مقدمه: غلظتهای سيستميک CRP و IL-6 به عنوان فاکتورهايی شناخته شدهاند که میتوانند در شناسايی بيماریهای قلبی-عروقی و متابوليکی مورد توجه قرار گيرند و فعاليت بدنی موجب تغيير در سطح پلاسمايی آنها میگردد. در همين راستا هدف تحقيق حاضر بررسی تأثير فعاليت مقاومتی دايرهای بر مارکرهاي التهابی و مقاومت به انسولين بود. روشها: جهت انجام مطالعه تعداد 10 مرد جوان سالم (انحراف معيار± ميانگين؛ سن 8/1±9/22 سال؛ قد 4/8±8/179 سانتیمتر و وزن 7/5±6/68 کيلوگرم) به صورت داوطلبانه در اين مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها پس آشناسازی و تعيين 1-RM در يک جلسه فعاليت و يک جلسه کنترل شرکت نمودند. در جلسه فعاليت افراد با شدت 55% 1-RM و 3 ست با 15 تکرار و 2 دقيقه استراحت بين هر چرخه را اجرا نموده، قبل از فعاليت و سريعاً پس از فعاليت يک نمونه خوني گرفته شد و برای اندازهگيری گلوکز، انسولين، IL-6، IL-10 و hs-CRP مورد استفاده قرار گرفت. مقاومت به انسولين (IR) با استفاده از غلظت گلوکز و انسولين محاسبه گرديد. از آزمون تی وابسته برای مقايسه ميانگين دو جلسه استفاده شد. يافتهها: نتايج افزايش معنادار IL-6، IL-10 و IR را بلافاصله پس از فعاليت نشان داد (05/0>P) و hs-CRP پس از فعاليت افزايش معنیداری نداشت (05/0 نتيجهگيری: افزايش سايتوکاينهای ضد التهابی IL-6 و IL-10 و مقاومت به انسولين بلافاصله پس از فعاليت مقاومتی دايرهای به نظر میرسد که بعد از فعاليت و در دورههای ريکاوری موجب تحريک و بکارگيری منابع سوخت چربی و گليکوژن کبد گردد، و احتمال میرود تمرين مقاومتی موجب فعال سازی سازوکارهای کاهنده واکنشهاي التهابی بدن میباشد. |