جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای شریعت

مجید کرمانی، کاظم ندافی، محمود شریعت، اشرف السادات مصباح،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

اهمیت استنشاق هوای پاک و توجه به آنچه از طریق تنفس وارد بدن خود می کنیم، روز به روز نمود بارزتری پیدا می کند. از طرفی وضعیت بحرانی آلودگی هوای تهران بر کسی پوشیده نیست و باتوجه به اینکه ذرات معلق به عنوان یکی از آلاینده های اصلی هوای شهر تهران به شمار می رود، در این مطالعه غلظت ذرات معلق موجود در هوای آزاد (TSP و PM10) و همچنین توصیف کیفیت هوا با تکیه بر شاخص کیفیت هوا (AQI) باتوجه به دو آلاینده TSP و PM10 براساس ماه های مختلف نمونه گیری و ایام مختلف هفته مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه از تاریخ 1380/10/1 لغایت 1381/1/3 در محدوده بیمارستان دکتر شریعتی تهران انجام شد. باتوجه به محاسبات آماری و استانداردهای EPA و WHO، تعداد 61 نمونه برای TSP و 61 نمونه برای PM10 با استفاده از پمپ نمونه گیر با حجم زیاد برداشت شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که: -در طول دوره نمونه گیری آلوده ترین ماه به TSP و PM10، اسفند ماه 1380 و پاک ترین ماه فروردین 1381 بود. در طول دوره نمونه گیری آلوده ترین روزهای هفته از نظر TSP و PM10، شنبه ها و دوشنبه ها و پاک ترین روزها، جمعه ها بود. در طول دوره نمونه گیری و باتوجه به شاخص کیفیت هوا (AQI)، در 51% موارد آلاینده TSP در کمتر از حد استاندارد (AQI<100) و در 49% دیگر موارد، آلاینده TSP بالای حد استاندارد قرار داشته است (AQI>100). در طول دوره نمونه گیری و باتوجه به شاخص کیفیت هوا (AQI)، در 75.5% موارد آلاینده PM10 در کمتر از حد استاندارد (AQI<100) و در 24.5% دیگر موارد، آلاینده PM10 بالای حد استاندارد قرار داشته است (AQI>100).


مسعود یونسیان، محمد شریعتی، قاسم زمانی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

متعاقب ادغام معاونت های بهداشتی و درمان و دارو در سطح وزارتخانه و ایجاد معاونت جدید سلامت، بحث ضرورت ادغام این معاونت ها در سطح دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران نیز مطرح شده بود. در این تحقیق نظرات و دیدگاه های صاحب نظران مختلف پیرامون جنبه های مختلف این امر بررسی و جمع بندی گردیده است. پژوهش از نوع دلفی بوده و در آن از دیدگاه های صاحب نظران، محققان، مدیران و کارشناسان داخل و خارج دانشگاه استفاده شده است. در مجموع از 52 نفر بعنوان صاحب نظر جهت شرکت در مطالعه دعوت بعمل آمد که از این میان 42 نفر در مطالعه شرکت کردند. انتخاب صاحب نظران با استفاده از روش Expert panel صورت پذیرفت. مطالعه در سه دور انجام شد و در دور سوم توافق بین شرکت کنندگان و تعیین دیدگاه آنان نسبت به جنبه های مختلف ضرورت و امکان ادغام مورد سنجش قرار گرفت. برای سنجش توافق از روش لیکرت استفاده شد و چنانچه حداقل دو سوم صاحب نظران با موضوعی موافقت یا مخالفت داشتند بعنوان اتفاق نظر در زمینه فوق درنظر گرفته شد. در نهایت در 27 مورد از مجموع 36 موردی که در دور نهایی مطرح شده بود توافق نسبی حاصل شد. شرکت کنندگان در مجموع با ضرورت ادغام موافقت داشته و در خصوص جنبه های مختلف آن مهمترین یافته ها عبارت بود از: ادغام از نقطه نظرهای سنخیت وظایف دو حوزه، تقویت تفکر جامعه نگری، تجربه انحلال سازمان های منطقه ای بهداشت و درمان، افزایش بهره وری، همسویی با وزارت بهداشت، افزایش کیفیت، اصلاح ساختار اداری ضرورت داشته و مشکلاتی از نظر شیفت منابع بطرف درمان و نیز کاهش سهم بهداشت و درمان بعلت کاهش تعداد نمایندگان آن در هیات رئیسه رخ نخواهد داد. همچنین شرکت کنندگان در خصوص امکان ادغام به توافق نسبی مثبت دست یافته و معتقد بودند نگرش نیروی انسانی نسبت به ادغام، جامه نگر نبودن اساتید و دانشجویان پزشکی و مقدور نبودن ادغام در کلیه زمینه ها امکان ادغام را منتفی نمی سازد. در مورد تسهیل عمل دولت به تعهدات جهانی خود، تاثیر ادغام بر انگیزه نیروی انسانی، عدم توانایی سیستم مدیریت دانشگاه در برانگیختن انگیزه کارکنان برای ادغام، روشن نبودن اهداف ادغام و عدم امکان ادغام در تمام زمینه ها، توافق قابل ملاحظه ای بین شرکت کنندگان مشاهده نشد.


احمدی بتول*، فرزدی فرانک، شریعتی بتول، علی محمدیان معصومه، محمد کاظم،
دوره 4، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: مشاهده هرم سنی سرشماری 1375 و نمونه گیری و برآورد جمعیتی 1382 و 1383 نشان دهنده بیشتر بودن جمعیت قابل ملاحظه مردان نسبت به زنان سالمند است. این در حالی است ک میزان های اعلام شده امید به زندگی در زنان بالاتر از مردان است. مطالعه حاضر به منظور بررسی و تحلیل پیرامون این ناهمخوانی انجام شده است.
روش کار: در این بررسی نسبت های جنسی در سال های 1375- 1335 بر اساس داده های سر شماری محاسبه و روند تغییرات آن طی این دوره تحلیل شد.
نتایج: روند تغییرات نسبت جنسی در طی سال های 1375- 1335 نمایانگر آن است که نسبت قابل ملاحظه ای از زنان تا سال 1335 شانس گذر از گروه سنی 34- 25 به گروه سنی 44- 35 سال را نداشته اند. احتمالا بحرانهای دهه 1320 موجب آسیب پذیری بیشتر زنان در سنین باروری شده است. تغییر این وضعیت از سال 1355 (عدم افزایش بارز نسبت جنسی) می تواند بیانگر بهبود وضعیت اجتماعی و برنامه های بهداشتی درمانی و افزایش اثر بخشی این برنامه ها باشد.
نتیجه گیری: از آن جا که امید به زندگی بر اساس احتمالات شرطی مرگ و میر در هر زمان محاسبه می شود و با توجه به نتایج حاصل از بررسی، ناهمخوانی ظاهری هرم سنی جمعیت کشور با امید به زندگی زنان، ناشی از مرگ و میر بالای زنان در سال های قبل از 1355 است.


بتول احمدی، سیمین ناصری، معصومه علی محمدیان، محسن شمس، زینب رنجبر، مامک شریعت، عزیزه ابراهیم پور، ابوالقاسم پوررضا، محمود محمودی، مسعود یونسیان،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت خانگی علیه زنان علاوه بر جنبه های انسانی و حقوق بشری، یک مشکل عمده سلامتی به حساب می آید و عواقب جسمی، روانی و اجتماعی آن می تواند سلامت زنان ، خانواده و جامعه را به خطر اندازد. این پدیده اختصاص به یک منطقه جغرافیایی و یا طبقه خاص اجتماعی ندارد و در همه جوامع و تمام لایه های اجتماعی قابل ردیابی است، هرچند میزان شیوع، نوع، شدت، عواقب و عوامل خطر آن متفاوت است. در این مقاله عوامل زمینه ساز بروز خشونت خانگی علیه زنان در ایران و راهکارهای پیشگیری از آن از دیدگاه زنان و مردان تهرانی و صاحبنظران ارائه شده است.
روش کار: در این پژوهش کیفی، ابتدا جلسات بحث گروهی متمرکز با حضور 50 زوج از مناطق مختلف شهر تهران در 8 گروه و در ط ی دو روز انجام شد. از جنسیت، سطح سواد و سابقه خشونت خانگی به عنوان ملاک های تقسیم افراد به گروه های هشت گانه استفاده گردی د و نتایج حاصل از بحث ها دسته بندی و تحلیل شد. سپس با تشکیل نشست کارشناسی با حضور 50 نفر از صاحبنظران و متخصصا ن علمی و اجرایی رشته های مختلف از بخش های دانشگاهی و تحقیقاتی, سازمان های سیاست گذاری و اجرایی زیرمجموعه سه قوه مققنه , قضاییه و مجریه و مراکز زنان در سه گروه آموزش عمومی و اطلاع رسانی به جامعه، نقش نظام بهداشتی و نظام قضایی کشور به بحث و تب ادل نظر پرداخته و نتایج در نشست عمومی نهایی شد.
نتایج: عوامل زمینه ساز از نظر زوج ها و صاحبنظران در چهار گروه عوامل فرهنگی اجتماعی، عوامل اقتصادی، عوامل قانونی وحقوقی، و عوامل پزشکی، و راهکارهای پیشگیری و کنترل در سه دسته راهکارهای آموزشی، قانونی و حمایتی ارائه گردید.
نتیجه گیری: آموزش و اطلاع رسانی مناسب برای زوجین وجامعه ، تأکید برمسئولیت نظام سلامت و توانمندسازی پرسنل و پزشکان برای کمک به آسیب دیدگان و زنان در معرض خشونت ، شفاف سازی ، اصلاح و رفع خلأهای قانونی و تقویت ضمانت اجرایی قوانین، تاسیس مرکز ملی پژوهش و برنامه ریزی، احداث مراکز امن برای زنان آسیب دیده از راهکارهای ضروری است.
فاطمه رمضان زاده، فدیه حق اللهی، مامک شریعت، مینو السادات محمودعربی، حامد حسینی، مینا جعفرآبادی، محمد اسماعیل مطلق، گلایل اردلان، علیرضا وثیق، فهیمه سوهانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: نسبت بالای جمعِیت جوان در کشور وفقدان برنامه جامع و مدون در زمینه سلامت باروری نوجوانان و جوانان، برنامه ریزان بهداشتی را بر آن داشت، طی مطالعه توصیفی- تحلیلی، کلیه مراکز سلامت باروری ارائه شده به نوجوانان و جوانان در ایران را ارزیابی نمایند تا نقاط ضعف و قوت بر نامه های موجود و کاستی های مراکز موجود شناسایی شود.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی، درسال 1385طبق هماهنگی با معاونت بهداشتی چند دانشگاه علوم پزشکی از طریق اداره سلامت نوجوانان-جوانان و مدارس معاونت سلامت وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشکی به انجام رسید. در این مطالعه مراکز بهداشتی- درمانی شهرهای تهران، سمنان، بم، چابهار و فسا، تنها مراکز ارائه دهنده خدمات بهداشت باروری به جوانان و نوجوانان در ایران بودند، از نظر خصوصیات فیزیکی، رضایت شغلی پرسنل شاغل در این بخش، رضایت نوجوانان از خصوصیات فیزیکی مراکز و چگونگی ارائه خدمات و مشاوره مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات بر اساس پرسشنامه و چک لیست تدوین شده، گرد آوری شده وتوسط نرم افزار Spss V.13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: 64% از پرسنل شاغل در این مراکز رضایت شغلی داشتند و از نظر کارشناسان کیفیت ارائه خدمت در مراکز دارای نواقص و کمبودهایی بود (کیفیت صندلی ها، وجود امکانات سرگرم کننده در سالن، نظافت سرویس های بهداشتی، تجهیزات اتاق معاینه). در این مراکز35 نفر( 39% ) نوجوانان-جوانان ابراز رضایت کامل و 48نفر(54 %) رضایت نسبی و 7 نفر( 8 % ) ناراضی بودند. بالا ترین میزان رضایت از برخورد روانشناس، پزشک، ماما و تسلط علمی انها بر موضوع و آموزش فردی بود، به طوری که 95 % آنها چنین مراکزی را به سایر نوجوانان-جوانان توصیه می کنند و از سوی دیگر در بسیاری از مراکز پرسنل متبحر غیرپزشک مانند کارشناس ارشد مامایی(5/17 %) و تغذیه(50 % ) کم بود.
نتیجه گیری: وضعیت مراکز موجود ارائه دهنده خدمت به نوجوان و جوان در ایران از نظر احراز کمیت های فیزیکی مراکز دوستدار نوجوان و جوان بر اساس چک لیست، در گروه متوسط و ضعیف بود.
احمد علی نوربالا، حسین ملک افضلی، نسرین عابدی نیا، مرضیه اخباری، علیرضا مروجی، فاطمه واثقی، زهرا نخی، مامک شریعت، مریم میرزایی نیستانی، فاطمه سادات قریشی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: استرس در دوران بارداری می تواند یک اثر ماندگار در سلامت روان زنان پس از زایمان داشته باشد. آمارها نشان می دهد که حدود 18٪ زنان باردار در دوران بارداری افسردگی عمده یا جزئی دارند، اما بسیاری از آنها غربالگری و درمان نشده اند. فقدان درمان می تواند پیامدهای جدی برای مادر و فرزندش داشته باشد. این پژوهش با هدف  بررسی وضعیت سلامت روان و رضایت زناشویی مادران باردار درشهرستان کاشان در سال 1394 انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-تحلیلی است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 202 زن باردار از چهار مرکز بهداشتی درمانی شهری در شهرستان کاشان وارد مطالعه شدند. در جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومی (General (Health Questionnaire 28، مصاحبه تشخیصی و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک-راست (Golombok Rust Inventory of Marital State) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده ازآمار توصیفی و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA)، آزمون کای اسکور( 2χ)،  آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون لجستیک انجام گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که 7/26% از زنان باردار اختلالات روانی داشتند و بیشترین اختلال مربوط به جسمانی سازی و کمترین میزان مربوط به افسردگی بوده است. در حدود 80% رضایت زناشویی بسیار خوبی گزارش شد. همچنین نتایج نشان داد که میان افسردگی با سن، اضطراب، بی خوابی با طول مدت ازدواج، رضایت زناشویی با نوع زایمان و سلامت روان با رضایت زناشویی ارتباط معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن رضایت زناشویی رابطه معنی دار و معکوس با تحصیلات داشت (05/0> (p.
نتیجه گیری: بنظر می رسد می بایستی یک مدل مراقبتی، درمانی روانشناختی برای مادران باردار با ریسک اختلالات روانی در دوران بارداری و پس از زایمان در سیستم سلامت و بهداشت ایران ادغام شود.
مریم جمشیدی مقدم، غلامرضا جاهد خانیکی، عباس رحیمی فروشانی، نبی شریعتی فر،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: غذا و تغذیه می تواند مهمترین موضوع مورد بحث دنیای امروز را تشکیل دهد و بیماریهای ناشی از غذا، یک مشکل بهداشت عمومی جدی می باشد. دست اندرکاران غذایی که در آشپزخانه ها کار می کنند نقش مهمی در انتقال بیماریهای قابل انتقال از طریق غذا ایفا می کنند. بیماری­های ناشی از غذا، بویژه آنها که بوسیله باکتری ها، ویروسها، انگلها و قارچها ایجاد می شوند قابل پیشگیری هستند و آموزش در مداخله مناسب غذا، یک کلید برای پیشگیری است.
روش کار: مطالعه ای مقطعی در 10 بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1396 انجام گرفت. در این مطالعه 136 نفر از دست اندرکاران غذای شاغل در بخش آشپزخانه بیمارستانها توسط پرسشنامه، از نظر میزان آگاهی، نحوه نگرش و عملکرد، ارزیابی شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که 8/08% از گروه مورد مطالعه از آگاهی خوبی در خصوص بهداشت و ایمنی مواد غذایی برخوردار بودند (امتیاز بالاتر از 75%). همچنین 16/7% از آنها امتیاز کامل نگرش را کسب کردند. بیمارستانها از نظر عملکرد در سطح مطلوبی بودند. همچنین نتایج نشان داد که میان متغیرهای میزان تحصیلات و گذراندن دوره آموزشی بهداشت و ایمنی مواد غذایی توسط دست اندرکاران غذا و میزان آگاهی آنها رابطه معنی داری وجود دارد (05/0p<).
نتیجه گیری : به نظر می­رسد آگاهی کافی در خصوص مباحث بهداشت و ایمنی مواد غذایی در بین کارکنان دست اندرکار تهیه و توزیع غذا در بیشتر بیمارستان­ها وجود ندارد؛ و انجام مداخله آموزشی و برگزاری دوره های آموزشی در زمینه موضوعات مورد ضعف و همچنین حساس سازی بیشتر پرسنل پیشنهاد می گردد.
شایسته وحدانی، مهدی رضایی، منصور علی مهدی، محمد مهدی شریعت باقری،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه واکسیناسیون همگانی یکی از شیوه­ای کنترل بیماری کووید-19 است. موفقیت‌آمیز بودن واکسیناسیون، نیازمند پذیرش واکسن‌ کرونا توسط جامعه است. هدف پژوهش حاضر، پیش­بینی پذیرش واکسن کرونا بر اساس اضطراب‌ کرونا، خوش­بینی و نشخوار فکری در دانشجویان بود.
روش­ کار: پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه­ دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد تهران در سال 1401-1400 بود که تعداد 509 نفر از آن­ها، به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان به پرسشنامه­ها‌ی پذیرش واکسن ‌کرونا (KAPC)، اضطراب‌کرونا ویروس (CDAS)، جهت­گیری زندگی (LOT) و نشخوار فکری (RRSپاسخ دادند. داده‌ها نیز بوسیله­ ی آزمون­های همبستگی پیرسون، همبستگی سهمی و رگرسیون استاندارد تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که متغیرهای اضطراب‌کرونا (مولفه­های اضطراب روانی و جسمانی)، خوش­بینی (مولفه­های انتظار پیامد مثبت و امید به آینده) و اعتماد به ایمنی واکسن، پذیرش واکسن کرونا را به طور مثبت پیش‌بینی کردند. همچنین متغیر نشخوار فکری (دو مولفه نشانه­های افسردگی و در فکر فرورفتن) پذیرش واکسن کرونا را به طور منفی پیش‌بینی کرد. ولی مولفه تأملِ نشخوار فکری، سن و جنسیت، پذیرش واکسن‌کرونا را به طور معناداری پیش‌بینی نکردند.
نتیجه‌گیری: برای افزایش میزان پذیرش واکسن کرونا، توجه به نقش پیش‌بینی­کننده‌ی عوامل روان­شناختی مانند اضطراب‌کرونا، خوش­بینی، اعتماد و نشخوار فکری می‌تواند کمک کننده باشد.
 
زینب عزیزی میانایی، رویا صادقی، مامک شریعت، آذر طل، عباس رحیمی فروشانی، حسین جلاهی، یاسر تعدادی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: توجّه به کیفیت مراقبت­های پریناتال و شناسایی عوامل قابل اجتناب و غیرقابل اجتناب مادری و ارتقاء مهارت­ها و دانش مراقبین بهداشت و درمان مطابق جدیدترین یافته­های علمی برای انجام اقدامات پیشگیرانه و مداخله­ای مناسب جهت شروع و به پایان رساندن یک بارداری موفق و مدیریت مناسب در نظام سلامت از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. این مطالعه با هدف مقایسۀ پیامدهای نامطلوب بارداری در جمعیت زنان باردار و زایمان کرده با و بدون سابقه ابتلا به کووید-19 طراحی و اجرا شد.
روش­کار:  این مطالعۀ مقطعی توصیفی-تحلیلی به بررسی 4124 نفر از زنان  باردار و زایمان کرده (با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید-19) از تاریخ 01/12/1398 الی 29/12/1400، که  اطّلاعات­شان در سامانۀ سیب دانشگاه علوم پزشکی بابل ثبت شده بود، پرداخته است. چک لیست اولیه طراحی، تدوین و به روش پنل خبرگان اعتبارسنجی شد. اطّلاعات بر اساس چک لیست جمع­آوری و شیوع پیامدهای مادری و نوزادیِ مورد نظر در دو بخش مادران باردار، با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید-19 تعیین و مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون­های توصیفی از قبیل کای اسکوئر و تست دقیق فیشر با استفاده از نرم افزارهای 24 SPSS  و  STATA نسخه 22 انجام و پیامدهای نامطلوب و با فراوانی بالا پس از ابتلا به کووید-19 تعیین گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که پیامد عوارض مامایی و بیماری­های مادر (فشار خون، دیابت، حداقل یکی از موارد خونریزی حین بارداری، زایمان زودرس، زایمان دیررس و پارگی زودرس کیسۀ آب) در457 نفر (8/27%) و مسائل پزشکی و جراحی (وزن گیری نامناسب و حوادث ترومبوآمبولیک) در 206 نفر (5/12%) شایع­ترین پیامدها در مادران باردار با سابقۀ ابتلا به کووید -19بوده­اند. همچنین تفاوت معنی­دار آماری در دو گروه مادران باردار با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید -19در مسائل پزشکی و جراحی (001/0p=) و عوارض مامایی و بیماری­های مادر (002/0p=) وجود داشت. در بخش ارتباط پیامدهای نامطلوب نوزادی در مادران باردار با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید -19تفاوت معنی­دار آماری بین دو گروه با و بدون سابقه ابتلا از نظر آپگار دقیقه یک و دقیقه پنج نوزاد (001/0˂p) و تغذیۀ انحصاری با شیر مادر (001/0p=) و وجود علائم کووید-19 در نوزاد بنا به تشخیص پزشک (001/0˂p) وجود داشت.  
نتیجه­گیری:  به نظر می رسد کووید-19 در بارداری با افزایش خطر برخی از پیامدهای نامطلوب مادری و نوزادی مرتبط است. بنابراین در پیامدهای قابل مداخله از طریق آموزش بهداشت، ایجاد نگرش صحیح جهت مدیریت مطلوب­تر، افزایش مهارت و توانمندی ارائه­دهندگان و ارتقاء دانش گیرندگان خدمت با تدوین برنامه­های آموزشی جذّاب و نوآور ضروری است.
 
غلامرضا جاهد خانیکی، نبی شریعتی فر، هدایت حسینی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نیاز جامعه، دانش آموختگان رشته بهداشت و ایمنی مواد غذای می توانند در سـمت هـای مرتبط با رشته ‏تحصیلی خود به کـار گماشـته شـوند و بـه ارائه خدمت برای رفع مشکلات سلامت و ایمنی مواد غذایی در سطح ‏جامعه بپردازند.‏ هدف از این تحقیق تبیین وضعیت موجود و چشم انداز آینده رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی از نظر جایگاه شغلی و نیاز جامعه است.
روش کار: مطالعه ای توصیفی و کاربردی با روش تحلیلی سری زمانی در ارتباط با وضعیت موجود و چشم انداز آینده رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی از نظر جایگاه شغلی و نیاز جامعه به این رشته انجام گرفت. ابتــدا پرسشــنامه اولیــه تهیه شد و سپس روایی و پایایی آن انجام گردید و پرسشنامه نهایی تکمیل شد. جهت پیش بینی آینده رشته از روش آماری تحلیل سری‌های زمانی(ARIMA) Autoregressive Integrated Moving Average استفاده شد. همچنین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید آن مشخص گردید و مورد تحلیل محتوای کیفی (SWOT)  Strengths, Weaknesses, Opportunities, Threats قرار گرفت.
نتایج:  نتایج نشان داد که تعداد فارغ التحصیلان بهداشت و ایمنی مواد غذایی روندی افزایشی دارد. ۴۸% از افراد در بخش های مختلف مرتبط و ۷۵/۲۴% افراد در بخشهای غیر مرتبط با بهداشت و ایمنی مواد غذایی شاغل بودند و ۲۵/۲۷% از افراد نیز بیکارند. همچنین نتایج نشان داد که این رشته دارای نقاط قوت خوبی است که باید آنها را افزایش داد و ‏ضعف ها و تهدیدها را کاهش داد و از فرصت ها استفاده کرد.
نتیجه گبری: تحلیل روند زمانی تعداد افراد فارغ التحصیل در رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی نشان از این دارد که سالاته پذیرش دانشجو و فارغ التحصیل شدن افراد رو به افزایش است و انتظار می رود در سال های آتی نیز این روند ادامه یابد. همچنین در مجموع وضعیت موجود و چشم انداز آینده رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی از نظر جایگاه شغلی و نیاز جامعه به این رشته در حد نسبتا مطلوب و متوسط می تواند قرار داشته باشد. با این وجود لازم است در جهت حفظ و ارتقا جایگاه این رشته تلاش مستمر انجام گیرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb