جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای قدسی

فرشید کفیل زاده، صدیقه ابوالاحرار، محمد کارگر، مریم قدسی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش فعالیت های صنعتی و کشاورزی همراه با افزایش جمعیت موجب گسترش طیف وسیعی از آلاینده ها در محیط زیست و پیکر انسان و سایر جانداران گردیده است. کادمیم به عنوان یک فلز سنگین و سمی از راه­های متعددی به چرخه­های زیستی وارد و موجب بیماری های گوناگون در جانداران وانسان می گردد. تعیین مقدار کادمیم و عوامل فیزیکی -شیمیایی و زیستی در نمونه های آب و رسوب و سه مرحله غربال گری شامل بررسی ارتباط سمیت زایی این فلز با شمارش باکتری های قابل کشت در نمونه ها و هم چنین تعیین دامنه مقاومت این باکتری های بومی از طریق  MIC, MBCدر پژوهش حاضر مد نظر بوده است.

روش کار: به دلیل سابقه آلودگی در مسیر رودخانه ی کر، پنج ایستگاه به ترتیب خروجی سد درودزن، پل پتروشیمی، پل خان، پل دوشاخ و ورودی دریاچه بختگان انتخاب گردیدند. براساس روش استاندارد متد، نمونه های آب و رسوب در دو گروه تهیه و بررسی شدند. گروه اول از نظر اندازه گیری مقدار کادمیم توسط اسپکترومتر جذب اتمی و عوامل فیزیکی - شیمیایی و زیستی و گروه دوم به منظور جداسازی و شناسایی باکتری های مقاوم/متحمل به کادمیم و تعیین طیف مقاومت. با تهیه کشت های خالص و اختصاصی، هر باکتری شناسایی و باکتری های منتخب با بکار گیری غلظت های کادمیم ارزیابی گردیدند.

نتایج: آلودگی به کادمیم در ایستگاه های دو و سه به طور معنی داری بیش از سایر ایستگاه ها بود(001/0 (p< ) هم چنین میزان این فلز در رسوبات تمام ایستگاه ها بیش از آب بوده (001/0 (p<و نسبت به استانداردهای موجود قابل توجه بوده است. کاهش نسبت BOD/COD در دو ایستگاه آخروافزایش فسفات درچهار ایستگاه آخرمشاهده شد. درمقایسه با گروه شاهد، شمارش باکتری ها در حضور یک میلی مولار کادمیم به صورت معنی دارکاهش یافت (001/0 (p<. حداکثر مقاومت به کادمیم درETs P.aeruginosaو  Bacillus ABs  مشاهده شد که MIC آن ها به ترتیب شش و چهار وMBC به ترتیب هفت و پنج میلی مولاربه دست آمد. شمارش باکتری های قابل کشت و مقاوم به کادمیم در ایستگاه سه وپنج بیش ازسایرایستگاه ها می باشد(001/0 (p<. مقاوم ترین باکتری ها گرم منفی بوده و ازرسوبات شناسایی شدند.

نتیجه گیری: آلودگی به کادمیم خصوصآ در ایستگاه های دو و سه مربوط به فعالیت های انسانی می باشد. هم چنین علیرغم حساس بودن بسیاری از باکتری های این تحقیق به کادمیم، برخی از آن ها طیفی از مقاومت- تحمل را از خود نشان دادند. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که برخلاف آب که محیطی ناپایداراست، رسوب شرایط مناسبی را برای تشکیل زیست لایه (بیوفیلم) باکتریایی و مقابله با استرس کادمیم فراهم می نماید اگرچه این  مساله مورد اتفاق نظر  پژوهشگران نمی باشد. مقاوم ترین باکتری ها از آلوده ترین ایستگاه ها شناسایی شدند این  مساله می تواند به القاء بیان ژن های مقاومت در حضور کادمیم مرتبط باشد. با توجه به مشکلات ناشی از تخلیه پساب ها به رودخانه، این باکتری های مقاوم برای کاربری در صافی های زیستی و اصلاح زیستی فاضلاب ها حایز اهمیت می باشند.


حسن رامشینی، اعظم السادات مقدسی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تجمع پروتئینها باعث اختلال در عملکرد سلولی و بیماریهای متعدد از جمله آلزایمر می گردد. درمانهای رایج این بیماریها به دلیل عدم عبور آنها از سد مغزی-عروقی موفقیت آمیز نبوده است. توانایی تاثیر نانو ذرات روی تجمع پروتئینها از این نظر که ممکن است پتانسیل درمانی برای  بیماریهای مربوط به تجمع پروتئینها داشته باشند جالب به نظر می رسد. در مطالعه حاضر اثر نانو ذرات نقره روی تجمع آمیلوئیدی لیزوزیم سفیده تخم مرغ مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: پروتئین لیزوزیم به میزان 2 میلی گرم بر میلی لیتر در50 میلی مولار بافر گلایسین، 5/2 pH=، در دمای 57 درجه سانتی گراد و در حال همزدن آرام به آمیلوئید تبدیل شد. اثر نانو ذره نقره روی تجمع آمیلوئیدی لیزوزیم با تکنیکهای مختلفی مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل و با نرم افزار SPSS16 انجام گرفت.
نتایج: انکوباسیون لیزوزیم با نانو ذرات نقره در دامنه غلظتی بین 3 تا 60 میکرو گرم بر میلی لیتر، پروسه تجمع آمیلوئیدی را مهار کرد (5/0>p). بطور جالب توجهی این نانو ذره در غلظت پایین یعنی3 میکروگرم بر میلی لیتر بهترین اثر را داشت. در این غلظت زمان تاخیر طولانی شد و فاز فیبری شدن بطرز چشمگیری کاهش و سمیت تجمعات آمیلوئیدی روی کشت سلولی نیز کاهش یافت.
نتیجه گیری: در مجموع نتایج ما نشان داد که سطوح نانو ذرات نقره مثل یک نانو چاپرون عمل کرده و باعث مهار تشکیل فیبرهای آمیلوئیدی لیزوزیم شده و بنابراین احتمال استفاده دارویی برای درمان بیماری آلزایمر وجود دارد.
 
ابوالقاسم پوررضا، علی محمد مصدق راد، فریناز مقدسی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت محل جراحی عفونتی است که در مدت 30 روز پس از عمل جراحی ایجاد می‌شود و پوست و بافت زیرجلدی برش جراحی را درگیر می‌کند. عفونت محل جراحی یکی از شایعترین عفونت‌های بیمارستانی است که علاوه بر به مخاطره انداختن جان بیماران، هزینه زیادی به نظام سلامت تحمیل می‌کند. این پژوهش با هدف برآورد هزینه عفونت محل جراحی در بیمارستان انجام شد.
روش کار: این مطالعه به روش مورد-شاهدی در یک بیمارستان دانشگاهی شهر کاشان در سال 1397 انجام شد. این مطالعه به محاسبه هزینه‌های مستقیم پزشکی عفونت محل جراحی بیمار در بیمارستان پرداخت. اطلاعات مربوط به هزینه‌های بستری گروه مورد و شاهد با استفاده از پرونده بیمار و نرم‌افزار سیستم اطلاعات بیمارستانی استخراج شد.
نتایج: شیوع عفونت بیمارستانی محل جراحی در بیمارستان برابر با 04/1% بود. میانه هزینه بستری بیماران با عفونت محل جراحی برابر با 85,547,428 ریال و بیماران فاقد عفونت محل جراحی برابر با 34،312،114 ریال بوده است. این اختلاف از نظر آماری معنادار بود (001/0p<). هزینه عفونت محل جراحی یک بیمار 51،235،314 ریال بود. هزینه بیمارستانی بیماران مبتلا به عفونت محل جراحی 5/2 برابر بیماران بدون عفونت بود. میزان هزینه عفونت محل جراحی با سن بیمار، مدت زمان جراحی و مدت زمان بستری قبل از عفونت مرتبط بوده است.
نتیجه‌گیری: عفونت محل جراحی هزینه زیادی را به بیمار، بیمه سلامت و بیمارستان تحمیل می‌کند. بنابراین، مدیران بیمارستان‌ها و سازمان‌های بیمه سلامت باید مداخلاتی را برای کاهش عفونت‌های محل جراحی طراحی و اجرا کنند.
 
محمدباقر مقدسی، طیبه رحیمی پردنجانی، زهرا عامری،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: واکسیناسیون بعنوان یکی از به صرفه­ترین مداخلات پزشکی، بروز بسیاری از بیماری­های عفونی را کاهش داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی سیاست های واکسیناسیون اجباری در رابطه بین اضطراب کرونا و تردید نسبت به واکسن در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-همبستگی، نمونه آماری 152 نفر کارکنان اداری شاغل در دانشگاه علوم پزشکی استان خراسان شمالی بودند که با استفاده از روش نمونه­گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه محقق ساخته نگرش نسبت به سیاست­های واکسیناسیون اجباری، پرسشنامه تردید نسبت به واکسن و پرسشنامه اضطراب کرونا استفاده گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از نرم افزارهای  SPSSو AMOS انجام گرفت.
نتایج: یافته ها نشان داد 77 % از کارکنان موافق سیاست­های واکسیناسیون اجباری در محیط کار بودند. ضریب همبستگی بین اضطراب کرونا و سیاست های واکسیناسیون اجباری با تردید نسبت به واکسن معنی داری بود (001/0>p). نتایج همچنین نشان داد تعامل اضطراب کرونا و سیاست های واکسیناسیون اجباری، ورای اثرات متغیرهای اصلی، 2 % واریانس انحصاری افزوده را  برای مدل ایجاد کرد (0/02= Δ R2، 4/02=  Δ F، 0/05> p).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد سیاست های واکسیناسیون اجباری می تواند رابطه بین اضطراب کرونا و تردید نسبت به واکسن را تعدیل کند. بنابراین بکارگیری مناسب­ ترین و کم­ هزینه­ ترین سیاست ها و ضمانت­های اجرایی در جهت بهبود نگرش نسبت به واکسیناسیون در کارکنانی که دچار اضطراب هستند، پیشنهاد می شود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb