جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای ابوالقاسمی

ناریا ابوالقاسمی، عفت السادات مرقاتی خویی، محمدحسین تقدیسی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده

زمینه و هدف:  تربیت جنسی کودکان در بستر خانواده و محیط مدرسه همواره مورد توجه و بحث بوده است. آموزش جنسی مساله‌ایی پیچیده در فرهنگ هر جامعه‌ایی است. نقش مدرسه و معلم در آموزش و توسعه  سلامت جنسی در جوامع محافظه‌کار کم رنگ می‌باشد. هدف از این مقاله تبیین عقاید، باورها، ارزش‌ها و هنجارهای تربیت جنسی از دیدگاه‌ مربیان بهداشت مدارس ابتدایی است.

روش کار: این مطالعه از نوع کیفی با استفاده از رویکرد جامعه‌نگر، طراحی گردید. نمونه‌ها به روش مبتنی بر هدف و داوطلبانه انتخاب شدند. با استفاده از تکنیک بحث گروهی متمرکز  اطلاعات طی 4 جلسه جمع آوری شد. داده‌ها به ‌روش موضوعی و تئوری پایه تجزیه و تحلیل گردید. 

نتایج: در سه حیطه اصلی دسته بندی شدند: 1) نقش سازمانی: 2) ساختار نهادها 3)ویژگی‌های فردی. مفاهیم توصیف کننده نقش سازمانی عبارتند از: سیاست‌گذاری و فرهنگ سازمانی؛ مفاهیم توصیف کننده ساختار نهادها عبارتند از: نهاد‌ آموزشی و نهاد خانواده و در حیطه ویژگی‌های فردی زیست شناسی، ذات و غریزه، جنسیت و شخصیت کنجکاو توصیف شد. سیاست‌‌گذاری در چارچوب  سازمان به شکل سیاست محدود کننده عملکرد آن‌ها و فرهنگ سکوت حاکم بر سازمان است. خانواده بعنوان یک تعیین کننده مطرح است که با قدرت تصمیم‌گیری و عدم آمادگی در ارائه تربیت جنسی بر دیدگاه‌ و عملکرد این مربیان تأثیر دارد. در نهاد آموزشی دیدگاه و عملکرد مربیان در یک سیستم پیچیده آگاهی، تسهیلات و تعاملات تحت تأثیر قرار می‌گیرد. دیدگاه مربیان در پدیده مورد مطالعه در تغییرات زیست شناختی شکل گرفته است. ادراکات این مربیان با پذیرفتن فطرت جنسی در انسان، ساختارگرایی اجتماعی را تأیید نمی‌کند. 

نتیجه‌گیری: از دیدگاه شرکت کنندگان نهاد خانواده و مدرسه اهمیت زیادی در تربیت جنسی کودکان داشتند. اگر‌چه این دو نهاد مهم شناخته شدند اما  مربیان شرکت کننده در این مطالعه  توانمندی کافی برای توسعه و استفاده از این نهادها در دستیابی به تربیت جنسی کودکان را نداشتند. سیاست‌ها، منابع محدود آموزشی و ساختار فرهنگی خانواده از عوامل بازدارنده در مدیریت رفتارهای جنسی کودکان در مدرسه شناسایی شد. از دیدگاه مربیان بهداشت مدارس اولویت‌های تربیت جنسی دانش‌آموزان عبارتند از: تغییر فرهنگ در سطح سازمان و نهادها برای تربیت جنسی در مدارس، دستورالعمل اجرایی مشخص برای این آموزش‌ها، تأمین منابع آموزشی، افزایش دانش و مهارت مربیان مدارس برای مدیریت رفتارهای جنسی دانش آموزان


ناریا ابوالقاسمی، عفت السادات مرقاتی خویی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه وهدف: متغیرهای جمعیت‌شناختی، فیزیکی، اجتماعی و روانی پدیده شیردهی و مداومت تغذیه با شیر مادر را پیچیده می‌سازد. با وجود گستردگی برنامه‌های آموزشی و ترویج تغذیه با شیر مادر، هنوز این سؤال که چرا برنامه‌ها پیشرفت چشمگیری نداشته بی‌جواب مانده است. شیردهی پدیده‌ای در آمیخته با فرهنگ و بستر نظریه های بومی است بنابراین شناسایی عوامل موثر آن از دیدگاه عوامل کلیدی می‌تواند در پاسخ به سؤالات سیستم بهداشتی ضروری باشد.

روش کار: در این مطالعه کیفی با استفاده از مصاحبه گروهی داده‌ها از 35 نفر از پرسنل بهداشت و درمان در طول مدت 4 روز به کمک یک راهنمای مصاحبه با سری سوالات باز جمع‌آوری شد. نمونه‌ها به روش هدفمند از پرسنل بهداشتی درمانی شرکت کننده در کارگاه ترویج تغذیه با شیر مادر انتخاب شدند.

نتایج: تعیین‌کننده‌های ترویج تغذیه با شیر مادر در دو حیطه اصلی: 1- ادراکات مردمی از پدیده شیردهی2- روش های ترویج، دسته‌بندی شد. مفاهیم اصلی که ساختار این دو حیطه و چگونگی ارتباط آن‌ها را توصیف می‌کنند عبارتند از: ادراکات مردمی که با  اعتقادات، دموگرافی، پایه های نظری بومی و متغیرهای اجتماعی توصیف شد و روش‌های ترویج که با عملکرد در بستر فرهنگی- اجتماعی، سیاست‌ها، تعاملات و مهارت‌ها توصیف شد.

نتیجه‌گیری: از دیدگاه شرکت کنندگان ادراکات مردمی به علت ساختار مبتنی بر کج فهمی‌ها می‌تواند یکی از مهم‌ترین تعیین‌کننده‌ها در موفقیت یا شکست ترویج شیر مادر باشد. یافته‌های این مطالعه تأیید می‌کند که ادراکات مردمی عمیقاً تحت تأثیر دموگرافی، نظریه‌های بومی و متغیرهای اجتماعی است. این یافته‌ها در حیطه روش‌های ترویج، موانع تأثیرگذار در ترویج شیر مادر را در بستر فرهنگی اجتماعی توصیف می‌کند. این بستر بر روی اعتقادات، باورها و نظریه‌های بومی ساخته شده است. شرکت‌کنندگان عوامل کمک‌کننده در این بستر برای ترویج یا منع شیردهی را تعیین کردند، این تعیین‌کننده ها بر اثرات سیاست‌گذاری در حوزه شیردهی، عملکرد کارکنان بهداشتی مبتنی بر مهارت‌های آن‌ها در ترویج و برقراری ارتباط صحیح و مؤثر با مادران تأکید دارد. یافته های ما باورهای غلط، بیماری‌های مادر و کودک، سزارین، شاغل بودن مادر را از عوامل بازدارنده ترویج تغذیه با شیر مادر در جامعه دانسته و پزشکان اطفال و متخصصین زنان، کارکنان بهداشت و درمان را از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر این بستر می‌داند. در جهت دیگر مطالعات، یافته‌های این مطالعه پیشنهاد می‌کند که امر شیردهی و مداومت در تغذیه با شیر مادر پدیده ای مبتنی بر تنوع فرهنگ ها و ساختار اجتماعی است که علاوه بر اجرای برنامه‌های ارتقا شیردهی نیاز به استخراج متغیرها و تعیین‌کننده‌های بومی دارد.


عفت السادات مرقاتی خویی، ناریا ابوالقاسمی، محمد حسین تقدیسی،
دوره 11، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: سلامت جنسی کودکان مبحث دشواری ‌ است که اغلب به روش تفهیمی با آن برخورد نمی ‌ شود . اهمیت تربیت جنسی کودکان در دنیا پذیرفته شده است. هدف از ا ی ن مقاله توصیف مفهوم سلامت جنسی کودکان از دیدگاه خانواده، شناسایی ارزش ‌ ها و هنجارهای تربیت جنسی کودکان و ت عیین اولویت ‌ های تربیت جنسی از دیدگاه این والدین است.

  روش کار: ا ی ن مطالعه از نوع ک ی ف ی است. نمونه ‌ ها به روش هدفمند از والدین دانش ‌ آموزا ن منطقه پنج آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از تکنیک مصاحبه ‌ های گروهی و بحث متمرکز جمع آور ی شد. داده ها به ‌ روش موضوع ی و محتوایی تجز ی ه و تحل ی ل شد.

  نتایج : ی افته ها در سه ح ی طه اصل ی دسته بند ی شدند: 1) مدیریت خانواده 2) نقش مدرسه 3) چارچوب مذهب و سنت

  نتیجه گیری : اکثریت شرکت ‌ کنندگان درتوص ی ف مفهوم سلامت جنسی کودکان بروز رفتار جنسی را شاخص سلامت نمی ‌ دانستند . در مدیریت رفتارهای جنسی کودکانشان سیاست ‌ های خانوادگی خود را اجرا می ‌ کردند در بیشتر خانواده ‌ ها به علت تعارض بروز رفتار جنسی کودک با ارزش ‌ های سنتی خانواده، فرهنگ اغماض و سکوت در مدیریت رفتارهای کودکان به هنجار تبدیل شده است. در شناسایی اولویت ‌ های تربیت جنسی کودکان بیش ترین کمبود در بعد تعامل پیش ب رنده بین خانه و مدرسه است. بدین معنا که تعارض ارزش ‌ ها، نرم و اختلاف سلایق این دو نهاد به چالش گذاش ته نشده است که خود باعث اعمال ارزش ‌ های داخلی در سیستم تربیتی کودکان می ‌ شود . آماده ‌ سازی والدین برای اقدامات مناسب در تربیت جنسی کودکان مهم ‌ ترین اولویت این والدین است.


عفت السادات مرقاتی خویی، نرگس حسینی نیا، نسیم ابوالقاسمی، ساناز امتی، فرشته گلشنی، علیرضا بیات،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: در هم آمیختگی بیماری اعتیاد و نوع مواد مصرفی با شکل گیری و بروز رفتارهای مخاطره آمیز جنسی، در دنیا نشان داده شده است. اما حساسیت حوزه سلامت جنسی در برخی جوامع مانند ایران، مطالعه و ارزیابی رفتارهای جنسی را با چالش روبرو می کند. این چالش ها به ویژه در جمعیت با بیماری اعتیاد، سنجش و شناسایی رفتارهای پرخطر را محدود کرده است. بنابراین تدوین مقیاسی برای سنجش رفتارهای پرخطر با یک ابزار بومی و تعیین اعتبار و ساختار عاملی آن یکی از راهبردهای ضروری به نظر می رسید.

روش کار:  پس از بررسی ابزارهای منتشر شده و در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران، ابزار غربال گری رفتارهای مخاطره آمیز Sex and Drug History Form (SDHF) به فارسی برگردانده شد. مراجعان (107 نفر) کلینیک سلامت جنسی مرکز ملی مطالعات اعتیاد به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسشنامه توسط مصاحبه گران تعلیم دیده تکمیل شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.

نتایج: ضریب اعتبار ابزار بر پایه آلفای کرونباخ برابر با 87/0 به دست آمد. یافته­های تحلیل عاملی اکتشافی با روش مولفه­های اصلی نشان داد پرسشنامه غربال گری Sex and Drug Screening Scale(SDSS) می تواند 6/78% واریانس کل را در دو حوزه جنسی و مصرف مواد تبیین کند. همچنین پرسشنامه اولیه با 3 خرده مقیاس به 6 خرده مقیاس تغییر یافت.

نتیجه گیری: از آنجا که بیماری اعتیاد و سوء مصرف مواد می تواند به گونه های مختلف رفتارهای جنسی سالم و مخاطره آمیز را متاثر کند، لذا ابزار معرفی شده در این مطالعه شناسایی نمای کلی افراد در حوزه رفتارهای جنسی شان در برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی درمان­های اعتیاد را میسر می سازد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb