محبوبه عسکری، اسماعیل جهانبخش، اصغر محمدی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: فردگرایی عبارت است از گرایش ذهنی و رفتاری که به خود مختاری فرد منجر میشود بهگونهای که فرد اهداف و خواستههای فردی برایش مهمتر هستند تا اهداف و خواستههای دیگران و بیشتر خود را مسئول موفقیت و شکست خود میداند. هدف اصلی تحقیق، تعیین رابطه بین سبک زندگی و فردگرایی در زنان شهر شیراز بود.
روش کار: این مطالعه مقطعی و از نوع همبستگی بود که در سال 1398 و در میان 564 نفر از زنان مجرد 25 تا 49 ساله در شهر شیراز که با ترکیبی از روش نمونهگیری طبقهای متناسب و هدفمند انتخابشده بودند، انجام گردید. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه فردگرایی افقی و عمودی Triandis و دیگران بود. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS 25 در دو سطح توصیفی و تحلیلی با آزمون ضریب همبستگی پیرسون انجام شد.
نتایج: میزان فردگرایی پاسخگویان حدود 69% بود. بررسی ابعاد فردگرایی نشان داد که تمایل پاسخگویان به فردگرایی در بعد تقدّم فعالیتهای فردی افراد (15/78%) از دو بعد دیگر بیشتر است. نمره سبک زندگی پاسخگویان 4/63% بود. بر اساس نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین سبک زندگی زنان شهر شیراز و فردگرایی آنها رابطه معنیداری و معکوسی وجود داشت، به این معنی که با بهتر بودن سبک زندگی فردگرایی زنان کاهش مییابد.
نتیجهگیری: بین سبک زندگی و میزان فردگرایی زنان شهر شیراز رابطه معکوس وجود داشت؛ بنابراین بهبود سبک زندگی با محور قرار دادن خانواده و توجه به ابعاد حمایتی آن میتواند بر کاهش میزان فردگرایی این قشر اثر مثبت داشته باشد.