مقدمه: اين مطالعه به منظور ارزيابی وا گردش استخوان با استفاده از شاخص های بيوشيميايی متابوليسم استخوان در افراد مبتلا به بيماری شريان کرونری انجام شد. روشها: دانسيته استخوان و استئوکلسين و کراس لپس سرم در 44 بيمار مبتلا به بيماری عروق کرونری و 30 فرد واجد آنژيوگرافی طبيعی اندازه گيری شد. يافته ها : تراکم معدنی فمور افراد مبتلا به بيماری عروق کرونری به طور معنی داری پايينتر از گروه کنترل بود (04/0=P) . شيوع استئوپروز استخوان فمور در مبتلايان به بيماری عروق کرونری 2/43% برآورد شد در حالی که اين ميزان در افراد سالم 8/14% بود (77 و14 -29/1 وCI 95%؛ 37/4 OR =،01/0=P ) .سطح سرمی استئوکلسين و کراس لپس با افزايش شدت بيماری عروق کرونری، افزايش داشت. بين شدت بيماری عروق کرونری و سطح سرمی استئوکلسين ارتباط مثبت و معنیدار يافت شد (320/0=r ، 008/0=P) . کراس لپس نيز با تعداد عروق درگير، ارتباط مشابهی نشان داد(268/0=r و02/0=P). در آناليز چند متغيره ( پس از تطابق سن ،جنس و نمايه توده بدنی )، شدت بيماری عروق کرونری به طور مستقل با سطح سرمی استئوکلسين در ارتباط بود (006/0=P). نتيجه گيری : بر اساس اين يافته ها چنين به نظر می رسد که احتمالا بيماری شريان کرونری و شدت آترواسکلروز به پيشگويی وضعيت متابوليسم استخوان کمک می کند . بنابراين ممکن است توصيه به ارزيابی دانسيته و واگردش استخوان در تشخيص زودهنگام و پيشگيری از استئوپروز و شکستگی در افراد مبتلا به بيماری عروق کرونری ارزشمند باشد . |