جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای محرابی

علیرضا ابدی، کاظم محمد، محمدرضا مشکانی، انوشیروان کاظم نژاد، یدالله یدالله محرابی، فریدون عزیزی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

خطای طبقه بندی نادرست بیماری یا عوامل خطر از منابع اصلی اریبی در مطالعات می باشد. در مطالعات گذشته نگر با تقسیم بندی غلط افراد به گروه های مواجهه یافته و مواجهه نیافته این خطا در مطالعه و نتایج آن وارد می شود. هدف از این بررسی نشان دادن تاثیر این خطا در محاسبه نسبت بخت (نسبت برتری) در مطالعات گذشته نگر و ارائه روش تصحیح آن می باشد. براساس اطلاعات حاصل از اجرای مرحله اول مطالعه قند و لیپید تهران داده های مربوط به 3332 مرد بالای 30 سال برای بررسی ارتباط میان وضعیت مصرف سیگار و آنژین صدری مورد استفاده قرار گرفته است. به منظور تعیین وجود آنژین صدری از پرسشنامه استاندارد Rose استفاده شده است. باتوجه به دو تعریف مختلف از مصرف سیگار (سیگاری فعال-غیر سیگاری) و (سیگاری و ترک کرده-غیر سیگاری) به بررسی ارتباط میان متغیرها پرداخته شده است. براساس تعریف اولیه از مصرف سیگار که در بسیاری از تحقیقات پرسشگری از وضعیت کنونی مصرف سیگار است نسبت بخت ابتلا به آنژین صدری در سیگاری ها 1.09 (CI95%: 0.84-1.41) برابر غیر سیگاری هاست که اختلاف معناداری را نشان نمی دهد. پس از تصحیح داده ها باتوجه به احتمالات طبقه بندی نادرست غیر افتراقی نسبت بخت به 1.13 (CI95%: 0.89-1.43) افزایش یافته که همچنان اختلاف معناداری میان نسبت بخت آنژین صدری برای افراد سیگاری بالنسبه به افراد غیر سیگاری را نشان نمی دهد. پس از تصحیح داده ها باتوجه به احتمالات طبقه بندی نادرست افتراقی نسبت بخت به 1.46 (CI95%: 1.15-1.85) افزایش می یابد که موید اختلاف معنادار میان دو گروه است. طبقه بندی غلط از منابع اریبی است که موجب تحلیل نادرست از روابط بین متغیرها می گردد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که در صورت وجود احتمالات طبقه بندی نادرست افتراقی استفاده از روش های تصحیح غیر افتراقی کارایی نخواهد داشت.


نرگس رفعتی ، پروین یاوری ، یداله محرابی ، علی منتظری ،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

روند رو به افزایش جمعیت سالمندان در جهان و ایران و مسایل ناشی از آن از جمله افزایش بار بیماریها، ضرورت توجه و شناخت عوامل موثر بر سلامتی و رفاه آنان به عنوان بخش مهمی از جامعه و تعیین اولویتها را در این زمینه آشکار می نماید. این مطالعه به صورت مقطعی و به منظور بررسی کیفیت زندگی سالمندان ساکن در یک آسایشگاه و ارزیابی عوامل موثر بر آن انجام گردید. این مطالعه در سال 1382 انجام شد و افراد مورد بررسی عبارت بودند از 202 نفر از سالمندان 65 ساله و بالاتر ساکن در آسایشگاه خیریه سالمندان کهریزک تهران با طول مدت اقامت حداقل 6 ماه که قادر به درک و پاسخگویی به سوالات بودند. اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه استاندارد شده SF-36 و پرسشنامه مربوط به خصوصیات دموگرافیک افراد و به روش مصاحبه رودررو جمع آوری گردید. جهت مقایسه کیفیت زندگی بین گروههای مختلف از آزمونهای ناپارامتری من - ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. طبق نتایج حاصله 84 نفر (%41.6) از نمونه ها مرد و 118 نفر (%58.4) زن بودند. میانگین و انحراف معیار سنی آنان 76.8±7.6 با حداقل 65 و حداکثر 99 سال بود. میانه امتیازات مربوط به کیفیت زندگی در زنان پایین تر از مردان بود. بین سن و کیفیت زندگی رابطه ای مشاهده نشد. بین سطح تحصیلات، کار در کارگاه موجود در آسایشگاه، دریافت حقوق بازنشستگی، ابتلا به یکی از انواع شکستگی ها و تغییر شکل اندامها و آرتروز با کیفیت زندگی ارتباط معنی دار مشاهده گردید (p<0.05). نتایج مطالعه حاضر نشانگر برخی عوامل موثر بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در سالمندان است. با توجه به این موارد و با انجام اقدامات مقتضی و به موقع می توان از بسیاری از مسایل و مشکلات دوران سالمندی کاسته و بر سالهای عاری از ناتوانی و عمر مفید در سالمندان افزود.


فیروزه حسینی اصفهانی، ابوالقاسم جزایری، پروین میرمیران، یدالله محرابی، فریدون عزیزی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه تعیین الگوهای غذایی در بین بزرگسالان 75-18 سال منطقه 13 تهران و شناخت ارتباط آن با عوامل اجتماعی - جمعیت شناختی و شیوه زندگی می باشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی 343 مرد و 453 زن 65-18 سال ( زیر گروه جمعیت شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران) انجام شد. دریافت مواد غذایی با استفاده از پرسشنامه بسامد خوراک ارزیابی شد. الگوهای غذایی به روش تحلیل عاملی بر پایه 24 گروه از پیش تعریف شدهف بر مبنای تشابه مواد مغذی آنها مشخص شدند. سه الگوی غذایی غربی، سالم و سنتی شناسایی شد. امتیاز هر فرد برای هر الگوی غذایی با محاسبه ترکیب خطی مقادیر استاندارد شده گروههای غذایی ضرب در ضریب حاصل از آنالیز تحلیل عاملی بدست آمد. خصوصیات جمعیت شناختی و شیوه زندگی با استفاده از پرسشنامه از پیش آزمون شده جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چند گانه بصورت جداگانه برای مردان و زنان به منظور تحلیل روابط انجام شد.
نتایج: میانگین سنی مردان و زنان به ترتیب 1340 و 1236 بود. الگوی غذایی غربی (با مصرف بالای غلات تصفیه شده، گوشتهای فرآوری شده، میان وعده های شور و شورها، انواع سس های چرب و نوشیدنی های شیرین صنعتی، شیرینی ها و با مصرف کم مرغ و ماهی)، سالم (با مصرف بالای گوشتهای کم چرب قرمز و سفید، حبوبات، سبزیها و میوه ها، لبنیات و روغنهای مایع و زیتون با مصرف کم شیرینی ها) و سنتی (با مصرف بالای غلات کامل، سیب زمینی، روغنهای جامد، مربا و کمپوت ، امعاء و احشاء) تعریف شد. الگوی غذایی غربی بیشترین سهم واریانس را به خود اختصاص داد و میانگین امتیاز الگوی غذایی سالم در زنان پس از تعدیل اثر سن و انرژی دریافتی بالاتر از مردان بود(05/0p<) . درصد افراد متاهل در چارک چهارم امتیاز الگوی غذایی سالم نسبت به سایر چارکها بالاتر بود (01/0p<) . مردان متاهل تابعیت کمتری از الگوی غذایی غربی داشتند (25/0-β ، 01/0p<) . تابعیت از الگوهای غذایی غربی با افزایش سن در مردان (46/0-= β) و زنان (43/0-= β)، 001/0p< ، رابطه معکوس داشت.
نتیجه گیری: در مجموع یافته های مطالعه سه الگوی غذایی سالم، غربی و سنتی را در جامعه بزرگسال منطقه 13 تهران شناسایی و تعریف کرد. افراد جوانتر و غیر متاهل تابعیت بیشتری از الگوی غذایی غربی و زنان امتیاز بالاتری در الگوی غذایی سالم داشتند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb