جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای رضی

فریده گلبابایی، مرضیه استادی، کاظم محمد، وجیهه استادی، مسعود ریسمانچیان، آرام تیرگر، سید جمال الدین شاه طاهری،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : مواجهه با کروم شش ظرفیتی طی فرایند آبکاری کروم همواره با عوارضی مانند زخم های پوستی، سوراخ شدن تیغه بینی، سرطان ریه و آسیب کلیوی همراه است. در این مطالعه امکان استفاده از پایش های بیولوژیک به منظور بررسی میزان مواجهه کارگران آبکار با کروم شش ظرفیتی مورد تحقیق قرار گرفت. بدین منظور، میانگین تراکم کروم شش ظرفیتی در هوای تنفسی، میانگین غلظت کروم ، بتا دو میکروگلبولین ((2M وآنزیم ان استیل بتا دی گلوکز آمینیداز (NAG) در ادرار پایان شیفت کارگران آبکاری و ارتباط میان میزان مواجهه و مقادیر شاخص های بیولوژیکی بررسی شد.
روش کار: در این مطالعه 45 کارگر آبکار کروم(گروه مواجهه یافته)و40 کارگر آبکار روی(گروه مواجهه نیافته)شاغل در آبکاریهای شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند.نمونه های مورد نظر از هوای منطقه تنفسی و ادرار کارگران در پایان شیفت کاری تهیه شد. تعیین تراکم کروم شش ظرفیتی در هوای تنفسی با.استفاده از روشNIOSH7600،تعیین غلظت کروم ادراری با استفاده از دستگاه جذب اتمی مجهزبه کوره گرافیتی و تعیین مقدار بتا دومیکروگلبولین و آنزیم ان استیل بتا دی گلوکزآمینیداز توسط کیتهای تجاری مربوطه انجام پذیرفت.
نتایج: با توجه به نتایج، میانگین هندسی تراکم کروم شش ظرفیتی در هوای تنفسی آبکاران کروم(μg/m3 577/14) بطور معنی داری بیش از میانگین این فاکتور در آبکاران روی (μg/m3 862/0) بوده است (001/0(p<. همچنین میانگین غلظت کروم ادرار در کارگران آبکاری کروم (μg/g creatinine 198/9) بیش از میانگین غلظت کروم در ادرار آبکاران روی (μg/g creatinine 811/1) بود (001/0p<). بعلاوه اختلاف موجود بین میانگین غلظت آنزیمNAG در ادرار پایان شیفت آبکاران کروم (IU/g creatinine607/12) و آبکاران روی ( IU/g creatinine824/6) از اختلاف معنی دار آماری برخوردار بوده است. (001/0(p< در حالیکه میان میانگین بتا دو میکروگلبولین ادراری در گروه های مواجهه یافته و نیافته ، اختلاف معنی‌داری آماری مشاهده نشد(05/0(p<. ارزیابی ارتباط میان تراکم کروم شش ظرفیتی در هوای تنفسی و غلظت کروم در ادرار پایان شیفت آبکاران کروم (838/0 = r) , (001/0(p< و غلظت آنزیمNAG(304/0=r ( , (001/0(p< گویای همبستگی مثبت و معنی داری بین آنها بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به عدم تفاوت معنی‌دار آماری بین میانگین غلظت بتا دو میکروگلبولین در ادرار پایان شیفت آبکاران کروم و میانگین این فاکتور در آبکاران روی می‌توان اظهار داشت که بتا دو میکروگلبولین اندیکارتور حساسی به منظور بررسی میزان مواجهه کارگران آبکار با کروم شش ظرفیتی نبوده و در مقابل با توجه به تفاوت معنی دار بین میانگین غلظت کروم و غلظت آنزیم NAG در ادرار پایان شیفت دو گروه مذکور، و همبستگی آنها با میزان مواجهه کارگران آبکار این مارکرها را میتوان اندیکاتوری حساس تر, قابل اعتمادتر و اختصاصی تر در بررسی میزان مواجهه افراد و نیز بررسی آسیبهای اولیه کلیوی ناشی از مواجهه شغلی با کروم شش ظرفیتی دانست.


مرضیه جوادی، هدایت الله عسگری، مریم یعقوبی، حسین نوازهی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری­های غیر واگیر که از آن به بیماری­های مزمن و یا بیماری­های مرتبط با سبک زندگی نیز یاد می­شود یکی از مشکلات جدی امروز اغلب کشورهاست. سازمان جهانی بهداشت در نشست­های سالانه­ی خود بارها این موضوع را طرح و نظرات و راهکارهای کارشناسی خود را به دنیا ارایه نموده است. در این مطالعه با استفاده از راهبرد­های تنظیمی توسط WHO که برنامه جامعی برای کنترل و مراقبت از بیمارهای غیرواگیر است به بررسی اقدامات انجام شده درحوزه­ی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در برنامه مراقبت و کنترل بیماری­های غیر واگیر پرداخته شده است.

روش کار: دراین مطالعه که یک پژوهش توصیفی تحلیلی است فعالیت های انجام شده درنظام  مراقبت بیماری­های غیر­واگیر در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در تعداد 21 واحد مبارزه با بیماری­های غیر واگیر شهر اصفهان و کلیه شهرستان­های استان به صورت خود ارزیابی و بررسی مستندات، مورد بررسی  قرار گرفت. کارشناسان و مسؤولان واحدهای مبارزه با بیماری­های غیر­واگیر(تعدا د 30نفر) وارد مطالعه گردیدند. ابزار مطالعه پرسشنامه محقق ساخته­ای بود که در6حیطه ( براساس اصول جهانی و راهبرد­های مبارزه با بیماری­های غیرواگیر (WHOتدوین و روایی و پایایی آن مورد تایید قرارگرفت. در تحلیل داده­ها از فراوانی، درصد، میانگین و T-Test  استفاده شد. داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد.

نتایج: نمره کل خودارزیابی واحدهای مورد مطالعه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در زمینه اقدامات انجام شده در برنامه مراقبت و کنترل بیماری­های غیر­واگیر 59/0 44/1 (میانگین 44/1 از4) است. دربین 6راهبرد  مورد مطالعه راهبرد "افزایش آگاهی عمومی درمورد بیماری­های غیرواگیر "بالاترین امتیاز وراهبرد "بهبود همکاری و مشارکت در پیشگیری و کنترل بیماری­های غیر واگیر "کمترین امتیاز حاصل شده است. مستندسازی اقدامات در حد ضعیفی صورت گرفته است (کمتراز50%). بین میانگین نمرات خود­ارزیابی بر حسب دو دسته اقدامات دارای مستندات و فاقد مستندات  تفاوت معناداری وجود نداشت (1/0=p).

نتیجه گیری: دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از دانشگاههای پیشرو در سطح کشور است که اقدامات ارزشمندی در زمینه برنامه مراقبت و کنترل بیماری­های غیرواگیر انجام داده است. اما بر اساس مقیاس مورد استفاده این مطالعه نقاط ضعف متعددی در برنامه­ ها وجود دارد. یکی دیگر از نقاط ضعف دیگر عدم توجه و دقت در مستندسازی اقدامات انجام یافته است که مرحله بسیار مهمی برای هم افزایی فعالیتها و بهبود و تعالی عملکردی سازمان است.


مرضیه جوادی، سعید کریمی، احمدرضا رئیسی، مریم یعقوبی، اسداله شمس، مریم کدخدایی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه وهدف: پاسخگویی مقوله ای است که برای سیاستگذاران و مدیران سلامت بسیار با اهمیت است. پاسخگویی یعنی اینکه سیستم سلامت چگونه به انتظارات قانونی بیماران در جنبه های غیربالینی مراقبتها پاسخ می دهد. از سوی دیگر در سازمانها، عدالت سازمانی، عملکرد مناسب پرسنل را به رفتار عادلانه با آنها منوط می نماید عدالت سازمانی می گوید باید چه شیوه هایی با کارکنان رفتار شود تا احساس کنند که به صورت عادلانه ای با آنها رفتار شده است. در این مطالعه پاسخگویی بیمارستانها از دیدگاه بیماران و پرستاران  بررسی و رابطه این متغیر با عدالت سازمانی از دیدگاه پرستاران شاغل در بیمارستان ها مورد بررسی قرار گرفته است.

روش کار: این مطالعه یک بررسی توصیفی تحلیلی است که با هدف بررسی پاسخگویی و عدالت سازمانی در 8 بیمارستان اصفهان      (4دولتی و 4خصوصی) انجام گردید. جامعه مطالعاتی را بیماران و پرستاران تشکیل می دادند تعداد نمونه 320 نفر (160 بیمار و160 پرستار) بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از هر بیمارستان انتخاب شدند. ابزار مطالعه دو پرسشنامه بود. پرسشنامه عدالت از بیوکر و پرسشنامه پاسخگویی WHO که بر اساس شرایط بیمارستانها تعدیل شد و روایی و پایایی آن اندازه گیری شد. پرسشنامه عدالت را پرستاران و پرسشنامه پاسخگویی را بیماران و پرستاران تکمیل نمودند. داده ها با استفاده ازنرم افزار SPSS تحلیل گردید.

نتایج: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که در مقیاس کلی نمره عدالت سازمانی از دیدگاه پرستاران در بیمارستانهای مورد مطالعه در حد77/0± 9/1 (از حداکثر نمره 4)می باشد. میانگین نمره پاسخگویی بیمارستانها از دیدگاه پرستاران 54/0± 32/2 و از دیدگاه بیماران 58/0± 48/2 بود. بین نطرات آنها در مورد میزان پاسخگویی تفاوت معناداری وجود نداشت. از دیدگاه پرستاران بین عدالت سازمانی و پاسخگویی به صورت مستقیم و معناداری ارتباط وجود داشت. 

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد متغیرهای مورد بررسی در بیمارستانهای مورد مطالعه در سطح متوسط ارزیابی گردیده اند و تفاوت معناداری بین بیمارستانهای مختلف وجود ندارد. اما میزان پاسخگویی بیمارستانهای خصوصی بیشتر از بیمارستانهای دولتی بود. این واقعیت لزوم توجه بیشتر مسئولین را به اهمیت سرمایه های انسانی بخش سلامت و توجه به انگیزاننده ها و مکانیزم هایی برای پاسخگویی بهتر و ارائه خدمات با کیفیت تربه ویژه در بخش دولتی می طلبد.


مرضیه فرنیا، محمد شهبازی، قباد مرادی، سپیده علیزاده، بهمن ابراهیمی، مریم کندی کله،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: احتمالا مهمترین و جدی­ترین تهدید بهداشت عمومی برای بشر بعد از بیماری طاعون HIV/AIDS بوده است. زندان­ها با توجه به شرایط خود می­توانند بیماری­های عفونی مثل HIV/AIDS و هپاتیت را در داخل خود گسترش داده و سپس آنرا به جامعه انتقال دهند. راهبرد اصلی برای کنترل HIV/AIDS و هپاتیت در بین معتادان تزریقی اجرای برنامه­های کاهش آسیب است. چند سال است که برنامه­های کاهش آسیب در زندان­های ایران اجرا می­شوند. هدف از این مطالعه ارزشیابی برنامه­های کاهش آسیب در زندان­های ایران بر اساس نظرات مدیران و کارکنان و پزشکان زندان­ها است.

  روش­کار: 370 نفر از کارکنان زندان­های سراسر کشور طی مطالعه­ای مقطعی در سال 1388 برای اندازه­گیری نظراتشان در زمینه برنامه­های کاهش آسیب، شامل درمان نگهدارنده با متادون و توزیع سرنگ و سوزن مورد بررسی قرار گرفتند.

  نتایج : 23/95 درصد کارکنان زندان ها نسبت به اجرای برنامه­ی درمان نگهدارنده با متادون نگرش مثبت داشتند و اجرای آن را در زندان­ها موفقیت آمیز می­دانستند. 35/70 درصد این افراد نسبت به طرح توزیع سرنگ در زندان­ها نیز نگرش مثبت داشتند. نوع استخدام و سابقه­ی کار کارکنان بر نگرشی که این افراد نسبت به برنامه­ی درمان جایگزین با متادون داشتند تاثیر داشت. سن تنها عاملی بود که بر نگرش افراد نسبت به اجرای طرح توزیع سرنگ تاثیرگذار بود.

  نتیجه­گیری : نگرش و ارزیابی مثبت مدیران، کارکنان و پزشکان زندان ها نسبت به اجرای برنامه­ی درمان جایگزین با متادون نشان دهنده موافقت زیاد این افراد با برنامه­های مذکور است و نشانه موفقیت اجرای این برنامه در زندان­های کشور است. اما موافقت و همراهی کاملی نسبت به برنامه توزیع سرنگ در زندان­ها وجود ندارد. نکته­ای که در برنامه درمان جایگزین با متادون می­تواند نگرانی ایجاد کند این است که5/42 درصد از افراد مورد مطالعه عقیده دارند که اجرای برنامه­ی درمان جایگزین با متادون در زندان ها، اگر کنترل نشود ممکن است که منجر به افزایش اعتیاد گردد.


سعید کریمی، مرضیه جوادی، مینا ایروانی، الهام چاوشی،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: رشد جهانی جمعیت سالمندان هم برای ارایه کنندگان خدمات بهداشتی و درمانی و هم برای اعضای خانواده و جامعه ای که سالمندان در آن زندگی می­کنند یک چالش مهم محسوب می­گردد. سالمندان بزرگترین و سریع­ترین عامل در جامعه برای افزایش پذیرش­های بیمارستانی هستند و هزینه­های رو به تزاید دوره سالمندی دغدغه بیشتر سالمندان و خانواده­ای آنان است. این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه­های گروه سلامت در مورد ارائه راهکارهای هزینه-اثربخش در فرآیند مراقبت از سالمندان انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه یک پژوهش کیفی است که به شیوه تحلیل محتوا انجام شد.در طی این تحقیق18 شرکت کننده ) شامل: 5 نفر عضو هیأت علمی، 6 نفر پزشک، 3 نفر پرستار و 4 نفرکارشناس بهداشت ( به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب گردیدند .داده ها با استفاده ازمصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده­ها، بااستفاده از روش کلایزی انجام شد .

  نتایج : 4 محور اصلی به دست آمده از این پژوهش، عبارت بودند از: تأکید بر آموزش­های لازم برای مراقبت از سالمندان (شامل: آموزش پزشکان، پرستاران، کارشناسان بهداشت، سالمندان و مراقبین خانوادگی آنها )، تأکید بر حسن اجرای خدمات بهداشتی اولیۀ مناسب برای سالمندان، تأکید بر اجرای مراقبت از سالمند در منزل، تأکید ویژه بر سلامت روان در سالمندان می­باشند.

  نتیجه گیری: به نظر می­رسد راهکار آموزش و مراقبت ازسالمندان و در منزل و تأکید ویژه بر سلامت روان از مواردی هستند که اثربخش بودن آنها کاملا ثابت شده و بدیهی بوده و به کارگیری آنها یقینا راهگشاست. راهکار"تاکید بر حسن اجرای خدمات بهداشتی اولیه مناسب برای سالمندان " باید بر اساس مطالعات نیازسنجی و اقدامات مبتنی بر نیاز سالمندان صورت گیرد. البته، ارزیابی هزینه-اثربخشی محورهای ذکر شده، بوسیلۀ مطالعات کمی، برای شناسایی منافع واقعی آنها در فرآیند مراقبت از سالمندان ضروری است.


امیر اشکان نصیری پور، محمدرضا ملکی، پوران رئیسی، مرضیه جوادی،
دوره 11، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: وجود خطرات و تهدیدات مرتبط با فرآیند مراقبت موضوع غیر قابل اجتناب در محیط­های ارایه خدمات مراقبت سلامت است. پذیرفتن این امر به معنای رها نمودن و وقوع ریسک و جایز شمردن خطاهای پزشکی و پرستاری نیست بلکه به معنای پذیرفتن مشکل به منظور ارایه راهکارهای اجرایی در به حداقل رسانیدن ریسک­ها در فضای ارایه مراقبت­های سلامت است. سازمان دهی و سیاست­های سازمان عنصر مهم و اولیه در فرآیند مدیریت خطرات بالینی به شمار میرود. بدیهی است عملیاتی شدن فعالیت­های مدیریت خطر و نهادینه ساختن اصول ایمنی در سازمان از طریق ایجاد تشکیلات سازمانی و تاکید و توجه بر خط مشی­ها و سیاست­های سازمانی امکان پذیر است. این مطالعه به منظورشناسایی عامل سازمان دهی و سیاست گذاری و متغیرهای اثرگذار آن در الگوی مدیریت خطرات بالینی در بیمارستان­های ایران تنظیم گردیده است.

  روش­کار: به منظور تدوین الگوی مدیریت خطرات بالینی از مرور و بررسی متون معتبر مدیریت خطر در بخش سلامت استفاده شد . مدل­های مذکور به طور دقیق بررسی و در قالب جداول تطبیقی با یکدیگر مقایسه و منطبق شدند و حدود 62 متغیر اولیه استخراج شد و در قالب یک پرسشنامه با یک گروه 20 نفره متشکل از پرستاران و پزشکان اعتباریابی شد. پرسشنامه نهایی با 40 متغیر مورد تایید گروه مذکور قرار گرفت. تایید نهایی الگو از طریق توزیع ابزار مطالعه در بین جامعه مطالعاتی در قالب نمونه­ای 215 نفری که با استفاده از روش خوشه­ای و تصادفی انتخاب شده بودند و همچنین استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد.

  نتایج: در این بررسی در بین عوامل مختلف الگوی استقرار مدیریت ریسک­های بالینی، تحلیل عاملی اکتشافی سوال­ها با چرخش واریماکس عامل سازمان دهی و سیاست گذاری را با نوزده آیتم نشان داد. این عامل در الگوی مدیریت خطرات بالینی در مجموع 3/25% از واریانس ها را تبیین نمود. بار عاملی متغیرها ی این عامل در دامنه مطلوبی از 7/0تا5/0 قرارداشت که نشان دهنده تناسب مطلوبیت این متغیرها از دیدگاه جامعه مطالعاتی بوده است.

  نتیجه گیری: مهمترین متغیر در عامل سازمان دهی و سیاست گذاری" بهترین مراقبت از بیمار به عنوان یک چشم انداز مشترک در سازمان پذیرفته شود" با بار عاملی 739/0 و کم اهمیت­ترین متغیر" تاثیرگذاری نحوه عملکرد بالینی تیم درمان در پرداخت­های مالی به آنان" با بار عاملی548/0 بود. براین اساس برای عملیاتی شدن سازماندهی وسیاستگذاری مدیریت خطرات درفضای مراقبت های سلامت مسئولین باید قبل از هرچیز به نهادینه سازی موازینی به منظور ارائه بهترین وبا کیفبت ترین مراقبت ازبیمار در بیمارستان بپردازند.


محمد اصغری جعفرآبادی، محمد شاکرخطیبی، رضیه ازک، مسعود شاکری،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: ارتباط آلودگی هوا و بیماری ‌ های مرتبط با آن در مطالعات متعددی گزارش شده است. با توجه به محدود بودن چنین مطالعاتی در نقاط شهری دارای آلودگی هوا در کشور، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین آلاینده­های هوا و پذیرش بیمارستانی با علایم تنفسی در شهر تبریز انجام شده است.

  روش کار: این مطالعه با استفاده از روش مورد- متقاطع و مدل شبکه عصبی انجام شده است. داده ‌ های پذیرش بیمارستانی بر اساس کدهای ICD10 از 5 بیمارستان دارای بخش تنفسی، داده ‌ های آلاینده ‌ های هوا شامل NO ، NO2 ، NOX ، SO2 ، CO ، PM10 و O3 از ایستگاه ‌ های ثابت محیط زیست و داده ‌ های هواشناسی شامل رطوبت نسبی و دما به عنوان پارامترهای ورودی مدل استفاده شده است.

  نتایج: بر اساس نتایج ، آلاینده PM10 به عنوان مهم­ترین آلاینده موثر در پذیرش بیمارستانی با علایم تنفسی بوده طوری که، علاوه بر تاثیر در میزان پذیرش بیمارستانی آسم، در پذیرش عفونت­های تنفسی و COPD نیز دارای اولویت بوده است. بر این اساس، موثرترین آلاینده­های گازی بر پذیرش COPD شامل NO2 ، NO و CO ، پذیرش عفونت­های تنفسی شامل PM10 و آلاینده­های موثر بر پذیرش با علایم آسم شامل PM10 ، O3 و CO بوده­اند. این رابطه در مورد پذیرش COPD و آسم در بین زنان و عفونت­های تنفسی در بین مردان و در کل در افراد بالای 65 سال شدیدتر بوده است.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان ‌ دهنده ارتباط معنی ‌ دار بین آلاینده ‌ های هوا و بیماری­های تنفسی در شهر تبریز بوده و می ‌ تواند بر ضرورت اجرای قوانین موجود با هدف کنترل و کاهش آلودگی هوا تاکید نماید.


طاهره رضی، محسن شمسی، محبوبه خرسندی، نسرین روزبهانی، مهدی رنجبران،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به عدم وجود پرسشنامه استاندارد در زمینه مراقبت مادران از نشانه های خطر در کودکان بر اساس الگوهای رفتاری، پژوهش حاضر با هدف طراحی و روان سنجی ابزار مراقبت از نشانه های خطر کودکان کمتر از پنج سال بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی صورت پذیرفته است.

روش کار: در این مطالعه مقطعی که بر روی 350 نفر از مادران شهر اراک انجام شد، پس از بررسی متون، ابزار لازم طراحی، و روایی و پایایی آن بر اساس کسب نظر پانل خبرگان، محاسبه نسبت روایی محتوی، شاخص روایی محتوی، روایی صوری و نیز تعیین اعتماد ابزار با روش همسانی درونی انجام گرفت. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.

نتایج: روایی 81 آیتم با شاخص نسبت روایی محتوای بالاتر از 79/0 و شاخص روایی بالاتر از 62/0 ارزیابی و در 7 عامل دستهبندی شدند. پایایی کلی ابزار تحقیق با محاسبه آلفا کرونباخ برابر 86/0 تایید شد. پایایی پرسشنامه آگاهی 66/0، حساسیت درک شده 65/0، شدت درک شده 83/0، منافع درک شده 90/0، موانع درک شده 68/0، راهنماهای عمل 56/0، خودکارآمدی 63/0 و چک لیست عملکرد با 99% تعیین گردید.

نتیجه گیری: نتایج حاصل از انجام این فرایند روان سنجی ایجاد ابزاری پایا و روا در خصوص سنجش رفتارهای مراقبت از نشانه‌های خطر در گروه آسیب پذیر کودکان بر اساس سازههای مدل اعتقاد بهداشتی می باشد که در تحقیقات علوم بهداشتی و کمک به حفظ سلامت کودکان جامعه موثر می باشد.


محمد رضا توکلی، سعید کریمی، مرضیه جوادی، علیرضا جباری،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال 1374 دستورالعمل اداره نظام نوین امور بیمارستان ها (کارانه) ابلاغ گردید. مطابق این طرح درصدی از درآمدهای اختصاصی بیمارستان تحت عنوان کارانه به کارکنان آن اختصاص می یابد و پس از کسر دیگر هزینه ها، الباقی مبلغ برای خودگردانی در اختیار بیمارستان قرار می­گیرد. بر اساس این طرح  هیأت نظارت شامل دو قسمت اصلی هیأت نظارت عالی و هیأت نظارت مراکز (بیمارستان­ها) می باشد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی عملکرد هیأت نظارت طرح نظام نوین اداره امور بیمارستان ها در مراکز آموزشی درمانی منتخب شهر اصفهان در سال1393 می باشد.

روش کار: روش تحقیق به شیوه کیفی می باشد. از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و تعداد 11 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. از روش تجزیه و تحلیل موضوعی برای تحلیل داده ها استفاده گردید.

نتایج: در این پژوهش، براساس تحلیل موضوعی انجام شده، درون مایه اصلی ضعف در عوامل ساختاری و زیربنایی (تدوین برنامه) و ضعف در عوامل ساختاری و زیربنایی (مرحله اجرا) هیأت نظارت طرح نظام نوین اداره امور بیمارستان ها استخراج شد.

نتیجه گیری: بارزترین یافته های این پژوهش شامل نقاط ضعفی در عوامل ساختاری و زیربنایی (در تدوین برنامه) و ضعف عوامل ساختاری و زیربنایی (در اجرای برنامه) بود. این یافته ها به سیاست گذاران بخش سلامت کمک می کند تا بتوانند با در نظر گرفتن نقاط ضعف، راهبردهای مناسبی در جهت کاهش آنها  در طرح کارانه جدید طراحی نمایند.


مرضیه محمدپور، مهدی یاسری، محمود محمودی، رسول انتظار مهدی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها و همچنین دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در میان زنان پس از سرطان ریه می­باشد.
روش کار: در این مطالعه کلیه بیمارانی که در استان های آذربایجان غربی و شرقی در سال 1388 تا 1389 به سرطان پستان مبتلا شده و به مراکز درمانی مراجعه نموده اند به مدت 5 سال پیگیری شدند. از آنالیز بقا شفا یافته برای به دست آوردن بقای این بیماران استفاده شده است و تاثیر متغیرها بر روی میزان بقا با استفاده از مدل کاکس شفایافته چندمتغیره ارزیابی شده است.
نتایج: در این مطالعه میانگین سنی 171 بیمار مبتلا به سرطان پستان در زمان تشخیص برابر 9/12±9/55 سال و دامنه سنی ایشان از 23 تا 89 سال بود. در مجموع 52 مرگ اتفاق افتاد و میزان بقا 5 ساله بیماران 6/60 % برآورده شد. در نهایت دو متغیر وضعیت اقتصادی و بستری اورژانسی به‌عنوان دو عامل پیش آگهی دهنده در بقای بلند مدت بیماران مبتلا به سرطان پستان یافت شدند.
 نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می­رسد که استفاده از مدل شفایافته در بیماران مبتلا به سرطان پستان بهتر از مدلهای بقای کلاسیک می­باشد.
 
مریم یعقوبی، مرضیه جوادی، سعید کریمی، وحید پیراسته،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: طرح تحول سلامت از مهمترین طرح های اصلاحی کشور است که با نقدهایی روبروست. یکی از مباحث مهم، هزینه های این طرح است. این مقاله به تحلیل هزینه زایمان طبیعی و سزارین قبل و بعد از طرح تحول نظام سلامت پرداخته است.
روش کار: این مطالعه یک تحقیق کاربردی است که با استفاده از داده های نرم افزار حسابداری بیماران انجام شد. 60 پرونده زایمان طبیعی 60 پرونده سزارین به طور تصادفی از سیستم نرم افزاری حسابداری یک بیمارستان بزرگ اصفهان در قبل و بعد از اردیبهشت 93 انتخاب (مجموعا 120پرونده) شد. اطلاعات هر پرونده (سهم پرداختی بیمه، سهم پرداختی بیمارستان و سهم پرداختی بیمار) به جز هزینه­های هتلینگ و لوازم و دیگر هزینه­های دوره بستری، استخراج شد. داده­های مربوط به دریافتی درمانگران در واحد حسابداری و بر مبنای تعرفه سالیانه خدمات و قیمت k در هر خدمت برای جراح و متخصص بیهوشی محاسبه شد. میانگین و درصد تغییرات اقلام هزینه در نرم افزار excel محاسبه شد.  
نتایج: زایمان طبیعی193% و زایمان سزارین 226%، دریافتی درمانگران (جراح ومتخصص بیهوشی) در زایمان طبیعی 257% و در سزارین130% نسبت به قبل از طرح تحول سلامت افزایش قیمت داشته اند. تغییرات سهم پرداختی ها بیانگر شیفت شدن بخشی از هزینه­ها از سوی بیمار به سمت بیمه ها و صندوق یارانه سلامت است.
نتیجه گیری: طرح تحول در این دو خدمت کاهش دهنده واقعی پرداخت از جیب بیمار نبوده است. افزایش هزینه خدمات توجه بیشتر به مدیریت هزینه را می طلبد. گرانتر ارائه شدن خدمات در نهایت به سود بیمار و نظام سلامت نبوده و برنامه ریزی های حوزه طرح تحول سلامت باید از دیدگاه اقتصادی بیشتر مورد مداقه قرار گیرد.
 
احمد علی نوربالا، حسین ملک افضلی، نسرین عابدی نیا، مرضیه اخباری، علیرضا مروجی، فاطمه واثقی، زهرا نخی، مامک شریعت، مریم میرزایی نیستانی، فاطمه سادات قریشی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: استرس در دوران بارداری می تواند یک اثر ماندگار در سلامت روان زنان پس از زایمان داشته باشد. آمارها نشان می دهد که حدود 18٪ زنان باردار در دوران بارداری افسردگی عمده یا جزئی دارند، اما بسیاری از آنها غربالگری و درمان نشده اند. فقدان درمان می تواند پیامدهای جدی برای مادر و فرزندش داشته باشد. این پژوهش با هدف  بررسی وضعیت سلامت روان و رضایت زناشویی مادران باردار درشهرستان کاشان در سال 1394 انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-تحلیلی است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 202 زن باردار از چهار مرکز بهداشتی درمانی شهری در شهرستان کاشان وارد مطالعه شدند. در جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومی (General (Health Questionnaire 28، مصاحبه تشخیصی و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک-راست (Golombok Rust Inventory of Marital State) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده ازآمار توصیفی و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA)، آزمون کای اسکور( 2χ)،  آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون لجستیک انجام گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که 7/26% از زنان باردار اختلالات روانی داشتند و بیشترین اختلال مربوط به جسمانی سازی و کمترین میزان مربوط به افسردگی بوده است. در حدود 80% رضایت زناشویی بسیار خوبی گزارش شد. همچنین نتایج نشان داد که میان افسردگی با سن، اضطراب، بی خوابی با طول مدت ازدواج، رضایت زناشویی با نوع زایمان و سلامت روان با رضایت زناشویی ارتباط معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن رضایت زناشویی رابطه معنی دار و معکوس با تحصیلات داشت (05/0> (p.
نتیجه گیری: بنظر می رسد می بایستی یک مدل مراقبتی، درمانی روانشناختی برای مادران باردار با ریسک اختلالات روانی در دوران بارداری و پس از زایمان در سیستم سلامت و بهداشت ایران ادغام شود.
لیلا دهقانکار، مرضیه حاجی کریم بابا، رحمن پناهی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: نظر به نقش محوری سواد سلامت در تعیین نابرابری­های سلامتی و رشد قابل ملاحظه جمعیت دانشجویی، این مطالعه با هدف تعیین سواد سلامت و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان انجام گردید.
روش­ کار: پژوهش حاضر مقطعی، توصیفی- تحلیلی می­باشد. 375 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه بین­المللی امام خمینی شهر قزوین در سال تحصیلی 1398 به ­روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و زمینه­ای و پرسشنامه سنجش سواد سلامت بزرگسالان ایرانی بود. پس از گردآوری، داده­ها وارد نرم­افزارSPSS 23  شدند و با استفاده از آزمون­های توصیفی و رگرسیون لجستیک، مورد آنالیز قرار گرفتند.
نتایج: نتایج نشان داد 17 نفر (5/4%) سواد سلامت ناکافی، 112 نفر (9/29%) سواد سلامت نه­چندان کافی، 188 نفر (1/50%) سواد سلامت کافی و 58 نفر (5/15%) سواد سلامت عالی داشتند. همچنین میانگین (انحراف معیار) نمره سواد سلامت (49/12) 80/70 بود. نتایج آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد سواد سلامت با انجام فعالیت جسمانی رابطه معنی­دار داشت (039/0=p) به­طوری ­که شانس داشتن سواد سلامت مطلوب در دانشجویان دارای فعالیت جسمانی در بیشتر روزها، 097/2 برابر دانشجویان دارای فعالیت جسمانی به­صورت هر روزه بود. همچنین سواد سلامت با اشتغال رابطه معنی­دار داشت (042/0=p)، به­طوری ­که شانس داشتن سواد سلامت مطلوب در دانشجویان دارای اشتغال، 534/0 برابر دانشجویان بدون اشتغال بود.
نتیجه­گیری: نظر به پایین­بودن سواد سلامت در بین دانشجویان با فعالیت جسمانی کمتر و دارای اشتغال، پیشنهاد می­شود در طراحی برنامه­های آموزشی جهت ارتقای سواد سلامت دانشجویان، به دانشجویان فوق توجه بیشتری مبذول گردد.


مجید محمود علیلو، خلیل اسماعیل پور، آیسان فرضی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان فرا ­آگاهی و تنظیم­هیجان مبتنی بر رفتار­درمانی دیالکتیکی بر هیجانات منفی؛ اضطراب، خشم و افسردگی در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی  Borderline personality disorder (BPD) انجام شده است.
روش کار: این پژوهش در چهارچوب آزمایش تک موردی از نوع خط پایه‌ی چندگانه پلکانی، طی هشت جلسه، هر جلسه به مدت یک ساعت بر روی سه بیمار و با دوره پیگیری یک ماهه صورت گرفت. جامعه آماری در این پژوهش بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که از میان آنها سه نفر با تشخیص اختلال شخصیت مرزی و با توجه به داوطلب بودن و با تطبیق با معیارهای پژوهش به صورت نمونه­گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شده و بر اساس تشخیص روانپزشک و مصاحبه بالینی ساختار یافته وارد پژوهش شدند. داده­ها از طریق پرسشنامه نامه افسردگی Beck - ویرایش دوم (BDI-II)، پرسشنامه اضطراب Beck (BAIپرسشنامه­ خشم چندبعدی(MAI) جمع آوری شد.
نتایج: تحلیل داده­ها با استفاده از نمودار و جدول ویژه طرح­های تک آزمودنی، نشان داد که مداخلات فراآگاهی و تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی با توجه به اینکه اندازه اثر برای آزمودنی اول در متغیرهای اضطراب، افسردگی و خشم  به ترتیب:494/2، 260/2 و 484/2، برای آزمودنی دوم 087/3، 827/2 و 727/2 و برای آزمودنی سوم 854/4، 183/2، و 917/2      می­باشد.
نتیجه­گیری: این روش درمانی تغییرات معنی­دار و قابل توجهی به لحاظ آماری در نشانه­های افسردگی، اضطراب و خشم بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ایجاد کرده است.
 
مرضیه صادقی هاردنگی، احمد کلاته ساداتی، سید رضا جوادیان،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: مددکاران ‌اجتماعی بیمارستان به عنوان گروهی از برنامه‌ریزان ترخیص، مداخلات موثری در جهت ترخیص ایمن بیماران انجام می‌دهند. هدف ‌این پژوهش تعیین مداخلات مددکاران‌اجتماعی ‌پزشکی در ترخیص ایمن است.
روش کار: این مقاله از نوع تحقیقاتی و یک مطالعه کیفی است که در سال 1402 در سطح کشور‌ ایران انجام گرفت. ‌داده‌ها از طریق مصاحبه‌ نیمه ساختار یافته به صورت حضوری و تلفنی و با 16 نفر از مددکاران‌ اجتماعی شاغل در بیمارستان‌های عمومی، با روش نمونه‌گیری هدفمند، در دسترس و گلوله برفی، جمع‌آوری و با روش تحلیل مضمون، به صورت دستی تحلیل گردید.
نتایج: یافته‌‌های ‌این پژوهش نشان داد که مددکاران ‌اجتماعی ‌بیمارستان مداخلات تخصصی را در طی چارچوبی با شش مرحله برنامه‌ریزی‌ و با هدف ترخیص ایمن اجرا می‌کنند. سه تم اصلی عبارتند از: هوش حرفهای، بسترسازی حمایتی، پایداری مداخلات و ‌مضمون اصلی تحقیق حاضر عبارت است از، ترخیص ایمن.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از ‌این پژوهش حاکی از آن است که مداخلات مددکاران‌اجتماعی برای ترخیص ایمن بیمار اقداماتی را پیش از ترخیص، حین و پس از آن شامل می‌شود که بر پایه اصول، ارزش‌ها، هوش، مهارت‌های حرفه‌ای و فرآیند مددکاری‌اجتماعی می‌باشد. مددکاران‌اجتماعی در این حیطه نیازمند حمایت مسئولان در نظام بهداشت و سلامت می‌باشند.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb