18 نتیجه برای بابایی
پروین نصیری، فریده گلبابایی، اکبر احمدی آسور، کرامت الله نوری،
دوره 1، شماره 2 - ( 2-1382 )
چکیده
این پژوهش بمنظور ارزیابی اثرات توام صدا و حلال آلی تولوئن بر روی قدرت شنوایی کارگران، در دو کارخانه کفش سازی در تهران انجام گرفته است. از این دو کارخانه 64 کارگر انتخاب شدند که در سه گروه در معرض صدا (33 نفر)، در معرض تولوئن (5 نفر) و در معرض صدا و تولوئن (26 نفر) قرار داشتند. تراکم تولوئن در منطقه تنفسی کارگران و تراز کلی و تراز معادل نیم ساعته صدا اندازه گیری گردید. دز صدای شنیده شده توسط کارگران در طول شیفت کار محاسبه و شنوایی کارگران در فرکانس های 500 الی 4000 هرتز اندازه گیری شد و از روی نتایج شنوایی سنجی پس از تصحیح سن، میزان معلولیت توام دو گوش از راه هوایی و استخوانی محاسبه گردید. نتایج بررسی نشان داد که ارتباط معنی داری بین افت شنوایی ناشی از مواجهه با صدا و همچنین ناشی از مواجهه با صدا و تولوئن وجود دارد (P<0.05). گروهی که در معرض صدا و تولوئن بودند نسبت به گروهی که در معرض صدا بودند، افت شنوایی و معلولیت شنوایی بیشتری را نشان دادند. این بررسی نشان می دهد تولوئن با تاثیر بر سیستم شنوایی سبب افت شنوایی بیشتری در فرکانس های میانی می شود.
مصطفی رضائیان، فریدون باقری، شهره فرنیا، زهرا بابایی،
دوره 1، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده
در عملیاتی که روی آب و خاک در منطقه کازرون طی دو سال از 1378 الی 1380 به عمل آمد، مجموعا 354 نمونه آب و خاک از رودخانه ها و دریاچه پریشان تهیه گردید که 10 مورد آمیب آکانتاموبا و 3 مورد نگلریا جداسازی شد این موارد مثبت براساس نمونه گیری های متعدد که در فصول مختلف سال و در شرایط اکولوژیک متفاوت بعمل آمد، حاصل گردید. نمونه های آبی با روش های فیلتراسیون و عبور از صافی ها برای جداسازی میکروارگانیسم ها و با کمک سانتریفوژ آماده شد و سدیمان های حاصله با مشاهده در زیر میکروسکوپ با بزرگنمایی 10 و 40 و کشت در محیط های آگار غیر مغذی که توسط اشرشیاکلی تقویت می گردید مورد بررسی قرار گرفتند. ضمن این بررسی یک مورد کراتیت آمیبی ناشی از آکانتاموبا در بین بیماران چشمی نیز جدا و مورد شناسایی قرار گرفت، بیمار دختری 22 ساله و ساکن شهرستان کازرون می باشد که جهت درمان به پزشک معالج معرفی شد.
سید جمال الدین شاه طاهری ، فرهاد قمری ، فریده گل بابایی ، عباس رحیمی ، محسن عبدالهی ،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده
در این مطالعه با استفاده از مواد جاذب جامد، عوامل موثر بر تغلیظ و تخلیص ترانس، ترانس - موکونیک اسید مشتمل بر pH نمونه، غلظت نمونه، حجم و سرعت عبور نمونه از روی جاذب، نوع حلال شستشو (Washing solvent) و شویش (Elution solvent) و نوع جاذب مورد ارزیابی قرار گرفت. اسید مذکور به عنوان متابولیت بنزن می باشد که بعد از آماده سازی نمونه های آزمایشگاهی (Sample preparation)، با استفاده از دستگاه HPLC مجهز به ستون C18. 0.5µm) و (250 cm × 4.6 mm id و آشکارساز UV در طول موج 259 نانومتر و با به کارگیری فاز برنده (حامل): آب، متانول، اسید استیک v/v/v)؛(69:30:1 در سرعت جریان فاز برنده 1ml/min،تعیین گردید و راندمان بازیافت آن از فاز جامد به دست آمد. در این ارزیابی آزمایشگاهی، فاز جامد تبادل آنیونی قوی (SAX) در آماده سازی نمونه با جاذبهای غیرقطبی 8 C و C18مقایسه شد. راندمان بازیافت موکونیک اسید با نوع جاذب، نوع حلال شستشو، حجم نمونه، pH نمونه و سرعت عبور نمونه دارای ارتباط معنی داری بود (p<0.001). بهترین بازیافت در pH=7 و سرعت عبور 1ml/min و اسیداستیک 1% به عنوان حلال شستشو و اسیداستیک 10% به عنوان حلال شویش با استفاده از جاذب SAX به دست آمد. در این مطالعه بین غلظت نمونه و میزان بازیافت موکونیک اسید رابطه معنی داری وجود نداشت (P>0.05). بازیافت موکونیک اسید از نمونه های ادراری Spiked در غلظت 0.1-10 µg/ml بیش از 95% به دست آمد.حد تعیین (Limit of detection) این ماده با شرایط کروماتوگرافی ذکر شده فوق 0.01µg/ml (هفتاد مرتبه کمتر از استاندارد مواجهه بیولوژیکی) تعیین گردید. همچنین روش بهینه شده با استفاده از نمونه های Spiked در سه غلظت 0.1µg/ml و 1µg/ml و 10µg/ml معتبرسازی شد که قابلیت تکرارپذیری مناسب آن در شش روز متوالی (Day-to-day reproducibility) و در طول یک روز (Within-day reproducibility) مورد تایید قرار گرفت.
علیرضا چوبینه ، فریده گل بابایی ،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده
استفاده از هودهای بیولوژِیکی ایمن (BSCs) در سالهای اخیر گسترش روز افزونی یافته است. BSCs در آزمایشگاهها برای حفاظت پژوهشگران، مواد و محصولات در برابر مخاطرات بیولوژیکی مورد استفاده قرار می گیرند. کارایی و توانایی BSCs در زدودن آلودگی های میکروبی از هوا به عملکرد فیلتر هپا، فن و الگوی جریان هوا بستگی دارد. برای اطمینان از عملکرد مطلوب BSCs ضروری است آن را در فواصل زمانی معین مورد آزمایش و ارزیابی قرار داد. عدم توجه به این موضوع باعث خسارات مستقیم و غیرمستقیم می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی عملکرد هفت BSCs در یک مرکز تحقیقاتی انجام شده است. BSCsمورد آزمون در آزمایشگاههای کشت کلامیدیا، باکتریهای گوارشی، آزمایشگاه پولیو 1 (دو دستگاه BSCs)، آزمایشگاه پولیو 2، آزمایشگاه کشت سلول و آزمایشگاه کشت سلول (ایمونولوژی) مستقر بودند. ارزیابی با توجه به روش مطرح در استاندارد (1992) BS 5726 و از طریق نمونه برداری از هوای درون محفظه BSCs و اندازه گیری تراکم بیوآئروسولها انجام شده است. سرعت جریان inflow و downflow نیز اندازه گیری شدند و یکنواختی جریان هوا مورد مطالعه قرار گرفت. حداقل تراکم بیوآئروسولها در زیر BSCs برابر با 0.2 cfu/m3 و حداکثر آن 1.33 cfu/m3 تعیین گردید. اندازه گیری inflow نیز نشان داد که کمترین مقدار برابر 0.33 m/s و مربوط به BSC آزمایشگاه کشت کلامیدیا (کلاس I ساخت (Ceas schip می باشد که از مقدار توصیه شده در استاندارد (0.7 m/s) کمتر است. بیشترین inflow اندازه گیری شده (1.1 m/s) مربوط به BSC آزمایشگاه باکتریهای گوارشی است که از نوع II/A ساخت کمپانی Ceas schip می باشد. کمترین downflow مربوط به BSC آزمایشگاه کشت سلول (کلاس II ساخت کمپانی Ceas schip) می باشد (0.09 m/s) که با مقدار استاندارد (0.25 - 0.5 m/s) فاصله دارد و بیشترین آن مربوط به BSC شماره یک آزمایشگاه کشت سلول (پولیو 1)می باشد 0.53 m/s) ). به طور کلی نتایج نشان داد که هیچ یک از هفت BSCs مورد مطالعه، شرایط استریل را در فضای زیر هود فراهم نکرده و از نظر وضعیت جریان هوا نیز به طور کامل با استاندارد BS 5726 مطابقت ندارند.
بنی اسدی محمد، بابایی غلام رضا، زراعتی حجت اله، معماری فریدون،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: ارایه فواصل اطمینان برای پارامترهای مجهول در مطالعات مختلف معمولا بر اساس پذیرش پیش فرض هایی است که از آن جمله می توان به ضرورت بزرگ بودن حجم نمونه (به اندازه کافی) اشاره داشت. هدف از انجام این تحقیق، بررسی چگونگی به کارگیری روش بوت استرپ (Bootstrap) در مدل رگرسیون لجستیک (Logistic Regression) و نشان دادن ضرورت بکارگیری روش بوت استرپ در مدل های رگرسیونی لجستیک در مواردی است که اطلاعات کافی در اختیار محقق نباشد.
روش کار: برای این منظور اطلاعات مربوط به 150 بیمار را که در فاصله سال های 1378 تا 1380 در انستیتو کانسر مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران به علت ابتلا به سرطان سینه مورد عمل جراحی قرار گرفته اند استخراج کردیم، سپس نمونه تصادفی 50 تایی از بین 150 بیمار استخراج گردید.
نتایج: با استفاده از روش معمول رگرسیون لجستیک، مدل مناسب و معنی داری بر اطلاعات اولیه برازش شد و برای هر یک از ضرایب مدل، فاصله اطمینان و خطای معیار محاسبه گردید. نتایج حاصل از کاربرد روش معمول و استفاده از روش بوت استرپ در نمونه های متفاوت نشان می دهد که کاربرد روش بوت استرپ در مواردی که با حجم نمونه ناکافی مواجه هستیم و شرایط مناسب برای استفاده از روش معمول رگرسیون لجستیک فراهم نیست، ضروری بوده و نتایج به دست آمده با افزایش تکرارهای بوت استرپ، به نتایج حاصل از داده های کامل نزدیک می شود.
نتیجه گیری: این امر، هم در مورد برآورد ضرایب مدل و هم در مورد فاصله اطمینان و خطای مربوط به ضرایب، صادق است.
آرام تیرگر ، فریده گل بابایی ، کرامت اله نوری ، سیدجمال الدین شاه طاهری ، محمدرضا گنجعلی ، جواد حامدی ،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: کروم شش ظرفیتی یک عامل مخاطره آمیز شغلی است که مواجهه با آن از سوی بسیاری از سازمان ها سرطانزا شناخته شده است. شدت خطر، کثرت شاغلین در معرض و پایین بودن تراکم مجاز موجب می گردد تا استفاده از دقیق ترین شیوه های نمونه برداری، تجزیه شیمیایی، و تکنیک های کنترل ضرورت یابد. بدیهی است جهت توسعه، ارزیابی و مقایسه روش های مختلف نمونه برداری، تجزیه شیمیایی و تکنیک های کنترل و همچنین بررسی عوامل موثر در تعیین تراکم آلودگی هوا به کروم، در اختیار داشتن تولید کننده میست بسیار کمک کننده است.
روش کار: با اقتباس از یک وان آبکاری کروم سخت که قسمت اعظم آن CrO3 است منبعی از تولید میست طراحی و ساخته شد. به منظور کنترل شرایط نمونه برداری محفظه ای از جنس پلکسی گلاس در بالای تولید میست نصب گردید. بر روی دیواره محفظه در مجموع 60 منفذ در سه ردیف با فاصله معین جهت نمونه برداری همزمان پیش بینی شد. با استفاده از 48 سری نمونه برداری همزمان توسط چهار نمونه بردار روبسته (Closed face filter cassette) منطبق با روش NIOSH 7600 در جایگاه های مختلف، یکنواختی تراکم درون محفظه نمونه برداری، اثر ارتفاع نمونه بردارها از سطح محلول درون وان، و فاصله هدها از هم مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: نتایج آنالیز واریانس (ANOVA) روی داده های نمونه برداری همزمان، گویای عدم اختلاف معنی دار آماری بین تراکم میست کروم در جایگاه های مختلف بود (P=0.802). محاسبه ضریب تغییرات تراکم (CV) در جایگاه های مختلف طی نمونه برداری های همزمان در ارتفاع های متفاوت حاکی از کمتر بودن دامنه تغییرات این ضریب در ارتفاع 50 سانتیمتر می باشد (1.04±1.89 در مقایسه با 2.12±2.2 و 1.60±(1.89. این مقایسه برای نمونه برداری هایی با فاصله کمتر از 7.5 و 15-7.5 سانتیمتر گویای پایین تر بودن دامنه تغییرات ضریب مذکور در فاصله کمتر از 7.5 سانتیمتر بود (0.92±1.65 در برابر 1.77±(1.07.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حداکثر یکنواختی در تولید میست در ارتفاع پنجاه سانتیمتر از سطح محلول و نمونه بردارهایی با فاصله کمتر از هفت و نیم سانتیمتر از هم، قابل ابتیاع است.
فریده گل بابایی ، سلیمان خواجی ، آرام تیرگر ، سیدجمال الدین شاه طاهری ، کرامت اله نوری جلیانی ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: کروم شش ظرفیتی یکی از عوامل شغلی سرطانزا در انسان است که انتشار آن در هوا سلامت بسیاری از کارگران را به خطر انداخته است. کثرت افراد در معرض و جدیت خطر موجب گردیده است تا طی سال های اخیر بطور قابل ملاحظه ای از آستانه مجاز مواجهه با آن کاسته شود و همزمان روش های متعددی جهت تعیین مقدار سریعتر و دقیقتر آن توسعه یابد. نظر به نقش غیرقابل انکار ابزارهای نمونه برداری و عوامل موثر بر آن در تعیین دقیق تراکم آلودگی، هدف از این تحقیق مقایسه عملکرد نسبی نمونه بردارهای مختلف و بررسی برخی عوامل موثر شامل ارتفاع نمونه برداری، غلظت محلول درون وان، و مدت نمونه برداری بوده است.
روش کار: به منظور تولید میست از یک مولد و محفظه نمونه برداری با قابلیت اثبات شده تولید اتمسفر یکنواخت میست کروم موجود در آزمایشگاه بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت استفاده شد. بررسی عملکرد چهار نمونه بردار ذرات قابل تنفس IOM) و CIS) و ذرات کل (روبسته و روباز) نیز از طریق نمونه برداری همزمان انجام پذیرفت. نمونه ها منطبق با روش استاندارد NIOSH 7600 توسط فیلترهای پلی وینیل کلراید (PVC) با دبی 20.1 لیتر بر دقیقه، جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. همچنین اثر متغیرهای دیگری شامل: ارتفاع نمونه برداری (ارتفاع های 30 و 50 سانتی متر از سطح محلول وان)، مدت زمان نمونه برداری (مدت 30 و 90 دقیقه) و غلظت وان آبکاری (125 و 250 گرم در لیتر)، بر عملکرد نمونه بردارهای فوق مورد ارزیابی قرار گرفت. اینکار از طریق 20 سری نمونه برداری همزمان، در دامنه وسیعی از تراکم بین 2 تا 2725 میکروگرم بر متر مکعب صورت پذیرفت.
نتایج: نتایج حاصل از تحلیل بلوکی تصادفی کامل، گویای اختلاف معنی دار آماری در عملکرد نمونه بردارهای مختلف با یکدیگر بوده است (P<0.001). اختلاف آماری مذکور بین نمونه بردارها در مدت ها، ارتفاع ها، و غلظت های مختلف نیز وجود داشته است. آزمون مقایسه ای چندگانه شفه نشان داد که اختلاف موجود مابین نمونه بردارها مربوط به عملکرد متفاوت نمونه بردار IOM بوده است. ضمنا نمونه بردار IOM دارای بیشترین دقت بوده است.
نتیجه گیری: کارایی نمونه بردارهای ذرات کل و ذرات قابل تنفس در ارزیابی تراکم میست کروم شش ظرفیتی هم ارز نمی باشند و ضمنا علیرغم وجود اختلاف معنی دار آماری بین دو سطح (P<0.05)، عامل های ارتفاع نمونه برداری (4.095.56 در برابر 8.6884.8 میکروگرم بر مترمکعب)، غلظت محلول درون وان (2.734.96 در مقابل 11.887.85 میکروگرم بر مترمکعب)، و مدت نمونه برداری (6.886.34 در مقایسه با 5.908.90 میکروگرم بر مترمکعب)، این عوامل فاقد اثر تعیین کننده ای بر روی تراکم بدست آمده از نمونه بردارها بوده اند (P>0.05). همچنین نمونه بردار CIS بدلیل آسیب پذیری در نتیجه خاصیت اسیدی میست کروم، وسیله مناسبی جهت نمونه برداری از میست کرومیک اسید نمی باشد.
فریده گلبابایی، مرضیه استادی، کاظم محمد، وجیهه استادی، مسعود ریسمانچیان، آرام تیرگر، سید جمال الدین شاه طاهری،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : مواجهه با کروم شش ظرفیتی طی فرایند آبکاری کروم همواره با عوارضی مانند زخم های پوستی، سوراخ شدن تیغه بینی، سرطان ریه و آسیب کلیوی همراه است. در این مطالعه امکان استفاده از پایش های بیولوژیک به منظور بررسی میزان مواجهه کارگران آبکار با کروم شش ظرفیتی مورد تحقیق قرار گرفت. بدین منظور، میانگین تراکم کروم شش ظرفیتی در هوای تنفسی، میانگین غلظت کروم ، بتا دو میکروگلبولین ((2M وآنزیم ان استیل بتا دی گلوکز آمینیداز (NAG) در ادرار پایان شیفت کارگران آبکاری و ارتباط میان میزان مواجهه و مقادیر شاخص های بیولوژیکی بررسی شد.
روش کار: در این مطالعه 45 کارگر آبکار کروم(گروه مواجهه یافته)و40 کارگر آبکار روی(گروه مواجهه نیافته)شاغل در آبکاریهای شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند.نمونه های مورد نظر از هوای منطقه تنفسی و ادرار کارگران در پایان شیفت کاری تهیه شد. تعیین تراکم کروم شش ظرفیتی در هوای تنفسی با.استفاده از روشNIOSH7600،تعیین غلظت کروم ادراری با استفاده از دستگاه جذب اتمی مجهزبه کوره گرافیتی و تعیین مقدار بتا دومیکروگلبولین و آنزیم ان استیل بتا دی گلوکزآمینیداز توسط کیتهای تجاری مربوطه انجام پذیرفت.
نتایج: با توجه به نتایج، میانگین هندسی تراکم کروم شش ظرفیتی در هوای تنفسی آبکاران کروم(μg/m3 577/14) بطور معنی داری بیش از میانگین این فاکتور در آبکاران روی (μg/m3 862/0) بوده است (001/0(p<. همچنین میانگین غلظت کروم ادرار در کارگران آبکاری کروم (μg/g creatinine 198/9) بیش از میانگین غلظت کروم در ادرار آبکاران روی (μg/g creatinine 811/1) بود (001/0p<). بعلاوه اختلاف موجود بین میانگین غلظت آنزیمNAG در ادرار پایان شیفت آبکاران کروم (IU/g creatinine607/12) و آبکاران روی ( IU/g creatinine824/6) از اختلاف معنی دار آماری برخوردار بوده است. (001/0(p< در حالیکه میان میانگین بتا دو میکروگلبولین ادراری در گروه های مواجهه یافته و نیافته ، اختلاف معنیداری آماری مشاهده نشد(05/0(p<. ارزیابی ارتباط میان تراکم کروم شش ظرفیتی در هوای تنفسی و غلظت کروم در ادرار پایان شیفت آبکاران کروم (838/0 = r) , (001/0(p< و غلظت آنزیمNAG(304/0=r ( , (001/0(p< گویای همبستگی مثبت و معنی داری بین آنها بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به عدم تفاوت معنیدار آماری بین میانگین غلظت بتا دو میکروگلبولین در ادرار پایان شیفت آبکاران کروم و میانگین این فاکتور در آبکاران روی میتوان اظهار داشت که بتا دو میکروگلبولین اندیکارتور حساسی به منظور بررسی میزان مواجهه کارگران آبکار با کروم شش ظرفیتی نبوده و در مقابل با توجه به تفاوت معنی دار بین میانگین غلظت کروم و غلظت آنزیم NAG در ادرار پایان شیفت دو گروه مذکور، و همبستگی آنها با میزان مواجهه کارگران آبکار این مارکرها را میتوان اندیکاتوری حساس تر, قابل اعتمادتر و اختصاصی تر در بررسی میزان مواجهه افراد و نیز بررسی آسیبهای اولیه کلیوی ناشی از مواجهه شغلی با کروم شش ظرفیتی دانست.
فاطمه کارگر، سیدجماالدین شاه طاهری، فریده گلبابایی، ابوالفضل برخورداری، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه وهدف: سرب از جمله فلزات سمی است که در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد و لذا امکان مواجهههای شغلی و محیطی با این عنصربه انحاء مختلف وجود دارد. با توجه به سمیت بسیار بالایی که این فلز از خود نشان داده است، بروز آسیبهای جدی در شاغلین شایع است. از آنجایی که سرامیک سازی یکی از صنایع بومی در کشور تلقی میشود، در این مطالعه ارزیابی مواجهه شغلی لعابکاران با فلزسرب در یک صنعت سرامیک سازی مورد نظر قرار گرفت.
روش کار: برای انجام این مطالعه، پس از انجام هماهنگیهای لازم با یک کارخانه سرامیک سازی، 55 نفرلعاب کار(39 لعاب کارکاشی و16لعاب کارسفال) بعنوان گروه مواجهه انتخاب شدند. پرسشنامهای شامل مشخصات فردی لعاب کاران ومحیط کار آنها درحین نمونهبرداری تکمیل گردید تا میانگین غلظت فلز سرب با متغیرهای نوبت کاری، نوع شغل، نوع سامانه تهویه و ساعات اضافهکاری مقایسه شود. برای نمونه برداری ذرات از پمپ نمونه برداری ساخت شرکتSKC وصافیهای استرسلولزی باپورسایز 8/0 میکرون و قطر 37 میلی متر استفاده شدند. دبی پمپ طبق روش NIOSH 7300 l/min,2 تنظیم شد. بعدازنمونه برداری، هرصافی شامل ذرات فلزات به آزمایشگاه منتقل و درمخلوط 4به 1 اسیدنیتریک و پرکلریک هضم شدند (روشNIOSH 7300). سپس آنالیز با استفاده از دستگاه ICP-AESانجام گرفت. برای حذف میزان خطا و آلودگیهای احتمالی در هنگام نمونه برداری یا انتقال، تعدادی نمونه به عنوان شاهد از کارمندان بخش اداری نیز برگزیده و بطورمشابه آماده سازی شدند. همچنین تست اسپیرومتری ازلعابکاران وگروه شاهد بعمل آمد.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین غلظت فلز سرب بالاترازحد مجاز میباشد( mg/m 17/0). آزمون t مستقل نشان داد که بین میزان سرب هوای منطقه تنفسی و متغیرهای کیفی نوبت کاری (صبح و بعد ازظهر) و سامانه تهویه (دارد-ندارد) دربین لعابکاران ارتباط معنیداری وجود دارد همچنین نتایج آزمون آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد که میزان سرب هوای منطقه تنفسی با متغیر تعداد ساعات اضافهکاری ارتباط معنیدار دارد.
نتیجه گیری: غلظت سرب در صنعت سرامیک سازی در هوای منطقه تنفسی بیش از حد مجاز است و با توجه به بیماریزایی بالای این فلز، لازم است تدابیر حافظتی فردی، شغلی و محیطی توسط متولیان این صنعت مد نظر قرار گیرد. همچنین پایشهای بالینی در بدو استخدام، معاینات دورهای و انجام تست اسپیرومتری دربرنامه سلامت کارگران از اهم تدابیری است که باید مورد توجه قرار گیرد .
فریده گلبابایی، رضا کاظمی، بنفشه گلستان، مهران پورتالاری، سید جمال الدین شاه طاهری، مسعود ریسمان چیان،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف:.با توجه به اثرات حاد و مزمن حلال های آلی، که نقاشان خودرو در مواجهه طولانی مدت با آنها هستند ، ارزیابی و کنترل آنها برای حفظ سلامت کارکنان از اهمیت خاصی برخوردار است . در این تحقیق قصد بر آن است به منظور ارزیابی صحیح میزان مواجهه وانتخاب راه کارهای صحیح کنترلی،مهمترین عوامل تاثیر گذار در انتشار آلودگی با تاکید برارزیابی مواجهه با بنزن ، تولوئن، زایلن و اتیل بنزن(BTEX)، شناسایی و تعیین گردد .
روش کار: در این تحقیق با مطالعه دقیق فرایند رنگ آمیزی یک شرکت خودرو سازی ، عوامل احتمالی تاثیر گذار ، حلال های آلی موجود در رنگ و ایستگاه های انتشار حلال های آلی شناسایی شده و سپس با توجه به تعداد متغیرهای مورد بررسی و سطوح آنها و 5 نمونه به ازای هر ترکیب از متغییرها و نمونه های شاهد، 240 نمونه هوا تعیین شد. نمونه ها بر اساس روش 1501 NIOSH جمع آوری ، آنالیز و تعیین مقدار گردید ، و در نهایت اطلاعات بدست آمده بوسیله نرم افزار spss11.5 و آزمونهای رگرسیون چندگانه و آنالیزواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند .
نتایج: در بـین حلال های مورد مطالعـه، مواجـهه با بنزن در کلیه وظایف شغلی و مواجـهه با تولوئن در ایستگاه ها رنگ رویه و رنگ آسـتر بالاتر از حدود مجاز مواجـهه تشخیص داده شد( 05/0 p<). مواجـهه با اتیل بنزن و زایلن کـمتر از حـدود مجـاز بود ( 05/0 p<).مهمترین عوامل تاثیرگذار بر میانگین مواجهه با هر چهار حلال مورد مطالعه به ترتیب میزان اثرگذاری عبارت از : وظیفه شغلی ، نوع پیستوله و نوع رنگ مصرفی بوده است( 05/0 p<) .
نتیجه گیری: از دلایل تاثیر متغیرهای وظیفه شغلی ،نوع پیستوله و رنگ بر میزان مواجهه با BTEX، متفاوت بودن بار کاری هر وظیفه شغلی ،کارایی متفاوت دو نوع پیستوله مورد استفاده و تفاوت در فرمولاسیون حلال های رنگ است. همچنین به دلیل وجود بنزن به صورت ناخالصی در حلال رنگ، میزان مواجهه با آن بیشتر از حد مجاز می باشد. بنابراین توجه به عواملی تاثیر گذار در حین ارزیابی و کنترل جهت کسب نتایج مطمئن تر توصیه می شود.
فریده گلبابایی، علی فقیهی زرندی، احمدرضا شکری، محمدرضا بانشی، پدرام ابراهیم نژاد، اصغر صدیق زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: بیوآیروسل ها از مهمترین عوامل ایجاد عفونتهای بعد از عمل جراحی در بیمارستانها هستند. از مهمترین راهکارهای پیشگیری از انتقال بیوآیروسل ها دراتاقهای عمل استفاده ازماسک های جراحی می باشد هدف از این مطالعه بررسی کارایی پالایش ذرات زیر میکرونی در ماسک های جراحی داخلی و وارداتی است.
روش کار: دراین مطالعه مقطعی 5 نوع از ماسک های جراحی پرمصرف دراتاق های عمل بیمارستانهای کشور، اعم ازداخلی ووارداتی خریداری شد. نمونه ها به صورت مجزاتوسط دستگاه اندازه گیری پالایش ذرات زیر میکرونی براساس استانداردISIRI 6138 وDOP آمریکا مورد آزمون قرار گرفت. میزان کارایی وافت فشارهوا درآنها تعیین شد ونتایج بوسیله آزمونهای آماری تجزیه تحلیل گردید.
نتایج: نتایج نشان داد که میزان کارایی پالایش ذرات در ماسکهای جراحی داخلی (07/10± )130/56 درصد و در ماسکهای وارداتی (062/7±) 90/31 درصد بود. میزان پالایش ذرات ماسک های داخلی بیشتر از ماسک های وارداتی بود (001/0 > p). همچنین ماسک داخلی A بالاترین کارایی پالایش ذرات (15/6± 55/66 درصد) و ماسک وارداتی B-Chinaکمترین میزان پالایش (44/4 ± 83/27 درصد) را داشت (001/0 >p). افت فشار هوا در ماسک های مورد مطالعه نیز اندازه گیری شد. بالاترین افت فشار را ماسک داخلی A (58/2±35 پاسکال) و پایین ترین افت فشار را ماسک داخلی Z (82/1±11 پاسکال) داشت. با توجه به تاثیر کارایی و افت فشار، بر کیفیت ماسک، فاکتور کیفیت ماسک های مورد مطالعه محاسبه شد. نتایج نشان داد ماسک داخلیZ دارای بالاترین فاکتور کیفیت(068/0) و کمترین آن متعلق به ماسک وارداتی B-China (016/0) بود.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که ماسک های جراحی تولید داخل، کیفیت بهتری نسبت به ماسک های وارداتی دارند بااین حال بازهم میزان کیفیت مورد تاییداستانداردها را فراهم نمیکنند. استفاده از فیلتر باخصوصیات فیزیکی مناسب وهمچنین اطمینان ازانجام تستهای خاص برروی ماسک های جراحی، قبل ازخرید و استفاده، میتواند به کاهش بیماریها وعفونت های مرتبط بیانجامد.
محمد فرهمند، سید محسن زهرایی، محمود محمودی، سوسن محمودی، حمیده طبابایی، زهرا شوکتی اشکیکی، یعقوب ملایی کندلوسی، مریم یوسفی، رخشنده ناطق، شهره شاه محمودی صادقی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامه گسترش ایمن سازی یک راهبرد پذیرفته شده جهانی برای کنترل بیماریهای دوران کودکی از جمله پولیومیلیت میباشد. واکسن خوراکی فلج اطفال که حاوی ویروس زنده ضعیف شده پولیو است به عنوان مناسبترین و راحت ترین ابزار برای واکسیناسیون سراسری به شمار میرود. پولیو ویروس به گرما حساس است، از این رو واکسن خوراکی پولیو به حالت انجماد نگهداری شده و با کنترل زنجیره سرد به مراکز واکسیناسیون انتقال می یابد. پایداری واکسن در طول انتقال تا زمان مصرف از اهمیت بالایی برخوردار است. برای ارزیابی کیفیت واکسن و پایداری آن از تست ارزیابی توان (Potency) استفاده می شود. این مطالعه اولین مدرک قابل استناد از ارزیابی توان واکسن خوراکی پولیو نگهداری شده در خارج از زنجیره سرد در ایران میباشد.
روش کار: به منظور مطالعه اثرات دما برحسب درجه سانتیگراد و مدت زمان اثر دما بر حسب روز بر روی توان واکسن پولیو ، ویال های واکسن به مدت یک تا هفت روز (یا تا زمان افت قابل توجه توان) در دو دمای 24 درجه سانتیگراد (دمای اتاق) و 37 درجه سانتیگراد (دمای متوسط مناطق گرمسیری) قرار گرفتند. ارزیابی توان برابر روش کار استاندارد سازمان جهانی بهداشت (WHO) انجام شد.
نتایج: نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که در صورتی که ویال واکسن به مدت تنها یک روز در دمای 37 درجه قرار گیرد کیفیت خود را از دست می دهد، ولی قرار گرفتن در دمای اتاق در مناطق درجه حرارت به مدت چهار تا پنج روز بر کیفیت سروتایپهای 1 و 2 تاثیر چندانی نخواهد گذاشت ولی سروتایپ 3 از روز دوم کیفیت خود را از دست خواهد داد.
نتیجه گیری: اگر چه ویروس پولیو در قیاس با سایر ویروس ها به شرایط محیطی نسبتا مقاوم می باشد، ولی حساسیت آن به گرما باعث می شود واکسن خوراکی پولیو که حاوی ویروس زنده است با رعایت زنجیره سرد منتقل شود تا تیتر ویروس زنده موجود در واکسن و به طبع آن کارایی واکسن در حین نگهداری کاهش نیابد. نگهداری واکسن در دمای 4 درجه و پایین تر ارجح است، در غیر این صورت واکسن در دمای اتاق تا حدود پنج روز و در دمای 37 درجه فقط یک روز کارایی لازم را دارد و پس از آن قابل استفاده نیست.
منیره خادم، سید جمال الدین شاهطاهری، فریده گلبابایی، عباس رحیمی فروشانی، محمدرضا گنجعلی زاده، فرنوش فریدبد،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه تغلیظ و تخلیص نمونه های ادرار، مو و ناخن با استفاده از روش استخراج فاز جامد توسط جاذب کرموزورب 102 به منظور ارزیابی مواجههی کارگران یک صنعت فلزی با نیکل و سرب می باشد.
روش کار: در این مطالعه استخراج با استفاده فاز جامد توسط کرموزورب 102 جهت آماده سازی، تغلیظ و تخلیص نمونه های بیولوژیک ادرار، مو و ناخن کارگران شاغل در صنایع فلزی استفاده گردید. متغیر های مؤثر بر پاسخ روش بهینه سازی شدند. سپس دقت، صحت و تکرار پذیری روز به روز و در طول یک روز آن با استفاده از نمونه هایی با غلظت پایین، متوسط و بالای فلزات مورد نظر تأیید گردید. پس از استخراج سرب و نیکل از نمونه های واقعی کارگران، غلظت آنها توسط روش ولتامتری تعیین شد.
نتایج: به دنبال بهینه سازی روش، سرب و نیکل با راندمان بیشتر از 94% از روی جاذب کرموزورب 102 بازیافت شدند. اگرچه غلظت نیکل و سرب در نمونههای مو زیر حد تشخیص روش آنالیزی بود، در نمونه های ادرار و ناخن بالاتر از حدود مجاز مربوطه بودند.
نتیجه گیری: استخراج فاز جامد روشی سریع و ساده برای پیش تغلیظ و جداسازی آنالیت ها از نمونه های بیولوژیک بوده و با توجه به غلظت پایین آنالیت و وجود عوامل مداخله کننده ی موجود در این گونه نمونه ها، می تواند در آماده سازی آنها مؤثر واقع گردد. این مطالعه کاربرد روش مذکور در ارزیابی های شغلی و تعیین مواجهه ی کارگران را مورد تأیید قرار داد.
افضل اکبری بلوطبنگان، محمود نجفی، جلال بابایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس بهزیستی ذهنی در دانشآموزان بود.
روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. بدین منظور تعداد 400 نفر (200 پسر و 200 دختر) از دانشآموزان مدارس متوسطه شهر قم به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به ابزارهای بهزیستی ذهنی و شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی، ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتایج: یافتههای تحلیل عاملی نشان داد که این مقیاس از چهار عامل تشکیل شده است. علاوه بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد، بهزیستی ذهنی با شادکامی (27/0r=)، نمره انضباط (11/0r=) و پیشرفت تحصیلی (28/0r=) رابطه مثبت و معنیداری در سطح 01/0p< دارد. همچنین اعتبار پرسشنامه بهزیستی با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 87/0 و هر کدام از خردهمقیاسها شامل ارتباط با مدرسه 69/0، لذت از یادگیری 85/0، اهداف آموزشی 73/0 و کارآمدی تحصیلی 78/0 بدست آمد که نشان از قابلیت بالای ابزار بود.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش بیانگر این است که نسخه فارسی پرسشنامه بهزیستی ذهنی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و میتوان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهشهای روانشناختی استفاده کرد.
نوید قنواتی، احمد نظرپور، تیمور بابایی نژاد،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین موجود در خاکهای سطحی شهرها ناشی از منابع مختلف (مانند ترافیک، انتشارات صنعتی و فرسایش ناشی از ساختمان ها) میتواند از طریق تنفس، بلع وجذب پوستی در بدن انسان تجمع یافته و برای سلامتی خطرساز باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی خطر اکولولوژیکی و بهداشتی برخی فلزات سنگین در خاک کنار جادهای تقاطع های شهراهواز (مدرس، چهارشیر، زرگان، بهبهانی، گلستان، آبادان، خرمشهر، سوسنگرد و اندیمشک) می باشد.
روش کار: در این مطالعه غلظت فلزات سنگین در خاکهای سطحی کنار جادهای تقاطعهای شهر اهواز دراوایل تابستان سال 1395 مورد بررسی گرفت. در این مطالعه، نمونهبرداری در هر تقاطع در فواصل مشخص 1، 10 و 30 متری در دو طرف جاده اصلی (هر تقاطع 6 نمونه) از خاک سطحی (عمق 0 تا 20 سانتیمتری) انجام شد که در مجموع 54 نمونه از تمام مناطق برداشت شد. نمونهها پس از انتقال به آزمایشگاه در آون در دمای 60 درجه سانتیگراد خشک شدند. پس از هضم شدن با مخلوط اسیدی، غلظت فلزات سنگین روی، سرب، نیکل، مس، کروم، کادمیوم و آرسنیک به روش طیفسنجی جرمی پلاسمایی جفت شده القایی (ICP-MS) اندازهگیری شد. سطح آلودگی بر اساس خطر اکولوژیک و بهداشتی فلزات سنگین برآورد شد.
نتایج: میانگین غلظت فلزات روی، سرب، نیکل، مس، کروم، کادمیوم و آرسنیک به ترتیب 42/49±61/116، 91/166±02/284، 47/4±53/25، 75/87±63/220، 80/84±21/137، 23/3±44/3 و 08/3±65/8 میلیگرم بر کیلوگرم بدست آمد. بررسی نسبتهای ایزوتوپی نشان داد، نشرهای ناشی از ترافیک خودروها و نشرهای صنعتی مهمترین منابع سرب در نمونههای مورد مطالعه هستند. مقدار میانگین پتانسیل خطر اکولوژیکی (RI)، تقاطعهای اندیمشک، گلستان و سوسنگرد دارای خطر کم، تقاطعهای مدرس، بهبهانی و زرگان دارای خطر متوسط و تقاطعهای چهارشیر، آبادان و خرمشهر دارای خطر قابل توجه می باشند. خطر سرطانزایی (CR) در کودکان نسبت به بزرگسالان بیشتر است. در هر دو گروه سنی، کروم بیشترین خطر سرطانزایی را دارد.
نتیجهگیری: نتایج بدست آمده نشان داد منبع آلودگی فلزات مورد مطالعه فعالیتهای انسانی از قبیل ترافیک جادهای و فعالیتهای صنعتی در منطقه مورد مطالعه است.
انسیه بابایی، فرشته بخشیان، آرام کریمیان، سید رضا سعادت مهر،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شکل گیری هویت در دوره نوجوانی و اهمیت این موضوع در این دوره و عوامل بسیاری که در این زمینه نقش مهمی را ایفا می کنند، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مرتبط با هویت یابی دانش آموزان دوره متوسطه استان مازندران انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی- تحلیلی می باشد. نمونه پژوهش شامل 394 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه استان مازندران بود که با روش خوشه ای نسبتی تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها، پرسشنامه حالات هویت بنیون و آدامز (EOM-EIS-2)، پرسشنامه عوامل موثر در هویت یابی و پرسشنامه جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تحلیل دادهها از شاخص همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی استفاده شد.
نتایج: بر اساس یافته های پژوهش، 8/51% از نمونهها دختران و 2/48% پسران بوده اند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که عوامل مورد بررسی (خانواده، شخصیت، مدرسه، جامعه و فرهنگ و رسانه) توانستند 7/22% از واریانس هویت آشفته، 2/11% از واریانس هویت زود شکل گرفته، 5/10% از واریانس هویت به تعویق افتاده و 2/21% از واریانس هویت پیشرفته را تبیین کنند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، برگزاری دوره های آموزشی برای والدین و دانش آموزان، تجهیز و غنی سازی مدارس و در نظر گرفتن فعالیت های فوق برنامه جهت کمک به هویت یابی آسان دانشآموزان پیشنهاد می گردد.
معصومه پروانه، سولماز بابایی بناب،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در خانه ماندن در شرایط قرنطینه بهترین روش برای کاهش شیوع ویروس کووید 19 میباشد، این عدم تحرک دارای عوارض جسمانی و روانی بر روی افراد دارای اختلال سندرم تخمدان پلیکیستیک می باشد. این سندرم یکی از شایعترین اختلالات غدد درونریز در زنان است که علاوه بر مشکلات جسمی متعدد، دارای تظاهرات روانشناختی بسیاری است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر فعالیت هوازی خانگی بر وضعیت روانشناختی دختران نوجوان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک در شرایط قرنطینه در منزل می باشد.
روش کار: این مطالعه بر روی 40 دختر نوجوان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک انجام شد افراد تحت مطالعه به دو گروه 20 نفری در گروههای مداخله و شاهد تقسیم شدند.. سپس گروه مداخله به مدت 12 هفته تمرین هوازی در منزل را انجام دادند. سطح اضطراب و افسردگی با استفاده از پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستانی، ترس از تصویر بدنی با استفاده از پرسشنامه ترس از تصویر بدنی لیتلتون و ترکیب بدنی با اندازهگیری قد و وزن قبل و بعد از مداخله ورزشی اندازهگیری شد. تجزیه تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمونهای شاپیروویلک و تحلیل کواریانس انجام شد.
نتایج: قبل از مداخله، دو گروه تجربی و کنترل در متغیرهای اضطراب، افسردگی، ترس از تصویر بدن و ترکیب بدن تفاوت معناداری نداشتند (05/0 p>). پس از 12 هفته ورزش هوازی در منزل تفاوت معناداری در متغیرهای اضطراب، افسردگی، ترس از تصویر بدن و ترکیب بدن بین گروهای پژوهش بدست آمد (001/0p=).
نتیجهگیری: ورزش هوازی تحت نظارت در منزل تأثیر مطلوبی بر وضعیت روانشناختی دختران نوجوان مبتلا به سندرم پلیکیستیک دارد و میتواند به عنوان یک روش ارتقای وضعیت روان شناختی برای این بیماران در شرایط قرنطینه در دوران کرونا توصیه شود.
اکبر بهمنی، الهه ملایی، صبا بابایی،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با موضوع بررسی ارتباط استرس شغلی با خستگی احساسی با توجه به نقش میانجی تابآوری به انجام رسیده است.
روش کار: مطالعه حاضر از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش گردآوری دادهها، توصیفی و از نوع پیمایشی میباشد. در پژوهش حاضر جامعه آماری عبارت است از کلیه کارکنان بیمارستان شهید مدرس شهرستان ساوه که تعداد آنها 360 نفر است و جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش تصادفی ساده 186 نفر بهعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. برای گردآوری دادهای میدانی از پرسشنامه استاندارد استفاده شد.
نتایج: تحلیل داده نشان داد استرس شغلی با خستگی احساسی با ضریب (514/0) رابطه مثبت و معناداری دارد، همچنین استرس شغلی روی تابآوری با ضریب (503/0-) و تابآوری روی خستگی احساسی با ضریب (395/0-) رابطه منفی دارد. همچنین یافتهها نشان داد در رابطه بین استرس شغلی و تأثیر آن بر خستگی احساسی، تابآوری نقش میانجی ایفا میکند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که استرس شغلی ارتباط مثبت و مستقیم با خستگی احساسی و رابطه معکوس با تاب آوری دارد، تاب آوری نیز رابطه معکوس با استرس شغلی در میان کارکنان دارد