1382/2/11، جلد ۲، شماره ۱، صفحات ۳۱-۳۸

عنوان فارسی اختلالات هيپرليپيدمی در حوادث عروقی مغز در استان بوشهر: يک مطالعه آينده‏نگر
چکیده فارسی مقاله

مقدمه: برای دهها سال، نقش کاهش غلظت ليپيدهای سرم در پيشگيری از سکته مغزی در هاله‏ای از ابهام بوده است. اما نتايج کارآزمايي‎های آينده‏نگر جديد نشان داده است که مصرف پراواستاتين در کاهش رخداد سکته مغزی مؤثر است.
روشها: برای آشکار نمودن طيف اختلالات ليپوپروتئينی بيماران سکته مغزی در استان بوشهر طی دو مدت پنج ماهه در 204 بيمار دچار حوادث عروقی مغز(113 مذکر و 91 مؤنث) که به‎صورت متوالی که در بيمارستان دانشگاهی فاطمه زهرای بندر بوشهر بستری شده بودند، حداکثر تا 48 ساعت پس از وقوع حادثه عروقی مغز از لحاظ غلظت سرمی ليپيدها و ليپوپروتئين‏ها بررسی شدند.
يافته‎ها: 6/67% از بيماران در دهه‏های هفتم و هشتم زندگی قرار داشتند. براساس يافته‏های برش‎نگاری رايانه‎ای
(computed tomography) مغز، ميزان شيوع سکته مغزی با خونريزی (مجموع خونريزی درون‎مغزی و زيرعنکبوتيه)، سکته مغزی ايسکميک و يافته‏های غيراختصاصی به ترتيب 6/24، 4/31 و 25% بود. همچنين موارد حمله ايسکميک گذرا (transient ischemic attack)، 2/15% (31 مورد) بود. سابقه پرفشاری خون 5/57%، ديابت قندی 4/21% مصرف دخانيات 5/51% و وجود چاقی مرکزی در 8/35% از بيماران وجود داشت. کلسترول 200 ميلي‏گرم در دسي‏ليتر در 5/50%، تري‏گليسريد  150 ميلي‏گرم در دسي‏ليتر در 6/32% و HDL-C کمتر از 35 ميلي‏گرم در دسي‏ليتر در 4/28% از بيماران و LDL-C 130 ميلي‏گرم در دسي‏ليتر در 1/51% بيماران ديده شد. وجود سابقه مصرف دخانيات در مردان با کلسترول
LDL < 130 ميلي‏گرم در دسي‏ليتر همبستگی داشت.
نتيجه ‏گيری: اختلالات ليپوپروتئينی و غلظت غيرطبيعی ليپيدهای سرم در بيماران با حوادث عروقی مغز استان بوشهر، شيوع بالايی دارند.

کلیدواژه‌های فارسی مقاله سكتة مغزي، حوادث عروقي مغز، هيپركلسترولمي، ديابت قندي، چاقي تنه‏اي

عنوان انگلیسی HYPERLIPIDAEMIC DISORDERS AND CEREBROVASCULAR ACCIDENTS IN THE PROVINCE OF BUSHEHR: A PROSPECTIVE STUDY
چکیده انگلیسی مقاله Background: Diabetes mellitus, the most common metabolic disorder of childhood, has important physical and emotional complications; this urges the role of patient education and self-monitoring. Diabetes is costly since patients have to do several lab tests and spend a lot on treatment.
Methods: 150 patients with IDDM entered this cross-sectional study. The metabolic control and degree to which these patients were utilizing available facilities were determined and compared with same surveys from Germany, France, USA, Australia, and Saudi Arabia.
Results: 91.3% of patients had no glucometer thus were unable to do self-monitoring. HbA1C had been regularly determined in only 8.66%. Insulin therapy was improper or inadequate in 59.1%. The quality of metabolic control was significantly poorer than the other mentioned nations (P< 0.001).
Conclusion: The study advocates educational programs for diabetics. Complete insurance coverage and free weekly lab tests are also suggested.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله stroke, cerebrovascular accidents, hypercholesterolaemia, diabetes mellitus, abdominal obesity

نویسندگان مقاله 5601---5602---5603---5604---5605---5606---5607---

نشانی اینترنتی http://ijdld.tums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-25-474&slc_lang=fa&sid=fa
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده General
نوع مقاله منتشر شده Research
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات