جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای خبیری

ابوالقاسم پوررضا، رقیه خبیری، محمد عرب، علی اکبری ساری، عباس رحیمی، آذر طل،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: عوامل موثر بر رفتار افراد در هنگام مواجهه با بیماری بسیار متفاوت است که شامل عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و بویژه هزینه های درمانی می باشد. با توجه به هزینه های روزافزون درمانی، نقش اقدام بیماران در کنترل مالی هزینه های درمان، سیر بهبودی و نیز عدم اطلاع  کافی از رفتار افراد در اولین نقطه مواجهه با بیماری و به منظور سنجش تقاضای مردم در یک بستر تحقیقاتی مناسب، این مطالعه با هدف تحلیل رفتار درجستجوی درمان افراد در موارد بروز کسالت یا بیماری در ساکنان شهرتهران متشکل از کلیه اقشار و گروههای اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه که از نوع  توصیفی - تحلیلی می باشد و به روش مقطعی انجام شده است 1882 نفر از افراد ساکن در خانوارهای شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای آماری مجذور کای ، تست دقیق فیشر و رگرسیون لجستیک چندمتغیره در نرم افزار SPSS.13  استفاده شده است.
نتایج:  9/22% (431نفر) از افراد شرکت کننده در مطالعه ابتلا به یک یا دو مورد بیماری را در یک ماه گذشته گزارش کردند. آنالیزهای رگرسیون لجستیک چندمتغیره نشان داد که متغیرهای سن، جنس، وخامت بیماری،  میزان تحصیلات و تأهل ارتباط آماری معنی داری با احتمال اقدام به درمان اعم از خوددرمانی یا جستجوی درمان از مرکز درمانی داشته اند. همچنین در زمینه احتمال مراجعه به یک مرکز درمانی مشخص شد که متغیرهای سن، جنس، وخامت بیماری، میزان درآمد، میزان تحصیلات، بعد خانوار و شیوه پرداخت از بقیه متغیرهاموثرتر بوده و معنی دار در مدل باقی ماندند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، بالا بردن سطح آگاهی جامعه در مورد اثرات سوء مصرف دارو و خوددرمانی، آموزش پزشکان و داروسازان، اصلاح نظام بیمه و ترویج بیمه همگانی به عنوان راهکارهایی مناسب جهت بهبود الگوی مصرف خدمات سلامتی توصیه می شود.


محمد عرب، رقیه خبیری، ابوالقاسم پوررضا، جلال سعیدپور، حجت زراعتی، علیرضا محمدنِژاد،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: موضوع تمرکز سازمانی از مفاهیم اساسی در علم مدیریت است. تمرکز سازمانی عبارت است از اینکه مرکز ثقل تصمیم گیری در رأس سلسله مراتب هرم سازمانی قرار داشته باشد.در این پژوهش سعی شده است به یکی از ابعاد مهم سازمان یعنی میزان تمرکز سازمانی در بیمارستانها به عنوان نوعی سازمان اجتماعی و پیچیده پرداخته شود.
روش کار: این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی بوده که به روش مقطعی در سال 1384 انجام شده است. جامعه پژوهش کلیه مدیران و مدیران پرستاری بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه    می­باشد. در این پژوهش با بررسی های لازم، میزان تمرکز سازمانی بیمارستانها در 3 رده متمرکز، نیمه متمرکز و غیر متمرکز دسته بندی گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای آماری t تست، آنالیز واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS  استفاده شده است.
نتایج:  نتایج نشان داد که از بین 15 متغیر مورد پژوهش 5 متغیر مهم  شامل: جنسیت (001/0p = ) پست سازمانی  (005/0p = )، طی دوره آموزشی در زمینه مدیریت (001/0 p=)، بارمالی تصمیم گیری (03/0 p= ) در گروه مدیران بیمارستان و امکان کنترل تصمیمات اتخاذ شده (014/0 p =) در گروه مدیران پرستاری دارای ارتباط آماری معنی داری با تمرکز سازمانی بوده اند.
نتیجه گیری: میانگین درجه تمرکز دربیمارستانهای مورد مطالعه 38/75%  بوده است که این میزان در حوزه مدیران بیمارستان 3/76% و در حوزه مدیران پرستاری 38/73 % بوده است. یافته های این پژوهش نشان داد که بیمارستانهای مورد مطالعه به صورت نیمه متمرکز اداره می شوند.


فاطمه ستوده زاده، حسین انصاری، آذر ابوالپور، فاطمه نظری، فاطمه خبیری، محمد حسن امیری مقدم،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: نظام سلامت، در تلاش است با ارائه خدمات بصورت سطح بندی از مراجعات غیر ضروری به سطوح بالاتر جلوگیری کرده و بدین ترتیب از هزینه مراقبت های سلامت بکاهد. لذا مطالعه حاضر با هدف یافتن علل ارجاع به سطوح بالاتر در مناطق روستایی طراحی و اجرا شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی ۴۵۸ نفر از بیماران روستایی ارجاع داده شده به سطح دو در مناطق روستایی شهرستان زاهدان انجام گرفت. از پرونده های بهداشت خانواده موجود در سامانه سیب جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS16 استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(درصد، فراوانی) و آزمونChi-square تحلیل شدند.
نتایج: بیشترین درصد ارجاع به سطح دوم ارائه خدمات (6/57%) مربوط به سال ۱۳۹۷ و کمترین درصد آن (۱/۴%) مربوط به سال ۱۳۹۵ می­باشد. از بین بیماران ارجاع داده شده نزدیک به ۵۰% آن­ها به دلیل نیاز به تخصص بالاتر ارجاع داده شده اند و به تبع آن بیشترین مقصد ارجاع، پزشکان متخصص(۲/۶۷%) می­باشند. از بین تمامی افراد ارجاع داده شده به سطح بالاتر تنها ۶/۲۳% دارای پسخوراند به سطح اول می­باشند.
نتیجه گیری: از عوامل مهم ارجاعات پزشک خانواده به سطوح بالاتر نیاز به تخصص بالاتر و اصرار بیمار می­باشد. همچنین ثبت پسخوراند به سطح اول ارائه خدمات مورد توجه قرار نگرفته استبا برقراری تعامل بین پزشک و سایر سطوح، آموزش پزشکان، تاکید بر اهمیت ارائه پسخوراند و آگاهی بخشی به بیماران تا حدود زیادی می­توان ارجاعات غیر مقتضی را کاهش دهد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb