جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای لایی

تیمور آقاملایی، حسن افتخار، کاظم محمد، علیرضا سبحانی، داود شجاعی زاده، منوچهر نخجوانی، فضل ا... غفرانی پور،
دوره 3، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده

دیابت یک بیماری مزمن در تمام دوران زندگی است و کنترل آن نیاز به تغییرات اساسی در سبک زندگی بیماران دارد.هدف این مطالعه تعیین تأثیر مداخله آموزشی بر آگاهی،رفتار، هموگلوبینA1c و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به دیابت بود. جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت پوشش درمانگاه دیابت بندر عباس بود. 80 بیمار به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند و به هر گروه 40 نفر اختصاص یافت. آگاهی و رفتار بیماران با استفاده از پرسشنامه ، هموگلوبین A1c با روش کالریمتری و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با استفاده از پرسشنامه WHOQOL-BREF تعیین گردید. جلسات آموزش گروهی برای گروه مداخله برگزار شد و چها ماه بعد مورد ارزیابی قرار گرفت.گروه کنترل نیزپرسشنامه ها را در اولین ملاقات و 4 ماه بعد از آن تکمیل نمودند. گروه مداخله افزایش معنی داری در میانگین آگاهی از 7/6 به 8/15 (000/0 = p) ، سلامت فیزیکی از 7/64 به 2/77 (000/0= p) و سلامت روانی از 56 به 4/71 و کاهش معنی داری در میانگین هموگلوبین A1c از 4/9 به 2/8 (000/0 = p) و همچنین افزایش معنی داری از نظر کنترل شخصی قند خون ، کنترل وزن، ورزش و رعایت رژیم غذایی داشت.گروه کنترل هیچ تغییر معنی داری در متغیر های اندازه گیری شده بجز آگاهی نداشت. کاهش در میانگین هموگلوبینA1c و بهبودی در بعد فیزیکی و روانی کیفیت زندگی گروه مداخله به طور عمده ناشی از تغییر در رفتار آنها است.نتایج این پژوهش از نظر بالینی برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 سودمند است و کمکی برای پزشک در کنترل بهتر دیابت است. ضمنأ روش آموزشی مورد استفاده ، ارزان ، مناسب برای مراقبتهای کلنیکی اولیه و قابل اجرا است.


مولایی سهیلا، محب علی مهدی، آخوندی بهناز، زارعی ذبیح اله،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه از شهریورماه 1382 به مدت یکسال و با هدف ارزیابی آزمایش لاتکس آگلوتیناسیون با استفاده از نمونه ادرار جهت تشخیص سریع لیشمانیوز احشایی انسان در استان اردبیل انجام گردید.

روش کار: در این مطالعه، از کیت Katex ساخت شرکت Kalon انگلستان استفاده شد و نتایج حاصله با نتایج آزمایش آگلوتیناسیون مستقیم (DAT) بر روی سرم خون مبتلا مقایسه گردید. نمونه های دارای علایم اختصاصی کالا آزار و آنتی بادی ضد لیشمانیا با عیارهای 1:3200 و بیشتر به روش (DAT) و 65 نفر افراد دارای سابقه عفونت لیشمانیایی )با عیارهای 1:800 و بیشتر به روش DAT و بدون علایم اختصاصی( و 90 نفر افراد سالم (بدون آنتی بادی اختصاصی و فاقد علایم بالینی) به عنوان جمعیت کنترل مورد ارزیابی قرار گرفتند.

نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که روش لاتکس آگلوتیناسیون در مرحله حاد (فعال) بیماری، دارای حساسیت %82.7 و ویژگی %98.9 و در افراد دارای سابقه بیماری، از حساسیت %6.15 و ویژگی %98.9 برخوردار می باشد. میزان هماهنگی بین DAT و Katex در مرحله حاد بیماری %94.9 و در مرحله دارای سابقه بیماری %59.3 بوده است.

نتیجه گیری: آزمایش Katex جهت تشخیص مرحله حاد بیماری کالا آزار دارای ارزش تشخیصی فراوانی است.


شهره شاه محمودی، سید محسن زهرایی، محمد مهدی گویا، طه موسوی، سید مسعود حسینی، مرجان استوار اسفند آبادی، محمود محمودی، حمیده طباطبایی، سیده مریم یوسفی، یعقوب ملایی کندلوسی، سحر عباسی، رخشنده ناطق،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: آزمایشگاه فلج اطفال ایران به عنوان یک آزمایشگاه کشوری و عضوی از مجموعه آزمایشگاه­های پولیوی سازمان جهانی بهداشت دریافت کننده نمونه بیماران مبتلا به فلج شل حاد از سراسر ایران است تا ویروس پولیو را در این نمونه ها شناسایی نماید. علاوه بر ویروس پولیو، این آزمایشگاه انتروویروس­های غیرپولیویی Non Polio Enteroviruses (NPEVs) را نیز در این نمونه ها شناسایی    می کند. از آنجا که NPEVs در سالهای اخیر به عنوان یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده فلج شل حاد پس از ویروس وحشی پولیو در نظر گرفته شده اند، در این مطالعه فراوانی سروتایپ های  مختلف NPEVs که در سالهای پیش از  ریشه کنی ویروس پولیوی وحشی (2000-1995) در ایران از بیماران فلج شل حاد جدا شده اند مورد بررسی قرار گرفت.

روش­ کار: نمونه­های مدفوع بیماران فلج شل حاد طبق دستورالعمل استاندارد سازمان بهداشت جهانی جع­آوری شده و مورد آزمایش قرار گرفتند.

نتایج: در طی سال­های 2000- 1995، 2180 نمونه مدفوع از بیماران مبتلا به فلج شل حاد دریافت شد. کوکساکی ویروس B و اکو
ویـروس­های 6، 11، 7 و 13 بیشترین فراوانی را در بیماران فلج شل حاد داشتند و به ترتیب 7/23 درصد، 4/14 درصد، 7/12درصد، 11درصد و 2/10 درصد، انتروویروس­های جداشده از این بیماران را تشکیل دادند. چهار مورد اکوویروس 20 در این بیماران شناسایی شد که در دو مورد آن بیمار فوت کرده و یک مورد دچار فلج دایمی شده است. تاکنون موارد مرگ و میر و فلج باقیمانده (باقیماندن فلج پس از 60 روز) از اکووویروس 20 گزارش نشده است.

نتیجه­ گیری:  با توجه به اینکه حدود 10 سال است که ویروس وحشی پولیو در کشور ما ریشه کن شده ولی تعداد موارد فلج شل حاد نه تنها کم نشده بلکه افزایش نیز یافته است، بهتر است مطالعاتی جهت بررسی فراوانی و تعیین سروتایپ NPEVs‌ در سال­های پس از ریشه کنی ویروس وحشی پولیو (2000 به بعد) نیز در کشور ما انجام شود و ارتباط سروتایپ­های  شناسایی شده و فلج باقیمانده تعیین گردد.


صدیقه سادات طوافیان، تیمور آقامولایی،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: در سال های اخیر بر اهمیت سبک زندگی سالم تأکید زیادی شده است.هدف این مطالعه ارزیابی سبک زندگی دانش آموزان مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی شهر بندرعباس بود.

  روش کار: نمونه گیری به روش چند مرحله ای انجام شد و طی آن 410 نفر دانش آموز از مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی شهر بندرعباس انتخاب شدند.ابزار ارزیابی سبک زندگی پرسشنامه The Adolescent Health Promotion Scale بود که شامل 40 سؤال است و رفتارهای ارتقا دهنده سلامت را در شش حیطه شامل تغذیه، حمایت اجتماعی، مسئولیت فردی سلامت، ارزش گذاری سلامت، ورزش و کنترل تنش ارزیابی می کند.

  نتایج: میانگین سن دانش آموزان مورد بررسی 5/16 سال با انحراف معیار 34/1 بود.8/49 درصد آنها پسر و 2/50 درصد دختر بودند.میانگین امتیاز کل پرسشنامه 89/64 از 100 بدست آمد.میانگین امتیاز رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت در ابعاد تغذیه، حمایت اجتماعی، مسؤولیت فردی سلامت، ارزش گذاری سلامت، ورزش و کنترل تنش به ترتیب 06/71، 00/63، 12/63، 11/82، 49/41 و 58/68 از 100 بود.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد در مجموع رفتارهای ارتقا دهنده سلامت توسط دانش آموزان از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و در این میان فعالیت فیزیکی منظم پایین ترین امتیاز را دارا است که نشان می دهد سبک زندگی غیر فعال (Sedentary Life Style) یک مشکل متداول و جدی در میان دانش آموزان است.


محمد فرهمند، سید محسن زهرایی، محمود محمودی، سوسن محمودی، حمیده طبابایی، زهرا شوکتی اشکیکی، یعقوب ملایی کندلوسی، مریم یوسفی، رخشنده ناطق، شهره شاه محمودی صادقی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: برنامه گسترش ایمن سازی یک راهبرد پذیرفته شده جهانی برای کنترل بیماری­های دوران کودکی از جمله پولیومیلیت می­باشد. واکسن خوراکی فلج اطفال که حاوی ویروس زنده ضعیف شده پولیو است به عنوان مناسب­ترین و راحت ترین ابزار برای واکسیناسیون سراسری به شمار می­رود. پولیو ویروس به گرما حساس است، از این رو واکسن خوراکی پولیو به حالت انجماد نگه­داری شده و با کنترل زنجیره سرد به مراکز واکسیناسیون انتقال می یابد. پایداری واکسن در طول انتقال تا زمان مصرف از اهمیت بالایی برخوردار است. برای ارزیابی کیفیت واکسن و پایداری آن از تست ارزیابی توان (Potency)‌ استفاده می ­ شود. این مطالعه اولین مدرک قابل استناد از ارزیابی توان واکسن خوراکی پولیو نگه­داری شده در خارج از زنجیره سرد در ایران می­باشد.

روش کار: به منظور مطالعه اثرات دما برحسب درجه سانتیگراد و مدت زمان اثر دما بر حسب روز بر روی توان واکسن پولیو ، ویال های واکسن به مدت یک تا هفت روز (یا تا زمان افت قابل توجه توان) در دو دمای 24 درجه سانتیگراد (دمای اتاق) و 37 درجه سانتیگراد (دمای متوسط مناطق گرمسیری) قرار گرفتند. ارزیابی توان برابر روش کار استاندارد سازمان جهانی بهداشت (WHO) انجام شد.

نتایج: نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که در صورتی که ویال واکسن به مدت تنها یک روز در دمای 37 درجه قرار گیرد کیفیت خود را از دست می دهد، ولی قرار گرفتن در دمای اتاق در مناطق درجه حرارت به مدت چهار تا پنج روز بر کیفیت سروتایپهای 1 و 2 تاثیر چندانی نخواهد گذاشت ولی سروتایپ 3 از روز دوم کیفیت خود را از دست خواهد داد.

نتیجه گیری: اگر چه ویروس پولیو در قیاس با سایر ویروس ها به شرایط محیطی نسبتا مقاوم می باشد، ولی حساسیت آن به گرما باعث می شود واکسن خوراکی پولیو که حاوی ویروس زنده است با رعایت زنجیره سرد منتقل شود تا تیتر ویروس زنده موجود در واکسن و به طبع آن کارایی واکسن در حین نگهداری کاهش نیابد. نگهداری واکسن در دمای 4 درجه و پایین تر ارجح است، در غیر این صورت واکسن در دمای اتاق تا حدود پنج روز و در دمای 37 درجه فقط یک روز کارایی لازم را دارد و پس از آن قابل استفاده نیست.


امین دوستی ایرانی، بتول اخوت، زهرا چراغی، مژگان طلایی، الهام احمدنژاد، محمد مهدی گویا، محمد سروش، حسین معصومی اصل، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری‌های منتقل شونده از راه آب و غذا از عوامل مهم ابتلا به اسهال و مرگ در سراسر جهان محسوب می‌شوند. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر تداوم موارد اسهالی پس از فاز انفجاری اپیدمی گسترده بیماری اسهالی در استان یزد بود.

  روش کار: این مطالعه مورد شاهدی بر اساس موارد جدید رخداد بیماری اسهال از 04/06/1392 تا 12/06/92 طراحی شد. در کل، 69 فرد مبتلا به اسهال و 138نفر شاهد وارد مطالعه شدند. روش‌ رگرسیون لجستیک شرطی در سطح اطمینان 95 ٪ برای تحلیل داده‌ها استفاده گردید.

  نتایج: میزان بروز این بیماری بطور کلی 79/13 به ازای هر هزار نفر جمعیت بود. حضور یک فرد مبتلا به گاستروآنتریت در خانواده
(63/3= نسبت برتری mouseover="function onmouseover() { msoCommentShow('_anchor_1','_com_1') }" onmouseout="function onmouseout() { msoCommentHide('_com_1') }" href="#_msocom_1">[H1] با 95 ٪ فاصله اطمینان 43/1 تا 20/9) مهمترین عامل تداوم ابتلا به گاستروآنتریت بود. عواملی همچون تحصیلات پایین (75/1=نسبت برتری با 95٪ فاصله اطمینان 43/0 تا 11/7)، سابقه مسافرت (55/1=نسبت برتری با 95٪ فاصله اطمینان 64/0 تا 73/3)، سابقه تماس با فرد بیمار (93/1=نسبت برتری با 95٪ فاصله اطمینان 72/0 تا 14/5) و مصرف غذای بیرون از منزل (37/1=نسبت برتری با 95٪ فاصله اطمینان 64/0 تا 92/2) نیز نسبت برتری ابتلا به بیماری را افزایش می‌دادند ولی اثر آنها از نظر آماری معنی‌دار نبود.

  نتیجه‌گیری: در این مطالعه مهمترین عامل مؤثر بر تداوم ابتلا به بیماری سابقه تماس با فرد مبتلا به بیماری در خانواده بود که نشان دهنده انتقال فرد به فرد، عدم رعایت بهداشت فردی توسط بیماران و اطرافیان آنها در خانواده و در نتیجه انتقال بیماری می‌باشد. بنابراین نقش آموزش و اطلاع رسانی مسئولین بهداشتی در خصوص راههای انتقال و پیشگیری از بیماری‌های اسهالی در کنترل طغیان‌های ناشی از راه آب و غذا می‌تواند بسیار مؤثر باشد.


  [H1] توصیه می شود به جای اصطلاح "نسبت شانس" از عبارت "نسبت برتری" استفاده شود.

  در تمام متن به جای نسبت شانس از نسبت برتری استفاده شد.


علی صفری مرادآبادی، تیمور آقاملایی، علی رمضانخانی، سکینه دادی پور،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سواد سلامت به ظرفیت کسب، پردازش، درک اطلاعات اساسی و خدمات مورد نیاز جهت تصمیم گیری های مناسب در زمینه سلامت اطلاق می گردد. با توجه به اهمیت بالای سواد سلامت در دوران بارداری و تاثیر مستقیم آن بر روی جنین، مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت سواد سلامت زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر بندرعباس در سال1394 انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود و بر روی 250 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر بندرعباس به  روش نمونه گیری ترکیبی از خوشه ای و تصادفی ساده با استفاده از پرسشنامه سواد سلامت عملکردی بالغین صورت گرفت. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار آماری SPSS16و با استفاده از آزمون های آماری استنباطی تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج :میانگین سنی مادران باردار 45/7±61/31 بود. 2/27% سواد سلامت ناکافی، 8/20% مرزی و 52% سواد کافی داشتند. سواد سلامت با  تحصیلات (001/0>p)، سن (001/0>p)، شغل (001/0>p) و نحوه مراقبت­های دوران بارداری (001/0>p) ارتباط معنی­دار داشت.
نتیجه گیری: یافته­ها نشان داد سواد سلامت مادران در حد ناکافی و مرزی بود. لذا تجدید نظر مواد آموزشی به زبان ساده و ارائه آموزش شفاهی و تصویری به زنان باردار، علاوه بر مواد آموزشی مکتوب که به صورت پوستر، پمفلت و بروشور در اختیار آنها داده شده است و همچنین ارتقاء مهارت­های ارتباطی بین کارکنان بهداشتی و مادران توصیه می شود.
 
آسیه مولایی فرد، محمدحسین حقیقی زاده، هاشم محمدیان،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ غفلت از ارﺗﻘﺎی ﺳﻼﻣﺖ دانش آموزان بر آن ﺷﺪﻳﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ اﻧﺠﺎم اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﻪ ارزﻳﺎﺑﻲ پیش‌بینی کننده‌های سبک زندگی ارتقادهنده‌ی سلامت آنان از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﺴﻴﺮ ﺑـﺮ اﺳـﺎس الگوی اطلاعات، انگیزش و مهارت رفتاری بپردازیم.
روش کار: یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی - تحلیلی بر روی 400 نفر از دانش آموزان شهرستان اندیمشک صورت گرفت. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد. روش نمونه‌گیری، طبقه‌بندی تصادفی شده بود. در این مطالعه اطلاعات دﻣﻮﮔﺮاﻓﻴـکی، اﻃﻼﻋــﺎت ﻣﺮﺑــﻮط ﺑــﻪ سازه‌های الگوی اطلاعات، انگیزش و مهارت رفتاری و میزان پیروی دانش آموزان از سبک زندگی سالم در 4 حوزه‌ی تغذیه، فعالیت جسمانی، کنترل استرس و مسئولیت‌پذیری جمع‌آوری شدند. ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﺑﻴﻦ ﻛﻞ سازه‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای آماری 23 SPSS ﻣـﻮرد تجزیه‌ و تحلیل ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. سپس رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎ در ﻗﺎﻟﺐ ﺗﺤﻠﻴـﻞ مسیر توسط نرم‌افزار8/8   Lisrelسنجیده شد.
ﻧﺘﺎﻳﺞ: الگوی اطلاعات، انگیزش و مهارت رفتاری توانست، 71% از واریانس رفتار پیروی از سبک زندگی دانش آموزان را تبیین نماید. میانگین نمره سبک زندگی ارتقادهنده‌ سلامت در این مطالعه 41/60 به دست آمد. کلیه‌ سازه‌های الگو ارﺗﺒﺎط معنی‌داری ﺑﺎ سبک زندگی ﻧﻮﺟﻮانان داﺷﺘﻨﺪ. به‌طور کلی متغیرهای مهارت رفتاری  با 75%، انگیزش با 66% و دانش با 50% بیشترین نقش را بر روی سبک زندگی آنان داشتند.
نتیجه‌گیری: یافته‌های ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ این الگو، ﻛﺎرﺑﺮد ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ ﺑﺮای ﺗﺒﻴﻴﻦ و پیش‌بینی ﻛﻨﻨﺪﮔﻲ سبک زندگی سالم دانش آموزان داشت. براین اﺳﺎس، ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰان ﺳﻼﻣﺖ به‌کارگیری الگوی اطلاعات، انگیزش و مهارت رفتاری، به‌منظور ارﺗﻘﺎی سبک زندگی ﻧﻮﺟﻮانان در اﻳـﻦ ﺟﻤﻌﻴـﺖ ﭘﻴـﺸﻨﻬﺎد می‌شود.
 
حجت رحمانی، فرشید نصراله بیگی، سمیه نیاکان، قاسم رجبی واسو کلایی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: منابع انسانی به میزان بسیار زیادی در موفقیت هر سازمانی نقش دارند. در نظام سلامت نیز، پرستاران از نقش گسترده ای در ارائه خدمات با کیفیت برخوردار هستند. با این وجود، در فرآیند ارائه با کیفیت و اثر بخش خدمات بهداشتی درمانی، ادراک عدالت از سیستم ارزیابی عملکرد و رفتار شهروندی یکی از ابزار های قوی در مدیریت عملکرد می باشند. هدف از این مطالعه، تعیین رابطه بین ادراک عدالت از سیستم ارزیابی عملکرد و رفتار شهروندی پرستاران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، داده ها از طریق 2 پرسشنامه (ادراک عدالت از سیستم ارزیابی عملکرد، رفتار شهروندی و اطلاعات دموگرافیک) جمع آوری شدند. محققین داده های این مطالعه را از طریق 346 پرستار شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران جمع آوری نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیلی24  SPSS ویرایش استفاده شد.  
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد، مولفه های ادراک عدالت از سیستم ارزیابی عملکرد (70/2) و رفتار شهروندی(66/2) دارای وضعیت متوسط  می باشند. با توجه به تحلیل همبستگی، رابطه مثبت و قوی بین ارزیابی عملکرد و رفتار شهروندی وجود دارد. این مطالعه نشان داد ارزیابی عملکرد می تواند رفتار شهروندی را پیش بینی نماید(9/30% واریانس).
نتیجه گیری: ادراک عدالت از سیستم ارزیابی عملکرد می تواند تاثیر مثبتی بر عزت نفس، رضایت شغلی، تعهد کارکنان، ساخت اعتماد سازمانی، افزایش بهره وری و بهبود مشارکت داشته باشد.
اکبر بهمنی، الهه ملایی، صبا بابایی،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با موضوع بررسی ارتباط استرس شغلی با خستگی احساسی با توجه به نقش میانجی تاب‌آوری به انجام رسیده است.
روش کار: مطالعه حاضر از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده‌ها، توصیفی و از نوع پیمایشی می‌باشد. در پژوهش حاضر جامعه آماری عبارت است از کلیه کارکنان بیمارستان‌ شهید مدرس شهرستان ساوه که تعداد آن‌ها 360 نفر است و جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش تصادفی ساده 186 نفر به‌عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. برای  گردآوری دادهای میدانی از پرسشنامه استاندارد استفاده شد.
نتایج: تحلیل داده نشان داد استرس شغلی با  خستگی احساسی با ضریب (514/0) رابطه مثبت و معناداری دارد، همچنین استرس شغلی روی تاب‌آوری با ضریب (503/0-) و تاب‌آوری روی خستگی احساسی با ضریب (395/0-) رابطه منفی دارد. همچنین یافته‌ها نشان داد در رابطه بین استرس شغلی و تأثیر آن بر خستگی احساسی، تاب‌آوری نقش میانجی ایفا می‌کند.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که استرس شغلی ارتباط مثبت و مستقیم با خستگی احساسی و رابطه معکوس با تاب آوری دارد، تاب آوری نیز رابطه معکوس با استرس شغلی در میان کارکنان دارد
 
سمیه مختاری ملایی، رویا صادقی، آذر طل، مریم صبوری، شهرزاد سعادت قرین، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: ترجیحات غذایی و سواد سلامت از تعیین کننده‌های کلیدی انتخاب غذا در دوران کودکی و نوجوانی است که موجب بروز بیماریهای مزمن در دوره بزرگسالی می‌گردد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط ترجیحات غذایی، سواد سلامت و شاخص توده بدنی در بین دانش آموزان ابتدایی شهرستان ملکان در استان آذربایجان شرقی در سال1401-1400 طراحی و انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی-تحلیلی با شرکت 582 دانش آموز دختر و پسر، مقطع ابتدایی دوره دوم (پایه‌های چهارم، پنجم، ششم) مدارس دولتی و غیرانتفاعی سه شهر، شهرستان ملکان( ملکان، لیلان و مبارکشهر) با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دومرحله‌ای انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه سه قسمتی؛ سوالات زمینه‌ای، سوالات ﺳﻮﺍﺩ ﺳﻼﻣﺖ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ و پرسشنامه محقق ساخته ترجیحات غذایی به صورت آنلاین در بستر برنامه پرس‌لاین، ﺟﻤﻊ آوری گردید. از نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا برای روایی و از شاخص آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه استفاده شد (98/0 CVI= ، 91/0CVR=، آلفای کرونباخ بالای 7/0). ﺗﺠﺰﻳﻪ ﻭﺗﺤﻠﻴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ توسط آزمونهای من ویتنی، تی تست، تحلیل واریانس یک طرف، کروسکال والیس و کای اسکوئر در سطح معناداری ۰۵/۰ با استفاده ﺍﺯ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ SPSS 26  انجام شد.
نتایج: بین ترجیحات غذایی دانش آموزان با متغیرهای سواد سلامت ارتباط معنی دار آماری مشاهده شد(001/0˂(p. میانگین سواد سلامت دانش آموزان دختر(49/36±7/ 55) کمی بیشتر از میانگین سواد سلامت پسران(79/29±9/49) بود ولی میانگین نمره سواد سلامت کل دانش آموزان در محدوده نه چندان کافی تعیین شد (33/00±9/52).  همچنین بین نمایه توده بدنی دانش آموزان با ترجیحات غذایی(001/0˂p) و سواد سلامت(001/0˂p) رابطه آماری معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه سواد سلامت نوجوانان، در محدوده نه چندان کافی بود و بین سواد سلامت، ترجیحات غذایی و نمایه‌ی توده بدنی در نوجوانان ارتباط مثبت گزارش شده به این شکل که با افزایش سواد سلامت، ترجیحات غذایی سالم نیز ارتقا می‌یابد، به نظر می‌رسد استفاده از مداخلات مبتنی برچارچوب تئوریک در بین دانش آموزان در جهت افزایش سواد سلامت و تصحیح ترجیحات غذایی آنان بتواند راهبردهای بالقوه‌ای جهت تعدیل شاخص توده بدنی و نهایتا پیشگیری از چاقی و اضافه وزن در این گروه سنی باشد.
 
مریم اسلام پناه، معصومه بلوری تبار، الهام کاویانی، سوسن لایی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش فناورانه بعنوان مدلی جدید در توسعه آموزش به ویژه آموزش عالی جهت ارتقاء و پیشران حوزه مدیریت سایبرنتیک و هوش استراتژیک مدیران آموزشی مدنظر بوده و می تواند سازمان را در اجرای صحیح برنامه ها یاری رساند. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری آموزش فناورانه جهت توسعه هوش استراتژیک و مدیریت سایبرنتیک مدیران مراکز آموزش عالی استان کرمانشاه است.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کمی- کیفی است. در بخش کیفی با 15 مصاحبه، اشباع حاصل شد. در بخش کمی، 281 پرسشنامه تکمیل و به محقق برگردانده شد. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی، پرسشنامه های نیمه ساختار یافته بود، که دو پرسشنامه محقق ساخته از آن استخراج گردید. در بخش کمی، پرسشنامه هوش استراتژیک مک‌کوبی (2007) و پرسشنامه‌های محقق ساخته آموزش فناورانه و مدیریت سایبرنتیک استفاده گردید. تحلیلها با نرم‌افزارهای SPSS24 و  Amos انجام شده است.
نتایج: نتایج تحلیل عاملی تاییدی حاکی از مناسب بودن مدل های اندازه گیری حاصل از پرسشنامه های ساخته شده است. مدل معادلات ساختاری نشان داد که آموزش فناورانه تاثیر مثبت معنی داری روی مدیریت سایبرنتیک و هوش استراتژیک دارد.
نتیجه گیری: توسعه هوش استراتژیک در مراکز آموزش عالی موجب تعاملات بیشتر مدیران با اساتید و کارکنان و روابط سازنده اساتید با دانشجویان می‌شود. همچنین هوش استراتژیک یک رویکرد فعالانه است که در همۀ بخش‌های مراکز آموزش عالی می‌تواند سودمند باشد. با توجه به وجود ارتباط بین متغیرهای پژوهش، پیشنهاد می­شود نتایج مذکور در راستای کاهش چالش­های موجود در برنامه­ها و فعالیتهای مدیران آموزشی مراکز آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
 
احمد نجاتی، علیرضا عسگری گل زردی، فرشاد خداخواه، کتایون صمیمی راد، سیده مریم یوسفی، یعقوب ملایی کندلوسی، مریم کیوانلو، محمد رزاقی، پرستو سهیلی، دلارام یعقوب زاده، نسترن قوامی، سوسن محمودی، سید محسن زهرایی، شهره شاه محمودی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: در طول همه‌گیری COVID-19، اقدامات و پروتوکل های بهداشتی عمومی مانند شستن منظم دست‌ها و استفاده از ماسک در سطح ملی توصیه شد. اجرای این پروتوکل های بهداشتی باعث کاهش شیوع انواع بیماری های تنفسی شد ولی هیچ مطالعه ای برای بررسی تاثیر اجرای این پروتکل­ها بر روی شیوع ویروس­هایی که از طریق مدفوعی- دهانی منتقل می شوند صورت نگرفته است. از آنجا که انتروویروس های غیر پولیویی Non-Polio Enteroviruses; (NPEVs) عمدتا از طریق مدفوعی- دهانی منتقل می شوند، در این مطالعه شیوع انتروویروس های غیرپولیویی در بیماران فلج شل حاد Acute Flaccid Paralysis (AFP) در ایران قبل و در حین همه‌گیری COVID-19 بررسی شده است.
روش کار: برای تشخیص انتروویروس های غیر پولیویی، نمونه‌های مدفوع موارد AFP که توسط آزمایشگاه ملی فلج اطفال ایران در سال 2019 (قبل از همه‌گیری COVID-19) و سال 2021 (در طول همه‌گیری COVID-19) دریافت شده بودند، مورد آزمایش قرار گرفتند. برای جداسازی NPEVs با کشت سلولی، از پروتوکل استاندارد WHO و برای تست مولکولی TaqMan One-Step Real Time PCR  استفاده شد.
نتایج: در سال 2019، 21 نمونه از 1070  بیمار  با کشت سلولی و 12 نمونه از 100 بیمار  به روش مولکولی از نظر انتروویروس غیرپولیویی مثبت بودند، در حالیکه این نسبت در سال 2021 به 10 نمونه از  678 بیمار  با کشت سلولی و 3 نمونه از 100 بیمار  به روش مولکولی  کاهش پیدا کرد.
 نتیجه‌گیری: با توجه به معنی دار بودن نتایج این مطالعه می توان تایید کرد که رعایت بهداشت شخصی و پروتکل های بهداشت عمومی در طول همه‌گیری COVID-19، علاوه بر کاهش عمومی انتقال تنفسی ویروس ها، بر انتقال مدفوعی- دهانی ویروس ها هم اثر گذاشته است.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb