جستجو در مقالات منتشر شده


۵۰ نتیجه برای محمودی

علی محمدی، حسن افتخار اردبیلی، فیض الله اکبری حقیقی، محمود محمودی، ابوالقاسم پوررضا،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۳ )
چکیده

سنجش کیفیت خدمات پیش شرط اساسی برای بهبود کیفیت است. انتظارات و ادراک بیماران از کیفیت خدمات در انتخاب بیمارستان، وفاداری آنها به سازمان و قصد خرید مجدد نقش مهمی دارد. تا نیازهای کیفیت مشخص نگردند خدمات اصلاح نمی شود. مطالعات نشان می دهند مشتریان به لحاظ تماس نزدیک با ارائه دهنگان خدمت و مشارکت در فرایند خدمت در موقعیت مناسبی برای سنجش کیفیت خدمات هستند. لذا این مطالعه بمنظور سنجش کیفیت خدمات براساس انتظارات و ادراک بیماران در بیمارستان های زنجان صورت گرفت. تحقیق بصورت مقطعی (Cross-sectional) انجام پذیرفت و ابزار سروکوال SERVQUAL استفاده شد. برای بررسی پایایی و قابلیت اطمینان ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. از لحاظ پایایی و همبستگی درونی عبارات پرسشنامه در شش بعد کیفیت خدمات ضریب آلفا ۰,۹۴ بود. توانایی پزشکان و کارکنان بیمارستان در ایجاد اعتماد و اطمینان در مشتری و داشتن مهارت و صلاحیت حرفه ای کافی مهمترین بعد کیفیت خدمات ارزیابی شد (SQ=-۱.۳۰) تفاوت بین میانگین انتظارات و ادراک در همه ابعاد از نظر آماری معنی دار بود. حادترین مساله پیش روی بیمارستان ها توانایی پزشکان و کارکنان بیمارستان برای ایجاد اطمینان، جلب اعتماد بیماران و تواضع و مهارت حرفه ای کافی آنهاست. توصیه می شود که پزشکان بطور کامل شرایط بیماری را به بیماران شرح دهند و پزشکان و کارکنان در ارائه خدمات درمانی شئونات انسانی را رعایت نمایند و به دانش روز مجهز باشند.


غلامرضا مولوی، جعفر مسعود، محمدجواد قراگزلو، محمود محمودی، شهرام سلیمانی محمدی، مسعود خوبان،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

آسیب های ناشی از کرم های پهن فاسیولا و دیکروسولیوم در سیستم کبد و مجاری صفراوی انسان و حیوان گاه تا مراحلی گسترش می یابد که امکان ادامه حیات فیزیولوژیک برای این ارگان حیاتی از بین می رود. میزان شیوع بالای فلوک های کبدی در حیوانات کشتارگاهی و همچنین گزارش موارد انسانی فاسیولیازیس خصوصا در استان گیلان طی سال های بعد از اپیدمی ۱۳۶۸ و عدم امکان دسترسی به نمونه های پاتولوژیک انسانی، انگیزه بررسی آسیب های ایجاد شده ناشی از ترماتدهای شایع کبدی را در مخازن حیوانی قوت بخشید. در این بررسی که از بهار ۱۳۸۱ تا پایان تابستان ۱۳۸۲ انجام گرفت، از دو استان خوزستان و گیلان تعداد ۳۰ کبد آلوده به ترماتدهای کبدی جمع آوری گردید. در مشاهدات ظاهری و تهیه برش های هیستولوژیک، طیف وسیعی از تغییرات بافتی در پارانشیم کبد، از آسیب های خفیف تا انسداد کامل مجاری صفراوی، تغییرات ساختمانی گسترده و اختلال در عملکرد طبیعی کبد و سیستم صفراوی مشاهده گردید. از آنجایی که بیشتر دانش پاتولوژی ما در ارتباط با فاسیولیازیس و دیکروسولیازیس متکی بر یافته های حیوانی است، با شناخت دقیق مراحل پاتوژنز در مدل های حیوانی می توان تصویر بهتری از تابلوی پاتولوژیک این انگل ها را در انسان ترمیم نمود.


رویا عزیزیان، باقر ساروخانی، محمود محمودی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

پدیده دردناک خشونت علیه زنان که در ابعاد گوناگون جسمانی و روانی در سراسر جهان سلامت جسم و جان و روان زنان را بخطر می اندازد و حقوق انسانی آنان را مورد تجاوز قرار می دهد، در گسترده ترین نوع خود در قالب خشونت خانگی Family violence بروز می کند. براساس آمارهای جهانی، وسعت مرگ و میر و ناتوانی بر اثر خشونت در میان زنانی که در سنین باروری هستند، با مرگ و میر و ناتوانی سرطان ها برابر و از تلفات ناشی از سوانح رانندگی و بیماری های عفونی بیشتر است. این مطالعه بصورت مقطعی، توصیفی و تحلیلی است و برخی از اطلاعات آن بصورت گذشته نگر جمع آوری شده است. هدف از بررسی شناسایی علل و عوامل ایجاد کننده خشونت در خانواده، بویژه خشونت اعمال شده نسبت به زنان است. بدین منظور این پژوهش در بخش زنان سازمان پزشکی قانونی تهران انجام گرفته است. زنان مورد مطالعه افرادی بودند که بدلیل صدمات و جراحات ناشی از ضرب و شتم بدست همسر خود، اقدام به شکایت نموده و از طریق دادگاه خانواده برای تشخیص میزان جراحات و دریافت گواهی طول درمان به این سازمان معرفی شده بودند. در این مطالعه تعداد ۱۲۰ زن خشونت دیده فیزیکی بصورت تصادفی انتخاب شدند و طی دو هفته از طریق مصاحبه با آنان و تکمیل پرسشنامه اقدام به گردآوری اطلاعات گردید. عوامل زمینه ساز اصلی در نزاع خانوادگی از ۵ جنبه مختلف مورد بررسی قرار گرفت: مشکلات اخلاقی و تربیتی (ویژگی های تربیتی خانوادگی فرد)، مشکلات اقتصادی، دخالت خانواده شوهر، مشکلات جنسی و اختلاف فرهنگی و طبقاتی (سطح تحصیلات و امکانات رفاهی). مصاحبه شوندگان در هریک از حیطه های مورد بررسی بترتیب ۷۹,۲%، ۵۴.۲%، ۳۹.۲%، ۱۳.۳% و ۱۰% را بعنوان مهمترین عامل خشونت ذکر کردند. برخی از زنان چندین عامل را مشترکا زمینه ساز خشونت در خانه دانستند. عوامل فردی و خانوادگی که در این مطالعه بعنوان عوامل تشدید کننده و یا مداخله مورد توجه قرار گرفتند عبارتند از سن زن، تحصیلات زن و تحصیلات مرد.


محمد عرب، فیض الله اکبری، محمود محمودی، ابراهیم صدقیانی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده

همه ساله دولت، مردم و سازمان های بیمه گر هزینه های بسیاری را در بخش بهداشت و درمان جامعه متقبل می شوند و انتظار دارند که در مقابل این سرمایه گذاری عظیم، بازده خدمات و فعالیت های بیمارستانی مطلوب و موثر باشد و منابع و امکانات این بخش به بهترین نحو مورد بهره برداری قرار گیرد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر روش های مدیریت روسای بیمارستان های عمومی-دولتی ایران بر روی شاخص های عملکردی آن بیمارستان می باشد. این مطالعه بصورت توصیفی-تحلیلی انجام گردیده و اطلاعات بصورت مقطعی جمع آوری شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه بیمارستان های عمومی-دولتی ایران بوده که تعداد آنان ۳۵۵ بیمارستان می باشد. باتوجه به یکسان بودن ساختار سازمانی بیمارستان هایی که از نظر تخت بیمارستانی مشابه هستند بیمارستان های مذکور برحسب تعداد تخت به سه رده بزرگ (بالاتر از ۴۰۰ تخت) متوسط (بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ تخت) و کوچک (کمتر از ۲۰۰ تخت) تقسیم شده است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. پرسشنامه شامل سوالات مربوط به شاخص های عملکردی و سوالات اختصاصی پیرامون روش های مدیریت می باشد. در این پژوهش از شیوه های چهارگانه مدیریت پیشنهادی توسط رنسیس لایکرت استفاده شده است. یافته های پژوهش تاثیر شیوه های مدیریتی اعمال شده از طرف روسای بیمارستان های عمومی-دولتی بر روی میزان افزایش یا کاهش هریک از شاخص های عملکردی بیمارستان های مذکور را نشان می دهد. نتیجه مطالعه حاکی است که شیوه مدیریت مشارکتی بیش از ۳ شیوه دیگر مورد استفاده قرار گرفته و در بهبود شاخص های بیمارستانی اثر مثبت داشته است.


محسن محمودی، مهدی محبعلی، سیدحسین حجازی، حسین کشاورز، امیرمنصور علوی نائینی، شاهرخ ایزدی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۴ )
چکیده

باتوجه به شیوع قابل توجه ملاحظه انگل توکسوپلاسما در سطح جهان و امکان سقط جنین، زایمان زودرس و سایر ناهنجاری های مادرزادی در کودکانی که از مادران آلوده به این انگل بدنیا می آیند و از طرف دیگر شیوع متفاوت آن در اقشار جامعه، اطلاع از جمعیت زنان و دختران غیر ایمن به انگل توکسوپلاسما، ضروری بنظر می رسد. روش IFAT، روش مناسبی جهت تعیین آلودگی به این تک یاخته است. در این مطالعه توصیفی-تحلیلی که طی سال های ۸۲-۱۳۸۱ در مرکز آموزش و تحقیقات بهداشتی اصفهان صورت گرفت، تعداد ۴۱۴ نفر از دختران دبیرستانی مناطق مختلف شهر اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و از هرکدام به میزان دو لوله هماتوکریت نمونه خون گرفته شد و با روش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم در رقت ۱:۱۰۰ آنتی بادی های موجود در سرم ارزیابی شد. نمونه های مثبت با تیتر ۱:۱۰۰ از لحاظ تیتر رقیق تر مورد آزمایش قرار گرفت. در این پژوهش، ملاک تعیین آلودگی و یا سابقه آلودگی تیتر ۱:۱۰۰ بود. جهت تعیین برخی از عوامل موثر بر آلودگی، پرسشنامه ای تنظیم و اطلاعاتی از قبیل سن، شغل پدر و مادر، سابقه تماس با گربه، سابقه خوردن گوشت های کم پخته، خوردن جگر خام، سابقه نگهداری طیور در منزل، میزان آگاهی افراد در مورد بیماری و سابقه بیماری توکسوپلاسموز در فرم های اطلاعاتی ثبت شد. میزان پادتن توکسوپلاسما گونده ای در بین دختران دبیرستانی در محدوده سنی ۱۹-۱۴ ساله برابر با ۱۸,۴% بود. این میزان در نواحی مختلف متفاوت و بیشترین آن در ناحیه یک آموزش و پرورش معادل ۲۷.۵% و کمترین آن در ناحیه ۵ برابر ۱۴.۵% بود. نتایج بررسی نشان داد که از بین متغیرهای مورد آزمون، تنها بین سابقه تماس با گربه و سابقه نگهداری طیور در منزل با میزان پادتن توکسوپلاسما اختلاف معنی دار وجود دارد (P<۰.۰۵) و در مورد سایر عوامل مثل میزان آگاهی افراد، عادات غذایی، شغل پدر و مادر و غیره هیچ ارتباط معنی داری یافت نشد. در هیچکدام از افراد مورد مطالعه، علائمی مانند تب و لنفادنوپاتی و غیره دیده نشد. براساس نتایج حاصله ملاحظه می شود که بیش از ۸۰% از افراد مورد مطالعه از لحاظ سرولوژیک IFAT منفی می باشند و باتوجه به حساسیت این افراد احتمال ابتلا آنان و فرزندانشان در آینده به بیماری توکسوپلاسموز وجود دارد، ضمنا مطالعات نشان می دهند


ابراهیم جعفری پویان، فیض الله اکبری حقیقی، محمود محمودی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۴ )
چکیده

بدون شک موفقیت هر سازمانی در گرو وجود یک نظام ارزشیابی و نظارت کارآمد و با کفایت است. در واقع ارزشیابی یکی از مهمترین عناصر فرآیند مدیریتی را تشکیل می دهد و فقدان یک سازوکار ارزشیابی موثر در یک بیمارستان، به لحاظ اهمیت بالای این سازمان، نه تنها به افزایش هزینه های درمانی خواهد انجامید، بلکه بخاطر غفلت در ارائه صحیح مراقبت، سلامت کل جامعه را نیز به مخاطره خواهد انداخت. لذا با عنایت به اهمیت فرایند ارزشیابی و تاثیر آن در بهبود عملکرد بیمارستان، پژوهش حاضر به بررسی سطح ادراک و انتظار مدیران و هیات تصمیم گیری بیمارستان های استان همدان از نظر ارزشیابی بیمارستان ها و تعیین شکاف موجود پرداخته است. مشخصات پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی (Applied) بوده که به روش مقطعی (Cross-sectional) انجام گرفته است. جامعه آماری آن شامل روسا، مدیران و اعضای هیات تصمیم گیری بیمارستان ها می باشد. حجم نمونه برابر با کل جامعه پژوهش به تعداد ۲۰۰ نفر است که به روش سرشماری (Census) تعیین شده است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: مهمترین یافته های این پژوهش عبارتند از: طبق نظر مدیران و هیات تصمیم گیری در نظام فعلی ارزشیابی بیمارستان ها بیشترین توجه به مولفه «ارزش های متعالی و ضوابط» صورت گرفته است (یعنی بیشترین میانگین امتیاز ادراک (۳,۶۳) گروه مورد پژوهش از مولفه های نظام ارزشیابی به این مولفه مربوط بوده است). درحالیکه به نظر این گروه در یک نظام ارزشیابی مطلوب بیشترین توجه باید به مولفه «رضایت بیماران» معطوف گردد (یعنی بیشترین میانگین امتیاز انتظار گروه مورد پژوهش از مولفه ها برابر با ۴.۴۸ و به این مولفه مربوط بوده است). تمام تفاوت های بین ادراک و انتظار گروه مورد پژوهش از مولفه های مورد بررسی نظام ارزشیابی معنی دار (P<۰.۰۰۱) بوده است. بیشترین درصد شکاف بین ادراک و انتظار گروه از مولفه های ارزشیابی به مولفه «رضایت کارکنان» در حدود ۵۶% و کمترین درصد به مولفه «ارزش ها و ضوابط» در حدود ۱۱.۶%، مربوط بوده است.


محمد کارگر ، محبوبه ساریجلو ، حمیده طباطبایی ، فیروز عباسیان ، مهدی کارگر ، شهره شاه محمودی ، کورش هلاکویی نایینی ، محمود کریملو ، مهدی ناطق پور ، هما صدیقی ، رمضان علی خاوری نژاد ، طلعت مختاری آزاد ، رخشنده ناطق ،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۴ )
چکیده

انتروویروس های انسانی در دستگاه گوارش تکثیر یافته و با دفع از طریق مدفوع وارد فاضلاب می شوند.به همین دلیل جداسازی انتروویروس ها از فاضلاب یکی از شاخص های حساس گردش ویروس در اجتماع محسوب می شود. بر خلاف نام این ویروس ها بعضی از آنها مانند: کوکساکی ویروس ها و اکوویروس ها بیماریهای تنفسی نیز ایجاد می نمایند. در نتیجه این ویروسها می توانند بیماریهای حاد و یا بدون علایم بالینی را ایجاد نمایند و در موارد ایجاد بیماری بیش از ۱۰۱۰ ویروس در هر گرم از مدفوع فرد بیمار دفع می شود. در این پژوهش ۶۳ نمونه از ۶ سیستم تصفیه فاضلاب اصلی شهر تهران با روش grab sample در مدت یک سال تهیه شد و با سه روش تیمار مختلف انتروویروسهای غیرپولیویی در کشتهای سلولی حساس جداسازی گردید. سپس ویروسهای جدا شده با استفاده از روش میکرونوترالیزاسیون شناسایی گردید. بیشترین فراوانی انتروویروس های جدا شده مربوط به انتروویروس های غیرقابل تیپ، E۱۱ و E۲۵ بود. از ۶۳ نمونه فاضلاب مورد بررسی ۱۳ انتروویروس با روش مستقیم (۲۰,۶۳%)، ۲۵ انتروویروس با روش Pellet (۳۹.۶۸%) و ۲۷ انتروویروس توسط روش تغلیظ Two-Phase (۴۲.۸۵%) جداسازی شد.


حجت زراعتی، محمود محمودی ، کاظم محمد، انوشیروان کاظم نژاد، محمد علی محققی، محمدرضا میر،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۸۴ )
چکیده

در سالهای اخیر الگوی مرگ و میر در ایران تغییر یافته و سرطانها نقش عمده تری را به خود اختصاص داده اند. گزارشهای مختلف نشان داده است که سرطان معده در ایران وفور بالایی دارد، و در مردان در مرتبه دوم و در کل در رتبه چهارم قرار دارد . این مطالعه با هدف تعیین بقای ۵ ساله مبتلایان به سرطان معده جراحی شده در مهمترین مرکز درمان سرطان ایران (انستیتو کانسر) و بررسی برخی عوامل موثر بر آن طراحی و اجرا شده است. در این مطالعه ما ۳۳۰ بیمار مبتلا به سرطان معده را که از ابتدای سال ۱۳۷۴ تا فروردین ۱۳۷۸ در بخشهای جراحی انستیتو کانسر ایران بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند ، مورد بررسی قرار دادیم. طول عمر این بیماران پس از عمل جراحی تعیین شد ، و اثر متغیرهای فردی مانند سن (در هنگام جراحی) ، جنس ، و اطلاعاتی در مورد بیماری مانند محل درگیری ، نوع پاتولوژی، مرحله پیشرفت بیماری (Stage) ، وجود متاستاز و محل متاستاز بر طول عمر بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت. احتمال بقای ۵ ساله بیماران مورد بررسی ۶/۲۳ % ، و میانه طول عمر در این بررسی ۹۰/۱۹ ماه بوده است . آزمونهای یک متغیره نشان داد که جنس بیماران ، محل درگیری ، نوع پاتولوژی اثر معنی داری بر طول عمر بیماران نداشته است . اما احتمال بقای ۵ ساله با افزایش سن بیماران بطور معنی داری کاهش می یابد ، و همانگونه که انتظار می رفت آنهایی که دچار متاستاز بوده اند بطور معنی داری احتمال بقای ۵ ساله کمتری داشته اند ، و مرحله بیماری نیز بطور معنی داری بر طول عمر بیماران موثر بوده است (۰۰۱/۰ p< ). بررسی همزمان اثر متغیرهای مختلف بر احتمال بقای بیماران با استفاده از مدل مخاطرات متناسب کاکس نشان داد که متغیرهای سن ، متاستاز دوردست و مرحله بیماری بر شانس زنده ماندن بیماران تاثیرگذار بوده اند. بقای ۵ ساله مبتلایان به سرطان معده در ایران اندک است . به نظر می رسد یکی از مهمترین دلایل پایین بودن شانس زنده ماندن این بیماران دیر مراجعه کردن بیماران برای تشخیص و درمان است . اکثر بیماران در مراحل نهایی بیماری مراجعه می کنند و در این وضعیت اکثرا دچار متاستازهای غدد لنفاوی ، کبد و حتی دوردست هستند که در نتیجه درمان آنها مشکل تر خواهد شد .بنابر این آموزشهای فراگیر از طریق رسانه های عمومی در مورد علائم اولیه این بیماری و نیز انجام معاینات دوره ای ضروری است .


کورش هلاکویی نایینی ، علی اردلان ، محمود محمودی ، عباس متولیان ، یوسف یحیی پور ،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین علت مرگ ناشی از سرطان در زنان جهان و ایران به شمار می رود. تفاوت بروز این سرطان در نواحی مختلف جهان، نیاز به انجام مطالعات در نقاط مختلف را برای روشنتر شدن نقش عوامل موثر مطرح می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل خطر سرطان پستان در زنان استان مازندران انجام شده است.

روش کار: در بهار و تابستان ۱۳۸۳، مطالعه مورد - شاهدی در استان مازندران بر اساس سیستم ثبت سرطان ایستگاه تحقیقات بهداشتی بابل انجام شد. ۲۵۰ نمونه مبتلا به سرطان پستان تایید شده با بیوپسی و ۵۰۰ شاهد همسان شده فردی برای فاکتور سن با فاصله ۳ سال، در همسایگی موردها بررسی شدند. برای آنالیز داده ها نسبت های شانس خام و تعدیل شده با حدود اطمینان %۹۵ مربوطه با استفاده از مدل لجستیک شرطی محاسبه شدند.

نتایج: در این مطالعه ۲۵۰ نمونه بروز مبتلا به سرطان پستان و ۵۰۰ شاهد همسان شده بررسی شدند. سن در گروه مورد دارای میانگین ۴۸,۷ با انحراف معیار ۱۱.۳۷±، میانه ۴۸ و حداقل ۲۲ و حداکثر ۸۰ سال و در گروه شاهد دارای میانگین ۴۸.۰ با انحراف معیار ۱۱.۴۶±، میانه ۴۷.۵، حداقل ?? و حداکثر ۷۷ سال بود. در تحلیل چند متغیره، فاکتورهای زیر به عنوان عوامل خطر ابتلا به سرطان پستان مشخص شدند: سطح تحصیلات دانشگاهی (نسبت به بی سواد) %۹۵ CI: ۱.۷۳ - ۲۰.۰۹) و (OR=۵.۸۹، سابقه یائسگی %۹۵ CI: ۲.۲۹ - ۶.۹۱) و (OR=۳.۹۸، سابقه سقط تحریکی %۹۵ CIL ۱.۰۹ - ۲.۲۲) و (OR=۱.۵۶ و BMI بالاتر %۹۵ CI: ۱.۰۱ - ۱.۰۳) و (OR=۱.۰۲). همچنین مدت طولانی تر شیردهی به عنوان عامل محافظت کننده %۹۵ CI: ۰.۹۹۰-۰.۹۹۹) و (OR=۰.۹۹۵ نشان داده شد.

نتیجه گیری: عوامل موثری که قابلیت تغییر دارند می توانند مورد توجه مداخلات مبتنی بر جامعه و برنامه ریزی مداخلات پیشگیری سرطان پستان قرار گیرند. در این راستا آگاه سازی جامعه در خصوص نقش BMI بالا و انجام سقط تحریکی در افزایش شانس سرطان پستان، یا نقش موثر شیردهی در محافظت زنان از این سرطان می تواند در استان مازندران مورد توجه باشد.


طیبه شفیعی زاده ، کورش هلاکویی نایینی ، اکبر فتوحی ، محمود محمودی ،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، ارزیابی تجمع فامیلی سرطان مری در یک جمعیت مشخص تحت پوشش ثبت سرطان ایستگاه تحقیقات بهداشتی بابل وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در یکی از نواحی با بروز بالا در شمال ایران به منظور بررسی خطر بروز بیماری در ارتباط با اقوام درجه اول است.

روش کار: در این مطالعه، اطلاعات سه تا چهار نسل متوالی از اقوام و سابقه فامیلی سرطان مری و سایر سرطان ها از موارد مبتلا به این بیماری که طی سالهای ۱۳۸۰-۱۳۸۲ در مرکز ثبت سرطان در شهرستان بابل به ثبت رسیده، جمع آوری گردید. تجمع فامیلی سرطان مری با استفاده از نسبت شانس (OR) نوعی مدل Logistic regression تحت رویکرد GEE۲ در اقوام درجه اول محاسبه شد. نتایج با کنترل متغیرهای سن، جنس فامیل و سن، جنس پروبند به دست آمده است.

نتایج: نسبت موارد سرطان مری در اقوام درجه اول %۳,۰۹ %۳.۸) در مردان و %۲.۳ در زنان خویشاوند( به دست آمد. نسبت شانس (OR) جفتی در بین اعضای درجه اول ۱.۷۹ و با فاصله اطمینان (۱.۱-۲.۹۳) %۹۵ به دست آمد. همچنین این نسبت برای جفت والدین- فرزندان ۲.۲۱ و با فاصله اطمینان (۱.۱-۴.۴۴) %۹۵ و برای ارتباط بین همزادها (sibling)، ۱.۹۲ و با فاصله اطمینان %۹۵ (۰.۸۷-۴.۲۴) محاسبه شد. ارتباط بین والدین (همسران) به دست نیامد.

نتیجه گیری: تجمع فامیلی در بین اقوام درجه اول در این منطقه مشاهده شد. ارتباط بین والدین - فرزندان وجود جز ژنتیکی را در بروز بیماری پیشنهاد می نماید.


علی اردلان ، کورش هلاکویی نایینی ، محمود محمودی ، سیدرضا مجدزاده ، پوپک درخشنده پیکر ،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: محدودیتهای روشهای مطالعاتی سنتی مثل مطالعه مورد - شاهد در برآورد اثر متقابل ژن - محیط منجر به ایجاد برخی روشهای غیر سنتی شده است. این مطالعه اثر متقابل سابقه خانوادگی درجه اول سرطان پستان را با فاکتورهای باروری و قاعدگی برآورد کرده و همچنین کارآیی آماری و توان دو روش مورد - شاهد و فقط - مورد را در این زمینه مقایسه نموده است.

روش کار: بر اساس مطالعه مورد - شاهد همسان شده ای در سال ۱۳۸۳ در استان مازندران، ۲۵۰ زن مبتلا به سرطان پستان (تایید شده با بیوپسی) و ۲۵۰ شاهد همسان شده از نظر سن (با فاصله ۳± سال) از همسایگان مصاحبه شدند. سابقه خانوادگی سرطان پستان در خواهر و یا مادر به عنوان فاکتور نماینده ژنتیکی در نظر گفته شد و فاکتورهای سن اولین زایمان، تعداد بارداری، سابقه شیردهی، سن اولین قاعدگی و سابقه قاعدگی نامنظم به عنوان فاکتورهای محیطی لحاظ شدند. با استفاده از نرم افزار STATA ۸,۰ اثرات اصلی و متقابل در مطالعه مورد - شاهد با آنالیز رگرسیون لجستیک شرطی برآورد شدند و مدل رگرسیون لجستیک برای برآورد اثرات متقابل در آنالیز فقط - مورد، پس از بررسی فرض استقلال، استفاده شد. همچنین توان دو مطالعه مورد نظر برای برآورد اثر متقابل توسط نرم افزار QUANTO ۰.۵ محاسبه شد.

نتایج: فاکتور سن در اولین زایمان واجد فرض استقلال نبود (P=۰,۰۲) و لذا برای آنالیز فقط - مورد لحاظ نشد. هیچیک از اثرات متقابل، ارتباط معنی داری (در سطح اطمینان ۹۵%) را در آنالیز مطالعه مورد - شاهد نشان ندادند، لیکن در آنالیز فقط - مورد اثرات متقابل منفی معنی دار آماری برای متغیرهای تعداد بارداری و سابقه شیردهی و اثر متقابل مثبت معنی دار برای متغیر سن اولین قاعدگی با سابقه فامیلی نشان داده شدند. تمام برآوردهای دامنه اطمینان ۹۵% نسبت شانس در آنالیز فقط - مورد کوچکتر از آنالیز مورد - شاهد بودند. همچنین توان مطالعه فقط - مورد برای برآورد اثر متقابل ژن - محیط بیش از مطالعه مورد - شاهد بود. (از ۱.۰۸% تا ۲.۲۳% برابر).

نتیجه گیری: به شرط صادق بودن فرض استقلال، مطالعه فقط - مورد نسبت به مطالعه مورد - شاهد دارای کارآیی آماری و توان بیشتری برای تعیین اثر متقابل ژن - محیط در سرطان پستان است. در بررسی فرض استقلال بر اساس داده های گروه شاهد نیز باید به خطر پایه بیماری و مقدار اثرات متقابل و اصلی و همچنین مبنای تئوریک دو فاکتور ژن و محیط در ارتباط با سایر متغیرهای همراه توجه نمود. بررسی یک موتاسیون ژنتیکی که فرد از آن مطلع نیست، مطمئن ترین حالت در یک مطالعه فقط - مورد است، هر چند که نقش یک متغیر همراه سوم همیشه باید مد نظر باشد.


حسن طوسی ، کورش هلاکویی نایینی ، محمود محمودی ،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: طراحی، ارایه و بکارگیری مدلی مناسب جهت ارزیابی مخاطرات شغلی موثر بر دستگاه اسکلتی - عضلانی و یافته های ذهنی (subjective) درد با استفاده از ابزار QEC و پرسشنامه Body mapping در واحدهای صنعتی شهر بابل در سال ۱۳۸۲. در حال حاضر اختلالات اسکلتی - عضلانی ناشی از کار (WMSDs)، شایعترین بیماری شغلی مطرح در کشور هستند و از آنجا که این اختلالات نقش بسزایی در ناتوان سازی (از کار افتادگی) منابع انسانی دارند و این منابع ارزشمند ترین دارایی های صنایع کشور محسوب می گردند. لذا ارزیابی صنایع کشور با هدف ارایه مدل مناسبی جهت شناسایی و ارزیابی مخاطرات شغلی (Risk factors) موجود در وظیفه های کاری مختلف، نیز تشخیص مفاصل بحرانی شاغلین امری است که ضرورت آن بیش از پیش احساس میگردد. صنایع شهرستان بابل، نسبت به سایر شهرهای استان مازندران، از حجم بالاتری برخوردار است و این در حالی است که هر ساله آمار بیماریهای شغلی این شهرستان صفر اعلام می گردد. این موضوع نیز ضرورت به کارگیری ابزاری برای آشکارسازی آمار واقعی بیماریهای شغلی این منطقه را به شدت مطرح می سازد.

روش کار: ابزار QEC، در حقیقت روشی است با کاربری آسان که برای ارزیابی سریع مواجهه (Quick Exposure Check) QEC با عوامل زیان آور شغلی موثر بر دستگاه اسکلتی - عضلانی طراحی شده است. سرعت و سهولت کاربرد این روش جدید در ارزیابی شغلی (job Analysis) از خصیصه های ممتاز آن محسوب می شود. پرسشنامه Body mapping نیز ابزار سودمندی است که بکمک آن به سادگی و سهولت میتوان یافته های Subjective درد را در مفاصل شاغلین مورد مطالعه به روش (Visual Analogue Scale) VAS تعیین نمود. تلاش ما در این پژوهش کاربرد ابتکاری و توامان این دو ابزار و ارایه مدلی مناسب جهت بررسی مواجهات شغلی در واحدهای صنعتی شهرستان بابل است.

نتایج و نتیجه گیری: اول اینکه آمار بیماریهای شغلی خصوصا اختلالات اسکلتی - عضلانی ناشی از کار، در صنایع شهرستان بابل صفر نیست و میزان آن احتمالا به شکل مخاطره آمیزی بالا است دیگر اینکه بکارگیری توامان ابزار QEC و پرسشنامه Body mapping به لحاظ سرعت و سهولت کاربرد آن در ارزیابی مخاطرات شغلی و نشان دادن سیمای واقعی صنایع کشور و تعیین سطح مداخلات ارگونومیک (Action Level) و بررسی میزان اثر بخشی آنها به عنوان مدلی مناسب در ارزیابی مواجهات شغلی موثر بر دستگاه اسکلتی - عضلانی از کارایی بسیار بالایی برخوردار است. سوم اینکه ارتباط معنی دار بین یافته های Subjective درد و ایستگاه های واجد وظیفه های کاری بحرانی با ضریب اسپیرمن بالای ۰,۲۵ حکایت از سودمندی این مدل به عنوان ابزاری دقیق و قابل اعتماد در معاینات دوره ای شاغلین پس از استخدام دارد.


غلام رضا پورمند ، محمدرضا پورمند ، سپهر سالم ، محسن طاهری محمودی ، عبدالرسول مهرسای ، رضا ابراهیمی ، محمدرضا نیکوبخت ، کرامت اله نوری جلیانی ،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: عوارض عفونی پس از پیوند اعضا با بیماریزایی و مرگ و میر قابل توجه همراهند و از شایعترین علل مرگ در مراحل اولیه پس از پیوند اعضا می باشند. در این مطالعه، عوارض ناشی از عفونت پس از پیوند و ارتباط آنها با کارکرد گرافت، داروهای ایمونوساپرسیو و میزان مرگ و میر برسی گردید.

روش کار: در یک دوره دو ساله (از ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳)، ۱۷۹ پیوند کلیه در این مرکز انجام شد. ۱۴۲ مورد از آنان مورد برسی قرار گرفته و به مدت یکسال پیگیری شدند. رژیم ایمونوساپرسیو شامل سایکلوسپورین A، میکوفنولیت و پردنیزولون بود. معاینات و آزمایشات لازم در زمان بستری و پیگیری ادواری طبق پروتکل بخش برای بیماران انجام شد و نتایج به طور دقیق ثبت گردید.

نتایج: میزان بروز عفونتها در کل ۵۴% بود. شایعترین محل پیدایش عفونت، مجاری اداری تحتانی (۴۲%) و سپس مجاری تنفسی (۶%) بودند. شایعترین عامل ایجاد عفونت کلبسیلا (۲۴%) و سایتومگالوویروس (۱۸%) بودند. عفونت محل زخم در ۵% بیماران رخ داد. به طور کلی، میزان مرگ و میر ۷,۷% بود که ۳.۵% آنها ناشی از عوارض عفونی پس از پیوند بود. از دست رفتن کلیه پیوندی در ۱۶ بیمار (۱۱%) دیده شد که ۲ نفر قبلا دچار عفونت با سایتومگالوویروس شده بودند، ۲ نفر در ادامه دچار عفونت ادراری تحتانی شدند و ۵ نفر نیز دچار سپسیس گردیدند. در مقایسه با سایر مطالعات عفونتهای مایکوباکتریال و عفونت با ویروس هپاتیت C به میزان قابل توجهی پایین تر بود. در دریافت کنندگان پیوند از بیمار مرگ مغزی احتمال خطر ابتلا به عفونت ادراری تحتانی و سایتومگالوویروس و نیز احتمال پس زدگی حاد پیوند و مرگ و میر بیشتر از سایر بیماران بود.

نتیجه گیری: این مطالعه نقش عفونتها را در مرگ و میر و بیماریزایی، در دوره پس از پیوند به وضوح نشان می دهد. بیمارانی که سطوح بالاتری از کراتینین دارند و در زمان ترخیص (پس از پیوند) دوزاژ بالاتری از داروهای سرکوبگر ایمنی جهت آنها تجویز می شود، بیماران پر خطر هستند و پیگیری آنها با وسواس بیشتری باید صورت گیرد.


بدریه سحرگاهی ، سیدابوالقاسم جزایری ، محمود جلالی ، سیدعلی کشاورز ، مصطفی محمودی ،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: متاسفانه با وجود اینکه در آغاز هزاره سوم هستیم هنوز کمبود ویتامین D در زنان سنین باروری کشورهای در حال توسعه و کودکان آنها یک مشکل شایع و جدی است. در مورد وضعیت ویتامین D زنان شیرده شهر اسلام آباد غرب اطلاعاتی در دسترس نیست اما به نظر می رسد مانند سایر گروههای فیزیولوژیکی در نقاط مختلف کشور کمبود ویتامین D در آنجا نیز شایع باشد. هدف از این مطالعه تعیین وضعیت ویتامین D زنان شیرده شهرستان اسلام آباد و تعیین وابستگی با آن متغیرهای مستقل کیفی تعداد حاملگی، کل مدت شیردهی، مدت زمان مواجهه با نور آفتاب و وضعیت سواد می باشد.

روش کار: در مجموع ۱۵۵ زن شیرده تحت پوشش سه مرکز و پنج پایگاه ارایه دهنده خدمات بهداشتی شهری اسلام آباد غرب که سن شیرخوار آنها کمتر از یکسال بود از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و از آنها در مورد متغیرهای مطالعه سوال شد و از آنها نمونه خون ناشتا گرفته شد و غلظت ۲۵- هیدروکسی ویتامین D سرم آنها با روش کمی لومینسانس اندازه گیری شد. در این مطالعه ۲۵- هیدروکسی ویتامین D مساوی و بیشتر از ng/ml ۱۰ به عنوان طبیعی و کمتر از ng/ml ۱۰ تا ng/ml ۶ به عنوان کمبود متوسط و کمتر از ng/ml ۶ به عنوان کمبود شدید در نظر گرفته شد.

نتایج: یافته های مطالعه نشان داد که (۱۳ نفر) ۸,۴ درصد زنان مورد بررسی وضعیت ویتامین D طبیعی، (۲۹ نفر) ۱۸.۷ درصد کمبود متوسط و (۱۱۳ نفر) ۷۲.۹ درصد کمبود شدید داشتند. همچنین بین وضعیت ویتامین D با تعداد حاملگی و کل مدت شیردهی وابستگی منفی معنی دار دیده شد.

نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه کمبود ویتامین D در زنان مورد بررسی یک مشکل بهداشتی است ک بایستی مورد توجه دست اندرکاران بهداشت عمومی قرار گیرد.


حمیدرضا گیلاسی ، کورش هلاکویی نایینی ، محمدرضا ظفرقندی ، محمود محمودی ، مصطفی قانعی ، محمدرضا سروش ، امیر دولتیاری ، علی اردلان ،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود کنوانسیونهای منع استفاده از جنگ افزارهای بیولوژیک و شیمیایی، عراق طی سالهای جنگ تحمیلی علیه ایران مکررا از عوامل شیمیایی بر ضد نیروهای نظامی و غیر نظامی ایران استفاده کرد. فراوان ترین ماده شیمیایی مورد استفاده عراق در این سالها موستارد سولفید بود. ضایعات ناشی از گاز خردل را می توان به دو دسته زودرس و دیررس تقسیم کرد. ضایعات دیررس گاز خردل عمدتا ناشی از تاثیر عامل بر اجزا داخل سلولی و احتمالا اسیدهای هسته ای می باشد که به صورت اثرات موتاژنیک و احتمالا کارسینوژنیک ظاهر می شود. اگر چه اثرات کارسینوژنیک گاز خردل بعد از تماس طولانی مدت با مقادیر کم عامل تا حد زیادی ثابت شده است، ولی این اثر گاز خردل کوتاه مدت و حاد با عامل هنوز ثابت نشده است. هدف این مطالعه، تعیین ارتباط بروز سرطان با مواجهه حاد با گاز خردل می باشد.

روش کار: مطالعه به روش کوهورت تاریخی بر روی ۵۰۰ نفر از مصدومین شیمیایی استان اصفهان که حداقل یکبار با این عامل مواجهه داشتند صورت گرفت. بروز پیامد سرطان و فوت پس از مواجهه در این گروه از رزمندگان، با بروز این پیامدها در ۵۰۰ نفر رزمنده مواجهه نیافته استان و با بروز کشوری مقایسه شد.

نتایج: کلیه مصدومین مورد مطالعه، مرد بودند. میانگین سن در موقع مطالعه در گروه مواجهه یافته ۴۱ سال (۱۰,۸±) و در گروه مواجهه نیافته ۴۰ سال (۷.۶±) بود. میانگین سن اولین مواجهه در گروه مواجهه یافته ۲۴.۱ سال (۱۳±) و میانگین سن اولین مصدومیت در گروه مواجهه نیافته ۲۳ (۱۱±) بود. از نظر محل سکونت افراد مورد مطالعه، ۸۱% ساکن شهر و ۱۹% ساکن روستا بودند. از نظر تحصیلات، ۳۹۵ نفر (۸۴.۵%) از گروه مواجهه یافته دیپلم و زیر دیپلم بودند و ۴۸۱ نفر (۹۶.۲%) از این گروه متاهل بودند. ۶۳ نفر (۱۲.۶%) شغل نظامی و ۳۶۶ نفر (۷۳.۲%) دارای مشاغل غیر نظامی بودند. در این مطالعه، تعداد ۳ بیمار سرطانی در گروه مواجهه یافته با گاز خردل و در گروه دوم مواجهه مورد سرطانی مشاهده نشد. تعداد ۱۰ نفر از گروه مواجهه یافته و ۷ نفر در گروه عدم مواجهه، فوت شده بودند.

نتیجه گیری: در این مطالعه خطر نسبی سرطان، ۴,۰۲ (۳۶.۱- ۰.۴۵= Cl ۹۵%) و خطر نسبی فوت یا شهادت، ۱.۴۴ (۳.۸۱- ۰.۵۴= Cl ۹۵%) به دست آمد. این مطالعه نشان داد که بروز سرطان و فوت، با مواجهه حاد با گاز خردل در این گروه از رزمندگان ایرانی اختلاف معناداری ندارد.


ابوالقاسم پوررضا، زهرا کاووسی ، محمود محمودی ، عزیزاله باطبی ،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه، با هدف سنجش میزان پذیرش و بستری غیر مقتضی بیماران (Patient Stay IPS: Inappropriateness) و نیز علل مرتبط با اقامت غیر مقتضی آنان در دوره زمانی اردیبهشت، خرداد، تیر ۱۳۸۳ انجام شده است. بدین منظور از پروتکل ارزیابی مناسبت (AEP: Appropriateness Evaluation protocol) استفاده گردید.
روش کار: بررسی پذیرش ها، در یک مطالعه مقطعی برای ۲۵۸ بیمار در بیمارستان های دکتر شریعتی و امام خمینی بر اساس جدول شماره ۱ پروتکل انجام گرفت. روزها اقامت بیماران یاد شده معادل ۱۷۳۲ روز بستری، در یک مطالعه آینده نگر بر اساس جدول شماره ۲ پروتکل ارزیابی شد.
نتایج: نتایج نشان داد که به طور کلی، ۲۲,۸ درصد پذیرش ها غیر مقتضی بوده است و نیز روزهای اقامت در بیماران با پذیرش غیر مقتضی به طور معناداری کوتاه تر از بیماران با پذیرش مقتضی می باشد و این میزان در بخشهای مختلف بیمارستان نیز به طور معناداری با یکدیگر تفاوت داشت. یافته ها هم چنین حکایت از آن داشت که ۸.۶% روزهای بستری، غیر مقتضی می باشد. مهمترین علت اقامت غیر مقتضی، مربوط به تعلل در فرایند ترخیص بیمار ناشی از مشکلات مرتبط با تسویه حساب و بیمه درمانی وی بود.
نتیجه گیری: درصد قابل توجهی از پذیرش های بیمارستانی، غیر مقتضی می باشد که علت آن را می توان در ضعف نظام بهداشت و درمان در سطوح پایین تر و پیگیری جواب آزمایشات تشخیصی دانست. اقامت غیر مقتضی بیمار در بیمارستان نیز یکی از ضعف های همه نظام های بهداشتی و درمانی می باشد که با اتخاذ تدابیری خاص، قابل اصلاح و یا تعدیل می باشد. ارتقا کیفیت فرآیندهای داخلی بیمارستانی به طور مثال: اصلاح فرایند ترخیص بیمار، اصلاح کل نظام بهداشت و درمان در سطوح مختلف و نیز اصلاح نظام بیمه از جمله راهکارهای پیشنهادی می باشد.


عباس رحیمی فروشانی، کاظم محمد، محمود محمودی، فریدون سیاسی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۶ )
چکیده

زمینه و هدف : تغذیه با شیر مادر یکی از تعیین کننده های بهداشتی بسیار حساس و با اهمیت در دوران نوزادی و کودکی می باشد؛ زیرا که دراین دوران دو عامل رشد فیزیکی و تماس متقابل بین مادر و کودک می توانند قوای عقلی در دوران بزرگسالی رابرنامه ریزی نمایند. در این مطالعه هدف اصلی بررسی چگونگی حضور وماندگاری اثرتغذیه و رشد در اوان زندگی بر توانایی های عقلی در دوران بعدی زندگی بوده است.

روش کار: به منظور نشان دادن ارتباط بلند مدت فوق، یک تحقیق از نوع همگروهی توصیفی صورت گرفته است که در آن ۵۳۶۲ نوزاد متولد شده در یک هفته بین سوم تا نهم مارچ سال ۱۹۴۶ در انگلستان به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری طبقه بندی شده بر اساس کلاس اجتماعی خانواده ها انتخاب گردیده است. داده های افراد همگروه در دوره های سنی ۲، ۸، ۱۱، ۱۵، ۲۶، و ۴۳ سالگی جمع آوری شده اند.این مطالعه بین سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران و با به کارگیری مدلهای آماری برای دستگاهی از روابط با ساختار خطی که در نرم افزارLISREL ۸-۱۲ وجود دارد انجام شده که در آن اثر شیر مادر بر نمرات توانایی عقلی در مقاطع سنی مذکور ردیابی شده است.

نتایج: یافته های توصیفی این مطالعه آشکار کرد که افراد با وزن تولد طبیعی ۳۵۰۰ گرم یا بیشتر در سنین پایین تری راه رفتن، حرف زدن، ایستادن، و نشستن را انجام داده اند. همچنین الگوی تغییرات در نمرات آزمون عقلی در طول حیات افراد همگروه متفاوت بوده است؛ به گونه ای که نتایج آنالیز واریانس نشان داد که پس از تعدیل برای اثر متغیرهای جنس، کلاس اجتماعی، و سنین حرف زدن یا راه رفتن ملاحظه می گردد که افرادی که با شیر مادر تغذیه شده اند در سنین ۸ و ۱۵ سالگی دارای میانگین نمرات بالاتری هم در آزمونهای شفاهی و هم درآزمون های غیر شفاهی بوده اند.
یافته های آنالیز مسیری نشان داد که تغذیه با شیر مادر و وزن تولد، دو تعیین کننده می باشند که به همراه یکدیگر می توانند تاثیرات تغذیه ای و روحی، بخاطر تماس با مادر، بر قوای ذهنی داشته و در برنامه ریزی آن در دوران ۲، ۸، ۱۱، ۱۵، ۲۶، و ۴۳ سالگی نقش داشته باشند. به طوریکه اثر بجای مانده شیر مادر بر قوای عقلی در زمان کودکی ممکن است در سنین بزرگسالی خود را به طورمستقیم یا غیرمستقیم ظاهر کند. به عنوان مثال ضرایب استاندارد شده آنالیز مسیری که به ترتیب بیانگر میزان اثرشیر مادر برمتوسط سنین حرف زدن یا راه رفتن ، سپس اثر این سنین بر میانگین نمرات شفاهی در سنین ۸ تا ۱۵ سالگی، و به دنبال آن اثر این نمرات بر میانگین نمره آزمون عقلی در ۲۶ سالگی، و در انتها تاثیر این نمره بر میانگین نمرات آزمون های حافظه و بینایی در سن ۴۳ سالگی به همراه خطای معیار آنها برای زنان این همگروه به ترتیب ازچپ براست(۰۴/۰ = se) ۱۰/۰ ، (۰۵/۰ = se) ۷۱/۰ ، (۰۲/۰ = se) ۰۵/۰- ، (۰۲/۰ = se) ۱۲/۰- و در مردان همگروه به ترتیب(۰۶/۰=se) ۱۳/۰ ، (۰۶/۰=se) ۷۵/۰ ، (۰۱/۰=se) ۰۷/۰- ، (۰۲/۰=se) ۰۱/۰- برآورد شده اند.

نتیجه گیری: یافته های این مطالعه با نشان دادن روابط معنی دار بین عمل بعضی ازتعیین کننده ها که در آغاز زندگی فعال می شوند با قوای عقلی در بزرگسالی این نتیجه گیری را ایجاب می کند که در بررسی های طولی همگروهی که نحوه عمل ذهن مطالعه می شود باید به اثر تغذیه در دوران نوزادی و کودکی توجه ویژه معطوف داشت.


سید عباس متولیان، کورش هلاکویی نائینی، محمود محمودی، سید رضا مجدزاده، محمد اسماعیل اکبری،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۶ )
چکیده

زمینه و هدف: در نظام های مراقبت و ثبت وقایع مرتبط با تندرستی، کم شماری پدیده ای رایج است. یکی از روش هایی که برای تعیین حساسیت نظام مراقبت یا ثبت در شناسایی موارد به کار می رود، روش صید-بازصید می باشد. هدف مطالعه حاضر تخمین تعداد موارد مرگ ناشی از حوادث ترافیکی با روش صید-بازصید با استفاده از داده های سه منبع پلیس، پزشکی قانونی و بیمارستان بوده است.

روش کار: به این منظور کلیه موارد مرگ ناشی از حوادث ترافیکی در محدوده شهرستان کرمان که در سال ۱۳۸۱ توسط پلیس، پزشکی قانونی و بیمارستان شهید باهنر ثبت شده بود، استخراج گردید. موارد مشترک بین فهرست ها براساس تشابه سه خصوصیت نام، نام خانوادگی و تاریخ تصادف شناسایی شدند و در نهایت داده ها با استفاده از روش صید-بازصید و مدل آماری Loglinear مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: درمجموع ۴۷۱ مورد غیر تکراری مرگ ناشی حوادث ترافیکی از سه منبع شناسایی شدند. با روش صید-بازصید برآورد محافظه کارانه تعداد موارد مرگ حوادث ترافیکی در سال ۱۳۸۱ در شهرستان کرمان ۵۹۶ نفر (حدود اطمینان ۹۵%: ۶۸۶-۵۴۳) تخمین زده می شود. با در نظر گرفتن جمعیت شهرستان کرمان در سال ۱۳۸۱ که براساس برآورد مرکز آمارایران ۶۴۴۶۷۳ ذکر شده است، میزان مرگ ناشی از حوادث ترافیکی در شهرستان کرمان ۹۲% هزار نفر (حدود اطمینان ۹۵%: ۱۰۷-۸۴) برآورد می شود. به این ترتیب نسبت موارد مرگ حوادث ترافیکی ثبت شده در پلیس، پزشکی قانونی و بیمارستان شهید باهنر شهرستان کرمان به کل مرگ های تخمین زده شده به ترتیب ۱۶%، ۵۸% و ۴۸% بوده است. مجموع موارد گزارش شده (۴۷۱نفر) نیز حدود ۷۹% کل موارد را شامل می شود.

نتیجه گیری : نتایج این مطالعه نشان می دهد که هیچ یک از منابع سه گانه پلیس، پزشکی قانونی و بیمارستان، به تنهایی و یا در مجموع، پوشش کاملی از موارد مرگ ناشی از حوادث ترافیکی نداشتند و استفاده از روش صید-بازصید می تواند به تخمین تعداد واقعی موارد کمک کند.


حمیده طباطبایی، ذبیح الله شجاع، محبوبه ساریجلو، شهره شاه محمودی ، اکرم ساریجلو، کبری فرخی ، محمود محمودی، طلعت مختاری آزاد، رخشنده ناطق،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۶ )
چکیده

زمینه و هدف: درکشور ایران از آذرماه ۱۳۷۹ (دسامبر ۲۰۰۰ میلادی) تا کنون موردی از پولیوی وحشی مشاهده نشده واز سال ۲۰۰۰ نیز ایران بعنوان کشوری عاری از پولیوی وحشی (Polio free) توسط WHO معرفی شده است. اما به رغم حذف پولیوی وحشی، بدلیل بالا بودن حساسیت نظام مراقبت ، سالانه تعداد زیادی از موارد Acute Flaccid Paralysis (AFP) ردیابی شده است ، بطوریکه در سال ۱۳۸۲ تعداد موارد AFP(شامل سندرم گیلن باره) ردیابی شده، ۴۵۰ مورد بوده است. در این سال در استان آذربایجان غربی (که در حدود ۱۱۰۰۰۰۰ کودک زیر ۱۵ سال دارد و طبق انتظار باید در هر سال حدود ۱۱ مورد بیمار مبتلا به AFP در این استان مشاهده شود) موارد مشاهده شده به بیش از ۶ برابر موارد مورد انتظار یعنی ۷۰ نفر رسیده است. تعداد موارد AFP در کشور بعنوان یکی از مهمترین شاخص های ارزشیابی نظام مراقبت از پولیواهمیت زیادی دارد که میزان مورد انتظار قابل قبول توسط WHO یک مورد به ازای هر یکصد هزار نفر جمعیت زیر ۱۵ سال در نظر گرفته می شود. در این بررسی سعی شده است که عوامل انتروویروسی غیر پولیویی که در ایجاد موارد AFP در استان آذربایجان غربی نقش داشته اند مورد بررسی وردیابی قرار گیرد، لذا یکی از اهداف این پژوهش شناسایی هرچه بیشتر انتروویروس های غیر پولیویی در گردش ، در این استان با استفاده از سه رده سلولی RDوHep۲وL۲۰ و تکنیک مولکولی واکنش زنجیره ای پلی مراز_ رونویسی معکوس (Reverse Transcription-Polymerase Chain Reaction) بوده است.

روش کار: تمام نمونه های مدفوع بیماران مبتلا به AFP آماده سازی شده و به ۳ رده سلولی RD,L۲۰,Hep۲ تزریق شدند. سروتیپ ویروس ها با روش تست خنثی سازی (Neutralization Test) مشخص گردید. در صورت جداسازی ویروس های پولیو، تشخیص افتراقی داخل تیپی (سوش واکسن و وحشی) با استفاده از تست های هیبریدیزاسیون و الیزا صورت گرفت و بالاخره در تمام نمونه ها تست RT-PCR با استفاده از پرایمر Pan-Ev انجام شد.

نتایج: کشت سلولی توانست ۱۰ ویروس را جداسازی نماید که ۹ ویروس توسط رده سلولی RD جدا شد و لذا بعنوان حساسترین رده سلولی شناخته شد. تست مولکولی RT-PCR نیز ۱۶ مورد ویروس را ردیابی کرد که ۷ مورد مربوط به نمونه هایی بودند که بر روی RD جدا نشده بودند.RT-PCR توانست به میزان ۱۰% ردیابی ویروس را افزایش دهد که این امر نشان دهنده حساسیت بالای این روش می باشد. اگر چه استفاده از ترکیب دو روش کشت سلولی و RT-PCR جهت ردیابی و شناسایی انتروویروس های غیر پولیویی که در ایجاد AFP نقش دارند بسیار ارزشمند می باشد، اما بیش از ۷۵% از بیماران مبتلا بهAFP از لحاظ ابتلا به انتروویروس ها منفی بودند .

نتیجه گیری: باید این بیماران از نظر عوامل دیگر ویروسی (فلاوی ویروس ها) و غیر ویروسی (کمپیلو باکتر ژژونی) مورد بررسی قرار گیرند


کتایون صمیمی راد، بابک شهباز، محمود محمودی، مهدی نوروزی، مسعود فیاض واثقی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۸۶ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران هموفیلی و تالاسمی در معرض خطر بالایی برای آلودگی با ویروس هپاتیت (HCV)C هستند. خون های اهدایی غربال نشده و فرآورده های خونی مهمترین عوامل خطر در انتقال HCV به بیماران تالاسمی و هموفیلی می باشند.
روش کار: از ۹۸ بیمار تالاسمی و ۷۴ بیمار هموفیلی استان مرکزی نمونه خون گرفته شد. نمونه ها با کیت الیزای نسل سوم از نظر آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C بررسی شدند. نمونه های الیزا مثبت، به منظور حذف موارد مثبت کاذب با روش تاییدی RIBA و با استفاده از کیت نسل سوم آزمایش شدند. اطلاعات بدست آمده از بیماران با استفاده از آزمونهای کای دو و یک مدل رگرسیون لجستیک با نرم افزار آماری SPSS ویرایش ۵/۱۱ تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: در ۵(۱/۵%) بیمار تالاسمی و ۳۱(۹/۴۱%) بیمار هموفیلی، آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C شناسایی شد. در بیماران تالاسمی بین مثبت بودن از نظر آنتی بادی و تعداد واحدهای خون دریافتی، اسپلنکتومی و طول مدت درمان، ارتباط معنی دار مشاهده شد. تحلیل عوامل خطر در بیماران هموفیلی نشان داد که بین مثبت شدن آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C با طول مدت درمان با فرآورده های خونی (۰۱/۰=p) و شدت بیماری هموفیلی (۰۱/۰p<) رابطه معنی داری را وجود دارد. در این بررسی کاهش فراوانی آنتی بادی در بیماران تالاسمی از ۱/۸% به ۰% پس از اجرا شدن طرح غربالگری خون های اهدایی مشاهده شد.
نتیجه گیری: یافته های این تحقیق در استان مرکزی نشان می دهد اجرای طرح غربالگری خون ها از نظر آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت C و کنترل شدید در تهیه فاکتورهای انعقادی تغلیظ شده بطور مؤثری بیماران هموفیلی و تالاسمی را از آلوده شدن به ویروس هپاتیت C محافظت می کند.



صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb