4 نتیجه برای اساسی
کوروش هلاکویی، حمیدرضا صادقی پور رودسری، حمیده پیشوا، زهرا پناهنده، پریسا اساسی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی (مقطعی)، پایش رشد 1642 کودک 5-0 سال در 94 روستای دارای خانه بهداشت تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی اسلامشهر، ری و قم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و با استفاده از پرونده خانوار جمع آوری شد. شاخص های وزن بایسته برای سن، جهت سنجش کم وزنی، وزن بایسته برای قد، جهت سنجش لاغری و قد بایسته برای سن جهت سنجش از رشد بازمانده با استفاده از معیار Z جهت بررسی وضعیت تغذیه کودکان بکار برده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد 5.4% از کودکان دچار کم وزنی بودند (1.6%، 4.4% و 6.6% بترتیب در اسلامشهر، شهرستان ری و قم). همچنین 4.5% از کودکان دچار لاغری بودند (6.3%، 2.2% و 5% بترتیب در اسلامشهر، شهرستان ری و قم) و 24.4% از کودکان دچار از رشد بازماندگی بودند (11.5%، 19.1% و 28.6% بترتیب در اسلامشهر، شهرستان ری و قم). در مورد متغیرهای مستقل و میزان سوء تغذیه، بین کم وزنی با دفعاتی که منحنی رشد افت داشته (P=0.01)، دفعات ثابت ماندن منحنی رشد (P=0.003)، رتبه تولد (P=0.009)، مدت زمان تغذیه با شیر مادر (P=0.0005) و مدت زمان تغذیه انحصاری با شیر مادر (P=0.005) در کودکان تحت مطالعه در قم ارتباط معنی دار آماری وجود دارد.
رویا دستجردی، حسن افتخار اردبیلی، ابوالقاسم پوررضا، نازیلا اساسی، بنفشه گلستان،
دوره 2، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده
کشور ایران در مرحله گذر اپیدمیولوژیک (Epidemiological transition) بیماری ها قرار دارد. تغییر در شیوه زندگی منجر به افزایش بیماری های مزمن بخصوص بیماری های قلبی و عروقی، دیابت و پوکی استخوان شده است. بیماری های فوق عمدتا در زمینه بی تحرکی و تغذیه نامناسب رخ می دهند. در گزارش USDHHS 2000 Healthy people 2010 افزایش فعالیت فیزیکی در جوانان در صدر اولویت های بهداشتی قرار گرفته است زیرا یک نوجوان تمایل دارد سطح فعالیت فیزیکی خود را تا بزرگسالی حفظ کند و شیوه زندگی اساسا در این دوران شکل می گیرد. در ایران مطالعه ای در زمینه اندازه گیری میزان فعالیت فیزیکی دختران و فرآیند تصمیم گیری (مراحلی که بیان کننده وضعیت تصمیم گیری و اقدام بعمل در مسیر تغییر شیوه زندگی است) انجام نشده است. در این مطالعه که به روش مقطعی انجام شده 457 دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران از 4 گروه دبیرستان دولتی، دبیرستان غیر انتفاعی، هنرستان و کارودانش دولتی و هنرستان و کارودانش غیر انتفاعی به روش (Proportional to size) و بصورت خوشه ای (Cluster sampling) انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی با تکمیل یک پرسشنامه توسط دانش آموزان صورت گرفت و متغیرهای مورد نظر: سن، تحصیلات پدر و مادر، رده تحصیلی، نوع مدرسه (براساس مدارس چهارگانه)، فعالیت فیزیکی در محیط کار (مدرسه)، فعالیت های ورزشی، فعالیت فیزیکی در اوقات فراغت، فرآیند تصمیم گیری، میزان ساعات اختصاص یافته در هفته به فعالیت های نشسته (دیدن تلویزیون، کار با کامپیوتر، انجام تکالیف مدرسه)، موانع و محرک های انجام فعالیت، آگاهی، نگرش و فعالیت های شایع در اوقات فراغت بودند. نتایج نشان داد میزان امتیاز فعالیت بدنی در محیط کار (مدرسه) بطور متوسط 2.21 بود که از حداقل امتیاز قابل قبول برای فعالیت که 2.75 است بطور معنی داری کمتر است (P<0.001). میزان متوسط امتیاز فعالیت های ورزشی 2.73 بود (که از حداقل امتیاز قابل قبول 2.33 بطور معنی داری بیشتر است (P<0.001) و میزان متوسط امتیاز فعالیت بدنی در اوقات فراغت 2.5 بود (که از حداقل امتیاز قابل قبول که 2.5 است تفاوت معنی داری ندارد). حداکثر تمام امتیازات 5 است. از جهت فرآیند تصمیم گیری 58.6% دانش آموزان در مرحله قبل از قصد (Pre-contemplation) و مرحله قصد (Contemplation) و 24.7% در مرحله عمل (Action) و نگهداری (Maintenance) بودند. عوامل موثر بر فعالیت موارد زیر بودند: الف) موانع: 1) نداشتن وقت کافی 2) نبودن یک دوست بعنوان همراه 3) نبودن مکان مناسب در نزدیکی محل سکونت 4) بی حوصلگی. ب) محرک ها: 1) علاقه شخصی 2) تمایل به کاهش وزن 3) همراهی با دوستان 4) حمایت والدین.
محمدرضا شیدفر، داود شجاعی زاده، مصطفی حسینی، نازیلا اساسی، فرشته مجلسی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
انتظار می رود بیماری ایسکمی قلبی عامل حدود 40% مرگها و در راس 15 علت بار جهانی بیماری ها در سال 2020 باشد. آنژین صدری ناپایدار یکی از خطرناکترین حالات ایسکمی قلبی است. باتوجه به رابطه میان سبک زندگی و این بیماری، تعدیل سبک زندگی عامل مهمی در بهبود پیش آگهی آن است. آموزش بهداشت باید ضمن ارائه آگاهی لازم درباره عوامل خطر قابل تغییر، نگرش بیماران را به نحوی تغییر دهد که رفتارهای ارتقا دهنده سلامتی را در پیش گیرند. آگاهی از میزان اطلاعات و وضعیت نگرش و سبک زندگی بیماران برای برنامه ریزی آموزش بهداشتی در این زمینه ضروری است. این مطالعه به روش توصیفی برای بررسی میزان آگاهی، وضعیت نگرش و سبک زندگی این بیماران در دو بیمارستان اصلی دانشگاهی شهر مشهد بر روی 180 بیمار با استفاده از Sequential sampling انجام شده است. شرکت کنندگان به 82 سوال پرسشنامه پاسخ دادند. یافته ها بر پایین بودن سطح کلی آگاهی درباره نقش قلب، علل بیماری، درمان ها، اجزاء تبعیت از پزشک و رفتارهای زیان بار و مشدد درد قلبی دلالت دارند. در این میان 80% افراد از استرس بعنوان عامل خطر بیماری قلبی نام می برند. نگرش افراد در زمینه درک شدت بیماری و حساسیت فردی برای ابتلا مجدد و میزان کنترل شخصی بر سلامتی نسبتا پایین است. موانع مهم انجام رفتار بهداشتی، فقدان کلاس های آموزشی، غیرقابل تحمل بودن هزینه خدمات درمانی و موانع خانوادگی می باشد. این پژوهش، لزوم آموزش به بیمار توسط کارکنان مراقبت های بهداشتی، توجه پزشکان به باورهای بیماران خود و ارائه توصیه های دقیق و برنامه ریزی شده به ایشان را مورد تاکید قرار می دهد.
حمیده سلیم زاده، حسن افتخار، نازیلا اساسی، مجتبی سالاری فر، احمدرضا درستی،
دوره 2، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
باتوجه به اینکه انتخاب و حفظ رفتارهای تغذیه ای سالم، یکی از عوامل مهم در پیشگیری از بیماری های قلبی و عروقی می باشد، این پژوهش بمنظور بررسی عوامل خطر تغذیه ای و ارتباط آنها با بیماری ایسکمی قلبی انجام شد. مطالعات بصورت مورد-شاهدی، در پاییز 1382 و در مرکز قلب تهران و بیمارستان قلب شهید رجایی تهران انجام گردید. تعداد 100 نفر بیمار ایسکمی قلبی و 100 نفر از افراد سالم، به تایید متخصص قلب بعنوان شاهد وارد مطالعه شدند. اطلاعات تغذیه ای از طریق پرسشنامه تکرر مواد غذایی گردآوری شد و برخی عوامل خطرساز مهم مثل فشار خون، هایپرلیپیدمی (چربی خون بالا)، دیابت، شاخص توده بدنی و فعالیت فیزیکی نیز بررسی شدند. بیماری ایسکمی قلب با مصرف چربی، روغن های جامد و هیدروژنه رابطه مستقیم و با مصرف میوه و سبزی رابطه معکوس داشت (P<0.001) عوامل خطر تغذیه ای در گروه بیماران مصرف کم ماهی و استفاده زیاد از غذاهای سرخ شده بود، که بترتیب خطر بیماری را 13.96 و 54.65 بار افزایش می دادند. داشتن رژیم غذایی پرچرب و کم فیبر در گروه بیماران، خطر بیماری قلبی را در حدود 20 برابر افزایش داد. عوامل خطر تغذیه ای عمده در این مطالعه عبارت بودند از: مصرف کم میوه، سبزی و ماهی و مصرف کمتر روغن های مایع، درحالیکه روغن های هیدروژنه که حاوی اسیدهای چرب نامطلوبند، منبع اصلی چربی در رژیم غذایی بیماران بودند. بنابراین اجرای برنامه های آموزشی جامعه محور برای ارتقای تغذیه سالم و بهداشتی ضروری بنظر می رسد.