از ديرباز عمل «اتانازي» يا «قتل ترحمآميز» در تاريخ زندگی بشر مطرح بوده است. پايان دادن به درد و رنج بيماران، با مشارکت عوامل درمان، مورد بحث و گفتوگوهای فراوانی بوده است و گروه بسياری با استدلال و استنادهای عقلی، فرهنگی، دينی و حرفهای به شدت با آن مخالفت نمودهاند و در مقابل گروه محدودی نيز از انجام اتانازی حمايت کردهاند و با آن موافق بودهاند. تحقيق و بررسی ديدگاههای هر دو گروه، توان درک واقعی و صحيح را قدرت میدهد و تصميمگيریهای منطقی را برای اراده و انتخابهای اخلاقی و حرفهای آسان میگرداند. رعايت استقلال فردی و حق انتخاب، کاهش درد و رنج و حفظ شأن و ارزش فرد از جمله دلايل موافقان اتانازی است و تقدس حيات، عدم قطعيت کلينيکی و امکان بهبودی، امکان سوء استفاده و تخريب رابطهی پزشک و بيمار بخشی از دلايل مخالفان اتانازی است. از جمعبندی و بررسی نظرات و ديدگاههای هر دو گروه بهنظر میرسد اتانازی از ابعاد مختلف عقلی، حرفهای، اجتماعی و فرهنگی نمیتواند رفتاری قابل قبول، منطقی و پسنديده باشد و توسعه، افزايش و قانونی نمودن آن، آسيبها و آفتهای زيادی را از جهات و زوايای مختلف به همراه دارد، بنابراين رفتاری غيرحرفهای و غيراخلاقی بهشمار میآيد. |