3 نتیجه برای محمدپور
مرضیه محمدپور، مهدی یاسری، محمود محمودی، رسول انتظار مهدی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها و همچنین دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در میان زنان پس از سرطان ریه میباشد.
روش کار: در این مطالعه کلیه بیمارانی که در استان های آذربایجان غربی و شرقی در سال 1388 تا 1389 به سرطان پستان مبتلا شده و به مراکز درمانی مراجعه نموده اند به مدت 5 سال پیگیری شدند. از آنالیز بقا شفا یافته برای به دست آوردن بقای این بیماران استفاده شده است و تاثیر متغیرها بر روی میزان بقا با استفاده از مدل کاکس شفایافته چندمتغیره ارزیابی شده است.
نتایج: در این مطالعه میانگین سنی 171 بیمار مبتلا به سرطان پستان در زمان تشخیص برابر 9/12±9/55 سال و دامنه سنی ایشان از 23 تا 89 سال بود. در مجموع 52 مرگ اتفاق افتاد و میزان بقا 5 ساله بیماران 6/60 % برآورده شد. در نهایت دو متغیر وضعیت اقتصادی و بستری اورژانسی بهعنوان دو عامل پیش آگهی دهنده در بقای بلند مدت بیماران مبتلا به سرطان پستان یافت شدند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد که استفاده از مدل شفایافته در بیماران مبتلا به سرطان پستان بهتر از مدلهای بقای کلاسیک میباشد.
مهدیه کیکاوس ایرانق، هادی پاشاپور، اعظم جعفری، خدیجه کشاورزیان، محمود خدامرادی، عباسعلی درستی، اصغر محمدپور اصل،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تدوین برنامه مناسب برای پیشرفت، ارتقاء و حل مشکلات یک جامعه با شناخت واقعی از مشکلات آن جامعه میسر است. ارزیابی سلامت جامعه فرآیندی است که در طی آن پژوهشگران و اعضای جامعه با جمعآوری و تحلیل دادهها و تعیین نقاط قوت و ضعف، منابع و نیازهای جامعه، درکی درست از وضعیت نظام مراقبت سلامت، دلواپسیهای جامعه به دست میآورند. شهر باسمنج در 10 کیلومتری شهر تبریز و در آستانه الحاق به این کلانشهر قرار دارد. این مقاله نتیجه ارزیابی جامعه این شهر است.
روش کار: این مطالعه بر اساس مدل 8 مرحلهای کارولینای شمالی در پاییز 1396 انجام شد. در این مدل فرآیند ارزیابی سلامت جامعه در ۸ مرحله انجام یافت. هفت مرحله اول شامل شناسایی و اولویتبندی مشکلات شهر باسمنج و مرحلهی هشتم شامل تدوین برنامههای عملیاتی برای حل مشکل دارای اولویت منطقه میشد.
نتایج: در پایان مرحله اول این مطالعه نزدیک به 100 مشکل مختلف شناسایی شد و در مرحله بعد بر اساس اصول طبقهبندی Hanlon به ترتیب اعتیاد جوانان، مشکلات زباله شهری، سگهای ولگرد، آلودگی زیستمحیطی کارخانه کلر پارس، کمعرض بودن خیابان اصلی، دامداریهای داخل شهر، ازدواج سن پایین دختران، مشکل فاضلاب شهر، بیکاری جوانان و خود درمانی و مصرف بالای آنتیبیوتیک در مردم در لیست مشکلات اولویتدار منطقه قرار گرفت و از بین آنها مشکل زبالههای شهری بررسی اجمالی شد. عواملی چون عدم وجود برنامههای مدون کاهش و تفکیک زباله، آگاهی کم مردم در خصوص جمعآوری زباله، نبود سیستم مناسب فاضلاب شهری، عدم مشارکت مردم و بخش خصوصی در برنامههای جمعآوری و دفع زبالههای شهری در ایجاد آن مؤثر شناسایی شدند.
نتیجهگیری: در این مطالعه طیف وسیعی از مشکلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی شناسایی شد. هرچند اولویت انتخابی برای بررسی بیشتر به مشکل زبالههای شهری اختصاص یافت اما رفع تکتک این مشکلات نیازمند همفکری و مساعدت کلیه ارگانها و سازمانهای دولتی و مردمی میباشد.
فرهاد شکاری، هادی جلیلوند، اصغر محمدپور اصل،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ارتقاء و پیشرفت سلامت اعضای یک جامعه، بر پایه ارزیابی آن جامعه استوار است. این مطالعه در منطقه صوفیان از توابع شهرستان شبستر و با هدف شناسایی و الویت بندی مشکلات و نیازهای آن و با مشارکت مستقیم مردم انجام شد.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه مقطعی بود که در سال 1398 در منطقه صوفیان انجام شد. این مطالعه بر اساس مدل ٨ مرحلهای کارولینای شمالی در سال ١٣٩8 انجام شد. در این مدل فرآیند ارزیابی سلامت جامعه در ٨ مرحله انجام گرفت. هفت مرحله اول شامل شناسایی و اولویت بندی مشکلات منطقه صوفیان و مرحلهی هشتم شامل تدوین برنامههای عملیاتی برای حل مشکل دارای اولویت منطقه بود.
نتایج. در این مطالعه در مجموع 23 مشکل مختلف شناسایی شد. پس از الویت بندی مشکلات به روش هانلون، ده مشکل اصلی و الویتدار به ترتیب عبارت بودند از ازدواج دختران در سنین کم (با نمره 01/21)، مصرف بی رویه کودهای شیمیایی در زمینهای کشاورزی (89/20)، نبود درمانگاه تامین اجتماعی (51/20)، بیکاری (38/20)، ایجاد آلودگی جوی شدید ناشی از سوزاندن زبالههای صنعتی (01/20)، انباشت زبالههای شهری در سطح شهر (89/19)، سختی بالای آب شهر (76/19)، سند نداشتن زمینها (63/19)، نبود واحد مشخص در شهرک صنعتی جهت تفکیک زبالهها (38/19) و عدم گازرسانی به مسکن مهر و آسفالت نبودن جاده آن (28/19). از بین این مشکلات، ازدواج دختران در سنین کم به عنوان مشکل اصلی و با الویت اول تعیین و بررسی های اجمالی روی آن صورت گرفت. بررسی ها نشان داد که حدود 43% از کل ازدواج های ثبت شده بین سال های 1393 تا نیمه اول سال 1400 در منطقه صوفیان به ازدواج دختران زیر 18 سال اختصاص دارد. عواملی مانند آگاهی کم خانواده دختران و خود دختران نسبت به پیامدهای ازدواج زود هنگام، پذیرش اجتماعی ازدواج در سنین کم در منطقه صوفیان و سواد پایین والدین در ایجاد و گسترش مشکل ازدواج دختران در سنین کم موثر شناسایی شدند.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر طیف وسیعی از مشکلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی شناسایی شدند. ازدواج دختران در سنین کم از مشکلات حائز اهمیت و دارای پیامدهای جدی است و لازم است در کنار راهکارهای حقوقی و قانونی، راهکارهای پژوهشی، علمی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز مد نظر قرار گیرد.