1383/3/12، جلد ۳، شماره ۲، صفحات ۱۱۳-۱۲۶

عنوان فارسی ارتباط مصرف غلات کامل با سندرم متابوليک و عوامل خطرزای قلبی عروقی در جامعه شهری تهران
چکیده فارسی مقاله مقدمه: هرچند که راهنماهای غذايی مصرف بالای غلات را به منظور پيشگيری از ابتلا به بيماريهای مزمن توصيه می‌کنند، مطالعات همه‌گيرشناختی انجام شده در زمينه ارتباط مصرف غلات کامل با سندرم متابوليک نادر است. مطالعه حاضر با هدف ارزيابی ارتباط مصرف غلات کامل با سندرم متابوليک و عوامل خطرزای متابوليک صورت گرفت.
روشها: در اين مطالعه مقطعی 827 فرد 74-18 ساله از افراد شرکت کننده در مطالعه قند و ليپيد تهران به‌طور تصادفی انتخاب شدند. دريافتهای غذايی افراد با استفاده از يک پرسشنامه نيمه‌کمی بسامد خوراک برای يک‌سال و يادآمد 24 ساعته خوراک برای دو روز ارزيابی گرديد. طبقه‌بندی غلات به دو رده غلات کامل و تصفيه شده طبق روش Jacob انجام شد. وزن و قد طبق دستورالعمل‌های استاندارد اندازه‌گيری و شاخص توده بدن محاسبه شد. نمونه خون در حالت ناشتا از افراد گرفته شد و فشار خون با روش استاندارد اندازه گيری شد. هيپرتری‌گليسريدمی، هيپرکلسترولمی، LDL بالا ، HDL پايين و سندرم متابوليک طبق معيارهای ATP III و پرفشاری خون براساس JNC VI تعريف شد. ديابت به‌صورت قند خون ناشتای mg/dl 126≤ يا قند خون دو ساعته mg/dl 200≤ تعريف گرديد. چارک‌های غلات کامل و تصفيه شده دريافتی محاسبه شد و تحليل آماری داده‌ها براساس رده‌بندی افراد مورد مطالعه به چارک‌های مختلف برپايه ميزان دريافت غلات کامل و تصفيه شده صورت گرفت.
يافته‌ها: ميانگين غلات کامل و تصفيه شده دريافتی در کل افراد 29±93 و 57±201 گرم در روز بود. در هر دو جنس ميانگين غلات تصفيه شده دريافتی بيشتر از غلات کامل بود. ميزان شيوع عوامل خطرزای متابوليک در افرادی که در چارک چهارم دريافت غلات کامل بودند کمتر از افرادی بود که در چارک اول قرار داشتند. در مورد غلات تصفيه شده شيوع همه عوامل خطرزای متابوليک، به استثنای ديابت در افرادی که در چارک چهارم بودند بيشتر از افرادی بود که در چارک اول قرار داشتند.
پس از تعديل اثر عوامل مخدوش‌کننده، با افزايش دريافت غلات کامل، روند معنی‌داری در کاهش خطر ابتلا به هيپرتری‌گليسريدمی (نسبت شانس به ترتيب در چارک‌ها: 1، 89/0، 74/0، 61/0)، پرفشاری خون (1، 99/0، 93/0، 84/0) و سندرم متابوليک (1، 84/0، 76/0، 68/0) مشاهده شد. هم‌چنين با افزايش دريافت غلات تصفيه شده روند معنی‌داری در افزايش خطر ابتلا به هيپرکلسترولمی (1، 07/1، 19/1، 23/1)، هيپرتری‌گليسريدمی (1، 17/1، 49/1، 01/2)، پرفشاری خون (1، 22/1، 48/1، 69/1) و سندرم متابوليک (1، 68/1، 92/1، 25/2) مشاهده گرديد.

نتيجه‌گيری: يافته‌ها حاکی از ارتباط معکوس بين مصرف غلات کامل با سندرم متابوليک، پرفشاری خون و هيپرتری‌گليسريدمی هستند. هم‌چنين رابطه مثبتی بين مصرف بالای غلات تصفيه شده با عوامل خطرزای متابوليک مشاهده شد.

کلیدواژه‌های فارسی مقاله غلات كامل، غلات تصفيه شده، سندرم متابوليك، ديابت، عوامل خطرزاي قلبي- عروقي

عنوان انگلیسی
چکیده انگلیسی مقاله Background: Although dietary guidelines recommend increased intake of grain products to prevent chronic diseases, epidemiologic data regarding whole-grain intake associated with metabolic syndrome is sparse. This study was undertaken to evaluate the relationship between whole-grain intake, metabolic syndrome and metabolic risk factors in Tehran adults population.
Methods: In this cross-sectional study, 827 subjects aged 18-74 were randomly selected from participants of the Tehran Lipid and Glucose Study. Usual dietary intake was assessed using a semi-quantitative food frequency questionnaire and two 24-hour dietary recalls. BMI, FBS, blood pressure, hypertriglyceridemia, hypercholesterolemia, high LDL, low LDL, metabolic syndrome (according to ATP III guidelines) and hypertension (based on JNC VI) were assessed subjects were categorized on quartile cut-points of whole and refined grain intake.
Results: Mean (±SD) consumptions of whole- and refined grains were 93±29 and 201±57 g/d, respectively. Compared with subjects in the lower quartile category, those in the upper category of whole-grain intake had lower prevalence of metabolic risks. Conversely, those in the higher category of refined grain intake had higher prevalence of metabolic risk factors, except for diabetes. After controlling for confounders, a significant decreasing trend was observed for the risk of having hypertriglyceridemia [odds ratios among quartiles: 1.00,0.89, 0.74, 0.61, respectively], hypertension and metabolic syndrome. Higher consumption of refined grains were associated with higher risk of having hypercholestrolemia [1.00, 1.07, 1.19, 1.23), hypertriglyceridemia [1.00, 1.17, 1.49, 2.01), hypertension and metabolic syndrome.
Conclusion: Whole grain intake is inversely and refined grain intake is positively associated with the risk of developing metabolic syndrome. Recommendations to increase whole-grain intake may reduce the risk of developing metabolic syndrome.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله Whole-grain, Refined grain, Metabolic syndrome, Diabetes, Cardiovascular risk factors

نویسندگان مقاله 5444---5445---5446---5447---

نشانی اینترنتی http://ijdld.tums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-25-436&slc_lang=fa&sid=fa
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده General
نوع مقاله منتشر شده Research
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات