مهناز مایل افشار، مهدی معمارپور، لیلا ریاحی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه وهدف: دارو رایجترین کالای درمانیمصرفی در واحدهای ارائه کننده خدمات سلامت و اجرای صحیح دستورات دارویی، بخش مهمی از فرآیند درمان و مراقبت است. بروز اشتباهاتدارویی میتواند باعث بروز مشکلات جدی در سلامت بیماران وحتی در برخی موارد منجربه مرگ آنها شود. هدف از مطالعه بررسی رابطه استقرار استاندارهای ایمنی بیمار بانوع خطای دارویی گزارش شده در یک بیمارستان دولتی شهر تهران بمنظور کاهش بروز خطاهای دارویی و بهبود کیفیت درمان می باشد.
روش کار: این مطالعه به بررسی استقرار استانداردهای ایمنی دارو در30 بخش یک بیمارستاندولتی در شهرتهران پرداخته و ارتباط آن با نوع خطای دارویی گزارش شده توسط کادردرمانی را طی سالهای 1391تا1395بررسی نموده است. بدین منظور از دو چکلیست مجزا با عناوین"بررسی استقرار ایمنیدارو"و"کیفیت خطای دارویی گزارش شده" استفاده گردید. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزارآماریspss و آزمونهای آمار استنباطی شامل مربع کای(کای دو)و ضریب همسبتگی کرامروفی تجزیه وتحلیل گردید.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد، استانداردهای ایمنی دارو، بجز مولفه بیمارصحیح در پنج مولفه ازشش مولفه موجود این بیمارستان مستقر گردیده و استقرار ایمنی بیمار با نوع خطای دارویی گزارش شده در بخشهای بیمارستان رابطه معنیداری دارد.
نتیجهگیری: از آنجایی که فرایند دارودرمانی یکی از اقدامات رایج پرستاری در بخشهای مراقبتویژهقلبی محسوب میشود، افزایش شناخت و آگاهی درخصوص علل خطاهای دارویی در بخشها، بمنظور پیشگیری و کاهش بروز اینگونه خطاها، از سوی پرستاران لازم و ضروری قلمداد میگردد. براین اساس، پیشنهاداتی نیز بمنظور کاهش میزان خطاهای دارویی در بیمارستان موردمطالعه ارائه گردیده است.
سوگند قاسم زاده، میترا حسن زاده، ساجده ودودی، زهرا علوی، مینو مطبوع ریاحی،
دوره 18، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بهبود نشانگان کودک مبتلا به اختلال وسواسی جبری، روابط بین والدین و کودک، و رضایتمندی زوجیت والدین با کمک مداخله شناختی رفتاری خانواده محور انجام شد.
روش کار: ﭘﮋﻭﻫﺶ حاضر، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺍﯼ ﻧﻴﻤﻪﺗﺠﺮﺑﻲ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ انتخاب ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﺁﺯﻣﻮﺩﻧﻲ ﻫﺎ ﺩﺭ دو ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭ کنترل، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﻴﺶﺁﺯﻣﻮﻥ ﭘﺲﺁﺯﻣﻮﻥ ﺍﺳﺖ. جامعه پژوهش حاضر، کلیۀ دانشآموزان 9 تا 12 ساله شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1394-1395 شهر تهران بودند که به دلیل مشکلات وسواسی جبری به مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره مراجعه کرده بودند و از میان آنان 28 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مادران پرسشنامههای "مقیاس اضطراب اسپنس" (فرم والد)، "پرسشنامه ارتباط والد- فرزند" و "پرسشنامه رضایتمندی همسران افروز "(فرم کوتاه) و کودکان مقیاس اضطراب اسپنس(فرم کودک) را در دو نوبت پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند.برنامه مداخله به طور کلی در 22 جلسه؛ 8 جلسه گروهی برای مادران، 8 جلسه بازی درمانی انفرادی برای کودک و 2 جلسه اختصاصی برای هر خانواده به شیوه شناختی رفتاری برگزار شد.
نتایج: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که برنامه مداخله شناختی رفتاری خانواده محور در بهبود رضایتمندی زوجیت و تعامل والد کودک و همچنین کاهش اضطراب کودک موثر بوده است (01/0p<).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که برنامه مداخله شناختی رفتاری خانواده محور منجر به بهبود روابط والدین و کودک مبتلا به اختلال وسواسی جبری و رضایتمندی زوجیت و کاهش اضطراب این کودکان و والدین میگردد.