26 نتیجه برای اکبری
فریبا یوسفی مجد، حسن افتخار اردبیلی، فیض الله اکبری حقیقی، حجت زراعتی،
دوره 1، شماره 4 - ( 4-1382 )
چکیده
IUD در پیشگیری از بارداری بسیار موثر است، ارزان ترین وسیله پیشگیری به مدت طولانی بوده و بلافاصله بعد از گذاردن باعث پیشگیری می شود و می توان آن را به عنوان یک کنتراسپتیو اضطراری بکار برد. این تحقیق یک مطالعه مقطعی است که به منظور بررسی عوامل اثر گذار بر قطع استفاده از IUD و احتمال بقای آن در 341 زن که در سال 1377 در ارومیه IUD گذارده بودند انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بیش از 50 درصد IUDها در سه سال اول در آورده شده بودند. بقای یک ساله IUD در این منطقه 62% و بقای سه ساله تنها 42% می باشد. در 87.4% موارد علت خارج ساختن IUD عارضه بوده است (P=0.000) عامل گذارنده IUD با قطع استفاده از وسیله، ارتباط معنی داری را نشان داد (P=0.009). وقتی عامل گذارنده IUD ماما بوده، 62.5% زنان آن را در کمتر از 2 سال درآورده بودند ولی وقتی عامل گذارنده پزشک بود این میزان به حدود 46% رسیده است. مهمترین عوارض مشاهده شده عبارت بودند از: خونریزی 28.7%، درد 27.3% و عفونت دستگاه تناسلی 18.5%، بیشترین میزان درآوردن IUD در شش ماه اول (35.8%) اتفاق افتاده است. در صورت معاینه کامل و مشاوره صحیح در موقع گذاردن IUD و دقت در انتخاب داوطلب می توان از بروز بسیاری از عوارض پیشگیری نموده و طول مدت استفاده از وسیله فوق الذکر را افزایش داد.
علی محمدی، حسن افتخار اردبیلی، فیض الله اکبری حقیقی، محمود محمودی، ابوالقاسم پوررضا،
دوره 2، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده
سنجش کیفیت خدمات پیش شرط اساسی برای بهبود کیفیت است. انتظارات و ادراک بیماران از کیفیت خدمات در انتخاب بیمارستان، وفاداری آنها به سازمان و قصد خرید مجدد نقش مهمی دارد. تا نیازهای کیفیت مشخص نگردند خدمات اصلاح نمی شود. مطالعات نشان می دهند مشتریان به لحاظ تماس نزدیک با ارائه دهنگان خدمت و مشارکت در فرایند خدمت در موقعیت مناسبی برای سنجش کیفیت خدمات هستند. لذا این مطالعه بمنظور سنجش کیفیت خدمات براساس انتظارات و ادراک بیماران در بیمارستان های زنجان صورت گرفت. تحقیق بصورت مقطعی (Cross-sectional) انجام پذیرفت و ابزار سروکوال SERVQUAL استفاده شد. برای بررسی پایایی و قابلیت اطمینان ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. از لحاظ پایایی و همبستگی درونی عبارات پرسشنامه در شش بعد کیفیت خدمات ضریب آلفا 0.94 بود. توانایی پزشکان و کارکنان بیمارستان در ایجاد اعتماد و اطمینان در مشتری و داشتن مهارت و صلاحیت حرفه ای کافی مهمترین بعد کیفیت خدمات ارزیابی شد (SQ=-1.30) تفاوت بین میانگین انتظارات و ادراک در همه ابعاد از نظر آماری معنی دار بود. حادترین مساله پیش روی بیمارستان ها توانایی پزشکان و کارکنان بیمارستان برای ایجاد اطمینان، جلب اعتماد بیماران و تواضع و مهارت حرفه ای کافی آنهاست. توصیه می شود که پزشکان بطور کامل شرایط بیماری را به بیماران شرح دهند و پزشکان و کارکنان در ارائه خدمات درمانی شئونات انسانی را رعایت نمایند و به دانش روز مجهز باشند.
محمد عرب، فیض الله اکبری، محمود محمودی، ابراهیم صدقیانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
همه ساله دولت، مردم و سازمان های بیمه گر هزینه های بسیاری را در بخش بهداشت و درمان جامعه متقبل می شوند و انتظار دارند که در مقابل این سرمایه گذاری عظیم، بازده خدمات و فعالیت های بیمارستانی مطلوب و موثر باشد و منابع و امکانات این بخش به بهترین نحو مورد بهره برداری قرار گیرد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر روش های مدیریت روسای بیمارستان های عمومی-دولتی ایران بر روی شاخص های عملکردی آن بیمارستان می باشد. این مطالعه بصورت توصیفی-تحلیلی انجام گردیده و اطلاعات بصورت مقطعی جمع آوری شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه بیمارستان های عمومی-دولتی ایران بوده که تعداد آنان 355 بیمارستان می باشد. باتوجه به یکسان بودن ساختار سازمانی بیمارستان هایی که از نظر تخت بیمارستانی مشابه هستند بیمارستان های مذکور برحسب تعداد تخت به سه رده بزرگ (بالاتر از 400 تخت) متوسط (بین 200 تا 400 تخت) و کوچک (کمتر از 200 تخت) تقسیم شده است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. پرسشنامه شامل سوالات مربوط به شاخص های عملکردی و سوالات اختصاصی پیرامون روش های مدیریت می باشد. در این پژوهش از شیوه های چهارگانه مدیریت پیشنهادی توسط رنسیس لایکرت استفاده شده است. یافته های پژوهش تاثیر شیوه های مدیریتی اعمال شده از طرف روسای بیمارستان های عمومی-دولتی بر روی میزان افزایش یا کاهش هریک از شاخص های عملکردی بیمارستان های مذکور را نشان می دهد. نتیجه مطالعه حاکی است که شیوه مدیریت مشارکتی بیش از 3 شیوه دیگر مورد استفاده قرار گرفته و در بهبود شاخص های بیمارستانی اثر مثبت داشته است.
ابراهیم جعفری پویان، فیض الله اکبری حقیقی، محمود محمودی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
بدون شک موفقیت هر سازمانی در گرو وجود یک نظام ارزشیابی و نظارت کارآمد و با کفایت است. در واقع ارزشیابی یکی از مهمترین عناصر فرآیند مدیریتی را تشکیل می دهد و فقدان یک سازوکار ارزشیابی موثر در یک بیمارستان، به لحاظ اهمیت بالای این سازمان، نه تنها به افزایش هزینه های درمانی خواهد انجامید، بلکه بخاطر غفلت در ارائه صحیح مراقبت، سلامت کل جامعه را نیز به مخاطره خواهد انداخت. لذا با عنایت به اهمیت فرایند ارزشیابی و تاثیر آن در بهبود عملکرد بیمارستان، پژوهش حاضر به بررسی سطح ادراک و انتظار مدیران و هیات تصمیم گیری بیمارستان های استان همدان از نظر ارزشیابی بیمارستان ها و تعیین شکاف موجود پرداخته است. مشخصات پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی (Applied) بوده که به روش مقطعی (Cross-sectional) انجام گرفته است. جامعه آماری آن شامل روسا، مدیران و اعضای هیات تصمیم گیری بیمارستان ها می باشد. حجم نمونه برابر با کل جامعه پژوهش به تعداد 200 نفر است که به روش سرشماری (Census) تعیین شده است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: مهمترین یافته های این پژوهش عبارتند از: طبق نظر مدیران و هیات تصمیم گیری در نظام فعلی ارزشیابی بیمارستان ها بیشترین توجه به مولفه «ارزش های متعالی و ضوابط» صورت گرفته است (یعنی بیشترین میانگین امتیاز ادراک (3.63) گروه مورد پژوهش از مولفه های نظام ارزشیابی به این مولفه مربوط بوده است). درحالیکه به نظر این گروه در یک نظام ارزشیابی مطلوب بیشترین توجه باید به مولفه «رضایت بیماران» معطوف گردد (یعنی بیشترین میانگین امتیاز انتظار گروه مورد پژوهش از مولفه ها برابر با 4.48 و به این مولفه مربوط بوده است). تمام تفاوت های بین ادراک و انتظار گروه مورد پژوهش از مولفه های مورد بررسی نظام ارزشیابی معنی دار (P<0.001) بوده است. بیشترین درصد شکاف بین ادراک و انتظار گروه از مولفه های ارزشیابی به مولفه «رضایت کارکنان» در حدود 56% و کمترین درصد به مولفه «ارزش ها و ضوابط» در حدود 11.6%، مربوط بوده است.
فیض اله اکبری ، مصطفی حسینی ، محمد عرب ، نیره چوزوکلی ،
دوره 4، شماره 3 - ( 3-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش روزافزون هزینه های بهداشتی و درمانی، مساله بهره وری و استفاده بهینه از منابع موجود، امروزه پدیده مشتری گرایی بیش از پیش مهم جلوه می کند. یکی از روشهای ارزشیابی عملکرد و کیفیت خدمات بیمارستانی، ارزیابی رضایتمندی مشتریان یا بیماران بستری به عنوان استفاده کنندگان اصلی خدمات است که از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. این مطالعه به صورت مقطعی، توصیفی.و تحلیلی است وبا هدف تعیین عوامل موثر بر رضایت بیماران انجام شده است.
روش کار: جامعه پژوهشی تعداد 400 بیمار بستری است که به طور تصادفی انتخاب شده و به هنگام ترخیص در مصاحبه شرکت نموده اند. در این مطالعه، با استفاده از آنالیزهای تک متغیره که تاثیر یک عامل را بر میزان رضایتمندی بیماران، مورد مطالعه قرار میدهد، به بررسی عوامل موثر بر رضایتمندی بیماران پرداخته شد.
نتایج: نتایج نشان داد که از بین 13 متغیر مورد پژوهش، 9 متغیر مهم (سن، تحصیلات، تاهل، شغل، بیمارستانهای مختلف، نوع بیمارستان(تخصصی، غیر تخصصی)، بخش بستری، هزینه پرداختی و شیوه پرداخت)، ارتباط آماری معنی داری با رضایتمندی بیماران دارند که پس از انجام رگرسیون لجستیک گام به گام، مشخص گردید که 5 متغیر (تاهل، تحصیلات، نوع بیمارستان، بخش بستری و هزینه پرداختی)، تاثیر قویتری بر رضایت بیمار دارند.
نتیجه گیری: استفاده از یافته های پژوهشی در جهت شناخت ضعف ها و نارسایی های موجود و اتخاذ تصمیم مناسب جهت بهینه سازی خدمات بیمارستانی و در نهایت جلب رضایت مشتریان به مدیران ارشد نظام سلامت و مسولین بیمارستانها توصیه می گردد.
محمد عرب ، مریم تاجور ، فیض اله اکبری ، حجت اله زراعتی ،
دوره 4، شماره 3 - ( 3-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: وظیفه هدایت و رهبری کارکنان بیمارستان توسط روسا و مدیران، از وظایف کلیدی و مهم مدیریت به حساب می آید. هر مدیری در تعامل با کارکنان، به شیوه ای رفتار می کند که ممکن است با شیوه مدیر دیگر تفاوتهایی داشته باشد. به این نوع الگوهای رفتاری پایداری که مدیران هنگام کار کردن با دیگران آنها را به کار می برند "سبک رهبری" می گویند. هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی سبک های رهبری مدیران و روسای بیمارستانها می باشد و بررسی این موضوع که آیا مشخصات فردی روسا و مدیران و پرسنل بیمارستانها تاثیری بر نظر آنان در خصوص سبکهای رهبری اعمال شده در بیمارستانها دارد یا نه.
روش کار: این مطالعه، از نوع مطالعات مقطعی است که دارای دو بخش توصیفی و تحلیلی می باشد و در سال 1382 انجام شده است. جامعه پژوهشی، مدیران، روسا و کارکنان بیمارستانهای استان قم هستند که کلیه روسا و مدیران و 385 نفر از کارکنان، به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه های این پژوهش، بر اساس سبک های رهبری لیکرت تنظیم شده و سبک های رهبری را به چهار دسته: استبدادی- استثماری، استبدادی- خیرخواهانه، مشاوره ای و مشارکتی تقسیم می کند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون های آماری t تست، آنالیز واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است.
نتایج: سبک های رهبری روسا و مدیران بیمارستانها، بر اساس پاسخهای خودشان مشاوره ای است، ولی از نظر کارکنان، مدیران و روسا سبک استبدادی- خیر خواهانه را در تعامل با کارکنان اعمال می دارند. به عبارت دیگر، از دیدگاه کارکنان، روسا و مدیران در اداره بیمارستان نسبت به آنچه که خود معتقدند مشارکت کمتری با کارکنان به عمل می آورند. بین هیچ یک از مشخصات فردی روسا و مدیران شامل سن، جنس، نوع استخدام، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و مدت اشتغال تحت عنوان ریاست یا مدیریت بیمارستان و سبک رهبری آنان ارتباط آماری معنی داری مشاهده نگردید. (P>0.05). بین مشخصات فردی کارکنان که شامل سن، جنس، تاهل، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه خدمت آنان می باشد و نظر آنان در مورد سبک رهبری روسا و مدیران، ارتباط آماری معنی داری وجود دارد (جنس P=0.0001) (سن P=0.0007) (وضعیت تاهل P=0.0001) (میزان تحصیلات P=0.001) (رشته تحصیلی P=0.0001) (سابقه خدمت P=0.009)
نتیجه گیری: مشخصات فردی روسا و مدیران بیمارستانها روی سبک رهبری آنان تاثیری ندارد امام مشخصات فردی کارکنان روی نظرشان در خصوص سبک های رهبری مسولین بیمارستان تاثیر دارد
حجت رحمانی ، محمد عرب ، فیض اله اکبری ، حجت اله زراعتی ،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه در اغلب کشورها، بهداشت جامعه و چگونگی ارایه مراقبت های بهداشتی یک مساله اساسی به شمار می رود. بیمارستان مهمترین نهاد در زمینه ارایه خدمات بهداشتی و درمانی می باشد که نیازمند نیروی انسانی ماهر، تجهیزات ضروری و تسهیلات مناسب می باشد. اورژانس و بخش فوریت های پزشکی که وظیفه امداد رسانی و درمان سریع کلیه بیماران اورژانسی، مصدومان سوانح را بر عهده دارد، یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بیمارستان ها به حساب می آید. این مطالعه بررسی وضعیت ساختار، فرایندها و فعالیت های بخش اورژانس بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد. در این مطالعه ساختار عبارتست از مدیریت، نیروی انسانی، فضا، تسهیلات و تجهیزات، فرایندها شامل فرایندهای آموزشی بخش اورژانس و دستورالعمل های مختلف موجود در آن و فعالیت ها نیز شامل مجموعه وظایف بخش های اورژانس، در قبال پذیرش بیماران، انجام تریاژ و .. می باشد.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی (Cross-sectional) انجام گرفته است. در بخش توصیفی به بررسی مشخصات دموگرافیک سرپرستاران اورژانس و در بخش تحلیلی به بررسی رابطه بین متغیرهای وابسته با یکدیگر و همچنین رابطه متغیرهای مستقل با متغیرهای وابسته پرداخته است. جامعه آماری شامل بخش اورژانس بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران و حجم نمونه نیز تعداد 12 بیمارستان می باشد. داده ها از طریق مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه، مصاحبه با سرپرستاران بخش های اورژانس و نیز براساس دفاتر و اسناد موجود جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است.
نتایج: اکثر بخش های اورژانس بیمارستان ها از نظر شاخص مدیریت، فعالیت، فضا، تسهیلات و تجهیزات در وضعیت مطلوب و از نظر شاخص نیروی انسانی، فرایندهای آموزشی و دستورالعمل ها در وضعیت نامطلوب بسر می برند.
نتیجه گیری: بین مدیریت بخش اورژانس و شاخص فضا تسهیلات و تجهیزات رابطه مستقیم و معنادار از لحاظ آماری وجود دارد (p<0.05) و با بهبود مدیریت بخش اورژانس، در شاخص فضا، تسهیلات و تجهیزات نیز بهبود دیده می شود. همچنین بین نیروی انسانی بخش اورژانس و شاخص فعالیت ها نیز رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد (p<0.05)، بدین معنا که با بهبود شاخص نیروی انسانی در بخش های اورژانس، عملکرد این بخش ها نیز بهبود می یابد.
سید عباس متولیان، کورش هلاکویی نائینی، محمود محمودی، سید رضا مجدزاده، محمد اسماعیل اکبری،
دوره 5، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: در نظام های مراقبت و ثبت وقایع مرتبط با تندرستی، کم شماری پدیده ای رایج است. یکی از روش هایی که برای تعیین حساسیت نظام مراقبت یا ثبت در شناسایی موارد به کار می رود، روش صید-بازصید می باشد. هدف مطالعه حاضر تخمین تعداد موارد مرگ ناشی از حوادث ترافیکی با روش صید-بازصید با استفاده از داده های سه منبع پلیس، پزشکی قانونی و بیمارستان بوده است.
روش کار: به این منظور کلیه موارد مرگ ناشی از حوادث ترافیکی در محدوده شهرستان کرمان که در سال 1381 توسط پلیس، پزشکی قانونی و بیمارستان شهید باهنر ثبت شده بود، استخراج گردید. موارد مشترک بین فهرست ها براساس تشابه سه خصوصیت نام، نام خانوادگی و تاریخ تصادف شناسایی شدند و در نهایت داده ها با استفاده از روش صید-بازصید و مدل آماری Loglinear مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: درمجموع 471 مورد غیر تکراری مرگ ناشی حوادث ترافیکی از سه منبع شناسایی شدند. با روش صید-بازصید برآورد محافظه کارانه تعداد موارد مرگ حوادث ترافیکی در سال 1381 در شهرستان کرمان 596 نفر (حدود اطمینان 95%: 686-543) تخمین زده می شود. با در نظر گرفتن جمعیت شهرستان کرمان در سال 1381 که براساس برآورد مرکز آمارایران 644673 ذکر شده است، میزان مرگ ناشی از حوادث ترافیکی در شهرستان کرمان 92% هزار نفر (حدود اطمینان 95%: 107-84) برآورد می شود. به این ترتیب نسبت موارد مرگ حوادث ترافیکی ثبت شده در پلیس، پزشکی قانونی و بیمارستان شهید باهنر شهرستان کرمان به کل مرگ های تخمین زده شده به ترتیب 16%، 58% و 48% بوده است. مجموع موارد گزارش شده (471نفر) نیز حدود 79% کل موارد را شامل می شود.
نتیجه گیری : نتایج این مطالعه نشان می دهد که هیچ یک از منابع سه گانه پلیس، پزشکی قانونی و بیمارستان، به تنهایی و یا در مجموع، پوشش کاملی از موارد مرگ ناشی از حوادث ترافیکی نداشتند و استفاده از روش صید-بازصید می تواند به تخمین تعداد واقعی موارد کمک کند.
عبیدالله فرجی، ابوالقاسم پوررضا، مصطفی حسینی، محمد عرب، فیض الله اکبری،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: غنی سازی شغل، روشی است که برای افزایش رضایت و انگیزش شغلی کارمندان استفاده می شود. مدل ویژگیهای شغلی هاکمن و اولدهام (1976) بعنوان پایه ای برای تعداد زیادی از تلاش های غنی سازی شغل عمل می کند. هدف از این مطالعه، تعیین ارتباط ویژگیهای شغلی با رضایت شغلی در میان کارکنان بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1386 .
روش کار: نوع مطالعه مقطعی از نوع توصیفی - تحلیلی بود. محیط پژوهش 6 بیمارستان (دولتی و خصوصی) امام خمینی، دکتر شریعتی، بهارلو، ضیائیان، مدائن و آزادی بودند که همگی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار دارند. تعداد نمونه 400 نفر بود شامل 200 نفر کارمند (50 درصد)، 151 پرستار (38 درصد) و 49 پزشکی (12 درصد). روش نمونه گیری طبقه ای بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای دو بخشی بود که بخش اول آن مربوط به شناخت شغل و بخش دوم آن ناظر به رضایت شغلی بود. پایایی پرسشنامه با انجام Test - Retest و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تائید شد. (88/0 = r ). آزمونهای مورد استفاده برای تحلیل داده ها linear - by- linear و ordinal logistics regression analysis بودند.
نتایج: ارتباط معنی داری میان توان بالقوه انگیزشی (Motivational Potential Score=MPS) و اجزای آن (به جز بازخورد) با رضایت شغلی مشاهده شد (05/0P<) و ماهیت شغلی بیشترین تاثیر را روی رضایت شغلی داشت.
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که تمامی ویژگیهای شغلی(به جز بازخور روی رضایت شغلی تاثیر مثبت داشتند) . اگر چه محیط کاری نیاز به بازسازی دارد اما مهم این است که به این نکته توجه داشته باشیم که ویژگیهای شغلی نقش زیادی در تغییر سطح رضایت کارکنان دارند.
ابوالقاسم پوررضا، رقیه خبیری، محمد عرب، علی اکبری ساری، عباس رحیمی، آذر طل،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل موثر بر رفتار افراد در هنگام مواجهه با بیماری بسیار متفاوت است که شامل عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و بویژه هزینه های درمانی می باشد. با توجه به هزینه های روزافزون درمانی، نقش اقدام بیماران در کنترل مالی هزینه های درمان، سیر بهبودی و نیز عدم اطلاع کافی از رفتار افراد در اولین نقطه مواجهه با بیماری و به منظور سنجش تقاضای مردم در یک بستر تحقیقاتی مناسب، این مطالعه با هدف تحلیل رفتار درجستجوی درمان افراد در موارد بروز کسالت یا بیماری در ساکنان شهرتهران متشکل از کلیه اقشار و گروههای اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه که از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد و به روش مقطعی انجام شده است 1882 نفر از افراد ساکن در خانوارهای شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای آماری مجذور کای ، تست دقیق فیشر و رگرسیون لجستیک چندمتغیره در نرم افزار SPSS.13 استفاده شده است.
نتایج: 9/22% (431نفر) از افراد شرکت کننده در مطالعه ابتلا به یک یا دو مورد بیماری را در یک ماه گذشته گزارش کردند. آنالیزهای رگرسیون لجستیک چندمتغیره نشان داد که متغیرهای سن، جنس، وخامت بیماری، میزان تحصیلات و تأهل ارتباط آماری معنی داری با احتمال اقدام به درمان اعم از خوددرمانی یا جستجوی درمان از مرکز درمانی داشته اند. همچنین در زمینه احتمال مراجعه به یک مرکز درمانی مشخص شد که متغیرهای سن، جنس، وخامت بیماری، میزان درآمد، میزان تحصیلات، بعد خانوار و شیوه پرداخت از بقیه متغیرهاموثرتر بوده و معنی دار در مدل باقی ماندند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، بالا بردن سطح آگاهی جامعه در مورد اثرات سوء مصرف دارو و خوددرمانی، آموزش پزشکان و داروسازان، اصلاح نظام بیمه و ترویج بیمه همگانی به عنوان راهکارهایی مناسب جهت بهبود الگوی مصرف خدمات سلامتی توصیه می شود.
احسان تیموزاده، آرش رشیدیان، محمد عرب، علی اکبری ساری، محمد قاسمی،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: پرستاران با ارایه بیشترین خدمات مستقیم به بیماران نقش انکارناپذیری در ارتقای کیفیت مراقبت و درمان دارند.در این میان خشونت شغلی به عنوان یکی از عوامل مهم در کاهش کیفیت زندگی کاری و میزان رضایتمندی پرستاران بر کیفیت مراقبت از بیماران، رضایتمندی پرستاران و بیماران، بهره وری و کارایی پرستاران و بیمارستان ها تأثیر می گذارد. از این رو با توجه به اهمیت موضوع و اثرات آن، در این مطالعه پس از ترجمه و معتبرسازی ابزار اندازه گیری خشونت در بخش سلامت میزان مواجهات خشونت بار روانی پرستاران در یک بیمارستان آموزشی بزرگ اندازه گیری گردید.
روش کار: این مطالعه به روش مقطعی در تابستان سال 1387 انجام پذیرفت. جامعه پژوهش این مطالعه شامل کلیه پرستاران شاغل در یک بیمارستان بزرگ آموزشی در تهران بودند. ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه، برگرفته از پرسشنامه استانداردی است که توسط سازمان جهانی کار، سازمان جهانی بهداشت، انجمن بین المللی پرستاران و انجمن بین المللی خدمات عمومی طراحی شده است. یافته ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و آزمون مجذور کای و t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در مجموع 413 پرستار مورد مطالعه قرار گرفتند. شیوع خشونت شغلی در میان پرستاران مورد مطالعه 69 درصد بدست آمد.بیشترین شیوع خشونت در این مطالعه به ترتیب بدرفتاری کلامی (64 درصد) و زورگویی و اوباش گری (29درصد) گزارش شدند. 26درصد از پرستاران در طی یکسال گذشته تجربه بدرفتاری کلامی و زورگویی و اوباش گری را توام داشته و 33 درصد هیچ گونه مواجهه ای با خشونت روانی در محیط کار را گزارش نکردند.لازم به ذکر است که به علت وجود حساسیت های فرهنگی موجود در کشور بخش های مربوط به خشونت های جنسی و نژادی از ابزار مطالعه حذف شدند. پرستاران شاغل در درمانگاه یا بخش سرپایی و همچنین زنان پرستار خشونت بیشتری را گزارش کردند.به طور کلی بیشتر مهاجمان را همراهان بیماران و بیماران تشکیل می دادند.
نتیجه گیری: میزان مواجهه با خشونت روانی در پرستاران قابل ملاحظه و در سطح سایر مطالعات انجام گرفته در برخی از کشورهای مورد بررسی بوده است . از این رو تقویت رویکرد های مدیریتی به خصوص در بحث آموزش،پیشگیری وگزارش دهی موارد خشونت و همچنین ایجاد رویه های مشخص به منظور گزارش موارد خشونت، ترغیب پرسنل به گزارش موارد خشونت آمیز و پیگیری رخدادهای خشونت بار با برنامه ریزی بهتر و سازماندهی مناسب تر کاملاً احساس می گردد.
محمد رنجبر عزت آبادی، محمد عرب، حجت زراعتی، علی اکبری ساری، حسین درگاهی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: انسانهای سازمانی در عصر حاضر با عوامل تنش زای مختلفی روبرو شده و به طورمداوم شخصیت و جسم و روان آنها تحت تأثیر این تنش ها قرار گرفته، به تدریج فرسوده می شوند. این تنش ها به راحتی قابل سنجش و درمان نیست و بدین لحاظ آثار نا مطلوبی در فرسودگی نیروی انسانی پرورش یافته سازمانی بویژه مدیرانی که یکی از مهمترین عوامل در حیات، رشد و بالندگی و یا مرگ سازمان ها هستند دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تنش زا و تأثیر تنش بر عملکرد مدیران بخشهای مختلف بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است.
روش کار: این مطالعه به روش توصیفی - تحلیلی و به صورت مقطعی در سال 1387 انجام گرفت که 220 نفر از مدیران بخشهای مختلف بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در این مطالعه شرکت نمودند. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد لوتانز که مشتمل بر 70 سؤال در چهار قسمت میباشد، استفاده شد.
نتایج: یافته های پژوهش نشان داد2/68 درصد از مدیران زن، 8/72درصد متأهل و7/47درصد دارای سابقه کار بین10تا20سال بودند 4/93 درصد مدیران طی 2 سال اخیر با تنش شدید مواجه شده بودند. همچنین محیط کار با میزان 5/84 درصد پرفشار کارترین محیط برای مدیران بوده و زیادبودن حجم کار و انتطارات مسئولین بالاتر بیشترین شدت تنش زایی را برای آنها داشتهاند و بیشترین تأثیر تنش بر عملکرد مدیران نیز از بین رفتن تمرکز فکری آنها جهت تصمیم گیری مؤثر بوده است. بین عوامل خانوادگی تنش زا و وضعیت تأهل رابطه معنی داری وجود داشت (05/0p =)، همچنین بین مدرک تحصیلی و عوامل تنش زا رابطه معنی داری مشاهده شد (01/0p =) و تأثیر تنش بر عملکرد نیز با سابقه کار رابطه معکوس و معنی داری داشت (01/0p =) و (17/0- r =).
نتیجه گیری: از آنجا که در رتبه بندی عوامل چهارگانه تنش زا، عوامل مربوط به محیط کار و از جمله زیاد بودن حجم کار در رأس قرار داشتند بنابراین پیشنهاد می گردد مسؤولان دانشگاه و مدیران ارشد بیمارستانها تمهیداتی بیندیشند تا عوامل تنش زا در محیط کار تا اندازه ای کاهش یابد و از طریق اعمال مدیریت منابع انسانی صحیح و حمایت های اجتماعی از پرسنل و بهبود شرایط کار و اصلاح محیط کار از طریق برنامه ریزی اصولی و افزایش امکانات، تا حدی عوامل تنش زا در محیط کار را کاهش دهند. همچنین ضرورت طراحی مجدد مشاغل و تفویض اختیار بیشتر به زیردستان و استفاده از برنامه های مدیریت زمان می تواند تا حد زیادی از میزان تنش مدیران در محیط کار بکاهد.
ابوالقاسم پوررضا، آتنا برات، مصطفی حسینی، علی اکبری ساری، حبیب عقباتی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات قبلی نشان دادهاند که وضعیت اقتصادی-اجتماعی افراد با خطر ناتوانی و مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی-عروقی ارتباط تنگاتنگی دارد. مطالعه حاضر به منظور تعیین عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر بیماری انسداد عروق کرونر در افراد کمتر از 45 سال در بیمارستان قلب شهید رجایی صورت گرفت.
روش کار: در این مطالعه مورد-شاهدی 100بیمار زیر 45 سال مبتلا به انسداد عروق کرونر بستری شده در بیمارستان قلب شهید رجایی تهران طی نیمه دوم سال1386 و نیمه اول سال 1387 با 100 شاهد همسان شده از نظر سن و جنس از میان همراهان بیماران مادرزادی سرپایی یا بستری در همان بیمارستان مقایسه شدند. جهت برآورد خطر عواملی چون سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، گروه درآمدی، انزوای اجتماعی، حمایت اجتماعی، استرس، فعالیت فیزیکی، وضعیت تغذیه، استعمال دخانیات و موارد مشابه از شانس نسبی و حدود اطمینان 95% استفاده گردید. جهت مقایسه میانگینها از آزمون تی- تست و برای برآورد میزان اثرات متغیرهای مؤثر مورد بررسی در حضور یکدیگر از رگرسیون لجستیک چندگانه استفاده شد.
نتایج: میانگین سنی بیماران 2/41 سال و 85% آنها مرد بودند. استعمال دخانیات با برتری نسبی(Odds Ratio) 2/7(2/14-7/3=CI 95%) با افزایش خطر انسداد عروق کرونر همراه بود. همچنین معلوم شد که تحصیلات دیپلم و بالاتر با برتری نسبی 9/3(9/7-9/1=CI 95%) و مصرف حداقل 7 وعده میوه و سبزی در هفته با برتری نسبی 7/2(4/7-01/1=CI 95%) نقش حفاظتی را به دنبال دارند. نوع شغل، درجه شغلی و میزان فعالیت فیزیکی رابطه معنیداری را با بیماری مورد بررسی نشان دادند. میانگین شاخص توده بدنی نیز در هر دو گروه متفاوت بود. ارتباط معنیداری بین میزان استرس، حمایت اجتماعی، انزوای اجتماعی و گروه درآمدی با بیماری انسداد عروق کرونر مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: استعمال دخانیات، سطح تحصیلات و مصرف میوهها و سبزیجات بهعنوان مهمترین عوامل اقتصادی- اجتماعی بیماری انسداد عروق کرونر معرفی شدند. لذا سیاستگذاری و برنامهریزی در سطوح بالای سازمانی، جهت بهبود وضعیت اقتصادی-اجتماعی افراد جامعه خصوصاً افراد کمتر از 45 سال ضروری بهنظر میرسد.
رامین روانگرد، محمد عرب، آرش رشیدیان، علی اکبری ساری، علی زارع، محمود ثالثی، حجت زراعتی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مدت اقامت در بیمارستان یکی از مفیدترین شاخصهای بیمارستانی است که از آن میتوان برای اهداف مختلفی استفاده نمود. در این مطالعه به بررسی و تعیین عوامل مؤثر بر مدت اقامت بیماران بستری در بیمارستان تخصصی زنان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران با استفاده از روش نیمه پارامتری مخاطرات متناسب کاکس و نیز مقایسه آن با روش رگرسیون خطی چندگانه پرداختهشده است.
روش کار: این مطالعه، مطالعهای است توصیفی-تحلیلی که در آن، تعداد 3421 پرونده بستری مربوط به کلیه بیماران بستری شده در سه بخش آنکولوژی، جراحی و زایمان و ترخیص شده از آنها در سال 1387 بررسی شدند. با استفاده از فرم ثبت اطلاعات و مصاحبه، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. سپس با استفاده از مدل چندگانه مخاطرات متناسب کاکس، عوامل مؤثر بر مدت اقامت بیمارانی که با بهبودی از بیمارستان مرخص شده بودند، تعیین شدند و نتایج آن با نتایج مدل چندگانه رگرسیون خطی مقایسه گردید. ضمناٌ، سطح معنی داری مورد نظر، 05/0 تعیین گردید.
نتایج: میانه مدت اقامت در بیمارستان، 8/50 ساعت و در بخشهای زایمان، جراحی و آنکولوژی به ترتیب 5/48، 4/54 و 2/94 ساعت بود. از 3421 پرونده بیمار مورد بررسی، 2632 نفر (9/76%) با بهبودی و بقیه یعنی 789 نفر (1/23%) با عدم بهبودی از بیمارستان مرخص شده بودند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون چندگانه مخاطرات متناسب کاکس نشان دادند که فاصله بیش از 200 کیلومتر محل سکونت بیماران مراجعه کننده تا بیمارستان، بستری در بخش جراحی و آنکولوژی، پذیرش و بستری در روز پنجشنبه، پذیرش و بستری توسط پزشک متخصص داخلی و بستری به دلیل بیماریهای نیوپلاسمی، غدد درونریزی و تغذیه ای و سیستم ادراری-تناسلی بستری شده در بیمارستان (05/0p<) و نیز افزایش تعداد کل آزمایشها، رادیوگرافیها و سونوگرافیها (001/0p<)، مدت اقامت بیماران در بیمارستان را افزایش دادهاند. اما بیمارانی که به صورت اورژانس در بیمارستان پذیرش و بستری شده اند دارای مدت اقامت کمتری بوده اند (001/0 p<). در حالی که نتایج حاصل از مدل رگرسیون چندگانه خطی، متغیرهای کارگر-کشاورز-دامدار-بازنشسته بودن همسر بیمار، پذیرش در روز پنجشنبه، ابتلا به بیماریهای نیوپلاسمی و افزایش تعداد کل آزمایشها، رادیوگرافیها و سونوگرافیها را موجب افزایش، و بستری توسط رزیدنت را موجب کاهش مدت اقامت بیماران نشان داد (05/0p< ).
نتیجه گیری: با توجه به وجود دادههای سانسور شده، مدل رگرسیون چندگانه مخاطرات متناسب کاکس، مدلی مناسب تر از مدل رگرسیون چندگانه خطی در تعیین متغیرهای مؤثر بر طول مدت اقامت بیماران در بیمارستان میباشد. مدیران و سیاست گذاران جهت بهبود و اصلاح مدت و میزان اقامت بیماران در بیمارستان، از بین متغیرهای معنی دار و تأثیرگذار بر مدت اقامت بیماران حاصل از مدل کاکس در این مطالعه، تنها در مورد روز پذیرش بیمار و تعداد کل آزمایشها، رادیوگرافیها و سونوگرافیهای انجام شده برای وی میتوانند تصمیم گیری کنند بدین ترتیب که از پذیرشهای غیرضروری و غیراورژانس در روز آخر هفته جلوگیری به عمل آورند و از سوی دیگر، فرایندها و آزمونهای تشخیصی که جهت تشخیص بیماری بیمار انجام میشود را حتی الامکان قبل از پذیرش و بستری شدن بیمار بر روی تخت انجام دهند تا از تختها و سایر منابع بیمارستانی به نحو بهتری استفاده گردد.
علی اکبری ساری، زینب بهشتی زواره، محمد عرب، آرش رشیدیان، بنفشه گلستان،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: زخم بستر یکی از مشکلات رایج بیمارستان ها به ویژه در بخش های بستری با اقامت طولانی و بخش مراقبت های ویژه (ICU) می باشد که هزینهها و عوارض زیادی را برای بیمار و نظام سلامت ایجاد می کند. هدف این مطالعه آن است تا عوامل موثر بر ایجاد زخم بستر را در بخشهای ICU بیمارستانهای آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران بررسی و تعیین نماید.
روش کار: این مطالعه در هفت بخش ICU واقع در چهار بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابتدابا استفاده از مشاهده مستقیم، تمام 90 بیمار بستری در بخش های مراقبت های ویژه بیمارستان های مورد مطالعه از نظر وجود زخم بستر مورد بررسی قرار گرفت. سپس از بین بیماران ترخیص شده از همان بخش ها در سال 1386 تعداد 310 پرونده پزشکی به صورت تصادفی متناسب انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه ی ساختار یافته جمع آوری شد.
نتایج: زخم بستر در افراد مسن، خانمها، افراد با تحرک و فعالیت کمتر، سطح هوشیاری پایین تر، طول مدت بستری بیشتر، بیماران تحت مراقبت های داخلی و در بیماران مبتلا به تب، دیابت، فشارخون، فلج و بیماری های تنفسی، به طور معنی داری بیشتر بود. همچنین زخم بستر در بیماران مبتلا به عفونت و انواع توده ها بیشتر بود.
نتیجه گیری: استفاده از یک روش استاندارد ارزیابی بیمار و توجه به عوامل ایجاد زخم بستر قبل از بستری میتواند در شناسایی بیماران در معرض خطر و کاهش زخم بستر تاثیر داشته باشد.
شهناز ریماز، شکرالله محسنی، عفت السادات مرقاتی خویی، مریم دستورپور، فاطمه اکبری،
دوره 10، شماره 3 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: عود بعد از درمان سوء مصرف مواد از مشکلات شایع نظام کنترل و پیشگیری از اعتیاد است.٨٠ درصد از معتادان، کمتر از ٦ ماه مجددا به مصرف مواد روی میآورند. هدف این مطالعه تعیین عوامل موثر بر عود سوء مصرف مواد در معتادان مراجعه کننده به دو مرکز ترک اعتیاد شهر تهران میباشد.
روش کار: این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 160 نفر مورد عود و 160 نفر شاهد انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامهای محقق ساخته بود. از آزمونهای کای دو، نسبت برتری (OR) و رگرسیون لجستیک برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
نتایج: در این مطالعه، نسبت برتری برای بررسی ارتباط عود سوء مصرف مواد با سیگاری بودن بعد از ترک 14/7 (244/13- 855/3CI :)، مشغولیت ذهنی نسبت به مصرف مواد 76/6 (678/11 – 915/3 CI :)، معاشرت با دوستان معتاد 38/6 (398/10 – 921/3CI :)، ضعف و بیحالی 93/3 (305/6 -446/2 CI :) و مشاجرات خانوادگی 04/2 (385/3- 227/1CI:) بود. در افراد مصرف کننده تریاک و شیره نسبت به کراک و شیشه شانس کمتری (208/0. OR= ,336/0 - 128/0. CI :) برای عود سوء مصرف داشتند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه ارتباط بین متغیرهای فردی، اجتماعی، روانی و طبی و عود سوء مصرف را نشان میدهد. نتایج این مطالعه پیشنهاد میکند که مشاوره و رویکردهای درمانی در خانواده، پایش و مراقبت طولانی مدت از درمان شدگان، و برنامههای حفاظتی و مراقبتی در درمانهای اعتیاد ادغام شود تا از اثر عواملی مانند مشاجره خانوادگی، فشار همسانان، بر عود اعتیاد بکاهد.
محمدصالح کوشکی، علی اکبری ساری، محمد عرب، کامبیز احمدی انگالی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت زندگی کاری شامل هر گونه بهبود در فرهنگ سازمانی است که حاکی از رشد وتعالی کارکنان در سازمان می باشد. متخصصین بهره وری براین اعتقاد هستند که افزایش بهره وری و بهبود کیفیت زندگی کاری در یک راستا هستند و توجه به آنها باعث رشد اقتصادی می شود و افزایش کیفیت زندگی کاری منوط به پذیرش ضرورت انجام این امر توسط مدیران سازمانهاست هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین کیفیت زندگی کاری و بهره وری پرستاران می باشد تا با برنامه ریزی برای بالا بردن سطح کیفیت زندگی کاری پرستاران موجبات افزایش بهره وری آنان و نهایتاً افزایش بهره وری بیمارستان را فراهم ساخت.
روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی و بصورت مقطعی توصیفی- تحلیلی درسال 1390 انجام شد. جامعه پژوهش را پرستاران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تشکیل می دهد که از بین آنها 370 نمونه بصورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. پرسشنامه کیفیت زندگی کاری متشکل از 30 سوال و پرسشنامه بهره وری متشکل از 26 سوال در مقیاس لیکرت طراحی شد. بعد از جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، مجذورکای دو، ANOVA، T-test و Post hoc مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: یافته ها نشان دادکه میزان کیفیت زندگی کاری پرستاران با میانگین 47/2 امتیاز در سطح متوسط به پایین بود و بهره وری آنان با میانگین07/3 امتیاز در سطح متوسط بود. همچنین یافته ها نشان داد 55/1 درصد پرستاران کیفیت زندگی کاری خود را بالاو 40/82 درصدکیفیت زندگی کاری خود را متوسط گزارش نمودند. آزمون آماری پیرسون رابطه مثبت و معناداری بین کیفیت زندگی کاری و بهره وری نشان داد (66/0=r ،001/0= p).
نتیجه گیری : با توجه به اینکه درصد پایینی از پرستاران کیفیت زندگی کاری و بهره وری خود را در سطح بالایی گزارش نمودند و با توجه به اثبات رابطه بین کیفیت زندگی کاری و بهره وری، مسئولین می توانند با برنامه ریزی روی کیفیت زندگی کاری پرستاران باعث افزایش بهره وری آنان شوند.
افضل اکبری بلوطبنگان، سیاوش طالع پسند،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: قلدری شکلی از آزار و اذیتهای جسمی، جنسی و روانشناختی یک یا چند دانشآموز بر علیه دانشآموزان دیگر به صورت مکرر در یک دوره زمانی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس قلدری در دانشآموزان ابتدایی بود.
روش کار: جامعه مورد مطالعه کلیه دانشآموزان ابتدایی شهر سمنان در سال تحصیلی93-92 بود. بدین منظور 607 نفر دانشآموز مدارس ابتدایی شهر سمنان به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. همه آنها مقیاس قلدری هارتر، قلدری ایلینوی و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر را تکمیل کردند. دادهها در چارچوب دو نظریه کلاسیک آزمون و نظریه سوال- پاسخ تحلیل شدند. تحلیل عاملی اکتشافی، همبستگی سوال- نمره کل و تحلیل اعتبار برای بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس قلدری هارتر اجرا شد. از مدل پاسخ مدرج سامی جیما برای برازندگی دادهها و تحلیل استفاده شد.
نتایج: یافتهها نشان داد مقیاس قلدری هارتر از یک عامل اشباع شده است. اعتبار مقیاس قلدری هارتر با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 74/0 بدست آمد. مقیاس قلدری هارتر با غیبت از مدرسه رابطه مثبت و معنادار و با انگیزه تحصیلی، پیشرفت تحصیلی و نمره انضباط رابطه منفی و معناداری نشان داد. دادههای پاسخ سوالهای مقیاس هارتر با مدل سامی جیما برازندگی مناسبی داشت و تابع آگاهی آزمون نشان داد که بیشترین آگاهی آزمون در دامنه 8/0- تا 2/2+ پیوستار ویژگی است.
نتیجهگیری: نسخه فارسی پرسشنامه قلدری هارتر (Bullying Behavior Scale) در جامعه دانشآموزان از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و میتوان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهشهای روانشناختی استفاده کرد.
مرجان حسین پور، شهرزاد نعمت الهی، محمد شکاری، عبدالحسین مدنی، علی اکبری ساری، علی اردلان، الهام ترابی، حسین شبخیز، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماریها، تأکید بسیاری بر رویکردهای مشارکتی مبتنی بر جامعه دارد. این رویکردها با استفاده از مداخلات متعدد، استراتژی اصلی ارتقای سلامت به شمار میرود. ارزیابی جامعه یک رویکرد پژوهش کاربردی و مشارکتی است که در آن اولویتبندی مشکلات و سهمیهبندی توزیع منابع با استفاده از اطلاعات جمعآوریشده در منطقه به منظور ارتقای سلامت جامعه انجام می شود.
روش کار: در این تحقیق کاربردی با بکارگیری هشت مرحله ارزیابی جامعه در منطقه چاهستانی ها در شهر بندرعباس شامل تشکیل "گروه ارزیابی جامعه، جمعآوری دادهها اولیه و ثانویه، تجزیهوتحلیل دادههای سلامت شهرستان، ترکیب آمارهای سلامت شهرستان با دادههای جامعه، گزارش نتایج به جامعه، تعیین اولویت های سلامتی، ارائه و انتشار سند ارزیابی جامعه " به شناسائی و اولویت بندی مشکلات اصلی اقدام گردید وپس از انتخاب مشکل "شیوع بالای شپش سر(Pediculus humanus capitis) کودکان" ، در مرحله هشتم ابعاد و عوامل موثر در ایجاد آن در جامعه تشخیص داده شد و برنامه عملیاتی متناسب برای حل این مشکل طراحی و به اجرا درآمد.
نتایج: اجرای ارزیابی جامعه در منطقه چاهستانیها در شهر بندرعباس به شناسایی 52 مشکل منجر شد. مشکلات دارای اولویت طبقه بندی شدند. شیوع بالای شپش سر کودکان به عنوان مشکل اصلی دارای اولویت انتخاب، و به منظور برخورد با این مشکل و حل آن برنامه عملیاتی برای کاهش شیوع آن طراحی و اجرا شد.
نتیجه گیری: انجام کامل چرخه ارزیابیجامعه با اندکی تغییرات در اکثر جوامع با فرهنگ، آداب و سنن و اندازههای مختلف، قابلیت اجرا دارد. این روش می تواند مشارکت مردم را در اجرای مطالعه و به کارگیری مداخلات جلب نماید در نتیجه بار مشکلات اصلی قابل مداخله در جامعه کاهش پیدا کرده و به ارتقای سلامت جامعه بینجامد.
افضل اکبری بلوطبنگان، محمود نجفی، جلال بابایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس بهزیستی ذهنی در دانشآموزان بود.
روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. بدین منظور تعداد 400 نفر (200 پسر و 200 دختر) از دانشآموزان مدارس متوسطه شهر قم به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به ابزارهای بهزیستی ذهنی و شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی، ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتایج: یافتههای تحلیل عاملی نشان داد که این مقیاس از چهار عامل تشکیل شده است. علاوه بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد، بهزیستی ذهنی با شادکامی (27/0r=)، نمره انضباط (11/0r=) و پیشرفت تحصیلی (28/0r=) رابطه مثبت و معنیداری در سطح 01/0p< دارد. همچنین اعتبار پرسشنامه بهزیستی با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 87/0 و هر کدام از خردهمقیاسها شامل ارتباط با مدرسه 69/0، لذت از یادگیری 85/0، اهداف آموزشی 73/0 و کارآمدی تحصیلی 78/0 بدست آمد که نشان از قابلیت بالای ابزار بود.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش بیانگر این است که نسخه فارسی پرسشنامه بهزیستی ذهنی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و میتوان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهشهای روانشناختی استفاده کرد.