جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای فیاض

علیرضا باهنر ، حسین رشیدی ، سوسن سیمانی ، احمد فیاض ، علی اکبر حق دوست ، مجید رضایی نسب ، محمدعلی راد ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: هاری از جمله زئونوزهای مهمی است که در ایران از دیرباز وجود داشته است و شیوع آن بویژه در حیات وحش همواره باعث ابتلای سایر حیوانات از جمله نشخوارکنندگان، سگ ها و گربه هایی که در تماس بیشتری با انسان هستند شده است. با توجه به بروز و تنوع اقلیمی هاری در استان کرمان، در زمینه اپیدمیولوژی این بیماری در جمعیت های حیوانی استان، مطالعه ای به انجام رسید.

روش کار: طی سال های 1372 تا 1382 (11 سال)، تمام موارد حیوانی که مشکوک به هاری بودند و نمونه ای از مغز آنها از طریق شبکه ها و اداره کل دامپزشکی استان کرمان جهت بررسی و تشخیص سرولوژی آزمایش Rapid Fluorescent Focus Inhibition test (RFFIT) و پاتولوژی (آزمایش اجسام نگری) به انستیتوپاستور ایران ارسال شده بود، شناسایی و نتیجه آزمایش آنها بررسی شد. سایر داده ها نظیر: گونه دام، شهرستان فرستنده نمونه، فصل، میزان بارندگی و دما به عنوان متغیرهای مستقل جمع آوری گردید و پس از ورود به نرم افزار SPSS، با آزمون های مجذور کای، دقیق فیشر، آزمون t، کولموگروف اسمیرنوف و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل آماری انجام شد.

نتایج: از مجموع 362 نمونه مغز حیوانات مشکوک به هاری، 301 مورد (%83.15) مثبت بوده است. تغییرات سالانه تعداد نمونه های حیوانی مشکوک به هاری و تعداد نمونه های تایید شده هاری طی سال های مورد مطالعه، روند صعودی را نشان می دهد؛ که این روند از سال 1379 تا 1382 محسوس تر است. در کل استان کرمان، شهرستان جیرفت (با 119 نمونه تایید شده) بیشترین و شهرستان بم (با 4 نمونه تایید شده) کمترین موارد هاری را در حیوانات داشته اند. لذا، بیشترین و کمترین مقدار ارزش اخباری مثبت (Positive predictive value) بر مبنای تشخیص کلینیکی هاری حیوانات، به ترتیب در شهرستان بردسیر با %95.8 و در شهرستان بم با %57.1 بوده است. گاو و گوسفند در بین حیوانات اهلی، بیشترین و نوعی جونده به نام خدنگ (Mongoose) در میان حیوانات وحشی، کمترین فراوانی ابتلا به هاری را در استان داشته اند. شیوع بیماری در حدود 50% از نمونه های روباه، 40% از سگ ها، 70% از گرگ ها و 3% از شغال ها ثبت شده است. با کاهش بارندگی و افزایش متوسط دما موارد مشکوک و موارد تایید شده حیوانی تا حدودی افزایش یافته است.

نتیجه گیری: افزایش جمعیت سگ های ولگرد و روی آوردن این حیوان و حیات وحش به علت تغییرات اکولوژی به سمت شهرها و روستاها می تواند از عوامل گسترش هاری در حیوانات منطقه باشد. به علاوه یافتن این نکته که در بین حیوانات مهاجم، روباه بیشترین نقش را دارد، اهمیت این حیوان را در انتقال بیماری بیش از پیش نشان می دهد و لزوم مطالعات بیشتر در زمینه اکواپیدمیولوژی بیماری را گوشزد می نماید.


کتایون صمیمی راد، بابک شهباز، محمود محمودی، مهدی نوروزی، مسعود فیاض واثقی،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران هموفیلی و تالاسمی در معرض خطر بالایی برای آلودگی با ویروس هپاتیت (HCV)C هستند. خون های اهدایی غربال نشده و فرآورده های خونی مهمترین عوامل خطر در انتقال HCV به بیماران تالاسمی و هموفیلی می باشند.
روش کار: از 98 بیمار تالاسمی و 74 بیمار هموفیلی استان مرکزی نمونه خون گرفته شد. نمونه ها با کیت الیزای نسل سوم از نظر آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C بررسی شدند. نمونه های الیزا مثبت، به منظور حذف موارد مثبت کاذب با روش تاییدی RIBA و با استفاده از کیت نسل سوم آزمایش شدند. اطلاعات بدست آمده از بیماران با استفاده از آزمونهای کای دو و یک مدل رگرسیون لجستیک با نرم افزار آماری SPSS ویرایش 5/11 تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: در 5(1/5%) بیمار تالاسمی و 31(9/41%) بیمار هموفیلی، آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C شناسایی شد. در بیماران تالاسمی بین مثبت بودن از نظر آنتی بادی و تعداد واحدهای خون دریافتی، اسپلنکتومی و طول مدت درمان، ارتباط معنی دار مشاهده شد. تحلیل عوامل خطر در بیماران هموفیلی نشان داد که بین مثبت شدن آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C با طول مدت درمان با فرآورده های خونی (01/0=p) و شدت بیماری هموفیلی (01/0p<) رابطه معنی داری را وجود دارد. در این بررسی کاهش فراوانی آنتی بادی در بیماران تالاسمی از 1/8% به 0% پس از اجرا شدن طرح غربالگری خون های اهدایی مشاهده شد.
نتیجه گیری: یافته های این تحقیق در استان مرکزی نشان می دهد اجرای طرح غربالگری خون ها از نظر آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت C و کنترل شدید در تهیه فاکتورهای انعقادی تغلیظ شده بطور مؤثری بیماران هموفیلی و تالاسمی را از آلوده شدن به ویروس هپاتیت C محافظت می کند.


وحیده مظاهری، کوروش هلاکویی نائینی، سوسن سیمانی، مسعود یونسیان، احمد فیاض، احسان مصطفوی، پیوند بیگلری،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: هاری بیماری ویروسی قابل انتقال از حیوانات خونگرم به انسان است. هاری با ایجاد انسفالیت حاد و کشنده در انسان و دیگر پستانداران یکی از علل ویروسی مرگ در کشورهای در حال توسعه می­باشد. بیماری عمدتاً از طریق گازگرفتگی و گاهی از طریق نسوج مخاطی، تنفس، جفت، وسایل آلوده و پیوند اعضا منتقل می­شود. هدف این بررسی، ترسیم نقشه­ی پراکندگی جغرافیایی گازگرفتگی، بیماری و مرگ از هاری در استان­های ساحلی دریای خزر بوده است.

روش کار: بررسی حاضر با جمع آوری داده­های موارد انسانی، دامی و حیوان گزیدگی از بخش تحقیقات و مرکز رفرانس هاری انستیتو پاستور و آزمایشگاه تشخیص هاری در پژوهشکده آمل طی سالهای 2002 تا 2007 انجام گرفت. داده­ها به کمک نرم افزار SPSS تحلیل و نقشه­های پراکندگی به وسیله برنامه Arc GIS 9.2 ترسیم شد.

نتایج: در این دوره 6 ساله، از 670743 مورد گازگرفتگی در کشور، 63890 مورد (5/9%)در گلستان،25767 مورد (8/3 %) در مازندران و 22874 مورد (4/3 %) در گیلان بوده است. بیشترین توزیع مکانی گازگرفتگی در گلستان ،شهرستان­های آق قلا، بندر ترکمن، آزاد شهر و کلاله و در مازندران، گلوگاه، بهشهر، رامسر و نکا و در گیلان شفت، ماسال، سیاهکل و فومن می­باشد. از 2312 مورد هاری دامی در کشور، 22/9% در گلستان،  4% در مازندران و 6/2% درگیلان گزارش گردید. بیشترین توزیع مکانی هاری دامی در گلستان شهرستان های گنبد کاووس، بندر ترکمن، گرگان و کلاله و در مازندران شهرستان­های بهشهر، نکا و چالوس و در گیلان شهرستان­های ماسال، فومن و رضوانشهر می­باشد. سگ مهمترین ناقل (3/91%) برای انسان و سایر حیوانات بوده است. طی این سالها41 مورد مرگ انسانی در اثر هاری در سراسرکشور گزارش گردیده که2 مورد مرگ از مازندران می­باشد.

نتیجه گیری: نتایج بررسی نشان می­دهد که برنامه­های کنترل و مراقبت بیشتری مورد نیاز است و می­تواند به برنامه­ریزی­های آینده در مراکز کنترل و مراقبت بهداشتی کمک نماید.


بنفشه آل یاران، زهرا دلاوری، فاطمه فیاض، حامد مصلحی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سلامت اجتماعی از اساسی‌ترین معیارهای بهزیستی اجتماعی و عامل موثر در ارتقای کیفیت زندگی هر جامعه‌ای است. در کشور ایران، دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد، وظیفه اصلی برنامه‌ریزی، اجرا، نظارت و ارزشیابی برنامه‌های سلامت اجتماعی را عهده‌دار است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، نقد و ارزیابی محتواهای ارائه شده، درراستای بازنگری متون حاضر بود.
روش کار: روش استفاده شده جهت نیل به هدف مذکور، روش پژوهش واسازی می‌باشد. محیط پژوهشی مطالعه‌ حاضر، تمامی محتواهای حوزه سلامت اجتماعی ارائه شده توسط دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد بود که جهت دستیابی به داده‌های دقیق، کل جامعه آماری به‌عنوان نمونه در نظر گرفته شد.
نتایج: به­ طورکلی، نتایج حاصل­از پژوهش نقد بر غربال نامناسب، متناسب سازی فرهنگی، تک بعد نگری، متناسب سازی نقش و مسئولیت، ارجحیت درمان بر پیشگیری، بهنگام سازی، جامعیت و کفایت مطالب بنیادی و جامعیت و کفایت پیشنهادات کاربردی را روشن می‌سازد.
نتیجه‌گیری: از نتایج پژوهش حاضر چنین استنباط می‌شود که بازنگری در محتواهای حوزه سلامت اجتماعی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد ، در زمینه‌های سیر ارائه خدمات و محتوای مطالب نگاشته شده، ضروری است.
 
حامد مصلحی، ریحانه فیاض، زهرا ولیدآبادی، ایمان زاغیان،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف دستیابی به درک عمیق از اهمیت (خدمات مورد انتظار) و عملکرد (خدمات محقق شده) جهت تعیین شاخص‌های اولویت‌دار سلامت روان صورت گرفته است تا در طراحی مداخلات مؤثرتر و با کیفیت­تر کمک کرده و برنامه­های سلامت روان جامعه با پر کردن شکاف­های احتمالی کارآمدتر شوند.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات ترکیبی می­باشد. جامعه آماری این مطالعه را تمام مجریان حوزه سلامت روان کشور تشکیل دادند که کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد و از این بین 998 نفر از سراسر کشور مشارکت داشتند. در بخش کمی با استفاده از مدل تحلیل عملکرد-اهمیت (Importance-Performance Analysis (IPA، اهمیت عملکرد برنامه­های در حال اجرا سلامت روان در نظام مراقبت­های بهداشتی اولیه و در بخش کیفی نیز توضیحات تکمیلی به شیوه تحلیل مضمون مورد تجزیه ‌و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: بین وضعیت مطلوب و وضعیت فعلی در نظام سلامت روان شکاف وجود دارد، به ‌گونه‌ای که برنامه­های پیشگیری از همسر آزاری و مراقبت از بدرفتاری با کودک نیاز به تمرکز و تقویت بیشتر دارد. استمرار برنامه­های مهارت­های زندگی و مهارت­های فرزندپروری همچنین برنامه­های اصول خود مراقبتی در سلامت روان و مصرف مواد، تشخیص و مراقبت اختلالات روان‌پزشکی و نوجوان سالم من مطلوب و لازم است ولی در برنامه پیشگیری از خودکشی افراط شده و تعدیل هزینه و زمان در آن ضروری است. علاوه بر این، برنامه­های مداخلات روانی- اجتماعی در بلایا و حوادث، کاهش آسیب مصرف مواد، تقویت بنیان خانواده و خانواده توانا اهمیت پایینی در تدوین استراتژی دارند.
نتیجه­ گیری: اقدامات اصلاحی بر اساس اولویت­بندی حاصل ‌شده می‌تواند در دستور کار مدیران سیستم­های بهداشتی- درمانی در سطوح اولیه برای بهبود کیفیت خدمات قرار گیرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb