جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای ریماز

داود پورمرزی، شهناز ریماز، عفت السادات مرقاتی خویی، مسعود سلیمانی دودران، علی اصغر موسوی مهربان، سارا صفری،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه وهدف: دسترسی به اطلاعات و خدمات بهداشت باروری از حقوق جوانان است. در بهداشت باروری فقدان محتوای جامع آموزشی و عدم توجه به نیازهای گروه هدف اثر بخشی برنامه­های آموزشی را می­کاهد. هدف این پژوهش گزارش نیازهای آموزشی مرتبط با بهداشت باروری جوانان قبل از ازدواج می­باشد.

روش­ کار: در یک مطالعه توصیفی تحلیلی450 نفر از همسران شرکت­کننده در برنامه آموزشی قبل از ازدواج در تهران به روش  نمونه­ گیری  طبقه­ای تصادفی شده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ها، "پرسشنامه خودایفا" بود که میزان نیاز به آموزش بهداشت باروری را با مقیاس پنج درجه­ای لیکرت مورد بررسی قرار می­­داد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزارSPSS15  و آمار توصیفی و آزمون­ها آماری تی تست، آنالیز واریانس یک طرفه و کای دو استفاده شد.

نتایج: میزان نیاز به آموزش حیطه بهداشت باروری بیش از متوسط (نمره 3) بود، زنان به طور معنی­داری بیش از مردان احساس نیاز  می­کردند (05/0p<). بیشترین میزان نیاز به آموزش در هر دو گروه جنسی مربوط به زمینه آموزشی سلامت در روابط جنسی بود. تفاوت میزان نیاز در گروه های متغیرهای اجتماعی-دموگرافیک در زنان و مردان معنی­دار نبود.

نتیجه­ گیری: بنظر می­رسد محتوای موجود برای آموزش در کلاس­های مشاوره قبل ازازدواج کافی نیست. لازم است اطلاعات جامعی در حیطه بهداشت باروری با تاکید بیشتر در زمینه روابط جنسی وارد محتوای آموزشی موجود شود تا همسران زندگی زناشویی با کیفیت و سالم تری را آغاز نمایند.


داوود پورمرزی، شهناز ریماز، عفت السادات مرقاتی خویی،
دوره 10، شماره 3 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه­های آموزشی برای ارتقاء سلامت روان همسران در زندگی مشترک ضروری است. برگزاری هر برنامه آموزشی نیازمند شناخت دقیق نیازهای گروه هدف است. هدف این پژوهش گزارش برخی از نیازهای آموزشی مرتبط با سلامت روان جوانان داوطلب ازدواج می­باشد.

روش کار: در یک مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی450 نفر از همسران شرکت کننده در برنامه آموزشی قبل از ازدواج در تهران به روش نمونه­گیری طبقه­ای تصادفی شده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ها، "پرسشنامه خود ایفا" بود که میزان نیاز به آموزش در حیطه سلامت روان را با مقیاس پنج درجه­ای لیکرت مورد بررسی قرار می­داد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزارSPSS15  و آمار توصیفی و آزمون­ها آماری تی تست، آنالیز واریانس یک طرفه و کای دو استفاده شد.

نتایج: سطح نیاز به آموزش در حیطه سلامت روان بیش از متوسط (نمره3) بود، زنان به طور معنی­داری بیشتر از مردان احساس نیاز می­کردند (001/0=p). بیشترین سطح نیاز به آموزش در هر دو جنس مربوط به موضوع روش­های زنده نگهداشتن عشق در زندگی مشترک بود. تفاوت سطح نیاز به آموزش در گروه­های متغیرهای اجتماعی-دموگرافیک در زنان معنی­دار نبود ولی این اندازه در مردان کارگر به طورمعنی­داری بیش از مردان با شغل آزاد بود (018/0=p).

نتیجه ­گیری: براساس یافته­ها جوانان در حین ازدواج به آموزش در زمینه سلامت روان احساس نیاز می­کنند. لازم است برنامه­های آموزشی با توجه به اولویت­های ابراز شده برای ارتقاء سلامت روان در زندگی مشترک برای جوانان طراحی و اجرا گردد.


شهناز ریماز، شکرالله محسنی، عفت السادات مرقاتی خویی، مریم دستورپور، فاطمه اکبری،
دوره 10، شماره 3 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: عود بعد از درمان سوء مصرف مواد از مشکلات شایع نظام کنترل و پیشگیری از اعتیاد است.٨٠ درصد از معتادان، کمتر از ٦ ماه مجددا به مصرف مواد روی می­آورند. هدف این مطالعه تعیین عوامل موثر بر عود سوء مصرف مواد در معتادان مراجعه کننده به دو مرکز ترک اعتیاد شهر تهران می­باشد. روش ­کار: این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 160 نفر مورد عود و 160 نفر شاهد انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه­ای محقق ساخته بود. از آزمون­های کای دو، نسبت برتری (OR) و رگرسیون لجستیک برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
نتایج:
در این مطالعه، نسبت برتری برای بررسی ارتباط عود سوء مصرف مواد با سیگاری بودن بعد از ترک 14/7 (244/13- 855/3CI :)، مشغولیت ذهنی نسبت به مصرف مواد 76/6 (678/11 – 915/3 CI :)، معاشرت با دوستان معتاد 38/6 (398/10 – 921/3CI :)، ضعف و بی­حالی 93/3 (305/6 -446/2 CI :) و مشاجرات خانوادگی 04/2 (385/3- 227/1CI:) بود. در افراد مصرف کننده تریاک و شیره نسبت به کراک و شیشه شانس کمتری (208/0. OR= ,336/0 - 128/0. CI :) برای عود سوء مصرف داشتند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه ارتباط بین متغیرهای فردی، اجتماعی، روانی و طبی و عود سوء مصرف را نشان می­دهد. نتایج این مطالعه پیشنهاد می­کند که مشاوره و رویکردهای درمانی در خانواده، پایش و مراقبت طولانی مدت از درمان شدگان، و برنامه­های حفاظتی و مراقبتی در درمان­های اعتیاد ادغام شود تا از اثر عواملی مانند مشاجره خانوادگی، فشار همسانان، بر عود اعتیاد بکاهد.
شهناز ریماز، عفت السادات مرقاتی خویی، فاطمه زارعی، ندا شمسعلی زاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: درک زنان از پدیده یائسگی متفاوت است. در کنار تغییرات زیست شناختی، زنان، یائسگی را در قالب بسترهای فرهنگی و اجتماعی شان تجربه می­کنند. در این مقاله، یافته های یک مطالعه کیفی گزارش می شود که هدف آن تبیین چگونگی درک زنان از پدیده یائسگی در بستر فرهنگی ایرانی است.

  روش­کار: برای جمع آوری اطلاعات، زنان سنین 40 سال و بالاتر از دانشگاه علوم پزشکی تهران در 4 بحث های گروهی متمرکز و 6 مصاحبه عمیق فردی، شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل از رویکرد موضوعی و محتوا استفاده شد. جلسات متمرکز گروهی به صورت نیمه ساختاری و تحلیل محتوایی از طریق کدگذاری آزاد و ترکیبی جهت کاهش داده ها، خروج مفاهیم و طبقه ها استفاده شد.

  نتایج: یافته ها در چهار حیطه اصلی، نقش جنسیت، تغییر در جامعه پذیری، ادراکات و منابع حمایتی دسته بندی شدند.

  نتیجه گیری: ادراک زنان شرکت کننده از یائسگی در قالب بسترهای فرهنگی خاص خود زنان شکل می گیرد و نیز یائسگی عاملی مؤثر در تغییرات مسیر زندگی زنان شناسایی می شود. از دست دادن زنانگی و تغییرات در نقش اجتماعی زنان، مفاهیم تغییر هویت و نقش جنسیتی در روند جامعه پذیری و تعاملات اجتماعی می باشند. درک و باورهای نادرست، و نادیده گرفتن زنانگی بعد از یائسگی در روایات زنان مشهود بود. به منظور دستیابی به نیازهای سلامت و رفاه زنان و ارائه خدمات در سال های گذر از یائسگی، حساسیت های جنسیتی و فرهنگی – اجتماعی باید مد نظر باشند.


زهرا نیکوسرشت، شهناز ریماز، محسن اسدی لاری، سحرناز نجات، عفت السادات مرقاتی خویی، سید عباس متولیان، نرگس ساعی پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV/AIDS تحت تاثیر بیماری و تجربه آنان از طرد، انگ و تبعیض می‌باشد که می‌تواند منجر به مشکلات جسمانی، روانی و اجتماعی گردد. لذا بررسی کیفیت زندگی آنها کمک شایانی در ارایه خدمات سلامت و خدمات اجتماعی به این بیماران می‌نماید. هدف این مطالعه، تعیین کیفیت زندگی بیماران HIV/AIDS مراجعه کننده به یک مرکز اصلی مراقبت از این بیماران در ایران می باشد. روش کار: در این مطالعه مقطعی 300 زن و مرد مبتلا به HIV/AIDS مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماری های رفتاری بیمارستان امام خمینی تهران، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه‌گیری کیفت زندگی، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ویژه HIV مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای T-test ، One-Way ANOVA و Multiple regression استفاده شد. نتایج: میانگین سن شرکت کنندگان 5/7 ± 3/34سال بود. بیشتر شرکت کنندگان مرد (55%)، و بدون علامت بالینی (7/51%) بودند. در بین دامنه های کیفیت زندگی، بیشترین میانگین امتیازات مربوط به دامنه سطح استقلال (1/3±13/4)، و کمترین میانگین مربوط به دامنه های محیط (8/2 ± 5/12) و روانی (1/3± 5/12) بود. جوانتر ها، زنان و شاغلان در برخی حیطه ها کیفیت زندگی بهتری داشتند (05/0 > p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد کیفیت زندگی مبتلایان به HIV/AIDS در دامنه های روانی و محیط، بیش از سایر دامنه ها تحت تاثیر این بیماری قرار دارند. لذا مداخلات دقیق‌تری برای بهبود کیفیت زندگی به ویژه در این دو حیطه برای این بیماران پیشنهاد می شود.
کاظم محمد، شهناز ریماز، مریم دستورپور، معصومه صادقی، سید رضا مجدزاده،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروز (ام اس) یک بیماری مزمن و التهابی مخرب است که با ادامه زندگی منافاتی ندارد، اما می تواند در کیفیت زندگی بیماران بسیار موثر باشد. هدف از این پژوهش تعیین کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس و عوامل مرتبط با آن است.

  روش کار : این مطالعه مقطعی بر رو ی 172 ب یمار مراجعه کننده به انجمن ام اس ایران (تهران) به مدت 10 ماه، طی نمونه گ ی ر ی در دسترس و به صورت مصاحبه ­ ا ی انجام شد. ابزار جمع آور ی اطلاعات، پرسشنامه MSQOL-54 بود. داده ­ ها با کارگ ی ر ی آزمون ­ ها ی توص ی ف ی و تحل ی ل ی مانند مدل رگرس ی ون خط ی چندگانه تجز ی ه و تحل ی ل شد.

  نتایج: میانگین سنی بیماران 6/9 ± 8/34 سال بود. تجزیه و تحلیل 14حیطه فرعی پرسشنامه کیفیت زندگی نشان داد که بیشترین امتیاز میانگین کیفیت زندگی مربوط به حیطه عملکرد اجتماعی(21 ± 7/71) و کمترین مربوط به حیطه محدودیت نقش به علت مشکلات جسمانی (4/39 ± 2/44 ) بود. نتایج مدل رگرسیون نشان داد که سن رابطه معکوسی معنی داری با حیطه ترکیبی سلامت جسمانی داشته است و تنها متغیر معنی دار بر حیطه ترکیبی سلامت روحی-روانی، متغیر مساحت محل مسکونی بود (001/0 > p ).

  نتیجه گیری : مطالعه نشان میدهد که متغیرهای جمعیت شناختی، طبی و اقتصادی از عوامل مرتبط بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران مولتیپل اسکلروز می ­ باشند. شناسایی عوامل مرتبط بر کیفیت زندگی این بیماران می تواند در پیشگویی کیفیت زندگی آنان کمک کننده باشد. در طراحی برنامه ­ های مداخله ­ ای موثر در جهت افزایش کیفیت زندگی بیماران ام اس متغیرهای تأثیر گذار بر کیفیت زندگی باید مورد هدف باشند .


عفت السادات مرقاتی خویی، ندا شمس علی زاده، علیرضا بیات، فاطمه زارعی، شهناز ریماز،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: رفتار تهدید کننده سلامت فرد در بستر اجتماعی تحت تآثیر فرهنگ آن جامعه شکل می گیرد. بنابراین رفتارهای پر خطر بهداشتی جوامع گوناگون می­تواند از دسته بندی متفاوتی برخوردار باشند. هدف این مطالعه شناسایی و اولویت بندی رفتارهای پرخطر بهداشتی بین دانش اموزان دبیرستانی در یکی از مناطق تهران بود .

  روش کار: در این مطالعه کیفی از نوع ارزیابی سریع 130 نفر در جلسات گروهی متمرکز (17 جلسه) شرکت کردند. گروه های هدف عبارت بودند از: دانش آموزان دختر و پسر( 9 جلسه)، والدین (5 جلسه)، معلمان(3 جلسه). چهار مدیر مدرسه در سه مرحله مصاحبه عمیق فردی شرکت کردند. در جلسات گروهی موضوعات کلی که مورد تأکید محققین بوده عبارتند از: 1) درک و توصیف مشارکت کنندگان درباره رفتارهای سالم و غیر سالم، 2) اولویت بندی رفتارهای مخاطره آمیز در نوجوانان دختر و پسر؛ 3) درک و باورهای مشارکت کنندگان در مورد رفتارهای مخاطره آمیز و تأثیر بستر اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری آن رفتارها در نوجوانان و جوانان. داده ها به روش آنالیز محتوا تجزیه و تحلیل و معانی اصلی و درون مایه ها استخراج شد. برای صحت و استحکام داده ها معیارهای اعتباربخشی، تایید پذیری و انتقال پذیری ارزیابی گردید.

  نتایج : اعتیاد، رفتارهای پرخطر جنسی، و رفتارهای نابهنجار اجتماعی(پرخاشگری) ا ولویت رفتارهای مخاطره آمیز بین پسران دبیرستانی بودند. در گروه دختران رفتارهای پرخطر جنسی، ازدواج زودرس، عادات غذایی ناسالم، کم تحرکی و نگرانی از آینده (شغلی تحصیلی و ازدواج) به ترتیب اولویت شناخته شدند .

  نتیجه گیری: اگرچه اولویت رفتارهای مخاطره آمیز در بین پسران و دختران متفاوت است اما از این اولویتها رفتارهای پرخطر جنسی بین این دانش آموزان مشترک بود. رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان در مسیر جامعه پذیری آنها شکل می گیرند که قویا از فرهنگ بستر بومی آنها متاثر است. درک مشارکت کنندگان از شمای جنسیتی عامل مهمی در اولویت بندی رفتارهای پر خطر بهداشتی شناخته شد. برنامه های آموزشی جامع نگر در راستای ارتقاء سلامت نوجوانان و تغییر نگرش های اجتماعی در حمایت و مراقبت از نوجوانان پیشنهاد می شود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb