جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای علوی

امیرمنصور علوی نائینی، ابوالقاسم جزایری، کیخسرو کیقبادی، سیدمجید هاشمی، یداله نیکیان،
دوره 1، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده

این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه وضع تغذیه دختران دانش آموز 10 ساله و تعیین برخی عوامل موثر بر آن در مدارس ناحیه 1 و 2 شهر کرمان انجام گرفت. در هر ناحیه آموزش و پرورش تعداد 294 نفر و در کل 588 نفر دختر دانش آموز 10 ساله در سال چهارم ابتدایی بطور تصادفی انتخاب شدند. با احتمال ریزش 35% از نمونه ها تعداد کل به 905 نفر ارتقاء یافت. با مراجعه تیم بررسی به مدرسه محل تحصیل و با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده منظم، حجم نمونه در هر مدرسه تعیین شد. بررسی های تن سنجی (شامل قد و وزن) نمونه گیری مدفوع (برای آزمایش انگل) و تکمیل پرسشنامه ویژگی های اقتصادی، اجتماعی آنان توسط مصاحبه با مادر و همچنین در یک پنجم نمونه ها، نمونه گیری خون (برای آزمایش، Hb و Hct) انجام گرفت. وضع تغذیه براساس نماگرهای وزن برای سن، قد برای سن و نمایه توده بدن سنجیده شده و با داده های استاندارد منحنی های مرکز ملی آمارهای بهداشتی (NCHS) مقایسه گردید. مرز کم خونی براساس Hb زیر 11g/dl یا Hct زیر 33% مشخص شده است. یافته ها نشان داد که در ناحیه یک و دو بترتیب، 4.3% و 5.8% مبتلا به کم خونی و 15% و 13% مبتلا به انواع انگل های روده ای بودند که افراد دو ناحیه از لحاظ ابتلا به انگل و کم خونی تفاوت معنی داری نداشتند. میانگین هموگلوبین ناحیه یک و دو بترتیب، 13.64 و 13.05 گرم بر دسی لیتر و میانگین هماتوکریت 4% و 37.8% که در ناحیه یک، هردو متغیر بطور معنی داری بیشتر از ناحیه دو بدست آمد. میانگین وزن، قد و BMI افراد در ناحیه یک و دو بطور معنی داری از میانگین استانداردهای مربوطه کمتر و میانگین وزن در ناحیه یک از ناحیه دو بطور معنی داری کمتر بود. بررسی های تن سنجی براساس طبقه بندی صدک برحسب وضعیت وزن برای سن نشان داد که در ناحیه یک، 13.1% و در ناحیه دو 12.4% از سوء تغذیه شدید رنج می برند و براساس امتیاز Z، در ناحیه یک و دو بترتیب، 8.6% و 9% افراد دچار سوء تغذیه شدید و 1.3% و 1.8% مبتلا به چاقی بودند. در نماگر قد برای سن، براساس طبقه بندی صدک 14.4% در ناحیه یک و 15.3% در ناحیه دو از سوء تغذیه شدید رنج می برند درحالی که براساس امتیاز Z، در ناحیه یک 11.9% و در ناحیه دو، 11.7% مبتلا به سوء تغذیه شدید می باشند. براساس نمایه BMI با ملاک صدک در ناحیه یک و دو بترتیب، 21.3% و 21.6% از سوء تغذیه شدید رنج می برند که در موارد بالا آزمون آماری X² تفاوت معنی داری را بین درصدهای دو ناحیه نشان نداد. در مجموع، نتایج نشان می دهد که 1) در ناحیه یک وابستگی بین ابتلا به انگل در سال قبل با قد برای سن و BMI و همچنین بین سن مادر با وضع قد برای سن ارتباط معنی دار دیده می شود 2) و در ناحیه دو، بین شغل و سواد مادر و درآمد خانوار با وزن برای سن و نیز بین درآمد خانوار، هزینه خوراک از درآمد، وضع ابتلا به انگل درحال حاضر با وضع قد برای سن و بین ناهنجاری موثر بر دریافت غذا با وضع BMI ارتباط معنی دار دیده می شود. نتیجه اینکه وضع متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و ابتلا به انگل در هردو ناحیه نامساعد بوده و مشکل سوء تغذیه حال، گذشته و حال و گذشته به صورت شدید در درصدهای بالا دیده می شود که چشم انداز نامطلوبی را برای مادران آینده به تصویر می کشد.


فرشته زمانی علویجه، حسن افتخار اردبیلی، نصراله بشردوست، طیبه مرعشی، ابوالحسن نقیبی،
دوره 2، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده

هدف اصلی این بررسی، تعیین رفتار زنان هنگام شکست در اجرای برنامه تنظیم خانواده بود. در این مطالعه که به روش مقطعی انجام شد، کلیه زنان باردار 49-15 ساله تحت پوشش و ساکن در روستاهای دارای خانه بهداشت فعال شهرستان نجف آباد (62 روستا) مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد این زنان 788 نفر بود. اطلاعات از طریق مصاحبه حضوری با مادران باردار و پرونده خانوار، گردآوری و در پرسشنامه ثبت گردید و سپس با آزمون های آماری T و X² مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده رفتارهای مخاطره آمیز، در بارداری های ناخواسته یا ناشی از شکست برنامه تنظیم خانواده در مقایسه با حاملگی های خواسته 44.3 بار بیشتر رخ داده است. 105 نفر (31.72%) از زنان با حاملگی ناخواسته، اقدام یا اقداماتی ناموفق را در جهت ختم بارداری انجام داده اند. این اقدامات به روش های مختلفی صورت گرفته است. 35% از روش های فیزیکی شامل وارد نمودن ضربه، بلند کردن اجسام سنگین و یا استفاده از اجسام غیر طبی واژینال، 28.6% از روش های تزریقی و 9.5% از روش های خوراکی: شامل خوردن داروهای گیاهی و شیمیایی و بقیه تواما از دو یا چند روش استفاده نموده اند. رفتار زنان 91% از حاملگی های خواسته و 45% از حاملگی های ناخواسته کاملا مطلوب بوده است. ارتباط بین چگونگی رفتار خواسته یا ناخواسته بودن بارداری معنی دار بود (P=0.001). همچنین بین سواد و رفتار زنان نسبت به حاملگی ارتباط معنی داری وجود داشت (P=0.001). باتوجه به یافته های پژوهش بیش از یک سوم زنان هنگام مواجهه با بارداری ناخواسته یا شکست در تنظیم خانواده، اقدامات مخاطره آمیزی را انجام داده اند، این اقدامات قطعا سلامت جسمی و روانی آنها و خانواده شان را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین بایستی به نقش پیگیری و استفاده از فنون مشاوره و حمایت زنان واجد شرایط بیش از پیش اهمیت داده جامعه را از عوارض حاملگی های ناخواسته آگاه نمود.


محسن محمودی، مهدی محبعلی، سیدحسین حجازی، حسین کشاورز، امیرمنصور علوی نائینی، شاهرخ ایزدی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

باتوجه به شیوع قابل توجه ملاحظه انگل توکسوپلاسما در سطح جهان و امکان سقط جنین، زایمان زودرس و سایر ناهنجاری های مادرزادی در کودکانی که از مادران آلوده به این انگل بدنیا می آیند و از طرف دیگر شیوع متفاوت آن در اقشار جامعه، اطلاع از جمعیت زنان و دختران غیر ایمن به انگل توکسوپلاسما، ضروری بنظر می رسد. روش IFAT، روش مناسبی جهت تعیین آلودگی به این تک یاخته است. در این مطالعه توصیفی-تحلیلی که طی سال های 82-1381 در مرکز آموزش و تحقیقات بهداشتی اصفهان صورت گرفت، تعداد 414 نفر از دختران دبیرستانی مناطق مختلف شهر اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و از هرکدام به میزان دو لوله هماتوکریت نمونه خون گرفته شد و با روش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم در رقت 1:100 آنتی بادی های موجود در سرم ارزیابی شد. نمونه های مثبت با تیتر 1:100 از لحاظ تیتر رقیق تر مورد آزمایش قرار گرفت. در این پژوهش، ملاک تعیین آلودگی و یا سابقه آلودگی تیتر 1:100 بود. جهت تعیین برخی از عوامل موثر بر آلودگی، پرسشنامه ای تنظیم و اطلاعاتی از قبیل سن، شغل پدر و مادر، سابقه تماس با گربه، سابقه خوردن گوشت های کم پخته، خوردن جگر خام، سابقه نگهداری طیور در منزل، میزان آگاهی افراد در مورد بیماری و سابقه بیماری توکسوپلاسموز در فرم های اطلاعاتی ثبت شد. میزان پادتن توکسوپلاسما گونده ای در بین دختران دبیرستانی در محدوده سنی 19-14 ساله برابر با 18.4% بود. این میزان در نواحی مختلف متفاوت و بیشترین آن در ناحیه یک آموزش و پرورش معادل 27.5% و کمترین آن در ناحیه 5 برابر 14.5% بود. نتایج بررسی نشان داد که از بین متغیرهای مورد آزمون، تنها بین سابقه تماس با گربه و سابقه نگهداری طیور در منزل با میزان پادتن توکسوپلاسما اختلاف معنی دار وجود دارد (P<0.05) و در مورد سایر عوامل مثل میزان آگاهی افراد، عادات غذایی، شغل پدر و مادر و غیره هیچ ارتباط معنی داری یافت نشد. در هیچکدام از افراد مورد مطالعه، علائمی مانند تب و لنفادنوپاتی و غیره دیده نشد. براساس نتایج حاصله ملاحظه می شود که بیش از 80% از افراد مورد مطالعه از لحاظ سرولوژیک IFAT منفی می باشند و باتوجه به حساسیت این افراد احتمال ابتلا آنان و فرزندانشان در آینده به بیماری توکسوپلاسموز وجود دارد، ضمنا مطالعات نشان می دهند


سیدمحمد علوی، علی الباجی،
دوره 7، شماره 1 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه وهدف: علیرغم بکار گیری استراتژی درمان کوتاه مدت تحت نظارت مستقیم(DOTS) در برنامه ملی مبارزه باسل در کشور هنوز سل بعنوان مشکل عمده بهداشت عمومی در ایران باقی مانده است.هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش بیمارستان آموزشی در بهبود شاخص های برنامه ملی سل بود.
روش کار: در یک مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی مبتنی بر داده های موجود بیمارستانی پرونده های بیماران مبتلا به سل درمان شده در بیمارستان آموزشی رازی ومرکز بهداشت خوزستان بازبینی شدند. تشخیص، درمان وپیگیری بیماران بر اساس دستورالعمل کشوری مبارزه با سل بود. بیماران بستری شده حداقل برای دوهفته اول درمان در گروه HTB و بیماران سرپائی در گروه OTB قرار گرفتند. شاخص‌های کنترل سل (شامل میزان های: بیماران خلط مثبت، بهبودی کامل، شکست درمان، غیبت ازدرمان و مرگ) وانجام مشاوره قبل از درمان در دوگروه مقایسه شدند. داده‌های مربوط به اطلاعات فردی ریسک فاکتور های بیماری ونتیجه درمان در نرم افزار SPSS 11.5 و با استفاده از آزمونهای کای دو ودقیق فیشر انالیز شدند.
نتایج: درمجموع 235بیمار منجمله 67بیمار بستری شده با تشخیص سل مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سن 38 سال بود . 122 نفر مرد(9/51%) و 42 نفر(9/17%) سابقه زندان داشتند که در بین آنها 20 نفر(6/47%) آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی(HIV) بودند.53 نفر(5/22%) معتاد تزریقی بودند.از 235 بیمار 120نفر(1/51%) سل ریه خلط مثبت بودند.میزان بهبود یافته، شکست درمان، قصوردرمان وفوت شده به ترتیب در گروهHTB (6/80%،9/8%،5/4%،9/5%) و در گروهOTB(6/66% ،3/17% ،1/10% ،9/5%) بود. مشاوره قبل از درمان در 75% گروه HTB و52% گروه OTB انجام شده بود.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که بیمارستان آموزشی نقش مهمی درانجام مشاوره قبل از درمان و ارتقاء شاخص های کنترل سل نظیر تشخیص سل خلط مثبت و افزایش میزان بهبودی و احتمالا کاهش شکست وقصور درمان دارد.


زهره شاه حسینی، معصومه سیمبر، علی رمضانخانی، حمید علوی مجد،
دوره 9، شماره 1 - ( 5-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: هیچ یک از ابزارهای کمّی طراحی شده برای بررسی نیازهای سلامت دختران نوجوان متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی نوجوانان ایرانی نمی باشد. در این پژوهش، طراحی ابزاری روا و پایا برای بررسی نیازهای سلامت دختران نوجوان مورد نظر می باشد.

روش کار: این پژوهش روش شناسی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد.در بخش کیفی برای تبیین مفهوم نیازهای سلامت و طراحی گویه های ابزار، مصاحبه های گروهی متمرکز با 67نوجوان18-12ساله(8گروه بحث متمرکز10-6نفره) ومصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته با 11فرد کلیدی آگاه انجام پذیرفت.نمونه گیری مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع از افراد ساکن در شهرستان ساری صورت گرفت.در بخش کمی، روایی محتوا، روایی صوری، روایی سازه(تحلیل عاملی)، روایی ملاکی به همراه همسانی درونی وثبات ابزار مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج: تحلیل محتوای داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده به تبیین مفهوم نیازهای سلامت دختران نوجوان در5 درونمایه ی اصلی: نیازهای سلامت روانی- عاطفی،  نیازهای سلامت اجتماعی،  نیازهای سلامت جسمی، نیازهای آموزشی و اعتقادات منجر شد. متوسط شاخص روایی محتوای ابزار92/0 بود.تحلیل عاملی اکتشافی نشان دهنده 5عاملی بودن ابزار طراحی شده بود.همبستگی نمره پرسشنامه نیازهای سلامت دختران نوجوان با پرسشنامه کیفیت زندگی نوجوانان 66/0 بود (001/0p<).اندازه گیری همسانی درونی، ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه را90/0 واندازه گیری ثبات ابزار،  شاخص همبستگی درون خوشه­ای رادر فاصله زمانی دوهفته) 001/0p< ,984/0 (ICC= نشان داد.

نتیجه گیری: پرسشنامه طراحی شده، ابزاری روا و پایا و مطابق با شرایط فرهنگی جامعه ایرانی، برای بررسی نیازهای سلامت دختران نوجوان می باشد.


زهره کشاورز، معصومه سیمبر، علی رمضانخانی، حمید علوی مجد،
دوره 9، شماره 3 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: غربالگـری سرطان پستان و دهانه­ی رحـم یک رفتار ارتقاء دهنده سلامت محسوب می­گردند، و رفتار تحت تاثیر عوامل پیچیده­ای قرار دارد. نظریه­ی رفتار برنامه­ریزی شده چارچوب مفیدی برای پیش­بینی و درک رفتار بهداشتی و طراحی مداخلات آموزشی فراهم می­نماید و تلفیق این نظریه­ با سازه خود کارآمدی قابلیت پیشگویی نظریه­ را افزایش می­دهد. لذا تحقیق حاضر با هدف درک عوامل موثر بر رفتار غربالگری سرطان پستان و دهانه­ی رحم در زنان کارگر به عنوان پایه­ای برای برنامه­ریزی­های آموزشی انجام گرفت.

روش ­کار: این مطالعه یک رویکرد کیفی بر پایه "مدل تلفیقی رفتار برنامه­ریزی شده و خودکارآمدی" است. در این تحقیق 70 نفر از زنان کارگر 20 تا 45 ساله شاغل در کارخانجات شهرک صنعتی عباس­آباد پاکدشت در قالب ده گروه هفت نفره با حضور در جلسات مصاحبه بحث گروهی متمرکز، تجارب خود را پیرامون عوامل تاثیرگذار بر رفتار غربالگری پستان و دهانه­ی رحم بیان نمودند. نمونه­گیری مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع از بین زنان کارگر صورت پذیرفت.

نتایج: سطح آگاهی و نگرش زنان کارگر نسبت به روش­های غربالگری سرطان­های پستان و دهانه­ ی رحم پایین است. ترجیح و اهمیت به نظرات خانواده خصوصاً همسر و ترجیح درمان بیماری­ها نسبت به پیشگیری در جامعه، هنجارهای ذهنی زنان کارگر را تشکیل می­دادند. ­مهم­ترین موانع مشارکت زنان کارگر در غربالگری سرطان­های پستان و دهانه­ی رحم عبارت بودند از: عدم آگاهی، افسردگی و بی­حوصلگی، خستگی، خجالت از معاینات، ترس از معاینات و ترس از بیمار بودن، کیفیت نامناسب ارائه خدمات و عدم توجه به حریم خصوصی افراد، محدودیت اطلاع رسانی، دسترسی محدود زمانی و مکانی زنان کارگر به مراکز انجام غربالگری­ها و هزینه انجام غربالگری­ها.

نتیجه­ گیری: پیشنهـاد می­شود با طراحـی آموزش­هایی مختص زنان کارگر در محل کار جهت افزایش میزان آگاهی و ایجاد نگرش­های مثبت نسبت به غربالگری سرطان پستان و دهانه رحم، و نیز آموزش­هایی مختص خانواده­ها و کارفرمایان و برنامه­ریزان به جهت تشویق زنان و ایجاد امکانات و تسهیل دسترسی­های زنان در محل شهرک­های صنعتی گامی به سوی توانمند ساختن زنان کارگر در مشارکت در انجام غربالگری سرطان پستان و دهانه­ی رحم برداشت.


سهیلا نظرپور، معصومه سیمبر، فهیمه رمضانی تهرانی، حمید علوی مجد،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: عملکرد جنسی می­تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد. هدف از مطالعه، بررسی همبستگی ورزش و عملکرد جنسی در زنان یائسه می­باشد.

  روش کار: بررسی حاضر یک مطالعه توصیفی – تحلیلی مبتنی بر جامعه می­باشد که بر روی 405 زن یائسه 40 تا 65 ساله انجام گرفت. نمونه­گیری به صورت تصادفی چندمرحله­ای طبقاتی بود. داده­ها از طریق مصاحبه و با استفاده از پرسشنامه FSFI و یک پرسشنامه محقق ساخته بدست آمد و با بکارگیری آزمون­های توصیفی و تحلیلی مانند مدل رگرسیون خطی چندگانه و رگرسیون لجستیک تحلیل شد.

  نتایج: شایعترین نوع ورزش، پیاده­روی (8/79%) بود. 61% از زنان یائسه دارای اختلال عملکرد جنسی بودند. نمره حیطه درد در افرادی که ورزش می­کردند، به­طور معنی­داری کمتر (نامطلوب­تر) بود (013/0= p ). نمره کلی FSFI و نمرات حیطه­های لغزنده­سازی و درد در گروهی که سایر ورزش­ها به جز پیاده­روی را انجام می­دادند، نسبت به گروهی که ورزش نمی­کردند و یا فقط پیاده­روی می­کردند، به­طور معنی­داری کمتر بود. دفعات ورزش در هفته با نمره حیطه لغزنده­سازی (014/0= ,p 18/0= r ) و ارگاسم (045/0= ,p 15/0= r ) همبستگی معنی­دار مثبت داشت. اما در بررسی عوامل پیشگویی کننده نمره کلی FSFI و نمر ات حیطه­ها، نتایج رگرسیون چندگانه معنی­دار نبود. رگرسیون لجستیک نشان داد با افزایش یکبار به تعداد دفعات ورزش در هفته، شانس کاهش تمایلات جنسی 2/80 % کم می­شود.

  نتیجه گیری: به نظر می­رسد در زنان یائسه تحت مطالعه، انجام ورزش می­تواند راهی برای جبران مشکلات کاهش روابط و تمایلات جنسی و نارضایتی­های ناشی از آن باشد. آنچه که می­تواند در بهبود عملکرد جنسی زنان یائسه اثرات مثبتی داشته باشد، انجام ورزش به تعداد هفتگی بیشتر است.


شایسته خسروی، امیرمنصور علوی نائینی، احمدرضا درستی مطلق، مصطفی قربانی، زهرا شاطری،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت ملیتوس یکی از شایع ترین مشکلات پزشکی در دوران بارداری است. تغذیه و عوامل مرتبط با آن از فاکتور های مؤثر بر کنترل و پیشگیری از این بیماری می باشند. بعضی ازمطالعات حکایت از وجودارتباط بین دیابت بارداری با ناامنی غذایی دارند. هدف از مطالعه­ی حاضر تعیین ارتباط بین ناامنی غذایی و دیابت بارداری می باشد.

روش کار: جمعیت نمونه مطالعه­ی حاضر شامل 137 خانم مبتلا به دیابت بارداری و همین تعداد خانم باردار سالم می باشد که با روش نمونه گیری در دسترس انجام پذیرفت. پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، ناامنی غذایی، فعالیت بدنی MET از طریق مصاحبه­ی حضوری تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، تست مستقل tو رگرسیون  لجستیک انجام گرفت.

نتایج: میزان ناامنی غذایی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 2/18% و 9/21% برآورد شد. بین گروه مورد و شاهد از نظر سابقه ی داشتن نوزاد با وزن تولد بیشتر از 4 کیلوگرم، سابقه­ی قبلی دیابت بارداری و سابقه­ی خانوادگی دیابت در بستگان درجه اول و دوم ارتباط معنی داری وجود داشت. از جمله عوامل خطر مستقل برای دیابت بارداری داشتن سابقه ی فامیلی دیابت و وضعیت اجتماعی-اقتصادی ضعیف شناخته شد.

نتیجه گیری: بین میزان ناامنی غذایی با دیابت بارداری ارتباط معنی داری مشاهده نشد؛ اما با توجه به ارتباط ناامنی غذایی با سایر انواع دیابت و با توجه به جدید بودن این مطالعه در کشور ما، انجام مطالعات بیشتری برای اثبات این ارتباط و یا رد آن ضرورت دارد.


نیره نمازی، امیر منصور علوی نائینی، فیروزه مصطفوی دارانی، زهرا برومندفر،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین مراحل تغییر رفتار و فرآیندهای شناختی و رفتاری (الگوی فرانظری) در استفاده از تغذیه سالم در زنان میانسال دارای اضافه وزن انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی است. نمونه پژوهش را 281 نفر از زنان میانسال با اضافه وزن مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهر اصفهان تشکیل دادند. جمع آوری داده ها با پرسشگری و با استفاده از پرسشنامه ویژگی های فردی، مراحل تغییر رفتار و فرآیندهای شناختی و رفتاری و پرسشنامه بسامد خوراک 168 آیتمی انجام شده است و سپس اطلاعات وارد نرم افزارN4  و SPSS18  شد و با استفاده از آزمون های توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: 7/57% افراد در مرحله ی غیر فعال و 3/42% افراد در مرحله فعال قرار داشتند. تفاوت معنی داری با توجه به مراحل مختلف تغییر و استفاده از تمامی فرآیندهای تغییر رفتار وجود داشت (001/0p=) و آزمون تعقیبی بنفرونی صعودی بودن میزان استفاده از فرآیندهای شناختی و رفتاری را در طی مراحل تغییر رفتار در زمینه استفاده از تغذیه سالم نشان داد (001/0p<).
نتیجه گیری: اختلاف میانگین فرآیندهای تغییر در طی مراحل تغییر رفتار نشان از تاثیر این فرآیندها بر روی رفتار تغذیه ایی افراد است که توصیه می شود جهت تهیه آموزش برنامه های تغذیه ایی از مراحل و فرآیند های تغییر رفتار استفاده شود.
سوگند قاسم زاده، میترا حسن زاده، ساجده ودودی، زهرا علوی، مینو مطبوع ریاحی،
دوره 18، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بهبود نشانگان کودک مبتلا به اختلال وسواسی جبری، روابط بین والدین و کودک، و رضایتمندی زوجیت والدین با کمک مداخله‌ شناختی رفتاری خانواده محور انجام شد.
روش کار: ﭘﮋﻭﻫﺶ حاضر، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺍﯼ ﻧﻴﻤﻪﺗﺠﺮﺑﻲ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ انتخاب ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﺁﺯﻣﻮﺩﻧﻲ ﻫﺎ ﺩﺭ دو ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭ کنترل، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﻴﺶﺁﺯﻣﻮﻥ ﭘﺲﺁﺯﻣﻮﻥ ﺍﺳﺖ. جامعه پژوهش حاضر، کلیۀ دانش‌آموزان 9 تا 12 ساله شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1394-1395 شهر تهران بودند که به دلیل مشکلات وسواسی جبری به مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره مراجعه کرده بودند و از میان آنان 28 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مادران پرسش‌نامه‌های "مقیاس اضطراب اسپنس" (فرم والد)، "پرسش‌نامه ارتباط والد- فرزند" و "پرسش‌نامه رضایتمندی همسران افروز "(فرم کوتاه) و کودکان مقیاس اضطراب اسپنس(فرم کودک) را در دو نوبت پیش‌آزمون و پس‌آزمون تکمیل کردند.برنامه مداخله به طور کلی در 22 جلسه؛ 8 جلسه گروهی برای مادران، 8 جلسه بازی درمانی انفرادی برای کودک و 2 جلسه اختصاصی برای هر خانواده به شیوه شناختی رفتاری برگزار شد.
نتایج: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که برنامه مداخله شناختی رفتاری خانواده محور در بهبود رضایتمندی زوجیت و تعامل والد کودک و همچنین کاهش اضطراب کودک موثر بوده است (01/0p<).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که برنامه مداخله شناختی رفتاری خانواده محور منجر به بهبود روابط والدین و کودک مبتلا به اختلال وسواسی جبری و رضایتمندی زوجیت و کاهش اضطراب این کودکان و والدین می‌گردد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb