جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای سالاریان زاده

بهزاد دماری، عباس وثوق مقدم، حسین سالاریان زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1391 )
چکیده

هدف و زمینه: بهبود شاخص های سلامت در سطح ملی و استانی نیازمند همکاری بین بخشی و مشارکت مردم است. یکی از فرصت های قانونی توسعه همکاری بین­بخشی در سلامت استان ها، شکل گیری شوراهای سلامت و امنیت غذایی استان ها از سال 1385 (کارگروه های تخصصی سلامت و امنیت غذایی از سال1387) با وظایفی از قبیل تدوین و تصویب برنامه راهبردی سلامت استان، ارزیابی وضعیت سلامت استان و تاثیر دستگاه ها بر بهبود آن، تدوین برنامه کنترل و پیشگیری از ایدز و حل موضوعات بین بخشی سلامت و در سطح کشور، شورای عالی سلامت و امنیت غذایی می باشد که تشکیل آن در برنامه چهارم توسعه کشور پیش بینی شده بود. ارزیابی عملکرد کارگروه های استانی از بدو تشکیل آنها می تواند نقاط قوت و ضعف کارکرد این سیاست را در کشور ارزیابی کرده و راه آینده را نشان دهد.
روش کار: این مطالعه از نوع ارزشیابی توصیفی بوده و جامعه مورد مطالعه کلیه­ی شوراهای سلامت و امنیت غذایی استان ها می باشند. در این مطالعه برای تعیین شاخص های(متغیرهای) ارزیابی پیامد از « تحلیل محتوی شرح وظایف » و همچنین « جنبه های لازم برای ارتقای عملکرد شوراها در پانل متخصصین» به طریق بحث گروهی متمرکز استفاده شد . برای توصیف وضعیت از دو پرسش نامه ، یکی برای بررسی محتوایی صورت جلسات کارگروهها (از بدو راه اندازی تا پایان سال 1387 ) و دیگری برای نظرخواهی از دبیران کارگروههای استان استفاده شده است .
نتایج:
تحلیل اطلاعات نشان می­دهد که دستور جلسات طرح شده در این کارگروه ها کمتر از الگوی اولویت بندی مسائل اصلی سلامت استان و بار بیماری های ملی پیروی می­کند. اغلب موضوعات در حیطه کنترل بیماری های واگیر دار بوده و در موارد بسیار اندکی کنترل عوامل خطر بیماری های غیرواگیر را در بر گرفته است. فقط در دو دانشگاه برنامه جامع سلامت استان طرح موضوع شده است. در هیچ یک از دانشگاه ها دبیرخانه ای برای انجام امور کارگروه در نمودار تشکیلاتی مصوب نشده است. بزرگترین مانع موفقیت این شوراها از نظر دبیران کارگروه ها، نبود منابع مالی و ضمانت اجرایی مصوبات است.
نتیجه ­گیری:
کارگروه­ها استانی به دلیل نداشتن برنامه راهبردی جامع و همچنین مدلهای اجرایی شدن مصوبات بین بخشی، باور کم سایر دستگاه­ها نسبت به اثر بخشی این کارگروهها، قرار نداشتن بار بیماری­های اصلی استان در دستورجلسات شوراها در اغلب موارد، از عملکرد متوسط و متوسط به پائین برخوردار بوده است که برای ارتقای آن باید مداخلاتی به این ترتیب را طراحی و ارائه کرد: آموزش و توانمندسازی دانشگاه­ها و دستگاه­ها برای تدوین برنامه جامع (بین بخشی) سلامت استان و تعیین وظایف هر یک از دستگاه ها، تعیین اولویت­های سیاست گذاری شورای عالی سلامت و امنیت غذایی برای مسائل سلامتی مشترک استان­ها و ابلاغ مشترک آن از طریق وزارت خانه مرتبط و وزارت بهداشت، تصویب ساختار و نظام کاری دبیرخانه کارگروه در دانشگاه از طریق هیات­های امنای دانشگاه ها.
بهزاد دماری، عباس وثوق مقدم، احمد حاجبی، محمدحسین سالاریان زاده، حبیب امامی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس به عنوان پایتخت انرژی کشور، نیازمند نیروی ساالم و مولد است. برای ارتقای عادلانه شاخص های سلامت منطقه ضروری است از وضعیت کارکردهای نظام سلامت اطلاع پیدا کرد.

روش کار: این مطالعه مقطعی است که به روش کیفی و با استفاده از پرسش نامه ارزیابی خدمات اساسی سلامت عمومی و پرسشنامه محقق ساخت ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید کارکردهای نظام سلامت منطقه (تحلیل SWOT) انجام گرفت. نمایندگان ذی نفعان منطقه پس از توجیه و آموزش روش کار، به پرسش های ارزیابی خدمات اساسی سلامت عمومی به صورت فردی امتیازدهی کردند. پرسشنامه های SWOT به روش فردی تکمیل و با بحث گروهی در یک فرم جمع بندی شد. نتایج گروه ها تحلیل محتوای شده و موضوعات اصلی احصا شد.

نتایج: ارزیابی وضعیت خدمات اساسی سلامت عمومی نشان داد که میانگین امتیاز کسب شده از 100 نمره استاندارد حدود 8/37 است. کارکرد اطلاعات بیشترین نقاط ضعف را دارد. ارائه خدمات بهداشتی به مردم از طریق شبکه های بهداشت و درمان دولتی از مهمترین نقاط قوت است. محیط خارجی دور در تمامی زیر حیطه ها تهدیدات فراوانی برای سلامت منطقه دارند.

نتیجه گیری: موقعیت سازمانی نظام سلامت منطقه در حوزه ضعف و تهدید برآورد می شود. از علل ریشه ای آن کارکردهای ضعیف نظام سلامت عمومی در منطقه است. لازم است وزارت های نفت و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، برای یکپارچه سازی راهبری خدمات سلامت در منطقه تصمیم بگیرند.


بهزاد دماری، عباس وثوق مقدم، کامل شادپور، محمدحسین سالاریان زاده، داوود مقیمی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از کارکردهای اساسی شهرداری ها به عنوان «نهاد اجتماعی» تامین، حفظ و ارتقای سلامت شهروندان است. به منظور توسعه عادلانه شبکه های خدمات سلامت در بستر شهری به ویژه حاشیه شهرها، تلاش های پراکنده ای صورت گرفته است. این مطالعه برای  طراحی سامانه یکپارچه مرکز مدیریت سلامت شهری به اجرا درآمد.

روش کار:  مطالعه به روش توصیفی و تحلیلی انجام شد. با استفاده از نظرات خبرگان و ذی نفعان، شواهد جهانی، تجربیات ملی و استنادات قانونی چارچوب مفهومی و الزامات برای طراحی مرکز مدیریت سلامت شهری در منطقه تدوین شد. بر اساس این چارچوب مفهومی، نظام نامه مرکز مدیریت سلامت منطقه تهیه گردید.

نتایج: مدل ارایه شده در این مطالعه پنج ویژگی مهم دارد که چالش های فعلی شبکه بهداشتی درمانی در شهر را با مشارکت شهرداری به عنوان نهادی اجتماعی و سایر سازمان ها پاسخگو است از آن جمله همکاری بین بخشی در مقابل حرکت انفرادی بخش دولتی سلامت، تعریف و ارایه خدمات سلامت اجتماعی و تاثیر گذاری در مولفه های اجتماعی سلامت، انجام خدمات فعال در مقابل خدمات غیرفعال، عدم تمرکز با تشکیل هیات امنا و یا شورای هماهنگی و مشارکت مستقیم مردم از سطح تصمیم گیری (از طریق عضویت در شورای هماهنگی) تا ارایه خدمات و عضویت های مرتبط.

نتیجه گیری: اجرای آزمایشی و ارزشیابی آن پیش از توسعه آن به سایر مناطق شهری توصیه می شود و برای توسعه آن به سایر شهرها، ضروری است که نظام نامه نهایی در شورای عالی سلامت و امنیت غذایی کشور بررسی و تصویب شود.


نرگس رستمی گوران، عباس وثوق مقدم، محمدحسین سالاریان زاده، حمید اسماعیل زاده، بهزاد دماری،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش کلیدی ستاد وزارت بهداشت در اجرا و پیگیری اصلاحات نظام سلامت، فرهنگ سازمانی حاکم بر آن می تواند نقش مهمی در موفقیت این اصلاحات داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی ابعاد و جهت گیری های موجود در فرهنگ سازمانی سازمان مرکزی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی طراحی گردید.

روش کار: این مطالعه به شیوه توصیفی و مقطعی انجام گرفته است. جامعه هدف کارکنان سازمان مرکزی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش5/11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از روش­های آماری توصیفی (میانگین، انحراف معیار، ضریب تغیرات و دامنه ) جهت توصیف کمی ابعاد فرهنگی استفاده شد سپس امتیازات کمی در بعد کیفی نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: ابعاد نوآوری، دانش آموزی در سازمان، منصفانه بودن سیستم پاداش، پذیرش تغییر، حمایت مدیران و انتقاد پذیری به میزان کم و اختیار و آزادی عمل، روشن بودن اهداف و انتظارات، ارتباطات، هماهنگی و انسجام به میزان متوسط و خود نظارتی و هویت پذیری به میزان زیاد در سازمان وجود دارند.

نتیجه گیری: با توجه به نقش کلیدی ستاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در طرح ریزی و اجرای برنامه های اصلاح نظام سلامت به نظر می رسد که تلاش در جهت تغییر فرهنگ سازمانی آن می بایست از اولویت های مهم کاری مدیران این سازمان قرار گیرد.


بهزاد دماری، عباس وثوق مقدم، نرگس رستمی گوران، محمدحسین سالاریان زاده، شیدا ملک افضلی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: برای دستیابی به سلامت عادلانه مردم ناگزیر از اجرای رویکرد سلامت در همه سیاست ها هستیم. محوری ترین مداخله در این رویکرد «همکاری بین بخشی» است.
روش کار: این مطالعه کیفی بر اساس الگوی تدوین سیاست نامه انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های مرور منابع، مصاحبه عمیق و بحث گروهی متمرکز با ذینفعان استفاده شده است و نتایج در سه بخش شناخت شامل تحلیل وضعیت موجود و عوامل موثر، جهت­گیری شامل تدوین اهداف و مداخلات و الزامات جمع بندی شده است.
نتایج: برای استقرار رویکرد سلامت در همه سیاست ها جایگاه همکاری بین بخشی در بخش سلامت ایران از حیث حمایت صریح در قوانین و اسناد بالادستی و همچنین ساختار سازمانی در سطح مطلوبی قرار دارد اما نیازمند طراحی و نهادینه سازی سازوکارهای اجرایی همکاری و ظرفیت سازی فرهنگی و مهارتی ذینفعان درون و برون بخش سلامت است.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند در برنامه های عملیاتی سالانه دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی به کار گرفته شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb