جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای رستمی

روح الله رستمی، امیر نبئی، اکبر اسلامی، حسین نجفی صالح،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: پیش از تغذیه کرم ها با موادآلی زباله، به جهت اینکه مرحله گرماخواهی تجزیه مواد آلی  سپری شده و آسیبی به کرم ها که به درجه حرارت بالا حساس هستند وارد نشود و روند تولید کود نیز سریعتر پیش رود، همچنین برخی آلودگی های زیست شناختی نیز از بین برود، مواد آلی را برای مدتی بدون حضور کرم ها کمپوست می کنند. طول مدت این آماده سازی به لحاظ کیفیت کمپوست حاصله، چگونگی انجام فرآیند ورمی کمپوست و نیز فضا و امکانات مورد نیاز برای آماده سازی، حائز اهمیت می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر مدت زمان آماده سازی پسماندهای غذایی بدون اصلاح اولیه و بدون هوادهی پیوسته بر روی فرآیند ورمی کمپوست بود.

روش کار: در این مطالعه چهار مدت زمان شامل 0، 6، 12و 18 روز آماده سازی پسماندها مورد بررسی قرار گرفت و پارامترهای pH ، درصد C (C%)،  درصد  N( N%)، نسبت C/N و سرعت فرآیند در طول انجام فرآیند مورد پایش  قرار گرفتند. در این مطالعه از  کرم های گونه Eisenia Foetida برای انجام فرآیند استفاده شد.

نتایج: کمترین مقدار نهایی نسبت C/N در 6روز آماده سازی مشاهده می شود و بیشترین مقدار آن نیز مربوط به 18 روز آماده سازی است. همچنین بیشترین مقدار کاهش در نسبت C/N نیز در 6 روز آماده سازی و به میزان 93/64 و کمترین مقدار کاهش این نسبت نیز در 18روز آماده سازی و به میزان 56/36 به دست آمد.

نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان داد که تفاوت در نسبت C/N در بین زمانهای مختلف آماده سازی  معنی دار است(01/0 p<) و مدت زمان آماده سازی بر نسبت C/N موثر است.  مدت 6-12 روز نیز مناسب ترین زمان برای آماده سازی پسماند ها بدون اصلاح اولیه به دست آمد.


بهزاد دماری، عباس وثوق مقدم، نرگس رستمی گوران، محمد جواد کبیر،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: اجرای برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع از روستاها و شهرهای زیر 20 هزار نفر جمعیت، مهمترین اصلاح یک دهه اخیر در نظام ارایه خدمات سلامت کشور است. این برنامه با کمی تغییرات به سایر نقاط شهری در دو استان پیشروی فارس و مازندران توسعه یافت. برای گسترش برنامه به دیگر استان های کشور دستاوردها و آسیب شناسی چالش­های مرتبط با این طراحی و اجرا بررسی شد.

روش کار: این پژوهش به شیوه کیفی در زمستان سال 1392 و با استفاده از روش­های مرور اطلاعات موجود در متون و مستندات، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با مطلعان کلیدی و بحث گروهی متمرکز انجام پذیرفت. جلسات مصاحبه و بحث گروهی با طیف­های متفاوتی از سیاست گذاران مرتبط با برنامه پزشک خانواده تا ارائه دهندگان خدمات در دو استان مجری صورت گرفت. داده های به دست آمده بعد از جمع آوری به روش تحلیل محتوا  صورت بندی شد.

نتایج: یافته­های حاصل از مرور متون و مصاحبه­ها حاکی از این امر است که برنامه پزشک خانواده شهری با چالش های متعددی در اهداف و حوزه­های تولیت، نحوه ارائه خدمات و تامین منابع مالی، انسانی و اطلاعاتی روبرو بوده است. هر چند که اجرای طرح در دو استان با دستاوردهایی در زمینه افزایش دسترسی به خدمات، بهبود هماهنگی سازمان­های بیمه گر پایه و دانشگاه ها، و ساماندهی پرونده­های سلامت همراه بوده است.

نتیجه گیری: بهتر است از توسعه برنامه به استان های دیگر پیش از بازطراحی آن جلوگیری کرد تا ارزش این کار بزرگ حفظ شده و اطمینان، تعهد و ضمانت کافی برای همه ذینفعان به وجود آید. ضروری است در مورد اهداف کلی و اختصاصی برنامه در یک دوره
 5 ساله بین ذینفعان توافق شود و برای هر هدف اختصاصی برنامه عملیاتی مشخصی تدوین و به اجرا درآید.


نرگس رستمی گوران، عباس وثوق مقدم، محمدحسین سالاریان زاده، حمید اسماعیل زاده، بهزاد دماری،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش کلیدی ستاد وزارت بهداشت در اجرا و پیگیری اصلاحات نظام سلامت، فرهنگ سازمانی حاکم بر آن می تواند نقش مهمی در موفقیت این اصلاحات داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی ابعاد و جهت گیری های موجود در فرهنگ سازمانی سازمان مرکزی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی طراحی گردید.

روش کار: این مطالعه به شیوه توصیفی و مقطعی انجام گرفته است. جامعه هدف کارکنان سازمان مرکزی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش5/11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از روش­های آماری توصیفی (میانگین، انحراف معیار، ضریب تغیرات و دامنه ) جهت توصیف کمی ابعاد فرهنگی استفاده شد سپس امتیازات کمی در بعد کیفی نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: ابعاد نوآوری، دانش آموزی در سازمان، منصفانه بودن سیستم پاداش، پذیرش تغییر، حمایت مدیران و انتقاد پذیری به میزان کم و اختیار و آزادی عمل، روشن بودن اهداف و انتظارات، ارتباطات، هماهنگی و انسجام به میزان متوسط و خود نظارتی و هویت پذیری به میزان زیاد در سازمان وجود دارند.

نتیجه گیری: با توجه به نقش کلیدی ستاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در طرح ریزی و اجرای برنامه های اصلاح نظام سلامت به نظر می رسد که تلاش در جهت تغییر فرهنگ سازمانی آن می بایست از اولویت های مهم کاری مدیران این سازمان قرار گیرد.


بهزاد دماری، عباس وثوق مقدم، نرگس رستمی گوران، محمدحسین سالاریان زاده، شیدا ملک افضلی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: برای دستیابی به سلامت عادلانه مردم ناگزیر از اجرای رویکرد سلامت در همه سیاست ها هستیم. محوری ترین مداخله در این رویکرد «همکاری بین بخشی» است.
روش کار: این مطالعه کیفی بر اساس الگوی تدوین سیاست نامه انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های مرور منابع، مصاحبه عمیق و بحث گروهی متمرکز با ذینفعان استفاده شده است و نتایج در سه بخش شناخت شامل تحلیل وضعیت موجود و عوامل موثر، جهت­گیری شامل تدوین اهداف و مداخلات و الزامات جمع بندی شده است.
نتایج: برای استقرار رویکرد سلامت در همه سیاست ها جایگاه همکاری بین بخشی در بخش سلامت ایران از حیث حمایت صریح در قوانین و اسناد بالادستی و همچنین ساختار سازمانی در سطح مطلوبی قرار دارد اما نیازمند طراحی و نهادینه سازی سازوکارهای اجرایی همکاری و ظرفیت سازی فرهنگی و مهارتی ذینفعان درون و برون بخش سلامت است.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند در برنامه های عملیاتی سالانه دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی به کار گرفته شود.
مریم کاظمی، نسترن صفوی، مجید رستمی مقدم، رومینا بهبودی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی مکمل زینک بر علایم بالینی بیماران پسوریازیس پلاک تایپ با درگیری پوستی زیر 20% انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دو‌سوکور در سال 1398  بر روی 44 بیمار پسوریازیس پلاک تایپ با درگیری پوستی زیر 20% مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) اردبیل انجام گرفت. بیماران  با شرط پایین بودن سطح سرمی زینک و نداشتن درگیری مفصلی به‌صورت تصادفی به دو گروه مداخله و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله به‌مدت یک ماه روزانه یک قرص مکمل زینک 220 میلی‌گرم به همراه پماد موضعی اوسرین و گروه کنترل به مدت یک ماه روزانه یک عدد دارونما به همراه پماد موضعی اوسرین دریافت نموده و به‌مدت سه ماه پیگیری شدند. قبل و بعد از درمان شدت خارش، اریتم، پوستهریزی، وسعت و میزان ایندوراسیون ضایعات بر اساس Psoriasis Area Severity Index محاسبه شد.
نتایج: یافته‌ها نشان داد دو گروه از نظر متغیرهای زمینه‌ای و دموگرافیک تفاوت معنی‌داری نداشتند (05/0p>). همچنین نتایج مقایسه میزان زینک در افراد مورد مطالعه نشان داد میانگین سطح سرمی زینک پیش از شروع مطالعه در هر دو گروه در یک سطح قرار داشته است
(
05/0p >). همچنین، نتایج روش آماری نشان داد که تفاوت معناداری از نظر شدت خارش، شدت پوسته ریزی، اریتم، ضخامت و وسعت ضایعات بین دو گروه مداخله و کنترل در طول مدت پیگیری وجودندارد (05/0p>).
نتیجه‏ گیری: استفاده از مکمل زینک تأثیر قابل ملاحظه‌ای در کاهش علایم بالینی بیماران پسوریازیس پلاک تایپ با درگیری پوستی زیر 20% ندارد.
آرزو امیرعلی، آمنه الیکایی، رکسانا منصور قناعی، ایدس بالد بون، عبدالله کریمی، تیم اکمنس، آندریاس لوتز یانسن، فاطمه فلاح، نوشین مرحمتی، نیلوفر پاشایی، شهریار جانبازی، احمدرضا شمشیری، حمیدرضا برادران، محمدحسین رستمی، مسعود آل بویه،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی سرواپیدمیولوژیک سابقه ابتلا به عفونت ویروس سندروم تنفسی حاد شدید                     (SARS-CoV-2) در کودکان بدون علائم بالینی شهر تهران انجام شده است.
روش کار: در این بررسی نمونه های خون کودکان زیر14سال شهر تهران از ابتدای پاییز 1399 تا ابتدای تابستان 1400 از نظر حضور آنتی­ بادی IgG علیه (SARS-CoV-2) ویروس سندروم تنفسی حاد شدید، با استفاده از کیت الایزای EUROIMMUN تحت بررسی قرار داده شدند. اطلاعات دموگرافیک و وضعیت ابتلا در شرکت کنندگان از طریق تکمیل پرسش نامه­ها گزارش و ارتباط بین متغیرها توسط آزمون آماری بررسی گردید.
نتایج: از میان 1142 نمونه جمع­آوری شده از کودکان فاقد علائم بالینی کووید-19، سابقه ابتلا به SARS-CoV-2 در 3/33% (1142/381) از آنها شناسایی گردید. تعداد نمونه های مثبت در دختران 1/34% و پسران 03/%33 به دست آمد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد اختلاف معناداری بین سابقه ابتلا با سن، تعداد اعضای خانواده، بیماری زمینه ای، جنسیت و شغل خانواده وجود ندارد. بررسی نتایج توزیع فراوانی فصلی ابتلا در کودکان تحت بررسی موید کاهش معنادار ابتلا در فصل پاییز سال 1399در مقایسه با زمستان 1399 و بهار 1400 بود.
نتیجه گیری: ابتلا به SARS-CoV-2 در کودکان می تواند بدون بروز علائم بالینی باشد. همچنین میزان این ابتلا با افزایش سن ارتباط مستقیم دارد.
 
صدیقه رستمی، حمزه اکبری، حسن عبدالله زاده،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتارهای خودمراقبتی شایعترین پاسخ رفتاری پیشگیری­کننده از استرس ناشی از بحران ویروس کرونا در بیماران دیابتی است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای مثبت اندیشی و آموزش فعالسازی رفتاری بر خودمراقبتی و استرس کرونا در بیماران دیابتی انجام گرفت.   
روش کار: روش تحقیق در این پژوهش نیمه­آزمایشی از نوع پیش­آزمون- پس­آزمون- پیگیری با گروه­های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت ونوشه شهرستان قائمشهر در سال 1400-1399 بود. از بین آنها تعداد 45 بیمار مبتلا به دیابت بر اساس ملاک­های ورود و خروج و به شیوه نمونه­گیری در دسترس گزینش شده و به صورت تصادفی در سه گروه (15 نفری) آموزش مهارت­های مثبت­اندیشی، آموزش فعال­سازی رفتاری و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایشی اول تحت آموزش مهارت­های مثبت­اندیشی در 6 جلسه غیرحضوری 60 دقیقهای قرار گرفتند؛ گروه آزمایشی دوم فعال­سازی رفتاری را در 8 جلسه غیرحضوری 70 دقیقهای آموزش دیدند؛ و گروه کنترل در فهرست انتظار بودند. ابزار پژوهش شامل مقیاس استرس کرونا (CSS-18) و مقیاس کوتاه فعالیت­های خودمراقبتی دیابت (SDSCA) بود. داده­ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن­فرنی در نرم­افزار SPSS22  تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد بین گروه­های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی­دار وجود داشت و هر دو مداخله مهارت­های مثبت­اندیشی و آموزش فعال­سازی رفتاری باعث کاهش استرس کرونا (73/15=F) و افزایش خودمراقبتی (17/16=F) بیماران دیابتی شده و تاثیر این مداخلات درمانی در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (05/0p<). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن­فرنی حاکی از آن بود که میزان اثربخشی مداخله مهارت­های مثبت­اندیشی بر بهبود استرس کرونا (02/9 =IJ) بیشتر از فعال­سازی رفتاری بود؛ و میزان اثربخشی مداخله فعال­سازی رفتاری بر بهبود خودمراقبتی (93/12 =IJ) بیشتر از مهارت­های مثبت­اندیشی بود (05/0p<).  
نتیجه­گیری: با توجه به یافته­های پژوهش می­توان نتیجه گرفت که مداخلات مهارت­های مثبت­اندیشی و آموزش فعال­سازی رفتاری می­توانند برای بهبود خودمراقبتی و استرس کرونا در بیماران دیابتی کارآمد باشند، و توصیه می­گردد که درمانگران و مشاوران در راستای بهبود خودمراقبتی و استرس کرونا بیماران مبتلا در کنار سایر مداخلات درمانی از این شیوه ها استفاده کنند
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb