جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای رضایی

قاسم عسگری، مهدی ناطق پور، مصطفی رضاییان،
دوره 1، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده

جهت بررسی و تعیین درصد آلودگی به انگل های روده ای کلا 1535 نمونه مدفوع که 966 مورد مربوط به مناطق شهری 569 مورد نیز به مناطق روستایی تعلق داشت جمع آوری و به روش مستقیم و فرمل-اتر و 143 نمونه نیز به روش چسب اسکاچ از کودکان 6-1 سال جمع آوری و مورد آزمایش قرار گرفت. این مطالعه به شکل توصیفی-تحلیلی و از نوع مطالعات مقطعی بوده است. 53.2% از افراد آلودگی به انگل های روده ای داشتند. ابتلا به انگل های پاتوژن روده ای در افراد مورد مطالعه 30.6% بود. درصد فراوانی آلودگی به آنتامباهیستولیتیکا/دیسپار 9.6%، آنتامباکلی 16%، آنتامباهارتمانی 7%، آندولیماکس نانا 2.6%، یدامبابوچلی ای 1.8%، دی آنتامبافراژیلیس 1.5%، کیلوماستیکس مسنیلی 0.4%، ژیاردیالامبلیا 18.8%، بلاستوسیستیس هومینیس 16.5%، دیکروسولیوم دندریتیکوم 0.1%، تنیاساژیناتا 0.2%، هیمنولپیس نانا 1.4%، آسکاریس لامبریکوئیدس 0.3%، اکسیور به روش چسب اسکاچ در نزد کودکان 6-1 سال 28.7% به روش فرمل-اتر در مابقی نمونه ها 0.7%، تریکوسترونژیلوس 0.1%، استرونژیلوئیدس استرکورالیس 0.3% و تریکوریس تریکیورا 0.1% بود. بین افراد روستایی با 4.9% آلودگی کرمی و افراد شهری با 2.1% آلودگی کرمی اختلاف معنی دار آماری مشاهده شد. همچنین بین مردان با 11% آلودگی و زنان با 7.1% آلودگی به آنتامباهیستولیتیکا اختلاف معنی دار آماری وجود داشت. سیر نزول آلودگی به ژیاردیا و سیر صعودی آلودگی به آنتامباهیستولیتیکا با افزایش سن محسوس بود.


مصطفی رضاییان ، حسین هوشیار ،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص افتراقی انتامبا هیستولیتیکا و انتامبا دیسپار از لحاظ بالینی و مطالعات اپیدمیولوژی دارای اهمیت می باشد. این دو انگل اگرچه از نظر مرفولوژیی کاملا مشابه اند اما از نظر خصوصیات ژنتیکی، بیو شیمیایی و بیماریزایی کاملا متفاوتند. به منظور افتراق این دو انگل از یکدیگر و تعیین فراوانی نسبی هر کدام از آنها، این بررسی، روی ساکنان مناطق روستایی اهواز و حمیدیه صورت گرفت.

روش کار: این بررسی به روی نمونه مدفوع 782 نفر با دو روش مستقیم و فرمالین اثر صورت گرفت. همچنین 21 نمونه آلوده به انتامبا هیستولیتیکا/ انتامبا دیسپار با موفقیت در محیط کشت رابینسون تکثیر داده شد و پس از استخراج DNA با روش فنل- کلروفرم، نمونه ها با روش PCR-RFLP و با استفاده از آنزیم HinfI تعیین هویت شد.

نتایج: 75.1% از افراد مورد بررسی، حداقل به یکی از انگل های روده ای آلوده بودند. بالاترین میزان آلودگی مربوط به انتامبا کلی (51.9%) و کمترین میزان، مربوط به دی انتامبا فراژیلیس (0.76%) بود. 65 نفر (8.3%) به انتامبا هیستولیتیکا/ انتامبا دیسپار آلوده بودند. نتایج PCR-RFLP روی 21 نمونه و مقایسه این نمونه ها با نمونه های استاندارد نشان داد که 19 (90.48%) نمونه انتامبا دیسپار، 1 نمونه (4.76%) انتامبا هیستولیتیکا و 1 نمونه آلودگی توام با هر دو انگل بود.

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که اکثر موارد آلودگی به کیست های انتامبا هیستولیتیکا/ انتامبا دیسپار در منطقه مورد بررسی، مربوط به انتامبا دیسپار می باشد.


سعیده شجاعی ، حسین کشاورز ، مصطفی رضاییان ، مهدی محب علی ، نسرین مهاجری ، زهرا گروسی ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: توکسوپلاسما گوندی از تک یاخته های ایجاد کننده بیماری در انسان و بسیاری از حیوانات خونگرم است. ابتلا به عفونت در زنان باردار سبب ایجاد عوارض شدید مغزی و عصبی در جنین می شود. همچنین فعال شدن عفونت در افراد مبتلا به نقص ایمنی،‌ باعث توکسوپلاسموز منتشر می گردد. تشخیص سریع عفونت در مرحله حاد، درمان سریع و بهبود بیماری را به دنبال دارد. در این رابطه تشخیص انگل و اجزای آن،‌ تعریف بهتری از عفونت حاد بدست می دهد.

روش کار: در این بررسی، 20 نمونه سرم از افراد مبتلا به توکسوپلاسموز حاد جمع آوری شد. آنتی ژن محلول توکسوپلاسما با استفاده از روش سونیکاسیون از تاکی زوئیت های سویه RH استخراج شد. تعدادی خرگوش با این آنتی ژن ایمن شدند. آنتی بادی پلی کلونال با استفاده از روش های رسوب سرم در نمک و کروماتوگرافی تبادل یونی از سرم خرگوش ها استخراج شد. آزمون ایمنوبلاتینگ با استفاده از این آنتی بادی برای تشخیص آنتی ژن توکسوپلاسما راه اندازی شد. آزمون PCR با استفاده از یک جفت پرایمر از ژن B1 تک یاخته برای تشخیص وجود DNA در آن در این نمونه سرم ها انجام شد.

نتایج: در یک نمونه از این بیست سرم نوار قوی 30 کیلو دالتونی آنتی ژن با روش ایمنوبلاتینگ مشاهده شد. در این سرم قطعه 570pb حاصل از تکثیر DNA در انگل با روش PCR نیز مشاهده گردید. این نتایج مثبت در هر دو آزمون مربوط به فردی بود که در محیط آزمایشگاه با سویه تقریبا بیماریزای C56 به صورت اتفاقی آلوده شده بود و در فاز حاد بیماری قرار داشت.

نتیجه گیری: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که توکسوپلاسموز در مرحله حاد با روش های ایمنوبلاتینگ و PCR قابل تشخیص است که این امر در تشخیص و درمان توکسوپلاسموز مادرزادی و در مبتلایان به نقص سیستم ایمنی نقش حیاتی دارد.


علیرضا باهنر ، حسین رشیدی ، سوسن سیمانی ، احمد فیاض ، علی اکبر حق دوست ، مجید رضایی نسب ، محمدعلی راد ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: هاری از جمله زئونوزهای مهمی است که در ایران از دیرباز وجود داشته است و شیوع آن بویژه در حیات وحش همواره باعث ابتلای سایر حیوانات از جمله نشخوارکنندگان، سگ ها و گربه هایی که در تماس بیشتری با انسان هستند شده است. با توجه به بروز و تنوع اقلیمی هاری در استان کرمان، در زمینه اپیدمیولوژی این بیماری در جمعیت های حیوانی استان، مطالعه ای به انجام رسید.

روش کار: طی سال های 1372 تا 1382 (11 سال)، تمام موارد حیوانی که مشکوک به هاری بودند و نمونه ای از مغز آنها از طریق شبکه ها و اداره کل دامپزشکی استان کرمان جهت بررسی و تشخیص سرولوژی آزمایش Rapid Fluorescent Focus Inhibition test (RFFIT) و پاتولوژی (آزمایش اجسام نگری) به انستیتوپاستور ایران ارسال شده بود، شناسایی و نتیجه آزمایش آنها بررسی شد. سایر داده ها نظیر: گونه دام، شهرستان فرستنده نمونه، فصل، میزان بارندگی و دما به عنوان متغیرهای مستقل جمع آوری گردید و پس از ورود به نرم افزار SPSS، با آزمون های مجذور کای، دقیق فیشر، آزمون t، کولموگروف اسمیرنوف و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل آماری انجام شد.

نتایج: از مجموع 362 نمونه مغز حیوانات مشکوک به هاری، 301 مورد (%83.15) مثبت بوده است. تغییرات سالانه تعداد نمونه های حیوانی مشکوک به هاری و تعداد نمونه های تایید شده هاری طی سال های مورد مطالعه، روند صعودی را نشان می دهد؛ که این روند از سال 1379 تا 1382 محسوس تر است. در کل استان کرمان، شهرستان جیرفت (با 119 نمونه تایید شده) بیشترین و شهرستان بم (با 4 نمونه تایید شده) کمترین موارد هاری را در حیوانات داشته اند. لذا، بیشترین و کمترین مقدار ارزش اخباری مثبت (Positive predictive value) بر مبنای تشخیص کلینیکی هاری حیوانات، به ترتیب در شهرستان بردسیر با %95.8 و در شهرستان بم با %57.1 بوده است. گاو و گوسفند در بین حیوانات اهلی، بیشترین و نوعی جونده به نام خدنگ (Mongoose) در میان حیوانات وحشی، کمترین فراوانی ابتلا به هاری را در استان داشته اند. شیوع بیماری در حدود 50% از نمونه های روباه، 40% از سگ ها، 70% از گرگ ها و 3% از شغال ها ثبت شده است. با کاهش بارندگی و افزایش متوسط دما موارد مشکوک و موارد تایید شده حیوانی تا حدودی افزایش یافته است.

نتیجه گیری: افزایش جمعیت سگ های ولگرد و روی آوردن این حیوان و حیات وحش به علت تغییرات اکولوژی به سمت شهرها و روستاها می تواند از عوامل گسترش هاری در حیوانات منطقه باشد. به علاوه یافتن این نکته که در بین حیوانات مهاجم، روباه بیشترین نقش را دارد، اهمیت این حیوان را در انتقال بیماری بیش از پیش نشان می دهد و لزوم مطالعات بیشتر در زمینه اکواپیدمیولوژی بیماری را گوشزد می نماید.


سهند جرفی، عباس رضایی، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، قاسم علی محبعلی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مشکلات فرایند فنتون متداول شامل ضرورت راهبری در pH پایین و تولید مقادیر قابل توجهی لجن مازاد، کاربرد عوامل شلاته کننده به منظور بهبود دامنه عملکردی pH و نانواکسیدهای آهن به منظور کاهش لجن تولیدی را مدنظر محققان قرار داده است. هدف اصلی این تحقیق حذف پایرن از خاک های آلوده با کاربرد فرایند فنتون اصلاح شده در pH خنثی بود.

روش کار: مقادیر متغیر پراکسید هیدروژن (mM 500 - 0)، نانو اکسید آهن (mM 60 - 5)، زمان واکنش 24 - 5/0 ساعت، عوامل شلاته کننده سدیم پیرو فسفات، اتیلن دی آمین تترا استیک اسید، سدیم سیترات، اسید هیومیک و اسید فولویک در pH خنثی برای غلظت های mg/kg 500- 100 بررسی شدند.

نتایج: بازده حذف پایرن با غلظت اولیه mg/kg 100 در غلظت پراکسید هیدروژن mM 300، نانواکسیدهای آهن mM 30، pH معادل 3 و زمان واکنش 6 ساعت 99 درصد بود. غلظت پایرن با اعمال شرایط بهینه و کابرد عامل شلاته کننده سدیم پیروفسفات در pH خنثی از 100 به mg/kg 7 کاهش یافت.

نتیجه گیری: اکسیداسیون فنتون اصلاح شده مبتنی بر نانواکسیدهای آهن در شرایط بهینه تعریف شده در این پژوهش قابلیت های بسیار مناسبی برای اصلاح یا پیش تصفیه شیمیایی خاک های آلوده به پایرن در pH خنثی دارد.


بهروز یزدان پناه، میترا صفری، فرح بحرینی، فرزاد وفایی، محسن سالاری، مهران یوسفی، مسعود رضایی، علی حسینی، محمد حبیبیان، فرید مرادیان،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: تحقیقات سنتی برای حل مشکلات سلامت مردم به دلیل مشارکت محدود جامعه دچار چالش شده است. پروژه همیاران سلامت با هد ف تعیین الگوی مؤثر مشارکت جامعه در حل مشکلات سلامت در شهرستان بویر احمد و دنا طراحی واجرا شد.

  روش­کار : این مطالعه از نوع مداخله­ای- مشارکتی مبتنی بر جامعه است که طی سال های 1388- 1384 به اجرا در آمد. جامعه پژوهش کلیه خانوارهای روستایی و شهری شهرستان بویراحمد و دنا بودند. کمیته راهبردی پروژه از پژوهشگران دانشگاهی، مدیران بخش سلامت و نمایندگان سایر بخش­های مرتبط با سلامت تشکیل و شش منطقه برای انجام پروژه انتخاب شد. در هرمنطقه گروه همیار سلامت با حضور نمایندگان اقشار مختلف مردم، پژوهشگران و نمایندگان سازمان ها و بخش سلامت تشکیل شد. توانمندسازی اعضای گروه ها در زمینه نیاز سنجی و تعیین اولویت­ها و روش­های پژوهش انجام و مشکلات سلامت هر منطقه شناسایی و موضوع پژوهشی و برنامه مداخله­ای متناسب با مشکل طراحی و اجراشد.

  نتایج : مهمترین دستاورد این پروژه فرآیند طی شده جهت رسیدن به اهداف بود. اجرای شش طرح مداخله­ای – مشارکتی جهت حل مشکلات و نیازهای دارای اولویت سلامت دستاورد دیگر این پروژه است. بعد از اجرای مداخلات، فراوانی و میانگین مشکلات و عوامل مستعد کننده آن در جامعه تحت مطالعه کاهش یافت.

نتیجه­گیری: فعالیت گروه­های همیار سلامت الگویی از فرآیند رویکرد برنامه­ریزی شده به سلامت جامعه بود که به جامعه کمک می­کند تا گروه ارتقای سلامت را تشکیل، اطلاعات را جمع آوری و با توجه به اولویت­­های سلامت مداخلات را طراحی و ارزشیابی کند.
محمد ملکوتیان، علیرضا مصداقی نیا، شیما رضایی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: کلروفنلها در زمره آلاینده هایی سمی آلی اسیدی و دارای اولویت می­باشند. یکی از بهترین روشهای حذف کلروفنلها، استفاده از جاذبهای مختلف می­باشد. در این تحقیق کارایی حذف اورتوکلروفنل به عنوان یکی از معمول ترین آلاینده­های آلی محیط های آبی با روش جذب بر روی خاکستر فرار فعال شده بررسی گردید. 

  روش­کار: در این تحقیق تجربی خاکستر فرار تهیه شده از نیروگاه زرند کرمان، توسط اسید سولفوریک فعال گردید. عوامل موثر در فرآیند فعال­سازی جاذب شامل دما، زمان، مقدار و غلظت اسید و همچنین عوامل تاثیرگذار در فرآیند جذب برای شرایط بهینه تنظیم شد. آزمایش­ها بر روی پساب واقعی کارخانه زغال شویی زرند نیز انجام گرفت. داده ها توسط نرم افزار SPSS تحلیل گردید.

  نتایج: فعال­سازی جاذب در شرایط بهینه زمان 5 ساعت، غلظت اسید 8/1مولار، دمای C ˚ 2 ± 29 و نسبت اسید به خاکستر فرار برابر با 7 انجام گرفت. بازده حذف اورتوکلروفنل در پساب کارخانه زغالشویی زرند در شرایط بهینه pH) 2، مقدار 1 گرم جاذب در زمان 3 ساعت) برابر 4/84% بود.

  نتیجه گیری : علاوه بر بالا بودن بازده جذب اورتوکلروفنل چون فعال سازی جاذب نیاز به فن آوری پیچیده نداشته و هزینه بر نبوده می­توان از جاذب مذکور برای حذف این آلاینده از پساب صنابع استفاده نمود.


مهتاب اشرفی خوزانی، سمیه شریفی نیا، پریوش کردبچه، سید جمال هاشمی، آذر برهمه، ساسان رضایی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: کاندیدا آلبیکنس شایع ترین پاتوژن قارچی کومنسال Commensal و یکی از اعضای میکرو فلور مخاطی از جمله دهان، واژن و دستگاه گوارش می باشد. این پاتوژن فرصت طلب می تواند باعث ایجاد عفونتهای جلدی-مخاطی تا سیستمیک در بیماران مستعد ، بسته به میزان ضعف سیستم ایمنی شود. همچنین شایع ترین ارگانیزم قارچی ایجاد کننده سپتی سمی با مرگ و میر100-50% می باشد. اشعه ماوراء بنفش یکی از اشعه­های الکترومغناطیسی می­باشد که در طول موج nm 400-100 نانو متر قرار دارد و اثرات مختلفی چون کشندگی، وقفه در رشد، کاهش سنتز پروتئینها و اسیدهای نوکلئیک و ایجاد موتاسیون در سلولهای پروکاریوت ویوکاریوت دارد. در مطالعات گذشته اثرات اشعه UV بر C. albicans بررسی شده است که در بیشتر موارد میزان کشندگی، قدرت مهار رشد، و تغییر فنوتیپی بر روی قارچ مورد بررسی قرار گرفته است. در مطالعه حاضر سعی شده است که اثر اشعه UV-B بر رشد، تولید کلامیدوکنیدی، میزان جذب قندها در C.albicans و نیز بیماریزایی آن در موش بررسی شود .

  روش کار: C.albicans در محیط SC کشت داده شد و بعد از 24 ساعت انکوباسیون در دمای 30 درجه سانتیگراد در گروه­های مجزا به مدت 20,15,10,5 دقیقه در طول موج nm 302 تحت تابش اشعه UV-B قرار گرفت و سپس از سلول­های مخمری تحت تاثیر اشعه و کنترل جهت انجام آزمایش­های ذکر شده در بالا استفاده گردید.

  نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نمایانگر این بود که بعد از فواصل زمانی24، 48 و72 ساعت از زمان اشعه دهی رشد قارچ کاهش یافت و بیشترین میزان آن درزمان20 دقیقه دیده شد. از نظر جذب قندها هیچ تفاوتی بین C. albicans اشعه دیده و کنترل مشاهده نشد . تابش اشعه، تولید کلامیدو کنیدی را در کاندیدا آلبیکنس مهار کرده بود که این مهار با افزایش زمان پرتو دهی افزایش می­یافت. بطوریکه پس از زمان 20 دقیقه اشعه د هی کلامیدو کنیدی دیده نشد ولی در سایر فواصل زمانی بسته به زمان پرتودهی، تعداد کمتری کلامیدو کنیدی نسبت به کنترل ایجاد شده بود. قدرت تولید لوله زایا در کاندیدا آلبیکنس های اشعه دیده افزایش یافت. این افزایش، نسبت مستقیمی با زمان تابش اشعه نشان داد. در آزمایش بیماریزایی در موش تفاوت معنی داری ما بین سلول­های اشعه دیده و سلول­های کنترل مشاهده نگردید. بین ملکول­های DNA استخراج شده ازکاندیدا آلبیکنس های تحت تاثیر اشعه و کنترل،هیچ تفاوتی از نظر سایز و تعداد و اندازه باند برروی ژل آگارز1% مشاهده نشد


فرزاد اعلا، صادق خداویسی، الهام بغدادی، ساسان رضایی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: گونه های آسپرژیلوس پارازیتیکوس غالباً در مناطق گرمسیری، محصولات کشاورزی را در مزرعه و انبار آلوده می‌‌نمایند. در سال های اخیر مطالعه بر روی عصاره ها و ترکیبات گیاهان جهت کاهش رشد میکروارگانیسم های تولید کننده سم افزایش داشته است. از آنجا  که نحوه اثر صمغ ون بر روی مهار رشد قارچ های آسپرژیلوس کاملاً مشخص نیست تحقیق حاضر جهت تعیین اثر ضد قارچی صمغ ون بر قارچ آسپرژیلوس پارازیتیکوس انجام گردید.

روش کار: بر اساس روش میکرودایلوشن مطابق با آخرین نسخه از روش های تاییدی CLSI، پروتکل M38-A2 اصلاح شده، حداقل میزان مهارکنندگی رشد (MIC) در غلظت های مختلف از صمغ ون (Pistacia Atlantica subsp. Kurdica) بر علیه سویه استاندارد آسپرژیلوس پارازیتیکوس (ATCC15517) ارزیابی شد.

نتایج: در این بررسی مشاهده گردید که صمغ ون (Pistacia Atlantica subsp. Kurdica) دارای اثر ضد قارچی بر علیه آسپرژیلوس پارازیتیکوس می باشد و حداقل غلطت میزان مهار کنندگی از رشد قارچ، در غلظت 125 میلی گرم بر میلی لیتر مشاهده شد.

نتیجه گیری: به طور کلی صمغ ون می تواند به طور چشمگیری تأثیرات مهارکنندگی بر مهار رشد قارچ آسپرژیلوس پارازیتیکوس داشته باشد. انجام مطالعات تکمیلی جهت بررسی میزان بیان ژن های دخیل در توکسین زایی پیشنهاد می‌گردد.


شیرین رضایی، عباس رحیمی فروشانی، محمد عرب، ابراهیم جعفری پویان،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: از نیمه اردیبهشت ماه سال 1393برنامه تحول نظام سلامت در هفت برنامه، اجرایی گردیده و هدف آن ارتقای سطح سلامت مردم،‌ کاهش پرداخت از جیب، توسعه و ارتقای شاخص‌های سلامت جامعه است. هدف این مقاله تعیین اثراین طرح  بر شاخص های عملکردی بیمارستان های دانشگاهی استان همدان می باشد.

روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی طولی داده های مربوط به شاخصهای عملکردی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش سری زمانی منقطع در بازه زمانی 15 ماهه (هفت ماه قبل و هفت ماه بعد از اجرای طرح و یک ماه فاصله زمانی برای استقرار طرح) جمع‌آوری و با کمک نرم افزار SPSS تحلیل‌های توصیفی و تحلیلی انجام گردید.

نتایج: تغییراتی در همه شاخص‌های منتخب بعد از اجرای طرح تحول سلامت رخ داد که بیشترین تغییر در تعداد اعمال جراحی اورژانسی و انتخابی و کمترین در نسبت تخت فعال به ثابت بوده است. البته با مقایسه وضعیت شاخصها بین ماه‌های متناظر، تعداد کمی از این تغییرات معنی دار بود (نسبت گردش تخت و تعداد اعمال جراحی اورژانسی).

نتیجه­گیری: براساس یافته‌های این پژوهش تمام شاخص­های منتخب به نسبتی بعد از اجرای طرح تحول سلامت تغییر پیدا کردند که به نوعی نشان دهنده اثر این طرح بر عملکرد بیمارستان ها بوده است. البته باید در کنار این تغییرات به سایر پیامدهای آن همچون افزایش حجم کاری بیمارستان ها و تقاضای القایی احتمالی نیز توجه نمود و در کل اثرات طرح را با احتیاط و در بلند مدت مورد قضاوت قرار داد.


ساناز نرگسی، پریوش کردبچه، شیرین فره یار، فاطمه نوربخش، ساسان رضایی،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی ژن های دخیل در بیماریزایی آسپرژیلوس فومیگاتوس و شناسایی عوامل ضد قارچی جایگزین، با توجه به موارد روز افزون مقاومت های دارویی ایجاد شده نسبت به آن، همواره مورد لزوم بوده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر دیکلوفناک سدیم بر رشد و بیان ژن sidB در آسپرژیلوس فومیگاتوس می باشد.

روش کار: در این پژوهش، پس از کشت آسپرژیلوس فومیگاتوس و تهیه سوسپانسیون قارچی، حداقل غلظت مهار کنندگی دیکلوفناک سدیم، تحت غلظت های µg/ml 1000-25 تعیین گردید. سپس، استخراج RNA از سوسپانسیون قارچی تحت غلظت های 700،500 و  µg/ml900 از دارو انجام گرفت. در نهایت میزان بیان ژن با سنجش سطوح مختلف mRNA-sidB بوسیله روش Real-time PCR بررسی گردید.

نتایج : مشاهده گردید که با افزایش غلظت دیکلوفناک سدیم، میزان تولید میسلیوم کاهش می یابد و دارو درغلظت های بالاتر از       µg /ml 500، اثر مهاری قابل توجهی بر رشد آسپرژیلوس فومیگاتوس داشته است.

نتیجه گیری: یافته های حاصل از این پژوهش نشان میدهند، دیکلوفناک سدیم میتواند سبب کاهش شدید میزان رشد آسپرژیلوس فومیگاتوس شود. بر این مبنا، می توان آن را یکی از عوامل دارویی موثر بر مهار رشد آسپرژیلوس فومیگاتوس در نظر گرفت.


زهرا رضایی نسب، محمد تقی شیخی، فاطمه جمیلی کهنه شهری،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: خودسوزی مرگ یک زندگی است؛ زندگی زنانی که پس از سالها صبر و انتظار در تلخی های زندگی، جز خودسوزی طریق دیگری را برای رهایی ندیده اند. هدف از انجام این پژوهش تعیین الگوی اپیدمیولوژیک اقدام به خودسوزی زنان در بین سال های 1390-1395 در شهر ایلام است.
روش کار: این تحقیق، یک مطالعه توصیفی است که در آن پرونده های زنانی که در شهر ایلام اقدام به خودسوزی کرده بودند در مدت 5 سال مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات لازم جمع آوری و با استفاده از روش آماری توصیفی در نرم افزار22 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: در مجموع این 5 سال، 129 مورد اقدام به خودسوزی کرده بودند. میانگین سنی افراد مورد مطالعه 24 سال در دامنه سنی 11 تا 95 سال بود. 5/53% از زنان اقدام کننده در بین گروه سنی20-35 سال بودند. میانگین سطح سوختگی در کل افراد70% و در محدوده 15 تا100% سوختگی سطح بدن بود. 6/73% افراد متاهل، 5/77% خانه دار بودند. بیشترین موارد خودسوزی در فصول پاییز و بهار اتفاق افتاد. اغلب افراد اقدام کننده در فاصله زمانی بعدازظهر خودسوزی کرده اند. شایعترین و مهمترین عامل در زنان ایلامی نامعلوم گزارش شده است 38%. مسئله بیماری روحی-روانی و افسردگی2/30% در رتبه دوم و اختلافات خانوادگی و بخصوص اختلاف با همسر1/17% در رتبه بعد قرار دارد.
نتیجه گیری: خودسوزی، مرگ غیر معمول یک زندگی است. زنان جوان و متاهل در جریان رویدادهایی که در خانواده ها و جامعه اتفاق    می افتد بیشتر دچار فشار و آشفتگی می شوند؛ افسردگی از مهم ترین رفتارهای منجر به خودکشی است؛ که آن را می توان پیامد مقوله هایی از جمله خشونت و آزار همسر و اطرافیان، فقر مالی، تنگ دستی و محرومیت دانست. بنظر می رسد گسترش حمایت های اجتماعی و جامع در برابر خشونت های خانوادگی علیه زنان، آموزش روش های کنترل خشم و عصبانیت و کاهش استرس، اطلاع رسانی در زمینه مراکز حمایتی می تواند به عنوان راهکارهایی جهت کاهش خودسوزی ارائه شود. 
 
حسین درگاهی، علیرضا دررودی، مهرزاد رضایی آبگلی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: کلیه بیمارستان‌ها نیازمند پایش و ارزیابی مداوم هستند. نمودار گرافیکی پابن لاسو، با ترکیب شاخص‌های عملکردی بیمارستان‌ها می‌‌تواند کارایی بیمارستان‌ها را مورد ارزیابی دهد. لذا هدف این مطالعه تعیین تاثیر طرح تحول نظام سلامت بر شاخص‌های عملکردی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1395 با استفاده از مدل پابن لاسو می‌باشد.
روش کار: مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر به صورت مقطعی انجام گرفت. تعداد 8 بیمارستان عمومی و تک تخصصی دانشگاه علوم پزشکی تهران جامعه پژوهش را تشکیل دادند. داده‌های ورودی و شاخص‌های عملکردی با اخذ مجوز از معاونت درمان دانشگاه دریافت گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون‌های کای اسکوئر و تی زوج دو نمونه‌ای و وضعیت عملکرد بیمارستان‌ها با بهره برداری از مدل گرافیکی پابن لاسو انجام شد.
نتایج: بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت در ایران تعداد بیمارستان‌های بیشتری در مقایسه با قبل از اجرای طرح مزبور در منطقه 3 و 4 قرار گرفته‌اند که در نتیجه وضعیت کارایی مطلوب‌تری را نشان می‌دهد. که این تفاوت با آزمون کای اسکوئر اختلاف معنی‌داری نشان داد.
نتیجه‌گیری: بر اساس نمودار پابن لاسو شاخص‌های عملکردی بیمارستان‌ها بعد از اجرای طرح تحول سلامت بهبود بیشتری یافته است. استفاده از تجربیات و عملکرد مدیریتی موفق در راه ارتقای شاخص‌های عملکردی بیمارستان‌ها بعد از اجرای این طرح می‌تواند الگوی مدیران سایر بیمارستان‌های کشور قرار گیرد.
 
افضل اکبری بلوطبنگان، سیاوش طالع پسند، علی محمد رضایی، اسحق رحیمیان بوگر،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر رفتارهای قلدری در میان نوجوانان مدارس رو به افزایش بوده و نگرانی‌هایی را برای روان‌شناسان، معلمان و خانواده‌های آن‌ها در سراسر جهان به همراه داشته است. لذا استفاده از روش‌های کنترل قلدری در مدارس حائز اهمیت است. از این رو هدف از پژوهش حاضر تاثیر برنامه آموزش کنترل قلدری بر رفتارهای ارتقاء‌دهنده سلامت نوجوانان قُلدر شهر تهران بود.
روش کار: جامعه آماری دانش‌آموزان 12 تا 17 ساله مدارس دولتی شهر تهران را شامل می شود. تعداد 40 نفر (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمایش) به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. با بهره‌گیری از یک طرح آزمایشی پیش‌آزمون-پس‌آزمون و پیگیری یک‌ماهه با گروه کنترل ابتدا پرسشنامه‌های قلدری هارتر و رفتارهای ارتقاء‌دهنده سلامت بر روی هر دو گروه اجرا شد و سپس کاربندی آزمایشی آموزش کنترل قلدری در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا و بعد از اتمام جلسات پس‌آزمون برای هر دو گروه ارائه شد. پس از آن پیگیری یک‌ماهه به اجرا درآمد. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری اندازه‌گیری مکرر به کمک نرم‌افزار SPSSV22 استفاده شد.
نتایج: یافته‌ها نشان داد که برنامه آموزشی کنترل قلدری به شیوه شناختی-رفتاری بر رفتارهای ارتقای سلامت بین دو گروه در سه مرحله ارزیابی تفاوت معنی‌داری ایجاد کرده است (05/0>p).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می‌توان گفت آموزش کنترل قلدری بر رفتارهای ارتقاء‌دهنده سلامت نوجوانان 12 تا 17 ساله اثربخش بوده و می‌توان از این آموزش جهت ارتقای سلامت آن‌ها استفاده کرد و آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزش‌ها می‌تواند اثربخش باشد.
شایسته وحدانی، مهدی رضایی، منصور علی مهدی، محمد مهدی شریعت باقری،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه واکسیناسیون همگانی یکی از شیوه­ای کنترل بیماری کووید-19 است. موفقیت‌آمیز بودن واکسیناسیون، نیازمند پذیرش واکسن‌ کرونا توسط جامعه است. هدف پژوهش حاضر، پیش­بینی پذیرش واکسن کرونا بر اساس اضطراب‌ کرونا، خوش­بینی و نشخوار فکری در دانشجویان بود.
روش­ کار: پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه­ دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد تهران در سال 1401-1400 بود که تعداد 509 نفر از آن­ها، به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان به پرسشنامه­ها‌ی پذیرش واکسن ‌کرونا (KAPC)، اضطراب‌کرونا ویروس (CDAS)، جهت­گیری زندگی (LOT) و نشخوار فکری (RRSپاسخ دادند. داده‌ها نیز بوسیله­ ی آزمون­های همبستگی پیرسون، همبستگی سهمی و رگرسیون استاندارد تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که متغیرهای اضطراب‌کرونا (مولفه­های اضطراب روانی و جسمانی)، خوش­بینی (مولفه­های انتظار پیامد مثبت و امید به آینده) و اعتماد به ایمنی واکسن، پذیرش واکسن کرونا را به طور مثبت پیش‌بینی کردند. همچنین متغیر نشخوار فکری (دو مولفه نشانه­های افسردگی و در فکر فرورفتن) پذیرش واکسن کرونا را به طور منفی پیش‌بینی کرد. ولی مولفه تأملِ نشخوار فکری، سن و جنسیت، پذیرش واکسن‌کرونا را به طور معناداری پیش‌بینی نکردند.
نتیجه‌گیری: برای افزایش میزان پذیرش واکسن کرونا، توجه به نقش پیش‌بینی­کننده‌ی عوامل روان­شناختی مانند اضطراب‌کرونا، خوش­بینی، اعتماد و نشخوار فکری می‌تواند کمک کننده باشد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb