محمد مرادی جو، علی اکبری ساری، مریم سیدنژاد، سید منصور رایگانی، علیرضا اولیایی منش،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: راهنماهای طبابت بالینی حاوی توصیههایی برای بهینهسازی مراقبت از بیمار هستند که با مرور نظاممند شواهد و ارزیابی مزایا و معایب گزینههای جایگزین انجام میگیرند. راهنماها نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات، کاهش تنوع روشهای درمانی، کاهش خطاهای پزشکی، مدیریت هزینههای سلامت و افزایش ایمنی بیمار دارند. این مطالعه با هدف تحلیل تصمیمها، پیامدها و روندهای سیاستی بکارگیری راهنماهای طبابت بالینی در ایران طی سالهای 1380 الی 1400 انجام گرفت.
روش کار: این پژوهش از نوع تحلیل سیاستگذاری سلامت بوده که با استفاده از رویکرد تحلیل از فرایند سیاست (Analysis of the policy process) انجام گرفت. برای جمع آوری داده ها از روش بررسی اسناد سیاستی (تعداد=79) و مصاحبه کیفی (تعداد=27) استفاده گردید. تحلیل اسناد سیاستی به روش تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار Excel انجام گرفت. تحلیل مصاحبه ها به روش تحلیل چارچوبی و با استفاده از نرمافزار MAXQDA10 انجام گرفت.
نتایج: سیاست بکارگیری راهنماهای طبابت بالینی در ایران از سال 1380 شروع و طی دو دهه گذشته تکامل یافته است. طی سالهای 1395 الی 1400 تعداد 836 راهنمای طبابت بالینی (محصولات دانشی) ابلاغ شده است، اما به گفته مشارکت کنندگان بسیاری از این راهنماهای کیفیت لازم را نداشتهاند و مورد استفاده پزشکان قرار نگرفتهاند. یافته های مطالعه نشان داد که در ایران زمینه مناسبی جهت بکارگیری راهنماهای طبابت بالینی وجود دارد و سیاستهای بکارگیری راهنماهای طبابت بالینی از محتوای مناسبی برخوردار هستند، اما در توسعه (تدوین و بومیسازی) و اجرای راهنماهای طبابت بالینی شکاف عمیقی وجود دارد.
نتیجه گیری: هرچند روند بکارگیری راهنماهای طبابت بالینی در ایران بهبود یافته است، اما اجرای راهنماهای طبابت بالینی در کشور با چالشهایی مواجهه است و به طور کامل اجرا نشدهاند. بنابراین نیاز به اتخاذ روشها و رویکردهای استاندارد و جدید برای بهبود کیفیت و قابلیت اطمینان از راهنماهای بالینی وجود دارد. همچنین حمایت دولت، وزارت بهداشت، جامعه پزشکی، سازمانهای بیمه گر و سایر ذینفعان، همراه با همکاری و تلاش در زمینه سیاستگذاریها ضروری است.