاحبنظران در زمینه کاربرد فناوری اطلاعات در نظام سلامت می تواند به عنوان پایه ای جهت برنامه ریزیهای راهبردی به کار رود و توسعه و تکامل هر چه بیشتر نظام اطلاعات مبتنی بر فناوری را فراهم آورد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش اعضای هیأت علمی گروههای مدارک پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی کشور در زمینه توسعه فناوری اطلاعات در نظام سلامت صورت گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه به شکل مقطعی و توصیفی تحلیلی بوده و ابزار اصلی آن پرسشنامه ای است که میان تعداد 64 عضو هیأت علمی گروه مدارک پزشکی تعداد 17 دانشگاه علوم پزشکی کشور توزیع شد که از این تعداد 49 نفر در 15 دانشگاه پرسشنامه را تکمیل و عودت دادند. میزان پاسخ دهی برابر 70 % بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS نسخه 0/12 استفاده شد.
یافته ها: از دیدگاه اکثریت اعضای هیاُت علمی گروه مدارک پزشکی دانشگاههایعلوم پزشکی کشور مهمترین موانع ایجاد پرونده الکترونیک سلامت به ترتیب عبارت است از قابلیت کم تجهیزات و سیستم های اطلاعاتی موجود ، بازگشت کم سرمایه گذاریهای انجام شده در این زمینه ، پذیرش ارائه کنندگان خدمات سلامت ، فقدان بودجه مناسب و فقدان استانداردها. هم چنین نگرش این افراد درخصوص ویژگیهای معماری مناسب نظام ملی اطلاعات الکترونیک سلامت و افزایش اثر بخشی فناوری در نظام اطلاعات سلامت کشور ارائه گردید.
نتیجه گیری: استفاده از دیدگاه متخصصان ، صاحب نظران و اعضای هیأت علمی رشته مدارک پزشکی دانشگاهها موفقیت فناوری اطلاعات در نظام سلامت را تضمین می کند. دیدگاه این افراد می تواند به عنوان پایه ای برای برنامه ریزی راهبردی در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد.
علیرضا سلطانیان، سقراط فقیه زاده، ابراهیم حاجی زاده، حمید چوبینه، فاطمه بحرینی، محمود محمودی فراهانی، حمید رضا خلخالی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : برای ارزیابی نیروی انسانی و برنامه ریزی های جمعیتی در سطح کلان، اطلاع از میزان و خصوصیات جمعیتی بسیار مهم است. افزایش جمعیت مستقیماً به میزان باروری زنان در جامعه بستگی دارد. برای کنترل جمعیت و رسیدن به شاخص NRR=1 (Net Reproduction Rate، میزان خالص تجدید نسل)، می بایست هر خانواده حداکثر 1 الی 2 فرزند داشته باشد. لذا در خانواده هایی که بیش از 2 فرزند دارند می بایست به دنبال عوامل مداخله گر بود و تا حد امکان آنها را مهار کرد تا از رشد بی رویه جمعیت کاسته شده و به یک جمعیت ایستا که رشد جمعیت ثابت و نسبتاً پایینی دارند، دسترسی پیدا کنیم. بنابراین این مطالعه، در بوشهر که هنوز هم الگوی ازدواج سنتی رواج دارد، سعی در بررسی عوامل مرتبط با رشد فراوانی خانواده خواهد داشت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تعداد 500 زن ازدواج کرده بالای 45 سال ساکن بوشهر به روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. بدین ترتیب که ابتدا بوشهر را به 23 بلوک فرضی 1000 خانواری تقسیم کرده و سپس 20 نقطه را به طور کاملاً تصادفی انتخاب و از هر نقطه 25 خانوار وارد مطالعه کردیم. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که از طریق مصاحبه با مادر و یا سرپرست خانوار توسط پرسشگر آموزش دیده تکمیل شده است. اطلاعات پرسشنامه پس از جمع آوری کد گذاری و با نرم افزار SPSS13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای محاسبه میزان رشد فراوانی خانواده از روش کهورت و برای بررسی ارتباط متغیرها با یکدیگر از آزمون کندالT، کای- دو روند و برای بررسی عوامل مرتبط با احتمالات بچه زایی از رگرسیون لجستیک استفاده کرده ایم.
یافته ها: در این مطالعه181 نفر (2/36درصد) از زنان بی سواد، 229نفر (8/45درصد) دارای تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و90 نفر (18درصد) دارای تحصیلات متوسطه و بالاتر بودند. حدود 2/85 درصد (426نفر) زنان مورد بررسی غیر شاغل و 8/14درصد (74نفر) آنان شاغل بودند .456 نفر(2/91 درصد) از زنان مورد بررسی سن اولین ازدواجشان کمتر از 25 سال بوده و196 نفر (2/39 درصد) آنان سن اولین حاملگیشان زیر 20 سال بوده است. احتمال رسیدن به اولین فرزند در بوشهر برابر 98/0 و احتمال رسیدن به فرزند دوم، سوم، و چهارم به ترتیب برابر با 92/0، 81/0، و 72/0 بود. در این مطالعه مشاهده گردید که عاملی مانند سن اولین ازدواج در احتمال رسیدن به اولین فرزند تاثیر منفی و عواملی مانند تحصیلات زن و داشتن فرزند فوت شده تاثیر مثبت داشت. عاملی مانند داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به دومین فرزند اثر افزایشی و عواملی مانند تحصیلات زن، سن اولین حاملگی و سن اولین ازدواج اثر کاهشی داشت. نتایج حاکی از آن است که داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به سومین فرزند تاثیر مثبت و عواملی مانند سن اولین حاملگی، سن اولین ازدواج و تحصیلات زن و شوهر تاثیر منفی دارد. همچنین مشاهده شد که جنسیت فرزند و داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به چهارمین فرزند اثر افزایشی و عواملی مانند تحصیلات زن، شغل زن، تحصیلات شوهر، و سن اولین حاملگی زن اثر کاهشی دارد.
نتیجه گیری: با توجه به احتمال بالای رسیدن به سومین و چهارمین فرزند، به نظر می رسد که کنترل جمعیت خانواده در بوشهر، در چند دهه گذشته، به خوبی از سوی خانواده ها رعایت نشده است.
سید رضا مجدزاده، سحرناز نجات، ژاله غلامی، آرش رشیدیان،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: نظرسنجی از اعضای علمی، در ارزیابی نحوه عملکرد دانشگاه در حیطه های مختلف و برنامه ریزی و طراحی مداخلات مناسب مفید می باشد. مطالعه حاضر به ارزیابی نظرات اعضای هیات علمی در حیطه هایی پرداخته که در برنامه های توسعه دانشگاه مدنظر می باشند.
روش بررسی : این بررسی مقطعی با تکمیل پرسشنامه توسط 149 نفر از اعضای هیات علمی با نمونه گیری منظم انجام شد. در پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و شغلی و موضوعات ملاک های ارتقای اعضای هیات علمی، فرصتهای مطالعاتی، برنامههای آموزشی کوتاهمدت، ارتباط با دانشآموختگان، جذب دانشجویان اتباع خارجی، آموزش از راه دور، فرایندهای بررسی و پذیرش پروپوزالهای پژوهشی، جوایز و تشویق ها، همکاری اعضای هیات علمی در مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی و توزیع بودجه به دانشکدهها و بیمارستانها مطرح گردید.
یافته ها: 8/71 درصد از شرکت کنندگان مرد بودند. میانگین سالهای اشتغال شرکتکنندگان در دانشگاه 2/14 سال با انحراف معیار 5/7 بدست آمد. اغلب شرکتکنندگان از وضعیت فعلی ارتقای هیات علمی، بررسی و پذیرش پروپوزالهای پژوهشی و در برنامههای آموزشی کوتاه مدت راضی بودند ولی اکثر آنها از وضعیت موجود فرصتهای مطالعاتی ناراضی بودند.
نتیجه گیری: نظرسنجی به شیوه روشمند ابزار موثری در راهنمایی مدیران ارشد دانشگاه است و تکرار و استمرار آن می تواند انگیزه مشارکت را در اعضای هیات علمی تقویت نماید و روند تغییرات را مورد ارزیابی قرار دهد.
محمد عراقی، کامران علی مقدم، ناهید عین اللهی، بهرام چاردولی، حمید رضا رحیمی، شهربانو رستمی، اردشیر قوام زاده،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی پرومیلوسیتی حاد(APL) با جابجایی کروموزومی (15:17) t ( الحاق گر ژنهای PML و RARa)، همراه است. شواهد سیتوژنتیک و مولکولی این جابجایی در 90 تا100درصد بیماران با ریخت شناسی APL شناسایی شده است. این بیماری به صورت ویژه ای به درمان با ATRA حساس بوده و به شیمیدرمانی رایج بخوبی پاسخ میدهد. ناهنجاری t(1117)(q23q21) همراه با بازآرایی PLZF-RARa شایعترین جابجایی جایگزین است که در کمتر از 1% موارد APL دیده میشود. بر خلاف- t(15:17) APL، بلاستهای بیماران دارای باز آرایی PLZF-RARa به اثرات تمایزی رتینوییدها مقاوم میباشند. بر این اساس و به منظور تعیین راهبردهای بهینه درمانی، بررسی و شناسایی این الحاق در تمام بیماران APL تازه تشخیص داده شده، اهمیت دارد.
هدف از این مطالعه شناسایی الحاق PLZF-RARa و PML-RARa در بیماران با ریخت شناسی APL مراجعه کننده به مرکز تحقیقات خون، انکولوژی و پیوند مغزاستخوان بیمارستان شریعتی تهران در سال 1385 است.
روش بررسی : نمونه خون محیطی و/یا مغزاستخوان از 200 بیمار با ریخت شناسی AML-M3 و 200 بیمار مبتلا به زیرگروه های دیگر AML اخذ شده و سلولهای تک هسته ای بوسیله سانتریفوژ شیب غلظت فایکول جدا شد. RNA سلولی توسط محلول Trizol یا TriReagent استخراج شده و بوسیله Random Hexamer به cDNA تبدیل گشت. PCR با پرایمرهای اختصاصی برای هر الحاق انجام و محصول PCR بر روی ژل آگارز 2% حاوی 05/0% اتیدیوم بروماید الکتروفورز گردید.
یافتهها: با استفاده از روش واکنش زنجیره ای پلیمراز با رونویسی معکوس( RT-PCR) الحاق PLZF-RARaدر 2 نفر (1%) از بیماران با ریخت شناسی لوسمی پرومیلوسیتی حاد شناسایی گردید.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق، RT-PCR یک روش حساس و سریع برای شناسایی ژنهای الحاقی در لوسمیها بوده و با این روش امکان تعیین استراتژی صحیح درمانی و بدنبال آن، شناسایی حداقل بیماری باقیمانده در بیماران فوق وجود دارد.
حسین عاشری، علی واشقانی فراهانی، وحید ضیائی، رضا علیزاده، علیرضا امیربیگلو،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: مرگهای ناگهانی در ورزشکاران معمولاً به علت بیماریهای قلب و عروق که قبلاً شناخته نشده بود به وجود میآید. این موضوع سبب گردیده تا طرحها و برنامههای متعددی در دنیا برای غربالگری ورزشکاران پیشنهاد گردد. همواره معاینۀ سیستم قلب و عروق پایۀ این بررسیها را تشکیل میداده است. هدف از این مطالعه بررسی عوامل خطر بیماریهای عروق کرونر در کشتی گیران پیشکسوت رده ملی ایران بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی به روش مقطعی و به صورت سرشماری در زمان برپایی اردوی آمادگی کشتیگیران پیشکسوت جهت شرکت در مسابقات جهانی تهران درسال 1384 انجام شد. کلیۀ کشتیگیران حاضر در این اردو جهت شرکت در طرح دعوت شدند.کلیۀ شرکتکنندگان ابتدا توسط یک متخصص تحت معاینۀ بالینی قرار گرفتند و پرسشنامهای شامل سوابق بیماری، سابقۀ داروهای مصرفی و ریسک فاکتور عروق کرونر تکمیل شد و در مرحلۀ دوم نوار قلب از افراد گرفته شده و سپس تست ورزش انجام شد. دادهها وارد نرمافزار SPSS 14 گردید و برای تفسیر دادهها از آمارههای میانگین، انحراف معیار و نسبت استفاده شد.
یافته ها: تعداد 60 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند که میانگین سنی آنان 65/54 (±75/8) سال بود. این افراد بطور متوسط 8/37 سال سابقۀ کشتی داشتند. در 7/66% آنها یک یا چند ریسک فاکتور در شرح حال کشتیگیران به دست آمد. و با در نظر گرفتن معاینۀ بالینی 1/75% کشتیگیران حداقل یک فاکتور خطر داشتند. در تست ورزش انجام شده 6/8% کشتیگیران قویاً مثبت ، و 2/5% مثبت و بقیۀ موارد منفی بودند.
نتیجهگیری: برای یافتن عوامل خطر بیماریهای عروق کرونر شرح حال و یک معاینه بالینی کامل قلب و عروق برای غربالگری صورت گیرد و در مواردی که حداقل یک مورد عامل خطر یافت شد انجامECG و تست ورزش انجام شود.
علی امینی، سید حمید الله غفاری، یوسف مرتضوی، ناهید عین اللهی، کامران علی مقدم، شهربانو رستمی، یونس جهانی، اردشیر قوام زاده،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : لوسمی میلوژن مزمن (CML) یک بیماری کلونال سلول بنیادی خون ساز است که با جابجایی متقابل کروموزوم های 9 و 22 (کروموزوم فیلادلفیا) مشخص می شود. تلومراز آنزیمی است که با اضافه کردن توالی های تکراری تلومریک به انتهای کروموزوم ها باعث حفظ انسجام و یکپارچگی کروموزوم ها می گردد. نشان داده شده است که بیان زیر واحد کاتالیتیکی این آنزیم (hTERT) در اکثر سلولهای سرطانی و نئوپلازی ها افزایش بیان دارد. از این روی در این مطالعه به بررسی بیان ژن hTERT در فازهای مختلف بیماری CML پرداخته شد.
روش بررسی : مطالعه انجام شده از نوع بررسی مقطعی (Cross sectional) بود. 52 نمونه به صورت تصادفی از 26 بیمار CML در فاز مزمن قبل از درمان (26 نمونه) و فواصل زمانی 3 ماه پس از درمان (26 نمونه)، 9 بیمار در فاز شتاب گیرنده و 12 بیمار در فاز بلاستیک که به بخش خون بیمارستان شریعتی تهران مراجعه کرده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. بیان ژن hTERT در 73 نمونه بیماران فوق با روش RT-PCR (Reverse Transcriptase- Polymerase Chain Reaction) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. جهت تحلیل نتایج نرم افزار SPSS 15 استفاده شد.
یافته ها : از 45 بیمار مطالعه شده 33 نفر(73%) مرد و 12 نفر(27%) زن بودند. بیماران مورد مطالعه در 3 گروه سنی 29-17، 40-30 و 75-41 ساله تقسیم بندی شدند. بطور کلی از 73 نمونه بررسی شده، 43 نمونه(9/58%) از نظر RT-PCR ژن hTERT مثبت و 30 نمونه(1/41%) منفی شدند. در فاز مزمن 2/69%، پس از درمان 5/38%، فاز شتاب گیرنده 6/55% و فاز بلاستیک 3/83% از نتایج مثبت بودند؛ که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (p<0.05).
نتیجه گیری : تفاوت معنی دار بیان ژن hTERT بین فازهای مزمن، پس از درمان و بلاستیک می تواند نشانگر مولکولی مناسبی در پیگیری درمان و عامل پیش آگهی دهنده در سیر بیماری باشد.
سید هادی موسوی، یوسف مرتضوی، حسین درگاهی، نیلوفر شایان، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، مسعود ایروانی، سید اسد الله موسوی، سید حمید الله غفاری،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی میلوئیدی مزمن(CML) یک اختلال کلونال سلولهای بنیادی خونساز می باشد، که جزء اختلالات میلوپرولیفراتیو تقسیم بندی می شود و حدود 15 درصد از کل لوسمی ها را تشکیل می دهد. دو پروتئین تنظیم کننده چرخه سلولی که به عنوان سرکوب کننده تومور عمل می کنند، P16INK4A و P14ARF می باشند. منشأ این دو پروتئین لکوس ژن INK4A/ARF انسانی می باشد،که بر روی کروموزوم 21q9 قرار دارد. P16INK4A و P14ARF به ترتیب کنترل مسیرهای رتینوبلاستوما (Rb) و P53 را بعهده دارند. هدف از این مطالعه بررسی نقش این دو ژن به عنوان فاکتوری جهت پیش آگهی و پیشروی بیماری می باشد.
روش بررسی: مطالعه انجام شده از نوع بررسی مقطعی (Cross sectional) بود. بیان ژنهای P16INK4A و P14ARF در 73 نمونه خون محیطی که از 45 بیمار CML گرفته شده بود با روش RT-PCR مورد مقایسه قرار گرفتند. 26 نمونه در فاز قبل از درمان، 26 نمونه 3 ماه بعد از درمان با ایماتینیب، 9 بیمار در فاز تسریع شده و 12 بیمار در فاز بلاستیک بودند.
یافته ها: از 45 بیمار ، 33 نفر مذکر(73%) و12 نفر مؤنث(27%) بودند. از نظر RT-PCR، بیماران مورد مطالعه ، تعداد 26 نفر(35%) ژن P16INK4A مثبت و تعداد 55 نفر (75%) ژن P14ARF مثبت بودند. بیان این دو ژن بین فازهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان نداد(p>0.05).
بحث و نتیجه گیری: درصد نسبتاً بالایی از بیماران CML، ژنهای P16INK4A و P14AR را بیان می کردند؛ با اینکه تفاوت معنی داری در مراحل مختلف بیماری (فازهای تشخیص، تسریع شده و بلاستیک) مشخص نشد، ولی تعداد بیماران مثبت پس از درمان افزایش نشان می داد؛، به نظر می رسد که دلیل این افزایش بیان، افزایش رونویس ژنهای P16INK4A و P14ARF توسط ایماتینیب باشد.
علیرضا صالحی نوده، کاملیا گودرزی، پروین اختیاری، سید عباس میرشفیعی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: روماتوئید آرترایتس یک بیماری مزمن, التهابی , سیستمیک و مولتی فاکتوریال است که علامت مشخصه آن سینوویت مفاصل اندام فوقانی و تحتانی بطور قرینه است. وعلت اصلی بروز آن شناخته نشده است. شیوع این بیماری در جوامع مختلف بین 3/0 تا 5/1 درصد متغیراست و زنان سه برابر بیشتر از مردان به آن مبتلا می شوند. آنچه که امروزه بیشتر توجیه کننده اتیولوژی بیماری تلقی می شود عوامل ایمونولوژیک و از جمله فاکتور روماتوئید یا RF است. این فاکتور عبارتست از آنتی بادیهائی که به دلایل نامعلوم برعلیه ناحیه ثابت IgG خودی تولید می شود. این فاکتور در افرادسالم دیده نمی شود و احتمال ابتلا به بیماری در افرادی که تست روماتوئید فاکتور آنها مثبت باشد به شدت افزایش می یابد.هدف از این تحقیق ارزیابی تست VDRL در بیماری آرتریت روماتوئید است تا ازاین طریق بتوان ارزش پاراکلینیکی این آزمون را در تشخیص این بیماری مورد بررسی قرار داد.
روش بررسی : برای تهیه نمونه سرم بیمار از 70 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید بستری در بیمارستان لقمان الدوله نمونه گیری خون انجام شد, این بیماران از نظر سابقه ابتلا به بیماری های دیگر مورد ارزیابی قرار گرفته بودند و برای تهیه نمونه سالم از 70 نمونه خون اهداءکنندگان خون مراجعه کننده به سازمان انتقال خون که سابقه هیچگونه بیماری قابل توجهی نداشتند نمونه گیری به عمل آمد. محدوده سنی افراد نرمال ومبتلا به بیماری بین 19 تا 65 سال در نظر گرفته شد . نمونه های سرم پس از جمع آوری در ویال های درپوش دار, باذکر مشخصات در فریزر 20- درجه نگهداری وحداکثر تا دوهفته تحت آزمون سرولوژیک VDRL قرار گرفت.
یافته ها : در طی انجام آزمون VDRL بر روی سرم مردان و زنان بیمار که جمعاً 70 نفر بودند (49 زن, 21 مرد), مشخص گردید که در گروه زنان, از 49 نفر, 39 نفر (6/79%) پاسخ منفی و 10 نفر (4/20%) پاسخ مثبت نسبت به آزمون VDRL نشان دادند و در گروه مردان بیمار , از 21 نفر , 14 نفر (7/66% ) پاسخ منفی و 7 نفر (3/33%) پاسخ مثبت داشتند که از این بررسی می توان نتیجه گرفت که باتوجه به تعداد بیشتر زنان در مقایسه با مردان درجمعیت بیمار, پاسخ مثبت عمدتاً در گروه مردان مشاهده گردید و نیز در مقایسه بین دو گروه نرمال و بیمار مشخص گردید که از 70 نفر از گروه نرمال تنها 4 نفر دارای تیتر مثبت VDRL بودند به عبارت دیگر 7/5% پاسخ مثبت داشتند, (3/94% منفی) و در70 نفر از بیماران, 17 نفر واجد تیتر مثبت نسبت به VDRL بودند یعنی 3/24% پاسخ مثبت (7/75% منفی).
نتیجه گیری : نتایج بدست آمده از این تحقیق و نیز محاسبات آماری در دو گروه کنترل و بیمار, نشان می دهد که اختلاف بین دو گروه مذکور بااستفاده از t-test و 01/0 p< از نظر آماری معنی دار بوده و نشان می دهد آزمون VDRL می تواند به عنوان تست کمکی در امر تشخیصی آرتریت روماتوئید مفید واقع گردد.
منیر عباس زاده قنواتی، عباس ربانی، سید حسین احمدی، الهه جزایری،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه وهدف: سکته مغزی (stroke) علت مهم عارضه مرگ و میر بیماران تحت عمل جراحی گرافت شریان کرونری
هست. بجز بیماری های شریان کرونری، مکانیسم های مختلفی می تواند باعث سکته های پیرامون عمل CABG شود. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی تاثیر انسداد شریان کاروتید داخلی در میزان سکته و مرگ و میر در بیماران تحت عمل جراحی گرافت شریان کرونری هست.
روش بررسی: در یک مطالعه همگروهی تاریخی، کلیه بیماران تحت عمل جراحی CABG بین فروردین 1380 تا پایان اسفند 1384 در مرکز قلب تهران بررسی شدند. بیمارانی که تعویض دریچه داشتند یا عمل جراحی آن ها غیر از گرافت شریان کرونر بود ازمطالعه حذف شدند. قبل از عمل جراحی برای همه بیماران سونوگرافی کاروتید دابلکس انجام شد. در سونو گرافی سرعت جریان خون اندازه گیری شد تا درجه انسداد شریان کاروتید مشخص شود. تنگی قطر شریان کاروتید داخلی بر اساس تنگی غیر مشخص کمتر از60%، گروه (A)و تنگی مشخص بین 60 تا 99%، گروه (B) و بیمارانی که هیچ جریان خونی در کاروتید نداشتند به عنوان انسداد شریان کاروتید داخلی، گروه (C) طبقه بندی شدند. در پایان برای ارزیابی میزان سکته و مرگ و میر در بیماران مبتلا به تنگی یا انسداد شریان کاروتید داخلی تحت عمل جراحی گرافت شریان کرونری کلیه اطلاعات در یک پرسشنامه استاندارد جمع آوری گردید. آنالیز آماری با استفاده از تستهای آماری X2، فیشر و T انجام شد.
یافته ها: با توجه به آزمون های انجام شده، میزان سکته پیرامون عمل در گروه A ، 8/0در صد بیماران ( 15نفر)، 7/46 درصد (14نفر) در گروه B و90 درصد (9نفر) در گروه C قرار داشتند (P=./0001). همچنین میزان مرگ و میر گروههای C ,B ,A به ترتیب 1/0 درصد (2 نفر)، 7/16 درصد (5 نفر) و 70 درصد (7 نفر) بود (P=./0001).
نتیجه گیری: وجـود انسداد شریان کاروتید داخـلی، میزان مـرگ و میر و عوارض جـانبی بیماران تـحت عمل جراحـی CABG را افزایش می دهد.
منیر عباس زاده قنواتی، عباس ربانی، محمد حسین ماندگار، الهه جزایری،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: تصمیم در قطع مصرف آسپیرین قبل ازا عمال جراحی قلب به دلیل احتمال خونریزی و مرگ ومیر هست. هدف از اجرای این مطالعه تاثیر مصرف آسپیرین بر روی میزان مرگ و میر در این گونه اعمال جراحی است.
روش بررسی: در یک مطالعه همگروهی تاریخی 2252 بیمار در فاصله زمانی فروردین 1374 تا پایان اسفند 1382 در بیمارستان شریعتی برای اعمال جراحی گرافت شریان کرونر تحت بیهوشی عمومی مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به دو گروه بررسی (دریافت آسپیرین) و گروه شاهد(بدون دریافت آسپیرین) تقسیم شدند. این دو گروه در شرایط کاملاً مشابه و در طی یک دوره زمانی معین به منظور تعیین پیامد مواجهه، مورد بررسی و پیگیری قرار گرفتند. مصرف آسپیرین طی 7 روز قبل از عمل تعریف گردید.
یافته ها: بیماران تحت عمل جراحی گرافت شریان کرونر که آسپیرین مصرف کرده اند در مقایسه با گروهی که آسپیرین دریافت نکرده بودند خونریزی کمتری داشتند (P=./0001) و تفاوت معنی داری در دریافت فرآورده های خونی و عمل جراحی مجدد بیماران به دلیل خونریزی، در بین افرادی که آسپیرین مصرف نموده نسبت به آنهایی که آسپیرین دریافت نکرده بودند دیده شده است (P=./0001).
با استفاده از آنالیز چند متغیره رگراسیون [ Odds Ratio = 0.12, CI=95% ( 0.05, 0.28)] مرگ و میر در بیماران تحت عمل جراحی گرافت شریان کرونر که آسپیرین دریافت کرده بودند، در مقایسه با بیمارانی که آسپیرین مصرف نکرده بودند کمتر بوده است (P=./0001).
نتیجه گیری : مصرف آسپیرین قبل از عمل در بیماران تحت عمل جراحی گرافت شریان کرونر سبب افزایش خونریزی و دریافت خون بیشتر نمی شود و کاهش قابل توجه ای در میزان مرگ و میر بیماران تحت عمل جراحی CABG دیده شده است
رضا غلام نژاد، محمد رضا خرمی زاده، علیرضا رضوی، علیرضا صالحی نوده، محمد مهدی امیری، وحید ملاکاظمی ها، سید عباس میر شفیعی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بسیاری از بیماریهای التهابی نظیر آرتریت روماتوئید(RA) و مالتیپل اسکلروزیس((MS و خیلی از بیماریهای التهابی خود ایمن دیگر گریبان گیر افراد جوامع مختلف شده است و تا کنون درمان قطعی برای آنها ارائه نشده است. بسیاری از ضایعات جبران ناپذیر در این گونه بیماریهای التهابی در اثر فعالیت بیش از حد و مزمن سلولهای التهابی و اثر تخریبی آنزیمهای پروتئولایتکی مانند ماتریکس متالوپروتئینازها(MMPs) است. از این رو در این مطالعه به بررسی اثرداروی4- آمینو پیریدین(4-AP) برروند پیشرفت التهاب دریک واکنش التهابی در مدل تجربی پرداخته شد.
روش بررسی: Out bred از نژادSprague Dawely همگی ماده با وزن حدود 200-150 گرم و سنین 6 تا 8 هفتگی و سالم برای القای یک واکنش التهابی تجربی [ توسط آلبومین سرم گاوی(BSA) +ادجوانت کامل فروند(CFA)] مورد استفاده قرار گرفتند. رات ها در6 گروه 8 تائی شامل:گروه نرمال،گروه بیمار،گروههای و Treatment-2 وگروههای و Prevention-2 قرارگرفتند.داروی 4-AP در غلظتهای مختلف(400و800 میکروگرم) به گروههای و Prevention-1,2 به میزان( 1/0 میکرولیتر) تزریق گردید و 48تا72 ساعت بعد از تزریق دوز یادآور(فقطBSA) شدت التهاب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: از 48 راتی که مورد مطالعه قرار گرفتند، هیچ گونه علائم التهابی، هیستوپاتولوژی و یا تولید آنتی بادی ضد BSA را نشان ندادند و این همان گروه نرمال ما بودند. 8 رات(66/16%) علائم شدید و واضح التهاب را نشان دادند که گروه بیمار ما بودند. تعداد 32 رات(66/66%) علائم خفیفتری از التهاب را نسبت به گروه بیمار ما نشان دادند که همان گروههای Treatment-1,2 و Prevention-1,2 بودند که غلظتهای مختلفی از4-AP را دریافت کرده بودند.
بحث و نتیجه گیری: تفاوت شدت التهاب و انفیلتراسیون سلولهای التهابی دربررسیهای کلینیکی، رادیولوژی، هیستوپاتولوژی وتولید آنتی بادی ضد BSA نشان میدهد که داروی4-AP باعث کاهش شدت التهاب در گروههای دریافت کننده دارونسبت به گروههای نرمال و بیمار شده بود که این اختلاف از نظر آماری معنی داربود(
p<0.05).اگرچه آنالیزهای آماری، نشان ازعدم تاثیرداروی4-AP برمیزان تولید MMPs درسل لاین فیبروسارکوماWhi-164 داشت و اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
جواد شجاع فرد، حیدر ندریان، محمد حسین باقیانی مقدم، سید سعید مظلومی محمود آباد، حمید رضا صنعتی، محسن عسگرشاهی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی عروقی اولین عامل مرگ ومیر در ایران شناخته شده که میتواند بار بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی عظیمی را بر جامعه تحمیل کند. خودمراقبتی، یکی از جنبه های مهم درمان دربیماران مبتلا به نارسایی قلبی است. لازم است که آموزش خودمراقبتی غیر دارویی، قسمتی از برنامه درمانی روزانه این بیماران در بیمارستانها و مراکز بهداشتی درمانی باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی بر رفتار خود مراقبتی و موانع و منافع انجام آن در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در شهر تهران انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مداخله ای، تعداد 180 نمونه از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان قلب شهید رجایی شهر تهران انتخاب شد که در دو گروه آزمون(90n=)و شاهد(90n=) قرار گرفتند. بیماران مورد بررسی به مدت 1 ماه توسط یک گروه آموزشی تحت آموزش قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه و طی مصاحبه با بیماران قبل و بعد از مداخله جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با بکار گیری آمار توصیفی و آزمونهای کای اسکوئر، تی مستقل و زوج شده، آنالیز واریانس و توکی تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: پس از مداخله میزان انجام رفتارهای خودمراقبتی (5/74%) و منافع درک شده انجام این رفتارها(35/19%) در گروه مداخله بطور معنی داری افزایش(001/0P<) و موانع درک شده انجام این رفتارها(76/27%) نیز بطور معنی دار کاهش(001/0P<) یافت. هیچ تغییر قابل توجهی در این متغیرها در گروه شاهد مشاهده نشد.
بحث و نتیجه گیری: مداخله برای ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی ضروری است. برنامه آموزشی اجرا شده در مطالعه حاضر در بهبود رفتارهای خودمراقبتی این بیماران و مثبت نمودن درک آنها از منافع و موانع انجام این رفتارها مؤثر واقع شده است. ارائه دهندگان مراقبتهای بهداشتی و پرستاران می توانند با بکارگیری چنین برنامههای آموزشی نقش بسیار مؤثرتری در بهبود رفتارهای خودمراقبتی و نهایتاً کیفیت زندگی این بیماران داشته باشند.
فریدون آزاده، ریحانه واعظ، میترا قریب،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : استناد را میتوان یکی از پایه های اصلی تدوین کارهای علمی و پژوهشی مکتوب به شمار آورد، که هر محققی در مدلل کردن یافتههای علمی خود، ناگزیر بدین شیوه روی میآورد. حفظ و تداوم پیوند اطلاعاتی از طریق استناد، به شرط صحت آن ضروری به نظر میرسد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت صحت مقالات استنادی و میزان مطابقت آنها با شیوه نامه ونکوور در پایان نامه های سال 1386 دوره های دکترای تخصصی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است.
روش بررسی : روش مطالعه در این بررسی تحلیل استنادی است. با استفاده از جدول مورگان و نمونه برداری سیستماتیک، از کل 4293 مقاله استنادی ، 357 مقاله استنادی برای بررسی صحت استنادی و میزان مطابقت با شیوه نامه ونکوور برگزیده شدند. شش عنصر مورد بررسی مشتمل است بر: نام نویسندگان، عنوان مقاله، عنوان مجله، سال انتشار، شماره جلد، شماره صفحات . خطاهای استنادی به دو گروه 1- خطاهای کوچک 2- خطاهای بزرگ تقسیم شدند. روش جمع آوری اطلاعات، مشاهده مستقیم است، دادهها در چک لیستی تهیه شده، وارد شد.نرم افزار مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل دادههاSPSS(11.0) بود.یافتهها : از کل 357 مقاله استنادی بررسی شده، 398 مورد (4/111% )انواع خطاهای استنادی در عناصر ششگانه ثبت شده است. از 357 استناد مورد مطالعه فقط 136 (90/38%)استناد فاقد هر نوع خطای استنادی گزارش شده است و 221(62%) استناد دارای انواع خطاهای استنادی ثبت شده است. 35 استناد (8/9%) از مجموع استنادهای بررسی شده پیروی کامل از شیوه نامه ونکوور کردهاند .
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج نامطلوب هم در خطاهای استنادی و هم میزان مطابقت با نظام ونکوور، دلایلی چندرا میتوان در بروز چنین وضعیتی دخیل شمرد از جمله : عدم آگاهی دانشجویان نسبت به اهمیت جایگاه و یکدستی استنادها در آثار علمی، بی دقتی دانشجویان در تهیه استنادها، عدم دسترسی به اصل منابع و کپی برداری از سایر منابع، عدم تاکید استادان بر صحت استنادها، کم توجهی موسسات آموزشی نسبت به استنادهای ارائه شده در پایان نامهها، عدم استفاده از مشاوره کتابداران متخصص و ناآشنایی با نرم افزارهای مدیریت منابع.
سید محمد هادی موسوی، فرزاد فرجی خیاوی، رویا شریفیان، گلسا شهام،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : در بخش رادیولوژی بیمارستان ملاحظات ایمنی خاصی برای جلوگیری از آسیب ناشی از اشعههای مضر به کار میرود. اما تاکید کمتری بر سایر جنبههای ایمنی وجود دارد. به عنوان بخشی از برنامه ایمنی لازم است بخشهای مذکور از لحاظ رعایت ملاحظات فیزیکی، طراحی ساختمان و مقابله با آتش سوزی نیز مورد بررسی قرار بگیرد. در این مطالعه هدف اصلی تعیین میزان رعایت ملاحظات ایمنی در بخشهای رادیولوژی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران میباشد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی میباشد که به روش مقطعی صورت پذیرفته است. رعایت ایمنی بخشهای رادیولوژی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران از جنبههای مختلف شامل فضای فیزیکی، مقابله با آتش سوزی، محافظت در مقابل اشعه، نگهداری مواد شیمیایی، ایمنی بیماران و ایمنی کارکنان بررسی شد. از برگه مشاهده بعنوان ابزار جمع آوری دادهها استفاده شد. در هر یک از جنبهها امتیاز 100-80 درصد بعنوان ایمنی مطلوب، 80-50 درصد ایمنی نسبتاً مطلوب و ایمنی زیر 50 درصد ایمنی غیر مطلوب شناخته شد.
یافتهها: بخشهای رادیولوژی بیمارستانها به طور کلی ایمن برآورد شدند. اگرچه از نظر ایمنی بیماران و مقابله با آتش سوزی نسبتاً ایمن بودند .
بحث و نتیجه گیری: پروتکلهای مقابله با آتش سوزی باید در بخشهای رادیولوژی مد نظر قرار بگیرد. پیشنهاد میشود برنامه ریزی و طراحی لازم برای ایمنی بیماران از زمان ورود به بخش رادیولوژی تا زمان خروج مورد ملاحظه باشد.
مونا زهاوی، ناصر صدر ممتاز، شاهین آرپناهی ایستادگی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف اساسی هر بیمارستان مانند تمام بخشهای بهداشتی و درمانی، حفظ وارتقاء سطح سلامت افراد به بالاترین حد ممکن است. با توجه به اهمیت فزایندهی نیروی انسانی در بیمارستانها از یک سو و اتخاذ تصمیمات راهبردی مناسب با تغییر و تحولات محیطی سریع و بی سابقه از سوی دیگر، نیاز به مشارکت کارکنان در اتخاذ این نوع تصمیمات را به ویژه در کارکنان پرستاری که بزرگترین بخش از ارائه دهندگان خدمات بهداشتی و درمانی را تشکیل میدهند، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. هدف این پژوهش تعیین میزان مشارکت کارکنان پرستاری در تصمیم گیریهای راهبردی و ارتباط آن با متغیرهای وابسته بیمارستان شریعتی میباشد.
روش بررسی: این پژوهش به شیوهی توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. جامعهی پژوهش شامل کلیه کارکنان پرستاری بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران (577 نفر) بوده که از این تعداد 175 نفر به صورت تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه اقتباس شده از پژوهش "دوستار" استفاده شد. این پرسش نامه شامل 35 سؤال 5 گزینهای بوده که بر مبنای مقیاس لیکرت تنظیم شده است. دادههای حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با در نظر گرفتن سطح اطمینان95% تجزیه و تحلیل گردید و از مشخصههای آماری مثل میانگین، انحراف معیار و آزمونهای همبستگی و ناپارامتریک استفاده شد.
یافتهها: امتیاز (نمره) میانگین مشارکت کارمندان در فاصله اطمینان (67/32- 37/24)، 52/28 ، از امتیاز کامل 100، تخمین زده شد. بنابر نتایج بدست آمده بین مشارکت کارکنان در تصمیمگیریهای استراتژیک با وضعیت تأهل آنان(01/0P= )، جهت دهی تصمیمات(00/0P=)، فرهنگ مشارکتی(00/0P=)، بلوغ سازمانی(00/0P=) و تحمل مخاطره (01/0P=) رابطه معنی دار آماری وجود دارد.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش میزان مشارکت کارکنان پرستاری در تصمیم گیریهای استراتژیک در بیمارستان شریعتی در حد پایین ارزیابی شده است. لذا عملکرد مدیران ارشد بخشهای این بیمارستان در ارتباط با تسری فرهنگ مشارکت به صاحبان فرآیند امری است که باید بیش از پیش بدان پرداخته شود.
منیر عباس زاده قنواتی، فریبرز مهرانی، سید حسین احمدی، الهه جزایری قره باغ،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه وهدف: نیاز به دریافت خون در اعمال جراحی زنان با میزان کم هماتوکریت قبل از عمل قابل توجیه است، اما سایر فاکتورهای موثر بر دریافت خون نیز مطرح هستند. هدف از این مطالعه تعیین فاکتورهای موثر در نیاز به تزریق خون در اعمال جراحی پیوند شریان کرونردر رابطه با جنس میباشد.
روش بررسی: در یک مطالعه، آینده نگر و مقطعی500 بیمار ( 306 مرد و 194 زن ) با وضعیت فیزیکی Iو II برای عمل جراحی انتخابی پیوند شریان کرونر تحت بیهوشی عمومی در مدت یک سال در بیمارستان قلب تهران مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات هر بیمار براساس دریافت خون کامل، پلاسمای تازه یخ زده ( FFP) و پلاکت در ضمن عمل و بعد ازآن و فاکتور هایی چون جنس، سن، وزن، قد، سطح بدن ( (BSA، طول مدت عمل جراحی، هماتوکریت قبل و بعد از عمل، حجم خون قبل از عمل، در بیمارستان ثبت شد. نتایج با استفاده از تستهای آماری t و X2 و رگرسیون خطی مورد ارزیابی قرار گرفتند. مقدارP کمتر از05/0 از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
یافتهها: 2/57 درصدزنان ( 111 نفر) و 9/39 درصد مردان (121 نفر) خون دریافت کردند. میانگین مجموع خون دریافت شده در زنان 6/1 واحد در ضمن عمل جراحی و 6/2 واحد در طول مدت بستری در بیمارستان و در مردان 1/1 واحد در ضمن عمل و 8/1 واحد در طول مدت بستری بود. با توجه به متغیرهایی مانند، سن، سطح بدن، طول مدت عمل جراحی، میزان هماتوکریت قبل و بعد از عمل، حجم خون قبل از عمل، زمان پمپ و تعداد عروق پیوند شده که مورد بررسی قرار گرفتند، در مجموع در ضمن عمل جراحی و مدت بستری در بیمارستان زنان خون بیشتری دریافت کردند(P<0.05).
بحث و نتیجه گیری: میزان دریافت خون در بیماران زن تحت عمل جراحی پیوند شریان کرونر تحت تاثیر عواملی چون، سن، سطح بدن، هماتوکریت بعد از عمل و در بیماران مرد تحت تاثیر متغیرهایی چون افزایش طول مدت جراحی کاهش حجم خون و هماتوکریت قبل از عمل می باشد.
فریبا نباتچیان، ناهید عین اللهی، نسرین دشتی، عبدالفتاح صراف نژاد، غلامرضا وطنی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: توازن بین تولید گونه های اکسیژن واکنشگر و فعالیت آنتی اکسیدانی در ایجاد بیماریهای مربوط به استرس اکسیداتیو دارای اهمیت هستند. در این مطالعه، توازن پرواکسیدان - آنتی اکسیدان و همبستگی آن با میزان چربیها و اسید اوریک موجود در سرم بررسی گردید. هدف این تحقیق بررسی توازن پرواکسیدان - آنتی اکسیدان بعنوان یک عامل پیش تشخیصی در بیماران مبتلا به بیماری شریان کرونر بود.
روش بررسی: هفتاد و دو بیمار و شصت و هشت فرد سالم انتخاب شدند. میزان توازن پرواکسیدان - آنتی اکسیدان با بکارگیری محلولهای استاندارد و با کمک روش ELISA تدوین شد. اندازه گیری تری گلیسرید ، کلسترول تام ، LDL - کلسترول ، HDL - کلسترول و اسید - اوریک به روش آنزیمی انجام شد.
یافته ها: مقادیر توازن پرواکسیدان - آنتی اکسیدان (PAB) در بیماران 26/2 ± 01/70 (واحد HK ) و در افراد سالم 84/2 ±40/66 (واحد HK) تعیین شد. بین میانگین مقادیر PAB در دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد (41/0 = P). میانگین مقادیر اسید اوریک در دو گروه ، بیماران و افراد سالم تفاوت معنی داری نداشت (46/0 = P). همبستگی معنی داری بین مقادیر اسید اوریک و PAB در بیماران و افراد سالم وجود داشت (01/0) > P همبستگی معنی داری بین مقادیر تری گلیسرید ، HDL/ کلسترول ، LDL/HDL و میزان PAB در بیماران و افراد سالم وجود داشت (05/0
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد ، استرس اکسیداتیو می تواند عامل پیش تشخیصی مهمی در روند بیماری شریان کرونر باشد.
حسین درگاهی، پژمان حموزاده، جمیل صادقی فر، مهدی رعد آبادی، محمد روشنی، محمد سلیمی، پری ناز سلطان زاده،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی معیارهای یک استاد توانمند و تلاش در جهت تقویت و بکارگیری آنها در امر تدریس توسط استادان ، موجب افزایش ارتقاء فرآیند یادگیری خواهد شد. یکی از مهمترین روشهای تعیین معیارهای یک استاد توانمند، نظرخواهی از دانشجویان است. این پژوهش با هدف ارزیابی معیارهای مزبور از دیدگاه دانشجویان دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 به انجام رسید.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در مقطع کارشناسی با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساختهای بود که روایی آن با نظر متخصصین و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (85/0α=) تأیید شد. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS و به کمک آزمون آماری t انجام شد.
یافتهها: معیارهایی از قبیل، تسلط بر موضوع درسی(8/86%)، قدرت بیان و انتقال مطالب آموزشی(2/86%)، حفظ شخصیت دانشجو و احترام به وی(6/85%)، داشتن سعه صدر و حسن خلق(85%) و وجدان کاری و حس مسئولیت(4/84%) به عنوان مهمترین معیارهای یک استاد توانمند شناخته شدند. ارتباط معناداری بین جنسیت و رشته تحصیلی با حیطههای چهارگانه انتخاب یک استاد توانمند مشاهده نشد(05/0p>).
نتیجهگیری: حیطه تواناییهای حین تدریس ، دارای بیشترین اهمیت از دیدگاه دانشجویان مورد مطالعه بود. لذا ، پیشنهاد میشود توجه بیشتری در برنامه ارزشیابی استادان به مولفه های این حیطه معطوف شود.
منیر عباس زاده قنواتی، فریبرز مهرانی، اصغر بلوریان، الهه جزایری قره باغ،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه وهدف: خونریزی شدید به عنوان علت مهم عوارض و مرگ ومیر در اعمال جراحی قلب با استفاده از پمپ قلبی نقش کلیدی را ایفا میکند. هدف از مطالعه مقایسه بین میزان خونریزی و دریافت خون بیماران تحت عمل جراحی گرافت کرونری با یا بدون استفاده از پمپ قلبی می باشد.
روش بررسی : در یک کارآزمایی بالینی آینده نگر، دو سوکور تصادفی شده 300 بیمار برای اعمال جراحی قلب در دو گروه 150 نفره با و بدون استفاده از پمپ قلبی مقایسه شدند. بیماران تا 72 ساعت برای ارزیابی عوارض مورد مطالعه قرارگرفتند. آنالیز آماری با استفاده تستهای2χ و فیشر و تست Rank Sum انجام شد.
یافتهها: بیماران تحت عمل جراحی با استفاده ازپمپ، ضمن عمل خون، آلبومین و پلاسمای تازه بیشتر( 0001/0>P) و بعد از عمل پلاکت بیشتری دریافت کردند(3/29درصد بر خلاف 7/70 درصد، 007/0> P). خونریزی ضمن عمل و4 ساعت بعد از عمل بیماران بدون پمپ بیشتر بود1)00/0>P). اگر چه 12 تا 72 ساعت بعد از عمل در بیماران با استفاده از پمپ خونریزی بیشتری دیده شد. 4 مورد مرگ بعد از عمل دراین گروه وجود داشت(P<0.05).
نتیجه گیری: علیرغم اینکه در انتهای عمل جراحی بدون استفاده از پمپ هپارین ریورس نشده بود، بیماران در ضمن و بعد از عمل بدون استفاده از پمپ قلبی خون، پلاکت، پلاسمای تازه منجمد و آلبومین کمتری دریافت کرده بودند و خونریزی و مرگ و میر کمتری داشتند.