جستجو در مقالات منتشر شده


30 نتیجه برای طل

احمدرضا درستی مطلق ، پروانه حجت ،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

چاقی و عوارض ناشی از آن برای فرد و جامعه یک مشکل بهداشت عمومی در سراسر جهان است، چاقی در حقیقت یک بیماری چند عاملی است که هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی در ایجاد و تشدید آن نقش دارند. اطلاعات زیادی در مورد عوامل مرتبط با چاقی در کودکان ایرانی در دسترس نیست، لذا انجام مطالعاتی در این مورد ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با چاقی در دختران دبستانی منطقه 6 آموزش و پرورش تهران در پاییز 1381 انجام شد. در این تحقیق مورد - شاهدی از بین 835 دختر کلاسهای سوم و چهارم دبستان، تمام دانش آموزانی که بر اساس استاندارد ایران (Hosseini M.et al.1999) چاق محسوب می شدند (مقدار BMI آنها از صدک 95 بزرگتر بود) به عنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند (n=134) و به همان تعداد دانش آموز با وزن طبیعی (صدک 85? BMI < صدک 5) به عنوان گروه شاهد به طور تصادفی انتخاب شدند. دانش آموزان گروه مورد و شاهد از لحاظ سن، جنس، دبستان و کلاس درسی با هم تطبیق داده شدند. از طریق 3 پرسشنامه اطلاعات مربوط به عوامل مرتبط با چاقی از مادر و کودک مورد بررسی، سوال شد. مقادیر BMI والدین، انرژی و درشت مغذیهای دریافتی روزانه، دفعات مصرف غذاهای فوری و نوشابه های گازدار در هفته و مدت تماشای تلویزیون و فیلم های ویدئویی و کار با کامپیوتر در روز، در گروه مورد به طور معنی داری بیش از گروه شاهد بود. ضمنا میزان فعالیت روزانه، دریافت انرژی و در شت مغذیها به ازای کیلوگرم وزن بدن و تحصیلات والدین به طور معنی داری (P<0.05) در گروه شاهد بیش از گروه مورد بود. دختران مورد در مقایسه با گروه شاهد اغلب در فصل سرد سال متولد شده بودند که این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار بود. چاقی بیماریی است که در آن عوامل گوناگون ژنتیکی، محیطی و رفتاری نقش دارد. در مطالعه حاضر دریافت روزانه انرژی و درشت مغذیها، فعالیت روزانه، تحصیلات والدین، فصل تولد، دفعات مصرف غذاهای فوری و نوشابه های گازدار و مدت تماشای تلویزیون و فیلم های ویدیویی و همچنین کار با کامپیوتر با چاقی کودکان رابطه داشت.


محمد کارگر ، محبوبه ساریجلو ، حمیده طباطبایی ، فیروز عباسیان ، مهدی کارگر ، شهره شاه محمودی ، کورش هلاکویی نایینی ، محمود کریملو ، مهدی ناطق پور ، هما صدیقی ، رمضان علی خاوری نژاد ، طلعت مختاری آزاد ، رخشنده ناطق ،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

انتروویروس های انسانی در دستگاه گوارش تکثیر یافته و با دفع از طریق مدفوع وارد فاضلاب می شوند.به همین دلیل جداسازی انتروویروس ها از فاضلاب یکی از شاخص های حساس گردش ویروس در اجتماع محسوب می شود. بر خلاف نام این ویروس ها بعضی از آنها مانند: کوکساکی ویروس ها و اکوویروس ها بیماریهای تنفسی نیز ایجاد می نمایند. در نتیجه این ویروسها می توانند بیماریهای حاد و یا بدون علایم بالینی را ایجاد نمایند و در موارد ایجاد بیماری بیش از 1010 ویروس در هر گرم از مدفوع فرد بیمار دفع می شود. در این پژوهش 63 نمونه از 6 سیستم تصفیه فاضلاب اصلی شهر تهران با روش grab sample در مدت یک سال تهیه شد و با سه روش تیمار مختلف انتروویروسهای غیرپولیویی در کشتهای سلولی حساس جداسازی گردید. سپس ویروسهای جدا شده با استفاده از روش میکرونوترالیزاسیون شناسایی گردید. بیشترین فراوانی انتروویروس های جدا شده مربوط به انتروویروس های غیرقابل تیپ، E11 و E25 بود. از 63 نمونه فاضلاب مورد بررسی 13 انتروویروس با روش مستقیم (20.63%)، 25 انتروویروس با روش Pellet (39.68%) و 27 انتروویروس توسط روش تغلیظ Two-Phase (42.85%) جداسازی شد.


حمیده طباطبایی، ذبیح الله شجاع، محبوبه ساریجلو، شهره شاه محمودی ، اکرم ساریجلو، کبری فرخی ، محمود محمودی، طلعت مختاری آزاد، رخشنده ناطق،
دوره 5، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: درکشور ایران از آذرماه 1379 (دسامبر 2000 میلادی) تا کنون موردی از پولیوی وحشی مشاهده نشده واز سال 2000 نیز ایران بعنوان کشوری عاری از پولیوی وحشی (Polio free) توسط WHO معرفی شده است. اما به رغم حذف پولیوی وحشی، بدلیل بالا بودن حساسیت نظام مراقبت ، سالانه تعداد زیادی از موارد Acute Flaccid Paralysis (AFP) ردیابی شده است ، بطوریکه در سال 1382 تعداد موارد AFP(شامل سندرم گیلن باره) ردیابی شده، 450 مورد بوده است. در این سال در استان آذربایجان غربی (که در حدود 1100000 کودک زیر 15 سال دارد و طبق انتظار باید در هر سال حدود 11 مورد بیمار مبتلا به AFP در این استان مشاهده شود) موارد مشاهده شده به بیش از 6 برابر موارد مورد انتظار یعنی 70 نفر رسیده است. تعداد موارد AFP در کشور بعنوان یکی از مهمترین شاخص های ارزشیابی نظام مراقبت از پولیواهمیت زیادی دارد که میزان مورد انتظار قابل قبول توسط WHO یک مورد به ازای هر یکصد هزار نفر جمعیت زیر 15 سال در نظر گرفته می شود. در این بررسی سعی شده است که عوامل انتروویروسی غیر پولیویی که در ایجاد موارد AFP در استان آذربایجان غربی نقش داشته اند مورد بررسی وردیابی قرار گیرد، لذا یکی از اهداف این پژوهش شناسایی هرچه بیشتر انتروویروس های غیر پولیویی در گردش ، در این استان با استفاده از سه رده سلولی RDوHep2وL20 و تکنیک مولکولی واکنش زنجیره ای پلی مراز_ رونویسی معکوس (Reverse Transcription-Polymerase Chain Reaction) بوده است.

روش کار: تمام نمونه های مدفوع بیماران مبتلا به AFP آماده سازی شده و به 3 رده سلولی RD,L20,Hep2 تزریق شدند. سروتیپ ویروس ها با روش تست خنثی سازی (Neutralization Test) مشخص گردید. در صورت جداسازی ویروس های پولیو، تشخیص افتراقی داخل تیپی (سوش واکسن و وحشی) با استفاده از تست های هیبریدیزاسیون و الیزا صورت گرفت و بالاخره در تمام نمونه ها تست RT-PCR با استفاده از پرایمر Pan-Ev انجام شد.

نتایج: کشت سلولی توانست 10 ویروس را جداسازی نماید که 9 ویروس توسط رده سلولی RD جدا شد و لذا بعنوان حساسترین رده سلولی شناخته شد. تست مولکولی RT-PCR نیز 16 مورد ویروس را ردیابی کرد که 7 مورد مربوط به نمونه هایی بودند که بر روی RD جدا نشده بودند.RT-PCR توانست به میزان 10% ردیابی ویروس را افزایش دهد که این امر نشان دهنده حساسیت بالای این روش می باشد. اگر چه استفاده از ترکیب دو روش کشت سلولی و RT-PCR جهت ردیابی و شناسایی انتروویروس های غیر پولیویی که در ایجاد AFP نقش دارند بسیار ارزشمند می باشد، اما بیش از 75% از بیماران مبتلا بهAFP از لحاظ ابتلا به انتروویروس ها منفی بودند .

نتیجه گیری: باید این بیماران از نظر عوامل دیگر ویروسی (فلاوی ویروس ها) و غیر ویروسی (کمپیلو باکتر ژژونی) مورد بررسی قرار گیرند


ابوالقاسم پوررضا، رقیه خبیری، محمد عرب، علی اکبری ساری، عباس رحیمی، آذر طل،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: عوامل موثر بر رفتار افراد در هنگام مواجهه با بیماری بسیار متفاوت است که شامل عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و بویژه هزینه های درمانی می باشد. با توجه به هزینه های روزافزون درمانی، نقش اقدام بیماران در کنترل مالی هزینه های درمان، سیر بهبودی و نیز عدم اطلاع  کافی از رفتار افراد در اولین نقطه مواجهه با بیماری و به منظور سنجش تقاضای مردم در یک بستر تحقیقاتی مناسب، این مطالعه با هدف تحلیل رفتار درجستجوی درمان افراد در موارد بروز کسالت یا بیماری در ساکنان شهرتهران متشکل از کلیه اقشار و گروههای اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه که از نوع  توصیفی - تحلیلی می باشد و به روش مقطعی انجام شده است 1882 نفر از افراد ساکن در خانوارهای شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای آماری مجذور کای ، تست دقیق فیشر و رگرسیون لجستیک چندمتغیره در نرم افزار SPSS.13  استفاده شده است.
نتایج:  9/22% (431نفر) از افراد شرکت کننده در مطالعه ابتلا به یک یا دو مورد بیماری را در یک ماه گذشته گزارش کردند. آنالیزهای رگرسیون لجستیک چندمتغیره نشان داد که متغیرهای سن، جنس، وخامت بیماری،  میزان تحصیلات و تأهل ارتباط آماری معنی داری با احتمال اقدام به درمان اعم از خوددرمانی یا جستجوی درمان از مرکز درمانی داشته اند. همچنین در زمینه احتمال مراجعه به یک مرکز درمانی مشخص شد که متغیرهای سن، جنس، وخامت بیماری، میزان درآمد، میزان تحصیلات، بعد خانوار و شیوه پرداخت از بقیه متغیرهاموثرتر بوده و معنی دار در مدل باقی ماندند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، بالا بردن سطح آگاهی جامعه در مورد اثرات سوء مصرف دارو و خوددرمانی، آموزش پزشکان و داروسازان، اصلاح نظام بیمه و ترویج بیمه همگانی به عنوان راهکارهایی مناسب جهت بهبود الگوی مصرف خدمات سلامتی توصیه می شود.


فاطمه رمضان زاده، فدیه حق اللهی، مامک شریعت، مینو السادات محمودعربی، حامد حسینی، مینا جعفرآبادی، محمد اسماعیل مطلق، گلایل اردلان، علیرضا وثیق، فهیمه سوهانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: نسبت بالای جمعِیت جوان در کشور وفقدان برنامه جامع و مدون در زمینه سلامت باروری نوجوانان و جوانان، برنامه ریزان بهداشتی را بر آن داشت، طی مطالعه توصیفی- تحلیلی، کلیه مراکز سلامت باروری ارائه شده به نوجوانان و جوانان در ایران را ارزیابی نمایند تا نقاط ضعف و قوت بر نامه های موجود و کاستی های مراکز موجود شناسایی شود.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی، درسال 1385طبق هماهنگی با معاونت بهداشتی چند دانشگاه علوم پزشکی از طریق اداره سلامت نوجوانان-جوانان و مدارس معاونت سلامت وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشکی به انجام رسید. در این مطالعه مراکز بهداشتی- درمانی شهرهای تهران، سمنان، بم، چابهار و فسا، تنها مراکز ارائه دهنده خدمات بهداشت باروری به جوانان و نوجوانان در ایران بودند، از نظر خصوصیات فیزیکی، رضایت شغلی پرسنل شاغل در این بخش، رضایت نوجوانان از خصوصیات فیزیکی مراکز و چگونگی ارائه خدمات و مشاوره مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات بر اساس پرسشنامه و چک لیست تدوین شده، گرد آوری شده وتوسط نرم افزار Spss V.13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: 64% از پرسنل شاغل در این مراکز رضایت شغلی داشتند و از نظر کارشناسان کیفیت ارائه خدمت در مراکز دارای نواقص و کمبودهایی بود (کیفیت صندلی ها، وجود امکانات سرگرم کننده در سالن، نظافت سرویس های بهداشتی، تجهیزات اتاق معاینه). در این مراکز35 نفر( 39% ) نوجوانان-جوانان ابراز رضایت کامل و 48نفر(54 %) رضایت نسبی و 7 نفر( 8 % ) ناراضی بودند. بالا ترین میزان رضایت از برخورد روانشناس، پزشک، ماما و تسلط علمی انها بر موضوع و آموزش فردی بود، به طوری که 95 % آنها چنین مراکزی را به سایر نوجوانان-جوانان توصیه می کنند و از سوی دیگر در بسیاری از مراکز پرسنل متبحر غیرپزشک مانند کارشناس ارشد مامایی(5/17 %) و تغذیه(50 % ) کم بود.
نتیجه گیری: وضعیت مراکز موجود ارائه دهنده خدمت به نوجوان و جوان در ایران از نظر احراز کمیت های فیزیکی مراکز دوستدار نوجوان و جوان بر اساس چک لیست، در گروه متوسط و ضعیف بود.
الهه توسلی، اکبر حسن زاده، رضا غیاثوند، آذر طل، داوود شجاعی زاده،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه بیماری­های قلبی- عروقی علت اصلی ناتوانی و مرگ و میر در بسیاری از کشورها به شمار می­رود. نظر به اهمیت آموزش به منظور ارتقای رفتارهای تغذیه­ای پیشگیری کننده از بیماری­های  قلبی- عروقی، این پژوهش با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی بر آگاهی، نگرش  و عملکرد زنان خانه دار اصفهان در خصوص ارتقای رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری­های قلبی - عروقی انجام شد.

روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه  نیمه تجربی است، این مطالعه روی 68 زن خانه دار که به صورت تصادفی در 2 گروه آزمون (34 نفر) و شاهد (34 نفر) قرار گرفتند انجام شد، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه خودساخته مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی و پرسشنامه FFQ (بسامد مصرف مواد غذایی) بود، پرسشنامه الگوی اعتقاد بهداشتی در سه زمان قبل، بلافاصله و دو ماه بعد از آموزش تکمیل گردید و پرسشنامه FFQ در دو زمان قبل و 2 ماه بعد توسط زنان تکمیل گردید، بعد از انجام پیش آزمون، مداخله آموزشی در طی 6 جلسه آموزشی به مدت 6 هفته برای گروه آزمون انجام گرفت، در نهایت اطلاعات حاصل جمع آوری و  توسط نرم افزار  SPSS  با استفاده از آزمون­های آماری تی مستقل و آنالیز واریانس با تکرار مشاهدات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیکی تفاوت معنی­دار با هم نداشتند. قبل از مداخله تفاوت معنی­داری بین میانگین نمرات سازه­های مختلف این الگو در دو گروه مشاهده نشد ( آگاهی (855/0 p=)، حساسیت درک شده (628/0 p=)، شدت درک شده (259/0 p= منافع درک­ شده (695/0 p=)، موانع درک شده (693/0 p=)، خودکارآمدی درک شده(292/0 p=) بعد از مداخله تفاوت معنی­داری در  میانگین نمرات آگاهی، حساسیت درک شده، شدت درک شده، منافع درک شده و موانع درک شده و عملکرد بین دو گروه آزمون و شاهد مشاهده شد (001/0p<).

نتیجه گیری: با توجه به یافته­های پژوهش چنین استنباط می­شود که مداخله حاضر تأثیر مثبتی روی الگوی تغذیه زنان خانه­دار داشته است و مداخله در افزایش و بهبود میزان آگاهی، نگرش و عملکرد زنان مؤثر بوده است.


آذر طل، غلامرضا شریفی راد، احمدعلی اسلامی، فاطمه الحانی، محمدرضا مهاجری تهرانی، داوود شجاعی زاده،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران دیابتی با توجه به ماهیت مزمن بیماری خود، نیازمند توجه مداوم با اتخاذ رفتارهای خودمدیریتی و خود مراقبتی می باشند. در این میان توجه به منحصر به فرد بودن هر بیمار و طرح مراقبتی او در بستر جامعه ضروری است. یکی از ابزارهای مفید در راستای حمایت همه جانبه از بیماران دیابتی نوع 2، ارتقاء رفتارهای خودمدیریتی آنهاست. این پژوهش با هدف تعیین میزان اتخاذ رفتارهای خودمدیریتی و عوامل موثر بر آن در بیماران دیابتی نوع 2 انجام یافته است.

روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی است که در سال 1390در بازه زمانی 6 ماهه انجام یافته است. جامعه مورد مطالعه بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به یکی از مراکز دیابت شهر اصفهان، حجم نمونه350 نفر و نمونه گیری به روش مستمر(متوالی) بوده است. میزان اتخاذ رفتارهای خودمدیریتی بیماران با استفاده از ابزار استاندارد خودمدیریتی بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت اندازه گیری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 5/11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: 350 بیمار دیابتی نوع 2 در این مطالعه شرکت نمودند. میزان پاسخ دهی 88 درصد بود (398/350). سن اکثریت شرکت کنندگان در مطالعه بین60-50 سال بود (42/8±52/55) و 3/54 درصد آنها مطابق با معیار سازمان جهانی بهداشت در محدوده مرزی کنترل متابولیک قرار داشتند (30/1±72/7). حیطه های خود نظام یافتگی( 36/6±6/33) و تبعیت از رژیم پیشنهادی درمانی( 9/2±46/11) به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین نمره را به خود اختصاص دادند. امتیاز کلی خودمدیریتی در سه سطح مناسب، متوسط و نامناسب با عوامل دموگرافیک مانند جنس، سن، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات و خصوصیات مرتبط با سلامت و بیماری مانند سابقه بیماری دیابت، مدت زمان ابتلا به دیابت، وجود بیماریهای همراه، عوارض دیابت، وضعیت سلامتی عمومی، نوع درمان، درآمد خانواده و HbA1C مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های مطالعه نشان داد که تمامی عوامل یاد شده فوق به جز سابقه بیماری با اتخاذ رفتارهای خودمدیریتی ارتباط معنی داری داشتند(001/0p<). مضاف بر این، هر بعد از این ابزار استاندارد با بیشتر متغیرهای فردی و عوامل مرتبط با بیماری ارتباط معنی دار داشتند(001/0p<).

نتیجه گیری: به نظر می رسد بتوان با اجرای مداخلات توانمندسازی مبتنی بر رفتارهای خودمدیریتی در سطوح فردی و اجتماعی در بیماریهای مزمن، در ارتقاء سلامت فردی و اجتماعی گامهای مثبتی در راستای اعتلاء سلامت جامعه برداشته شود.


امین دوستی ایرانی، بتول اخوت، زهرا چراغی، مژگان طلایی، الهام احمدنژاد، محمد مهدی گویا، محمد سروش، حسین معصومی اصل، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری‌های منتقل شونده از راه آب و غذا از عوامل مهم ابتلا به اسهال و مرگ در سراسر جهان محسوب می‌شوند. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر تداوم موارد اسهالی پس از فاز انفجاری اپیدمی گسترده بیماری اسهالی در استان یزد بود.

  روش کار: این مطالعه مورد شاهدی بر اساس موارد جدید رخداد بیماری اسهال از 04/06/1392 تا 12/06/92 طراحی شد. در کل، 69 فرد مبتلا به اسهال و 138نفر شاهد وارد مطالعه شدند. روش‌ رگرسیون لجستیک شرطی در سطح اطمینان 95 ٪ برای تحلیل داده‌ها استفاده گردید.

  نتایج: میزان بروز این بیماری بطور کلی 79/13 به ازای هر هزار نفر جمعیت بود. حضور یک فرد مبتلا به گاستروآنتریت در خانواده
(63/3= نسبت برتری mouseover="function onmouseover() { msoCommentShow('_anchor_1','_com_1') }" onmouseout="function onmouseout() { msoCommentHide('_com_1') }" href="#_msocom_1">[H1] با 95 ٪ فاصله اطمینان 43/1 تا 20/9) مهمترین عامل تداوم ابتلا به گاستروآنتریت بود. عواملی همچون تحصیلات پایین (75/1=نسبت برتری با 95٪ فاصله اطمینان 43/0 تا 11/7)، سابقه مسافرت (55/1=نسبت برتری با 95٪ فاصله اطمینان 64/0 تا 73/3)، سابقه تماس با فرد بیمار (93/1=نسبت برتری با 95٪ فاصله اطمینان 72/0 تا 14/5) و مصرف غذای بیرون از منزل (37/1=نسبت برتری با 95٪ فاصله اطمینان 64/0 تا 92/2) نیز نسبت برتری ابتلا به بیماری را افزایش می‌دادند ولی اثر آنها از نظر آماری معنی‌دار نبود.

  نتیجه‌گیری: در این مطالعه مهمترین عامل مؤثر بر تداوم ابتلا به بیماری سابقه تماس با فرد مبتلا به بیماری در خانواده بود که نشان دهنده انتقال فرد به فرد، عدم رعایت بهداشت فردی توسط بیماران و اطرافیان آنها در خانواده و در نتیجه انتقال بیماری می‌باشد. بنابراین نقش آموزش و اطلاع رسانی مسئولین بهداشتی در خصوص راههای انتقال و پیشگیری از بیماری‌های اسهالی در کنترل طغیان‌های ناشی از راه آب و غذا می‌تواند بسیار مؤثر باشد.


  [H1] توصیه می شود به جای اصطلاح "نسبت شانس" از عبارت "نسبت برتری" استفاده شود.

  در تمام متن به جای نسبت شانس از نسبت برتری استفاده شد.


پریوش نور علیئی، احمدرضا درستی مطلق، سید مصطفی حسینی، جواد کریمی، ریحانه نورعلیئی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه چاقی و اضافه وزن یکی از مشکل ساز ترین امور در جوامع انسانی است.علت اهیت چاقی شیوع بالای آن در جمعیت نوجوانان می باشد. چاقی پیامدهای پزشکی و روانی متعددی بدنبال دارد. هدف مطالعه حاضر تعیین ارتباط چاقی و اضافه وزن با کیفیت زندگی می باشد.

  روش کار: در نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای تعداد 400 دختر دبیرستانی انتخاب و پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک و کیفیت زندگی sf-36 را تکمیل کردند. وزن و قد به ترتیب با استفاده از ترازوی سکا(دقت 100 گرم) و متر نواری غیر قابل ارتجاع نصب شده به دیوار (دقت 5/0 سانتیمتر) توسط محقق اندازه گیری شد.

  نتایج: 8/21% از دانش آموزان دارای اضافه وزن و چاقی بودند. میانگین امتیاز ابعاد سلامت جسمی، محدودیت جسمی، عملکرد اجتماعی و سلامت عمومی در افراد دارای اضافه وزن و چاقی بطور معنی داری کمتر بود. نارضایتی از تناسب اندام، عدم زندگی با هر دو والد، وضعیت ضعیف اقتصادی و عدم مصرف صبحانه عوامل مرتبط با کیفیت زندگی پایین بودند.

  نتیجه گیری: به علت ارتباط معنی دار " اضافه وزن و چاقی " با ابعاد فیزیکی کیفیت زندگی و شیوع بالای اضافه وزن و چاقی در دختران نوجوان توجه به چاقی و اضافه وزن و پیامدهای ناشی از آن ضروری است.


میترا فقیهی، آذر طل، بهرام محبی، رویا صادقی، محمود محمودی مجدآبادی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: غلبه بر موانع زندگی با دیابت به عنوان یک زیر ساخت منطقی در راستای توانمندسازی بیماران در مدیریت زندگی با دیابت و شناخت عوامل مؤثر بر این موانع به شمار می آید. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مدخله آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر موانع زندگی با دیابت در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و عوامل مؤثر بر آن طراحی و اجرا شد.

روش کار: این پژوهش یک مداخله نیمه تجربی با گروه شاهد می­باشد. نمونه ها شامل 90نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی جنوب تهران در سال 1393 انجام شد که بعد از انجام پیش آزمون به دو گروه مداخله و شاهد با تخصیص تصادفی انتخاب شدند در دوگروه مداخله و مقایسه تحت بررسی قرار گرفتند. با توجه به اطلاعات گردآوری شده پیش آزمون یک مداخله آموزشی فقط برای گروه مداخله طی یک ماه و در قالب شش جلسه آموزشی اجرا شد. در این جلسات بر مبنای سازه های مدل بزنف در خصوص بیماری دیابت و انواع عوارض قلبی عروقی، روش های تغذیه سالم، تحرک فیزیکی، روش­های خود پایشی کنترل قند خون، ارتباط با کارمندان بهداشتی و پزشک، اطلاعات و دستورالعمل های لازم داده شد.

نتایج: یافته­های پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرۀ مربوط به متغیرهای اجزای مدل بزنف (اعتقادات، نگرش و نرم های انتزاعی و عوامل قادر کننده) و مولفه های موانع زندگی با دیابت( تشخیصی، درمانی، خودپایشی، ارتباط با افراد حرفه ای ) در دو گروه مداخله و شاهد در قبل و بعد از مداخله آموزشی اختلاف معنی داری وجود دارد. )0001/0 (p<

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه لزوم آموزش مناسب و تئوری محور به بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 برای کاهش موانع زندگی با دیابت را نشان داد و مدل بزنف می­تواند به عنوان یکی از تئوری­های مناسب برای کاهش موانع زندگی با دیابت در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو استفاده شود.


شایسته خسروی، امیرمنصور علوی نائینی، احمدرضا درستی مطلق، مصطفی قربانی، زهرا شاطری،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت ملیتوس یکی از شایع ترین مشکلات پزشکی در دوران بارداری است. تغذیه و عوامل مرتبط با آن از فاکتور های مؤثر بر کنترل و پیشگیری از این بیماری می باشند. بعضی ازمطالعات حکایت از وجودارتباط بین دیابت بارداری با ناامنی غذایی دارند. هدف از مطالعه­ی حاضر تعیین ارتباط بین ناامنی غذایی و دیابت بارداری می باشد.

روش کار: جمعیت نمونه مطالعه­ی حاضر شامل 137 خانم مبتلا به دیابت بارداری و همین تعداد خانم باردار سالم می باشد که با روش نمونه گیری در دسترس انجام پذیرفت. پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، ناامنی غذایی، فعالیت بدنی MET از طریق مصاحبه­ی حضوری تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، تست مستقل tو رگرسیون  لجستیک انجام گرفت.

نتایج: میزان ناامنی غذایی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 2/18% و 9/21% برآورد شد. بین گروه مورد و شاهد از نظر سابقه ی داشتن نوزاد با وزن تولد بیشتر از 4 کیلوگرم، سابقه­ی قبلی دیابت بارداری و سابقه­ی خانوادگی دیابت در بستگان درجه اول و دوم ارتباط معنی داری وجود داشت. از جمله عوامل خطر مستقل برای دیابت بارداری داشتن سابقه ی فامیلی دیابت و وضعیت اجتماعی-اقتصادی ضعیف شناخته شد.

نتیجه گیری: بین میزان ناامنی غذایی با دیابت بارداری ارتباط معنی داری مشاهده نشد؛ اما با توجه به ارتباط ناامنی غذایی با سایر انواع دیابت و با توجه به جدید بودن این مطالعه در کشور ما، انجام مطالعات بیشتری برای اثبات این ارتباط و یا رد آن ضرورت دارد.


محمد عظیمی، یوسف ادیب، حسین مطلبی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در ارتقای آگاهی و توسعه فرهنگ بهداشتی دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد. هدف تحقیق این است تا یک برنامه آموزشی را که بتواند کلیه نیازهای ضروری آموزش بهداشت را در خود جای دهد تدوین نماید. 

روش کار: در این تحقیق از روش تحلیل محتوا "آنتروپی شانون" می باشد که پردازش داده ها را در  بحث تحلیل محتوا  با نگاه جدید و به صورت کمی و کیفی مطرح می کند. آنتروپی در نظریه اطلاعات، شاخصی است برای اندازه گیری عدم اطمینان که به وسیله، یک توزیع احتمال بیان می شود. محتوای طرح از نظر پاسخگو (متن کلیه کتب دوره ششم ابتدایی) و دوازده مؤلفه اصلی و 58 مولفه فرعی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت  مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج: نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون نشان داد که بررسی کل 8 کتاب پایه ششم ابتدایی مولفه ی مربوط به سلامت روانی با 732 و  تحرک بدنی 735 مورد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده و کمترین مقدار مربوط به کنترل و پیشگیری از بیماری ها با 6فراوانی است.

نتیجه گیری: در محتوای کتاب های درسی رسمی به برخی مؤلفه های آموزش سلامت کمتر و یا اصلاً توجهی نشده است، در حالی که سلامت مهم ترین عامل پیشرفت و ضامن بقای جامعه است. به طوری که طراحی، اجرا و اداره برنامه های توسعه در بعد بهداشت، بیش از هر عامل دیگری زیربنای مفاهیم پایه ای چون سلامت است.


زهرا فرهمند، داوود شجاعی زاده، آذر طل، کمال اعظم،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از شایع ترین مشکلات بهداشت عمومی جهان معاصر است که با عوارض دیررس از جمله بیماری پای دیابتی همراه می باشد. بیماری پای دیابتی از شایع ترین این عوارض بوده و از نظر جسمانی و عاطفی برای بیمار  پر هزینه است. این مطالعه با هدف مشخص نمودن تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر روی مراقبت از پا و پیشگیری اززخم پا در بیماران دیابتی نوع 2 صورت گرفت.
روش کار: 97 نفر(57 زن و 40 مرد) بیمار دیابتی نوع 2 در این مطالعه شرکت داشتند. نمونه ها به روش تصادفی در دو گروه مداخله (47 بیمار) و گروه شاهد (50 بیمار) تقسیم شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات جمعیت شناختی سوالات مربوط به آگاهی و سازه های مدل اعتقاد بهداشتی جمع آوری گردید. این اطلاعات قبل و3 ماه بعد از انجام مداخله آموزشی برای گروه مداخله که طی سه جلسه کلاس آموزشی صورت گرفت و همچنین گروه شاهد، جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 و آزمون های شاپیرو- ویلک، کای دو، ویلکاکسون، تی زوجی و مک نمار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 
نتایج: داده ها نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه مداخله و شاهد قبل از انجام مداخله آموزشی از نظر میانگین میزان آگاهی و سازه های مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، منافع و موانع درک شده همچنین خودکارآمدی و خود مراقبتی ) وجود نداشت و در گروه مداخله نتایج، اختلاف معنی­داری بعد از برنامه آموزشی نشان دادند (05/0 > .(pولی در گروه شاهد این متغیرها پس از گذشت 3 ماه تفاوت معنی­داری نداشتند (05/0 <p ).
 نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که افراد مبتلا به دیابت نیاز به یادگیری طرق مراقبت از پاهایشان دارند و اجرای برنامه های آموزشی در بیماران دیابتی نوع 2 بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در اجرای مراقبت از پاها موثر می باشد.
 
بیرام بی بی بیات، بهرام محبی، آذر طل، رویا صادقی، میر سعید یکانی نژاد،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: کیفیت زندگی به عنوان شاخصی تاثیرگذار در سلامت عمومی و همچنین بهداشت روان در نظر گرفته می شود. با افزایش طول عمر افراد، اهمیت رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت با در نظر گرفتن حفظ عملکرد افراد و بالا رفتن کیفیت زندگی آنان، به طور مستمر بیشتر نمایان می گردد. هدف از این مطالعه تعیین پیشگویی کننده های کیفیت زندگی در رابطین سلامت مراکز بهداشتی درمانی جنوب تهران بود.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی-تحلیلی بر روی 200 نفر از رابطین سلامت مراکز بهداشتی درمانی جنوب تهران که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند، انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های روا و پایای رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت HPLPII و کیفیت زندگی (SF-36) و سازه های مدل بزنف به انضمام متغیرهای جمعیت شناختی بود. روایی و پایایی پرسشنامه سازه های مدل بزنف مورد سنجش قرار گرفت (88% : α). تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون های توصیفی و رگرسیون خطی چندگانه در سطح معنی داری کمتر از 05/0 با استفاده از نرم افزار  SPSS نسخه 24 انجام گرفت.
نتایج: تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیر سن (003/0=p)، عوامل قادر کننده (02/0=p) و رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت کلی
(001/0>
p) قوی ترین عوامل پیشگویی کننده  برای کیفیت زندگی بودند.

نتیجه گیری: مطالعه حاضر کارایی مدل بزنف در پیشگویی رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت جهت داشتن کیفیت زندگی را تایید نمود .به کارگیری این مدل می تواند منجر به شناسایی عوامل تاثیر گذار بر کیفیت زندگی رابطین سلامت گردیده و در تدوین برنامه آموزشی مناسب موثر گردد.
 
آذر طل، بهرام محبی، الهام شکیبازاده، مهدی یاسری، مریم صبوری،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه وهدف: مفهوم توانمندی در علوم مرتبط با سلامت بر مسؤولیت‌ پذیری فردی و توانایی افراد بر حفظ سلامتی خود متمرکز است. پژوهش حاضر باهدف تعیین عوامل موثر بر توانمندی دریافت مراقبت سلامت در زنان سنین باروری در سال 1396 طراحی و اجرا شد.        
روش کار: این مطالعه مقطعی با مشارکت 549 نفر از زنان سنین باروری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی جنوب تهران با نمونه­گیری خوشه ای و چند مرحله ای انجام شد. ابزار این مطالعه پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و ابزار سنجش توانمندی دریافت مراقبت سلامت و خرده مقیاس­های آن بود که به روش خود ایفا تکمیل گردید. تحلیل داده ها از آزمون­های توصیفی و تحلیلی و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد.
نتایج: سطح تحصیلات همسر، اشتغال زنان، بعد خانوار، قومیت، داشتن سابقه بیماری مزمن و وضعیت اقتصادی پیش گویی‌کننده خرده مقیاس درجه کنترل بود. سطح تحصیلات همسر "زیر دیپلم و دیپلم"، بعد خانوار "3-2 " و "4-3 " فرزند و وضعیت اقتصادی "میزان درآمد کاملا کفاف زندگی را می دهد"، خرده مقیاس قدرت تعامل را پیشگویی کردند. متغیر های سطح تحصیلات همسر "زیر دیپلم و دیپلم"، بعد خانوار "با 3-2 و 4-3 فرزند"، شاغل بودن زنان و داشتن بیماری مزمن خرده مقیاس درجه تصمیم گیری را تبیین می نمود.
نتیجه گیری: به نظر می­رسد شرایط فردی، خانوادگی و اقتصادیاجتماعی خانواده در توانمندی زنان در دریافت خدمات سلامتی موثر است. لزوم رویکرد خانواده محور در دریافت خدمات سلامت باروری ضروری به نظر می رسد.
 
ندا کریمی، شهرزاد سعادت قرین، آذر طل، رویا صادقی، مهدی یاسری، بهرام محبی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: انتخاب رفتارهای سالم در نوجوانی از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا این رفتارها در این دوران یایه ریزی می شود. از طرف دیگر، توجه به سلامت دختران از اهمیت ویژه­ای برخوردار است زیرا این رفتارها را به نسل بعدی نیز منتقل می کنند. از این رو هدف این مطالعه شناسایی نقش تعیین کنندگی سواد سلامت و متغیرهای زمینه ای در رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در بین دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهر تهران بود.
روش کار: این مطالعه از نوع  مقطعی، توصیفی-تحلیلی و بر روی ۳۷۰ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای در سال ۱۳۹۷ انجام شد. داده ها با استفاده ﺍﺯ پرسشنامه های دموگرافیک، ﺳﻮﺍﺩ ﺳﻼﻣﺖ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥHELMA  و رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (HPLPII) جمع آوری گردید. ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺠﺰﻳﻪ ﻭﺗﺤﻠﻴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ SPSS 25  استفاده شد.
نتایج: نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد سواد سلامت (۳۹/۰=β و ۰۰۱/۰>p)، علاقه به موضوعات سلامت (۳۵/۱=β و ۰۰۱/۰>p)، مطالعه مجله و روزنامه (۷۶/۰=β و ۰۰۷/۰=p) تحصیلات پدر(۰۰۲/۰=p)، شاخص توده بدنی(۰۲۲/۰=p)، رشته تحصیلی (۰۰۱/۰>p)، اولین منبع اطلاعات سلامت (۰۰۱/۰>p) و محل زندگی (۰۲۳/۰=p) ارتباط مستقیم و معنی­داری با رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت داشتند. بین سن (۶۹/۱-=β و ۰۰۱/۰>p) و ارزیابی وضعیت سلامت (۶۷/۱-=β و ۰۱/۰>p) با رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت ارتباط معکوس و معنی­دار بود.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه میانگین نمره سواد سلامت در طبقه بندی "نه چندان کافی" و نمره رﻓﺘﺎرﻫﺎی ارتقاءدهنده سلامت دختران دانش آموز در ﺳﻄﺢ ﻣﺘﻮﺳﻂ بود، لزوم تدوین برنامه های آموزشی جهت افزایش سواد سلامت  در طراحی و اجرای مداخلاتی جهت ارتقاء این دسته از رفتارهای مرتبط با سلامت در دانش آموزان باید مد نظر قرارگیرد.
آذر طل، مریم صبوری، بهرام محبی، الهام شکیبازاده، مهدی یاسری،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

زمینه‌و‌هدف: با وجود پیشرفت‌های سریع تشخیصی و درمانی، بیماران مبتلا به بیماریهای عروق‌ کرونر نیاز به خودمراقبتی دارند. هدف این مطالعه، تعیین عوامل پیشگویی‌کننده کفایت سلامت درک‌شده در بیماران مبتلا به بیماری مزمن عروق کرونر در سال 1398 بود.
 روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی-تحلیلی و روی 700 بیمار مزمن عروق‌کرونر مراجعه‌کننده به مرکز قلب‌ و‌ عروق شهید ‌رجایی تهران به روش در‌ دسترس انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه چهار قسمتی سوالات زمینه‌ای، کفایت سلامت درک ‌شده ‌(PHCS) Perceived Health Competence Scale، کیفیت‌زندگی و تبعیت از درمان مدانلو جمع‌آوری‌شد. از نسبت روایی‌محتوا و شاخص روایی‌محتوا برای روایی و از شاخص آلفای‌کرونباخ برای پایایی پرسشنامه PHCS استفاده‌ شد. در تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری ‌توصیفی، ضریب ‌‌همبستگی پیرسون، آنالیز معادلات ‌ساختار ‌یافته Stractural Equation Modeling (SEM) و تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده ﺍﺯ ﻧﺮﻡ‌ﺍﻓﺰﺍﺭ SPSS  نسخه ۲۵ انجام‌ شد.
نتایج: نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان‌داد بعد جسمانی (08/1=β،001/0< p) و روانی (85/0=β ، 001/0p <) کیفیت ‌زندگی و اهتمام به درمان(12/0=β،01/0= p)، تمایل به مشارکت در درمان(12/0=β ، 05/0=p) و تردید در اجرا (1/0=β،001/0p <) در زمینه‌ تبعیت از درمان، ارتباط مستقیم و معنی‌داری با کفایت سلامت درک‌شده داشت. بین متغیر سن (13/0-=β،03/0=p) با وضعیت کفایت سلامت درک ‌شده ارتباط معکوس و معنی‌داری وجود‌ داشت.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه، میانگین نمره‌ "بسیار خوب" برای ‌تبعیت ‌از ‌درمان و میانگین نمره‌ "ضعیف" برای کیفیت‌‌زندگی، اتخاذ استراتژی‌های‌ بهبود کیفیت‌‌زندگی در دو بعد جسمی و روانی می‌تواند منجر به بهبود سطح کفایت سلامت درک‌شده در بیماران قلبی عروقی گردد. تمرکز بر خرده مقیاس تمایل به مشارکت در درمان در زمینه‌ تبعیت از درمان می‌تواند در بهبود کفایت ‌سلامت ‌درک‌شده بیماران موثر باشد.
سعیده پاکدل ورجوی، آذر طل، رویا صادقی، میرسعید یکانی نژاد، بهرام محبی،
دوره 18، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش به بیمار جزء اساسی در کنترل دیابت است و استفاده از نظریه ها یا مدل های آموزشی جهت افزایش دانش سلامت در بیماران مبتلا به دیابت ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی بر بهبود عادات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در شهرستان مراغه با استفاده از مدل فرانظری در سال طراحی و اجرا شد.
روش کار: مطالعه حاضر یک مداخله تصادفی شده با گروه کنترل بود که در  سال 97-96 روی 136 مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان مراغه با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 68 نفر) انجام شد. ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه سه قسمتی مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه مرتبط با تعیین عادات روزمره تغذیه­ای بیماران مبتنی بر مدل فرانظری  بود.  برنامه آموزشی به مدت 4 جلسه آموزشی (60- 45 دقیقه ای) و هفته ای یکبار برگزار گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار16  SPSS در سطح معنی داری کمتر از 05/0 با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی نظیر ANCOVA مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار گرفت.
نتایج: قبل از مداخله، دو گروه مقایسه و کنترل از نظر متغیرهای دموگرافیک وعادات تغذیه ای، سازه های مدل فرانظری و HbA1c تفاوت معنی داری نداشتند (05/0<p). پس از مداخله آموزشی میانگین نمرات سؤالات مرتبط با  بر مدل فرانظری وHbA1c  از نظر آماری معنی­دار بود (01/0p<).
نتیجه­ گیری: نتایج مطالعه مبین آن بود که کاربرد مدل فرانظری  بر بهبود عادات تغذیه ای افراد دیابتی موثر است.
سمیه نوری، آذر طل، رویا صادقی، افشین بهمنی، مهدی یاسری،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به رشد و گسترش فزاینده آلودگی­ها با برخی ویروس های منتقله از طریق خون و همچنین از آنجایی که تاکنون ابزار احتیاطات استاندارد مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی تدوین نشده است، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل پیش گویی کننده تبعیت از احتیاطات استاندارد مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بمنظور پیشگیری از صدمات سر سوزن (Needle Stick) در کارکنان بیمارستان های آموزشی شهر سنندج در سال 1398 انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر روی 450 نفر از کارکنان واحدهای درمانی و غیردرمانی بیمارستان های آموزشی شهر سنندج  با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون های من ویتنی یو و کروسکال والیس، همبستگی، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون چند متغیره و مجذور کای با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 22 انجام شد.
نتایج: تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد از بین سازه­های مدل اعتقاد بهداشتی، سه سازه حساسیت درک شده (033/0= pمنافع درک شده (032/0 و خودکارآمدی (001/0= p) پیش بینی کننده عملکرد پرسنل (اجرای احتیاطات استاندارد) بودند. در زمینه اجرای احتیاطات استاندارد 22% ، 3/75% و 7/2% از پرسنل به ترتیب دارای سطح عملکردی پایین، متوسط و بالا بودند.
نتیجه گیری: سازه های حساسیت درک شده، منافع درک شده و خودکارآمدی از عوامل پیش گویی کنندگی قویتر در تبعیت از احتیاطات استاندارد می­باشند.
سعید متصدی زرندی، رسول نصیری، محمد اسماعیل مطلق،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: غلظت بالای PM2.5 مسبب اکثر روزهای ناسالم هوای تهران طی سال های اخیر بوده است؛ به همین منظور مطالعه حاضر با هدف تحلیل فضایی- زمانی حجم ترافیک و ارتباط آن با غلظت آلاینده ی PM2.5 در کلانشهر تهران طی سال های 1397-1394 با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شد.
روش کار: در این مطالعه از مدل درون یابی معکوس فاصله وزنی(IDW) Inverse Distance Weighting برای پیش بینی و پهنه بندی غلظت آلاینده ی PM2.5 و حجم ترافیک استفاده شد. همچنین از مدل رگرسیون وزنی جغرافیاییGeographically Weighted Regression (GWR) برای میزان ارتباط غلظت آلاینده PM2.5 و حجم ترافیک در نواحی مختلف کلانشهر تهران طی چهار سال متوالی (1394-1397) استفاده شده است.
نتایج: نتایج حاصل از پهنه بندی غلظت آلاینده PM2.5 و حجم ترافیک نشان داد که نواحی جنوب و جنوب غرب بیشترین غلظت آلاینده PM2.5 (میانگین سالانه بیش از μg/m3 40) و نواحی شرقی و شمالی بیشترین حجم ترافیک را داشته اند؛ همچنین بیشترین مقادیر R2 محلی از مدلGWR  برای نواحی شرقی (بین 36/0 تا 70/0) به دست آمد.
نتیجه گیری: در بیشتر مناطق تهران نمی توان ارتباط قوی بین غلظت بالای آلاینده PM2.5 و ترافیک یافت. با این وجود، مطالعه حاضر ارتباط ترافیک و غلظت آلاینده PM2.5 را رد نمی کند بلکه علت اصلی غلظت بالای PM2.5 را منابع دیگری می داند که در گام اول، باید شناسایی شوند؛ در گام بعدی برای رسیدن به هوایی پاک تر، به استراتژی های کنترل و کاهش حجم ترافیک پرداخته شود.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb