26 نتیجه برای صادقی
کوروش هلاکویی، حمیدرضا صادقی پور رودسری، حمیده پیشوا، زهرا پناهنده، پریسا اساسی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی (مقطعی)، پایش رشد 1642 کودک 5-0 سال در 94 روستای دارای خانه بهداشت تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی اسلامشهر، ری و قم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و با استفاده از پرونده خانوار جمع آوری شد. شاخص های وزن بایسته برای سن، جهت سنجش کم وزنی، وزن بایسته برای قد، جهت سنجش لاغری و قد بایسته برای سن جهت سنجش از رشد بازمانده با استفاده از معیار Z جهت بررسی وضعیت تغذیه کودکان بکار برده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد 5.4% از کودکان دچار کم وزنی بودند (1.6%، 4.4% و 6.6% بترتیب در اسلامشهر، شهرستان ری و قم). همچنین 4.5% از کودکان دچار لاغری بودند (6.3%، 2.2% و 5% بترتیب در اسلامشهر، شهرستان ری و قم) و 24.4% از کودکان دچار از رشد بازماندگی بودند (11.5%، 19.1% و 28.6% بترتیب در اسلامشهر، شهرستان ری و قم). در مورد متغیرهای مستقل و میزان سوء تغذیه، بین کم وزنی با دفعاتی که منحنی رشد افت داشته (P=0.01)، دفعات ثابت ماندن منحنی رشد (P=0.003)، رتبه تولد (P=0.009)، مدت زمان تغذیه با شیر مادر (P=0.0005) و مدت زمان تغذیه انحصاری با شیر مادر (P=0.005) در کودکان تحت مطالعه در قم ارتباط معنی دار آماری وجود دارد.
جبرائیل نسل سراجی، فریده صادقیان، سیدرضا مجدزاده،
دوره 1، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده
این مطالعه انجام شد تا شاخص های غیبت ناشی از بیماری ها و دردهای پشت مشخص شود و سپس عوامل آسیب زایی که سبب غیبت ناشی از دردهای پشت می شود تعیین گردد. اطلاعات مورد استفاده در مرحله اول، مطالعه غیبت های بیش از سه روز متوالی ناشی از همه بیماری ها از اول دی ماه 1377 لغایت اول دی ماه 1378 در معدن زغال سنگ طزره (یکی از معادن زغال سنگ البزر شرقی) بود. تشخیص بیماری براساس مدارک پزشکی که توسط پزشک تایید شده بود، انجام گرفت. مرحله دوم مطالعه مورد شاهدی بود. گروه مورد (N=48) حداقل یک دوره غیبت بیش از سه روز متوالی ناشی از دردهای پشت را تجربه کرده بودند که مورد تایید پزشک قرار گرفته بود و گروه شاهد بطور تصادفی از جامعه مورد مطالعه از میان کسانی انتخاب شدند که چنین غیبتی را نداشتند. آنها توسط پرسشنامه مورد سوال قرار گرفتند. این سوالات درباره غیبت بیش از سه روز متوالی ناشی از دردهای پشت و درباره تماس آنها با عوامل مختلفی بود که به عنوان عوامل آسیب زای کمر در نظر گرفته شده است. فراوانی نسبی غیبت در نتیجه همه بیماری ها و دردهای پشت بترتیب 8.3% و 6% بود و برای شیوع غیبت ناشی از همه بیماری ها و دردهای پشت اعداد بترتیب 24% و 5% بودند. متوسط طول مدت غیبت برای همه بیماری ها 16.1 روز و برای دردهای پشت 9.9 روز بدست آمد. میزان روزهای غیبت در نتیجه دردهای پشت در مقایسه با همه بیماری ها 0.1 حاصل شد. درصد غیبت ناشی از بیماری ها نیز 0.14 بدست آمد. در مرحله دوم مطالعه، ارتباط معنی داری بین غیبت ناشی از دردهای پشت و حمل بار بیش از طول ساعد، (OR=10.75 و P=0.0059)، تکرار دفعات بلند کردن بار (OR=2.21 و P=0.0005)، کنتراتی بودن کار (OR=2.21 و P=0.025) و سرمای محیط کار (OR=2.54 و P=0.018) بدست آمد.
مصطفی فرح بخش، علیرضا نیک نیاز، جعفرصادق تبریزی، حسن جهان بین، حسین عبدالهی، اکرم ذاکری، همایون صادقی بازرگانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: مشارکت بخش دولتی و خصوصی نوعی خصوصی سازی است که در آن بر خلاف خصوصی سازی کامل ، مشارکت بخش دولتی در ارائه خدمات ادامه دارد. در ایران نیز در راستای مشارکت بخشهای دولتی بدنبال توافق انجام یافته بین وزارت بهداشت و وزارت تعاون ، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز در سطح استان اقدام به ایجاد تعاونی های بهداشتی نمود. در این مطالعه عملکرد فرایند های ارائه خدمات بهداشتی در تعاونی ها با مراکز بهداشتی درمانی مورد مقایسه قرار گرفته است.
روش کار: این پژوهش بصورت یک مطالعه تحلیلی انجام شد، که در آن دوگروه از مراکز بهداشتی درمانی با مدیریت دولتی و تعاونی از نظر عملکرد فرایند های ارائه خدمات بهداشتی مورد مقایسه قرار گرفتند . جامعه آماری شامل کلیه دفاتر ،پرونده ها و آمار ماهانه مراکز بهداشتی درمانی مورد بررسی در فاصله بهمن1381تا فروردین 1382بود .داده ها با استفاده از نرم افزارهای EPI INFO و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و از تستهای آماری t وx2 شد.
نتایج: درصد پوشش تنظیم خانواده، مراقبت از کودکان کمتر از یک سال، مراقبت از کودکان یک الی شش سال، مراقبت از زنان باردار و تعداد خانوارهای تحت پوشش یک رابط در مراکز بهداشتی و درمانی تعاونی بیشتر از مراکز بهداشتی و درمانی دولتی بود. در رابطه با تاخیر در مراقبت گروههای هدف، میانگین مدت تاخیر در غالب موارد در مراکز بهداشتی درمانی تعاونی نسبت به مراکز دولتی کمتر بود. میانگین تعداد ویزیت های غربالگری جمعیت تحت پوشش، ویزیت های سر پائی، مراقبت از بیماران تحت پوشش، مشاوره، تزریقات و پانسمان و پیگیری در مراکز تعاونی بیشتر از مراکز دولتی بود. میانگین ارائه خدمات تنظیم خانواده، ایمن سازی، صدور کارت تندرستی و کلرسنجی در مراکز دولتی بیشتر از مراکز تعاونی بود اما اختلاف معنی دار آماری ما بین دو گروه مذکور در رابطه با این فرایندها دیده نشد. در تعاونیهای بهداشتی در مقایسه با مراکز دولتی اطلاعات ثبت شده در فرمهای آمار ماهیانه مراقبت از کودکان زیر یک سال، مراقبت از کودکان بالای یک سال، ویزیت های دوره ای و واکسیناسیون تطابق بیشتری با اطلاعات ثبت شده در دفاتر و پرونده ها دارا بودند.
نتیجه گیری: عملکرد فرایندهای ارائه خدمات بهداشتی از طریق مراکزبهداشتی درمانی تعاونی در مقایسه با مراکز بهداشتی درمانی دولتی خوب بلکه شاخصهای موجود نشاندهنده نتایج بهتری در بیشتر زمینهها میباشند و این بدین معنی است که یک ساختار خصوصی با نظارت بخش دولتی برنامههای ملی و کشوری را بمانند سایر مراکز دولتی به انجام میرساند با این تفاوت که در خصوص تامین نیروی انسانی حقوق کارکنان و مدیریت و اداره این مراکز بار کمتری به دولت وارد میشود و زمینههای مشارکت بخش خصوصی در حوزه بهداشت گسترش یافته و در اشتغال نیروهای انسانی تربیت شده هم بستر مناسبی را فراهم میآورد .
حمیده عدالت، محمد آخوند ی، محمد رضا عبایی، ماندانا ابوالحسنی، سید محمد تقی صادقی، سید موسی کاظمی، حمید رضا باصری،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی و تعیین سن روزانه آنوفل استفنسی با توجه به تغییر غلظت پتردین های موجود در کوتیکول پشه های ماده به کمک دستگاه کروماتوگرافی مایع(HPLC).
روش کار: پشه های استفنسی ماده در شرایط انسکتاریوم ( دمای 28 درجه و رطوبت 70 %) پرورش داده شد و گروه های ده تایی از جمعیت آن با سنین 1،5 ،10،15، 20، 25 و30 روزه در دسته بندی شد و از هر گروه سنی نیز جداگانه سه دسته ده تایی برای استخراج پتریدین کوتیکول مورد استفاده قرار گرفت. جهت استخراج و شناسایی پتردین ها از دستگاه کروماتوگراف مایع( HLPC ) مجهز به آشکارساز فلووورسانس استفاده گردید. کروماتوگرام های پتریدین بدست آمده در طول موجهای Emotion =355nm & Excitation =465nm تعیین شده و جهت تعیین نوع با کروماتوگراف های استاندارد مقایسه شدند.
نتایج: در این مطالعه چهار نوع پتردین Isoxanthopteridin، Pteridin - 6 carboxylic acid، Biopteridin، Xanthopteridin در جلد پشه های آنوفل استفنسی پیدا شد. اگر چه این چهار نوع پتردین در کل جلد بدن پشه ها یافت شد ولی Biopteridin در سر و Xanthopteridn در سینه مشاهده نگردید. علاوه بر این با افزایش روزانه سن پشه ها میزان پتریدین ها کاهش یافته و یا بتدریج به نوع دیگری تغییر کردند، بطوریکه در طی 30 روز ، نه برابر کاهش در غلظت کل پتردین ها مشاهده شد.
نتیجه گیری: تعیین سن پشه های ناقل در مطالعات اپیدمیولوژیک بسیاری از بیماریهای منتقل شونده توسط آنها، مانند ویروس ها و انگلها، اهمیت بسزایی دارد. در این مطالعه افزایش سن روزانه پشه با کاهش میزان پتریدین رابطه معکوس داشت. لذا این روش با توجه به دقت بالا کروماتوگرافی مایع مجهز به آشکارساز فلووورسانس می تواند به عنوان یک روش استاندارد برای تعیین سن روزانه گونه های مختلف آنوفلینی و یا سایر پشه مورد استفاده قرار بگیرد. بخصوص که در این روش نیاز به تعداد زیاد نمونه نمی باشد و در عین حال سرعت و دقت آن بالا است. محدودیت عمده این روش ، عدم دسترسی آسان به دستگاه HPLC در بسیار از نواحی کشور می باشد ولی با توجه به قابلیت نگهداری و استفاده از پشه های مرده و منجمد شده، امکان ارسال نمونه به مراکز دارای دستگاه HPLC می باشد.
بهنام لشگرآرا، سید محمود تقوی شهری، آق بابک ماهری، رویا صادقی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اینترنت در حال حاضر ب
ه عنوان ابزاری مناسب جهت انتقال دانش، آگاهیها در فرآیند آموزشی و تازه های علمی و پژوهشی مطرح است. اینترنت همچنین ارتباطات مهم وحیاتی را بین میلیونها نفردر دنیا فراهم میکند و نیز انواع برنامه های تفریحی و سرگرمی را برای پرکردن اوقات فراغت آنها فراهم میکند. با این حال وابستگی زیاد به اینترنت نیز خطر اعتیاد به آن را به همراه دارد .این پژوهش به منظور بررسی ارتباط اعتیاد به اینترنت و سلامت عمومی انجام شده است.
روشکار: این مطالعه به صورت مقطعی در سال 1389 در نمونهای شامل 125 دختر و 110 پسر از دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. نمونهگیری از دانشجویان به صورت طبقهای تصادفی بود. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامههای استاندارد " اعتیاد به اینترنت یانگ، 1998" و " سلامت عمومی گلدبرگ، 1987" انجام شد. در تحلیل دادهها از آزمونهای آماری کولموگروف-اسمیرنوف، من-ویتنی یو، ضریب همبستگی اسپیرمن، کای-دو و نیز رگرسیون استفاده شد.
نتایج: بر اساس یافتههای این مطالعه 34 درصد از دانشجویان براساس طبقه بندی Youngمعتاد به اینترنت بودند. سلامت عمومی دانشجویان معتاد به اینترنت در کل و در زیر مقیاسهای اضطراب و افسردگی نسبت به دانشجویان عادی در معرض خطر بیشتری بود (001/0p<) اما درخصوص زیر مقیاسهای عملکرد جسمانی و کارکردهای اجتماعی تفاوت معناداری نداشتند.
نتیجه گیری: اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان خوابگاه یکی از مسائل مهم می باشد که نیاز به برنامه ریزیهای آموزشی، مشاوره ای و رفتاری جهت کاهش این مسئله در بین دانشجویان آسیب پذیر دارد.
کاظم محمد، شهناز ریماز، مریم دستورپور، معصومه صادقی، سید رضا مجدزاده،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروز (ام اس) یک بیماری مزمن و التهابی مخرب است که با ادامه زندگی منافاتی ندارد، اما می تواند در کیفیت زندگی بیماران بسیار موثر باشد. هدف از این پژوهش تعیین کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس و عوامل مرتبط با آن است.
روش کار : این مطالعه مقطعی بر رو ی 172 ب یمار مراجعه کننده به انجمن ام اس ایران (تهران) به مدت 10 ماه، طی نمونه گ ی ر ی در دسترس و به صورت مصاحبه ا ی انجام شد. ابزار جمع آور ی اطلاعات، پرسشنامه MSQOL-54 بود. داده ها با کارگ ی ر ی آزمون ها ی توص ی ف ی و تحل ی ل ی مانند مدل رگرس ی ون خط ی چندگانه تجز ی ه و تحل ی ل شد.
نتایج: میانگین سنی بیماران 6/9 ± 8/34 سال بود. تجزیه و تحلیل 14حیطه فرعی پرسشنامه کیفیت زندگی نشان داد که بیشترین امتیاز میانگین کیفیت زندگی مربوط به حیطه عملکرد اجتماعی(21 ± 7/71) و کمترین مربوط به حیطه محدودیت نقش به علت مشکلات جسمانی (4/39 ± 2/44 ) بود. نتایج مدل رگرسیون نشان داد که سن رابطه معکوسی معنی داری با حیطه ترکیبی سلامت جسمانی داشته است و تنها متغیر معنی دار بر حیطه ترکیبی سلامت روحی-روانی، متغیر مساحت محل مسکونی بود (001/0 > p ).
نتیجه گیری : مطالعه نشان میدهد که متغیرهای جمعیت شناختی، طبی و اقتصادی از عوامل مرتبط بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران مولتیپل اسکلروز می باشند. شناسایی عوامل مرتبط بر کیفیت زندگی این بیماران می تواند در پیشگویی کیفیت زندگی آنان کمک کننده باشد. در طراحی برنامه های مداخله ای موثر در جهت افزایش کیفیت زندگی بیماران ام اس متغیرهای تأثیر گذار بر کیفیت زندگی باید مورد هدف باشند .
محمد فرهمند، سید محسن زهرایی، محمود محمودی، سوسن محمودی، حمیده طبابایی، زهرا شوکتی اشکیکی، یعقوب ملایی کندلوسی، مریم یوسفی، رخشنده ناطق، شهره شاه محمودی صادقی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامه گسترش ایمن سازی یک راهبرد پذیرفته شده جهانی برای کنترل بیماریهای دوران کودکی از جمله پولیومیلیت میباشد. واکسن خوراکی فلج اطفال که حاوی ویروس زنده ضعیف شده پولیو است به عنوان مناسبترین و راحت ترین ابزار برای واکسیناسیون سراسری به شمار میرود. پولیو ویروس به گرما حساس است، از این رو واکسن خوراکی پولیو به حالت انجماد نگهداری شده و با کنترل زنجیره سرد به مراکز واکسیناسیون انتقال می یابد. پایداری واکسن در طول انتقال تا زمان مصرف از اهمیت بالایی برخوردار است. برای ارزیابی کیفیت واکسن و پایداری آن از تست ارزیابی توان (Potency) استفاده می شود. این مطالعه اولین مدرک قابل استناد از ارزیابی توان واکسن خوراکی پولیو نگهداری شده در خارج از زنجیره سرد در ایران میباشد.
روش کار: به منظور مطالعه اثرات دما برحسب درجه سانتیگراد و مدت زمان اثر دما بر حسب روز بر روی توان واکسن پولیو ، ویال های واکسن به مدت یک تا هفت روز (یا تا زمان افت قابل توجه توان) در دو دمای 24 درجه سانتیگراد (دمای اتاق) و 37 درجه سانتیگراد (دمای متوسط مناطق گرمسیری) قرار گرفتند. ارزیابی توان برابر روش کار استاندارد سازمان جهانی بهداشت (WHO) انجام شد.
نتایج: نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که در صورتی که ویال واکسن به مدت تنها یک روز در دمای 37 درجه قرار گیرد کیفیت خود را از دست می دهد، ولی قرار گرفتن در دمای اتاق در مناطق درجه حرارت به مدت چهار تا پنج روز بر کیفیت سروتایپهای 1 و 2 تاثیر چندانی نخواهد گذاشت ولی سروتایپ 3 از روز دوم کیفیت خود را از دست خواهد داد.
نتیجه گیری: اگر چه ویروس پولیو در قیاس با سایر ویروس ها به شرایط محیطی نسبتا مقاوم می باشد، ولی حساسیت آن به گرما باعث می شود واکسن خوراکی پولیو که حاوی ویروس زنده است با رعایت زنجیره سرد منتقل شود تا تیتر ویروس زنده موجود در واکسن و به طبع آن کارایی واکسن در حین نگهداری کاهش نیابد. نگهداری واکسن در دمای 4 درجه و پایین تر ارجح است، در غیر این صورت واکسن در دمای اتاق تا حدود پنج روز و در دمای 37 درجه فقط یک روز کارایی لازم را دارد و پس از آن قابل استفاده نیست.
میترا فقیهی، آذر طل، بهرام محبی، رویا صادقی، محمود محمودی مجدآبادی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: غلبه بر موانع زندگی با دیابت به عنوان یک زیر ساخت منطقی در راستای توانمندسازی بیماران در مدیریت زندگی با دیابت و شناخت عوامل مؤثر بر این موانع به شمار می آید. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مدخله آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر موانع زندگی با دیابت در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و عوامل مؤثر بر آن طراحی و اجرا شد.
روش کار: این پژوهش یک مداخله نیمه تجربی با گروه شاهد میباشد. نمونه ها شامل 90نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی جنوب تهران در سال 1393 انجام شد که بعد از انجام پیش آزمون به دو گروه مداخله و شاهد با تخصیص تصادفی انتخاب شدند در دوگروه مداخله و مقایسه تحت بررسی قرار گرفتند. با توجه به اطلاعات گردآوری شده پیش آزمون یک مداخله آموزشی فقط برای گروه مداخله طی یک ماه و در قالب شش جلسه آموزشی اجرا شد. در این جلسات بر مبنای سازه های مدل بزنف در خصوص بیماری دیابت و انواع عوارض قلبی عروقی، روش های تغذیه سالم، تحرک فیزیکی، روشهای خود پایشی کنترل قند خون، ارتباط با کارمندان بهداشتی و پزشک، اطلاعات و دستورالعمل های لازم داده شد.
نتایج: یافتههای پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرۀ مربوط به متغیرهای اجزای مدل بزنف (اعتقادات، نگرش و نرم های انتزاعی و عوامل قادر کننده) و مولفه های موانع زندگی با دیابت( تشخیصی، درمانی، خودپایشی، ارتباط با افراد حرفه ای ) در دو گروه مداخله و شاهد در قبل و بعد از مداخله آموزشی اختلاف معنی داری وجود دارد. )0001/0 (p<
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه لزوم آموزش مناسب و تئوری محور به بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 برای کاهش موانع زندگی با دیابت را نشان داد و مدل بزنف میتواند به عنوان یکی از تئوریهای مناسب برای کاهش موانع زندگی با دیابت در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو استفاده شود.
جلال عبدی، حسن افتخار، محمود محمودی، داوود شجاعی زاده، رویا صادقی،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه وهدف: این مطالعه با هدف ارزشیابی تاثیر مداخله مبتنی بر فن آوری های نوین ارتباطی و نظریه شناختی-اجتماعی بر سبک زندگی کارمندان دولتی شهر همدان در سال 1393 اجرا گردید.
روش کار: این مطالعه مداخله ای از نوع کارآزمایی کنترل شده می باشد که در دو گروه: مداخله از طریق تلفن، مداخله از طریق اینترنت و مقایسه با کنترل، مجموعا در بین 435 کارمند دارای اضافه وزن یا چاقی انجام شد. مداخله آموزشی تحت عنوان"برنامه سبک زندگی" به مدت 6 ماه انجام، سپس مشارکت کنندگان 6 ماه و 9 ماه بعد از مداخله از نظر سبک زندگی و تغییر در سازه های نظریه شناختی-اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS 20مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایج: مداخله منجر به ارتقای وضعیت سبک زندگی در هر دو گروه مورد مداخله از وضعیت "خوب" به خیلی خوب" گردید(001/0p=). مداخله در گروه تلفن منجر به افزایش میانگین امتیازات مشارکت کنندگان در سازه های خود کارآمدی، محیط، انتظارت پیامد و ارزشهای پیامدگردید. در گروه اینترنت میانگین امتیازات سازه های خودکارآمدی و ارزشهای پیامد افزایش یافت (05/0p<).
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر موثر بودن مداخله سبک زندگی مبتنی بر نظریه شناختی-اجتماعی و فن آوری های نوین ارتباطی را اثبات نمود.
دادخدا صادقی تجدانو، آرزو فلاحی، بابک نعمت شهر بابکی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت جسمی روشی کم هزینه و بدون عارضه جهت پیشگیری از بیماری پوکی استخوان است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات تعاملی سازههای فواید، موانع، حساسیت و شدت درک شده بر خودکارآمدی رفتار ورزشی جهت پیشگیری از پوکی استخوان بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی در زنان کارمند شهر کرمانشاه بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی در سال 1394 بر روی 595 زن شاغل در سازمانهای دولتی و خصوصی شهر کرمانشاه انجام شد. معیارهای ورود زنان شامل بازه سنی 30 سالگی تا قبل از یائسگی و نداشتن سابقه پوکی استخوان بود. ابزار جمع آوری دادهها از طریق پرسشنامهای شامل دو بخش متغیرهای جمعیت شناختی و سوالات الگوی باور سلامت بود .اطلاعات وارد نرم افزار آماری SPSS و LISREL شده و با آزمونهای آماری مناسب تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که شدت درک شده و موانع درک شده دارای اثرات مستقیم و غیر مستقیم بر خودکار آمدی رفتار ورزشی میباشند. خودکارآمدی بالاترین ضریب همبستگی را با فواید درک شده داشت (319/0r=). همچنین موانع درک شده با شدت درک شده همبستگی معکوس معنی دار و فواید درک شده با شدت درک شده همبستگی مستقیم معنی دار داشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که زنان حساسیت و شدت درک شده بالایی نسبت به بیماری پوکی استخوان ندارند. میزان بالای موانع درک شده و خودکارآمدی پایین ضرورت اجرای برنامه های مداخله ای و افزایش رفتارهای پیشگیری کننده را نمایان می سازد.
فیروز محمودی، فرزانه صادقی، معصومه جمال امیدی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هوش معنوی یکی از ابعاد روان شناختی می باشد که در تنظیم هیجان نقش اساسی دارد. در این پژوهش نقش نگرش معنوی در پیشبینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز بررسی شد.
روش کار: روش این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی بود و در سال 1393 از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز، 250 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامهی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و هوش معنوی، روی گروه نمونه اجرا شد. یافتههای پژوهش با استفاده از آزمون ضریبهمبستگی پیرسون و همبستگی کانونی تحلیل گردید.
نتایج: نتایج نشان داد که بین ابعاد نگرش معنوی و تنظیم شناختی هیجانی رابطهی مثبت و معنی دار وجود دارد و نتایج تحلیل کانونی نشان داد که از 2 ریشه کانونی، ریشه کانونی 1 از لحاظ آماری معنی دار (90/0=f ،03/0=p) بوده و 7% از تغییرات تنظیم شناختی هیجانی را تبیین می کند، ولی ریشه دوم رابطه معنی داری با تنظیم شناختی هیجانی ندارد.
نتیجه گیری: هر اندازه فرد دارای باورهای مذهبی بیشتری باشد، به تبع آن معنایی که به خود و جهان اطرافش میدهد، توأم با احساس ارزشمندی و هدفمندی است که میتواند هیجانات و شناخت های شخص را کنترل و تنظیم نماید.
بیرام بی بی بیات، بهرام محبی، آذر طل، رویا صادقی، میر سعید یکانی نژاد،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت زندگی به عنوان شاخصی تاثیرگذار در سلامت عمومی و همچنین بهداشت روان در نظر گرفته می شود. با افزایش طول عمر افراد، اهمیت رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت با در نظر گرفتن حفظ عملکرد افراد و بالا رفتن کیفیت زندگی آنان، به طور مستمر بیشتر نمایان می گردد. هدف از این مطالعه تعیین پیشگویی کننده های کیفیت زندگی در رابطین سلامت مراکز بهداشتی درمانی جنوب تهران بود.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی-تحلیلی بر روی 200 نفر از رابطین سلامت مراکز بهداشتی درمانی جنوب تهران که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند، انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های روا و پایای رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت HPLPII و کیفیت زندگی (SF-36) و سازه های مدل بزنف به انضمام متغیرهای جمعیت شناختی بود. روایی و پایایی پرسشنامه سازه های مدل بزنف مورد سنجش قرار گرفت (88% : α). تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون های توصیفی و رگرسیون خطی چندگانه در سطح معنی داری کمتر از 05/0 با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام گرفت.
نتایج: تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیر سن (003/0=p)، عوامل قادر کننده (02/0=p) و رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت کلی
(001/0>p) قوی ترین عوامل پیشگویی کننده برای کیفیت زندگی بودند.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر کارایی مدل بزنف در پیشگویی رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت جهت داشتن کیفیت زندگی را تایید نمود .به کارگیری این مدل می تواند منجر به شناسایی عوامل تاثیر گذار بر کیفیت زندگی رابطین سلامت گردیده و در تدوین برنامه آموزشی مناسب موثر گردد.
مهرآسا محمدصادقی، نیاز محمدزاده هنرور، مصطفی قربانی، آناهیتا منصوری، فریبا کوهدانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال لیپوپروتئین ها به عنوان یک جزء جدایی ناپذیر دیابت نوع 2 است. بنابراین تشخیص و درمان زودهنگام اختلال لیپید می تواند در پیشگیری و درمان برخی عوارض دیابت نوع 2 موثر باشد. این مطالعه با هدف تعیین اثر مصرف مکمل دوکوزاهگزانوئیک اسید (DHA) بر سطوح سرمی آپولیپوپروتئین (ApoA1) A1 و آپولیپوپروتئینA2 (ApoA2)، آپولیپوپروتئین B48 (ApoB48)و آپولیپوپروتئین C3 (ApoC3) در بیماران دیابتی نوع 2 طراحی شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی دو سو کور کنترل شده با دارونما، 22 نفر به طور تصادفی در گروه دریافت کننده DHA به مقدار 4/2 گرم و 22 نفر در گروه دریافت کننده پارافین به عنوان دارونما به مدت 8 هفته قرار گرفتند. غلظت سرمی آپولیپوپروتئین ها در بیماران دیابتی نوع 2 اندازه گیری شد.
نتایج: پس از مکمل یاری با DHA، میانگین سطوح سرمی ApoA1 افراد دریافت کننده مکمل، افزایش معنی داری داشت (014/0p=)، همچنین میانگین سطوح ApoC3 در بین دو گروه کاهش آماری معنیداری داشت (031/0p=) اما میانگین تغییرات غلظت سرمی ApoA1، ApoA2، ApoB48 وApoC3 بین دو گروه تفاوت آماری معنیداری نداشت.
نتیجه گیری: مصرف DHA در بیماران دیابتی نوع 2، تاثیر معنی داری بر سطوح آپولیپوپروتئین ها ندارد.
ندا کریمی، شهرزاد سعادت قرین، آذر طل، رویا صادقی، مهدی یاسری، بهرام محبی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: انتخاب رفتارهای سالم در نوجوانی از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا این رفتارها در این دوران یایه ریزی می شود. از طرف دیگر، توجه به سلامت دختران از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا این رفتارها را به نسل بعدی نیز منتقل می کنند. از این رو هدف این مطالعه شناسایی نقش تعیین کنندگی سواد سلامت و متغیرهای زمینه ای در رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در بین دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهر تهران بود.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی-تحلیلی و بر روی ۳۷۰ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای در سال ۱۳۹۷ انجام شد. داده ها با استفاده ﺍﺯ پرسشنامه های دموگرافیک، ﺳﻮﺍﺩ ﺳﻼﻣﺖ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥHELMA و رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (HPLPII) جمع آوری گردید. ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺠﺰﻳﻪ ﻭﺗﺤﻠﻴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ SPSS 25 استفاده شد.
نتایج: نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد سواد سلامت (۳۹/۰=β و ۰۰۱/۰>p)، علاقه به موضوعات سلامت (۳۵/۱=β و ۰۰۱/۰>p)، مطالعه مجله و روزنامه (۷۶/۰=β و ۰۰۷/۰=p) تحصیلات پدر(۰۰۲/۰=p)، شاخص توده بدنی(۰۲۲/۰=p)، رشته تحصیلی (۰۰۱/۰>p)، اولین منبع اطلاعات سلامت (۰۰۱/۰>p) و محل زندگی (۰۲۳/۰=p) ارتباط مستقیم و معنیداری با رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت داشتند. بین سن (۶۹/۱-=β و ۰۰۱/۰>p) و ارزیابی وضعیت سلامت (۶۷/۱-=β و ۰۱/۰>p) با رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت ارتباط معکوس و معنیدار بود.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه میانگین نمره سواد سلامت در طبقه بندی "نه چندان کافی" و نمره رﻓﺘﺎرﻫﺎی ارتقاءدهنده سلامت دختران دانش آموز در ﺳﻄﺢ ﻣﺘﻮﺳﻂ بود، لزوم تدوین برنامه های آموزشی جهت افزایش سواد سلامت در طراحی و اجرای مداخلاتی جهت ارتقاء این دسته از رفتارهای مرتبط با سلامت در دانش آموزان باید مد نظر قرارگیرد.
مسعود صادقی، زهرا مرادی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری آرﺗﺮیﺖ روﻣﺎﺗﻮﺋﯿﺪ شایﻊﺗﺮیﻦ و ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ ﺑﯿﻤﺎری اﻟﺘﻬﺎﺑﯽ ﻣﻔﺎﺻﻞ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻋﻮاﻣﻞ ژﻧﺘﯿﮑﯽ، ایﻤﻨﯽﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، رواﻧﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽآیﺪ و ﺑﺎ دردﻫﺎی ﻣﺰﻣﻦ ﻫﻤﺮاه است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک درد و ناتوانی عملکردی زنان مبتلا به آرتریت روماتوئیدِ شهر خرمآباد بود.
روش کار: پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه آزمایش و گواه میباشد. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید استان لرستان بود. روش نمونهگیری به صورت در دسترس از بین این زنان 40 نفر انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. در شرایط یکسان و همزمان، پیشآزمون با پرسشنامههای ادراک درد و ناتوانی عملکردی در هر دو گروه به عمل آمد. سپس مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای بر روی گروه آزمایشی اجرا شد ولی گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مجدداً از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد.
نتایج: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره نشان دادکه مداخله درمان مبتنی بر پذرش و تعهد بر کاهش ادراک درد و ناتوانی عملکردی بیماران تاثیر معنی دار داشته است (001/0>p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه میتوان گفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش ادراک درد و ناتوانی عملکردی در زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید شده است. لذا در کنار درمان پزشکی میتوان از این درمان جهت کاهش ادراک درد و ناتوانی عملکردی این بیماران استفاده کرد.
سعیده پاکدل ورجوی، آذر طل، رویا صادقی، میرسعید یکانی نژاد، بهرام محبی،
دوره 18، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آموزش به بیمار جزء اساسی در کنترل دیابت است و استفاده از نظریه ها یا مدل های آموزشی جهت افزایش دانش سلامت در بیماران مبتلا به دیابت ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی بر بهبود عادات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در شهرستان مراغه با استفاده از مدل فرانظری در سال طراحی و اجرا شد.
روش کار: مطالعه حاضر یک مداخله تصادفی شده با گروه کنترل بود که در سال 97-96 روی 136 مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان مراغه با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 68 نفر) انجام شد. ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه سه قسمتی مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه مرتبط با تعیین عادات روزمره تغذیهای بیماران مبتنی بر مدل فرانظری بود. برنامه آموزشی به مدت 4 جلسه آموزشی (60- 45 دقیقه ای) و هفته ای یکبار برگزار گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار16 SPSS در سطح معنی داری کمتر از 05/0 با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی نظیر ANCOVA مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار گرفت.
نتایج: قبل از مداخله، دو گروه مقایسه و کنترل از نظر متغیرهای دموگرافیک وعادات تغذیه ای، سازه های مدل فرانظری و HbA1c تفاوت معنی داری نداشتند (05/0<p). پس از مداخله آموزشی میانگین نمرات سؤالات مرتبط با بر مدل فرانظری وHbA1c از نظر آماری معنیدار بود (01/0p<).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه مبین آن بود که کاربرد مدل فرانظری بر بهبود عادات تغذیه ای افراد دیابتی موثر است.
رمضان ابراهیمی نیا، یاسر بخشی، صابر صادقی،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: حشرات مرتبط با لاشه گونههای بسیار متنوعی را شامل میشوند که در تجزیه و بازیافت اجساد موجودات اهمیت فراوان دارند. در این مطالعه گوناگونی این گروه از حشرات در منطقهی مارگون (استان کهگیلویه و بویراحمد) مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: حشرات جلب شده به لاشههای مختلف، مربوط به مرغ خانگی، بز و موش صحرایی بودند در فصول مختلف سال بررسی و جمع آوری گردید.
نتایج: در مجموع، تعداد 21 گونه از حشرات مرتبط با مردار جانوران مورد شناسایی قرار گرفتند که شامل 13 گونه از نوع لاشهخوار، 3 گونه از نوع شکارگر، 3 گونه از نوع همهچیزخوار و 2 گونهی گذری یا اتفاقی میباشند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج بهدست آمده، در میان راستههای مختلف جمعآوری شده، قاببالان دارای بیشترین تعداد گونه بودند و بیشترین شمار گونهها نیز در فصل بهار مشاهده شد و دو گونهی Thanatophilus rugosus و Saprinus maculatus بعنوان رکوردهای جدید از جنوب غرب ایران گزارش شدند. مطالعه حاضر همچنین نشان داد که حشرات مرتبط با لاشه جانوران در منطقهی مورد مطالعه دارای گوناگونی نسبتاً بالایی هستند.
سمیه نوری، آذر طل، رویا صادقی، افشین بهمنی، مهدی یاسری،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به رشد و گسترش فزاینده آلودگیها با برخی ویروس های منتقله از طریق خون و همچنین از آنجایی که تاکنون ابزار احتیاطات استاندارد مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی تدوین نشده است، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل پیش گویی کننده تبعیت از احتیاطات استاندارد مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بمنظور پیشگیری از صدمات سر سوزن (Needle Stick) در کارکنان بیمارستان های آموزشی شهر سنندج در سال 1398 انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر روی 450 نفر از کارکنان واحدهای درمانی و غیردرمانی بیمارستان های آموزشی شهر سنندج با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون های من ویتنی یو و کروسکال والیس، همبستگی، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون چند متغیره و مجذور کای با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 22 انجام شد.
نتایج: تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد از بین سازههای مدل اعتقاد بهداشتی، سه سازه حساسیت درک شده (033/0= p)، منافع درک شده (032/0 و خودکارآمدی (001/0= p) پیش بینی کننده عملکرد پرسنل (اجرای احتیاطات استاندارد) بودند. در زمینه اجرای احتیاطات استاندارد 22% ، 3/75% و 7/2% از پرسنل به ترتیب دارای سطح عملکردی پایین، متوسط و بالا بودند.
نتیجه گیری: سازه های حساسیت درک شده، منافع درک شده و خودکارآمدی از عوامل پیش گویی کنندگی قویتر در تبعیت از احتیاطات استاندارد میباشند.
صفورا ماواییان، فضل اله میردریکوند، مسعود صادقی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین سرطانها در کشور ایران، سرطان پستان میباشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان وجودگرا-انسانمدار بر پذیرش خود و رضایت زناشویی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش کار: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس از آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان شهید رحیمی شهر خرمآباد در سال 1399 بودند که از این میان در هر گروه (آزمایش و گواه) 15 نفر به صورت تصادفی اختصاص داده شدند، و به پرسشنامه پذیرش خود (USAQ) و پرسشنامه رضایت زناشویی (ENRICH) پاسخ دادند. سپس، گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقهای تحت مداخله قرار گرفتند. پس از مداخله از هردو گروه پس آزمون گرفته شد و مجدد بعد از دو ماه هر دو گروه پیگیری شدند. روش تجزیه وتحلیل دادهها، آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود.
نتایج: نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد اثر متقابل گروه و زمان معنادار بود. بنابراین متغیر پذیرش خود در سطح معناداری (77/5=F، 01/0>p) و متغیر رضایت زناشویی در سطح معناداری (97/13=F، 01/0>p) افزایش داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژهش، درمان وجودگرا- انسانمدار بر پذیرش خود و رضایت زناشویی بیماران مبتلا به سرطان پستان اثر معنادار دارد. لذا پیشنهاد میشود علاوه بر مشکلات جسمانی این جمعیت، به مسائل روانشناختی آنها نیز توجه شود و در کنار دارودرمانی، درمانهای روانشناختی و از جمله رویکرد وجودگرا- انسانمدار، مدّ نظر قرار گیرد.
زینب زارعی، آذر طل، رویا صادقی، کمال اعظم، مریم صبوری،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: عملکرد مادران در مورد تغذیه انحصاری با شیر مادر تابعی از سطح آگاهی و نحوه نگرش آنان به این موضوع میباشد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مداخله مبتنی بر مدل فرانظری برآگاهی، نگرش و عملکرد جهت شیردهی انحصاری در مادران سه ماهه سوم بارداری مراجعه کننده به بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی گلستان سال 1399-1400 طراحی و اجرا گردید.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای نیمه تجربی با دوگروه مداخله و کنترل بر 120 مادر باردار در سه ماهه سوم بارداری که به صورت تخصیص تصادفی با روش بلوک های چهارتایی تصادفی شده در دو گروه 60 نفری مداخله و کنترل انجام شد. پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک، اطلاعات مامایی و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مدل فرانظری بود. برنامه آموزشی به دلیل پاندمی کرونا ، زمینه و هدف: عملکرد مادران در مورد تغذیه انحصاری با شیر مادر تابعی از سطح آگاهی و نحوه نگرش آنان به این موضوع میباشد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مداخله مبتنی بر مدل فرانظری برآگاهی، نگرش و عملکرد جهت شیردهی انحصاری در مادران سه ماهه سوم بارداری مراجعه کننده به بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی گلستان سال 1399-1400 طراحی و اجرا گردید.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای نیمه تجربی با دوگروه مداخله و کنترل بر 120 مادر باردار در سه ماهه سوم بارداری که به صورت تخصیص تصادفی با روش بلوک های چهارتایی تصادفی شده در دو گروه 60 نفری مداخله و کنترل انجام شد. پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک، اطلاعات مامایی و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مدل فرانظری بود. برنامه آموزشی به دلیل پاندمی کرونا ، بخشی به صورت حضوری به مدت5 جلسه آموزشی (30 دقیقهای) سه بار در هفته و با رعایت پروتکل های بهداشتی و بقیه به صورت مجازی از طریق پیام رسان واتساپ و تلگرام به صورت (پادکست، فیلم آموزشی، پمفلت و پوسترالکترونیکی) برگزار گردید. داده ها یک و شش ماه بعد از مداخله با استفاده از نرم افزار SPSS16 با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: قبل از مداخله، میانگین نمرات در حیطه آگاهی، نگرش، عملکرد و سازه های مدل فرانظری در دو گروه مداخله و کنترل تفاوت معنیدار آماری با یکدیگر نداشتند اما بعد از مداخله آموزشی میانگین آگاهی، نگرش، عملکرد و سازههای مراحل تغییر، منافع درک شده و موانع درک شده در موازنه تصمیم گیری و خودکارآمدی یک و شش ماه بعد از مداخله تفاوت معناداری داشت (۰۰۱/۰>p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد تغییر برنامه شیردهی در مادران باردار بر اساس مدل فرانظری قادر باشد آگاهی، نگرش و عملکرد آنان را در شیردهی انحصاری بهبود ببخشد.
بخشی به صورت حضوری به مدت5 جلسه آموزشی (30 دقیقهای) سه بار در هفته و با رعایت پروتکل های بهداشتی و بقیه به صورت مجازی از طریق پیام رسان واتساپ و تلگرام به صورت (پادکست، فیلم آموزشی، پمفلت و پوسترالکترونیکی) برگزار گردید. داده ها یک و شش ماه بعد از مداخله با استفاده از نرم افزار SPSS16 با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: قبل از مداخله، میانگین نمرات در حیطه آگاهی، نگرش، عملکرد و سازه های مدل فرانظری در دو گروه مداخله و کنترل تفاوت معنیدار آماری با یکدیگر نداشتند اما بعد از مداخله آموزشی میانگین آگاهی، نگرش، عملکرد و سازههای مراحل تغییر، منافع درک شده و موانع درک شده در موازنه تصمیم گیری و خودکارآمدی یک و شش ماه بعد از مداخله تفاوت معناداری داشت (۰۰۱/۰>p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد تغییر برنامه شیردهی در مادران باردار بر اساس مدل فرانظری قادر باشد آگاهی، نگرش و عملکرد آنان را در شیردهی انحصاری بهبود ببخشد.