13 نتیجه برای حیدری
هدی رحیمی فرد، ناصر هاشمی نژاد، علی رضا چوبینه، حمید رضا حیدری، سیدحمید طباطبائی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: درکارگاه های تهیه مبل خام که کارها با وضعیت بدنی نامطلوب انجام می شوند، ارزیابی ارگونومیک و بهبود شرایط محیط کار ضروری می نماید. طراحی چک لیست و محاسبه شاخص های ارگونومیک می تواند در این ارزیابی مفید باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی عوامل خطر اختلالات اسکلتی- عضلانی و تعیین سطح اقدامات اصلاحی در این کارگاه ها صورت گرفته است.
روش کار: پس از تحلیل وظایف، با استفاده از چک لیست ارگونومیک طراحی شده، برای 268 کارگر شاخص های ارگونومیک محاسبه و در نهایت عوامل خطر شناسایی گردیدند. جهت تعیین میزان شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی از پرسشنامه ی نوردیک استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونt-test و آزمون نسبت ها انجام گرفت.
نتایج: درد کمر و زانو به ترتیب با 4/38 و2/36 درصد در بین کارگران از بیشترین شیوع برخوردار بود. رابطه ی معنی داری بین شاخص محاسبه شده و اختلالات در نواحی مختلف بدن مشاهده شد (001/0p<). محاسبه نسبت برتری نیز نشان داد که شرایط ارگونومیک با نسبت برتری برابر با (24/5-61/1) 9/2 تا (61/34-60/2) 49/9 (در اندامهای مختلف بدن) عاملی تأثیر گذار در افزایش شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی بوده است. 46/32 درصد از کارکنان در شرایط نامطلوب از نظر ارگونومیک قرار داشتند.
نتیجه گیری: چک لیست تهیه شده ابزاری مناسب و کم هزینه برای ارزیابی ارگونومیک شناخته شد. همچنین نتایج نشان داد عمده ی مشکلات ارگونومیک در این کارگاه ها ناشی از شرایط عمومی نامطلوب، سازماندهی نادرست کار و ایستگاه کاری نامناسب می باشد.
علیرضا حیدری، علیرضا میراحمدی زاده، علی کشتکاران، مهدی جوانبخت، کورش اعتماد، منصوره لطفی،
دوره 9، شماره 1 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه وهدف: ایدز یک بیماری کشنده است که هیچ درمان یا واکسنی برای پیشگیری از آن وجود ندارد
. استفاده از مواد مخدر تزریقی و رفتارهای جنسی محافظت نشده عوامل مؤثر در انتقال ویروس این بیماری هستند. هدف از انجام مطالعه تعیین تغییرات رفتارهای پرخطر تزریقی و جنسی مرتبط با HIV در معتادان مراجعه کننده به مراکزدرمان نگهدارنده با متادون( MMT) Methadone Maintenance Treatment شیراز بود
. روش کار: این مطالعه به صورت مقایسهی قبل و بعد از مداخله MMT بدون گروه کنترل در 7 مرکز درمان نگهدارنده با متادون شیراز در سال 1388انجام شد. نمونهها معتادان مراجعه کننده به مراکز درمان نگهدارنده با متادون بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. 694 معتاد مراجعه کننده به این مراکز در مطالعه شرکت کردند.روش جمع آوری داده های مصاحبه با استفاده از پرسشنامه بود. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.15 و آزمون Wilcoxon انجام شد.
نتایج: میانگین سنی معتادان دریافت کننده متادون 5/9 ± 5/36 سال بود. اکثر مراجعه کنندگان مرد(1/92%) و مجرد (1/43%) بودند.3/37/% شرکت کنندگان در مطالعه معتاد تزریقی بودند. در یک هفته قبل از مراجعه به مرکز 3/23% معتادان حداقل یک تزریق مشترک داشتند این مقدار به 2/9% در یک هفته ی بعد از مراجعه کاهش یافت. در یک ماه قبل از مراجعه به مرکز 2/25% معتادان حداقل یک تماس جنسی محافظت نشده داشتند که این آماره به 21% در یک ماه بعد از مراجعه کاهش یافت.میانگین تعداد تزریقهای مشترک و تماسهای جنسی محافظت نشده در بعد از مراجعه به مرکز نسبت به قبل از آن به طور معنی داری کاهش یافت(001/0>p ) .
نتیجه گیری: با توجه به تأثیر زیاد مراکز MMT در کاهش رفتارهای پرخطر، گسترش کمی و کیفی این مراکز در بعد منطقهای و ملی و تشویق معتادان به استفاده از خدمات جهت تحت پوشش قرار دادن افراد پرخطر تزریقی و جنسی به منظور پیشگیری از HIV ضروری می باشد.
مهدی میرحیدری، صدیقه السادات طوافیان، علی منتظری، حمیرا فلاحی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: شایعترین راه انتقال HIV در جهان، تماسهای جنسی محافظت نشده با افراد آلوده است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی بر رفتارهای پرخطر جنسی در معتادان دارای سابقه اعتیاد استان قم آزمون شد.
روش کار: مطالعه حاضر مطالعه نیمه تجربی شاهد دار، شامل 128 مرد شرکت کننده در گروههای خودیاری استان قم در سال 1391 میباشد که با روش نمونهگیری در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامهای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تائید شد و قبل و 3 ماه بعد از مداخله آموزشی تکمیل شد. دادهها با آزمون های آماری کای دو، کولموگرف-اسمیرنف، تی زوجی و ویلکاکسون با سطح معنی داری 05/0> p ، جهت تجزیه و تحلیل داده ها در نظر گرفته شد.
نتایج: قبل از مداخله، دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک و میانگین نمرات سازههای الگوی باور بهداشتی یکسان بودند(05/0< p ). نتایج مطالعه نشان داد بعد از مداخله میانگین نمرات سازه های الگو ، در گروه آزمون نسبت به قبل از مداخله بطور معنی داری افزایش یافت (001/0> p ). ولی در گروه شاهد این اختلاف معنی دار نبود . میانگین نمرات قصد رفتاری استفاده از کاندوم در بعد از مداخله، تفاوت معنی دار ی را در گروه آزمون نسبت به قبل از آن داشت (001/0= p ). در حالی که در گروه شاهد این تفاوت معنی دار نبود (02/0= p ).
نتیجهگیری: مداخله آموزشی مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی میتواند موجب افزایش شدت، حساسیت، منافع و خودکارآمدی درک شده و کاهش موانع درک شده افراد با سابقه مصرف مواد مخدر شده و نهایتاً قصد رفتار استفاده از کاندوم را در آنان ایجاد نماید
علیه حجت زاده، علیرضا حیدری، طاهره سماوات،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پرفشاری خون یکی از مهمترین عوامل خطر ساز بیماری های قلبی عروقی است.کنترل فشار خون احتمال ایجاد عوارض ناشی از فشار خون بالا را به حداقل مقدار خود می رساند. هدف از انجام این مطالعه تعیین تأثیر سطح تحصیلات بهورزان بر کنترل فشار خون در مبتلایان به فشار خون بالا در روستاییان شهرستان قزوین بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی که بر روی بیماران مبتلا به فشارخون بالا و بهورزان خانه های بهداشت شهرستان قزوین در سال 1389 انجام شد،300 بیمار و 18 بهورز در مطالعه شرکت کردند. نمونه گیری با روش چندمرحله ای انجام شد. ابزارهای جمع آوری دادهها پرسشنامه، دستگاه فشار سنج جیوه ای،گوشی، ترازوی دیجیتالی و قدسنج دیواری بود. روش جمع آوری داده ها مصاحبه و مشاهده بود. دادهها با استفاده از نرمافزارSPSS و آزمونآماریChi Square تحلیل شد.
نتایج: شیوع بیماری فشارخون بالا در جمعیت تحت پوشش خانه های بهداشت دارای بهورزان دیپلمه 2/13% و در جمعیت تحت پوشش خانه های بهداشت دارای بهورزان زیر دیپلم 7/8% بود. فقط 7/14% بیماران بررسی شده فشار خون کنترل شده داشتند. میزان کنترل فشار خون بیماران در دو گروه بهورزان دیپلمه و زیر دیپلم از نظر آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیری: با توجه به عدم تأثیر سطح تحصیلات بهورزان بر کنترل فشارخون، پیشنهاد میشود در برنامه ریزی های بهداشتی به سواد کارکنان بهداشتی محیطی توجه بیشتری شود و به آموزش ضمن خدمت پرسنل و نظارت های منظم و بررسی شاخص های بهداشتی تأکید گردد.
علیرضا حیدری، محمد عرب، کورش اعتماد، بهزاد دماری، منصوره لطفی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: غربالگری فنیل کتونوری(PKU) به منظور تشخیص و درمان نوزادانی که احتمال ابتلا دارند، انجام می شود. هدف از انجام مطالعه چرایی و چگونگی در دستور کار قرار گرفتن غربالگری کشوری فنیل کتونوری در ایران بود.
روش کار: این مطالعه کیفی در سال 1394 بر مبنای مدل کینگدان(2003) انجام شد. 38 نفر از سیاستگذاران، مدیران و محققان در مطالعه شرکت نمودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد. داده ها با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با بهره گیری از روش تحلیل چارچوبی تحلیل شد.
نتایج: معلولیت های جسمی و ذهنی، هزینه های درمانی و نگهداری و نیاز به خدمات بازتوانی مواردی از جریان مشکل بودند. استفاده از بستر برنامه غربالگری هایپوتیروئیدی و قابلیت اجرا در سطح ملی از موضوعات جریان راه حل بودند. اعمال فشارهای خانواده های بیماران، اعضای انجمن علمی کودکان و پیگیری مسئولین اجرایی مواردی از جریان عزم سیاسی بودند. حادث شدن همزمان این سه جریان، منجر به موافقت سیاستگذاران بهداشتی نسبت به اجرای کشوری برنامه و باز شدن پنجره سیاست گردید.
نتیجه گیری: اجرای کشوری برنامه غربالگری PKU حاصل اثر متقابل سه جریان مشکل، راه حل، عزم سیاسی و استفاده بهینه پیشگامان سیاست از پنجره فرصت باز شده، جهت پیاده سازی برنامه در سطح ملی بودند.
بهزاد دماری، علیرضا حیدری، حبیب الله مسعودی فرید، آرزو ذکایی،
دوره 18، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: روسپیگری یکی از این آسیب های اجتماعی است که شرایط نگران کننده ای دارد. بسـیار زیـادی از زنـانی کـه در این ورطـه گرفتـار هسـتند قربـانی شــرایط نامسـاعد اجتمـاعی می باشند. هدف این مطالعه تبیین اهداف، الگوی خدمت، چالشها و راهکارهای پیشنهادی برنامه کشوری بازپروری زنان آسیب دیده اجتماعی در سازمان بهزیستی بود.
روش کار: یک مطالعه کیفی در سال 1395 انجام شد. شرکت کنندگان در مطالعه شامل مدیران و کارشناسان ادارات کل سازمان بهزیستی در 31 استان کشور،21 عضو از میانجیان مردمی و سازمانهای همکار و ذینفع و 5 نفر از مدیران ارشد ستادی و کارشناسان ارشد معاونت اجتماعی سازمان بهزیستی کل کشور بودند. دادهها با استفاده از تحلیل اسناد و مصاحبه های عمیق فردی و بحث های گروهی متمرکز جمع آوری گردید و با روش تحلیل محتوا آنالیز شد.
نتایج: چالش های برنامه شامل عدم پذیرش زنان آسیب دیده توسط جامعه، مسائل هویتی فرزندانی که حاصل تجربه روابط نامشروع اند، امکان اشتغال ضعیف و احتمال سوء استفاده جنسی از این زنان توسط کارفرمایان، اختلالات روانی زنان آسیب دیده، ارتباطات بین بخشی ضعیف در سازمان بهزیستی و کمبود نیروی انسانی می باشد. راهکارهای پیشنهادی شامل افزایش اعتبارات مالی، ایجاد بانک اطلاعاتی بصورت کشوری، و آگاه سازی و حساس سازی مردم، تصویب و اصلاح برخی از قوانین قضایی می باشد.
نتیجه گیری: علیرغم خدمات ارائه شده، این برنامه با چالشهایی در سطح دولت و مردم مواجه است. به منظور بهبود وضعیت موجود، به کارگیری راهکارهای پیشنهادی به همراه بازنگری و اصلاح فرآیندهای مرتبط ضرورت دارد.
علی محمد مصدق راد، مهدیه حیدری، سجاد رامندی، محیا عباسی،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تأمین مالی نظام سلامت فرآیند جمعآوری، انباشت و مدیریت منابع مالی و خرید خدمات سلامت است. تأمین مالی نقش مهمی در دستیابی به اهداف نظام سلامت دارد. این مطالعه با هدف تحلیل استراتژیک نظام تأمین مالی سلامت ایران و ارائه استراتژیهای تقویت آن انجام شد.
روش کار: این پژوهش با روش مرور حیطهای انجام شد. کلیه مطالعات مرتبط با نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای تأمین مالی نظام سلامت ایران در پایگاههای اطلاعاتی «PubMed»، «Scopus»، «Science Direct»، «Embase»، «ProQuest»، «SID» و «Magiran» و «بانک اطلاعاتی پایاننامههای علوم پزشکی کشور» و دو موتور جستجوی «Google» و «Google scholar» با کلیدواژههای مناسب جستجو شد. در نهایت، 29 مطالعه انتخاب و با کمک نرمافزار MAXQDA و روش تحلیل چهارچوبی تحلیل شدند.
نتایج: افزایش پوشش جمعیتی بیمههای سلامت، کاهش پرداخت از جیب مردم پس از اجرای طرح تحول سلامت و افزایش تعرفههای خدمات سلامت از نقاط قوت و تأمینمالی نزولی، پرداخت از جیب بالا و تعدد صندوقهای بیمه سلامت از نقاط ضعف نظام تأمین مالی سلامت ایران هستند. قوانین حمایتی، مشارکت مالی سازمانهای غیردولتی، افزایش مراکز ارائه خدمات و توسعه فناوریهای جدید از فرصتهای مهم و تحریم سیاسی، بحرانهای مالی و افزایش انتظارات مصرفکنندگان خدمات سلامت از تهدیدهای تأمین مالی نظام سلامت هستند. افزایش منابع مالی سلامت از طریق پیشپرداختها، یکسانسازی ساختاری و سیاستی بیمههای سلامت، اصلاح تعرفه خدمات سلامت، افزایش کارایی نظام سلامت و بهبود کیفیت خدمات سلامت برای تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور ضروری هستند.
نتیجهگیری: الگوی تأمین مالی نظام سلامت ایران با چالشهای متعددی مواجه است و از تابآوری لازم برخوردار نیست. سیاستگذاران و مدیران ارشد نظام سلامت باید با بکارگیری استراتژیهای پیشنهادی به تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور بپردازند.
علی محمد مصدق راد، مهدیه حیدری، محیا عباسی، مهدی عباسی،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: روش مرور واقعگرایانه (Realist Review) برای مرور و ترکیب شواهد مرتبط با مداخلات پیچیده نظام سلامت معرفی شد. این روش با تبیین روابط علّیتی بین مداخله و نتایج حاصله، به تفسیر نتایج مداخلات میپردازد. این مطالعه با هدف تبیین روش مرور واقعگرایانه در نظام سلامت انجام شد.
روش کار: این پژوهش به روش مرور حیطهای انجام شد. مقالات مرتبط با روششناسی مرور واقعگرایانه در حوزه سلامت در بازه زمانی سالهای 1990 تا 2020 میلادی در پایگاههای داده الکترونیکی Pubmed، Scopus، Science Direct، Embase و موتورهای جستجوگر Google Scholar و Google جمعآوری شد. در نهایت، 49 مقاله انتخاب و با روش تحلیل روایتی بررسی شدند.
نتایج: مرور واقعگرایانه یک رویکرد تئوری محور برای ترکیب شواهد مرتبط با اجرای مداخلات پیچیده اجتماعی در قالب روابط علیتی بین برنامه مداخله، زمینه، مکانیسم و پیامد است که به تبیین و توضیح چگونگی و چرایی موفقیت یا شکست این مداخلات میپردازد. یک پروتکل اجرایی برای انجام مرور واقعگرایانه معرفی شد که شامل سه مرحله تبیین، توسعه و اصلاح تئوری برنامه مداخله و هفت گام تعیین سوالات پژوهش، تبیین تئوری اولیه برنامه مداخله، توسعه استراتژیهای جستجو، جمعآوری، ارزشیابی و انتخاب شواهد، ترکیب شواهد، اصلاح تئوری برنامه مداخله و ارائه پیشنهاد است. همچنین، ساختار نگارش مقاله مرور واقعگرایانه و چک لیست ارزشیابی مطالعات مرور واقعگرایانه بیان شدند.
نتیجهگیری: مرور واقعگرایانه روش مناسبی برای ارزشیابی مداخلات پیچیده نظام سلامت است که توضیحی از نحوه ارتباط یک مداخله سلامت با نتایج بدست آمده ارائه میدهد. مرور واقعگرایانه توضیح میدهد که یک مداخله بهداشتی و درمانی برای چه کسانی، در چه شرایطی، چگونه و چرا کار میکند؟
محمدجواد کبیر، علیرضا حیدری، محمدرضا هنرور، زهرا خطیرنامنی، عباس بدخشان، نرگس رفیعی، سکینه بیگم کاظمی، سید مهدی صداقت، مهرداد کمانگری، معصومه غلامی، مریم ایری، منصوره لطفی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سازمان جهانی بهداشت اجرای نظام ارجاع را یک اقدام اساسی برای بهبود کیفیت خدمات در سیستمهای مراقبتهای سلامتی میداند. هدف این مطالعه تبیین چالشهای اجرایی نظام ارجاع الکترونیک در استان گلستان بود.
روش کار: مطالعهای کیفی در استان گلستان در سال ۱۳۹۸ با شیوه پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. مشارکتکنندگان، پزشکان خانواده و متخصص، مدیران ستادی دانشگاه و کارشناسان مسئول معاونت بهداشتی و درمان و اداره کل بیمه سلامت استان، فناوری اطلاعات، مدیران شبکه شهرستان و بیماران بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. دادهها در طی 46 مصاحبه نیمه ساختاریافته جمعآوری گردید و به روش تحلیل محتوا، تحلیل گردید.
نتایج: مهمترین چالشهای نوبتدهی شامل کمبود وقت پزشکان خانواده، حضور نامنظم پزشکان متخصص، سخت بودن فرآیند نوبتگیری و ارجاع معکوس بودند. مهمترین چالشهای بار مراجعه و زمان انتظار شامل نبود ظرفیت پذیرش کافی بعد از لغو قرارداد بیمه سلامت با بخش خصوصی، تاخیر پزشکان برای حضور در درمانگاه، زمان طولانی برای رسیدن نوبت و تایپ پسخوراند بودند. مهمترین چالشهای ویزیت و تشخیص شامل زمان کوتاه ویزیت، کیفیت بالاتر ویزیت پزشکان در بخش خصوصی، عدم وجود شیوه نامه های شفاف بودند. مهمترین چالش های پس خوراند عدم تمایل و تعهد برخی متخصصان به ارائه پسخوراند، کیفیت پایین و قابل استفاده نبودن پسخوراند بودند.
نتیجهگیری: تامین منابع پایدار و تخصیص نشاندار اعتبارات مالی، طراحی و اجرای نظام پاداش و تنبیه، اصلاح سیستم نوبت دهی، توانمندسازی دانشجویان پزشکی، تجهیز متخصصان با قلم الکترونیکی برای نوشتن پسخوراند میتواند بهبود وضعیت موجود کمک کننده باشد.
علی محمد مصدق راد، مهدیه حیدری، پروانه اصفهانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه جامعترین، عادلانهترین و کارآمدترین روش ارتقای سلامت افراد و رفاه اجتماعی از طریق ارائه خدمات پیشگیری، درمانی و بازتوانی در محلی نزدیک به محیط زندگی مردم است. نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه ایران با چالشهایی مواجه است که اثربخشی و کارایی آن را محدود کرده است. این پژوهش با هدف شناسایی راهکارهای تقویت نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه ایران انجام شد.
روش کار: برای انجام این پژوهش از روش مرور واقعگرایانه استفاده شد. مقالات منتشر شده در زمینه راهکارهای تقویت نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه در بازه زمانی 1978 تا پایان ژوئن سال 2021 میلادی در 8 پایگاه اطلاعاتی و موتور جستجوگر Google scholar جستجو و جمعآوری شد. در نهایت، تعداد 29 مقاله شرایط ورود به این مطالعه را داشت که با روش تحلیل چارچوبی با استفاده از نرمافزار MAXQDA 10 تحلیل شدند.
نتایج: تعداد 29 راهکار برای تقویت نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه شناسایی شد. نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه دارای اهداف متعالی و استراتژیهای مناسب، مجهز به منابع لازم و کافی، سازماندهی شده در قالب تیمهای چند تخصصی با وظایف مشخص برای کارکنان بهداشتی، که مراقبتهای بهداشتی جامع، با کیفیت و قابل پرداخت را هماهنگ با سایر خدمات سلامت ارائه میدهند (برنامه مداخله)، در صورت تقویت عناصر حاکمیت و رهبری، تأمین مالی، نیروی انسانی، تجهیزات و دارو، سیستمهای اطلاعاتی و ارائه خدمات سلامت و تطبیق بهینه با محیط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری پیرامون (زمینه)، موجب افزایش رضایت، تعهد، پاسخگویی و مسئولیتپذیری مدیران و کارکنان بهداشتی؛ اعتماد، مشارکت و رضایت بیماران و مردم (ساز و کار) و در نهایت، تأمین، حفظ و ارتقای سلامتی مردم جامعه (نتیجه) خواهد شد.
نتیجهگیری: نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه قوی و منسجم پیش نیاز تقویت نظام سلامت است. تقویت مدیریت و رهبری، بهبود ساختار سازمانی، بهبود سیستم اطلاعاتی، توانمندسازی نیروی انسانی و افزایش پوشش جمعیت میتواند منجر به تقویت برنامه مراقبتهای بهداشتی اولیه شود. عوامل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موثر بر نظام سلامت باید در بازطراحی و تقویت نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه مورد توجه قرار گیرد.
محمدجواد کبیر، علیرضا حیدری، ناهید جعفری، زهرا خطیر نامنی، محمدرضا هنرور، ناصر بهنام پور،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده یک روش مناسب برای اولویت بندی و چگونگی تدوین بسته خدمات پایه سلامت یک چالش جدی میباشد. این پژوهش با هدف طراحی فرایند تدوین بسته خدمات پایه سلامت در ایران انجام شد.
روش کار: یک مطالعه ترکیبی از روشهای کمی و کیفی انجام شد. بخش کیفی با استفاده از طریق 25 مصاحبه عمیق فردی و 2 جلسه بحث گروهی متمرکز با صاحبنظران وزارت بهداشت، سازمانهای بیمهگر و سازمان برنامه و بودجه انجام شد و بخش کمی، مطالعهای توصیفی و مقطعی با 277 نفر از صاحبنظران و بوسیله پرسشنامهای که روایی و پایایی آن تایید شده بود، انجام گردید. بخش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا و بخش کمی با استفاده از نرمافزار SPSS23 تحلیل شد.
نتایج: مراحل فرآیند تدوین بسته خدمات پایه سلامت شامل 4 مرحله تبیین لیست خدمات موجود در بسته خدمات پایه سلامت، استخراج معیارهای ورود خدمات به بسته خدمات، اولویت بندی معیارهای ورود خدمات به بسته، مقایسه خدمات با معیارهای اولویتدار میباشد. در پایان مرحله اولویت بندی، معیارهای بار بیماریها، گروههای هدف و نیاز جامعه دارای بیشترین میانگین و به عنوان مهمترین معیارها شناخته شدند.
نتیجهگیری: فرآیند طراحی شده در این مطالعه، شواهد علمی مورد نیاز را با تاکید بر ورود و تداوم خدماتی که دارای اولویت بالاتری میباشند و حذف خدماتی که در معیارها از اولویت کمتری برخوردار میباشند، در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد.
علی محمد مصدق راد، محیا عباسی، مهدیه حیدری،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: نظام تأمین مالی سلامت «فرآیند جمعآوری، تجمیع و مدیریت منابع مالی بهمنظور خرید خدمات سلامت» است. نظام تأمین مالی سلامت ایران با چالشهایی مواجه است. مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی نظام تأمین مالی سلامت ایران انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی به صورت گذشتهنگر با استفاده از دادههای آرشیوی به ارزشیابی نظام تأمین منابع مالی سلامت کشور ایران در بازه زمانی سالهای 2000 تا 2019 میلادی پرداخته است. اطلاعات پژوهش از دادههای بانک جهانی جمعآوری و با استفاده از نرمافزار اکسل تحلیل شدند.
نتایج: سرانه هزینه سلامت ایران در بازه زمانی سالهای 2000 تا 2019 میلادی سالانه 7/3% افزایش یافت و به 868 دلار (برابری قدرت خرید) در سال 2019 رسید. هزینه کل سلامت ایران از 32 میلیارد دلار در سال2000 میلادی به حدود 72 میلیارد دلار (برابری قدرت خرید) در سال 2019 میلادی افزایش یافت (افزایش سالانه 9/5%). ایران حدود 6/0% مخارج کل سلامت مردم دنیا را تشکیل داد. در این سال، حدود 7/6% تولید ناخالص داخلی کشور صرف هزینههای سلامت شد. میانگین این شاخص در دنیا 8/9% بود. حدود 5/49% هزینههای سلامت ایران توسط بخش عمومی تأمین مالی شد. سهم پرداختهای عمومی از هزینه کل سلامت جهان برابر با 8/59% بود. سهم پرداخت مستقیم از جیب مردم ایران در دهه گذشته کاهش یافت و در سال 2019 میلادی به 5/39% رسید. میانگین این شاخص در دنیا 18% بود.
نتیجه گیری: هزینههای نظام سلامت کشور با سرعتی بیش از رشد تولید ناخالص داخلی در حال افزایش است. سهم هزینههای سلامت از تولید ناخالص داخلی کشور و به تبع آن، سهم مخارج سلامت از بودجه عمومی دولت کاهش و سهم پرداخت مستقیم از جیب مردم افزایش یافته است. بنابراین، اصلاحاتی باید برای تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور بکار گرفته شود.
علی محمد مصدق راد، محیا عباسی، مهدی عباسی، مهدیه حیدری،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: تأمین مالی نظام سلامت فرآیند جمعآوری، تجمیع، مدیریت و تخصیص منابع مالی بهمنظور تأمین، حفظ و ارتقای سلامت مردم است. کشورهای در حال توسعه با چالشهای متعددی در تأمین، مدیریت و تخصیص منابع مالی سلامت مواجه هستند. هدف این مطالعه شناسایی روشهای تأمین مالی پایدار در کشورهای درحال توسعه بود.
روش کار: این پژوهش با روش مرور حیطهای انجام شد. کلیه مطالعات در زمینه روشهای تأمین مالی نظام سلامت در پایگاههای داده الکترونیکی انگلیسی Pubmed، Scopus، Science Direct، Web of scienceو فارسی Magiran، Iranmedex، SID و موتورهای جستجوگر Google Scholar و Google با کلیدواژههای مناسب جستجو شد. در نهایت، تعداد 94 مقاله مناسب انتخاب و با روش تحلیل چهارچوبی و با استفاده از نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.
نتایج: تعداد 42 روش برای تقویت پایداری و تابآوری نظام تأمین مالی سلامت در کشورهای درحالتوسعه شناسایی شد که در سه دسته جمعآوری و مدیریت منابع مالی، تجمیع منابع مالی و خرید خدمات سلامت گروهبندی شد. گسترش بیمههای سلامت اجتماعی، یکپارچهسازی طرحهای بیمه درمانی متعدد، تقویت مشارکت عمومی- خصوصی، استقرار نظام ارجاع، تعیین مالیات بر کالاهای آسیب رسان، استفاده از روشهای پرداخت آیندهنگر به ارائهکنندگان خدمات سلامت، تعیین دقیق بسته خدمات سلامت، مشارکت مالی خیرین و اصلاح تعرفههای خدمات سلامت پرتکرارترین راهکارهای تقویت پایداری نظام تأمین مالی سلامت در کشورهای در حال توسعه بودند.
نتیجهگیری: نظام تأمین مالی سلامت کشورهای در حال توسعه باید تقویت شود. اصلاحات مالی نظام سلامت باید با اصلاحات ارائه خدمات سلامت همراه باشد تا نتایج اثربخش و کارامدی به دنبال داشته باشد. سیاستگذاران و مدیران ارشد نظام سلامت باید در سطح کلان، به تقویت حکمرانی نظام تأمین مالی سلامت بپردازند. مدیران سازمانهای بهداشتی و درمانی در سطح خرد باید با تقویت ظرفیت بودجه و مدیریت مالی، منجر به افزایش کارایی و کاهش اتلاف منابع شوند.