جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای اکبری بلوطبنگان

افضل اکبری بلوطبنگان، سیاوش طالع پسند،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: قلدری شکلی از آزار و اذیت‌های جسمی، جنسی و روانشناختی یک یا چند دانش‌آموز بر علیه دانش‌آموزان دیگر به صورت مکرر در یک دوره زمانی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی‌های روانسنجی مقیاس قلدری در دانش‌آموزان ابتدایی بود.

روش کار: جامعه مورد مطالعه کلیه دانش‌آموزان ابتدایی شهر سمنان در سال تحصیلی93-92 بود. بدین منظور 607 نفر دانش‌آموز مدارس ابتدایی شهر سمنان به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. همه آنها مقیاس‌ قلدری هارتر، قلدری ایلی‌نوی و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر را تکمیل کردند. داده‌ها در چارچوب دو نظریه کلاسیک آزمون و نظریه سوال- پاسخ تحلیل شدند. تحلیل عاملی اکتشافی، همبستگی سوال- نمره کل و تحلیل اعتبار برای بررسی ویژگی‌های روانسنجی مقیاس قلدری هارتر اجرا شد. از مدل پاسخ مدرج سامی جیما برای برازندگی داده‌ها و تحلیل استفاده شد.

نتایج: یافته‌ها نشان داد مقیاس قلدری هارتر از یک عامل اشباع شده است. اعتبار مقیاس قلدری هارتر با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 74/0 بدست آمد. مقیاس قلدری هارتر با غیبت از مدرسه رابطه مثبت و معنادار و با انگیزه تحصیلی، پیشرفت تحصیلی و نمره انضباط رابطه منفی و معناداری نشان داد. داده‌های پاسخ سوال‌های مقیاس هارتر با مدل سامی جیما برازندگی مناسبی داشت و تابع آگاهی آزمون نشان داد که بیشترین آگاهی آزمون در دامنه 8/0- تا 2/2+ پیوستار ویژگی است.

نتیجه‌گیری: نسخه فارسی پرسشنامه قلدری هارتر (Bullying Behavior Scale) در جامعه دانش‌آموزان از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و می‌توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش‌های روانشناختی استفاده کرد.


افضل اکبری بلوطبنگان، محمود نجفی، جلال بابایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس بهزیستی ذهنی در دانش‌آموزان بود.

روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. بدین منظور تعداد 400 نفر (200 پسر و 200 دختر) از دانش‌آموزان مدارس متوسطه شهر قم به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب و به ابزارهای بهزیستی ذهنی و شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل عاملی، ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی پیرسون استفاده شد.

نتایج: یافته‌های تحلیل عاملی نشان داد که این مقیاس از چهار عامل تشکیل شده است. علاوه بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد، بهزیستی ذهنی با شادکامی (27/0r=)، نمره انضباط (11/0r=) و پیشرفت تحصیلی (28/0r=) رابطه مثبت و معنی‌داری در سطح 01/0p< دارد. همچنین اعتبار پرسشنامه بهزیستی با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 87/0 و هر کدام از خرده‌مقیاس‌ها شامل ارتباط با مدرسه 69/0، لذت از یادگیری 85/0، اهداف آموزشی 73/0 و کارآمدی تحصیلی 78/0 بدست آمد که نشان از قابلیت بالای ابزار بود.

نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش بیانگر این است که نسخه فارسی پرسشنامه بهزیستی ذهنی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و می‌توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش‌های روانشناختی استفاده کرد.


قاسم کشاورز گرامی، افضل اکبری بلوطبنگان، خدیجه باباخانی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از مقاله حاضر بررسی ویژگی‌های روانسنجی مقیاس افسردگی نوجوانان براساس نظریه سوال- پاسخ و مقایسۀ نتایج به دست آمده با نظریه کلاسیک آزمون‌سازی می­باشد.
روش بررسی: مقیاس محقق‌ساخته شامل 46 سؤال در بین 750 دانش‌آموز راهنمایی و دبیرستان شهر زنجان (364 پسر و 386 دختر) که به صورت خوشه‌ای چندمرحله‌ای (طبقه‌ای متناسب با حجم) و تصادفی برگزیده شده بودند، اجرا شد.
نتایج: نتایج تحلیل عاملی و ساختار سؤالات نشان داد پیش‌فرض‌های مهم نظریه سوال- پاسخ یعنی تک بعدی بودن و استقلال موضعی در مقیاس  سنجش افسردگی نوجوانان برقرار است. در مقایسه ویژگی­های روانسنجی سؤالات براساس دو نظریه نتایج مشابهی مشاهده شد با این تفاوت که در نظریه سوال- پاسخ توانایی برآورد پارامتر­های معتبرتری برای ارزیابی سؤالات وجود داشت. ویژگی­های روانسنجی آزمون حاصل از دو نظریه نیز مقادیر نزدیکی برای همسانی درونی نشان دادند، به طوری که مقدار آلفای کرونباخ 933/0 و اعتبار حاشیه­ای 947/0 به دست آمد. نمرات هنجاری براساس تتا در نظریه سؤال-پاسخ و نمرات تی در نظریه کلاسیک محاسبه شد. در رتبه­بندی افراد توسط دو نظریه روی پیوستار نمرات افسردگی تفاوت‌های قابل توجه­ای مشاهده شد که می‌توان به تفاوت­های 93، 92 و 86 نفری در رتبه‌ها اشاره کرد.
نتیجه‌گیری: بررسی و مقایسه نتایج نشان داد مدل­های­ نظریه سوال- پاسخ پارامترها و شاخص­های بیشتر و دقیقتری برای قضاوت و تصمیم­گیری در مورد سؤالات، آزمون و افراد ارائه می‌دهند. بر این اساس کاربرد بیشتر نظریه سوال-پاسخ در سنجش دیگر سازه­های روانشناسی پیشنهاد می‌شود. 
افضل اکبری بلوطبنگان، سیاوش طالع پسند، علی محمد رضایی، اسحق رحیمیان بوگر،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر رفتارهای قلدری در میان نوجوانان مدارس رو به افزایش بوده و نگرانی‌هایی را برای روان‌شناسان، معلمان و خانواده‌های آن‌ها در سراسر جهان به همراه داشته است. لذا استفاده از روش‌های کنترل قلدری در مدارس حائز اهمیت است. از این رو هدف از پژوهش حاضر تاثیر برنامه آموزش کنترل قلدری بر رفتارهای ارتقاء‌دهنده سلامت نوجوانان قُلدر شهر تهران بود.
روش کار: جامعه آماری دانش‌آموزان 12 تا 17 ساله مدارس دولتی شهر تهران را شامل می شود. تعداد 40 نفر (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمایش) به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. با بهره‌گیری از یک طرح آزمایشی پیش‌آزمون-پس‌آزمون و پیگیری یک‌ماهه با گروه کنترل ابتدا پرسشنامه‌های قلدری هارتر و رفتارهای ارتقاء‌دهنده سلامت بر روی هر دو گروه اجرا شد و سپس کاربندی آزمایشی آموزش کنترل قلدری در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا و بعد از اتمام جلسات پس‌آزمون برای هر دو گروه ارائه شد. پس از آن پیگیری یک‌ماهه به اجرا درآمد. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری اندازه‌گیری مکرر به کمک نرم‌افزار SPSSV22 استفاده شد.
نتایج: یافته‌ها نشان داد که برنامه آموزشی کنترل قلدری به شیوه شناختی-رفتاری بر رفتارهای ارتقای سلامت بین دو گروه در سه مرحله ارزیابی تفاوت معنی‌داری ایجاد کرده است (05/0>p).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می‌توان گفت آموزش کنترل قلدری بر رفتارهای ارتقاء‌دهنده سلامت نوجوانان 12 تا 17 ساله اثربخش بوده و می‌توان از این آموزش جهت ارتقای سلامت آن‌ها استفاده کرد و آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزش‌ها می‌تواند اثربخش باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb